فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
53 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تکالیف بخش احتمالِ کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی و با روش تحلیل محتوای کمّی انجام شده است. جامعه آماری، بخش احتمال کتاب های درسی ریاضی پایه های دوم تا ششم ابتدایی است و حجم نمونه برابر حجم جامعه، انتخاب شده است. در این مطالعه، نمونه آماری از دو منظر شامل تعیین مفاهیم احتمالاتیِ مورد آموزش و تعیین سطوح استلزام شناختی تکالیف، مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل محتوا با هدف تعیین مفاهیم احتمالاتی مورد آموزش در کتب درسی ریاضی دوره ابتدایی نشان داد که این مفاهیم شامل آزمایش تصادفی، فضای نمونه، احتمال وقوع پیشامد، مقایسه احتمال و عادلانه بودن، است. نتایج تحلیل داده ها همچنین مشخص کرد که نزدیک به دو سوم تکالیف احتمالاتی در کتاب های ریاضی دوره ابتدایی در سطوح پایین نیازهای شناختی، یعنی یادآوری و رویه ای بدون اتصالات، قرار دارند و یک سوم باقی مانده نیز در سطح رویه ای با اتصالات هستند و هیچ تکلیفی در بالاترین سطح از استلزام شناختی، یعنی سطح ریاضی ورزی، قرار ندارد. انجام مطالعات بیشتر در خصوص مفاهیم احتمال و تکالیف احتمالاتی و به تبع آن، افزایش کیفیت و سطح استلزام شناختی تکالیف ارائه شده در کتاب درسی، پیشنهاد می گردد.
نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
181 - 192
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ (1986)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی توسط موریس (2001) و ارزش های تحصیلی پینتریچ و همکاران (2011) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی قادر به پیش بینی استقلال عاطفی هستند. همچنین 1/34 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و در مجموع 6/51 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت ارتقای استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در مدارس باید به نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی توجه شود.
برنامه های اوقات فراغت برای افراد کم توان ذهنی: ضرورت، پایه های نظری، طبقه بندی، اولویت و کاربردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اوقات فراغت برای کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی دارای ابعاد مختلفی است و اهمیت خاصی دارد. اوقات فراغت زیرمجموعه ی رفتارهای انطباقی است و به زمان گذراندن فعالیت ها و تفریح های مورد علاقه گفته می شود که توسط خود فرد یا دیگران به وجود می آید و ترجیحات، گزینه ها و علایق شخصی وی را در بر می گیرد. این مطالعه با هدف بررسی برنامه های اوقات فراغت برای افراد کم توان ذهنی با تأ کید بر ضرورت برنامه ها، پایه های نظری هر برنامه، طبقه بندی فعالیت های فراغتی و سرگرم کننده، اولویت بندی فعالیت ها در راستای تدوین برنامه اوقات فراغت، و کاربردهای برنامه های اوقات فراغت انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری روایتی بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر از جمله الزویر ، پابمد، اشپرینگر، ساینس دایرکت و گوگل اسکولار در سال های 2002 تا 2024 استفاده شد. نتیجه گیری: مشارکت فعال در برنامه های اوقات فراغت موجب تقویت اعتماد به نفس، نشاط روانی و مهارت های حسی حرکتی کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی می شود و رفتارهای چالش برانگیز آنها را کمتر می کند. به طور کلی، مؤلفه های اوقات فراغت، شامل بازی های سرگرم کننده، پیاده روی، باغبانی، مشارکت در مناسبت های خانوادگی، شرکت در فعالیت های مذهبی، انجمن ها و باشگاه ها، مشارکت در فعالیت های ورزشی، آموزش های علمی و مسافرت می شود. نمونه های زیادی از فعالیت های سرگرم کننده برای اوقات فراغت افراد کم توان ذهنی وجود دارند که معمولاً به فعالیت در گروه های سازماندهی شده، فعالیت در گروه های غیررسمی و فعالیت فردی غیررسمی تقسیم می شوند. کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی از طریق آموزش برنامه اوقات فراغت یاد می گیرند که تصمیم های منطقی تری بگیرند، تفکر خلاق و انتقادی داشته باشند و احساس مسئولیت پذیری را در خود افزایش دهند.
مطالعه کیفی تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان پس از همه گیری کووید-19 (نمونه مورد مطالعه: معلمان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان پس از همه گیری کووید-19 براساس دیدگاه معلمان بود. پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش پساپدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی معلمان شهر مشهد بودند. روش نمونه گیری، هدفمند و از نوع نمونه همگون بود. تعداد 20 نفر از جامعه پژوهش در سال تحصیلی 1401-1400 مورد مصاحبه قرار گرفتند که این تعداد براساس اشباع نظری داده، تعیین گردید. برای حصول اطمینان از روایی پژوهش از راهبردهای بررسی به وسیله اعضا و بررسی ازطریق اجماع پژوهشگران و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی با روش کریپندورف استفاده گردید. بر مبنای نتایج، معلمان تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان را در پنج مضمون «مهارت های ارتباطی-اجتماعی»، «راهبردهای شناختی»، «مهارت های رفتاری»، «انگیزش» و «مدیریت هیجان ها» مطرح نمودند. شایستگی اجتماعی و مؤلفه های آن متغیری مهم و اساسی در تعلیم وتربیت به شمار می آید که انتظار می رود تغییرات آن در دوران پساکرونا مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر این تغییرات در قالب پنج مضمون کلی مطرح گردید. کاربست و توجه به این تغییرات به افزایش آگاهی معلمان و مسئولان مدرسه از تغییرات این سازه مهم در دانش آموزان منجر شده و راه را برای برنامه ریزی و طراحی مداخلات مؤثر بر افزایش شایستگی های اجتماعی دانش آموزان هموارتر خواهد کرد.
Developing a critical thinking training model for high school students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
76 - 95
حوزههای تخصصی:
The aim of this research was to devise a framework for fostering critical thinking skills among students within high school environments in Kermanshah. Employing a practical approach, the study adopted qualitative methods to attain its objectives. Participants consisted of experts, practitioners, and researchers familiar with the subject area. Utilizing purposive sampling, 23 individuals were selected based on theoretical saturation principles. Through a combination of document analysis and semi-structured interviews, data were meticulously analyzed using coding techniques, with Grounded Theory emerging as the primary method for theory generation. Results underscored the pivotal role of cultivating thinking management in the pedagogy of critical thinking within high school contexts. Moreover, findings highlighted the significance of facilitators' and students' professional competencies and personality traits, thoughtful planning, and familial influences as key determinants. Contextual factors impacting thinking management education encompassed supportive frameworks for managerial development, emotional dynamics within the classroom, strategies for teacher engagement, and adherence to authoritative guidelines.
تدوین برنامۀ درسی آموزش تاریخ کارشناسی ارشد در دانشگاه فرهنگیان: اهداف و انتظارات
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی دستیابی به این هدف بود که بخشی از تجارب نظری-عملی پیش طراحی برنامه درسی آموزش تکمیلی تاریخ را، که می تواند برای پژوهشگران عرصه تاریخ برنامه درسی در ایران مغتنم باشد، تبیین کند. دانشگاه فرهنگیان در نظام آموزشی خود شأن و جایگاه رشته تاریخ را به درستی در نظر داشته و برای آموزش آن، نخستین برنامه درسی جدید مقطع کارشناسی را در سال 1393 ابلاغ کرد. با دانش آموختگی تدریجی دانشجومعلمان و نبود برنامه درسی آموزش تاریخ در مقطع ارشد، امکان ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی آموزش تاریخ عملاً فراهم نبود. شورای برنامه ریزی درسی دانشگاه با تشکیل کارگروه تدوین برنامه درسی «آموزش تاریخ ارشد» نخستین گام عملی برای تهیه برنامه درسی را برداشت. ازآنجا که قبلاً در هیچ یک از دانشگاه های کشور برنامه درسی «آموزش تاریخ» تهیه و اجرا نشده بود، کارگروه با توجه به تجربه برنامه درسی آموزش تاریخ (کارشناسی)، تهیه و تدوین برنامه درسی تحصیلات تکمیلی آموزش تاریخ را آغاز نمود. تدوین برنامه درسی فرایندی چهار ساله را طی نمود و سرانجام بعد از تصویبِ ویراست هفتم از سوی شورای برنامه درسی وزارت آ. پ.، در 30/3/1403 برای تصویب و ابلاغ به وزارت عتف ارسال گردید و در نهایت مورد تأیید قرار گرفت
بشقاب های تاریخی؛ منبعی کمک تاریخی و نقش آنها در یادگیری علم تاریخ
حوزههای تخصصی:
یکی انواع از ظروف که دارای اهمیت بسیار هستند، ظروف کم عمق و بشقاب ها هستند. بشقاب ها از دوره های گذشته بااستفاده از مواد مختلف و فنون و هنرهای مرسوم ساخت ظروف، با طرح ها و نقوش و تزیینات بسیار که معمولاً معرف ویژگی های فکری و فرهنگی یک دوره خاص هستند، باقی مانده اند. این بشقاب ها می توانند حاوی اطلاعات تاریخی و هنری بسیاری برای دانش آموزان، جهت یادگیری علم تاریخ باشند. هدفی که پژوهش حاضر قصد دارد به آن بپردازد، بررسی نقش و تأثیر اینگونه بشقاب ها، به عنوان منبعی کمک تاریخی، در فرایند آموزش و جریان یادگیری علم تاریخ در مدارس است. روش : این مطالعه به روش کتابخانه ای انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر، نشان می دهند که بشقاب های تاریخی، باتوجه به نقش نمادها و نقوش تصویر شده بر روی آنها، به علاوه فنون و تکنیک ساخت آنها که می توانند، حاوی اطلاعات بسیاری در رابطه با شیوه زندگی مردمان، مختصات فکری و فرهنگی، حوادث و رخدادهای سیاسی، تحولات اقتصادی و اجتماعی و سنت ها و ارزش های علمی یک دوره تاریخی خاص باشند و ازاین جهت، دارای اهمیت بسیار در تسهیل جریان یادگیری علم تاریخ به وسیله دانش آموزان در داخل یا خارج از فضای مدرسه باشند. نتیجه گیری : ظروف هنری و تاریخی، از صنایع دستی هستند که می تواند نقش آنها در آموزش و یادگیری علم تاریخ در مدارس، بسیار کارا باشد.
شناسایی و اعتبارسنجی فرصت ها و شرایط و نیازهای آموزشی معلمان در جهت توسعه-حرفه ای و ارتقاء کیفیت تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اعتبارسنجی فرصت ها، شرایط و نیازهای آموزشی معلمان در جهت توسعه حرفه ای و ارتقاء کیفیت تدریس است.روش ها : این پژوهش کاربردی از نوع آمیخته(کیفی- کمی) با دو رویکرد تحلیل محتوا و توصیفی پیمایشی بود. برای شناسایی نیازهای آموزشی از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11نفر از متخصصان موضوعی که معیار انتخاب اشباع نظری داده ها بود و برای اعتبارسنجی81نفر معلمان باتجربه و سابقه بیش از10سال شهرستان شادگان که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، نیازهای شناسایی شده را اعتبارسنجی کردند. اصالت مصاحبه ها و روایی محتوایی پرسشنامه توسط5نفر از متخصصان موضوعی تایید و پایایی پرسشنامه با آلفای کرنباخ(719/0)سنجیده شد. داده های بخش کیفی در MAXQDA به شیوه اشتراوس-کوربین تحلیل و داده های بخش کمی با ضریب مسیر و آماره t در SMART PLS4 تحلیل شد. یافته ها: یافته های بخش کیفی شامل3کد انتخابی(فرصت ها، شرایط و نیازهای آموزشی معلمان در جهت توسعهحرفه ای و ارتقاء کیفیت تدریس)،9کد محوری و 71کد اولیه بود. یافته های بخش کمی نشان داد که تمام مؤلفه های شناسایی شده با آمارهt بیش از 96/1و سطح خطای کمتر 05/0بر توسعه حرفه ای معلمان تأثیر معنادار داشت و تمام مسیرها نیز تایید شده بود.نتیجه گیری:در پژوهش حاضر علاوه بر شناسایی فرصت ها، شرایط و نیازهای آموزشی معلمان در جهت توسعه حرفه ای، تمام مؤلفه ها اعتبارسنجی شد. توسعه حرفه ای و ارتقاء کیفیت تدریس معلمان محور تقویت و پیشرفت جامعه در علم و دانش است. ازهمین رو، شناساندن نیازهای آموزشی معلمان، فرصت های توسعه حرفه ای و شرایط موجود به سیاستگذاران و مدیران، زمینه را برای ارتقاء کیفیت توسعه حرفه ای و اثربخشی این دوره ها در عملکرد معلمان فراهم می سازد.
اثربخشی آموزش همدلی درکاهش نشانگان نافرمانی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
215 - 228
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای نشانگان نافرمانی افرادی هستند که به دلیل مشکلات عاطفی و هیجانی رفتارهای برون نمود از خود بروز می دهند. یکی از متغیرهای تأثیرگذار در نحوه مراقبت از کودکان در برابر بسیاری از مشکلات برون نمود، همدلی است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش همدلی مبتنی بر مدل روزنبرگ (ارتباط بدون خشونت) در کاهش نشانگان نافرمانی کودکان پیش دبستانی انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری همه کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی، رده سنی 5 تا 6 سال در سال تحصیلی 97-1396 بودند که در مهدکودک شادآفرین شهر تهران، منطقه 15 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه از میان کودکان واجد شرایط، 30 کودک بود که به روش نمونه گیری دردسترس، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گروه کنترل (15نفر) گمارده شدند. آموزش همدلی(زبان زرافه) برای ده جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. ابزار گردآوری داده ها، برای سنجش نافرمانی سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (1385) بود. پس از اجرای سیاهه رفتاری آخنباخ در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، داده ها با نرم افزار SPSS-24 و با بهره گیری از آمار توصیفی و آمار استنباطی (روش کوواریانس چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که آموزش همدلی در علائم نافرمانی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بوده است، به طوری که موجب کاهش این علائم در گروه آزمایش شده است (0/01>P ). بنابراین، آموزش مهارتهای همدلی به کودکان پیش دبستانی می تواند یکی از راهکارهای روان شناختی مهار نافرمانی در مهدکودکها، مدارس و سایر مراکز اصلاح رفتار باشد.
مطالعه پدیدارشناسانه برنامه درسی مهارت آموزی دانش آموزان با نیازهای ویژه؛ رهاوردهای تربیتی آینده نگرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
23 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: با عنایت به اهمیت برنامه درسی مهارت آموزی در ارتقای مهارت های اجتماعی و فردی دانش آموزان کم توان ذهنی، هدف پژوهش حاضر تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه در خصوص برنامه درسی مهارتآموزی برای گروه کم توانان ذهنی به جهت ارائه راهکارهای تربیتی آینده نگرانه بود. روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. بهمنظور گردآوری دادهها از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استفاده و با نمونهگیری هدفمند، پس از انجام نه مصاحبه اشباع داده ها حاصل گردید. یافته ها: تحلیل عمیق دیدگاه های معلمان، موجب شناسایی و دسته بندی هشت مقوله مورد نیاز و مورد تاکید در برنامه های درسی مهارت آموزی از نظر معلمان مشارکت کننده در این تحقیق، شامل مهارت های توانبخشی، مهارت های زندگی، آموزش مفاهیم منطقی- ریاضی، خودکفایی، ارتقای بهداشت و ایمنی، ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود و محیط پیرامون، تربیت جنسی و رشد هیجانی- اجتماعی و سی و سه زیرمقوله برای این مقوله های اصلی شد. مقوله های به دست آمده با دسته بندی مهارتهای مورد نیاز در پیشینه مطالعه اشتراکات و افتراقاتی دارد که نشان از تاثیر زمینه و بافت و ادراک معلمان از نیازها دارد. نتیجه گیری: رهیافت ها و پیشنهادهای برگرفته از این مطالعه، بر ضرورت توجه به نظرات معلمان به منظور غنی سازی برنامه درسی مهارت آموزی دانش آموزان کم توان ذهنی در راستای توجه به مداخلات تربیتی صحه گذارده است.
شناسایی عناصر برنامه درسی دانشگاهی بر مبنای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی، موجب خلق ارزش از ایده ها می شود همچنین یکی از راهکارهای مؤثر برای کاهش تعداد بیکاران محسوب می شود. بر خلاف دیدگاه سنتی ، امروز بسیاری از ویژگی های کارآفرینانه که موجب افزایش احتمال کارآفرین شدن یک فرد می شود را می توان بصورت اکتسابی و از طریق آموزش در فرد پرورش یابد. بنابراین یکی نظام آموزشی نقش مهم و تأثیرگذاری در توسعه کارآفرینی کشورها دارد. در این راستا بیشتر دانشگاه های کشورهای پیشرفته آموزش کارآفرینی را در برنامه های درسی خود گنجانده اند مطالعه حاضر با هدف شناسایی عناصر برنامه درسی دانشگاهی بر مبنای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان انجام شد. این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفته است. ابزار پژوهش مصاحبه نیم ساختارمند با خبرگان و متخصصین حوزه کارآفرینی در دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران انجام شد. نمونه گیری به روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت. داده های به دست آمده از انجام 25 مصاحبه به استفاده از تحلیل محتوای مضمون کدگذاری و به کمک نرم افزار مکس کیودا ترسیم شد. به منظور دستیابی به صحت و اعتبار مطالعه معیارهای اعتبار پذیری و اعتمادپذیری مورد توجه و استفاده قرار گرفت. مهم ترین عناصر برنامه درسی شایستگی های کارآفرینانه استخراج شده شامل: ساختارآفرینی، صلاحیت پروری، راهبرد آموزشی، تکنیک های اندازه گیری، ویژگی های یاددهنده، ویژگی های یادگیرنده و محیط یادگیری بود. چارچوب تدوین شده برای برنامه درسی آموزش عالی، با تمرکز بر شکل و ساختار کلی فرایندهای آموزشی و تأثیر طراحی آن براشتغال پذیری، دانشجویان را در مسیر آموزش های عملی و هدایت به سمت بازار کار سوق می دهد به گونه ای که دانشجویان یک سفر توسعه یافته و منسجم از فرایند دانش، نگرش و مهارت را تجربه می کنند که برای آنها معنی دار است.
مقایسه سرزندگی تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی و حضوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
155 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه سرزندگی تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی و حضوری انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی موردنظر پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد. از این میان تعداد 150 نفر، برای هر متغیر 75 نفر از دانش آموزانی که آموزش حضوری را دریافت می کردند و 75 نفر از دانش آموزانی که در شبکه آموزشی شاد فعالیت های آموزشی را دنبال کردند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391)، خودناتوان سازی تحصیلی میگلی (2000) و فرسودگی تحصیلی رستمی و همکاران (1390) بودند. از آزمون تی مستقل جهت تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS-26 استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با آموزش حضوری بیشتر بود؛ همچنین میانگین ها نشان داد خود ناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان با آموزش مجازی بیشتر بود و در تمامی مؤلفه های فرسودگی تحصیلی (خستگی عاطفی، شک و بدبینی و ناکارآمدی) نیز، میزان آن در دانش آموزان با دریافت آموزش مجازی نسبت به آموزش حضوری بیشتر بود (001/0>p).نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش علی رغم مزایای روانی غیرقابل اجتناب آموزش مجازی، انجام پژوهش های گسترده و عمیق تر در حوزه مقایسه آموزش مجازی و حضوری ضروری به نظر می رسد.
صلاحیت های حرفه ای معلمان با تاکید بر معلمان مصلح ایران، مطالعه موردی: تربیت یافتگی معلم معاصر کرمانی عطا احمدی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
12 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین صلاحیت های حرفه ای معلمان با تاکید بر مطالعه ی موردی تربیت یافتگی معلم معاصر کرمانی، عطا احمدی، انجام شده است.تحقیق حاضر از نوع هدف در زمره پژوهش های نظری است و رویکرد اصلی این پژوهش، رویکرد کیفی در پژوهش های تربیتی می باشد که برای انجام این تحقیق از روشی متناسب با سوال های پژوهشی مان استفاده شده است. از میان روش های مختلف مطرح در رویکرد کیفی از روش پژوهشی؛ روایت پژوهی، که برای به تصویر کشیدن داستان ها یا تجارب زیسته ی زندگی یک فرد مناسب است استفاده شده است وهمچنین شیوه ی تحلیل داده ها از تحلیل مضمون و شبکه ی معنایی که به سه شیوه ی کدگذاری پایه، کدهای سازمان دهنده و کدهای فراگیر مقوله های به دست آمده تبیین گردیده است. ابزار گردآوری داده های این پژوهش؛ مشاهده ی عینی، مصاحبه ی نیمه ساختار یافته و بررسی اسناد می باشد. همچنین به منظور تامین اعتبار یافته های پژوهش، انجام تحلیل به صورت گروهی و بررسی توسط مصاحبه شوندگان و همچنین سه سویه سازی که از ملاک های اعتبار یابی پژوهش های کیفی می باشند استفاده شده است. نتایج حاصل از مصاحبه با شاگردان، دوستان و همکاران معلم مورد پژوهش و تحلیل آنها 11 مقوله اصلی در ارتباط با چیستی تربیت یافتگی ایشان و 2 مقوله ی اصلی در ارتباط با چگونگی تربیت یافتگی شخصیت عطا احمدی کسب کرده ایم. این مقوله ها می تواند برای پرورش صلاحیت های لازم حرفه ی معلمی مورد استفاده متولیان تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد.
شناسایی چالش های آموزش کتاب کار و فناوری از دیدگاه معلمان پایه ششم ابتدایی شهر شوش به منظور ارائه راهکار مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های آموزش کتاب کار و فناوری از دیدگاه معلمان پایه ششم ابتدایی شهر شوش به منظور ارائه راهکار مناسب انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم شهر شوش با تجربه 10 سال تدریس در درس کار و فناوری بودند. مصاحبه شوندگان از میان معلمان پایه ششم شهر شوش به صورت هدفمند انتخاب گردید که در نهایت در این بخش با 13 نفر از این معلمان با استفاده از معیار اشباع نظری، مصاحبه بعمل آمد. داده های حاصل با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های این پژوهش، 14 چالش و مانع کلی که شامل: مشکلات مربوط به محتوای کتاب آموزشی، نبود کارگاه و فضای فیزیکی مناسب برای انجام کارهای عملی، کمبود امکانات کارگاهی مناسب، عدم همکاری مدیر با دبیر کار و فناوری، واگذاری درس کار و فناوری به دبیران غیر تخصصی، کمبود وقت، عدم گردش و بازدیدهای علمی، عدم عمکاری والدین، کمبود منابع مالی، ضعف دانش و مهارت های معلمان، عدم تناسب محتوای آموزشی با نیاز دانش آموزان، ضعف در اجرای ارزشیابی، عدم وجود زمینه فرهنگی، پایین بودن جایگاه و ارزش کار و فناوری در بین مسئولین، شناسایی شد و در ادامه 11 راهکار مناسب برای رفع این چالش ها در آموزش کتاب کار و فناوری استخراج گردید.
The role of spaced and massed instruction on Iranian EFL learners' reading comprehension and reading motivation(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
96 - 118
حوزههای تخصصی:
Strong reading comprehension skills and reading motivation are essential for personal growth, academic success, and overall well-being. Developing these skills can positively impact individuals' lives in various ways. Thus, this investigation aimed to examine the influence of massed and spaced instructions on the reading comprehension and reading motivation of Iranian EFL students. The researchers selected 150 Iranian participants from 300 based on their Oxford Quick Placement Test (OQPT) performance. The selected intermediate participants were randomly assigned into two experimental groups (massed and spaced) and one control group. The participants were given a reading comprehension pretest and post-test and a reading motivation questionnaire before and after the treatment. Three groups were provided with instruction on reading skills by English texts and new words from American English File 3. The massed group received a 90-minute session for each text, whereas the spaced group received three 30-minute sessions; the first session lasted 30 minutes, followed by two more sessions, each lasting 30 minutes, scheduled two days apart. The results of data analysis utilizing one-way ANOVA showed a considerable difference between the post-tests of the spaced and massed groups compared to the control group. The findings demonstrated that the spaced group outperformed the massed and control groups (p < .05) in terms of reading comprehension and reading motivation. The results have some pedagogical implications for English instructors, learners, and curriculum developers.
Introduction and cross-cultural adaptation of Teachers' Media Didactica Questionnaire(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۴ , ۲۰۲۴
99 - 116
حوزههای تخصصی:
The current study aimed to measure the validity and reliability of the three-factor questionnaire of media didactica of Persian language teachers. Two groups participated in the study: specialists in the fields related to media Didactica and high school teachers in Tehran. The group of experts was recruited by convenience sampling method, and a Cluster method was used to select teachers. The participants included 17 experts and 185 teachers. First, the three-factor media didactica questionnaire of Simmons (2017) was translated into Farsi, and in the next step, it was given to a group of experts to assess its validity, and after confirming its validity, it was given to teachers to assess its reliability. The results of confirmatory factor analysis showed that the model was compatible with three factors including media, media understanding and social development. Using Cronbach's alpha coefficient, it was found that the coefficient value of subscales ranged between 0.71 and 0.79. The results showed that the Persian media questionnaire was a valid instrument with good reliability and validity for measuring the media didactica of Persian language teachers.
بازتولید فرهنگ ملی در نظام آموزشی به واسطۀ ظرفیت های نمایش خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تلاش های بسیاری برای اصلاح نظام آموزشی سنتی در رویارویی با تحولات ناگزیر فرهنگی را شاهد بوده ایم. این مقاله به بررسی عوامل نمایش خلاق در نظام آموزشی و شناسایی ارتباط و راهبرد آن به بازتولید فرهنگ ملی می پردازد. از آنجا که مشکلات بازتولید فرهنگ، به دلیل سرعت فزاینده ی تغییرات در جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ هدف پژوهش شناسایی و ارائه ی الگوی بازتولید فرهنگ ملی به واسطه ی نمایش خلاق در نظام آموزشی می باشد. یافته های تحقیق در بعد نظری به روش تحلیل محتوای کیفی با تاکید بر شاخص "فرآیند خلاق" و "محیط خلاق" با رویکرد هم افزایی (دیاکرونیک) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدین روی به همراه ارائه ی جدول و نمودار به صورت مستدل نشان داده شده است که بر اساس آرای هافستد چگونه نمایش خلاق در نظام آموزشی منجر به بازتولید فرهنگی می شود. در نتایج پژوهش، شناسایی تضاد بین واقعیت های موجود و رویکرد فضای آموزشی خلاق علاوه بر ارائه ی یک راهکار کاربردی؛ به چگونگی شمول پذیری ابعاد فرهنگی هافستد در ابعاد نمایش خلاق، ظهور و بروز مردم سازی توسط نمایش خلاق، و تبیین الگوی بازتولید اجتماعی- فرهنگی در ابعاد نمایش خلاق پرداخته است. در نهایت نگارندگان توسعه ی استفاده از ظرفیت های نمایش خلاق به عنوان رویکردی جدید مبتنی بر بازتولید ارزش های فرهنگی در نظام آموزشی را پیشنهاد کرده اند.
اثربخشی آموزش به روش نقشه مفهومی با ایکس مایند بر پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی درس تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: متغیرهای پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی در درس تاریخ به عنوان متغیرهای مهم در ارتقای نظام آموزشی است. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش به روش نقشه مفهومی بر پردازش شناختی، لذت یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس تاریخ پایه یازدهم انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایه یازدهم مدارس دوره متوسطه اول شهر اراک بودند که از بین آنها 44 نفر انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه پردازش شناختی اسکوونبرگ و شیلدر (1996)، پرسشنامه احساسات پاکران در آموزش و پرورش (2002) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته بود. نتایج با استفاده از نرم افزار spss نسخه25و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش به روش نقشه مفهومی با ایکس مایند بر پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی درس تاریخ مؤثر بود و به طور معناداری پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی درس تاریخ دانش آموزان دختر را افزایش داد .نتیجه گیری: با توجه به اینکه آموزش با استفاده از نقشه مفهومی در پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی مؤثرتر از آموزش سنتی و رویه موجود است، مطلوب است معلمان تاریخ با استفاده از نقشه مفهومی را به عنوان بخشی از برنامه درسی و کلاس ها قرار دهند. باید رویدادی برای تهیه و طراحی نقشه های مفهومی برای معلمان برگزار شود.
اولویت بندی علاقمندی های دانش آموزان ابتدایی به یادگیری حوزه های دانشی مطالعات اجتماعی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی با تاکید بر تاریخ
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد کمی و استفاده از روش پیمایشی، به بررسی اولویت بندی علاقمندی های دانش آموزان ابتدایی به حوزه های دانشی مطالعات اجتماعی پرداخته است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شده و اطلاعات از دانش آموزان پسر پایه چهارم تا ششم مقطع ابتدایی ناحیه 4 کرج در استان البرز به روش نمونه گیری خوشه ای جمع آوری گردید. داده ها از طریق 60 مصاحبه و تکمیل پرسشنامه های مرتبط گردآوری و پس از رسیدن به اشباع نظری، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دانش تاریخ بیشترین میزان علاقمندی را در میان دانش آموزان به خود اختصاص داده است، در حالی که دانش اقتصادی کم ترین میزان جذابیت را داشته است. همچنین یافته ها حاکی از آن است که مدرسه نسبت به خانواده نقش مؤثرتری در شکل دهی به علاقمندی های دانش آموزان دارد. این پژوهش بر اهمیت تأثیر مدرسه و خانواده در ترغیب دانش آموزان به یادگیری مطالعات اجتماعی تأکید کرده و پیشنهاد می کند که برنامه های آموزشی به گونه ای طراحی شوند که با تقویت همکاری میان این دو محیط، انگیزه و مشارکت دانش آموزان در یادگیری حوزه های مطالعات اجتماعی افزایش یابد.
کج فهمی های دانش آموزان پایه دهم درباره مفاهیم استوکیومتری و موازنه معادله های شیمیایی با روش ارزیابی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی کج فهمی های دانش آموزان پایه دهم درباره مفاهیم استوکیومتری و موازنه واکنش های شیمیایی است. 376 نفر (212 دختر و 164 پسر) از دانش آموزان پایه دهم مدارس استان مرکزی به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس مختلف این استان انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون تشخیصی حاوی 8 سؤال چهار گزینه ای استفاده شده است. روایی آزمون توسط 9 نفر از اساتید و دبیران تأیید و با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به مقدار 0/805، پایایی سؤالات آزمون اثبات شد. روش ارزیابی مفهومی برای سنجش میزان درک دانش آموزان به کار رفته است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارIBM SPSS Statistics 26 انجام شد. نتایج نشان داد که 28/7 % و 25.8% دانش آموزان پایه دهم به ترتیب در مفاهیم استوکیومتری و موازنه دچار کج فهمی هستند. در مفهوم استوکیومتری بیشترین تصور غلط در زمینه استفاده از روابط استوکیومتری به صورت متوالی و در مفهوم موازنه بیشترین باور اشتباه در زمینه انتخاب عنصر شروع کننده برای موازنه معادله واکنش شناسایی شد. بررسی تأثیر جنسیت بر میزان کج فهمی دانش آموزان درباره مفاهیم استوکیومتری و موازنه نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین کج فهمی دانش آموزان دختر و پسر وجود ندارد. بر پایه یافته ها، بازبینی محتوای بخش استوکیومتری و موازنه کتاب درسی شیمی دهم و همچنین شیوه تدریس معلمان با دقت کافی و توجه ویژه پیشنهاد می شود.