مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اختلال خواندن
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی در چهار عامل سازمان دهی، برنامه ریزی، حافظه فعال و بازداری پاسخ بر بهبود عملکرد خواندن و ریاضیات دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه پرداخته شده است. روش: با توجه به ماهیت موضوع از روش نیمه تجربی و طرحهای بلوکی تصادفی ساده با پیش آزمون - پس آزمون و مرحله پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم دبستان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات شهر اصفهان به تعداد 209 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 90 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل تصادفی قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون از آزمونهای حافظه فعال کورنولدی و آزمون عصب شناختی کولیج برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی و از آزمونهای ریاضیات کی - مت و آزمون تشخیص سطح خواندن به ترتیب برای اندازه گیری عملکرد ریاضیات و خواندن استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی و برای هر کارکرد در هر بلوک ده ساعت آموزش اعمال شد. تمرکز اصلی آموزش بر فعالیتهایی بود که موجب تحریک و تقویت پیوندهای عصب شناختی کودک می شد. پس از آموزش، پس آزمون و بیست و پنج روز بعد مرحله پیگیری به اجرا درآمد. از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین کارکردهای اجرایی در دو گروه دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار آماری وجود دارد . همچنین تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود عملکرد خواندن و عملکرد ریاضیات به لحاظ آماری معنادار است (p<0.01). نتیجه گیری: آموزش و توجه به تقویت کارکردهای اجرایی به مثابه کارکردهایی با زیربنای عصب شناختی می تواند به صورت رویکردی نوین در درمان اختلالهای یادگیری ویژه، مطرح شود.
مقایسه مهارت های واج شناختی در دو زیرگروه ادراکی و زبانی اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: چنین به نظر می رسد که در یک طبقه بندی نسبتا معتبر می توان علاوه بر برجسته ساختن مبانی نوروسایکولوژیک کودکان دارای اختلال خواندن، آنها را بر اساس صحت خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی تقسیم کرد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه پردازش مهارت های واج شناختی در این دو زیر گروه است.
روش: در یک پژوهش توصیفی - پس رویدادی، بر اساس تحلیل آماری عملکرد آموزشی گروه نمونه، 50 دانش آموز، واجد ملاک های تشخیصی مشکلات خواندن بودند که برای آزمون فرضیه های تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل آزمون خواندن، آزمون مهارت واج شناختی و مقیاس پیشرونده هوش (ریون) بود. داده ها با استفاده از آزمون غیر پارامتریک ارزشیابی شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در برخی از مهارت های واج شناختی (سرعت نامیدن اعداد، سیالی کلمات هم پیش حرف، تعویض صدا و سرعت خواندن) میان رتبه های دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که گروه بندی کودکان مبتلا به اختلال خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی، دارای اعتبار باشد و هر یک از این دو زیر گروه دارای خاستگاه های نوروسایکولوژیکی متفاوتی باشند. کودکان گروه ادراکی در مقایسه با گروه زبانی در دستیابی به ساختار اشکال حروف، واج ها، ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات واج شناختی از حافظه بلندمدت، کاربرد واج ها و گفتار توانمندتر هستند.
تاثیر آموزش کارکرد های اجرایی بر عملکرد ریاضیات و خواندن دانش آموزان دبستانی با ناتوانیهای یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی در چهار عامل سازمان دهی، برنامه ریزی، حافظه فعال و بازداری پاسخ بر بهبود عملکرد خواندن و ریاضیات دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه پرداخته شده است.
روش: با توجه به ماهیت موضوع از روش نیمه تجربی و طرحهای بلوکی تصادفی ساده با پیش آزمون- پس آزمون و مرحله پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم دبستان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات شهر اصفهان به تعداد 209 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 90 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل تصادفی قرار گرفتند.در مرحله پیش آزمون از آزمونهای حافظه فعال کورنولدی و آزمون عصب شناختی کولیج برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی و از آزمونهای ریاضیات کی- مت و آزمون تشخیص سطح خواندن به ترتیب برای اندازه گیری عملکرد ریاضیات و خواندن استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی و برای هر کارکرد در هر بلوک ده ساعت آموزش اعمال شد. تمرکز اصلی آموزش بر فعالیتهایی بود که موجب تحریک و تقویت پیوندهای عصب شناختی کودک می شد. پس از آموزش ، پس آزمون و بیست و پنج روز بعد مرحله پیگیری به اجرا درآمد. از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر برای آزمون فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین کارکردهای اجرایی در دو گروه دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار آماری وجود دارد . همچنین تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود عملکرد خواندن و عملکرد ریاضیات به لحاظ آماری معنادار است (p < .01) .
نتیجه گیری: آموزش و توجه به تقویت کارکردهای اجرایی به مثابه کارکردهایی با زیربنای عصب شناختی می تواند به صورت رویکردی نوین در درمان اختلالهای یادگیری ویژه، مطرح شود.
نکته های کاربردی برای آموزش دانش آموزان با اختلال یادگیری (اختلال در خواندن، نوشتن و دیکته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معمولاً اختلال یادگیری با پیشرفت ضعیف در مهارت های تحصیلی همراه است، بخش عمد ه ای از دانش آموزان با اختلال یادگیری از نظر تحصیلی عقب تر از دانش آموزان هم سن خود هستند. تقریباً یک سوم آنها یک کلاس مردود شده اند. از سوی دیگر، مشکلات تحصیلی یکی از نشانه های هشدار دهنده افت تحصیلی است. از این رو، با شناخت دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و اقدامات مناسب برای کمک به این دانش آموزان می توان از بروز مشکلات تحصیلی متعدد از جمله مشکلات خواندن، نوشتن و دیکته در دوران تحصیل و پس از آن پیشگیری نمود. با توجه به این که خواندن و نوشتن در دنیای امروزی یک نیاز حیاتی است و فردی که در این دو مهارت اساسی مشکل داشته باشد، در وضع بسیار نامطلوبی قرار می گیرد، پس در آموزش دانش آموزان با اختلال خواندن و نوشتن، نیاز است از روش های آموزشی مناسبی استفاده شود. این مقاله به معرفی اختلال یادگیری در خواندن، نوشتن و دیکته می پردازد، همچنین راهبرد های آموزشی و راهکارهای درمانی مفیدی را در این زمینه ارایه می کند.
در آمدی بر طراحی بازی های آموزشی- رایانه ای با رویکرد زبان شناختی درحیطه اختلالات ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جایگاه بازی های رایانه ای با رویکرد زبان شناختی درهوشمندسازی مدارس برای دانش آموزان اختلالات ویژه یادگیری با تمرکز بر اختلال خواندن می باشد. مولفان می کوشند با اتخاذ رویکردی مبتنی بر پژوهش و توسعه و با استفاده از تجارب آموزشی و توان بخشی خود و همکاران، ضمن احراز ضرورت تولید و به کارگیری نرم افزارهای کاربردی در هوشمند سازی مدارس برای دانش آموزان دارای اختلالات ویژه خواندن و با تبیین جایگاه نرم افزارها و بازی آموزشی - رایانه ای تخصصی در مسیر ارایه خدمات و مداخلات تخصصی در حیطه اختلالات یادگیری در مدارس هوشمند، مسیر طراحی و کاربردسازی نرم افزار بازی های رایانه ای مبتنی بر رویکرد زبان شناسی را تشریح نموده و چالش ها و راهکارهای تلفیق آموزش و توا ن بخشی اختلالات خواندن با بازی های رایانه ای هدفمند و تخصصی را مورد بحث و واکاوی قرار می دهند. هوشمندسازی مدارس و استفاده از نرم افزارهای کاربردی در سطح مدارس جهت گیری نوینی است که در سال های اخیر از دغدغه های اصلی متولیان نظام تعلیم وتربیت ایران وبسیاری از کشورهای دیگر محسوب می شود.در این میان تجهیز مدارس به نرم افزارهای توان بخشی و آموزشی سودمند برای دانش آموزان دارای نیازهای ویژه چالش مضاعفی است که نیازمند تعامل متخصصان آموزش و توان بخشی با متخصصان علوم رایانه و رسانه های نوین آموزشی است. از میان کودکان دارای نیازهای ویژه ،دانش آموزان دارای اختلالات ویژه یادگیری ، گروه قابل توجهی هستند که در مدارس عادی در حال تحصیل می باشند و ارایه خدمات توان بخشی و آموزش ویژه همواره آنها را با محدودیت ها و آسیب هایی مواجه ساخته است از جمله آن که برنامه های ترمیمی و جبرانی آن ها نیازمند فعالیت های تخصصی بین رشته ای و نیازمند صرف هزینه ، اختصاص معلم تخصصی و خروج مکرر از کلاس درس است. این در حالی است که در مسیر هوشمند سازی مدارس، به کارگیری فن آوری های نوین رایانه ای می تواند ضمن به حداقل رساندن این آسیب ها و محدودیت ها، کارایی و ضریب بهبودی اختلالات را نیز افزایش دهد. شایان ذکر است بازی های آموزشی رایانه ای و نرم افزارهای کاربردی که براساس نظریات نوین آسیب شناسی اختلالات یادگیری طراحی می شوند، قادرند مشکلات واج شناختی و صرف ونحو و درک مطلب و سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری را تحریک نموده و غنی سازند و در نتیجه به عنوان یک بسته کمک آموزشی در بستر مدرسه، دشواری و حجم فعالیت مربی آموزش ویژه و معلم مدارس عادی را می کاهد و فرصت تکرار و تمرین و مهارت ورزی را در بستر بازی و سرگرمی برای دانش آموز دارای اختلال یادگیری فراهم آورند.
اثربخشی برنامه های تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواندن یکی از مهارت های اساسی است که ما را در دریافت و درک اطلاعات و مفاهیم جدید یاری می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن انجام شد. نوع مطالعه حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان پایه دوم و سوم ابتدایی دارای اختلال خواندن بود که از مراکز اختلال های یادگیری شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 92-91 انتخاب، و به صورت همتا در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شده اند. برنامه تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری در طول ۱٠جلسه یک ساعته به گروه آزمایش آموزش داده شد. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک متغییره و چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد استفاده از برنامه های تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود نمره عملکرد خواندن و مؤلفه های خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک کلمات، حذف آواها، و آزمون نشانه های حرف در دانش-آموزان مؤثر است در حالی که اثر این برنامه ها بر مؤلفه های درک متن، خواندن ناکلمات و شبه کلمات، و آزمون نشانه های مقوله، معنی دار نبود. بنابراین استفاده از این رویکرد در درمان افراد مبتلا به اختلال خواندن در کنار سایر روش های درمانی پیشنهاد می گردد.
اثربخشی برنامه تلفیقی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر مهارت های روان خوانی، درک مطلب و حافظه کاری در دانش آموزان دختر با مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزش تلفیقیِ (آموزش مستقیم و آگاهی واجی) در مقایسه با روش واج شناسی و آموزش مستقیم بر افزایش مهارت خواندن و حافظه کاری در دانش آموزان دختر با مشکلات خواندن پایه اول دبستان صورت گرفت. پژوهش با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه اول دبستان شهر تهران بود. نمونه شامل 60 دانش آموز با ضعف خواندن (15 نفر در هر گروه) بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند و در مداخله ای 13 جلسه ای (هر جلسه 80 دقیقه ) بر اساس برنامه تدوین شده آموزش دیدند. ابزارهای اندازه گیری شامل آزمون ریون رنگی، آزمون تشخیصی خواندن، حافظه ی کاری وکسلر و ماتریس های ریون بود. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته تحلیل شدند. بر مبنای آنچه به دست آمده می توان گفت اگرچه گروه آموزش مستقیم نسبت به گروه آگاهی واجی در درک مطلب و حافظه ی کاری و گروه آگاهی واجی در مهارت آگاهی واجی پیشرفت بیشتری داشتند؛ اما گروه آموزش تلفیقی در واج شناسی و حافظه مستقیم پیشرفت بیشتری نسبت به دو گروه دیگر داشتند که به دلیل ترکیب یک روش آگاهی واجی همزمان با روش رفتاری آموزش مستقیم بود. بنابراین روش آموزش تلفیقی با توجه به اثرگذاری و اجرای آسان می تواند جایگزین مناسبی برای روش های مرسوم آموزش باشد.
مقایسه مشکلات هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال های یادگیری خواندن و ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خاص علاوه بر مشکلات تحصیلی دارای مشکلات هیجانی- اجتماعی نیز هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه مشکلات هیجانی ، ارتباط با همسالان، و رفتار مطلوب اجتماعی در دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خاص (اختلال خواندن و اختلال ریاضی) و دانش آموزان بهنجار صورت گرفت . روش:طرح پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 95-1394 بود که برای انتخاب نمونه با مراجعه به مرکز اختلال های یادگیری شهرستان تبریز، 50 دانش آموز مبتلا به اختلال خواندن، 50 دانش آموز مبتلا به اختلال در ریاضی، و 50 نفر از میان دانش آموزان بهنجار نیز به روش در دسترس به عنوان گروه گواه انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانمندی و مشکلات (گودمن، 1997) بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کمترین تفاوت معنادار استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشکلات هیجانی، مشکل در برقراری ارتباط با همسالان، و رفتار مطلوب اجتماعی در ترکیب گروه های موردمطالعه تفاوت معناداری دارند (0/001 p< ) به طوری که دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خواندن و ریاضی در مقایسه با دانش آموزان بهنجار از مشکلات هیجانی- اجتماعی بیشتری برخوردارند (0/001 p< ). نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد مشکلات یادگیری مانند اختلال های خواندن و ریاضی باعث ایجاد مشکلات دیگری نظیر مشکلات هیجانی و مشکل در تعاملات اجتماعی نیز می شود.
اثربخشی نوروتراپی بر اختلالات یادگیری خواندن و نوشتن دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعال
حوزه های تخصصی:
هدف: در این تحقیق تأثیر نوروتراپی بر اختلالات یادگیری خواندن و نوشتن دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعال بررسی شد. روش : پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی وطرح تحقیق شامل پیش آزمون - پس آزمون با یک گروه بود. نمونه تحقیق شامل 5 نفر از دانش آموزان اختلال نارسایی توجه بیش فعال بود که در مقطع دبستان مشغول به تحصیل بودند. ابزارهای بکار رفته در تحقیق شامل تست کانرز والدین که شامل فرم کوتاه 27سوالی و تست ریون کودکان و تست خواندن و املاء بود . تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تی زوجی) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام گرفت و داده های الکتروانسفالوگرافی جهت تحلیل به نرم افزار نوروگاید وارد و تفاصل امواج به دست آمد. یافته ها: یافته ها نشان داد نوروتراپی بر کاهش نشانه با توجه به سطح معنی داری آزمون t زوجی ( P<0/003 ) از 05/0 کمتر است از این رو می توان گفت بعد از اجرای نوروتراپی میزان نارسایی توجه دانش آموزان به طور معنی داری کاهش یافته است. همچنین سطح معناداری آزمون t زوجی آزمون هوش( P<0/005 ) کوچکتر از 05 / 0 است می توان گفت بعد از اجرای نوروتراپی میزان تفاوت بین متغیر هوش کودکان نارسایی توجه / بیش فعال در پیش آزمون - پس آزمون دارای تفاوت معنادار می باشد. آزمون t زوجی آزمون خواندن (000/0 P= ) از 05/0 کمتر است از این رو می توان گفت بعد از اجرای نوروتراپی میزان بهره خواندن دانش آموزان به طور معنی داری افزایش یافته است. آزمون t زوجی آزمون املاء (001/0 P= ) از 05/0 کمتر است از این رو می توان گفت بعد از اجرای نوروتراپی میزان توانایی املاء دانش آموزان به طور معنی داری افزایش یافته است. نتیجه گیری : با توجه به نتایج تحقیق، نوروتراپی برای افزایش ظرفیت های ذهنی و هوشی کاهش مشکلات خواندن و املاء دانش آموزان نارسایی توجه / بیش فعال و کاهش نشانه ها و علائم این اختلال مناسب است.
مقایسه ی مشکلات هیجانی، بیش فعالی و سلوک در دانش آموزان مبتلا به خاص و دانش آموزان عادی اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم مهر ۱۳۹۷ شماره ۷ (پیاپی ۲۸)
231-244
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه ی مشکلات هیجانی، بیش فعالی و سلوک در دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص (خواندن و ریاضی) و دانش آموزان عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای و نمونه مورد مطالعه 150 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان تبریز بود که از این بین 50 دانش آموز مبتلا به اختلال خواندن و 50 دانش آموز مبتلا به اختلال ریاضی با مراجعه به مراکز اختلالات یادگیری این شهرستان به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه اختلال خواندن و اختلال ریاضی گمارده شدند. سپس 50 دانش آموز عادی نیز به عنوان گروه گواه انتخاب شد. در نهایت پرسشنامه توانمندی و مشکلات بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و تحلیل واریانس تک متغیره ( ANOVA ) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات هیجانی، بیش فعالی و اختلال سلوک در ترکیب گروه های مورد مطالعه تفاوت معنادار دارند و این تفاوت به سود دانش آموزان عادی است. به طوری که مشکلات هیجانی در دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی و بیش فعالی و اختلال سلوک در دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن بیشتر از سایر گروه ها دیده می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت شاید یکی از علت های زیربنایی اختلالات یادگیری، مشکلاتی نظیر مشکلات هیجانی،بیش فعالی ویا مشکلات رفتاری نظیر اختلال سلوک باشد که بر یادگیری این دانش آموزان تاثیر می گذارد
رویکرد آدلر - درایکورس به اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که از دیرباز تا کنون مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته، اختلال یادگیری است، اصطلاح اختلال یادگیری را اولین بار ساموئل کرک در سال 1963 برای توصیف گروهی از کودکان که در تحول زبان، گفتار، خواندن و مهارت های ارتباطی دچار اختلال بودند، پیشنهاد کرد و علت این اختلال ها را آسیب مغزی و بدکارکردی مغز می دانست. در رویکرد آدلر-درایکورس بسیاری از وضعیت های منتسب به اختلال یادگیری، مشکل یادگیری نامیده می شود که ناشی از عوامل گوناگونی مانند کمبود دلگرمی، مشکل آموزش مناسب، نداشتن احساس تعلق، ضعف در احساس قابلیت، خودپنداره ضعیف، عدم همکاری و سبک زندگی نامناسب ایجاد می شود. مقاله حاضر به بررسی هر یک از این عوامل بر مشکلات یادگیری می پردازد. بدین منظور مقاله های مرتبط با رویکرد آدلر -درایکورس به مشکلات خواندن در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، اریک، پابمد و موتور جستجوی گوگل با استفاده از واژه های کلیدی اختلال خواندن و روان شناسی فردی و واژه های مرتبط جستجو و بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بهبود احساس تعلق، دلگرمی، احساس قابلیت، به حساب آمدن، خودپنداره و سبک زندگی دانش آموزانِ با مشکل خواندن می تواند به پیشرفت خواندن در این دانش آموزان کمک کند.
مؤلفه های زبان شناختی در ناتوانی های یادگیری با تمرکز بر اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: رایج ترین و مهم ترین اختلال یادگیری، اختلال خواندن است. خواندن زیربنای همه انواع یادگیری است و کودکانی که در خواندن ضعیف هستند، گروهی بسیار آسیب پذیر در یادگیری دروس مختلف در تمامی سال های تحصیلی و پس از آن هستند که این امر موجب می شود در تحصیل پیشرفت ناچیزی داشته باشند. نتیجه گیری: خواندن یکی از نظام های زبان و زیرمجموعه توانایی های زبانی است و مشکلات زبان شناختی هسته اصلی این اختلال را تشکیل می دهد، لذا ضروری است که درمانگران این حوزه، به منظور طراحی برنامه های مداخله ای مؤثر، فعالیت هایی را مدنظر قرار دهند که ضمن ایجاد فرصت برای تمرین و یادگیری فعال در زمینه خواندن، مؤلفه های زبان شناختی خواندن را نیز تحریک و تقویت نمایند.
فراتحلیل نقش جنسیت و سن آزمودنی ها بر اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی اختلال های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج پژوهش های مختلف و دستیابی به یک نتیجه ی کلی در خصوص اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلال های یادگیری و نیز تعیین نقش جنسیت و سن آزمودنی ها در میزان اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلالات یادگیری؛ با استفاده از روش فراتحلیل به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی مطالعات انجام شده و دسترس در خصوص اثربخشی مداخلات آموزشی، درمانی و روان شناختی بر انواع اختلال های یادگیری(اعم از نارساخوانی، نارسانویسی و اختلال ریاضی) بود که پس از اعمال ملاک های ورود و خروج در مجموع 128 پژوهش به عنوان نمونه انتخاب گردید. از این مطالعات تعداد 623 اندازه اثر استخراج گردید و با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد ، اندازه اثر ترکیبی اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلال های یادگیری در هر دو مدل ثابت و تصادفی معنادار میباشد (001/0P≤) و بر اساس ملاک های تفسیری مقداری بزرگ ارزیابی گردید. همچنین نتایج فرارگرسیون و آزمون تی مستقل نشان داد تاثیر سن و جنسیت به عنوان متغیرهای تعدیل کننده معنادار نمی باشد (001/0P≥). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد مداخلات آموزشی ودرمانی که در مطالعات اولیه پژوهش حاضر به کار گرفته شده است از اثربخشی بسیار مناسبی برخوردار بوده اند و متغیرهای جنسیت و سن آزمودنی تاثیری بر میزان اثربخشی مداخلات ندارد.
اثربخشی مداخله بازی های فعال بر حافظه کاری دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
149 - 162
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال خواندن یکی از انواع رایج اختلال یادگیری است که به نقص در اکتساب مهارت خواندن اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی مداخله بازی های فعال برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال خواندن بود. روش:این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 30 کودک 7 تا 9 ساله با اختلال خواندن در شهرستان اهواز به صورت نمونه گیری در دسترس در این تحقیق شرکت کردند. در مرحله پیش آزمون از تمام شرکت کنندگان آزمون حافظه کاری گرفته شد و سپس شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 6 هفته و هر هفته 2 جلسه تحت مداخله برنامه بازی های فعال قرار گرفت. هدف اصلی این برنامه به کارگیری عضلات مختلف بالاتنه و پایین تنه برای انجام فعالیت هایی هوازی مختلف بود. پس از اتمام جلسات تمرینی، پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که یک دوره مداخله با رویکرد بازی های فعال می تواند موجب بهبود مؤلفه های حافظه کاری ارقام پیشرونده (001/0=p)، ارقام پسرونده(001/0=p)، حافظه منطقی (005/0Pنتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت که یک دوره بازی ها فعال می تواند باعث بهبود حافظه کاری در کودکان با اختلال خواندن شود. بنابراین به مربیان و معلمان و افرادی که با کودکان با اختلال خواندن سر وکار دارند. پیشنهاد می شود که بازی های فعال را در مداخلات تمرینی خود مدنظر داشته باشند و از آن استفاده نمایند.
نقش حافظه فعال در اختلال یادگیری: با تمرکز بر اختلال خواندن و مرور پژوهش هایی در این حیطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
101-112
حوزه های تخصصی:
خواندن مهم ترین و پیچیده ترین فعالیت آموزشی کودکان در سال های آغازین مدرسه است و زیربنای همه انواع یادگیری است. اختلال خواندن شایع ترین نوع اختلال یادگیری است. نقص و اختلاف چشمگیر حافظه فعال در افراد مبتلا به اختلال خواندن در پژوهش های مختلف به اثبات رسیده است. حافظه فعال یکی از فرایندهای شناختی مهم است که زیربنای تفکر و یادگیری می باشد و نقشی حساس در یادگیری خواندن و ریاضیات کودکان ایفا می کند. تحقیقات در مورد کودکان با اختلال یادگیری نشان می دهد که نقایص در حافظه فعال مرتبط با ناتوانی های خواندن، نوشتن و ریاضیات است. لذا به منظور طراحی مداخلات اثربخش برای این گروه از کودکان، در کنار فعالیت های متمرکز بر مهارت های خواندن، فراهم نمودن فرصت هایی برای تقویت حافظه فعال نیز ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تما می دانش آموزان سال سوم ابتدایی مدارس اختلالات یادگیری شهر مشهد، که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش 32 نفر (دو گروه 16 نفره) را تشکیل می داد که با توجه به وجود 10 مرکز ناتوانی یادگیری در سطح مشهد به روش نمونه گیری تصادفی منظم از روی لیست دانش آموزان مراکز اختلال یادگیری پایه های سوم ابتدایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق آزمون عملکرد خواندن نما (کر می ومرادی، 1384) به دست آمد. مداخله آموزشی شامل 10 جلسه بود که در خانواده های دانش آموزان با ناتوانی یادگیری در آغاز هر هفته تمرینات متناسب نرم افزار را از مربی دریافت می کردند و در طول هفته با فرزند خود کار می کردند. نتایج به دست آمده نشان داد آموزش مبتنی بر نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن تاثیر معنادار دارد (05/0>P). بنابراین می توان گفت محتوای نرم افزار در کنار آموزش هایی که به خانواده ها برای استفاده آن در خانه داده شده بود توانسته روند بهبود مشکلات و ناتوانی های خواندن دانش آموزان با ناتوانی خواندن را تسریع بخشد.
مقایسه اثربخشی دو روش آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو روش آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل تمامی دانش آموزان دبستانی با اختلال خواندن بودند که در بهار 96 به مراکز مشاوره اداره آموزش و پرورش شهر تهران مراجعه کرده بودند. سپس این دانش آموزان در سه گروه 15 نفری (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) به طور تصادفی جایگزین شدند و برنامه مداخله ای آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری بر روی گروه های آزمایش در طی 10 جلسه اجرا شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و در دسترس انجام گرفت و جهت سنجش مشکلات خواندن نیز از مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر برای کودکان ویرایش سوم و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) استفاده شد. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری هر دو در سطح (01/0 ˂ p )، در کاهش مشکلات خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خواندن موثر بوده اند. اما میزان اثربخشی روش تمرینات حافظه کاری در مقایسه با روش مهارتهای تنظیم هیجانی بیشتر بوده و این تفاوت از نظر آماری معنادار بوده است. هر دو شیوه آموزشی و مداخله ای در رفع مشکلات خواندن دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری خواندن اثربخش و سودمند هستند.
مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی (توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن مقطع ابتدایی شهر اردبیل در نیمه اول سال تحصیلی 1397-1398 بودند که تعداد 45 نفر از جامعه آماری بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. یک گروه آزمایش 8 جلسه یک ساعته آموزش داوسون-گویئر و یک گروه 10 جلسه 60 تا 75 دقیقه ای برنامه آموزش راهبردهای شناختی دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی (BRIEF) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزارآماری SPSS20 صورت گرفت. یافته ها نشان داد هر دو برنامه مداخله ای تأثیر معناداری بر بهبود توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن دارد (p <0.01). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشلان داد که تفاوت بین گروه مداخله در هر سه متغیر توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری، معنادار نمی باشد(P>0.05). نتایج حاصله تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای به عنوان بخشی از درمان برای دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن ارائه می دهد.
مقایسه کارکردهای اجرایی، انگیزش تحصیلی و رضایت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن و دانش آموزان عادی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی، انگیزش تحصیلی و رضایت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن و دانش آموزان عادی انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علّی مقایسه ای است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دارای اختلال خواندن مقطع ابتدایی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز مبتلا به اختلال خواندن بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و برحسب تعداد و ویژگی های دموگرافیک (سن، جنس، پایه تحصیلی) با گروه دانش آموزان عادی، همتا سازی شدند. جهت گرداوری اطلاعات از مقیاس استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر، آزمون فراخنای حروف – ارقام، آزمون مربع های دنباله دار تولز پیرون، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین و مقیاس چند بعدی رضایت از زندگی دانش آموزان استفاده گردید. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون T مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، میانگین انگیزش تحصیلی و رضایت تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن به طور معناداری پایین تراز دانش آموزان عادی است (01/0> p) همچنین میانگین نمرات مولفه های کارکردهای اجرایی از جمله حافظه فعال، توجه و انعطاف پذیری ذهنی در دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن به طور معناداری پایین تر از دانش آموزان عادی است (01/0> p) .
بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان در بستر تکالیف شناختی رایانه یار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : ناتوانایی های یﺎدﮔیﺮی، ازجمله اﺧﺘﻼل های ﺷایع و ﺷﺎیﺪ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺮاﻧﮕیﺰﺗﺮیﻦ حیطه های آموزش وپرورش هر کشوری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکالیف شناختی رایانه یار بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان انجام شد. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کودکان 7 تا 9 ساله مبتلابه نارساخوانی شهر مشهد بودند که با استفاده از ابزارهای تشخیصی (ملاک های DSM - V و آزمون خواندن) انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت آموزش تکالیف شناختی رایانه یار قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. همه آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به وسیله آزمون های مداد کاغذی (آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) و عملکردی (آزمون برج هانوی، تکلیف برو/ نرو، خرده آزمون تشابهات و خرده آزمون فراخنای ارقام) ارزیابی شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که گروه آزمایش (10 n= ) در مقایسه با گروه گواه (10 n= ) در مرحله پس آزمون نمرات بالاتری در خواندن (001/ 0 p< )؛ فراخنای ارقام مستقیم (01/ 0 P= )، فراخنای ارقام معکوس (03/ 0 P= ) ، تشابهات (01/ 0 p< ) و نمرات پایین تری در حرکت (01/ 0 P= )، زمان (001/ 0 P= )، خطای ارائه (001/ 0 P= )، خطای حذف (001/ 0 P= ) و زمان واکنش (001/ 0 P= ) داشتند. نتیجه گیری : تکالیف شناختی رایانه یار تأثیر مثبتی بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان دارای اختلال خواندن دارند.