فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله آشناسازی مدیران مدارس به مثابه راهبران پروژه های تغییر با چگونگی مدیریت تغییرات و برنامه ها و فعالیت های جدید در مدرسه است. در این راستا مراحل اعمال تغییر سازمانی، موانع پیش روی تغییرات، مقاومت افراد (نیروی انسانی) در مقابل تغییرات، انواع مقاومت، ریشه های مخالفت معلمان (کارکنان) با تغییرات، گروه تغییر و نقش مدیریت و رهبری مدرسه در پروژه تغییر تبیین شده است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
27 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی) انجام شده است. مبانی نظری پژوهش با استفاده از رهیافت جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی و با تأکید بر نظریه های تئوری محرومیت نسبی تدرابرت گر، مانهایم، زیمل، وبر، بروس کوئن و مک لوهان تدوین شده است. این پژوهش مطالعه ای مقطعی و از نوع توصیفی بود. مطالعه حاضر در سال 1398 و در میان 580 نفر از نوجوانان 18-13 سال استان خراسان جنوبی که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 در دو سطح توصیفی و تحلیلی انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی بوده است. نتایج نشان داد که میانگین شاخصهای تفاوت نسلی فرزندان 91/1 درصد، گروه همسالان 86/6 درصد و احساس محرومیت نسبی با 86/4 درصد بیش از سایر متغیرهای مستقل است. به ترتیب متغیرهای کنترل فرزندان(73/2 درصد)، میزان استفاده از رسانه ها(73/1 درصد)، سبک زندگی والدین(72/1 درصد) و مصرف گرایی فرزندان در ردیفهای بعدی قرار دارند. میانگین انتظارات فرزندان از والدین نیز 59/1 درصد است. رابطه میان متغیرهای تفاوت نسلی فرزندان با والدین، مصرف گرایی فرزندان، سبک زندگی والدین، گروه همسالان و میزان استفاده از رسانه ها با انتظارات فرزندان از والدین معنادار و مثبت بود و رابطه ای معنا دار و معکوس میان متغیرهای احساس محرومیت نسبی در فرزندان و کنترل فرزندان از سوی والدین با انتظارات فرزندان از والدین وجود داشت.
اثربخشی درمان مبتنی بر فیلیال تراپی همراه با بازی های رایانه ای بر اختلال استرس پس از سانحه در کودکان 10-8 سال زلزله دیده استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
49 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف اثر بخشی درمان فیلیال تراپی به همراه بازی های رایانه ای برکاهش میزان علائم اختلال استرس پس از در کودکان -١٠ ٨ سال زلزله ١ سانحه ٢ دیده استان کرمانشاه بود. فیلیالتراپی نوعی روش بازی درمانی خانواده محور است که از بازی به عنوان وسیله ای برای کمک به والدین و کودکان استفاده میکند تا بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند، روی مشکلات شان کار و روابط شان را قوی تر کنند (اوکانور١٩٩٧،). روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان دارای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله و ساکن مناطق مختلف زلزله زده استان کرمانشاه، درنیمه اول سال ١٣٩٧ بودند. از میان آنها ٢٤ نفر که دارای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه بودند، به روش نمونه گیری دردسترس وارد پژوهش شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل، اختصاص یافتند. گروه آزمایش، ٨ جلسه فیلیالتراپی همراه با بازی های رایانه ای دریافت کردند؛ در حالی که افراد گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه چک لیست اختلال استرس پس از سانحه بود (ودرز، هومن، هوسکا و کین ١٩٩٤؛ گودرزی، ١٣٨٢). یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، درمان فیلیالتراپی به همراه بازی های رایانه ای درکاهش شدت علائم اختلال استرس پس از سانحه در کودکان مذکور، در تمامی ابعاد به طور معنی داری مؤثر بوده است (٠/٠٥>P). نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر، میتوان نتیجه گرفت فیلیالتراپی به همراه بازیهای رایانهای به مثابه یک روش درمانی کمکی و اثربخش برای کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه در این کودکان میباشد. با وجود این، تعمیم این تاثیر به پژوهش های بیشتری نیاز دارد.
چالش های کارآموزی در ایران؛ پیوند مسیر به ریزوم (مطالعه موردی: رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی چالش هایی که کارآموزان در طی فرایند کارآموزی با آن مواجه هستند، انجام شده است. کارآموزی، از جمله برنامه های کاربردی دانشگاه ها برای ایجاد ارتباط با بخش های خدماتی و اقتصادی جامعه شناخته می شود. دانشگاه ها از طریق این برنامه ها سعی در ارتقاء مهارت هایی دارند که موردنیاز محیط کار است. چنین دیدگاهی به کارآموزی، تفکری بنیادگرایانه را نشان می دهد که در آن کارآموزی نه فرصتی برای ساخت دانش، بلکه ابزاری برای کسب وظایف و مهارت های مشخص محسوب می شود. این مقاله با یک تحلیل پساکیفی، و رویکردی پساساختارگرایانه، به شناسایی ساختارها، الگوهای ذهنی و گفتمان هایی پرداخته است که مانع از انجام کارآموزی شده اند. گفتمان هایی که نه تنها اعضای سازمان را تحت سلطه خود درآورده است، بلکه فرصت دستیابی به یادگیری و ساخت دانش را از کارآموزان ربوده است. به این منظور، در پژوهش حاضر، با 12 نفر از کارآموزان رشته ی آموزش و بهسازی منابع انسانی و 29 نفر از مدیران و کارکنان سازمان های دولتی و خصوصی در تهران گفتگو شده است. نتایج نشان داد، آنچه در دوره های کارآموزی اجرا می شود، لزوما منطبق با ابعاد رسمی و اهداف ترسیم شده آن نیست، تاملی انتقادی نشان می دهد که در پشت این تصویر نمایشی، برنامه درسی پنهانی وجود دارد که ما را با آنچه در فرایند کارآموزی رخ می دهد، مواجه می سازد. امیدواریم شناخت این الگوهای ذهنی و گفتمان های غالب به اعضای سازمانهای ایرانی و کارآموزان این رشته کمک کند تا از سیطره ی این گفتمان ها رها شوند تا فرصتی برای کارآموزان فراهم کند که فرایند کارآموزی را نه در یک مسیر خطی و بنیادگرایانه بلکه در رویکردی ریزوماتیک برای ساخت دانش پیش ببرند.
طراحی الگوی شایستگی های استدلال تاریخی دانشجویان رشته تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
324 - 303
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ نقش بسزایی در انتقال نگرش ها، ارزش ها و رفتارهای اجتماعی مطلوب ایفا می کند. از این رو، هدف اصلی از انجام این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی های استدلال تاریخی دانشجویان رشته تاریخ بوده است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. تیم فراترکیب متشکل از سه نفر متخصص برنامه ریزی درسی و یک نفر مسلط به روش پژوهش فراترکیب بود. 16 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج مدل مشتمل بر چهار مضمون پایه آگاهی تاریخی، آگاهی از مفاهیم و راهبردهای فراتاریخی، تفکر تاریخی و مهارت های تاریخی بود. اعتبارپذیری داده ها با استفاده از تکنیک های انتقال پذیری و هم سوسازی داده ها و اعتمادپذیری به داده ها نیز با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش گران تائید شد. به طور کلی یافته های این مقاله نشان داد که شایستگی های استدلال تاریخی به دانشجویان کمک می کند تا بر پایه شواهد، مدارک و منابع مستدل، معتبر، قابل اتکا و دست اول اقدام به تفسیر و تحلیل رخدادهای تاریخی نمایند. ضمن اینکه با این مهارت می توانند با ارزش گذاری منابع، در عمل دچار خطا نیز نشوند.
طراحی و اعتباریابی الگوی سواد دیجیتال برای معلمان استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
49 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی و اعتباریابی الگوی سواد دیجیتال برای معلمان استان خراسان جنوبی بود. روش پژوهش، ترکیبی بود و از طرح اکتشافی در دو مرحله کیفی و کمی استفاده شد. در مرحله کیفی با استفاده از روش داده بنیاد و بر مبنای نمونه گیری هدفمند، به مصاحبه با 22 نفر از متخصصان، دبیران و آموزگاران پرداخته شد و ویژگی های مدل در قالب الگوی پارادیمی و بر اساس نظریه داده بنیاد استخراج شد. در مرحله کمّی پرسشنامه استخراجی، بر اساس نمونه گیری خوشه ای و بر مبنای جدول مورگان در بین 375 نفر از دبیران و آموزگاران استان توزیع شد. داده های کمّی در دو بخش 1) آمار توصیفی و 2) آمار استنباطی (تحلیل عاملی تأییدی) تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه مؤلفه های مدل در سطح 05/0 معنا دار و از برازش کافی نیز برخوردارند. یافته ها نشان داد که نیازهای فردی و جمعی زندگی باعث می شود که معلمان به توسعه سواد دیجیتال خود گرایش پیدا کنند. محور اصلی این گرایش انگیزه های شغلی و سازمانی است. ازجمله عوامل مداخله گر می توان به زمان کم آموزش، محتوای حجیم و سطح سواد معلمان اشاره کرد. تجهیزات مربوط به مدرسه و سازمان می تواند شرایط محیطی لازم برای رشد سواد دیجیتال را فراهم کند. با استفاده از راهبردهای یادگیرنده محور و گروه محور معلمان می توانند به رشد سواد دیجیتال خود کمک کنند، رشد حرفه ای معلمان، رشد همه جانبه شاگردان و ایجاد مدرسه نوآور ازجمله پیامدهای شکل گیری سواد دیجیتال است.
پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی براساس الکسی تایمیا و سبک های دلبستگی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به علاقه گسترده دانش آموزان به شبکه های اجتماعی و پیامدهای مثبت و منفی آن، بررسی عوامل روانشناختی مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با هدف پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی براساس الکسی تایمیا و سبک های دلبستگی در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای خودگزارش دهی شامل پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (خواجه احمدی و همکاران، 1395)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (هازن و شاور، 1987) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با SPSS نسخه 26 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با الکسی تایمیا و مؤلفه های آن رابطه مثبت و معنادار بوده است الکسی تایمیا (682/0=R و 009/0=P). همچنین بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با هر یک از سبک های دلبستگی به ترتیب دلبستگی ایمن منفی و معنادار (601/0-=R و 007/0=P)، و دلبستگی ناایمن اجتنابی (524/0=R و 008/0=P) و دوسوگرا نیز مثبت و معنادار بود (472/0=R و 015/0=P). تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان نیز نشان داد که 31 درصد واریانس اعتیاد به فضای مجازی براساس متغیرهای پیش بین قابل تبیین بوده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان به منظور کاهش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی، با شناسایی عوامل مرتبط با این نوع از آسیب، الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری طراحی و تدوین نمود.
تضمین کیفیت یادگیری مجازی: استانداردسازی محتوای یادگیری بر اساس اصول آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
7 - 26
حوزههای تخصصی:
محتوا بعد اصلی در هر برنامه درسی است. در حوزه یادگیری الکترونیکی نیز به علت وجود ابزارها و فناوری های متنوع تولید محتوا، هنوز چارچوب و دستورالعمل جامعی بر اساس علم آموزش وجود ندارد تا به کمک آن به تولید یا انتخاب محتوای متناسب با اهداف یادگیری پرداخت. هدف پژوهش حاضر تدوین استانداردهای آموزشی و شاخص های آن ها بوده است تا بر این اساس بتوان برای هر نوع هدف آموزشی، با به کارگیری فناوری مناسب، محتوای مناسب و مؤثر را انتخاب یا طراحی کرد. رویکرد پژوهش کیفی است و از راهبرد طرح پدیدارشناسی بهره گرفته شده است. جامعه موردپژوهش کلیه مدرسان مراکز یادگیری الکترونیکی دانشگاهی هستند که تعداد 12 نفر از آن ها بر اساس طرح نمونه گیری گلوله برفی، به شکل هدفمند، تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است. تحلیل داده ها و تعیین مقوله ها و استانداردها با فن کدگذاری کوربین و اشتراوس و با استفاده از نرم افزار ماکس کیودا انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش به تدوین دو استاندارد آموزشی و 21 شاخص ضروری بر اساس طبقه بندی بلوم – اندرسون، برای طراحی یا انتخاب محتوای مؤثر و مناسب در حوزه یادگیری الکترونیکی انجامید. نتایج پژوهش می تواند طراحان و فناوران آموزشی را در طراحی محیط های یادگیری و مدیران و ارزیابان برنامه های یادگیری الکترونیک را در ارزیابی از محیط های یادگیری الکترونیکی کمک کند.
مدلسازی ارتقاء کیفیت مدرسه پژوهنده، سازه ای نوین در چشم انداز مدیریت آموزشی (مطالعه آمیخته در مدارس متوسطه استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
132 - 156
حوزههای تخصصی:
Background and Objective: The aim of this study was providing a model for upgrading the quality of research-oriented school in the perspective of educational mamagement in secondary schools of Hamedan province.research methodology: The purpose of research was applied, implementation method was mixed, method of the qualitative part was sequential exploratory, the participants were 19 education specialists, that were selected with a targeted non-random method. Data collection was done by triangulation method: Theoretical literature, semi-structured interview, and questionnaire. Validity was calculated with Lincoln and Goba's four criteria. Reliability was calculated with Kendall's tie coefficient (p<0.01) and Analysed with maxqda. The quantitative method was descriptive-survey and sample was 305 employees (principals, assistants, and teachers) of schools in Hamedan province 2022, who were selected by a random-stratified method. The data collection tool was ROSQ (research oriented school questionnaire). Construct validity and reliability were significant (with the methods of internal similarity and Split off). Data were analyzed with AMOS & SYSTATE.Findings: The Results showed that the research oriented school has 3 dimensions (human resources- general atmosphere of school- rules and instructions) and 26 effective factors (providing student needs, teacher creativity, satisfying student curiosity, student creativity, student accuracy, professional teaching method, student thinking, researcher teacher, teacher's accuracy, practical content by the teacher, parents' thinking, parents' accuracy, quality based school, process oriented, research-based evaluation, critical thinking in school, team work in school, problem-oriented, thinking oriented, targeted incentive system, science production, empiricism, scientific decision-making, researcher assistant, research indicators, research-oriented discourse).Conclusion: in order to qualitatively and quantitatively improve the position of research in the school, 5 components of teachers, students, parents, rules and regulations, and the general atmosphere of school should be considered by the education systems.
نقش واسطه ای خوش بینی تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و تاب آوری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
115 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خوش بینی تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و تاب آوری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مشهد بود.روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری موردپژوهش کلیه دانش آموزان دختر ناحیه هفت شهر مشهد در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که بر اساس پیشنهاد کلاین 250 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسش نامه تاب آوری Connor-Davidson (2003)، ذهن آگاهی Baer و همکاران (2006)، خوش بینی تحصیلی Tschannen-Moran و همکاران (2013) و برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان از معدل نمرات دروس مختلف آنان استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و از روش های آمار استنباطی نظیر آزمون های همبستگی و معادلات ساختاری با تحلیل مسیر استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش دارد و خوش بینی تحصیلی نقش واسطه ای را در ارتباط بین ذهن آگاهی با تاب آوری و عملکرد تحصیلی دارد. همچنین ذهن آگاهی با خوش بینی تحصیلی رابطه مستقیم دارد. خوش بینی تحصیلی با تاب آوری و عملکرد تحصیلی نیز اثر مستقیم و معناداری داشت.نتیجه گیری: بر طبق نتایج می توان گفت خوش بینی در دانش آموزان نقش تسهیل کننده را در بهبود تاب آوری و عملکرد تحصیلی دارد. ذهن آگاهی از طریق خوش بینی در بهبود و ارتقای تاب آوری و عملکرد تحصیلی مؤثر است.
مطالعه نظام مند پژوهش های مداخله ای هنری و نقش آن بر بهبود مشکلات کودکان طیف اتیسم در سال های 1380 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
77 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: با افزایش مبتلایان به اختلال اتیسم انواع مداخلات جهت بهبود شرایط این افراد روبه فزونی است. مطالعه نظا ممند حاضر با هدف مطالعه مداخلات هنری با تمرکز بر اختلالات طیف اتیسم است. روش: بررسی مقالات مربوط به سالهای ١٣٨٠ تا ١٤٠٠ در مجلات داخلی و خارجی، رساله ها، پایاننامهه ا و کتاب های تالیفی داخلی است و در نهایت شانزده پژوهش با توجه به مدل «کُت» تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات هنری مرتبط با افراد طیف اتیسم مداخله ای حمایتی- تسکینی، شامل: موسیقی، حرکات ریتمیک، نمایش، نقاشی و سفال است. بیشترین درصد پژوهش ها به موسیقی درمانی و کمترین به سفال درمانی تعلق دارد. این کودکان در اوایل دوره قادر به استفاده صحیح از ابزارهای هنری و بیان احساسات نبودند و در پایان، این مهم محقق میشود. درمانگر نقش تسهیل کننده و یاریگر دارد. اهداف مداخلات هنری، به عنوان بستر و زمینه درمان، در تمامی پژوهش ها همراستا با نتایج در دو حوزه اصلی: بهبود مهارت های ارتباطی - اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری کلیشه ای، محدود و تکراری است. نتیجه گیری: با توجه به شواهد توصیفی محدود در شرح ویژگی های شرکت کنندگان، درمانگران و فضای انجام کار، تحقیقات مبسوط روند انجام مداخلات هنری با افراد طیف اتیسم توصیه میشود.
بررسی ارتباط خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکارآمدی دارای تاثیرات انگیزشی چشمگیری می باشد. افراد دارای خودکارآمدی بالا، سازگاری بهتری داشته و در فعالیت هایی شرکت خواهند کرد که عملکرد و قابلیت های آنها را تسریع می بخشد. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل استان خوزستان بود. روش ها: این مطالعه توصیفی همبستگی در سال 1400 بر روی 225 نفر از دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل به روش نمونه گیری طبقه ای انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی CASES)) و اشتیاق تحصیلی Fredriks به صورت خودگزارشی جمع آوری گردید. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار 19spss و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج میانگین نمره خودکارآمدی (05/105) و اشتیاق تحصیلی(28/46) دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل بالاتر از حد متوسط بوده و بین خودکارآمدی با ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری اشتیاق تحصیلی در تمام سال های تحصیلی بجز سال چهارم ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت(05/0> P). نتایج به تفکیک شهرستان نشان داد که بیشترین خودکارآمدی به ترتیب مربوط به دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی آبادان، شوشتر، اهواز، بهبهان و دزفول است. همچنین بیشترین اشتیاق تحصیلی مربوط به دانشجویان دزفول، اهواز، شوشتر، آبادان و بهبهان می باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نمره خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل بالاتر از حد متوسط می باشد، جهت ارتقاء هرچه بیشتر خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی، برنامه ریزی های کاربردی توسط مسئولین ذیربط با هدف تقویت مهارت های خودکارآمدی و رفع عوامل منجر به کاهش اشتیاق تحصیلی پیشنهاد می گردد.
اثر بخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در دانش آموزان دارای اختلال اختصاصی یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات یادگیری از جمله مشکلات خواندن یکی از بحث های مهمی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی بسیار تأثیرگذار است از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر بخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی دارای اختلال اختصاصی همراه با نقص در خواندن بود. روش ها: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه می باشد و شامل دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری اختصاصی دختر پایه چهارم بودند. حجم نمونه برابر با 30 نفر در دو گروه بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها سه پرسشنامه (عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) استفاده شد. آزمون مورد استفاده در این پژوهش، آزمون تحلیل کوواریانس ترکیبی یا اندازه های مکرر (GLMRM) بود. پروتکل مورد استفاده برنامه بازی درمانی شناختی بود که شامل تمرین ها و بازی های تکمیلی برای افزایش مهارت خواندن، درک مطلب، ضعف های حافظه دیداری و شنیداری، دقت و توجه و عادت کودکان به مطالعه که به مدت 18 جلسه 45 دقیقه ای در 9 هفته متوالی به صورت حضوری اجرا گردید. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه بازی درمانی شناختی موجب افزایش و بهبود عملکرد خواندن، کاهش مشکلات مربوط به خواندن و بهبود تحمل ناپذیری بلاتکلیفی می گردد. بنابراین به کارگیری آموزش بازی درمانی به مربیان، معلمان و درمانگران حوزه تعلیم و تربیت در مراکز اختلال یادگیری و آموزشی و بالینی بهره گیرند پیشنهاد می شود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد روش بازی درمانی در افزایش عملکرد خواندن، کاهش مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی کارآمد است.
بررسی استراتژی های موثر آموزش بازاریابی در جذب دانش آموزان در مدارس غیر انتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
79 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه تمام شرکت ها به دنبال توسعه محصولات و خدمات خود هستند و این امر بدون داشتن استراتژی موثر بازاریابی مناسب اتفاق نمی افتد. در حال حاضر بسیاری از مدارس با مشکلاتی از قبیل کاهش دانش آموزان مواجه هستند. این مشکل در مدارس غیردولتی به مراتب می تواند آثار زیانبار تری را به دنبال داشته باشد. در این پژوهش به دنبال یافتن الگوی استراتژی های مناسب بازاریابی برای مدارس غیرانتفاعی در جذب دانش آموزان هستیم. این پژوهش به لحاظ ماهیت از دسته پژوهش های کیفی و به لحاظ هدف از دسته پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش با انجام مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حوزه پژوهش که به روش گلوله برفی صورت گرفت و تا اشباع نظری نظری مصاحبه ها ادامه پیدا کردند. یافته های حاصل از مصاحبه 5 تم اصلی آرایش فیزیکی، ماموریت های مالی، سرچشمه انسانی، مراوده اثربخش و فعالیت های ترفیعی-ترجیحی را شامل می شوند. مدیران مدارس می توانند با استفاده از یافته های این پژوهش شرایط بازاریابی و جذب دانش آموزان را بهبود بخشیده و اعتماد خانواده های دانش آموزان را به خود جلب کنند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان عسلویه
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
210 - 225
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: برای جلوگیری از مشکلات تحصیلی و روانی-هیجانی در دانش آموزان، شناسایی عوامل مرتبط و اقدامات آموزشی-درمانی امری حیاتی تلقی می گردد. لذا این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان مقطع ابتدایی اجرا شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی شهرستان عسلویه در سال تحصیلی 1403- 1402 بود، که تعداد 30 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در دو گروه مساوی (آزمایش، 15 نفر و کنترل، 15 نفر) گمارش شدند. برای گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی، از پرسشنامه خودکارآمدی (موریس، 2001) و پرسشنامه مسئولیت پذیری (لوئیس، 2001) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی و آنالیز کوواریانس با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش نمره کل خودکارآمدی(515/89=F، 000/0=P و 547/0=η) و افزایش نمره کل مسئولیت پذیری(737/77=F، 000/0=P و 479/0=η) و هر یک از مؤلفه های آن ها در افراد گروه آزمایش شده است، اما در میانگین نمرات این مؤلفه ها در افراد گروه کنترل طی مراحل مختلف سنجش، تغییر معناداری از نظر آماری مشاهده نشد.نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی، روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی می توانند از این رویکرد درمانی به منظور توانمندسازی روانشناختی و کاهش آسیب در دانش آموزان استفاده کنند.
طراحی و تبیین مدل تاثیر صلاحیت حرفه ای و پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی (مطالعه موردی: معلمان ابتدایی شهرستان خوی)
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیق حاضر، در راستای طراحی و تبیین مدل تاثیر صلاحیت حرفه ای و پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی در میان معلمان ابتدایی شهرستان خوی انجام گردید.
روش شناسی پژوهش: حجم جامعه آماری را کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 1324 نفر (825 نفر زن و 499 نفر مرد) تشکیل دادند. حجم نمونه، مطابق با جدول کرجسی و مورگان، 302 نفر برآورد گردید که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب به عمل آمد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پذیرش تغییرات برنامه درسی ساعدپناه(1394)، انعطاف پذیری دنیس و وندروال(۲۰۱۰)، سرمایه روانشناختی توسط لوتانز (۲۰۰۷) و صلاحیت حرفه ای معلمان عبداللهی و همکاران(1393) استفاده گردیده شد، پایایی پرسشنامه های مذکور از طریق ضریب آلفای کرونباخ بالای7/0 بدست آمد. با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده ها از تحلیل از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار pls استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشانگر این بود که مدل تاثیر صلاحیت حرفه ای و پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی در میان معلمان ابتدایی شهرستان خوی از برازش مطلوبی برخوردار است، به علاوه، نتایج نشانگر این بود که صلاحیت حرفه ای بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی در میان معلمان ابتدایی شهرستان خوی تاثیر مثبت و معنی داری دارد، همچنین نتایج نشان داد که تاثیر پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی مثبت و معنی دار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه تأکید دارد که بهبود صلاحیت حرفه ای و تشویق به پذیرش تغییرات می تواند به توسعه مهارت های روان شناختی معلمان و ارتقای کیفیت آموزش بیانجامد.
شناسایی باورهای دانش آموزان پایه ششم درباره حل مسئله ریاضی با استفاده از استعاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: عملکرد ریاضی دانش آموزان و باورهای ریاضی آن ها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. در فرایند یاددهی- یادگیری ریاضی، باورهای دانش آموزان در حال شکل گیری است. همچنین، زمانی که دانش آموزان، با مسائل چالش برانگیزتر مواجه می شوند، باورهای آن ها دستخوش تغییراتی می گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی باورهای دانش آموزان پایه ششم ابتدایی درباره حل مسئله ریاضی بر اساس استعاره ها است. روش ها : این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه آماری، دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه 2 شهرکرد است که بر اساس نمونه گیری تصادفی- خوشه ای، 30 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ای شامل دو مسئله و در انتهای هریک از مسئله ها، پرسشی دررابطه با دیدگاه دانش آموزان قرار داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده گردید. ابتدا، استعاره های دانش آموزان درباره مسئله 1 در 7 مقوله و درباره مسئله 2 در 4 مقوله دسته بندی شدند که نشانگر باورهای مثبت، خنثی یا منفی بودند. یافته ها: از جمله این مقوله ها، «قانونمند»، «سودمند» و «آزاردهنده» بود و بیانگر آن است که برخی، حل مسائل ریاضی را نیازمند قوانین و الگوریتم ها می دانند و برخی معتقدند که این مسائل در زندگی کاربرد دارند و عده ای نیز، آن ها را رنج آور و آزاردهنده توصیف کردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد 7/56 درصد درباره مسئله 1 و 3/43 درصد درباره مسئله 2، باورهای مثبت یا خنثی دارند. همچنین، 2/52 درصد از افرادی که در حل مسئله1 و 3/33 درصد از افرادی که در حل مسئله2 پاسخ درست داده اند، استعاره های مثبتی ارائه کرده اند و 7/85 درصد از دانش آموزانی که برای مسئله1 و 1/21 درصد از دانش آموزانی که برای مسئله2، پاسخ نادرست بیان نموده اند یا بدون پاسخ رها کرده اند، استعاره های منفی ذکر نموده اند.
تبیین مدل مفهومی توسعه دانش موضوعی-تربیتی (PCK) برای نومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
93 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تبیین مدل مفهومی توسعه دانش موضوعی-تربیتی در میان نومعلمان است. روش تحقیق، سنتزپژوهی موضوعی مطالعات علمی- پژوهشی مرتبط با موضوع پژوهش حاضر است که از ۶ پایگاه داده اصلی دانشگاهی در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ گرفته شده است. بر اساس معیارهای ورود، ۴۲ مطالعه تأیید و وارد پروسه سنتزپژوهی شدند. برای افزایش اعتبار تحقیق مواردی از جمله: ارزیابی کننده برای کدگذاری مجدد داده ها، توصیف دقیق مراحل تحقیق و شاخص هایی مشخص و قابل دفاع برای انتخاب مطالعات ورودی مورد استفاده قرار گرفت. براساس یافته ها، دو وجه از PCK آشکار شد: وجه آکادمیک که یک سازه بیرونی است و وجه PCK کلاس درس که یک سازه درونی است؛ هر دو وجه، از ضرورت های آموزش نومعلمان جهت توسعه حرفه ای شناخته شد، که مانند دو روی یک سکه باید به آنها اهمیت داده شود؛ در نهایت مدل مفهومی توسعه PCK نومعلمان ارائه و مؤلفه ها و وجوه آن تبیین شد.
برساخت اجتماعی دیدگاه معلمان و دانش آموزان به آموزش مطلوب درس مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
77 - 108
حوزههای تخصصی:
به کارگیری شیوه های مطلوب آموزش یکی از راه های رسیدن به اهداف آموزشی، موفقیت تحصیلی و فراگیری بهتر دروس است. درس مطالعات اجتماعی به عنوان یکی از درس های کاربردی و مهم دوره آموزش عمومی است که آموزش مطلوب آن می تواند اثرات پایداری در رشد افراد جامعه و جامعه پذیری بهتر آنان داشته باشد. به همین دلیل هدف انجام پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های آموزش مطلوب درس مطالعات اجتماعی از دیدگاه معلمان این درس و دانش آموزان با رویکرد کیفی و نظریه زمینه ای است. اطلاعات موردنیاز با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با گروه های هدف در شهر نجف آباد در سال تحصیلی 1402-1401 گردآوری و طی سه فرآیند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفهوم پردازی و تجزیه تحلیل شد. با توجه به یافته های پژوهش پنج مقوله اصلی تحت عنوان "کیفیت مندی، بهبودبخشی ساختاری، روزآمدی معلم، تعالی بخشی تدریس و زیست هنجارمند" احصا شد که همه در مقوله هسته "راهبرد چندجانبه نگری تدریس" تجمیع شدند. نتایج نشان داد که الگوی مطلوب تدریس درس مطالعات، الگویی است که به همه جوانب تدریس اعم از فردی، محیطی و آموزشی توجه کند با این رویه یادگیری و بازدهی کلاس نیز افزایش خواهد یافت. درنتیجه لزوم توجه سیاست گذاران حوزه مربوطه به امر تدریس و فراهم سازی بسترهای مربوطه لازم و ضروری به نظر می رسد
مطالعه تطبیقی منشورهای منتخب اخلاق حرفه ای معماری در ایران و کشورهای غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
1 - 28
حوزههای تخصصی:
اخلاق و منشورهای اخلاقی تأثیر مستقیم بر کیفیت معماری دارد. هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی منشورهای منتخب اخلاق حرفه ای معماری در ایران و غرب جهت بهبود و ارتقای منشورهای اخلاقی معماری در ایران است. این پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی است و برای نیل به هدف پژوهش، ابتدا اصول اخلاق حرفه ای با تکیه بر مبانی نظری و پیشینه استخراج شده است. سپس با رویکرد قیاسی به تحلیل محتوای منشورهای اخلاقی معماری در پنج منشور اخلاق معماری در غرب و دو منشور اخلاق معماری در ایران اقدام شده است. مقایسه دو منشور اخلاقی در ایران با پنج منشور اخلاق مورد مطالعه، نشان می دهد که از لحاظ فراوانی مؤلفه های اخلاقی منشور اخلاقی مهندسی ساختمان نسبت به منشور اخلاقی جامعه مهندسان مشاور، با منشورهای غربی مشابهت بیشتری دارد. محتوای بسیاری از مؤلفه های اخلاقی در این منشورها یکسان و هم مفهوم است و در برخی موارد بر اساس زمینه و مسائل غیر اخلاقی موجود در معماری و حوزه ساخت و ساز کشور موردنظر، دارای برخی اصول اخلاقی منحصربه فرد هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که منشورهای اخلاقی بیشتر در راستای تأمین منافع خود حرفه تدوین شده اند. بازنگری منشورهای اخلاقی معماری باید علاوه بر تأمین منافع حرفه معماری و معماران، به ارزش ها و کرامت انسانی توجه ویژه داشته باشد.