مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تحلیل انتقادی
حوزه های تخصصی:
"هـدف این پژوهش، بررسی تاثیر یادگیری مشارکتی بر افـزایش تفکـر انتقـادی بود. برای ایـن منظور 60 دانشجوی دختر رشته ریاضی (30 نفر گـروه آزمـایشی و 30 نفر گـروه گواه) با استفاده از پرسشنامه تفکـر انتقادی او ـ سی ـ آر (OCR، 2000) آزمون شدند. پس یک واحد درسی در گـروه آزمایشی به شیوه مشارکتی و در گروه گواه به شیوه سخنرانی آموزش داده شـد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغبری نشان دادند که هر سه مهارت تفکر انتقادی (تحلیل انتقادی، اعتبار شواهد و ارزشیـابی انتقـادی) در گـروه آزمـایشی بیش از گـروه گواه بود. چگونگی تاثیـر یادگیری مشارکتی بر مهارتهای تفکر انتقادی مورد بحث قرار گرفت.
"
تحلیل انتقادی منابع دروس آموزش عالی (رویکردها و چالشها)
حوزه های تخصصی:
تحولات قرن بیست ویکم، به ویژه تحول در علوم و فناوری و پیدایش نظریه های جدید در آموزش و یادگیری، تحول در ساختار و محتوای آموزشی را در تمام سطوح، به ویژه در سطح آموزش عالی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر ساخته است؛ زیرا به رغم ظهور عصر اطلاعات و انفجار دانش، نه تنها بسیاری از نظامهای آموزشی پا را فراتر از عصر صنعتی نگذاشته اند، بلکه در فرایند عبور از عصر صنعتی به عصر اطلاعات دچار نوعی آشفتگی شده اند.
بسیاری از صاحب نظران برای رهایی از بحران آشفتگی، بر این باورند که کارگزاران برنامه های درسی باید با الزام عمیق تری مشخص کنند که به کجا میروند و در آینده به چه انسانهای تربیت شده ای نیازمندند. آنان باید نهضت اصلاح برنامه درسی را در مرکز فعالیتهای خود قرار دهند. اما تحول و اصلاح در برنامه درسی نیازمند نگرشی سیستمی است؛ نگرشی که تمام عواملی را که به طریقی در ایجاد موقعیت و فرصتهای یادگیری مؤثرند، بازنگری کند. یکی از عوامل بسیار مهم در نظام آموزش عالی، منابع آموزشی یا کتابهای درسی است. کتابهای درسی معمولاً زمینه فعالیتهای آموزشی را در جهت کسب معرفت علمی هدایت میکنند.
با توجه به ظهور عصر اطلاعات و انفجار دانش و توسعه نظریه های آموزش، تحول در ساختار محتوای آموزش و منابع آموزشی امری ضروری است. متاسفانه بررسی و تحلیلها نشان میدهند که بیشتر منابع آموزشی موجود از نظر ساختار و کارکرد انطباق چندانی با عصر اطلاعات ندارند؛ زیرا محتوای عصر اطلاعات بایدبه جای «آموختن»، «چگونه آموختن» و به جای «انتقال اندیشه»، «چگونه اندیشیدن» را به دانشجویان بیاموزد.
در این مقاله سعی شده است، ابتدا مفهوم تحول در نظامهای آموزشی از منظر نظریه های مختلف تحلیل شود، و سپس منابع آموزشی با توجه به عصر اطلاعات و ظهور فناوری جدید مورد نقد و بررسی قرار گیرد؛ سرانجام، براساس نتایج تحلیلهای مختلف، اصول و قواعدی در تهیه و تنظیم منابع درسی دانشگاهی ارائه شود.
تحلیل انتقادی دیدگاه مفسران قرآن پیرامون آیه: «قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره تفسیر آیه شریفه 41 سوره حجر تاکنون تفسیر صحیحی از سوی مفسران ارائه نشده است و این آیه محل تشتت آرای مفسران است. منشأ اساسی اختلافات مفسران فریقین در این آیه به چیستی تفسیر کلمات «هذا» و «علیّ» باز می گردد.
در این مقاله ضمن ارائه قرائت های مختلف از این آیه و نقد و بررسی آنها، دیدگاه های چهارگانه مفسران نیز بررسی شده است که بسیاری از تفسیرهای ارائه شده نارسا و نادرست است.
به نظر می رسد مفسرانی که مشار الیه «هذا» را «اخلاص ورزی» و یا «سنت الهی» دانسته اند و «علیّ» را به معنای «قضا و سنت الهی» تفسیر کرده اند، راه صواب را طی نموده اند.
تحلیل انتقادی نظرات «اتان کولبرگ» در موضوع جهاد از دیدگاه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از برجسته ترین خاورشناسان شیعه پژوه معاصر، «اتان کولبرگ» است. در این نوشتار، پس از معرفی اجمالی کولبرگ و آثار وی، گزارش کاملی از مقاله وی در موضوع جهاد ارائه شده و در مقام بررسی مقاله، در دو بخش نقد محتوایی و نقد منابع، آراء وی در بوته نقد قرار گرفته است.
وی در مقاله خود تحت عنوان «تطور نظریه جهاد در شیعه امامیه» با مطالعة تاریخی و استناد به برخی روایات، به بررسی رویکرد امامیه نسبت به «جهاد» در عصر امیرالمؤمنین(ع) و پس از آن پرداخته است. او در این رهیافت ابتدا شباهت ها و تفاوت های میان امامیه و اهل سنت در باب مفهوم جهاد را مطرح نموده و مستندات امامیه در وجوب جهاد را بیان می کند، سپس به بررسی جنگ های امیرالمؤمنین(ع) پرداخته، و به مناسبت از احکام قتال اهل بغی سخن به میان می آورد. در پایان نیز وضعیت جهاد را از نگاه تاریخی، پس از خلافت حضرت علی (ع) تا عهد قاجار مورد بررسی قرار می دهد. مقاله حاضر با بیان نکات محوری اتان کولبرگ در موضوع جهاد، آن ها را از نظر محتوا و نیز منابع مورد استفاده در بوته نقد قرار می دهد.
تحلیل انتقادی پنج رهیافت به مسئلة شر در حیوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد اصلی نوشتار حاضر، واکاوی و بررسی پنج دیدگاه طرح شده در دورة معاصر، دربارة مسئلة شر در عالم حیوانات است. همچنان که می توان به نحو محصلی درباب شرور وارده بر انسان ها سخن گفت و راه کارهایی ارائه نمود، در حیوانات نیز، این دشواره، جای پژوهش و سنجش دارد. آنگاه این مسئله، اهمیت خویش را نمایان می سازد، که دفاع از اختیار و اراده مندی در حیوانات، به سختی قابل اثبات و طراحی است. دامنة طرح مسئله شر، تحقّق داشتن ادراک و وجود تصادم و به آستانة ادراک رسیدن آن است. با این سخن، طرح آن در صرف محدودة انسانی، نوعی تحویلی نگری به شمار می آید. ویلیام رو، سازوارة وجود خدا را با شر، گزاف خواندن شرور حیطة حیوانی، دگربار به چالش فرامی خواند. اندیشمندان مختلفی درپی پاسخ دادن به دشوارة رو هستند. جستار حاضر با پذیرفتن طرح مسئلة شر در عالم حیوانات، به گزارش و نقادی پاسخ به این دشواره، در قالب پنج رهیافت: رهیافت لوئیس مبنی بر نگرش تعیین عامل شر، رهیافت هریسون مبنی بر عدم آگاهی در حیوانات، رهیافت هیک مبنی بر تفکیک رنج و درد، رهیافت پیتر گیچ مبنی بر بی اعتنایی بر شرور وارده بر حیوانات، و رهیافت سوئین برن مبنی بر معرفت زا بودن آن، می پردازد.
صورت بندی گفتمانیِ ابن جوزی برابر صوفیان در تلبیس ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش و درک انسان نسبت به جهان و پدیده ها متأثر از نظام گفتمان هاست. رویکرد تحلیل انتقادیِ گفتمان امکان دستیابی به مناسبات تأثیرگذار در خلق متون را فراهم می سازد و الگوهای مناسبی برای بررسی، رمزگشایی و تبیین روابط بین زبان، ایدئولوژی و قدرتِ سازنده گفتمان ها ارائه می دهد. مطالعات گفتمانی از این جهت که نسبتی روشمند بین متن و دیدگاه های اجتماعی، سیاسی و مذهبی منتقدان و چگونگیِ مواجهه آنان با گفتمان رقیب را آشکار می کند، حائز اهمیت است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تحلیل گفتمان، صورت بندی های گفتمانی که عبدالرحمن ابن جوزی در کتاب تلبیس ابلیس علیه صوفیان به کار گرفته است، تحلیل و تبیین می کند. بررسی گفتمان محور تلبیس ابلیس با مشخص کردن شبکه روابط معنابخش متن، امکان به چالش کشیدن گفتمان فراگیر حاکم بر اثر و تحول در نظام تثبیت شده مفاهیم آن را فراهم می سازد. بررسی گفتمانی باب دهم تلبیس ابلیس با سازوکارهای برجسته سازی، تقلیل، حاشیه رانی، سوء تشخیص، رژیم حقیقت و استراتژی های کلامی نشان می دهد که ابن جوزی با تعمیم، تسرّی و کلی گویی و با فضای فکری خصمانه که به طور پنهان، از جانب دو قطب قویِ مذهب و قدرت حاکم تقویت شده، حکم به کفرآمیز بودن و تسلط شیطان بر اندیشه ها، رفتار و گفتار صوفیان داده است.
تاریخ بیهقی؛ کتابی از میان رفته یا آرزویی شکل نگرفته (نظریّه ای دربارة حجم و محتوای تاریخ بیهقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی از جمله آثار گرانسنگ نثر فارسی است که با توجّه به موضوع آن، در دو حوزة ادبیّات و تاریخ، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. یکی از مهم ترین پرسش هایی که در باب این کتاب مطرح است، میزان حجم و محتوای این کتاب است. موضوع تاریخ بیهقی، چنان که امروزه در دست ماست، روایتگر چگونگی به قدرت رسیدن مسعود غزنوی و حوادث دوران زمامداری وی تا اندکی پیش از مرگ اوست. ظاهراً بیهقی در پی تکمیل تاریخ خویش تا پایان دوران مسعود و نوشتن تاریخ جانشینان مسعود نیز بوده است. عدّه ای از پژوهشگران بر اساس پاره ای از مطالب کتاب و نیز سخنان ابن فندق و اشارات چندی که در بعضی از کتاب ها آمده است، چنین استنباط کرده اند که حجم این کتاب، بسی فزون تر از آن چیزی است که امروزه در دسترس است. در مقالة حاضر، با طرح پرسش ها و فرضیه ها و نیز آوردن مطالبی از خود متن تاریخ بیهقی، نشان داده ایم که تاریخ بیهقی کتابی فراتر از آنچه امروزه در دسترس همگان است، نبوده است و حدّاکثر چیزی که می توان بیان کرد، این است که بیهقی در پی طرحی کلان برای نوشتن تاریخ محمود، مسعود و دیگر جانشینان ایشان بوده که بنا به دلایل نامعلوم از انجام آن بازمانده است.
درآمدی بر فضای مجازی فراقلمرویی و سیالیت هویت سوژه در پرتو تحلیل انتقادی بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد مشخصه اصلی جهانی شدن معاصر، رسوخ پذیری مرزهای سرزمینی و تزلزل حاکمیت مطلق دولت هاست. این پدیده با انقلاب اطلاعاتی اخیر همذات است. پروژه ارتباطی اطلاعاتی )اینترنت) طی روند تکاملی خود توانسته در فضای وب سازی جهانی اتصال رایانه های شخصی را در هر نقطه ای از جهان با حداقل امکانات فراهم آورد؛ بر این اساس، مقاله حاضر این پرسش را طرح می نماید که تاثیر فضای مجازی بر هویت سوژه ها چگونه است؟ هدف این نوشتار واکاوی تأثیر فضای مجازی بر حوزه های هویتی سوژه هاست. چارچوب نظری مقاله از نظریه ""خودنمایشی"" گافمن اخد شده است. بر اساس این چارچوب، فضای مجازی، محیطی برای بازیگری و نمایش سوژه قلمداد می شود؛ فرضیه مقاله حاضر بدین قرار است: فضای مجازی فراقلمرویی عرصه ای برای نمایش انگاره ها و دال های معنایی فراهم آورده که خود به تقابل و تعامل انگاره های هویتی متفاوت می انجامد. روش مقاله حاضر تحلیل انتقادی است. در پایان راهکارهایی جهت برون رفت سوژه از سرگشتگی هویتی ارائه می نماییم.
تحلیل انتقادی مرزهای رضایت در جرم تجاوز جنسی: حقوق موضوعه و ضرورت های اصلاح آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجاوز جنسی یکی از انواع جرایم جنسی است که امروزه تقریباً در تمامی کشورها مورد جرم انگاری قانونگذاران مختلف قرار گرفته است. همانگونه که از عنوان این جرم مشخّص است، عنصر مهمّی که در تحقّق آن لازم است به کار بردن زور و قدرت توسط مرتکب برای برقراری رابطة جنسی با فرد مقابل است. در این راستا، فرد مقابل نیز البتّه به مقاومت و دفاع از خود بر می آید امّا در نهایت این مرتکب است که با برتری در مقابل وی به مقصود خود می رسد. در جریان سالهای طولانی جرم انگاری این عمل سؤالات متعدّدی برای حقوقدانان و مردم عادّی مطرح شده است که گاه قانونگذاران با بی تفاوتی با آنها برخورد کرده اند. مهمترینِ این سؤالات به مسئلة مفهوم فقدان رضایت بزه دیده، به عنوان یکی از مؤلّفه های تشکیل دهندة این جرم ، مربوط می شود. به این معنی که اصولاً رضایت یعنی چه و منظور از فقدان رضایت در تحقّق جرم تجاوز جنسی دقیقاً چیست؟ با توجّه به لزوم ارائة یک تحلیل انتقادی از وضع موجود قوانین ایران در این زمینه، ما در طول این مقاله تلاش کرده ایم در قالب یک مطالعة تطبیقی بین حقوق کیفری ایران و انگلستان به بازسازی مرزهای رضایت در جرم تجاوز جنسی با هدف هماهنگی بیشتر با واقعیّت های اجتماعی عصر حاضر بپردازیم. این مطالعة انتقادی در نهایت به ارائة پیشنهاداتی بمنظور اصلاح مقرّرات فعلی در زمینة جرم تجاوز جنسی منجر خواهد شد.
رسانه ها و بحران های بین المللی و منطقه ای؛ تحلیل انتقادی پیش فرض مقاله های خبری مطبوعات ترکیه درباره بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، رسانه ها به عنوان فراگیرترین و مؤثرترین نهاد تولید، بازتولید و توزیع دانش و معرفت در جهان هستند و اغلب مسائل، در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی- اجتماعی در سطح ملی و در عرصه بین المللی در محیط رسانه ای متجلی می شود. بحران های بین المللی و منطقه ای نیز نه تنها توسط رسانه ها پوشش داده می شوند، بلکه به وسیله راهبرد و سازوکارهای رسانه ای شکل می گیرند. هدف این تحقیق، تحلیل پیش فرض در گفتمان رسانه های خبری ترکیه درباره بحران سوریه است. برای دست یافتن به این هدف، بر اساس چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی و ابزارها و فن های حوزه های دیگر مطالعاتی مثل معناشناسی و کاربردشناسی، پیش فرض ها و دلایل ایدئولوژیکی آن ها تحلیل شدند؛ تحلیل نشان داد که نویسندگان مقالات خبری برگزیده روزنامه های ترکیه، بنا به دلایل ایدئولوژیکی و سیاسی، دانش یکسانی درباره بحران سوریه و کنشگران منطقه ای و جهانی پیش فرض می گیرند. این پیش فرض ها دارای عناصر و مؤلفه هایی هستند که گفتمان تصویرسازی بحران سوریه در مقاله های خبری، روزنامه ترکیه را تشکیل می دهد.
تحلیل انتقادی هدف های اقتصادی برنامه های توسعه در ایران (قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل انتقادی، جنبه های گوناگون یک موضوع، از دیدگاه گفتمان های رایج جامعه بررسی می شود. در این مقاله، تحلیل انتقادی هدف های اقتصادی برنامه های توسعه در ایران (قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی) مدنظر قرار می گیرد و مقاله ها و پژوهش های مختلف بررسی می شود. مطابق نتایج، گفتمان های انتقادی، از دیدگاه های خاص و مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به برنامه ها و اهداف آن توجه داشته اند؛ بنابراین، بر اهداف اقتصادی برنامه های توسعه، تأثیرهای مثبت، مبهم و حتی متناقض ایجاد کرده اند؛ به طوری که نزدیک به سی مفهوم در برنامه های توسعه ایجاد شده است که همگی در راستای هدف برنامه ها هستند، اما نکته بسیار مهم آنکه درنهایت، تنها دو مورد از این اهداف سی گانه، یعنی اهداف کمی چند متغیر کلان و اهداف کمی بخش سنجیده شده اند. این مطلب، بی اثربودن بیشتر گفتمان های جامعه بر اهداف اقتصادی برنامه های توسعه را نشان می دهد. البته باید توجه داشت که مهم ترین هدف برنامه های توسعه یعنی همان عبارت «توسعه» در نظام برنامه ریزی ایران با شفافیت تعریف نشده است؛ بنابراین، مهم ترین نتیجه این است که باید توسعه و برنامه های توسعه کشور با دقت علمی، تعریف و درمورد آن ها اجماع علمی حاصل شود. نتیجة بعدی این است که هیچ گونه نظریه و مکتب علمی خاصی در اقتصاد کشور حاکم نبوده است تا اهداف اقتصادی برنامه های توسعه با آن تعریف شوند. در چنین فضایی، تنها منابع دولت و مردم برای رفع نارسایی ها و مشکلات کشور و آرمان و آرزوهای ساختار سیاسی و البته بدون توجه به یک نظریة علمی و راهبرد مورد نظر آن صرف شده اند و در عمل موفقیت چندانی حاصل نشده است.
تحلیل موضوعی مقاله های ادبیات تطبیقی در ایران از 1330 تا 1390ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نخستین پژوهش های ادب تطبیقی در ایران به سال 1330ه.ش تاکنون، مقاله های زیادی در پیوند بین آثار ادبی ایران با سایر ملل جهان، نوشته شده است. در تبیین وضعیت و جایگاه مطالعات انجام یافته و یافتن موضوعات تازه و آگاهی از آبشخورهای فرهنگی و زمینه های شکل گیری آثار ادبی و آگاهی از سهم اثرگذاری و اثرپذیری و مشابهت و همسانی بین مفاهیم ادبی آثار، پژوهش های جامعی انجام گرفته است که در این جستار به تحلیل موضوعی مقاله های ادب تطبیقی در ایران پرداخته می شود. این پژوهش نشان می دهد در چه ساحت ها و زمینه هایی با فراوانی مقاله ها و یا تکرار مطالب مواجهیم و در چه زمینه ها و موضوعاتی می توان پژوهش های تازه انجام داد.
مفهوم شناسی واژه «سلطان» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
حوزه های تخصصی:
برخی از واژگان قرآن هرچند جزء واژگان غریب به شمار نمی آیند، ضروری است به خاطر کاربرد در معانییا مصادیق گونه گون،بهصورتدقیق و جامع بررسی شوند. واژه «سلطان» این گونه است. این واژه به سبب کثرت کاربرد در آیات قرآن (37 بار) درباره مفهوم و مقصود آن در پاره ای از کاربردهایش (نک: نساء/53، روم/35، قصص/35، إسراء80/، الرّحمان33/، حاقه/28-29) اختلاف دیدگاه وجود دارد. در این پژوهش کوشش شده است، معنای لغوی سلطان بر اساس دیدگاه لغویان بازشناسی شود. سیر تاریخی کاربرد واژه سلطان از دوره پیش از اسلام تا زمان کاربرد آن به صورت لقب برای فرمانروایان بررسی شود و کاربردهای مختلف واژه «سلطان» در آیات قرآن بازکاوی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، دیدگاه های مفسران درباره معانییا مصادیق مختلف این واژه در آیات قرآن، سنجیده شود. نتیجه آنکه واژه سلطان در قرآن کریم در دو حیطه کلی معنایی «برهان» و «قدرت» به کار رفته که هریک از این دو حیطه، مصادیق مرتبط دیگری را همچون «بهانه و دستاویز»، «عذر موجه»، «معجزه» و «هرگونه سلطه و برتری و نفوذگری و بسط ید» را دربرمی گیرد.
تحلیل انتقادی کتاب المذاهب الأدبیه و النقدیه عند العرب و الغربیین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
158-175 صفحه
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر به معرفی و بررسی ساختاری و محتوایی کتاب « المذاهب الأدبیه و النقدیه عند العرب و الغربیین» اثر دکتر محمد شکری عیاد می پردازد و این اثر را با توجه به مؤلفه های تعریف شده یعنی عنوان، انسجام منطقی، اصالت موضوع، استنادها و ارجاعات و رعایت بی طرفی علمی نتوانسته خوب عمل کند و ضعف های زیادی در آن دیده می شود. کتاب آقای دکتر محمد شکری عیاد همچنانکه خود مولف نیز در مقدمه اشاره می کند نمی توان به عنوان یک کتاب تطبیقی که به معرفی مکاتب نقدی وادبی عربی و غربی پرداخته آن را در نظر گرفت، بلکه این کتاب نوعی رهیافت مولف و حتی می توان گفت نوعی «تفسیر به رای» در مورد مکاتب ادبی و نه نقدی و در بین مکاتب نقدی تنها به کلاسیک و رومانتیک و واقع گرایی پرداخته و نه همه ی مکاتب، چه اینکه مولف در مقدمه اشاره می کند که در این کتاب به جنبه های فلسفه این سه مکتب مذکور به صورت تحلیل پرداخته است و از مهمترین نتایج دست یافته عدم انسجام و نظم منطقی و عدم همخوانی محتوا با بخشها و فصول کتاب است . از ضرورتهای پرداختن به این کتاب، می توان توجه به جنبه های تحلیل و فلسفی مکاتب ادبی که کمتر ذکر آن رفته اشاره کرد و ازاهداف این مقاله آشنایی محققان با کتاب مذکور و رهیافتهای مؤلف در این زمینه است
گفتمان کاوی انتقادی سوره شمس بر اساس الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر تحلیل گفتمان به مثابه یک روش کیفی در تحقیق در نظر گرفته شود آنگاه با بررسی دیدگاه یا نگرش غالب بر متون در گردش در جامعه و اینکه چه دیدگاهی با کدام زیربنای فکری، یک متن مشخص را تولید کرده می توان از این طریق حوزه های معنایی در گردش در جامعه که به دنبال تغییر یا سلطه شکل گیری ذهنیت اجتماعی است را آشکار نمود. در این زمینه مدل تحلیل سه سطحی فرکلاف براساس توصیف، تفسیر و تبیین می تواند مؤثر باشد. از سویی قرآن کریم نیز با به کارگیری نشانه های مفهومی در قالب کل معناداری همچون سوره شمس سعی در تغییر یا اصلاح کنش های اجتماعی داشته است. بر همین اساس می توان با الهام گیری از روش فرکلاف در سوره های قرآن، با تحلیل ساختار متنی همچون واژگان و جملات در سطح توصیف و تطبیق آن با بافت موقعیت در سطح تفسیر گفتمان حاکم، نقش و رابطه آن با گفتمآنهای موجود در سطح جامعه را تبیین نمود. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی سعی بر آن دارد تا با الهام گیری از روش انتقادی فرکلاف زمینه تحلیل سوره شمس را به مثابه یک گفتمان فراهم نموده و کارکرد اجتماعی آن را تبیین نماید. نتایج حاصله نشان خواهد داد که گفتمآنهای سوره شمس در محوری مقاومتی با گفتمآنهای موجود سطح جامعه سعی در تبیین نظام ارزشی اسلام دارد.
تحلیل انتقادی استعاره عشق در ترانه های فارسی: رهیافتی پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
73 - 98
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیلِ گفتمانِ استعاره مفهومیِ عشق، بر پایه رویکرد پیکره ایِ تحلیلِ انتقادیِ استعاره (Charteris-Black, 2004) در ترانه های فارسی، با مضامین عاشقانه و اجتماعی می پردازد. بر این مبنا، این مقاله می کوشد تا دریابد استعاره های مفهومی عشق در گفتمان ترانه های عاشقانه و اجتماعی چگونه طبقه بندی می شوند و مفهوم سازی استعاری عشق در گفتمان های عاشقانه و اجتماعی نیز چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند. حجمِ نمونه، مشتمل بر 150 ترانه است (75 ترانه در هر ژانر) که با روش های پیکره ای و رایانه ای، از پیکره ترانه های فارسی معاصر -که شامل 1000 ترانه (177377 واژه) است، (Amiri, 2016) انتخاب شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ۲۱۹ مورد کاربرد استعاری عشق، استعاره های هستی شناختی (۱۱۹ مورد)، ساختاری (۹۸ مورد) و جهتی (۲ مورد) به ترتیب بیشترین تا کمترین رخ داد را داشته اند. همچنین دو کلید مفهومیِ عشق وحدت است و عشق نیرو است شناسایی گردیدند. میزان رخ داد انواع استعاره های مفهومی عشق، در ترانه های عاشقانه در کلید استعاری عشق وحدت است، در تمامی موارد بیشتر از ترانه های اجتماعی به دست آمد. در کلید مفهومیِ عشق نیرو است، رخ داد استعاره های مفهومی [عشق انگیزه / عذاب / درمانگر است] در ترانه های اجتماعی بیشتر از ترانه های عاشقانه بود. یافته های به دست آمده از آزمونِ آماری یومان ویتنی بر داده های پژوهش، نشان داد که تفاوت رخ داد استعاره های عشقِ سوزاننده، انگیزه و سفر گیاه است و نیز کلید استعاریِ عشق وحدت است، در دو گفتمان در سطح P
دانشگاه در آئینه تاریخ یا جغرافیا؛ تحلیل انتقادی گفتمان سیاست گذاری در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
7 - 31
حوزه های تخصصی:
متولیان آموزش عالی و دانشگاهی قبل از ورود به جریان سیاست گذاری و تصمیم سازی، به دنبال اتخاذ مبنا و خاستگاهی برای سیاست گذاری های آموزشی و پژوهشی خود هستند که از قدرت توجیه کنندگی و مشروعیت و سندیت بخشی بالایی برخوردار باشد و به تبع آن سعی می نمایند تا نظام ارزیابی از عملکرد نظام آموزشی و به عبارتی دیگر ارزیابی از کمیت و کیفیت تصمیم گیری و سیاست گذاری خود را با عنایت به اقتضائات و ملاحظات خاستگاه و مبنای پذیرفته شده تدوین نمایند. همچنین تلاش می کنند تا وضعیت چشم انداز نظام آموزش عالی را متناظر با روح حاکم بر آن مبنا تعریف نمایند که در این مقاله ما از آن به مبناگرایی تاریخی یاد می کنیم. این مقاله از یک سو با بررسی مفاهیم و تحلیل گفتمان انتقادی، به دنبال احصاء مبانی و اصول عملکرد مستخرج از مبنا گرایی تاریخی و نگاه جغرافیایی به دانشگاه و مقایسه مبانی و اصول عملکرد دانشگاه در دو نگاه فوق الذکر است و از سوی دیگر با اتخاذ نگاه جغرافیایی به دانشگاه به مثابه رویکرد مختار و مطلوب و با تبیین ویژگی های نگاه به دانشگاه از منظر فلسفه مکان، به نقد سیاست گذاری در نظام دانشگاهی در ایران طی چهار دهه قبل که ناظر بر ملاحظات تاریخی و خطی بوده است، می پردازد.
جایگاه تربیت شهروندی در گفتمان های سیاسی بعداز انقلاب اسلامی ایران مطالعه موردی گفتمان های عدالت محوری و اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
347 - 368
حوزه های تخصصی:
بعداز انقلاب اسلامی در ایران گفتمان های مختلفی ظهور یافته است و هر گفتمان اهداف و برنامه های خاصی در زمینه تربیت شهروندی ارائه نموده است. مقاله حاضر، با هدف تحلیل انتقادی جایگاه تربیت شهروندی در گفتمان های عدالت محوری و اعتدال تدوین شده است. جامعه پژوهش شامل اسناد مرتبط با تربیت شهروندی در هر دو گفتمان می باشد. یافته ها نشان داد که برای تربیت شهروندی از دید گفتمان عدالت محوری، رعایت حقوق اجتماعی- اقتصادی، و از نظر گفتمان اعتدال، رعایت حقوق سیاسی و مدنی، مهمترین مطالبات شهروندان را تشکیل می دهند. متون مورد بررسی در هر دو گفتمان به نقش شهروندان در فرآیند برآورده شدن حقوق توجه چندانی نمی کنند، بلکه تمرکز آنها بر وظیفه دولت برای تحقق بخشیدن به حقوق و زمینه های دستیابی به تربیت شهروندی است. شهروند بازنمود شده در این دو گفتمان موجودی است تک بعدی که تنها در هر دوره در یکی از ابعاد رشدی سریع و نامتوازن را تجربه کرده است. در غالب موارد، اسناد مورد بررسی از الگوی تک گفتمانی پیروی می کنند و علاقه ای به استفاده از عناصر گفتمان های رقیب ندارند.
تحلیل انتقادی مفروضات اولیه مبانی نظری شاخص توانمندسازی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های قضاوت در مورد توسعه اقتصادی استفاده از شاخص است و استفاده از شاخص نیازمند داشتن درکی از چگونگی محاسبه و دلالتهای آن است. در این مقاله شاخص «توانمندسازی زنان» مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهشهای داخلی مبانی این شاخص را مدنظر نداشته و توانمندسازی را مبتنی بر نیازها و فرهنگ زنان ایرانی تعریف نکرده اند. مسئله اصلی این مقاله ارتباط میان مفروضات اولیه شاخص توانمندسازی و تحلیل این شاخص است. این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا می توان تعریفی جهانشمول از «توانمندسازی زنان» ارائه کرد. پاسخ این سؤال با استفاده از روش تحلیل تماتیک و شیوه لایه شناسی مضمونی و با بررسی مبانی نظری شاخص توانمندسازی در چارچوب مقایسه ای اقتصاد فمینیستی، نئوکلاسیک و اسلامی صورت گرفته است. هدف این است که نشان داده شود فروض توانمندسازی در چارچوب کدام یک از دیدگاه های اقتصادی قرار دارد و چگونه می تواند به پژوهشگران برای استفاده و تحلیل این شاخص یاری برساند. این مقاله فروض برابری، برابری در نتایج یا فرصتها، برابری تحصیلی، کارخانگی زنان، فرض نان آور بودن مردان و برابری شغلی زنان و مردان را در تعریف این شاخص شناسایی و تحلیل کرده است. مهمترین نتایج این تحقیق این است که شاخص توانمندسازی زنان بر محور نظریه قابلیتها و عاملیت آمارتیا سن و اقتصاد فمینیستی قرار دارد. این شاخص جهانشمول نیست و به وضعیت وابسته است. مبانی نظری آن در گزارش توسعه انسانی 1995 دارای تناقضاتی است که با عدالت اسلامی قابل حل است
تحلیل انتقادی کتاب نقد ادبی اثر نعیم عموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۸ (پیاپی ۷۲)
305-329
نقد کتاب های دانشگاهی از مهم ترین روش ها برای بررسی میزان کارآمدی آن هاست که مزایا و معایب آن ها را بر می شمرد و بدین طریق راه را برای تمامی کسانی که قصد نویسندگی در حوزه ای مشخص دارند هموار می کند. کتاب نقد ادبی اثر «نعیم عموری» سعی دارد که مکاتب و روش های نقد ادبی را به دانشجویان زبان و ادبیات عربی معرفی کند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و آماری درپی آن است تا کتاب حاضر را در دو حوزه ساختاری و محتوایی ارزیابی کند. نتیجه آن که نویسنده این کتاب در حوزه ساختاری موفق تر عمل کرده است، هرچند در این حوزه نیز کاستی هایی به چشم می خورد. به نظر می رسد که در سطح ساختاری باید به تقویت زبان علمی توجه بیش تری شود و تحلیل دقیق تر مبانی نظری و نمونه آوری برای نظریه ها و کاربردی کردن آن ها از مهم ترین نکاتی است که باید در حوزه محتوایی رعایت شود.