حوزه های مبدأ در استعاره های مفهومی ایمان و کفر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
139 - 164
حوزههای تخصصی:
بر مبنای یافته های اخیر علوم شناختی، ذهن انسان با بهره گیری از تجربه های حسی روزمره به بازنمایی مفاهیم انتزاعی بر پایه مفاهیم عینی می پردازد. از دیدگاه زبان شناسی شناختی، استعاره یک فرآیند ذهنی-زبانی است. در قرآن کریم نیز شواهد فراوانی از این نحوه مفهوم سازی مشاهده می شود. نظر به بسامد واژگان ایمان و کفر در قرآن و روایات متعددی که از معصومان(علیه السلام) درباره ایمان و کفر نقل شده است، نشان می دهد که ایمان و کفر از همان اوایل اسلام دغدغه مسلمانان بوده تا بدانجا که این مفاهیم را به یکی از مهم ترین مؤلفه های اعتقادی مبدّل کرده است. دوگانگی ایمان و کفر از زوایای با اهمیت در مفهوم سازی های استعاری قرآن است. این استعاره ها در بستر گسترده ای از انگاره های فرهنگی شکل گرفته اند و متأثر از تجربه های رایج دوران نزول قرآن هستند. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که حوزه های مبدأ در مفهوم سازی ایمان و کفر در قرآن کدامند؟ به منظور گردآوری داده ها، از فرایند تشخیص استعاره که توسط گروه پراگِل جاز مطرح گردیده، استفاده شده است. مفاهیمی نظیر «نور و تاریکی»، «پاکی و آلودگی»، «تجارت»، «رنگ ها»، «عناصر طبیعت»، «مرگ و زندگی»، «برده و آزاده» و «اعضای بدن» از جمله حوزه های مبدأی هستند که قرآن برای مفهوم سازی ایمان و کفر از آن ها بهره گرفته است. این بررسی، درجه بالایی از نظام مندی در استعاره های زبانی ایمان و کفر را نشان می دهد. نه تنها می توان انگیزه بسیاری از عبارات قرآن را با مفهوم سازی استعاری توضیح داد، بلکه این استعاره ها به خوبی در ساختار کل نگر، یک مدل شناختی یا فرهنگی با دوگانگی ایمان و کفر را ارائه می دهند. به نظر می رسد تجربه بی واسطه و آشنایی کامل انسان با حوزه های «اعضای بدن» و «سلامتی و بیماری» سبب شده تا این حوزه ها بسامد بیشتری در مفهوم سازی ایمان و کفر داشته باشند.