فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
249 - 274
حوزههای تخصصی:
وصال الهی، در دو سنّت عرفان اسلامی و مسیحی، از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ به تعبیری دیگر، نهایت سیر و سلوک روحانی، وصال الهی است. این مسئله، در آرای عرفانی رابعه عَدویّه و ترزا آویلایی، نمود بسیاری داشته است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی آرای عرفانی رابعه عَدویه درباره فنا و نکاح روحانی در اندیشه ترزا آویلایی، صورت گرفته است. در اقوال رابعه عَدویّه، سه نوع فنای صفاتی، افعالی و ذاتی دیده می شود، که مقدمه وصال الهی هستند. ترزا آویلایی نیز، از هفت مرحله سیر و سلوک روحانی، سخن گفته است؛ که هفتمین مرحله، همان نکاح روحانی یا اتحاد و وصال الهی است. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که هر دو شخصیت، رابطه عاشقانه سالک با خداوند را، سبب دست یابی به وصال الهی می دانند. وصال الهی با موت اختیاری صورت می گیرد که نتیجه مرگ سالک از صفات، افعال و ذات انسانی است و سالک پس از تولد مجدد در وصال الهی به سر می برد. بنابر نظر رابعه و ترزا، سالک در برابر خواست و اراده الهی، تسلیم محض است و وصال الهی نیز، با اراده و الطاف خداوند صورت می گیرد. سالکان الی الله، در وصال الهی از دیده وحدت بین برخوردار می شوند و در پرتو این نگاه وحدت بین، در بقای بالله و نکاح الهی به سر می برند.
حوزه های مبدأ در استعاره های مفهومی ایمان و کفر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
139 - 164
حوزههای تخصصی:
بر مبنای یافته های اخیر علوم شناختی، ذهن انسان با بهره گیری از تجربه های حسی روزمره به بازنمایی مفاهیم انتزاعی بر پایه مفاهیم عینی می پردازد. از دیدگاه زبان شناسی شناختی، استعاره یک فرآیند ذهنی-زبانی است. در قرآن کریم نیز شواهد فراوانی از این نحوه مفهوم سازی مشاهده می شود. نظر به بسامد واژگان ایمان و کفر در قرآن و روایات متعددی که از معصومان(علیه السلام) درباره ایمان و کفر نقل شده است، نشان می دهد که ایمان و کفر از همان اوایل اسلام دغدغه مسلمانان بوده تا بدانجا که این مفاهیم را به یکی از مهم ترین مؤلفه های اعتقادی مبدّل کرده است. دوگانگی ایمان و کفر از زوایای با اهمیت در مفهوم سازی های استعاری قرآن است. این استعاره ها در بستر گسترده ای از انگاره های فرهنگی شکل گرفته اند و متأثر از تجربه های رایج دوران نزول قرآن هستند. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که حوزه های مبدأ در مفهوم سازی ایمان و کفر در قرآن کدامند؟ به منظور گردآوری داده ها، از فرایند تشخیص استعاره که توسط گروه پراگِل جاز مطرح گردیده، استفاده شده است. مفاهیمی نظیر «نور و تاریکی»، «پاکی و آلودگی»، «تجارت»، «رنگ ها»، «عناصر طبیعت»، «مرگ و زندگی»، «برده و آزاده» و «اعضای بدن» از جمله حوزه های مبدأی هستند که قرآن برای مفهوم سازی ایمان و کفر از آن ها بهره گرفته است. این بررسی، درجه بالایی از نظام مندی در استعاره های زبانی ایمان و کفر را نشان می دهد. نه تنها می توان انگیزه بسیاری از عبارات قرآن را با مفهوم سازی استعاری توضیح داد، بلکه این استعاره ها به خوبی در ساختار کل نگر، یک مدل شناختی یا فرهنگی با دوگانگی ایمان و کفر را ارائه می دهند. به نظر می رسد تجربه بی واسطه و آشنایی کامل انسان با حوزه های «اعضای بدن» و «سلامتی و بیماری» سبب شده تا این حوزه ها بسامد بیشتری در مفهوم سازی ایمان و کفر داشته باشند.
تحلیل إنگاره های تفسیری در آیه تعدد زوجات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نبود پیوند آشکار بین صدر و ذیل آیه سوم سوره مبارکه نساء، باعث پدید آمدن چالشی ترین دیدگاههای تفسیری در ذیل آیه شده است. مجموع این دیدگاهها تحت سه انگاره قابل دسته بندی هستند: «إنگاره مبتنی بر سیاق»، «انگاره مبتنی بر سبب نزول» و «انگاره مبتنی بر تحریف و گسست». دو إنگاره نخست در پی کشف پیوند عبارات آیه می باشد؛ ولی انگاره اخیر، تلاش در این راستا را بی حاصل دانسته است. پژوهش پیش رو با تأکید بر جریان شناسی تفسیری و با تکیه بر مطالعه تاریخی منابع تفسیری، در صدد تحلیلِ سه إنگاره فوق می باشد، تا از این رهگذر عوامل شکل گیری، توسعه و یا افول هر إنگاره در دوره های مختلف زمانی مشخص گردد. نتیجه آنکه «إنگاره مبتنی بر سیاق» که عموماً زادبوم آنها مدرسه تفسیری مکه می باشد و تا مدرسه تفسیری عراق نیز توسعه یافته، با وجود آنکه شانس این را پیدا نمود که تا چندین سده به حیات خود ادامه دهد؛ اما هرگز نتوانست به إنگاره ای برتر تبدیل شود. در مقابل، «إنگاره مبتنی بر سبب نزول» که در بوم مدینه متولد شد و با همت محدثان به توسعه و شهرت رسید از آغاز سده سوم هجری برای اولین بار وارد حوزه تفسیر شد و به مرور زمان به انگاره ای بی رقیب بدل گشت و به واسطه تصریح شیخ طوسی مبنی بر تعلق آن به حوزه تفسیری شیعه، چندین سده نیز مورد توجه مفسران شیعه بود. قرن ششم هجری نقطه آغاز «انگاره مبتنی بر تحریف و گسست» محسوب می شود که در دوره صفویه مفسران اخباری حیاتی دوباره به این انگاره می بخشند.
واکاوی تحلیلی تأثیر قواعد منطقی در گزاره های اصولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
239 - 269
حوزههای تخصصی:
تأثیر بسزای مسائل و قواعد منطقی در گزاره های اصولی و عملیات استنباط احکام شرعی پوشیده نیست تا آنجا که مباحث منطقی از مبادی علم اصول و از مبادی اجتهاد شمرده شده است.بسیاری از اصولیان با تصریح خود و یا با بهره گیری عملی از قواعد منطقی در استدلال های خود، عملاً به تأثیر استفاده از دانش منطق در استنباط احکام تن داده و در مقابل، عده ای نیز منکر کاربرد این علم در مسیر استنباط احکام بوده و برخی آن را از مصادیق خلط حقیقت و اعتبار دانسته اند.در این نوشتار به هدف تقویت جایگاه عقل در اجتهاد، ابتدا رابطه علم منطق با اصول فقه را تبیین نموده و با رویکرد توصیفی تحلیلی به پیشینه تاریخی تداخل مسائل علم منطق با علم اصول فقه پرداخته و پس از بیان مبادی منطقی علم اصول، دیدگاه اصولیان را در خصوص جایگاه دانش منطق به عنوان یکی از مبادی اجتهاد مورد واکاوی قرار داده ایم و ضمن پاسخ گویی به شبهات، با اشاره به نمونه هایی از کاربرد مباحث و قواعد منطقی در گزاره های اصولی و عملیات استنباط احکام فقهی، توقف اجتهاد بر فراگیری اکثر قواعد و مصطلحات علم منطق را اثبات نموده ایم.
تحلیل نشانه شناختی احادیث «رازداری» بر اساس مدل رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
169 - 193
حوزههای تخصصی:
رازداری از جمله روایاتی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش حاضر در راستای بررسی فقه الحدیثی روایات رازداری درصدد است با بهره گیری از دانش نشانهشناسی، لایههای مختلف مضمون احادیث مذکور را بررسی کرده و ساختار و نشانه شناختی آنها را واکاوی نماید.در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی، بر اساس رویکرد یاکوبسن انجام شده احادیث رازداری بررسی شده است. نشانه شناسی دانشی است که به وسیله آن می توان به حقایقی از قرآن و احادیث دست یافت تا ارتباط میان خدا و بشر و میان انسان ها را بهتر سامان داد، نشانه شناسی ابزارها و مولفه هایی برای پژوهشگران قرار می دهد تا با مطالعه روشمند نشانه ها تحلیل هایی از متون فراهم آورد. نظریه ارتباط کلامی اهمیت ویژه ای در معنی و اهداف در فرآیند ارتباط اجتماعی دارد. برای فهم هر موضوعی ساختارهای کلامی را با توجه به کارکردهای شش گانه باید معنا کرد.نتایج نشان می دهد روایات رازداری در اسلوب های متفاوت معنایی به کار رفته.احادیث رازداری با توجه به اهداف ارتباطی در فرآیند ارتباطی اجتماعی آن قابل تبیین هستند و در قالب کارکرد های شش گانه قابلیت تطبیق داشته.پرده پوشی معنای مشترک روایات رازداری است در کارکردهای ترغیبی و عاطفی و ارجاعی رویکرد ارتباطی کلامی رومن یاکوبسن نمایان است و دارای ابعاد فردی و جمعی در سطوح روابط انسانی است
تحلیل مصادیق صدقه در روایات و فقه بر مبنای ساحت های شش گانه تربیتی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش با رویکردی بر نظرات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظلّه العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساحت های تربیت و شناسایی آن، نقش مهمی در اجرایی کردن اهداف کلان تربیتی و جامعیت ابعاد تحقق آن دارد. تحلیل تربیتی آموزه های فقهی و روایی و کشف روابط این آموزه ها با ساحت های مختلف تربیت می تواند به پیشنهاد راهکارهای عملیاتی برای اجرای این آموزه ها منجر شود. این پژوهش با روش تحلیل محتوا در پی پاسخ به این سؤال است که تحلیل مصادیق صدقه در روایات و فقه براساس ساحت های شش گانه تربیتی سند تحول با رویکردی بر نظرات آیت الله خامنه ای چیست؟بررسی مصادیق صدقه و زکات در روایات در ارتباط با ساحت های تربیت با نگاه تمدنی آیت الله خامنه ای با حکومت اسلامی پیوند جدی می یابد؛ این درحالی است که در سیر فقه سنتی این دیدگاه چندان موردتوجه نبوده است. برخی مصادیق صدقه در دو ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی و ساحت اجتماعی و سیاسی جای گرفته و ساحت زیبایی شناختی و هنری ارتباطی با مصادیق صدقه ندارد و ساحت زیستی و بدنی صرفاً با سه مصداق صدقه ارتباط دارد. ساحت اقتصادی و حرفه ای پس از ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی بیش ترین ارتباط را با مصادیق صدقه برقرار کرده و ساحت علمی و فناوری نیز به جهت ارتباط نیکی و احسان با علم، با برخی مصادیق صدقه مرتبط است.
بررسی ماهیت اورینتالیسم در نظرگاه فلسفی - تاریخی، مبتنی بر نسبت سوژه و ابژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اورینتالیسم به عنوان وجهی مهم از مدرنیته، تاریخی به وسعت تاریخ مدرنیته دارد و با ظهور سوژه انسانی در دوره رنسانس و بسط و گسترش آن در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی و سپس تثبیت آن در دوره روشن نگری قرن هجدهم همراه و همزاد بوده است. در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، روند ظهور سوژه انسانی به عنوان محور تفکر مدرن در دوره رنسانس و دوره روشن نگری بررسی شده است. سپس بنیان های فلسفی اورینتالیسم و اصول مدرنیته که همان اصول اورینتالیسم است، در نظر آورده و در ادامه، ماهیت تاریخی مدرنیته و و نسبت اورینتالیسم با آن مدنظر قرار گرفته و بر این اساس، مهم ترین تحول فکری فلسفی دوره روشن نگری قوام درک ابژکتیو تبیین شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد سوژه انسانی با درکی ابژکتیو به دین و فرهنگ قبل از رنسانس و سپس با درکی اورینتال به فرهنگ ها و ادیان غیر غربی نظر کرد و به تفسیر آنها پرداخت. ماهیت اورینتالیسم یا درک اورینتال در نسبت جدید شکل گرفته میان سوژه و ابژه فهم پذیر است. درک ابژکتیو و استیلاگر سوژه، همان فاهمه کانتی است که با ابتناء بر معلومات پیشینی خود، مستقل از هر مرجعیت بیرونی و الوهی، هیچ چیزی را بیرون از خود نمی شناسد و با انحلال ابژه ها در خویش، طرح و صورت فاهمه خود را بر ابژه ها تحمیل می کند.
اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی بر حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی بر حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم منطقه انزل ارومیه در سال تحصیلی 1403 – 1402 انجام شد. روش: از پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه کنترل (طرح گروه نامعادل) برای دست یابی به هدف استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان پسر پایه سوم منطقه انزل ارومیه در سال تحصیلی 1403 – 1402 تشکیل دادند که تعداد آن ها 208 نفر بود. از بین آن ها با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس یک کلاس پایه سوم به تعداد 16 نفر بعنوان گروه آزمایش و یک کلاس پایه سوم به تعداد 16 نفر به عنوان گروه گواه جهت مطالعه انتخاب شدند. کاربندی آزمایشی 8 جلسه ای برای گروه آموزش به شیوه بازی وارسازی طراحی و طی 4 هفته اجرا شد. این برنامه با توجه به کتاب های بازی های آموزشی برای پرورش صفات اخلاقی نوشته کشانی و عابدی درچه (1396) و بازی وارسازی در یادگیری و آموزش نوشته (سانکیون، کیبونگ، باربارا و برتون، 2018) و هم چنین نظریه های بازی وارسازی در یادگیری و آموزش و عناصر بازی وارسازی (ورباخ و هانتر، 2012) متناسب با نیازهای دانش آموزان تدوین شد. به منظور اعتباریابی محتوایی، برنامه آموزشی در اختیار ده نفر متخصص روان شناسی تربیتی، قرار گرفت تا براساس تجارب و نظرات آن ها برنامه آموزشی اعتبار یابی شود. شاخص نسبت روایی محتوایی برای برنامه آموزشی 73/0 به دست آمد که با مقایسه این شاخص با مقدار قابل قبول بر اساس روش لاوشه که حداقل آن برای ده نفر 62/0 است، مقداری قابل قبول می باشد. بر این اساس برنامه مورد تأیید قرار گرفت و اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه حساسیت اخلاقی (ناروائز، 2001) و اخلاق تحصیلی گل پرور (1389) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) با بهره گیری نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحلیل آماری نشان داد آموزش ارزش های اخلاقی بر متغیرهای وابسته اثر معنادار و مثبت داشته است و اثر گروه به میزان 78/5 واحد میانگین متغیر حساسیت اخلاقی و به میزان 49/2 واحد میانگین اخلاق تحصیلی را افزایش داده است که 51 درصد از واریانس یا تغییرات حساسیت اخلاقی و 43 درصد از واریانس یا تغییرات اخلاق تحصیلی ناشی از اثر متغیر مستقل یا آموزش ارزش های اخلاقی است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت برنامه آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی موجب بهبود و افزایش حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان می شود.
فرار از ربا در بیع شرط با تأکید بر نظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
215 - 230
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ربا یکی از چالش های اساسی در فقه اقتصادی است که همواره راهکارهای فرار از آن تحت عنوان حیل ربا مورد بحث و نظر بوده است. هدف مقاله حاضر بررسی فرار از ربا در بیع شرط با تأکید بر نظر امام خمینی است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: ربا از محرماتی است که هیچ اختلافی در بین علماء اسلام در مورد حرمت آن وجود ندارد. جواز حیله های شرعی مورد تایید بسیاری از فقها مانند موسوی خوانساری، بجنوردی و نجفی است و برخی نیز مانند امام خمینی حیل ربا را رد می کند. استدلال امام این است که سند محکمی مبنی بر جواز حیل ربا وجود ندارد و اگر چین حیلی وجود داشت قطعا خود پیامبر این حیل را مطرح می کرد. حیله های ربا از جمله بیع الشرط، اگر قصد جدی و عقلایی در بیع وجود داشته باشد، یک نوع حیله شرعی به حساب می آید که مورد تایید امام خمینی نیست.
نتیجه : در فقه، بیع الشرط پذیرفته شده و با وجود شرایط صحت آن که همان شروط اساسی صحت معاملات است در این صورت می توان از آن به عنوان حیله ربا استفاده کرد.
واکاوی مفهوم عدالت اجتماعی در اندیشه سید قطب (مطالعه موردی تفسیر فی ظلال القرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
85 - 108
حوزههای تخصصی:
از نظر اسلام عدالت یک اصل بنیادین ومهمترین رکن جامعه تلقی می شود، بطوری که فلسفه ارسال رسولان برقراری عدل وقسط در میان مردم دانسته شده است از اینروهمواره موضوع عدالت از دغدغه ها ی بشرومفاهیم محوری و نظریه پردازی صاحب نظران وفلاسفه بسیاری بوده است. سید قطب از جمله اندیشمندان مسلمان در قرن بیستم است که به بررسی ابعاد عدالت اجتماعی در اسلام پرداخته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش؛ بررسی چیستی مفهوم عدالت اجتماعی در اندیشه سیدقطب با تکیه بر کتاب "تفسیر فی ظلال القرآن" است و اینکه وی چگونه از آن مبانی به نظریه عدالت اجتماعی اش دست یافته است. در این مقاله با روش تحلیلی، توصیفی به واکاوی مفهوم عدالت اجتماعی در تفسیر فی ظلال القران از نظر سید قطب خواهیم پرداخت. نتایج پژوهش نشان می دهد که عدالت اجتماعی در تفسیر فی ظلال القرآن، یک آرمان دست نیافتنی نیست بلکه این عدالت از طریق ایجاد جامعه ی عادلانه واخلاقی برای تبدیل آموزه ای قرانی به واقعیت جامعه بشری است بر پایه ی دستورات قران که از یک مفهوم اعتقادی جامع سرچشمه گرفته باشد وعدالت بی ارتباط به زندگی و حیات عینی انسان و جامعه نیست،بلکه معنایی فراتر از حکومت و هستی شناسانه دارد و باید که در کنش فردی و اجتماعی تحقق یابد. بر این اساس، سید قطب راه تحقق عدالت اجتماعی را در عدالت در روابط اجنماعی بین افراد ،عدالت اقتصادی ،عدالت توزیعی وحکمرانی عادلانه ومسولیت پذیر بودن انسانها می دانست که در زیر لوای احکام الهی تحقق می یابد.وموانع آن تبدیل دستورات قرانی به هوا وهوس، فساد وتمرد از شریعت الهی وتوزیع نا عادلانه است . ایشان چشم انداز اصلاحی خود را برای جامعه بر اساس تحقق عدالت اجتماعی می داند و دستیابی به مبانی اسلام، اعمال مشروعیت آن و اجرای مبانی وپیاده سازی حکومت اسلامی به عنوان یکی از مهمترین اهداف قرآن، هدف اصلی وی بوده است.
مالیخولیا و شیوه درمان آن از دیدگاه ابن سینا (رویکردی فلسفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
5 - 23
حوزههای تخصصی:
مسئله رابطه نفس ناطقه با بدن و واسطه بودن روح بخاری، به شکل گیری مباحث فلسفی فراوانی در این زمینه منجر شده است. یکی از این مواردْ علل و نشانه های بیماری های روانی، مانند افسردگی مالیخولیائی است که از دیدگاه ابن سینا مهم ترین دلیل به وجود آمدن آن و مؤثرترین شیوه درمان آن را باید در رابطه نفس ناطقه با بدن جست و جونمود. افسردگی مالیخولیا به معنای انحراف افکار و صورت های ذهنی انسانی از مسیر صحیح است که در این حالت انطباق مفاهیم علمی با خارج مختل می شود و لذا شخص در افکار و پندارهای نادرست خود غرق می گردد. این بیماری روانی دارای مراتب مختلفی است که در شدیدترین حالت آن، یعنی مانیا، ادراکات فرد بیمار تا حد زیادی از عالم واقعیت منحرف می گردد، دائماً به مردگان می اندیشد و ممکن است خود را فوت شده تلقی نماید. ازنظر ابن سینا علت اصلی این بیماری را باید در ضعف روح بخاری جستجوکرد که این ضعف موجب ضعف ارتباط نفس با بدن می شود. ریشه این ضعف نیز غلبه مزاج سودائی در مغز است که باعث اختلال در عملکرد روح بخاری به عنوان رابط نفس و بدن می شود. درمجموع نحوه مواجهه ابن سینا با افسردگی مالیخولیا نشان دهنده روی کرد جامع وی در مواجهه با اختلالات روانی است. روی کردی که هم در مبانی فلسفی وی و هم شواهد و مطالعات تجربی ریشه دارد.
وجه تمایز معجزه از سحر در نگاه ابن سینا و ملاصدرا در مقایسه با قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
105 - 135
حوزههای تخصصی:
معجزه یکی از مهمترین نشانه های اثبات صدق نبی در ادعای نبوت است؛ ازاین رو بحث از چیستی معجزه و تبیین وجه تمایز آن از سحر و سایر امور خارق العاده، از مسائل اساسی در این حوزه است. در پژوهش حاضر ابتدا به بررسی مقایسه ای میان تبیین های فلسفی ابن سینا و ملاصدرا در این مسئله پرداخته ایم. سپس با مراجعه به محتوای قرآن و با بهره گیری از روش معناشناسی تاریخی، میزان تطبیق یافته های فلسفی با محتوای قرآنی را ارزیابی کرده ایم. در نتیجه این بررسی ها روشن شد که ابن سینا با تأکید بر ویژگی های اختصاصی انبیاء و ملاصدرا با موهوبی دانستن معجزات به تبیین فلسفی وجوه تمایز معجزه از سحر پرداخته اند. ایشان فاعل مباشر معجزه را نفس نبی دانسته اند. ابن سینا همچنین برهانی بودن دلالت معجزه بر صدق دعوی نبوت را تلویحاً پذیرفته، درحالی که ملاصدرا این دلالت را منحصر در معجزات غیرمحسوس می داند. بررسی های قرآنی نشان داد که تعابیر ناظر بر معجزه در قرآن، مبیّن دلالت ذاتی و برهانیِ معجزه بر صدق دعوی نبوت است و از این طریق، تمایز سحر از معجزه نیز روشن می شود. از طرفی با دسته بندی اقسام معجزات در قرآن روشن شد که نبی تنها در نوع خاصی از معجزات فاعل مباشر محسوب می شود. در پایان این نتیجه حاصل شد که تلاش های فلسفی ابن سینا و ملاصدرا در موارد زیادی با مقاصد قرآنی منطبق است و در مواردی که این همخوانی وجودندارد، باید تبیین های جدیدتر فلسفی دنبال گردند.
الأسلوبیه اللغویه وصوره الوجع العراقی فی روایه حلم وردی فاتح اللون للکاتبه العراقیه میسلون هادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الروایه کوسیله فنیه تشکل تمثیلاً سردیاً یستحضر الواقع ویروی قصه المجتمعات والأفراد. وفی سیاق الروایه العراقیه الجدیده، تکمن أهمیه هذا التمثیل السردی فی تصویر الوجع العراقی وتجسیده بأسلوب یلامس الواقع والمشاعر الإنسانیه، وتتجلّى اللغه کأداه رئیسه فی تصویر الواقع العراقی، فمن هذا المنطلق تأتی خطوره المنهج الأسلوبی لاعتباره النصّ الأدبی عملاً لغویاً ذا وظائف مختلفه. شکلت الروایه العراقیه جزءاً هاماً من السرد العربی المعاصر، وتحظى بمکانه مرموقه وبارزه فی الساحه الأدبیه العربیه. کما شهدت السنوات الأخیره ظهور روایات تناقش مشاکل یعانى منها المجتمع. وبناء على ذلک، تأتی هذه الدراسه محاوله بیان صوره الوجع العراقی انطلاقاً من الأسلوبیه اللغویه على ضوء روایه "حلم وردی فاتح اللون" لمیسلون هادی، کما یحاول إبراز مکامن التمیز الأسلوبی للکاتبه ولروایتها موضوع الدراسه. تتحدد مشکله الدراسه فی تحدید ممیزات الروایه العراقیه بعد عام 2003م، وذلک من خلال تحلیل الأسلوبیه اللغویه فی روایه "حلم وردی فاتح اللون" للکاتبه میسلون هادی، والترکیز بشکل خاص على الوجع العراقی فی هذه الروایه. اعتمدت الدراسه علی المنهج الوصفی-التحلیلی المعتمد علی التحلیل الأسلوبی المتمثل فی المستویات الترکیبیه والبلاغیه والدلالیه لمکانتها المهمه فی التحلیل الأسلوبی للسرد. أظهرت النتائج أنّ الروائیه العراقیه تمکنّت من إبراز قدرتها الفنیه والإبداعیه فی التعبیر عن تجاربها الشخصیه والاجتماعیه، وذلک من خلال استخدام مجموعه متنوعه من التقنیات الأسلوبیه. وبالتحلیل اللغوی للروایه نجد أنّها تتمیز بأسلوب لغوی فرید، حیث تسهم الأسالیب الترکیبیه والبلاغیه والدلالیه فی خلق تجسید لغه الوجع والحزن والخوف مما یعکس واقعاً مأساویاً یعانی منه الشعب العراقی جراء الحروب والاحتلال والصراعات السیاسیه والاجتماعیه.
Is Knowledge a Justified Belief?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
175 - 192
حوزههای تخصصی:
Epistemologists have widely accepted that truth, justification, and belief are necessary conditions for knowledge. This article challenges the necessity of the two components, “belief” and “justification”, in the definition of knowledge. It argues that belief is distinct from knowledge; belief is an act of will, whereas knowledge is acquired automatically. One may possess knowledge without being actively willing to believe it, and conversely, one may will to believe something without actually knowing it. Additionally, justification should be seen as a method of validating knowledge, not a fundamental part of its definition. Therefore, knowledge without justification remains knowledge, even though its truth cannot be proven. Building on this perspective, the proposed definition of knowledge shifts to “awareness or recognition of facts.” According to this definition, the Gettier problem and the lottery paradox find alternative solutions.
تحلیل حجیت بر پایل مفاد ادلۀ برائت شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
259 - 272
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بررسی نظریات مختلف درباره مفاد و مضمون ادله اصل برائت شرعی می پردازد. در صد سال اخیر نظریه پردازی درباره مفاد ادله امارات و اصول عملیه تحت عناوینی همچون «مجعول در امارات و اصول عملیه» یا «وجه تنجیز آن ها» اهمیتی ویژه در مباحث اصول فقه پیدا کرده است. با وجود این سهم اصول عملیه، به غیر از استصحاب، در این مباحث ناچیز بوده است. نوشتار حاضر تلاش کرده این خلأ را نسبت به اصل برائت شرعی پر کند. در این زمینه با کنکاش «ادله حجیت برائت شرعی» و «اقوال اصولیان» درباره آن و با استفاده از روش شناسی ابتکاری، مبتنی بر در نظر گرفتن «سطوح مختلف فرایند حجیت و جعل حکم»، هشت نظریه استخراج و صورت بندی شده است. این هشت نظریه که برخی دارای تقاریب اثباتی متفاوت نیز هستند در سه دسته نظریات «رفع محور»، «جعل حکم تکلیفی»، و «ارشاد و امضا» تبیین و بررسی شده اند. در نهایت نظریه رفع وجوب احتیاط با اصلاحات و اضافاتی با عنوان جدید «عدم ایجاب احتیاط» کممؤونه ترین نظریه شناخته شد. در بیان جزئیات نظریه مختار از برخی مزایا و ظرفیت های سایر نظریات نیز استفاده شد.
تبیین الگوی شناخت امام معصوم (علیه السلام) به امام معصوم (علیه اسلام) بر اساس نظریه تفسیر انسان به انسان آیت اللّه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
129 - 155
حوزههای تخصصی:
معرفت امام معصوم (علیه السلام) از مهم ترین و اساسی ترین باورهای شیعه است. اندیشمندان شیعه راه های گوناگونی را برای شناخت به امام معصوم (علیه السلام) ذکر کرده اند. یکی از راه هایی که کمتر بدان توجه شده است و شواهد روایی گوناگونی بر آن نیز وجود دارد، نظریه شناخت امام معصوم (علیه السلام) به خودِ امام معصوم (علیه السلام) است. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از نظریه تفسیر انسان به انسان، این روش از شناخت امام معصوم تبیین شود. از این رو، ضمن توضیح نظریه تفسیر انسان به انسان آیت اللّه جوادی آملی، به بررسی مدل پیشنهادی شناخت امام معصوم (علیه السلام) به خود او و تبیین مبانی نظری و شواهد روایی آن از خلال تحلیل آثار آیت اللّه جوادی آملی پرداخته خواهد شد. بر اساس نتایج این تحقیق، با توجه به ویژگی های ائمه معصومین (علیهم السلام) از قبیل کامل ترین تجلی الهی بودن، قابل قیاس نبودن احدی با ایشان و معیار حق بودن ایشان، امکان هر گونه شناخت کاملی به واسطه غیر از معصوم، منتفی، بلکه محال است. همچنین می توان گفت نظریه شناخت امام معصوم به خودش، به نوعی مکمل نظریه تفسیر انسان به انسان است.
امکان سنجی لزوم تناسب سن ازدواج از منظر فقه اسلامی
حوزههای تخصصی:
در فقه اسلامی به ویژه قرآن و حدیث، سن مشخصی برای ازدواج ذکر نشده است ولی با توجه به مباحث مطرح شده می توان نتیجه گرفت سن زن و شوهر باید به گونه ای باشد که هدف اصلی ازدواج به دست آید و معمولا چنین است که اگر زن و شوهر هم سن بوده یا فاصله سنی شان خیلی زیاد یا خیلی کم باشد، هدف از این نوشتار بررسی امکان سنجی لزوم تناسب در سن ازدواج از منظر فقه اسلامی است تا از ازدواج با اختلاف سنی بالا گرفته شود؛ به همین جهت این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر فقهی گردآوری شده است. نتایج پژوهش بیانگر این مسئله است که ازدواج به سهولت حاصل نمی گردد؛ زیرا انتخاب همسر مرحله مهم و سرنوشت سازی در تحقق ازدواج موفق محسوب می شود. از طرف دیگر، اسلام برای تامین سعادت انسان در خصوص موضوع انتخاب همسر معیارهای متعددی را ارائه کرده که میتواند زمینه ساز تاسیس خانواده مطلوب گردد. دینداری و ایمان، ارزشهای اخلاقی، خصوصیات جسمی، صلاحیت خانوادگی، خصوصیات اقتصادی و ویژگی های اجتماعی و کفویت از جهات مختلف از جمله کفویت سنی این معیارهاست. در مقاله حاضر، به طرح مساله کفویت سنی و کلیات آن باتوجه به گستره مقاله، پرداخته شده است.
درس های مکتب حسینی در نمایشنامه «الحسین ثائرا و شهیدا» اثر عبدالرحمن شرقاوی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
7 - 24
حوزههای تخصصی:
مکتب حسینی مدرسه بزرگی است که در طول تاریخ مسئله آموز هزاران مدرس بوده است و هرکسی به اندازه ظرفیت وجودی خویش از آن درس آموخته است. عبدالرحمن شرقاوی اندیشمند و ادیب اهل سنت مصری (1920-1987م) در نمایشنامه ای پرمایه و با سبکی زیبا و ادبی، زندگی و شهادت امام حسین(ع) را به تصویر کشیده است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی درنگی در مهمترین درس های مدرسه حسینی در این نمایشنامه داشته است. یافته های جستار حاکی از آن است که شرقاوی در این نمایشنامه تنها روایتگر تاریخ و درصدد مرثیه سرایی نیست بلکه سعی دارد با الگو گرفتن از مکتب سیدالشهداء برای جامعه اسلامی و به ویژه کشور خویش، درس زندگی به همراه آورد و علاج مشکلات جامعه خود را در پیروی از سیره امام حسین(ع) بیابد. آزادگی، عزت، اخلاص، جوانمردی، عدالت خواهی و ظلم ستیزی از مهمترین درس های مدرسه حسینی است که در نمایشنامه شرقاوی نمود بارزی دارد.
پرورش فضایل فردی و اجتماعی در مقارنه تورات و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
253 - 265
حوزههای تخصصی:
پرورش فضیلتهای اجتماعی که برآیند توجه به فضائل فردی است، یکی از مهمترین آموزه های کتابهای مقدس ادیان است، قرآن جهت حفظ و پرورش فضایل فردی اوامر و نواهی شرعی را برای حفظ شخصیت انسانی و رشد آن مطرح کرده و با ارتقای سطح تعالیم کتاب مقدس، فصل جدیدی از تعامل و رویکردهای اخلاقی در روابط انسانی ایجاد کرده است، تورات کتاب مقدس دیگری است که از این بعد مورد مطالعه قرار گرفته است، اما بر خلاف قرآن، در قانون اخلاقی تورات بین شخص یهودی و غیریهودی دیواری از تمایز وجود دارد که سبب عدم امکان تعمیم تعالیم آن به همه نوع بشرشده است، در تعالیم آن آمده است: مهر و عاطفه یهودی نباید به سطح غریبه ها برود، در این تعالیم مثلاً سود ربا برای هم کیش خود ممنوع و برای غیر هم کیش مجاز دانسته شده است و در موارد متعددی پیروان سایر ادیان را دون افراد یهودی و از آنها به عنوان برده و کنیز یاد شده است. در این تحقیق بین تعالیم قرآن و تورات در خصوص فضایل فردی و اجتماعی مقارنه ای صورت گرفته و در آن سعی شده است به دور از تعصب مذهبی و بر پایه حقایق، زمینه را برای دستیابی مخاطبان به تفاوت دیدگاه قرآن و تورات در این زمینه فراهم کند.
هوش مصنوعی و توسعه پژوهش های فنّاورانه / گفت وگو با حجّت الاسلام و المسلمین مسیح توحیدی مدیر پژوهشکده متن کاوی نصوص اسلامی
حوزههای تخصصی:
در ادامه گفت وگو با مهندس ربیعی زاده، خدمت مدیر محترم پژوهشکده متن کاوی نصوص اسلامی، جناب حجّت الاسلام و المسلمین مسیح توحیدی رسیدیم و دیدگاه ایشان را در خصوص چگونگی تعامل و ارتباط بین پژوهش و فنّاوری هوش مصنوعی در مرکز نور جویا شدیم. اهمّیّت هوش مصنوعی در خصوص توسعه پژوهش های فنّاورانه، شناسایی توانمندی ها و روش های پژوهشی مراکز مشابه در حوزه هوش مصنوعی، چالش های مطرح در زمینه پژوهش های مبتنی بر هوش مصنوعی و نیز تأکید بر آموزش و اطّلاع رسانی زودهنگام به محقّقان و کاربران محصولات نور در باره قابلیت ها و فنّاوری های پژوهشی مرتبط با هوش مصنوعی، از جمله مباحث مورد تأکید ایشان در این گفت وگوست که امید است، مورد استفاده علاقه مندان و خوانندگان عزیز قرار گیرد.