فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
171 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش، مسئله توزیع فرصت های برابر آموزشی در مقطع ابتدایی دولتی استان گلستان را در سال تحصیلی 1401- 1400 مورد مطالعه قرار داده است. روش شناسی: روش پژوهش، مطالعه کاربردی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری جمعیت واجب التعلیم شهرستان های استان گلستان و نمونه برابر با جامعه بود. ابزار تحقیق چک لیستی شامل جمعیت واجب التعلیم، جمعیت ثبت نام شده، ساختمان های آموزشی و تعداد مدارس ابتدایی بود. داده های مورد نیاز این پژوهش از اداره کل آموزش و پرورش، اداره کل ثبت احوال و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گلستان بدست آمد. جهت محاسبه برخورداری از فرصت های برابر آموزشی از منحنی لورنز و ضریب جینی، محاسبه فرصت های برابر جنسیتی از ضریب جنسیت (GPI) و جهت محاسبه فرصت های برابر در دسترسی به فضای آموزشی از ضریب بهره برداری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد ضریب جینی در تمامی پایه های دوره ابتدایی دولتی استان گلستان نزدیک به عدد صفر بوده، که نشان دهنده شدت نابرابری پایین در فرصت های آموزشی مقطع ابتدایی شهرستان های استان می باشد. در بخش محاسبه فرصت های برابر جنسیتی، یافته ها نشان داد که در شهرستان های (بندرترکمن و علی آباد) نابرابری جنسیتی به ضرر پسران، در شهرستان (بندرگز) نابرابری جنسیتی به ضرر دختران وجود دارد. همچنین در سایر شهرستان ها برابری جنسیتی در دسترسی به آموزش ابتدایی دولتی وجود داشت. در محاسبه فرصت های برابر در دسترسی به فضای آموزشی یافته ها نشان داد مقدار ضریب بهره برداری برای تمامی شهرستان ها بالاتر از 1، که نشان دهنده نابرابری در دسترسی به فضاهای آموزشی در تمامی مناطق شهری استان بود.
ساخت و اعتباریابی مقیاس شایستگی های گروه آموزشی به عنوان ارشادگر حرفه ای یادگیری معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی مقیاس شایستگی های گروه آموزشی به عنوان ارشادگر حرفه ای یادگیری معلمان بود. جهت ساخت و اعتباریابی مقیاس از روش توصیفی – پیمایشی از نوع روش شناختی(پایلت و هانگلر،1999) استفاده شد. در مرحله اول از رویکرد مرور نظام مند پژوهش استفاده شد. منبع گردآوری اطلاعات در بخش ساخت مقیاس، کلیه مقالات مرتبط که در محدوده سال های 2000 تا2021 به چاپ رسیده بودند. بر این اساس و با تحلیل مطالعات انجام شده، مقیاس اولیه با 3 زیر مقیاس، 19 بعد و 93 گویه، ساخته شد. در مرحله دوم برای اعتباریابی مقیاس؛ ابتدا اعتبار صوری آن با استفاده از نظر چند متخصص مرتبط سنجیده و سپس با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب نواحی/ مناطق 260 نفر از سرگروه های آموزشی دوره متوسطه استان فارس انتخاب و مقیاس بین آنها توزیع شد. برای محاسبه روایی همگرا از ضریب همبستگی اسپیرمن، روایی سازه از تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم و برای محاسبه پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. 12گویه به دلیل ضریب همبستگی پایین فاقد روایی بوده و حذف شدند و 81گویه همبستگی بالا با نمره کل و زیرمقیاس های خود داشته و روایی آنان تایید شد. همچنین، با توجه به بار عاملی بالای زیرمقیاس های دانش(78/0)، نگرش(70/0) و مهارت(94/0)، اعتبار سازه مقیاس تایید و همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ مقیاس شایستگی سرگروه ها (84/0) و زیرمقیاس های دانش (88/0)، نگرش (84/0) و مهارت(94/) ، پایایی مقیاس و زیرمقیاس های آن نیز مورد تأیید قرار گرفت. مقیاس نهایی با 3 زیرمقیاس دانش با ابعاد؛ دانش مربوط به ارزشیابی معلمان، ارزشیابی دانش آموزان، یادگیری دانش آموزان، بهسازی و توانمندسازی معلمان، نظارت و راهنمایی آموزشی، و دانش محتوایی؛ زیرمقیاس نگرش با ابعاد نگرش شخصی و جمعی؛ و زیرمقیاس مهارت با ابعاد ارتباط موثر با ذی نفعان، فناوری، پژوهشی، تصمیم گیری و حل مسئله و تعارضات، نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، تدریس حرفه ای، مهارت توسعه فرهنگ یادگیری در کل مدرسه، ایجاد یادگیری فراگیر محور، هدایت و راهنمایی معلم برای مدیریت رفتار دانش آموزان، ایجاد انگیزه برای معلمان، و نظارت بر تجهیز و استفاده بهینه از وسایل آموزشی، و 81 گویه، ساخته شد.
تدوین الگوی مفهومی ارتقا کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی یکی از عوامل کلیدی کیفیت دانشگاه به شمار می رود. ارتقا کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان در بهره گیری بهینه از منابع دانشگاهی و تحقق سند تحول بنیادین و چشم انداز دانشگاه فرهنگیان نقش بسزایی دارد و کیفیت عملکرد را به طور موثر بهبود بخشیده و منجر به ارتقا کیفیت خروجی دانشگاه فرهنگیان (معلمان آینده) خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومی برای ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش شناسی پژوهش: در این پژوهش از رویکرد پژوهش کیفی نظریه داده بنیاد استفاده گردید. مشارکت کنندگان بالقوه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان فارس در سال تحصیلی1399- 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند درمجموع 15نفر از اعضای هیأت علمی در فرایند مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت نمودند.در انتخاب نمونه از اعضایی استفاده شد که در زمینه موضوع پژوهش از دانش و تخصص لازم برخوردار بودند. جمع آوری داده ها تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده های حاصل از مصاحبه طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید.جهت اطمینان از کیفیت یا اعتبار پژوهش، از روش های درگیری طولانی مدت و مشاهده مداوم ، بررسی توسط اعضاء و مثلث سازی منابع داده ها استفاده شد. پس از شناسایی عناصر تشکیل دهنده کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی و عوامل مؤثر بر کیفیت عملکرد، الگوی ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان تدوین گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان به عنوان متغیر اصلی پژوهش تحت تأثیر عوامل مختلفی است. این عوامل مشتمل بر 5 مولفه اصلی: موجبات علی(2 مقوله)، راهبردها (2 مقوله)، شرایط زمینه ای، (6 مقوله)، شرایط مداخله گر(3 مقوله) و پیامد ها (2 مقوله) در سطح فردی و سازمانی می باشد، که در این پژوهش به تفصیل بیان شده است.
بحث و نتیجه گیری: مدل مفهومی ارتقاء کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان چارچوب مناسبی برای در پیش گرفتن رویکردی جامع نگر در سیاست گذاری ها، طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه توسعه دانشگاه فرهنگیان است. ارتقاء کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی این دانشگاه موجب بهبود کیفیت فعالیت ها و خدمات و بویژه ماموریت اصلی دانشگاه در تربیت معلمان آینده به عنوان تربیت کنندگان نسل آینده کشور است.
رابطه سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
77 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران در دانشگاه فرهنگیان شهرستان زاهدان انجام گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران در دانشگاه فرهنگیان شهرستان زاهدان به تعداد 130 نفر که تعداد 100 نفر به عنوان حجم نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی شاده انتخاب شدند. ابزار پژوهش سکوت سازمانی(واکولا و بوراداس،2005)، پرسشنامه سبک مدیریت مدیران(مقیمی، 1389) و پرسشنامه اخلاق حرفه ای (آرمیتو و همکاران، ۲۰۱۱) بود. روایی ابزار پژوهش از نوع محتوایی و اعتبار ابزار از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سکوت سازمانی(80/0)، پرسشنامه سبک مدیریت مدیران(81/0) و پرسشنامه اخلاق حرفه ای (81/0) برآورد گردید. جهت تحلیل فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران در دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری مشاهده شد. همچنین بین مؤلفه های سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران در دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری وجود داشت و نیز بین سبک مدیریت مدیران با اخلاق حرفه ای مدیران و مؤلفه های آن در دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری وجود داشت. از بین سبک های مدیریت مدیران، سبک مدیریت مشارکتی مدیران توانست 68 درصد از سکوت سازمانی کارکنان را پیش بینی نماید و از بین مؤلفه های اخلاق حرفه ای، مؤلفه مسئولیت اجتماعی مدیران توانست 8/60 درصد از سکوت سازمانی کارکنان را پیش بینی کند.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های ارتباطی، امنیت روانی-اجتماعی و وابستگی به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
53 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های ارتباطی، امنیت روانی-اجتماعی و وابستگی به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به فضای مجازی بود. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری دانش آموزان دختر متوسطه دوم دارای اعتیاد به فضای مجازی در شهرستان کلیبر بودند که از این جامعه به روش در دسترس تعداد 74 دانش آموز انتخاب شده و پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی تکمیل شد و دانش آموزانی که نمره آن ها در پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی یانگ در دامنه بین 80 تا 100 (نمره برش و به عنوان اعتیاد به فضای مجازی) بود؛ 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به فضای مجازی، پرسشنامه مهارت های ارتباطی، امنیت روانی اجتماعی و وابستگی به شبکه های اجتماعی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد آموزش مهارت های زندگی بر وابستگی به فضای مجازی و مؤلفه های(عادت، اعتیاد و درگیری بالا) تأثیر دارد(05/0>P). همچنین آموزش مهارت های زندگی بر امنیت روانی اجتماعی و مؤلفه های(اطمینان به خود، احساس ناخوشنودی، ناسازگاری محیطی و دید مردم نسبت به خود) و مهارت های ارتباطی و مؤلفه های(بازخورد، گوش دادن و مهارت کلامی) تأثیر دارد (05/0>P).
مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازی های رایانه ای و یکپارچگی حسی بر علائم نارساخوانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
146 - 172
حوزههای تخصصی:
نارساخوانی شایع ترین نوع اختلال یادگیری است، حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در برمی گیرد. هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی تقویت کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازی های رایانه ای در مقایسه با تقویت یکپارچگی حسی بود. مطالعه حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری، تمام دانش آموزان با اختلال یادگیری دوره ابتدایی منطقه 2 و 5 تهران در سال 1400-1399 بودند. تعداد 30 دانش آموز 8 تا 11 ساله نارساخوان که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب، از لحاظ سن، جنسیت، هوشبر همگن شدند، به صورت تصادفی ساده در سه گروه 10 نفره قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس هوش وکسلر کودکان نسخه چهارم، آزمون نارساخوانی، ان بک و نیمرخ حسی ارزیابی شدند. بعد از 4 ماه مرحله پیگیری اجرا شد. به طور تصادفی، گروه آزمایش اول، مداخله آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بررایانه و گروه آزمایش دوم مداخله یکپارچگی حسی حرکتی را به مدت 20 جلسه 30 دقیقه ای دریافت کردند. پس از اتمام پژوهش مداخله ها بر روی کنترل اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس دوعاملی آمیخته بررسی شد. نتایج نشان دادند علائم نارساخوانی در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه های (بازی رایانه ای، یکپارچگی حسی، کنترل) تفاوت معنادار داشتند (p<.001). هر دو مداخله بر علائم نارساخوانی دانش آموزان مؤثر بودند، مداخله تمرین های یکپارچگی حسی تأثیر پایدارتری بر علائم نارساخوانی داشت. درنهایت، توجه به الگوهای پردازش حسی و راهبردهای درمانی در تشخیص و آموزش دانش آموزان نارساخوان نتایج مؤثری دارد.
واکاوی ابعاد ماهیت اجتماعی فرایند خود زیستی دینی در برنامه درسی هدیه های آسمان
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
183 - 206
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ابعاد ماهیت اجتماعی فرایند خود زیستی دینی دانش آموزان در برنامه درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی انجام شد. رویکرد پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا از نوع استقرایی بود. جامعه پژوهش کتاب هدیه های آسمان پایه ششم دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با توجه به ماهیت موضوع تمامی دروس 17 گانه به عنوان نمونه انتخاب شده اند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش خودبازبینی محقق و توصیف غنی داده ها و برای پایایی داده ها از بررسی همزمان استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از فهرست وارسی و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شد. یافته های این تحقیق 5 مضمون اصلی 16 مضمون فرعی و 107مفهوم اولیه را در بر می گیرد که این شاخصه ها شامل نوع دوستی(تعامل گرایی، فردیت ستیزی، انسان شناسی)، مدنیت قانونی(تعهدگرایی، احکام شناسی، هویت پذیری اجتماعی)، جامعه شناسی دینی(رویکرد فرهنگی، فلسفه اجتماعی، تاریخ گرایی، سیاست ورزی دینی)، خودباروی اجتماعی(وحدت گرایی، تکامل گرایی، نگرش عملکردی)، بازآفرینی اجتماعی(اصلاح گرایی، تفکرگرایی، مرجعیت پذیری) می شود. نتایج نشان می دهد که به دلیل ماهیت تدریجی آموزش مهارت های اجتماعی و فرایند توجیه پذیری دینی آن، فرصت های یادگیری متنوعی در راستای شبیه سازی اجرای این قابلیت ها فراهم آورد و دانش آموزان را نسبت به منطق به کارگیری این نوع رفتارها آگاه سازد تا به موقعیت شناسی کیفیت استفاده از این عملکردهای اجتماعی دین محور دست یابند.
تدوین الگوی ارائه خدمات آموزشی وپرورشی به فرزندان دانش آموز شهدا و جانبازان و ایثارگران در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
31 - 54
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تدوین الگویی برای ارائهٔ خدمات آموزشی و پرورشی به فرزندان دانش آموز شهدا و جانبازان و ایثارگران در ایران اجرا شده است. برای تحقق این هدف، از روش پژوهش نظریهٔ داده بنیاد استفاده شد. جامعهٔ آماری پژوهش عبارت اند از: 1. کلیهٔ اسناد و دستورالعمل ها شامل فرمان امام خمینی (ره)، دستور رهبر معظم انقلاب، مجموعهٔ مصوبات شورای عالی آموزش وپرورش، اساسنامهٔ مدارس شاهد، اساسنامهٔ طرح شاهد و ایثارگران، قانون جامع ایثارگران، آیین نامهٔ مادهٔ 67 قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران، شیوه نامهٔ انتخاب و سامان دهی نیروی انسانی به مدارس شاهد، برنامهٔ ششم توسعهٔ کشور، دستورالعمل آموزشی و پرورشی طرح پراکندهٔ شاهد و دستورالعمل برنامهٔ هفتگی و ساعت کار آموزشی و پرورشی مدارس شاهد؛ 2. مبانی نظری (پژوهش ها و مقاله ها و کتاب ها) و استفاده از حداکثر ممکن پژوهش ها و مقاله ها و کتاب ها؛ 3. هفتاد نفر از متخصصان و مدیران ارشد و میانی و دست اندرکاران. برای گردآوری داده ها و اطلاعات در بخش اسناد و همچنین مبانی نظری از سیاهه بررسی اسنادی و در بخش متخصصان و دست اندرکاران از فرم مصاحبه استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل محتوای کیفی و رعایت قواعد مقوله بندی و نرم افزار مکس کیودی ای 12 استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، تعداد 426 کد باز شناسایی و در قالب 85 کد محوری و هفت کد انتخابی تقسیم بندی شد که عبارت اند از: خدمات آموزشی، خدمات پرورشی فرهنگی، خدمات مشاوره ای و روان شناختی، خدمات تربیت بدنی و تندرستی، خدمات مالی، خدمات نیروی انسانی و خدمات فضا و تجهیزات. در این مقاله، متناسب با این ویژگی ها، الگوی مفهومی ارائهٔ خدمات آموزشی و پرورشی به فرزندان دانش آموز شهدا و جانبازان و ایثارگران در ایران و همچنین تقسیم وظایف دستگاه های مرتبط ترسیم شد.
پیش بینی بهزیستی مدرسه بر اساس خوشبینی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
37-49
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدرسه از عوامل محیطی کمک کننده در تحول روانی نوجوانان است. مهمترین مکان برای بهبود سلامت در بین کودکان و نوجوانان مدرسه می باشد و به همین منظور متولیان امر تعلیم و تربیت در تلاش هستند که با ایجاد شرایط مناسب در مدارس زمینه بهزیستی دانش آموزان را افزایش دهند. هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی مدرسه بر اساس خوشبینی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی می باشد. روش: جامعه آماری این پژوهش را 821 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان بانه تشکیل دادند. با توجه به پاندمی کووید-19 و عدم حضور دانش آموزان در مدرسه، پرسشنامه های بهزیستی مدرسه، تاب آوری تحصیلی (ARI) و خوشبینی تحصیلی بصورت یک لینک اینترنتی در اختیار دانش آموزان قرار گرفت. پس از تکمیل پرسشنامه، دیتای آنها جمع آوری و برای تحلیل وارد نرم افزارهای EXEL و SPSS شد. یافته ها: نتایج حاصل از مقدار چولگی و کشیدگی بهزیستی مدرسه با خوشبینی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی نشان از نرمال بودن توزیع متغیرها در این پژوهش می دهند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که مقادیر ضریب همبستگی پیرسون برای بهزیستی مدرسه با خوش بینی تحصیلی در سطح 1% دارای ارتباط از نوع منفی و برای بهزیستی مدرسه با تاب آوری تحصیلی در سطح 1% دارای ارتباط معنی دار مثبت می باشد.
شناسایی الگوی ذهنی دانشجویان در به کارگیری تاکتیک های مدیریت تصویرسازی به روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
115-131
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی رفتارهای برجسته مدیریت تصویرسازی دانشجویان در محیط دانشگاه و دسته بندی دانشجویان براساس الگوهای ذهنی آنان در به-کارگیری رفتارها و تاکتیک های مدیریت تصویرسازی و توصیف و تفسیر هر الگو می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش شناسی کیو، ابتدا رفتارهای درگیر مدیریت تصویرسازی در محیط آموزشی شناسایی گردید و الگوهای ذهنی دانشجویان مختلف براساس اولویت های به کارگیری تاکتیک های مدیریت تصویرسازی آنان، شناسایی و توصیف گشت. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی، از حیث ماهیت ، اکتشافی و از حیث نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و از حیث نوع داده ها، آمیخته می باشد. بخش کیفی این پژوهش از طریق مصاحبه بدون ساختار و با نمونه گیری هدفمند و به منظور تهیه ی فضای گفتمان (62 گزاره) و طراحی نمونه کیو (33گویه) تحقق یافت . بخش کمّی این پژوهش به منظور شناسایی الگوهای ذهنی اصلی، با روش تحلیل عاملی کیو انجام پذیرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که پنج الگوی ذهنی اصلی در به کارگیری تاکتیک های مدیریت تصویرسازی با نام های بیش فعالان، چرب زبان ها، قانون مداران، فرصت طلبان و زرنگ ها، با پوشش 85 درصد از واریانس کل، در بین دانشجویان مورد مطالعه وجود دارد. رویکرد مناسبی باشد که مسئولان فضای آموزشی با هدف بهبود رفتارهای تصویرسازی دانشجویان، اتخاذ کنند، آموزش و ترویج فرهنگ در بین دانشجویان از روش های نظیر برنامه ها و رویدادهای اجتماعی-فرهنگی با هدف کاهش رفتارهای خشونت آمیز و خصمانه و ایجاد فضای شاد در دانشگاه می باشد.
تبیین و نقد تعلیم و تربیت پساانسان گرایانه؛ جهان درهم تنیده و عاملیت چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
219-237
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و نقد تعلیم و تربیت پساانسان گرایانه است. پساانسان گرایی، رویکردی در نقد و ارزیابی انسان گرایی یا اومانیسم می باشد. در این دیدگاه بر نقش عاملی اشیا و فناوری ها و حیوانات تأکید زیادی شده است. پساانساگرایان بر این باورندکه انسان، لزوماً اشرف مخلوقات نیست و مرکززدایی از انسان در جهان، منتج به ایجاد جهانی بهتر خواهد شد. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از روش تحلیلی و تبیینی، دیدگاه پساانسان گرایی تحلیل و تبیین شده، سپس تعلیم و تربیت به روش پساانسان گرایانه مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به نقد دیدگاه های پساانسان گرایی به ویژه در تعلیم و تربیت پرداحته شده است. این پژوهش پیشنهاد می کند که بهتر است نقش ناخودآگاه انسان نیز به عنوان یک عامل در پساانسان گرایی مورد توجه باشد. پساانسان گرایی نگاه غیر ابزاری به طبیعت دارد و انسان و طبیعت را با هم می نگرد، ولی این دیدگاه، انسان را مانند و هم سطح دیگر حیوانات تلقی می کند و در تعلیم و تربیت نیز نقش معلم را هم سطح عوامل دیگر در یادگیری لحاظ می کند و متفکران این رویکرد بر این باورند که می توان از حیوانات هم چیزهای زیادی آموخت.
تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر توسعه فردی معلمان تربیت بدنی شهر تهران با نقش میانجیگری چابکی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۶۴-۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر توسعه فردی معلمان تربیت بدنی شهر تهران با نقش میانجیگری چابکی یادگیری بود. روش تحقیق توصیفی و همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق شامل همه معلمان تربیت بدنی شهر تهران به تعداد 1500 نفر بود که بر اساس جدول مورگان از میان آنان 325 نفر به صورت خوشه ای و تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه استاندارد چابکی یادگیری گراوت و کالدول(2016)، توسعه فردی معلمان داچنر(2013) و توانمندسازی روان شناختی حاتمی و دستار(1391) بود. از آمار استنباطی کولموگروف- اسمیرنف و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که توانمندسازی روان شناختی به صورت مستقیم بر توسعه فردی معلمان تربیت بدنی تأثیر مثبت 0/36 دارد و همچنین به صورت غیرمستقیم از طریق چابکی یادگیری بر توسعه فردی معلمان تربیت بدنی تأثیر مثبت 0/21 دارد. معلمانی که توانمندسازی روان شناختی و چابکی یادگیری بالایی دارند، تمایل بسیار به یادگیری موضوعات جدید و مواردی دارند که رشد شخصی آنها را ممکن می سازد. این افراد کنجکاوند و در پی توسعه مستمر فردی خود و بهبود نقاط فردی شان بر می آیند. لازم است که مسئولان مربوطه به این موارد توجه کنند و شرایط را برای بالابردن چابکی یادگیری معلمان تربیت بدنی فراهم کنند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعۀ حرفه ای مبتنی بر تیم معلمان: مطالعه ای اسنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۱۶۰-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
اگرچه مبحث توسعه حرفه ای معلمان موضوعی جدید نیست و پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه متعدد و متنوع است، اما مطالعات کمتری در زمینه تدوین مدل توسعه حرفه ای مبتنی بر تیم معلمان انجام گرفته و در میان مطالعات موجود، هیچ پژوهشی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مبتنی بر تیم معلمان را به صورت جامع مورد بررسی قرار نداده است. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل توسعه حرفه ای مبتنی بر تیم معلمان، به شیوه مروری (اسنادی) و مبتنی بر روش پتی کرو و رابرتز (2006) انجام گرفته است. پس از تنظیم سؤالات پژوهش، به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه ها، اصطلاحات جستجو مشخص و پایگاههای مناسب برای دریافت منابع مربوط تعیین شدند. در مجموع بیست مقاله مرتبط به حوزه توسعه حرفه ای مبتنی بر تیم مورد بررسی قرار گرفت. ابعاد مدل توسعه حرفه ای مبتنی بر تیم معلمان در چهار بعد فردی، تیمی، آموزشی و سازمانی تدوین شد. این مدل در بعد آموزشی با پنج مؤلفه (همکاری، ﺗﺄﻣﻞ انتقادی، رویکرد آموزشی، دانش آموزشی و هویت معلمی)، در بعد فردی با شش مؤلفه (نگرش مثبت، انگیزه قوی، تعهد، خودکارآمدی، دسترسی پذیری و اعتماد به نفس)، در بعد تیمی با پنج مؤلفه (وضوح اهداف، تعامل تیمی، ترکیب تیم، رهبری تیم و گروههای کاری کوچک) و در بعد سازمانی با پنج مؤلفه (حمایت سازمانی، تشویقات، پژوهش- محوری، امور مالی و منابع و همکاری اداری) تدوین شده است. مدل پیشنهادی توسعه حرفه ای مبتنی بر تیم معلمان می تواند مدلی مناسب برای توسعه حرفه ای و ارتقای یادگیری معلمان و در نهایت بهبود کیفیت آموزش باشد.
پیش بینی حل مسأله خلاق براساس تفکر انتقادی و سبک های یادگیری در دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم شهر اراک
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
10 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی حل مساله خلاق در دانش آموزان دختر دبیرستانی بر اساس تفکر انتقادی و سبک های یادگیری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 00-1399 بودند که از بین آنها با استفاده از فرمول نمونه گیری فیدل و تاباچنیک (2007) تعداد 106 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه حل مسأله خلاق هپنر و پترسون (1982)، تفکر انتقادی ریکتس (2003) و سبک یادگیری فلدر و سولومون (2003) بود. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss25 از آزمون رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها نشان داد براساس تفکر انتقادی و سبک های یادگیری می توان حل مسأله خلاق دانش آموزان را یش بینی نمود. همچنین نتیجه فرضیه های فرعی پژوهش نشان داد ابعاد و مولفه های تفکر انتقادی و مولفه های سبک های یادگیری قادرند حل مسأله خلاق را در دانش آموزان پیش بینی نمایند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با ارتقاء تفکر انتقادی و تغییر سبک های یادگیری می توان به شکوفا شدن حل مسأله خلاق دانش آموزان کمک کرد.
تحلیل شبکه آموزشی دانش آموز( شاد) از منظر مطابقت با استانداردهای یادگیری الکترونیکی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
22 - 34
حوزههای تخصصی:
سامانه های یادگیری الکترونیکی، در شرایط قرنطینه، وظیفه مدیریت آموزش را بعهده دارند. لازم است سامانه های یادگیری الکترونیکی مطابق استانداردهای آموزش مجازی طراحی شده باشند تا دستیابی به اهداف آموزشی ممکن شود. نرم افزار شاد، سامانه ای است که توسط آموزش و پرورش جهت مدیریت آموزش بکار گرفته شده است. هدف تحقیق حاضر نیز تحلیل برنامه شاد از منظر مطابقت با استانداردهای یادگیری الکترونیکی است. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. ابزار مورد استفاده چک لیست استاندارد آموزش مجازی عباسی و بادله است که برای تعیین اعتبار آن از روایی متخصصان استفاده شده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که برنامه شاد در 35 بند از مجموع 45 بند ابزار مورد استفاده، مطابق با استانداردهای آموزش مجازی طراحی شده است. پیشنهاد شده است برنامه شاد در جهت مطابقت با استانداردهای آموزش الکترونیکی تغییر یابد. نتایج این پژوهش می تواند در بازنگری برنامه شاد مورد استفاده قرار گیرد.
آموزش تاریخ با استفاده از هنرهای نمایشی
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ در همه کشورهای دنیا بدون درنظرگرفتن سطح پیشرفت مادی و معنوی، چالش برانگیز بوده و باتوجه به تغییر پرشتاب نسل ها ضرورت تغییر روش ها الزامی است. درس تاریخ، محتوای کتاب های درسی از مدرسه تا دانشگاه، روش های تدریس، استفاده از ابزارها و امکانات کمک آموزشی، چگونگی ایجاد انگیزش در دانش آموزان و دانشجویان، تفاوت نگاه معلم و استاد به موضوعات تاریخ با نگاه حاکمیت، به روزرسانی اطلاعات معلمان و اساتید تاریخ، پرسش های مهم ذهنی دانش آموزان و دانشجویان و عموم مردم در حیطه تاریخ، و ده ها مسئله ریزودرشت دیگر که چالش آموزش تاریخ را بسیار عمیق می کند و این امر در کشورهای چون ایران، بسیار پیچیده و دشوارتر می گردد. هدف مقاله حاضر، بیان چالش ها و مشکلات آموزش تاریخ نیست؛ بلکه بیان چگونگی انتقال و آموزش تاریخ به مخاطب به فرض کاهش یا رفع چالش هاست. اصولاً هدف از آموزش تاریخ، انتقال یک پیام به روش درست به مخاطب است که آموزش را عمیق و دائمی سازد. سؤال اصلی این است که چه روشی یا روش هایی می تواند نسل جدید که با فنّاوری های نوین آشناست، جذب کند. نگارنده باتوجه به تجربه در امر بازیگری و کارگردانی نمایش و همین طور آموزش تاریخ به عنوان یک معلم دانشگاه، روش هنرهای نمایشی تلفیقی تعزیه و سبک برشتی (روایی) را مؤثر و مفید یافته است. روش تحقیق مقاله توصیفی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و تجربه نگارنده هست.
Effectiveness of blended learning on students' academic motivation in multi-grade classes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Multi-grade classes are one of the realities of our educational system. Academic motivation is known as a challenge for educational systems in developing countries. According to the rapid advances in science and technology, the utilization of blended learning seems to solve this challenge. This study aimed to investigate the effectiveness of blended learning on students' academic motivation in multi-grade classes. The study was quasi-experimental with a pre-test-post-test design with the control group. The statistical population was all students of primary multi-grade classes in Ghaen (n=2200 with 160 classes). The statistical sample was 28 multi-grade students selected using the two-stage cluster sampling method. Also, to collect data, Harter's academic motivation questionnaire was used with Cronbach's alpha of 0.92. The SPSS application and covariance test used to analyze the data. The results showed that academic motivation scores in the experimental group were more than the control group (p≤0.05, f (25.1) = 4.23). According to ETA squares, the blended approach explains 37% of the variance of academic motivation post-test scores (p<0.05, ŋ2=37%). According to the findings and the challenges of teaching in multi-grade classes, this method is not just one option but seems to be the best solution for resolving multi-grade problems.
ارائه الگوی جاری برنامه درسی با نشاط در دوره ابتدایی: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
184 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری نشاط در برنامه های درسی مقطع ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در نشاط در برنامه های درسی دوره آموزش ابتدایی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته چهارده نفر از معلمان، پنج نفر از مدیران مدارس، هشت نفر از اولیا دانش آموزان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی بیست و یک مفهوم محوری و هشت مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل غفلت از نشاط در برنامه های درسی و تربیتی مدارس به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علّی (ضعف مدیریتی مدارس، ضعف در فرهنگ آموزشی مدارس، ضعف در روابط اجتماعی دانش آموزان)، عوامل زمینه ای (عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل آموزشی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(عوامل شخصیتی و فردی، جذابیت محتوایی کتب درسی، توجه به تفاوت های فردی و ارزشیابی کیفی)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های فردی، چالش های فرهنگی و چالش های مدرسه ای)، راهبردها (تعاملات و ارتباطات دانش آموزان، صمیمی سازی فضای کلاسی توسط معلمان، توجه به روش های فعال تدریس، پویاسازی فضای فیزیکی) و پیامد (افزایش افسردگی و سرخوردگی تحصیلی) سازمان یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به زمینه های فرهنگی- اجتماعی، سازمانی و آموزشی در تلفیق نشاط در برنامه های درسی مورد نیاز است.
بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی در بستر فناوری بر تقویت روحیه ی کارآفرینانه ی دانش آموزان (مورد مطالعه: دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
67 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی در بستر فناوری بر تقویت روحیه کارآفرینانه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شبه تجربی با دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر را 60 دانش آموز 12 ساله پایه ششم ابتدایی در شهر کرج تشکیل می دهند. ابزار پژوهش براساس طرح درس کار و فناوری پایه ششم بود که به مدت یک ماه ارائه شد. ابزار اندازه گیری نیز پرسشنامه استاندارد روحیه کارآفرینی بهرام زاده و همکاران (1388) بود. در این مطالعه به منظور تعیین روایی از روش محتوایی و پایایی از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری و نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که آموزش کارآفرینی در بستر فناوری بر تقویت خلاقیت، انگیزه پیشرفت، عزت نفس، منبع نظارت، ریسک پذیری و آینده نگری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
اعتباریابی نسخه کوتاه مقیاس نظم بخشی انگیزشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل روان سنجی نسخه کوتاه مقیاس نظم بخشی انگیزشی در بین دانشجویان انجام شد. در پژوهش همبستگی حاضر، 300 دانشجو (160 زن و 140 مرد) که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند به نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه هدف پیشرفت، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی، مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی و نسخه کوتاه مقیاس نظم بخشی انگیزشی پاسخ دادند. نتایج روش آماری تحلیل عاملی تاییدی از ساختار دو عاملی مقیاس شامل نظم بخشی انگیرشی و قدرت اراده، به طور تجربی، حمایت کرد. نتایج مربوط به همبستگی بین وجوه نظم بخشی انگیزشی با هدف های پیشرفت، باورهای خودکارآمدی و خودناتوان سازی تحصیلی، شواهدی در دفاع از روایی همگرا این مقیاس فراهم آورد. ضرایب همسانی درونی زیرمقیاس های نظم بخشی انگیرشی و قدرت اراده به ترتیب برابر با 85/0 و 82/0 به دست آمد. در این پژوهش، نتایج مربوط به وارسی مشخصه های فنی نسخه کوتاه مقیاس نظم بخشی انگیزشی با تدارک شواهدی درباره روایی سازه و رابطه آن با دیگر سازه ها و ملاک های مفهومی منتخب، نشان داد که این مقیاس برای سنجش نظم بخشی انگیزشی یادگیرندگان، ابزاری روا و پایاست.