فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
مشارکت والدین در تحقیقات پیشین مورد توجه قرار گرفته است، اما شناسایی مؤلفه هایی که موجب ارتقاء این رویکرد و پیشرفت تحصیلی فرزندان گردد کم تر بررسی شده است. هدف این پژوهش ارائه ی مدل به منظور ارتقای تعامل والدین در راستای پیشرفت تحصیلی فرزندان بود که با راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. جامعه ی آماری، مدیران مدارس سه دوره تحصیلی ابتدایی، متوسطه ی اول و دوم بود و با نمونه گیری خوشه ای تعداد 535 نفر از مدیران انتخاب شدند. نمونه گیری بخش کیفی هدفمندوباتکنیک ملاک محور صورت گرفت. ابزار پژوهش بخش کیفی، مصاحبه ی باز با مشارکت کنندگان و بررسی اسناد کتابخانه ای و مدارک کلیدی آموزش و پرورش و اسناد بالادستی ودربخش کمّی، پرسشنامه ی ایجاد شده توسط محقق، بر اساس یافته های بخش کیفی بود. روایی بخش کیفی، باروش ممیزی توسط داوران و اعتباریابی بخش کیفی باروش کاوش به وسیله مشارکت کنندگان انجام شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و واگرا و پایایی به وسیله بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد.تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل مضمون و تحلیل داده های بخش کمّی با روش تحلیل عامل تأییدی صورت گرفت.نتایج معادلات ساختاری نشان داد،الگوهای اندازه گیری عوامل مؤثر در تعامل از برازش مطلوب برخوردارند و با قرار گرفتن همه این عوامل در مدل اصلی تعامل،مدل مذکور نیز از برازش مطلوب برخوردار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، با به کارگیری عوامل شناسایی شده در مدل پیشنهادی، تعامل والدین با مدرسه ارتقاء یافته و بنابر دیدگاه مشارکت کنندگان با روابط مستمر والدین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میسّر می گردد.واژگان کلیدی: تعامل، اولیا، مربیان، مدرسه، رویکرد آمیخته
بررسی افت تحصیلی یکی از دانش آموزان پایه دهم رشته انسانی: اقدام پژوهی برای بهبود عملکرد تحصیلی
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
92 - 107
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف حل مسئله افت تحصیلی یکی از دانش آموزان پایه دهم رشته انسانی در مدرسه نمونه تقوی شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1403-1402 انجام شده است.روش ها: این پژوهش با استفاده از روش اقدام پژوهی انجام شده و داده های آن از طریق مشاهده و مصاحبه جمع آوری گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد که عواملی مانند کمبود اطلاعات در زمینه روش های مطالعاتی، کاهش تمرکز، افزایش استرس و کاهش انگیزه می توانند منجر به افت تحصیلی شوند. برای حل این مسئله، پژوهشگر با استناد به پیشینه نظری و عملی، راه حل هایی شامل تقویت مهارت های مطالعاتی، افزایش انگیزه درونی دانش آموز، آموزش مهارت های برنامه ریزی درسی و مدیریت زمان ارائه داد. نتایج: نتایج نشان داد که اجرای راه حل ها به بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموز، افزایش انگیزه و اعتمادبه نفس او و کاهش استرس منجر می شود. این تحقیق پیشنهاد می کند که معلمان و مدیران مدارس از این روش ها برای بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده کنند و به نیازهای فردی آن ها توجه ویژه ای داشته باشند. استمرار در اجرای این راه حل ها و پایبندی دانش آموزان به آن ها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است تا نتایج مثبت بلندمدت حاصل شود.
پیش بینی مدیریت دانش بر اساس تسهیم دانش با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی مدیران مدارس ابتدایی شهر ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
60 - 76
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش مبحثی با اهمیت در مدیریت امروزه محسوب می شود و همچنین یک استراتژی مستمر برای اکتساب دانش مناسب، برای افراد مناسب و در زمان مناسب است. هدف اصلی این پژوهش پیش بینی مدیریت دانش بر اساس تسهیم دانش با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی مدیران مدارس ابتدایی شهر ملایر بود. روش تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی - همبستگی می باشد.. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهر ملایر در سال تحصیلی 1403-1401 بود. حداقل نمونه لازم در روش حداقل مربعات جزئی( PLS)، حداقل 200 نفر بود که به خاطر افت آزمودنی ها و احتیاط برابر با 230 نفر به روش نمونه گیری انتخاب و در نهایت 216 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل نهایی قرار گرفت. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش فونگ و چوی (2009)، تسهیم دانش لین (2007) توانمندسازی روانشناختی اسپیریتز (1995) بود. آزمون فرضیه های آماری به روش تحلیل مسیر با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی ال اس اسمارت استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است؛ تسهیم دانش با نقش میانجی گری توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت دانش مدیران تاثیر دارد؛ تسهیم دانش بر توانمندسازی روانشناختی مدیران تاثیر دارد؛ تسهیم دانش بر مدیریت دانش مدیران تاثیر دارد؛ توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت دانش مدیران تاثیر دارد. نتایج نشان داد که توانمندسازی روانشناختی نقش میانجی در رابطه بین تسهیم دانش و مدیریت دانش مدیران شهر ملایر داشت. همچنین تسهیم دانش بر توانمندسازی روانشناختی مدیران، توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت دانش و تسهیم دانش بر مدیریت دانش مدیران تاثیر مستقیم داشت.
اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم بود. روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پایه ششم شهرستان سرچهان بود. که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دو مدرسه انتخاب؛ و سپس دانش آموزان پایه ششم این دو مدرسه به صورت تصادفی و جایگزینی به دو گروه آزمایش(25 نفر) و کنترل(25 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون ریاضی استاندارد شده پایه ششم ابتدایی و پرسشنامه مشارکت تحصیلی بود. بعد از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 10 جلسه به روش تدریس معکوس و گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در پس آزمون میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزانی که با روش تدریس معکوس آموزش دیده بودند به طور معنی دار ی بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی بود که با روش سنتی آموزش دیدند. نتیجه گیری: روش تدریس معکوس بر مشارکت تحصیلی و ابعاد آن و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.
تحلیل محتوای اندیشه تربیتی امامین انقلاب با محوریت قیام الله
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای اندیشه تربیتی امامین انقلاب با محوریت قیام لله است. نوع پژوهش کیفی بوده و روش آن تحلیل محتوا است. هشت مقوله اصلی پیرامون قیام لله، به همراه مفاهیم آنها به دست آمد، که شامل مفهوم و ماهیت قیام لله (خود را مسئول دانستن، دفاع از حقیقت و ...)، اهمیت قیام لله (تنها موعظه الهی، عامل اصلی و روح معجزه انقلاب اسلامی و ...)، انواع قیام لله (قیام فردی و قیام جمعی)، اهداف قیام لله (رفع خطر از دین خدا، اقامه عدل، نابوی کفر و ...)، نتایج و دستاوردهای قیام لله (پیروزی قطعی، عدم ترس، کوچک جلوه کردن کمبودها و ...)، لوازم قیام لله (مراقبه و خودسازی، امیدواری و استقامت و ...)، نشانه های قیام لله (جان بر کف بودن، افتادن ترس در دل دشمن و ...) و مصادیق قیام لله (قیام نوزده دی، انقلاب اسلامی و...) می باشد. در نهایت، با جمع بندی مفاهیم به دست آمده، تعریفی مفهومی برای قیام لله ارائه شد و کاربرد آن در هدف گذاری و ارزیابی تربیتی مورد بررسی قرار گرفت. براساس یافته های پژوهش، ماهیت و مفهوم قیام لله را از منظر امامین انقلاب می توان اینگونه تعریف نمود: «حرکتی است که انسان ها به واسطه مسئولیتی که در خود احساس می کنند، برای دفاع از حقیقت، با اتکاء به قدرت الهی و با مقابله با طواغیت و شیاطین بیرونی و درونی انجام می دهند، که خود موجب بیداری از غفلت و پیمودن اولین منزل سلوک الی الله می گردد».
بررسی تجارب زیست معلمان و مدیران از مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی (مطالعه ا ی پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۷۸-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان و مدیران در زمینه مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی است. مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 18 نفر از معلمان و مدیران سطح شهر سنندج انجام گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه وتحلیل متن مصاحبه ها با روش دیکلمن و همکاران (1989) صورت پذیرفته است. یافته های حاصل از تجارب معلمان و مدیران شامل 33 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی بود که شامل تعامل سازنده با محیط دانش آموزان، تعامل سازنده با همکاران، حفظ ظاهر و رفتار فردی، ناآگاهی و بی تفاوتی اعضای جامعه مدرسه، عمل در چارچوب قوانین و مقررات و درگیرشدن در مسائل فردی دانش آموزان است. می توان نتیجه گرفت که معلمان با حفظ و تلاش در راستای رفتارهای فردی خود عاملانی در جهت رشد و شکوفایی دانش آموزان در مقام الگو هستند، اما این تجربه از مسئولیت پذیری در رشد و پیشرفت خود معلمان و مدیران نیز مؤثر است و اینکه فقط التزام عملی در چارچوب قوانین سازمانی حد تمام و کمال در مسئولیت پذیری اجتماعی نیست، بلکه معنای واقعی آن فراتر رفتن از حد وظیفه است.
تحلیل موقعیتی برنامه درسی اجراشده آموزش ریاضی به صورت مجازی از دیدگاه دانشجو-معلمان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۶۶-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی برنامه درسی اجراشده آموزش ریاضی در دوره کرونا از دیدگاه دانشجو-معلمان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل موقعیتی درسال تحصیلی 1401-1400 انجام شده است. جامعه پژوهش همه دانشجو-معلمان رشته علوم تربیتی(310 نفر) در پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد طی سالهای 1399 و 1400 بودند که درس آموزش ریاضی را به شکل مجازی آموزش دیدند. مشارکت کنندگان پژوهش، با رعایت اصل اشباع اطلاعاتی 25 نفر بودند و با روش کرانه ای انتخاب شدند. نمونه های کرانه ای در این پژوهش شامل دانشجو-معلمان بسیار فعال و کاملاً غیرفعال (دو کرانه پیوستار فعالیت) در کلاس آموزش ریاضی بودند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش هدایت کلیات بود. مصاحبه های مکتوب شده در سه گام، شامل کدگذاری اولیه، استخراج مضامین و ترسیم نقشه های وضعیت، تجزیه و تحلیل شدند. برای تأمین اعتبار دو روش بررسی مشارکت کنندگان و توصیف همتایان به کار رفته است. یافته ها نشان دادند که میان تجارب زیسته دانشجو-معلمانی که دارای دیپلم تحصیلی متفاوت اند (انسانی، تجربی، ریاضی)، اما آموزش ریاضی را در شرایطی نسبتاً مشابه تجربه کرده اند، تفاوتی قابل توجه از نظر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که دانشجو-معلمان برخوردار از دانش پیش نیاز در زمینه آموزش ریاضی و گرایش مثبت به ریاضیات، نسبت به سایر دانشجویان، شکاف بسیار کمتری را بین برنامه درسی اجراشده و قصدشده آموزش ریاضی تجربه کرده اند.
شناسایی و تبیین فرصت ها و چالش های یادگیری مبتنی بر بازی از دیدگاه معلمان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: یادگیری مبتنی بر بازی یک رویکرد نوین آموزشی است که تاثیرات گسترده ای در یادگیری دانش آموزان دارد. هدف این پژوهش بررسی فرصت ها و چالش های یادگیری مبتنی بر بازی در فرآیند آموزش در دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان است. روش ها: این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی از نوع عرفی و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته و با نمونه گیری به صورت هدفمند و با تکنیک گلوله برفی از میان معلمان دوره ابتدایی استان آذربایجان شرقی در سال 1403، که از روش های یادگیری مبتنی بر بازی در کلاس خود استفاده می نمودند، انجام شد. حجم نمونه با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا رسیدن به اشباع داده ها (18 نفر) ادامه یافت. یافته ها: یافته ها نشان داد که یادگیری مبتنی بر بازی جذابیت فرآیند یادگیری را افزایش داده، درک مفاهیم پیچیده را تسهیل کرده، آمادگی برای زندگی واقعی را در دانش آموزان تقویت کرده و نگاه والدین به آموزش را می تواند تغییر دهد. از طرفی چالش هایی نظیر محدودیت زمانی، کمبود منابع و ناهماهنگی در سیاست های آموزشی از موانع اصلی اجرای این روش در مدارس است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد یادگیری مبتنی بر بازی می تواند به یکی از ابزارهای کلیدی برای بهبود کیفیت آموزش در مدارس ابتدایی تبدیل شود. توسعه آموزش معلمان، تقویت زیرساخت های مدارس و تدوین سیاست های هماهنگ برای بهبود و ترویج یادگیری مبتنی بر بازی به توسعه این روش آموزشی کمک می کند و با رفع موانع اجرایی و تقویت حمایت های ساختاری به گسترس این روش یادگیری می توان کمک نمود.
Brain Imaging Studies in Children with Learning Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The exploration of brain imaging in children with learning disabilities has significantly advanced our understanding of the neural underpinnings of these conditions. Through the application of various neuroimaging techniques, researchers have been able to identify structural and functional abnormalities in the brains of children with learning disabilities, providing insights that have important implications for diagnosis, intervention, and educational strategies. This letter aims to highlight key findings from recent studies on brain imaging in children with learning disabilities and discuss their potential impact on clinical and educational practices. Brain imaging studies have significantly enhanced our understanding of the neural basis of learning disabilities, revealing important structural and functional abnormalities that underlie these conditions. By identifying early biomarkers and neural correlates, neuroimaging can play a crucial role in the early diagnosis and targeted intervention of learning disabilities. Continued research in this field is essential to develop effective strategies that support children with learning disabilities and improve their academic and social outcomes.
شناسایی عوامل موثر بر کیفیت اجرای طرح همیار مشاور در مدارس دخترانه متوسطه اول شهر کرمانشاه و ارائه ی الگوی مطلوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
107 - 126
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر کیفیت اجرای طرح همیار مشاور در مدارس دخترانه متوسطه اول شهر کرمانشاه و ارائه الگوی مطلوب انجام شده است روش شناسی پژوهش: روش پژوهش آمیخته و از نوع مطالعه کمی پیمایشی و کیفی پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد فرادستی آموزش و پرورش و مشاوران شاغل در مدارس دخترانه متوسطه اول نواحی سه گانه شهر کرمانشاه که شامل 30 نفر به عنوان نمونه هدفمند بودند. ابزار جمع آوری داده ها فیش و پرسشنامه بود که پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 89/0 برآورد شد. یافته ها: از تحلیل داده های کیفی حاصل از پاسخهای شرکت کنندگان به سوالات پژوهش 53 گویه استخراج شد که در آن عامل ساختاری با میانگین 87/4 بیشترین اثر گذاری بر کیفیت اجرای طرح همیار مشاور و عامل محیطی با 85/4 و عامل رفتاری با میانگین 77/4 تعیین شد بحث و نتیجه گیری: نتیجه اینکه در اسناد فرادستی آموزش و پرورش، مخصوصا در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان به عوامل موثر بر طرح همیار مشاور تاکید شده است اما متاسفانه هنوز در راه رسیدن آموزش و پرورش به سطح مطلوب و مورد انتظار در زمینه اجرای طرح همیار مشاور هنوز دارای نواقص و کاستی هایی می باشد.
رد پای سطوح طبقه بندی نظریه سولو در کتاب ریاضی پایه هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی محتوای کتاب ریاضی پایه هشتم براساس نظریه سولو است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. جامعه آماری، تمامی مسائل کتاب ریاضی پایه هشتم بود و نمونه با جامعه برابر در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش، فرم های تحلیل محتوایی بود که روایی صوری و محتوایی آن به تأیید اساتید آموزش ریاضی و معلمان باتجربه رسید و پایایی ابزار نیز به کمک فرمول هولستی86/0 تعیین گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شد. نتایج نشان داد که حدود 29 درصد مسائل کتاب ریاضی پایه هشتم به سطح تک ساختاری، حدود 38 درصد به سطح چندساختاری، حدود 31 درصد به سطح رابطه ای و حدود 2 درصد به سطح انتزاع تعمیم یافته سولو اختصاص یافته است. طبق نتایج، فصل پنجم دارای بیش ترین مسائل در سطح تک ساختاری، فصل دوم دارای بیش ترین مسائل در سطح چندساختاری و فصل سوم دارای بیش ترین مسائل در سطح رابطه ای هستند. همچنین، فصل نهم دارای بیش ترین مسائل در سطح انتزاع تعمیم یافته است و فصل های اول، دوم، پنجم، هفتم و هشتم هیچ مسئله ای در سطح انتزاع تعمیم یافته ندارند. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذاران آموزشی و مولفان و برنامه ریزان کتب درسی، کمک نماید تا به بهبود کتاب درسی براساس سطوح شناختی دانش آموزان بپردازند.
نقش پیامدهای کرونا بر مشکلات سلامت روان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
143 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش متغیرهای دموگرافیک مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک، مرگ اقوام در اثر کرونا و اضطراب ادراک شده در مورد کرونا بر روی مشکلات سلامت روان می-باشد. این مطالعه از حیث روش توصیفی و ازنظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مشهد (2500 نفر) در سال تحصیلی 99-98 تشکیل می دادند که از میان آن ها 752 نفر به صورت در دسترس در دو پردیس دختران و پسران شهر مشهد به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به آزمون سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه دموگرافیک شامل سوالات جنسیت، سن، وضعیت تأهل، میزان مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک، مرگ بستگان در اثر کرونا و اضطراب ادراک شده پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری و تک متغیری نشان داد که ازنظر ترکیب متغیرهای وابسته بین گروه های مختلف شرکت کنندگان در متغیرهای مستقل شامل مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا (009/0=Ƞ2،05/0p<،781/1= F)، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک (013/0=Ƞ2،05/0p<،433/2= F) و اضطراب ادراک شده (031/0=Ƞ2،05/0p<،820/5= F) تفاوت معنی دار وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد کرد که برای مداخله در مشکلات سلامت روان دانشجویان در دوره همه گیری کرونا به نقش مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک و اضطراب ادراک شده توجه ویژه شود.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان با جهت گیری آموزش چند فرهنگی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
37 - 64
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان با جهت گیری آموزش چندفرهنگی در دوره ابتدایی انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی بود. در مرحله طراحی، تلفیقی از سنتزپژوهی و مصاحبه و اعتبارسنجی با روش CVR استفاده شد. در سنتزپژوهی بر اساس الگوی شش مرحله ای رابرتس و با توجه به معیارهای ورود 49 سند علمی منتشر شده از سال 2007 الی 2022 جهت تحلیل مضمونی انتخاب و برای مصاحبه نیز براساس نمونه گیری ملاک محور 8 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های به دست آمده نشان داد که الگو بر اساس عناصر ده گانه اکر مشتمل بر 24 مضمون اصلی و 50 مضمون فرعی است که مضامین اصلی هر عنصر عبارتند از: منطق: چرایی، چیستی و فلسفیدن چندفرهنگی؛ اهداف: انسان محور، اقلیت محور و کثرت گرا؛ محتوا: ویژگی و سازماندهی؛ فعالیت های یادگیری: در راستای اندیشیدن و زیست مسالمت آمیز؛ نقش معلم: ویژگی، اهمیت و روش معلم؛ مواد و منابع: نوشتاری، شفاهی، رسانه ای و فیزیکی، گروهبندی؛ نحوه گروهبندی؛ مکان: ساختار؛ زمان: ویژگی و ارزشیابی و سنجش: چیستی، تمرکز، نحوه ارزشیابی و ارزیابی کننده. ارزیابی صاحبنظران در خصوص اعتبار الگوی طراحی شده حاکی از قابل قبول بودن آن است.
الگوی جاری تلفیق بهزیستی در برنامه های درسی فراگیران دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
185 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی الگوی جاری تلفیق بهزیستی در برنامه های درسی فراگیران دوره دوم ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره دوم مقطع ابتدایی که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با شانزده نفر از معلمان دوره دوم ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهر اصفهان به دست آمده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده بیست و هفت مفهوم محوری است که در قالب مدل پارادیمی شامل ضعف نگاه علمی به بهزیستی در برنامه درسی به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (طراحی و تدوین نامناسب برنامه های درسی، نگاه غیرعلمی به بهزیستی در برنامه های درسی و ضعف نیازسنجی)، عوامل زمینه ای (خانواده و بستر اجتماعی، بافت فرهنگی مدرسه، همسالان و گروه های دوستی و بسترهای ارتباطی و تعاملی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر (امکانات اوقات فراغت، نشاط در مدرسه و امید به آینده)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های خانوادگی، سازمانی و فردی)، راهبردها (تجدید رویکرد برنامه ریزی، اجرای مناسب برنامه های درسی، بهبود زمینه های برنامه درسی کسب شده، برنامه درسی مدرسه محور و برنامه درسی والدین) و پیامد (دلزدگی تحصیلی و عدم توجه به بهزیستی) سازمان یافت.
واکاوی موانع تحقق تفکر انتقادی در گستره تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
30 - 50
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی موانع تحقق تفکر انتقادی در گستره تعلیم و تربیت بود. روش ها: این پژوهش از لحاظ هدفی که دنبال کرده است، از نوع تحقیقات بنیادی است. این پژوهش از نوع روشهای کیفی بوده که با روش گراندد تئوری انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، کلیه معلمان، کارشناسان و خبرگان مقطع ابتدایی شهر مریوان واقع در استان کردستان بودند. تعداد 27 نفر از بین جامعه مدنظر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، بر اساس اشباع نظری بود و با این ملاک که درباره مسئله تحقیق، دانش و اطلاعات غنی داشته باشند، انتخاب شدند. برای گردآوری داده های تحقیق، از افراد نمونه، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. مصاحبه ها ابتدا ضبط و سپس پیاده سازی شدند. داده های بدست آمده با روش سه مرحله ای استراوس و کوربین که کدگذاری باز، محوری و گزینشی است، تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: پس از انجام کدگذاری باز تعداد 512 کد اولیه استخراج شد که پس از فرآیند پالایش و ادغام، کدهای تکراری حذف شدند. از میان انبوه مفاهیم به دست آمده 19 کد محوری یا مقوله فرعی مشخص شدند.نتیجه گیری: نتایج بیانگر این بود که وجود رویکرد تمرکزگرا در تعلیم و تربیت و عدم احساس امنیت شغلی در سیستم آموزشی در صورت داشتن تفکر انتقادی از موانع جدی بر سر راه تحقق تفکر انتقادی در تعلیم و تربیت میباشد.
تجربه مدیران مدارس ابتدایی از کار با معلّمان جدید الاستخدام فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان: مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
214 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، واکاوی تجارب مدیران مدارس ابتدایی از کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از نوع کیفی و روش مورد استفاده، پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از 10 نفر مدیران مدارس ابتدایی دارای تجربه کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری بارز انتخاب شدند. روش گردآوری داده های این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اوّلیه داده ها از معیار های قابل قبول بودن، قابل اعتبار بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. پس از کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون برای تشکیل شبکه مضامین تجربه مدیران از چالش های کار با معلّمان جدیدالاستخدام دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان استفاده شد.یافته های پژوهش در گام اول نشان داد که مضامین پایه به عنوان چالش های مدیران در کار با معلمان جدید الاستخدام کشف شد و در گام بعد ،مضامین پایه در دو مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های مثبت مدیران در کار بانو معلمان(مانند تدریس،اداری،) و مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های منفی مدیران در کار با نو معلمان (مانند تدریس،اداری،ارتباط با والدین) طبقه بندی شدند و نهایتا چارچوب نهایی این تجارب در قالب شبکه مضامین تجارب مدیران با معلمان جدید الاستخدام ترسیم شد. نوآوری خاص این پژوهش توجه به چالش های وجود نو معلمان دانشگاه فرهنگیان از دیدگاهی متفاوت از خود آنان یعنی مدیران مدارس ابتدایی آنان می باشد.
رهبری یادگیری محور و انگیزش پژوهش: چگونه تعاملات مدیر - معلم مسیر یادگیری و پژوهش را هموار می سازد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
69 - 91
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف رهبری یادگیری محور و انگیزش پژوهش: تنیدگی یادگیری و پژوهش در پرتو تعاملات مدیر - معلم مدارس ابتدایی شهر شهریار در سال 1403-1402 انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا بود. میدان پژوهش را مدیران مدارس ابتدایی شهر شهریار تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت هدفمند بود که با 15 نفر از مدیران مدارس شهر شهریار مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جهت روایی و اعتبار مصاحبه ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور صاحب نظران غیر مشارکت کننده در تحقیق استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل محتوا با رویکرد عرفی/ قراردادی در سه مرحله برچسب ها، زیر مقوله ها و مقوله ها از طریق نرم افزار 18 MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفت
یافته ها: در قسمت موانع، رهبری یادگیری محور دارای پنج مقوله شامل: بروکراسی و ناکارآمدی، چالش های رهبری، موانع پژوهش و یادگیری، انگیزش و توانمندی، مسائل اجتماعی و اقتصادی؛ و انگیزش پژوهش داری شش مقوله شامل: ضعف انگیزش در پژوهش، چالش های مدیریتی و ساختاری، موانع و مشکلات پژوهشی، آموزش و توسعه مهارت ها، نیازهای نامنطبق، چالش های تحقیقاتی است. در قسمت راهکارهای استقرار، برای رهبری یادگیری محور دارای چهار مقوله شامل: شوق آفرینی و حمایت، مدیریت مؤثر آموزشی، همکاری و تعامل، فرهنگ و حل مسئله؛ و برای انگیزش پژوهش داری چهار مقوله شامل: توجه به انگیزه های معلم در پژوهش، زیرساخت های پژوهشی و آموزشی، رهبری و مدیریت پژوهش، عملگرایی و نوآوری در پژوهش است. در قسمت نتایج پیاده سازی برای رهبری یادگیری محور دارای شش مقوله شامل: یادگیری تحول آفرین، پژوهش های کاربردی، رفع موانع بودجه ای، رفع معضلات آموزشی و معلمی، بهبود فناوری مدارس، بهبود وضعیت آموزش وپرورش؛ و برای انگیزش پژوهش دارای چهار مقوله شامل: رشد پژوهشی و آموزشی، بهبود روش های تدریس و یادگیری، توسعه مهارت های تخصصی و همکاری، حل مسائل اجتماعی است
بحث و نتیجه گیری: رهبران آموزشی در مدارس ابتدایی با درگیرکردن معلمان در فعالیت های یادگیری مدرسه، می توانند انگیزه پژوهشی را در معلمان ایجاد کنند.
مدل مفهومی عوامل مؤثر بر سواد ریاضی بر اساس دیدگاه دانش آموزان پایل نهم: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه یک مدل مفهومی از عوامل مؤثر بر سواد ریاضی از دیدگاه دانش آموزان پایه نهم انجام شد. داده ها با رویکرد کیفی با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. شرکت کنندگان پژوهش از میان دانش آموزان پایه نهم شهر اصفهان بودند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و به روش ملاک محور انتخاب شدند. در این پژوهش، اشباع نظری با 15 دانش آموز حاصل شد. داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها با استفاده از فرآیند کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل شدند. به منظور حصول اطمینان از کیفیت پژوهش و اعتباریابی یافته ها از راهبردهایی متعدد مانند تعامل مستمر با مشارکت کنندگان و همچنین ارزیابی، بازبینی و تأیید داده ها توسط صاحب نظران بهره گرفته شد. بر اساس دیدگاه دانش آموزان پایه نهم، مقوله ها و زیرمقوله های شناسایی شده در دو دسته کلی عوامل بیرونی و عوامل درونی دسته بندی شدند. عوامل درونی شامل زیرمقوله های یادگیری ریاضی، مطالعه ریاضی، انگیزش، فراشناخت، مهارت حل مسئله و باورها طبقه بندی شدند و زیرمقوله های جامعه، محیط آموزشی و خانواده ذیل عوامل بیرونی مؤثر بر سواد ریاضی دانش آموزان پایه نهم قرار گرفتند. در نهایت، و به عنوان یافته کلی پژوهش، مدل مفهومی عوامل مؤثر بر سواد ریاضی دانش آموزان تدوین و ارائه شد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
107 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 45 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به طریق تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری میان پکیج های آموزشی استفاده شده در پژوهش بر متغیر ها وجود ندارد (45/0P: 57/0:F)؛ بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش به کارگیری هر دو روش مداخله برای دانش آموزان دارای مشکلات خواندن اثربخش است.
شناسایی بدساختاری دانش علوم تجربی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی بر اساس رویکرد شناختی- تشخیصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی بدساختاری دانش بر اساس رویکرد شناختی-تشخیصی است. بدساختاری دانش، زمانی اتفاق می افتد که در آن ساختار دانش مورد نظر در حیطه ی آموزشی به دلایل مختلف در فراگیران شکل نمی گیرد. در این پژوهش با استفاده از رویکرد شناختی- تشخیصی پدیده بدساختاری دانش در بین دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در درس علوم تجربی بررسی شد. تعداد 5 کلاس درسی با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آزمون محقق ساخته بدساختاری دانش در سه موضوع تغییر فیزیکی، تغییر شیمیایی و رنگین کمان از کتاب علوم تجربی پنجم ابتدایی، بر اساس ساختار دانش مفاهیم مورد نظر تهیه گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه های عصبی ( روش سلسله مراتبی صفت ) با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. شاخص برازش سلسله مراتب (HCI) برای هر سه موضوع به ترتیب 71/0 ، 77/0 و 73/0 به دست آمد که نشان داد مدل شناختی از برازش مناسبی برخوردار است. برای بررسی دقت تصمیم گیری در مورد سطوح تسلط آزمودنی ها در توانش ها بر اساس نمرات تشخیصی شاخص αAHM، برای صفت های موجود در ساختار دانش محاسبه گردید که مقدار آن برای توانش های مختلف بالای6/0 به دست آمد در حد مطلوب بوده و قابلیت گزارش نهایی را دارا می باشند. همچنین نمرات شناختی دانش آموزان بر اساس ترتیب پاسخ صحیح آنها به سوالات سلسله مراتبی برای بررسی بدساختاری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج تحلیل نمرات شناختی دانش آموزان نشان داد که برخی از دانش آموزان در مفاهیم شناختی مختلف مشکلاتی دارند که نشان دهنده بدساختاری دانش در موضوع مورد نظر در دانش آموزان می باشد.