فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۴۱ تا ۱۱٬۷۶۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
173 - 194
حوزههای تخصصی:
طبق نظر مشهور فقها و نیز برابرِ بند 9 ماده 84 قانون آئین دادرسی، یکی از ایرادات و موانع رسیدگی به دادخواست، جزمی نبودنِ دعوا دانسته شده است. بنابراین، به موجب این قانون در صور و فروض فراوانی، فرد صرفاً به جهت تردیدی طبیعی که در دادخواست خود دارد، در معرض تضییع حق قرار می گیرد، درحالی که این امر، مخالف اصل 34 قانون اساسی است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که شرط مذکور در هیچ دلیل خاصی تصریح نشده است، بلکه بالعکس، از اطلاق آیات قرآن و روایات خاصه و ادله (لاضرر) و نیز اصلِ عدم اشتراط، شرط نبودنِ آن برداشت می شود. بنابراین، اصلاح این ماده قانونی ضروری به نظر می رسد.
تأملی بر حکم ابطال روزه با فرو بردن سر در آب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
133 - 160
حوزههای تخصصی:
حکم فرو بردن سر در آب توسط روزه دار محل اختلاف جدی بین فقهای شیعه قرار گرفته است. فقهای اهل سنت نیز در این باره اختلاف نظر دارند. طبق برخی گزارش ها، مسمانان صدر اسلام از ارتماس جهت کم کردن دشواریِ روزه بهره می جستند. به لحاظ فهم عرفی نیز ارتماس هیچ مخالفتی با امساک و حقیقت روزه ندارد، ازاین رو اثبات مفطریّت آن، اثبات یک امر تعبدی محض و برخلاف فهم عرفی خواهد بود. از سوی دیگر، مفهوم مفطر قابل استعمال در معنایی اعم از تحریم و تنزیه است، بنابراین در برخی اخبار از مفطر بودن دروغ در وضو و نیز مفطر بودن غیبت در روزه سخن به میان آمده است. روایات نیز در این زمینه دچار تعارض هستند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد ادله قول مشهور قابل مناقشه است و اثبات حرمت و قضا و کفاره برای این عمل جای تأمل جدی دارد. درنتیجه به مقتضای اطلاق کتاب که بر عدم حرمت تکلیفی و وضعی دلالت دارد، به نظر می رسد جمع بین ادله با قول به کراهت که فقیه معاصر آیت الله سیستانی برگزیده است، از قوت بیشتری برخوردار بوده و دیدگاه مختار است.
نقش سعادت در ارکان علوم انسانی از دیدگاه آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آبان ۱۴۰۰ شماره ۲۸۷
17-26
حوزههای تخصصی:
سعادت به عنوان هدف نهایی افعال انسانی، از دیدگاه آیت الله مصباح، به معنای قرب به خداست. از طرفی، رسالت علوم انسانی، شناسایی حقیقت یک رفتار و توصیه برای دستیابی به رفتار مطلوب است؛ در نتیجه، هر چیزی را که به عنوان سعادت حقیقی انسان در نظر بگیریم، تعیین کننده جهت گیری ما در علوم انسانی و ارکان آن است. هدف، بررسی انواع تأثیرات سعادت بر ارکان علوم انسانی است. در مورد جمع آوری داده ها، از روش اسنادی و در مورد تحلیل داده ها از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. در بُعد موضوع، پذیرش سعادت موجب نگرش به ابعاد الهی انسان و افعال او، ازجمله نیت و باطن اعمال انسان است؛ و در بُعد مسئله، موجب انتخاب مسائل در راستای هدف نهایی و در حل مسائل علوم انسانی توصیفی، موجب تغییر توصیف ما از انسان و افعالش و مسائل مطرح در آن علوم، و در علوم انسانی دستوری، موجب جهت دهی باید و نبایدها به سوی کمال نهایی است؛ در بُعد هدف، موجب نگاه ابزاری به هدف های خرد در علوم انسانی، نسبت به هدف نهایی می شود و در بُعد روش، موجب عدم انحصار در روش های تجربی از قبیل کمّی و توجه به روش های دیگر، همچون روش های نقلی و شهودی است.
تعامل حوزه حدیثی مدائن با امامان شیعه علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
7 - 32
حوزههای تخصصی:
مدائن از جمله مراکز حدیثی ناشناخته یا کمتر شناخته شده شیعی است که تا قرن هفتم هجری نیز پذیرای شیعیان بوده است. شناخت ارتباط مدائنیان با امامان معصومk، علاوه بر معرفی زیربناهای فکری حاکم بر جامعه آن مرکز حدیثی، در اعتبارسنجی راویان، شناخت سره یا ناسره بودن روایات آن ها و تحلیل جریان های سده های بعد می تواند راهگشا باشد. برخی محققان حوزه اسلام و تشیع در تألیفاتشان به تشیع در مدائن اشاره کرده اند، اما به صورت متمرکز، پژوهش مستقلی در این خصوص صورت نگرفته است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، تعامل حوزه حدیثی مدائن با امامان شیعه را بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته که شیعیان مدائن در تمام ادوار حیات معصومینk ارتباطی پویا و سازنده با آن بزرگواران داشته اند.
استراتژی زبانی قرآن کریم در اقناع مخاطب (مطالعه موردی اسلوب مقابله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم قرآن کریم، نفوذ در انسان ها به منظور شکل دادن به رفتارها و نیل به مقاصد خاص است که این مهم در سایه روش هایی همچون اقناع انجام می شود. اقناع، فرایندی است برای مجاب ساختن مخاطبان نسبت به پذیرش موضوع و خواسته ای که به واسطه مهارت های کلامی و غیر کلامی حاصل می شود. در این پژوهش، کوشش شده است با روش توصیفی تحلیلی، استراتژی زبانی قرآن کریم در اقناع مخاطب به واسطه اسلوب بدیعی مقابله، مطالعه و چگونگی اثرگذاری آن تبیین شود. با احصای صورت گرفته در کل قرآن کریم، 121 نمونه آرایه مقابله به دست آمد؛ تمامی این نمونه ها با دو محور اساسی ایمان و کفر در ارتباط بوده اند و بحث اقناعی آن شایان توجه است که ازطریق خطاب وجدان صورت می گیرد. همچنین، نتایج بحث پیش رو حاکی از آن است که اسلوب مقابله، نقشی بنیادین در تصویرآفرینی و تولید موسیقی ازطریق سازه توازن و تکرار در متن دارد که این موارد نیز دارای کارکرد اقناعی اند و با نیکوسازی کلام، فحوای آن را با تأثیرگذاری بیشتر به مخاطب ابلاغ می کنند و به فرایند اقناع جامه عمل می پوشانند.
قلمرو نظارت حاکم بر قاضی تحکیم (داور) در فقه و حقوق موضوعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
383 - 407
حوزههای تخصصی:
اگرچه قضاوت تحکیمی قدمتی به بلندای تاریخ بشریت دارد، بخش اعظمی از آنچه امروزه با عنوان نهاد قاضی تحکیم در متون اسلامی می شناسیم، برایند اجتهاد فقهای اسلامی و بسترسازی این نهاد در ادوار فقهی است. با وجودِ همانندی و تفاوت، نسبت میان این نهاد در فقه اسلامی و نهاد داوری در حقوق موضوعه کنونی را باید تداوم قدیمِ در جدید دانست، چراکه ویژگی ها و عناصر شاخص داوریِ امروزی که از جمله آن می توان به تراضی طرفین در رجوع به داوری و همچنین صدور رأی براساس موازین انصاف و عدالت اشاره کرد، در قضاوت تحکیمی نیز وجود داشته است. اما موضوع قلمرو نظارت حاکم بر امر داوری، از مواردی است که حدود و ثغور آن در گذشته با آنچه امروزه وجود دارد، دارای اختلاف های اساسی است که بارزترین دلیلِ آن نبود پدیده دولت مدرن و نهاد دادگستریِ امروزی است که یکی از وظایف خود را نظارت بر فرایند داوری از وجه سلبی و ایجابی می داند.
نسبیت ضرورت حجاب اسلامی با اصل کاهش جرم در پرتو آثار و قوانین آن؛ تاکید بر سیاست مشارکتی مردم نهاد
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۵
97 - 82
حوزههای تخصصی:
حجاب به عنوان امری مهم در قوانین مختلف مورد تاکید قانونگذار قرار گرفته است با این قید که در برخی از متون قانونی دارای مفهوم جزایی و در مواردی نیز به عنوان تخلف اداری یا انضباطی قابل بررسی است.حجم بالای قوانین در این زمینه نشان می دهد فرهنگ عفاف و حجاب با توجه به آثار زیادی که در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی دارد باید به عنوان یکی از مبانی فرهنگ اصیل اسلامی همواره مورد توجه حاکمیت و جامعه قرار گیرد بنابراین جهت کاهش خطرات ناشی از عدم رعایت حجاب لازم است تا نهادهای قانونی با این پدیده برخورد نمایند همچنین ضرورت وجود اقدامات قانونی به عنوان عاملی برای کاهش حجاب نامتعارف اگرچه ضروری و لازم است اما کافی نیست از این رو ایجاد سیاست مشارکتی جهت جلوگیری از ارتکاب بی حجابی با محوریت حضور نیروی مردمی در عرصه اجتماع،امری قابل توجه و غیر قابل انکار خواهد بود به همین علت می بایست علاوه بر ضرورت نقش آفرینی مراجع قانونی،از نقش مردم و نیروی جامعه نیز در این زمینه استفاده حداکثری برد چه اینکه ایجاد جامعه سالم در خصوص موضوعی فرهنگی اجتماعی همچون حجاب با استفاده از بسترهای فرهنگ ساز و مشارکت مردمی،از نتیجه مطلوب تری برخوردار خواهد بود تا آنکه بخواهیم از ضمانت اجراهای قانونی یا قضایی برای تحقق هدف مطلوب استفاده نماییم بنابراین بهره گیری از ابزار مردمی جهت تحقق اصل حجاب در اجتماع و در نتیجه جلوگیری از جرایم خلاف عفت و اخلاق جنسی و به طور کلی کاهش جرم به عنوان ضرورتی مهم،قابل توجه است.
تحلیل رابطه معرفت امام به نورانیت با معرفت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
225 - 242
حوزههای تخصصی:
برخی از روایات ائمه معصومین از نظر معاریض کلام و عمق آن جزء احادیث صعب مستعصب و دشواریاب است که برای درک حقیقت آن نیاز به فحص و دقت در روایات رسیده از لسان ائمه هدی علیهم السلام است. حدیث معرفت به نورانیت امیرالمؤمنین علیه السلام دارای فرازهایی است که برای دریافت صحیح آن باید با دقت و حوصله به استخراج منظور آن پرداخت. در این مقاله سعی ما بر این است تا از مطلع روایت نورانیت فراز «مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیهِ مَعرِفَهُ اللهِ وَ مَعرِفَهُ اللهِ مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیهِ وَ هُوَ الدِّینُ الخَالِصُ» را مورد بررسی و کاوش قرار دهیم چه اینکه بعضاً برداشت های سوء از این روایت موجب استیحاش افراد ناآشنا به زبان روایات و کلام اهل بیت علیهم السلام می شود و قطعاً با تأمل و دقت در روایات می توان بسیاری از این معاریض را با دلالت روشن گره گشایی نمود. زیرا نحوه صحیح تفسیر و ترجمه این گونه روایات باید مبتنی بر عدم تساوی معرفت خالق و مخلوق، تفاوت معنی و معانی اسماء و مخلوق بودن اسماء الله به نص و تصریح روایات باشد.
Dualist Afterlives: Avicenna and Mullā Ṣadrā
منبع:
Theosophia Islamica, Vol ۱,No ۱, Issue ۱, (۲۰۲۱)
56 - 80
حوزههای تخصصی:
Subscribing to the principles of logically valid reasoning and parsimony of presuppositions in the framework of a religion that hinges on a revealed eschatological message, the medieval Islamic philosophers were bound to interpret the Qurʾānic account of the afterlife in ways that may have compromised at least some of its literal meanings. However, to what extent precisely do these interpretations go against the grain of Revelation has to be determined separately in each particular case. Wholesale statements regarding the alleged coherence or incoherence of general types of philosophical theories with Revelation risk neglecting important variations between theories, and thereby rendering us blind to the scope of possibilities in the concepts involved. From this perspective, I will consider the eschatological implications of the psychological theories of Avicenna and Mullā Ṣadrā, who both subscribe to a dualistic view of human being and consequently claim that the afterlife does not concern one's body. Two questions will then emerge as especially central to dualistic accounts of the afterlife. (1) How do we make sense of the kind of first-personality that must be an irreducible constituent of existence in the hereafter, provided that the latter fulfills the eschatological promise given in the Revelation? For in order to be a justified reward or punishment for my acts in this life, the afterlife must be in an equally strong sense mine. In the Arabic Peripatetic tradition, many of the central doctrines of which Avicenna and Mullā Ṣadrā subscribe to, individuality entails materiality, which seems to suggest that human being can have a distinctly first-personal existence only when some kind of connection is preserved to the body as the necessary condition of one's individuation. (2) How do we account for the emphatically sensual descriptions of the hereafter in the Revelation? Again, in the Peripatetic tradition all cognitive acts that involve objects with sensible characteristics require bodily instruments of cognition, in the absence of which the revealed account is in danger of becoming a mere metaphor. In the light of these two questions, I will argue that Avicenna's dualism ends up with a rather narrow conception of the afterlife. He does try to give an account of a genuinely first-personal afterlife, and thereby presents a carefully argued departure from the Peripatetic tradition. But because of the way in which Avicenna separates the soul from the body, Avicennian afterlife is bound to remain exclusively intellectual. Thus, with regard to the second question Avicenna seems forced to interpret the Revelation in almost exclusively metaphorical terms. On the other hand, while following Avicenna in the first question, Mullā Ṣadrā conceives of the separate existence of the human soul in much broader terms than his predecessor. By means of the concepts of mental existence ( wujud dhihniyy ) and the world of images ( 'ālam al-mithāl ), he ends up with a conception of human afterlife that is rich in terms of experiential content, and thereby potentially more coherent with the revealed account.
تحلیل رویکرد عقلانی و اخلاقی مایکل اسلوت در تبیین ماهیت فضیلت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
95 - 117
حوزههای تخصصی:
فضیلت، در نگاه فیلسوفان اخلاق، مَنشی است که می تواند به عنوان الگوی رفتار فاعل اخلاقی ملاحظه شود. مایکل اسلوت - فیلسوف اخلاق معاصر - از منظری متفاوت به فضیلت نگریسته و تقریری جدید از فضیلت گرایی ارایه کرده است. او رویکردی جامع در تبیین فضیلت دارد و ضمن نقد و تعدیل رویکردهای فضیلت گرایانه فیلسوفانی چون ارسطو، از منظر های گوناگون اخلاقی و عقلانی به تحلیل ماهیت فضیلت و ترابط فضایل با هم - در موقعیت های مختلف زندگی یک فاعل اخلاقی - پرداخته است. در این مقاله، پس از اشاره به تفکر اخلاقی و تقریر فاعل مبنای اسلوت از فضیلت گرایی، به بیان و بررسی مبانی و مؤلفه های نگاه و تقریر فضیلت گرایانه او پرداخته شده است. او در تحلیل، مصداق شناسی و رفع تعارض بین فضایل، نگاهی وجودشناسانه دارد و گستره کارکرد فضایل را در بُعد گرایشی و بینشیِ نفس قابل تفسیر می داند. در نظرگاه او فضیلت «قابلیت انعطاف » و «عقل عملی » دو مَنشی هستند که هم می توانند وحدت فضایل را به ثمر برساند و هم تعارض بین آنها را رفع کند.
جستاری در مساله شناسیِ مناسبات اخلاق و اقتصاد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
91 - 116
حوزههای تخصصی:
واکاوی مناسبات اخلاق و اقتصاد - به عنوان دو شاخه معرفتی و نیز دو شیوه زیستن - همواره مهم و در خور توجه بوده است. در این نگاشته، ضمن بررسی یک نقطه آغاز مهم تاریخی در پژوهش های ناظر به مناسبات اخلاق و اقتصاد، دیدگاه های خاص و در خور تأملِ یکی از آغازگران این پژوهش را که به ناسازگاری اخلاق فردیِ سنّتی - به عنوان یک شیوه زیست فردی - با اقتصاد - به عنوان یک شیوه زیست اجتماعی/ نظام مند - قائل بوده است، پرداخته شده است. در این راستا، پس از واکاوی خاستگاه مشترک گفتمان اخلاق و اقتصاد، به مفهوم شناسی اخلاق و اقتصاد - به عنوان دو حوزه معرفتی و دو شیوه زیستن - پرداخته شده و در ادامه، مناسبات اخلاق و اقتصاد - در سه محورِ انگیزش، بینش، و کُنش اخلاقی/ اقتصادی - همراه با طرح چند مسئله مهم ناظر به هر یک از آنها، بررسی و تحلیل شده است. بی شک، طرح و تبیین این مسایلِ مهم میان رشته ای مربوط به مناسبات اخلاق و اقتصاد، نقشه راه و راهنمایی برای محققان در انجام پژوهش های بعدی خواهد بود.
تحلیل وشرح المبادئ الفقهیّه للثالوث الملزم «العزّه، الحکمه، المصلحه» فی العلاقات الدولیّه للبلدان الإسلامیّه
منبع:
المصطفی المجلد ۱ خریف و شتاء ۲۰۲۱ العدد ۱ (الخطوة الثانیة: الثورة الإسلامیة فی منشور الإمام الخامنئی مدّ ظلّه العالی)
119 - 139
حوزههای تخصصی:
یُعتبر ما یسمّى بالثالوث الملزم - العزّه، الحکمه، المصلحه - من جمله البحوث المطروحه فی الفقه السیاسیّ؛ باعتباره الإطار والمسار الذی یحکم العلاقات الدولیّه للدوله الإسلامیّه. وعلى الرّغم من التأکید الزائد على المسار المذکور، إلّا أنّ الأسس الفقهیّه لهذه المعاییر وبیان علاقه کلّ منها بالآخر ما زالت غیر واضحه نسبیًّا، وتحتاج إلى سبرها؛ وذلک لعدم وجود بحث موسّع وشامل فی هذا المجال، فأصبح السؤال عن الأسس الفقهیّه لثالوث (العزّه، الحکمه، المصلحه)، وعلاقه بعضها ببعض فی العلاقات الدولیّه لأیّ بَلد إسلامیّ یدفعنا نحو التحلیل والتفصیل؛ لکی نحصل على الجواب الشافی. وبالاستناد إلى التحلیل المنبثق عن حکم العقل وفی ضوء تعالیم الوحی، سنقوم بإثبات المعاییر المذکوره التی تُعدّ أهمّ المبادئ والأسس فی مجال العلاقات الدولیّه بعد المبادئ النظریّه والمعرفیّه، کما أنّ أهمیّه وموقع (معیار العزّه) یُمثّل رأس المثلّث المستند إلى الضّلعیْن الآخریْن (الحکمه) و(المصلحه).یهدف هذا البحث إلى معرفه حدود وأبعاد الأدلّه الخاصّه بالأسس الفقهیّه (العزّه، الحکمه، المصلحه) وبیانها وتحلیل سعتها الدّلالیّه فی إطار شرح وتحلیل المُفردات الفقهیّه وفق المعلومات المکتبیّه، بما یؤدّی إلى تحلیل الأدلّه الفقهیّه المتعلّقه بالمعاییر المذکوره وبیان علاقه بعضها ببعض.
نکاتی در باره حدیثی منسوب به امام حسین علیه السلام
حوزههای تخصصی:
اصل امامت و مساله صلح امام حسن علیه السلام(نقدی بر دیدگاه دکتر مصطفی محقق داماد)
منبع:
نظام ولایی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
61-74
حوزههای تخصصی:
آقای دکتر مصطفی محقق داماد با طرح شبهه جدایی خلافت از امامت، امامت به معنای مدیریت و سرپرستی سیاسی را در چارچوب مفهوم خلافت تصور می کند و بر این عقیده است که چون خلافت امر غیر قدسی است، از امامت تفکیک پذیر است و برای این برداشت خود به صلح امام حسن علیه السلام استناد کرده است. به زعم وی، امر خلافت، غیر قدسی بود که امام حسن علیه السلام امامت سیاسی یا همان خلافت را تسلیم معاویه کرد. مقاله حاضر، که به اهتمام گروه فقه سیاسی مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام آماده و منتشر شده است، به بررسی و نقد این انگاره پرداخته است.
تبیین عقلی ولایت تکوینی امام در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام خرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۲
41-52
حوزههای تخصصی:
ولایت تکوینی یکی از شئون مهم امام است و به تفویض محدود و مطلق تقسیم می شود. از دیرباز بحث درباره ولایت تکوینی داشتنِ امام، مطرح بوده و مخالفان این اعتقاد شبهات فراوانی را نسبت به آن مطرح کرده اند که نشان می دهد هنوز ابعادی از این بحث به خوبی روشن نشده است. بنابراین بحث و تبادل نظر در این باره و پرداختن به آن با شیوه های جدید، لازم و ضروری است. یکی از این شیوه ها، نگاه عقلی به آیات و روایاتی است که درباره ولایت تکوینی امام می باشد. این شیوه بحث، به دلیل عقلی بودن و سبک منطقی آن، کمتر می تواند مورد اشکال و شبهه واقع شود. در این نوشتار به این نتیجه رسیدیم که دلایل و برداشت های متعدد عقلی از اخباری که درباره معرفی امام و یا ویژگی های امام است؛ تفویض محدودِ ایشان را در عالم تکوین ثابت می کند؛ ولی درباره تفویض مطلق امام، به دلیل کمتر بودنِ آیات و روایات، اثبات آن از طریق برداشت های عقلی دشوارتر است؛ اما در عین حال اخباری که درباره امضاء مقدرات عالم توسط امام در شب قدر است می تواند آن را ثابت کند.
ویژگی های انسان تراز در مکتب شهید سلیمانی و نقش آن در انتظار
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
127 - 188
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر، شناخت خصوصیات انسان تراز در مکتب شهید سلیمانی و نقش آن در فرایند انتظار است. هدف تحقیق، شناسایی و تبیین ویژگی های شهید سلیمانی به عنوان انسان تراز در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی است. پرسش اصلی این است این ویژگی ها کدامند و چگونه می شود آن را شناخت و آیا مصادیق و مستنداتی در خصوص هر کدام از ویژگی ها در سیره و اندیشه شهید سلیمانی می توان پیدا کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها نخست با تحلیل بیانات امامین انقلاب اسلامی، ویژگی های انسان معیار در گفتمان انقلاب اسلامی شناسایی شده و سپس با بررسی اندیشه و سیره شهید سلیمانی مصادیق فکری و رفتاری مرتبط با هر ویژگی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد خصوصیات این انسان تراز، متعدد و متکثرند و در تحقیق حاضر تنها به بخشی از مهم ترین این خصوصیات پرداخته شده است. این ویژگی ها عبارتند از: آرمان گرایی، معنویت و اخلاص، مجاهدت درونی و مبارزه با نفس، تدبیر و درایت، شجاعت، جمع تدبیر و شجاعت، ساده زیستی و بی پیرایگی، تلاش بی وقفه و خستگی ناپذیری، دوری از جناح گرایی و تکیه بر انقلابی گری و صبر و استقامت.
The Legal Verdict on Meeting and Dialogue before Marriage
حوزههای تخصصی:
Meeting of marriage candidates each other before marriage to reach a final decision to marry or cancel it is so popular in the Islamic society of Iran that it is not even thought to be “denied” and even the most fanatical religious person cannot forbid it; While most jurisprudential schools have allowed seeing suddenly the girl’s face and hands to wrists for the proposal, and some have allowed the girl to see the boy’s face as well, provided that the proposal does not enjoy her if it happens involuntarily and by force, some have prescribed it only once for the proposal to see the girl, and some have prescribed to see her several times. Some jurists have prescribed seeing the female body more than the face and hands to wrists, and seeing the girl’s body behind a lace covering even with pleasure. However, most schools have forbidden meeting and talking, and some jurists have allowed it on the condition of not committing sin. The study of the opinions of all jurisprudential schools shows that these opinions are inferential and based on their own ijtihad. They are not an indisputable legal verdict. They are based on restricting marriage to the pleasure and enjoyment of couples, ignoring other aspects of marriage and limiting the relationship between men and women to a pleasurable relationship. Criticizing the jurisprudential opinions and their principles, it is concluded that the ruling to allow the marriage candidates to meet and talk to the extent of a definite.
راه حلّی به دشواره ی تسلسل در ابژه در رد وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
1-28
حوزههای تخصصی:
برخی از اشکال هایی که اندیشمندان غربی به وجود ذهنی وارد کرده اند نزد فیلسوفان مسلمان هنوز ناشناخته است. مثلاً یک نقد هوسرل اشکال تسلسل در ابژه و مطابَق خارجی است: ابژه ← ← «ایده ی ابژه» ← ← «ابژه ی «ایده ی ابژه»» ← ← «ایده ی «ابژه ی «ایده ی ابژه»»» ← ← «ابژه ی «ایده ی «ابژه ی «ایده ی ابژه»»»» ← ⁞ ما می کوشیم به روش عقلی و برپایه ی برخی از مبادی فلسفه ی اسلامی راه حلّی برای این اشکال - که وجود ذهنی را رد می کند - بیابیم. اندیشمندان مسلمان گرچه درست با همین تسلسل روبه رو نبوده اند، با مواردی مانند آن بسیار درگیربوده اند و گفته اند: چنین تسلسل هایی در ذهن اعتبارکننده ی ما پدید می آید و بنابراین با انقطاع اعتبار ذهنی منقطع می شود و از بین می رود. بدین سان، در این جا نیز بر پایه ی آن مبانی خلاصه ی پاسخ این است که: به جز ابژه و مطابَق نخست، بقیه هنگامی پدید می آید که با اعتبار ذهن ما آن امور زنجیروار در ذهن ما پدید آید. پس هرگاه ما اعتبار خود را متوقف سازیم، آن ها نیز متوقف می شوند و تسلسلی پدید نمی آید. در پایان به مناسبت به تسلسل مطابَق در رد نفس الامر بودن عقل فعّال نزد برخی از اندیشمندان مسلمان نیز اشاره ای می کنیم. نشان می دهیم این تسلسل مطابَق نیز نقدی ناکارآمد است.
رهیافتی بر مطالعه ساختار زبان قرآنی به مثابه "سیستم"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
365 - 343
حوزههای تخصصی:
به رغم آنکه در دو دهه اخیر، نظر و نظریه های مختلفی، پیرامون ابعاد زبان قرآنی، مطرح شده، اما مهم ترین چالش روش شناختی این دیدگاه ها، انگاره تک بُعدی بر چگونگی مطالعه آن است. این مقاله، با اتخاذ رویکردی تحلیلی و با الهام گیری از نگرش سیستمی، نوعِ مطالعه «زبان قرآنی» را به مثابه یک «سیستم»، پیشنهاد و ضرورتی اجتناب ناپذیر می داند. گستره مطالعه سیستمی به ساختار زبان قرآنی، با عطف نظر به مرزشناسی مفهومیِ میان«سیستم» و «زیرسیستم ها» از یک سو، و روابط گوناگونِ مصداقی آن ها از سویی دیگر، در ابعاد «کلان متن»؛ «سوره ها»؛ «آیه ها»؛ «جمله ها» و «واژگان» قابل گسترش است. تلفیق عناصر و روش هایِ مختلف زبانی در کاربست های قرآنی، اساساً بیانگر یک « نظام فکری شبکه ای- سیستمی » است که در کنار التزام به درهم تنیدگی اجزای آن، از «وحدت سیستمی» نیز برخوردارند. ارتقایِ مطالعه یِ زبان قرآنی به مثابه «سیستم»، نه تنها موجب «روشمندسازی فهم صحیح و جامع» نسبت به مفاهیم و آیه های قرآنی در آوردگاه تفسیری می شود بلکه امکانِ انعطاف و بازتولید معنایِ نوینی را از درون خودِ بافت زبانی آن، به ارمغان می آورد.
چگونگی حصول مفهوم عدم از دیدگاه فیلسوفان نوصدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
141 - 154
حوزههای تخصصی:
مفهوم عدم چگونه در ذهن شکل می گیرد؟ این پرسش مسئله اصلی این مقاله است. فیلسوفان نوصدرایی معاصر بیش از گذشتگان چگونگی شکل گیری این مفهوم را در قالب تحلیل منشأ حصول معقولات ثانیه فلسفی بررسی کرده اند. منظور از این فیلسوفان علاوه طباطبایی و شاگردان مبرز ایشان است. علامه طباطبایی حصول مفاهیم فلسفی را به دو روش می داند: علم حضوری و تحلیل حکم در قضایا. رابطه میان این دو خالی از ابهام نیست و علامه هر دو را به موازات هم مطرح کرده است. ظاهرا او راه دوم را بیشتر می پسندد، اما شاگردان او به علم حضوری عنایت بیشتری دارند. به همین دلیل آن را در پیش می گیرند و چگونگی حصول مفهوم عدم را از طریق علم حضوری واکاوی می کنند. اما به نظر می رسد که تلاش های آنان چندان هم موفق نیست و باید به سراغ راه دوم رفت. این راه علاوه بر این که تبیین بهتری از حصول مفهوم عدم به دست می دهد، برای دیگر مفاهیم فلسفی نیز بیشتر به کار می آید.