فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
367 - 386
حوزههای تخصصی:
واقعیت افزوده یکی از فناوری های کاربردی نوین در حوزه آموزش است که با شبیه سازی دنیای واقعی بصورت پویانمایی، اجسام مجازی، تصاویر سه بعدی، صدا و ... امکان تعامل کاربر را با مفاد درسی ممکن می سازد. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده تعاملی بر آموزش زیست شناسی است. ﭘﮋوﻫﺶ به روش نیمه آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﺑﺎ طرح ﭘﯿﺶ -ﭘﺲ آزﻣﻮن و آزمون سنجش یادداری ﺑرای ﮔﺮوه های گواه و آزمایش انجام شده است. از جامعه آماری پژوهش (دانش آموزان دختر پایه یازدهم تجربی شهرستان پاکدشت)، نمونه ای شامل 30 دانش آموز مدرسه فرزانگان انتخاب و بطور تصادفی به گروه های گواه و آزمایش تقسیم شدند. گروه گواه به صورت سنتی و گروه آزمایش با استفاده از فناوری مذکور آموزش دیدند. پرسشنامه های پژوهش شامل سبک های یادگیری کلب و محقق ساخته ارزیابی یادگیری و یادداری است. برای تعیین توفیق دانش آموزان در دستیابی به اهداف، از پیش آزمون، پس آزمون و آزمون سنجش میزان یادداری استفاده شد. در گروهای گواه و آزمایش اختلاف پیش و پس آزمون معنادار بوده و بیشتر بودن میانگین گروه آزمایش، نشان دهنده یادگیری بهتر است؛ اما معنادار نبودن اختلاف بین پس آزمون- یادداری نشان دهنده یادداری مطالب در هر دو گروه می باشد. همچنین افت کمتر نمره در گروه آزمایش، تثبیت آموخته ها را تأیید می کند. تحلیل پرسشنامه سبک های یادگیری نیز نشان دهنده اثر بخشی روش آموزشی است. نتایج پرسشنامه محقق ساخته، استقبال دانش آموزان از این روش را نشان داد. بنابراین کاربرد این فناوری به عنوان مکمل کتاب های درسی می تواند در رفع محدودیت های آموزش سنتی و تسهیل فرآیند آموزش مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر بااختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: اختلال نارساخوانی که به عنوان اختلال خواندن نیز شناخته می شود، نوعی اختلال یادگیری است که فرد با وجود هوش عادی در خواندن مشکل دارد. هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری تعداد ۲۴ دانش آموز با اختلال نارساخوانی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و همگی به روش نمونه گیری تصادفی در قالب 2 گروه آزمایشی ) ۱۲ نفر ( و گواه ) ۱۲ نفر ( جای داده شدند. گروه آزمایشی به مدت ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت آموزش هوش موفق قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز ) 2004( و پرسشنامه حسین چاری و دهقانی زاده ) 1391 ( بود. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تقویت تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارساخوانی اثربخش است ) ۰۱ / .)p>۰ بحث و نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می شود که از آموزش مبتنی بر هوش موفق در جهت بهبود و تقویت متغیرهای تحصیلی چون: تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با اختلال نارساخوانی استفاده شود.
طراحی و اجرای تکنیک تئاتر نمایشی و تأثیر آن بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش خلاقانه باعث درک عمیق تر مفاهیم، تفکر انتقادی و تقویت انگیزه یادگیری در دانش آموزان می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اجرای تکنیک تئاتر نمایشی و تأثیر آن بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی، انجام شد. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل، بر روی 40 دانش آموز پسر مشغول به تحصیل در پایه دوم ابتدایی شهرستان جویبار، در سال تحصیلی 1403-1402 انجام شد؛ این دانش آموزان به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه 20 نفره قرار گرفتند و با استفاده از پرسشنامه خودکنترلی تانگی و همکاران و پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک به عنوان ابزار اندازه گیری، میانگین و انحراف معیار به عنوان شاخص های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس برای تعمیم نتایج، انجام شد. پایایی آن به روش همسانی درونی بر روی دو نمونه آماری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 83/0 و 85/0 به دست آمد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده برای این پرسشنامه در پژوهش حاضر، 88/0، است که نمایانگر پایایی مطلوب آن است. یافته ها: استفاده از تکنیک تئاتر نمایشی در آموزش درس علوم پایه دوم، تأثیر مثبت معناداری بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارد. این تأثیر در مورد سازگاری تحصیلی (90%) بیشتر از خودکنترلی (31%) بود. نتیجه گیری: تئاتر نمایشی، روشی مؤثر برای ارتقای مهارت های خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پایه دوم، در درس علوم است؛ بنابراین، توصیه می شود معلمان در صورت امکان از تکنیک تئاتر نمایشی در کلاس های درس علوم استفاده کنند تا یادگیری دانش آموزان را پایدارتر و لذت بخش تر سازند.
بازخوانی رابطه نظر و عمل بر مبنای دیدگاه های شواب و آرنت به منظور ارائه الگوی تربیت معلم فکور عمل ورز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
265 - 279
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: چکیده حوزه تعلیم و تربیت همواره با چالش ها و تصمیم گیری هایی در خصوص تناسب با موقعیت مواجه است. در دوران معاصر، برنامه درسی و تعلیم و تربیت توجه برخی از متفکران را به خود جلب کرده و آن ها بر روی ارتباط میان عمل و نظر تمرکز کرده اند. گفتگو در حوزه های مختلف علوم انسانی می تواند به غنای ادبیات این زمینه بیافزاید. مقاله حاضر از دیدگاه هانا آرنت در زمینه اندیشه سیاسی و جوزف شواب در زمینه تعلیم و تربیت، بر روی تحقیق در زمینه پردازش ارتباط نظر و عمل تمرکز دارد.روش ها : این تحقیق از رویکرد تحلیل فلسفی کومبز و دنیلز برای پاسخ به سوالات پژوهش استفاده کرده است. یافته ها: تحقیق حاضر نشان می دهد که با وجود تفاوت در مبانی مفهومی آرنت و شواب، تمایز مفهومی در زمینه نظر و عمل به صورت عام و خصوصی در حوزه تعلیم و تربیت و برنامه درسی وجود دارد. آن ها این تمایز را موجب ناکارآمدی یا بیگانگی از زندگی یا جامعه می دانند. نتیجه گیری: در رویکرد شواب، راه حل ها برای مواجهه با این تفاوت از طریق دیالکتیک نظر و عمل با استفاده از مفهوم پرواز پیشنهاد شده است. اما در دیدگاه آرنت، تمرکز بر تمایز تفکر از عمل به منظور بهبود عملکرد آن و نادیده گرفتن عمل نهایی مورد تأکید قرار گرفته و اصطلاح پرواز به عنوان نشانه ای از اشتراک حداقلی در این دو دیدگاه معرفی می شود.
فراتحلیل مطالعات رابطه بین سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
51 - 66
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج مطالعات انجام شده پیرامون رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان در ایران با تکنیک فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی مقالات چاپ شده در مجلات علمی داخل ایران پیرامون رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۱۰ مورد مشتمل بر ۳۲۳۳ آزمودنی به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات فرم کدگذاری فراتحلیل بود. داده های به دست آمده از تحقیقات منتخب با استفاده از نرم افزار CMA3 (نرم افزار جامع فراتحلیل) تحلیل شدند. فراتحلیل مطالعات منتخب نشان داد که میانگین اندازه اثر رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در مدل اثرات ثابت (۰/۵۹۸) و در مدل اثرات تصادفی (۰/۶۳۳) می باشد که بر اساس نظام تفسیری کوهن بالاتر از حد متوسط و قوی ارزیابی می شود. همچنین از میان ابعاد سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی با اندازه اثر (۰/۵۱۱)، بیشترین سهم و خوش بینی با اندازه اثر (۰/۴۵۳)، کمترین سهم را در رابطه با بهزیستی روانشناختی دانشجویان در ایران دارد. بر اساس نتایج به دست آمده توجه به مؤلفه های سرمایه روانشناختی جهت بهبود بهزیستی روانشناختی دانشجویان ضروری به نظر می رسد.
بررسی رابطه بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان (بررسی موردی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ بررسی رابطه بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان به تعداد 1018 نفر می باشند. با توجه به جدول مورگان و بر اساس نمونه گیری طبقه ای تعداد 278 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شده-اند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش؛ پرسشنامه جو یادگیری برخط کافمن(2014)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینهاوسینگ(1993) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (۲۰۰۴) است. جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که بر این اساس ضریب پایایی پرسشنامه برای جو یادگیری برخط (87/0)، سازگاری تحصیلی (89/0) و اشتیاق تحصیلی (81/0) به دست آمده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS20 مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت در یادگیری برخط؛ معلمان به جای یک دانای کل در کلاس که به ارائه سخنرانی و خطابه مشغول است، به یک همیار، راهنما و تسهیل کننده فرایند آموزش در کنار دانش آموزان مبدل می شود و امکان می یابد که در کلاس به تحرک و تکاپو بپردازد و امکان بهتری برای تعامل فردی و گروهی با دانش آموزان پیدا کند که از این طریق سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان بیشتر می گردد.
Inside the ESP Classroom: Analyzing MBA Students' Learning Difficulties Through Teachers' Eyes(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۱, Winter ۲۰۲۴
119 - 133
حوزههای تخصصی:
English for Specific Purposes, known as the acronym 'ESP’, has been a distinct activity in the field of English Language Teaching (ELT). This study investigates the challenges Iranian MBA students face in English for Specific Purposes (ESP) programs from the perspectives of their instructors. Utilizing semi-structured interviews and classroom observations with ten ESP teachers, the research identifies five major themes: lack of relevant business background, medium of instruction issues, communication challenges (oral and listening skills), the speed of teachers' speech, and deficiencies in writing skills. Findings reveal that students with non-business backgrounds struggle with quantitative coursework, while the transition from Persian to English exacerbates difficulties, particularly for those juggling work and study. Teachers noted persistent issues with students’ English proficiency, notably in speaking and listening, which hindered class participation and comprehension. The rapid pace of lectures and poor note-taking skills further complicated students’ ability to keep up with the curriculum. To address these multifaceted challenges, the study suggests implementing remedial courses, enhancing English language support, and adjusting teaching methodologies. These tailored interventions aim to improve students' academic performance and overall learning experience in ESP programs, offering valuable insights for educational institutions striving to support MBA students better. The pedagogical implications are discussed.
بررسی تاثیر رهبری مشارکتی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
40 - 58
حوزههای تخصصی:
نوآوری، اساس توسعه و ماندگاری سیستم های اجتم اعی ب وده و دس تیابی ب ه ن وآوری، نیازمن د رفت ار نوآورانه است. در میان انواع مختلف سبک های رهبری و تصمیم گیری، تاثیر نسبی و متفاوت آنها در ایجاد رفت ار نوآوران ه، رهبری مشارکتی و تصمیم گیری استراتژیک نی ز نقش اساسی در بروز این چنین رفتارها دارد. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رهبری مشارکتی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک انجام شده است. روش تحقیق توصیفی _ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی ناحیه دو شهر کرمانشاه به تعداد 1150 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 291 نفر از معلمان جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد رهبری مشارکتی، تصمیم گیری استراتژیک و رفتار نوآورانه استفاده شد. برای تعیین پایایی و روایی پرسشنامه ها آزمون-های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که رهبری مشارکتی اثرمستقیم و معنادار بر رفتارنوآورانه ندارد(r=0/48) اما رهبری مشارکتی اثر مستقیم و معنادار بر تصمیم گیری استراتژیک دارد(r=0/73) و تصمیم گیری استراتژیک اثر مستقیم و معنادار بر رفتار نوآورانه دارد(r=0/57) و در نهایت رهبری مشارکتی با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک اثر غیر مستقیم، مثبت و معنی دار بر رفتارنوآورانه دارد.
بررسی اختلالات اعتیادی ناشنوایان و کم شنوایان: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
145 - 186
حوزههای تخصصی:
در جامعه ناشنوایان و کم شنوایان باتوجه به محدودیت های ارتباطی، احتمال ابتلا به اختلالات سلامت روان بیشتر است، این محدودیت ارتباطی و انزوا احتمال ابتلا به اختلالات اعتیادی را بیشتر می کند، همچنین منابع پژوهشی اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی بسیار محدود و کمبود آن احساس می شود؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی مرور سیستماتیک انواع اختلالات اعتیادی در جامعه کم شنوایان و ناشنوایان بود. جامعه آماری، انواع اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی که طی 11 سال اخیر (1390-1401) در منابع فارسی و 18 سال اخیر (2005-2023) در منابع انگلیسی، در قالب مقالات چاپ شده در مجلات علمی - پژوهشی انجام شد. به منظور یافتن مقالات فارسی جستجوی اینترنتی کلیدواژه های: اعتیاد و ناشنوایان، الکل و ناشنوایان، مصرف مواد و ناشنوایان، سیگار و ناشنوایان، شبکه های اجتماعی و ناشنوایان در پایگاه های داخلی: بانک اطلاعات نشریات کشور مگ ایران، سیلویکا، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، صورت گرفت. برای مقالات انگلیسی پایگاه های خارجی، ساینس دایرکت، IEEE PubMed، Springer، PsychInfo و Web of Science موردبررسی قرار گرفت. پس از بررسی مقالات 100 مقاله انگلیسی و فارسی انتخاب شد. نتایج بررسی نشان داد، بیشترین فراوانی اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی مربوط به مصرف مواد (66/41 درصد)، مصرف سیگار (25 درصد) و مصرف الکل (83/20 درصد) است. دراین بین اعتیاد به شبکه های مجازی (5/12 درصد) کمترین فراوانی به خود اختصاص داده است. باتوجه به نتایج این پژوهش ضرورت پیشگیری و آموزش فراگیر مهارت های ارتباطی برای جامعه ناشنوایان و کم شنوایان ضروری است.
نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه خوش بینی و تاب آوری با خودکارآمدی در مبتلایان به معلولیت های جسمی-حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
231 - 260
حوزههای تخصصی:
معلولیت یک پدیده جهانی است که در همه اعصار و در تمام جوامع، بوده و هست. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه خوش بینی و تاب آوری با خودکارآمدی در مبتلایان به معلولیت جسمی-حرکتی شهر مشهد بوده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی مبتلایان به معلولیت جسمی-حرکتی شهر مشهد بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 218 نفر از آنان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس انگیزش پیشرفت هلم ریچ و اسپنس (1977)، مقیاس خودکارآمدی شوارتز (1999)، مقیاس خوش بینی شی یر و کارور (1985) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تاب آوری و خوش بینی رابطه مستقیمی با خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت داشتند و نقش میانجی انگیزش پیشرفت در ارتباط بین تاب آوری با خودکارآمدی و خوش بینی با خودکارآمدی تأیید شد. همچنین خوش بینی و تاب آوری بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تأثیر مثبت و معناداری داشتند.
اثربخشی آموزش تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید بر فلسفه فراهیجانی مادران و مشکلات هیجانی رفتاری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
99 - 136
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش شیوع اختلالات هیجانی -رفتاری در فرزندان و چالش هایی که این فرزندان و خانواده های آنان را درگیر می کند، بالا بردن سطح کیفیت تعاملات خانوادگی مخصوصاً تعامل مادران با فرزندان، اهمیت پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تعامل مادر -کودک بر اساس الگوی پرسید، بر فلسفه فراهیجانی مادران و مشکلات هیجانی-رفتاری در فرزندان بود. این پژوهش، یک پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، مادران فرزندان دارای اختلالات هیجانی رفتاری در شهر اصفهان در سال 1401 بودند که 30 نفر از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب شده و 15 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر نیز به تصادف در گروه کنترل گمارش شدند. مادران گروه آزمایش، در 6 جلسه 60 دقیقه ای آموزش تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید، شرکت کردند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه، ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه فلسفه فراهیجانی ایولینی کو (۲۰۰۶) و سیاهه اختلالات رفتاری آخنباخ (2001) را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از آخرین نسخه نرم افزار SPSS(26.00) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد، مقادیر هر دو متغیر در گروه کنترل و آزمایش در مرحله پس آزمون دارای تفاوت معنادار بودند (سطح معناداری کمتر از 05/0)؛ بنابراین این مداخله بر (فلسفه فراهیجانی (568/201 =F و P=0001/0) و مشکلات هیجانی و رفتاری (588/36=F و 0001/0=P))، تأثیر مثبت و معناداری در سطح 05/0=α داشت. لذا تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید، در بهبود فلسفه فراهیجانی مادران و کاهش مشکلات هیجانی-رفتاری در نوجوانان ۱۱-۱۴ سال مؤثر است. با توجه به اهمیت عملکرد مادر در ارتباط با فرزندان، ارائه آموزش به مادران در جهت تقویت ارتباط با فرزند، در کاهش و کنترل مشکلات هیجانی و رفتاری فرزندان، می تواند مؤثر واقع شود.
اثر بخشی مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری بر مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بارشناختی دانش آموزان 12- 10 ساله دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
205 - 246
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری بر مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بارشناختی دانش آموزان 10 تا 12 ساله با اختلال ویژه یادگیری بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون به همراه دوره پیگیری 45 روزه و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 10 تا 12 ساله مبتلا به اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان لردگان بود. از طریق نمونه گیری هدفمند، 40 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 15 جلسه آموزشی، مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری (2014) را دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس فراشناخت اسپرلینگ و همکاران (2001)، حافظه فعال دانیمن و کارپینتر (1980)، پرسشنامه چندعاملی حافظه تریوریچ (2002)، بار شناختی پاس و ون موئینبوئر (1993) و مقیاس هوش وکسلر کودکان، ویرایش پنجم (2014) بود. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان دارای اختلال یادگیری که جلسات آموزشی را گذرانده اند و گروه گواه، تفاوت معنی دار وجود دارد (0/001 = P). میزان این تفاوت در متغیرهای پژوهش در مرحله پس آزمون برابر با 998/0 و در مرحله پیگیری برابر با 977/0 است؛ به عبارت دیگر، 8/99 درصد از تفاوت های فردی در متغیرهای پژوهش شامل مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بار شناختی در مرحله پس آزمون و 7/97 درصد در مرحله پیگیری مربوط به عضویت گروهی یا مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که مداخله کارکردهای اجرایی ناگلیری بر مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بارشناختی دانش آموزان 10 تا 12 ساله دارای اختلال ویژه یادگیری تأثیر معناداری داشته و اثرات آن در طول زمان باقی مانده است. ازاین رو، پیشنهاد می شود که به منظور بهبود مهارت های فراشناختی، حافظه فعال، فراحافظه و بار شناختی دانش آموزان دارای اختلال ویژه یادگیری، روانشناسان و مشاوران از مداخلات درمانی کارکردهای اجرایی ناگلیری بهره برداری نمایند.
تأثیر روش ارزشیابی همتاسنجی بر کارکردهای اجرایی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پنجم ابتدایی شهرستان پیرانشهر در درس املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر روش ارزشیابی همتاسنجی بر کارکردهای اجرایی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پنجم ابتدایی شهرستان پیرانشهر در درس املا بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل ب ود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم شهرستان پیرانشهر در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که از بین آن ها 30 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل ( هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اشتیاق تحصیلی دانش آموزان ویگا (2016) و کارکردهای اجرایی -BRIEF فرم معلم استفاده شد که ضریب پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 78/ 0 و 84/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) به کمک نرم افزار Spss نسخه 27 استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از استفاده از روش ارزشیابی همتاسنجی، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در میزان اشتیاق تحصیلی ( 52/815 F = ، 05/0≥ p ) و کارکرد اجرایی (9/159 F = ، 05/0≥ p ) وجود دارد. اندازه اثر برای اشتیاق تحصیلی 968/0 و برای کارکردهای اجرایی 856/0 به دست آمد که نشان دهنده تأثیر روش ارزشیابی همتا سنجی است. بر اساس نتایج پژوهش می توان بیان نمود که همتاسنجی باید به عنوان استراتژی مؤثر و مکمل در تدریس دروس و مهارت های مختلف، از جمله درس املا، گنجانده شود. این رویکرد با فراهم کردن فرصت های یادگیری متقابل، می تواند به شکل گیری جامعه ای یادگیرنده در کلاس های درس کمک کرده و بستری را برای یادگیری همیشگی ایجاد نماید.
ارزیابی کیفیت رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی (مطالعه موردی: دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
221 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف: رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی، که فراتر از وظایف رسمی هستند، نقش مهمی در بهبود کیفیت و عملکرد مؤسسات آموزش عالی ایفا می کنند. این رفتارها می توانند به افزایش انگیزه، بهبود روابط کاری و ارتقای سطح آموزشی کمک کنند. این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی با رویکرد آمیخته و روش اکتشافی متوالی (کیفی-کمی) انجام شد. در بخش کیفی، با 15 متخصص (به روش نمونه گیری هدفمند) مصاحبه شد و مؤلفه های رفتارهای فرانقشی شناسایی گردید. در بخش کمی، 140 مدیر و عضو هیئت علمی از سه حوزه مختلف به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های کیفی با تحلیل مضمون و داده های کمی با نرم افزار SPSS27 تحلیل شدند. یافته ها: وضعیت کلی رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان در سطح متوسط است. مؤلفه هایی مانند «ارتباط دوستانه و مؤثر با دانشجویان و دانش آموختگان» و «تقویت ارتباطات بین گروهی» در حد متوسط قرار دارند. در مقابل، مؤلفه های «ارتقای کیفیت پروژه های تحقیقاتی»، «فراهم کردن شرایط برای بهبود دانش و مهارت های دانشجویان» و «تعاملات حرفه ای و عاطفی اعضای گروه ها» به طور معناداری بالاتر از حد متوسط هستند. با این حال، مؤلفه های «ترویج ارتباط با مدیران، کارآفرینان و سازمان های مرتبط» و «حضور اجتماعی فعال» به طور معناداری پایین تر از حد متوسط و در سطح نامطلوب قرار دارند. نتیجه گیری و پیشنهادها: اگرچه در گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان تا حدودی به رفتارهای فرانقشی توجه شده است، اما تا وضعیت مطلوب فاصله وجود دارد. پیشنهاد می شود دانشگاه با برگزاری کارگاه های آموزشی، ارائه مشاوره و حمایت از فعالیت های فرانقشی، گام های مؤثری در این زمینه بردارد. نوآوری و اصالت: این پژوهش با رویکردی نوآورانه و اکتشافی، تصویری جامع از رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی ارائه می دهد. با توسعه ابزار سنجش معتبر و ارائه الگوی کاربردی، این مطالعه می تواند به بهبود کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاه های کشور کمک کند.
اثربخشی آموزش علوم با رویکرد STSE بر درگیری تحصیلی و هیجان های تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
159 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش علوم با رویکرد STSE بر درگیری تحصیلی و هیجان های تحصیلی دانش آموزان بود. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری مشتمل بر دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مدارس ناحیه دو شهر سنندج در سال تحصیلی 02- 1401 بود که از میان آن با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، یک کلاس با 32 دانش آموز به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگری با 34 دانش آموز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند و به مقیاس درگیری تحصیلی و مقیاس هیجان های تحصیلی (AEQ-ES) به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس با آموزش و تمرین طراحی واحد یادگیری و تدریس با رویکرد STSE در 12 جلسه به معلم گروه آزمایش، تدریس بر محور این رویکرد در کلاس آزمایشی اجرا شد و در این مدت گروه کنترل آموزش مرتبطی را دریافت نکردند. در پایان پس آزمون برای دو گروه به اجرا در آمده و داده ها با روش کوواریانس چند متغیره و با کمک نرم افزار SPSS22 مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش با رویکرد STSE به صورت معنی داری بر افزایش درگیری تحصیلی در سه بعد درگیری عاملیت، رفتاری و شناختی مؤثر بوده است. همچنین نتایج حاکی از تأثیر آموزش با این رویکرد بر افزایش هیجان مثبت لذت و کاهش هیجان های منفی اضطراب و خستگی گروه آزمایش بود(05/0> p). با عنایت به یافته ها پیشنهاد می شود که زمینه آگاهی بخشی به جامعه معلمان در حوزه هیجان های تحصیلی دانش آموزان در کلاس و اهمیت این هیجان ها در وضعیت تحصیلی فراگیران، ازجمله درگیری در فعالیت های تحصیلی، با شیوه های مؤثر فراهم شود.
ویژگی های مدارس متوسطه شهر کرمان در راستای تحقق مدارس بدون شکست(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناخت ویژگی های مدارس متوسطه شهر کرمان در راستای تحقق اهداف مدارس بدون شکست گلسر انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ازجمله تحقیقات کیفی است که با روش گراندد تئوری (داده بنیاد) انجام شد در این پژوهش جامعه آماری شامل مدیران تصمیم گیرنده در مدارس متوسطه شهر کرمان و اساتید دانشگاه، صاحب نظران و خبرگان بود که تا دست یابی به اشباع نظری تداوم داشت؛ که با تعداد 25 نفر به اشباع رسید روش نمونه گیری هدفمند بود گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. جهت بررسی روایی و پایایی داده ها از دو روش بازبینی به وسیله مشارکت کنندگان و مرور به وسیله خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد و پس از دریافت نظرات اصلاحی ویرایش لازم انجام و الگوی نهایی مصاحبه ها ارائه شد. تجزیه وتحلیل آماری به وسیله نرم افزار MAXQDA با ورژن 2020 انجام شد. یافته ها نشان داد مرحله کدگذاری باز268 مفهوم از مصاحبه ها به دست آمد در مرحله کدگذاری محوری 195 مقوله اصلی به دست آمد و در مرحله انتخاب گزینشی4 مقوله اصلی برای اهداف مدارس گلسر و دو مقوله اصلی برای ویژگی مدارس شهر کرمان استخراج شد. مدارس گلسر4 سطح فردی (دانش آموزی) ؛پرسنلی؛ مفاهیم آموزشی ؛ محیطی تمایزهای عمده ای با مدارس شهر کرمان دارد نتیجه می توان گرفت این تمایز بیشتر در بخش آموزش مفاهیم درسی و آموزشی موردتوجه گلسر نمود بیشتری دارد.
میزان تاثیر راهبرد «علت و معلول» در بهبود مهارت خواندن در فارسی آموزان مبتدی غیر فارسی زبان جامعه المصطفی
حوزههای تخصصی:
مهارت خواندن یکی از مهم ترین چالش ها برای فارسی آموزان غیرفارسی زبان است و استفاده از راهبردهای آموزشی می تواند به بهبود این مهارت کمک کند. پژوهش حاضر تأثیر راهبرد "علت و معلول" را در تقویت مهارت خواندن فارسی آموزان مبتدی غیر فارسی زبان جامعه المصطفی بررسی می کند. این راهبرد به درک روابط منطقی میان جملات و مفاهیم کمک کرده و تفکر تحلیلی زبان آموزان را تقویت می کند.مطالعه حاضر با استفاده از یک طرح آزمایشی-مداخله ای و روش کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده (RCT) انجام شد. ۵۰ زبان آموز مبتدی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش طی ۸ هفته تحت آموزش راهبرد "علت و معلول" قرار گرفت و پیش آزمون و پس آزمون مهارت خواندن با استفاده از آزمون استاندارد مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی (ICLPE) انجام شد.نتایج تحلیل کواریانس (ANCOVA) نشان داد که استفاده از راهبرد "علت و معلول" تأثیر معناداری بر بهبود نمره کل مهارت خواندن و بخش های مختلف آن، به ویژه درک مطلب متون عمومی، متون کاربردی، متون تخصصی و تطبیق اطلاعات دارد. بااین حال، تفاوت معناداری در تحلیل و استنباط مفاهیم و تکمیل متن مشاهده نشد. یافته ها حاکی از آن است که این راهبرد می تواند به عنوان یک تکنیک مؤثر در آموزش مهارت خواندن فارسی به غیرفارسی زبانان به کار رود.
نقد و بررسی دانش های ادبی در کتب فارسی متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
کتاب های فارسی دوره متوسطه اول یکی از مهمترین منابع این دوره است؛ به نحوی که می توان این کتب را پیشاهنگ و مقدمه فهم برخی از دروس دیگر نیز به حساب آورد. در کتاب های فارسی بخشی تحت عنوان دانش های ادبی گنجانده شده است که هدف اصلی آن کمک به دانش آموزان در جهت فهم نکات ادبی و ظرافت های زیباشناختی است. پژوهش حاضر این بخش از کتاب های فارسی را با روش تحلیل محتوایی، بر پایه منابع کتابخانه ای بررسی کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این بخش به دلیل پاره ای از کاستی ها و نقایص نتوانسته است زمینه را برای تحقق اهداف مورد نظر برنامه ریزان برای درس فارسی دوره متوسطه اول فراهم آورد. عمده این نقایص عبارتند از عدم توجه کافی به بخش دانش های ادبی در پایان دروس و ایجاز و فقدان توضیحات لازم و همچنین پیروی نکردن از یک شکل پیوستار در ترتیب قرار گرفتن این دانش ها و نیز ارتباط نسبتاً ضعیف محتوای درس با دانش ادبی مطرح شده. مرتفع ساختن این تقص ها در راستای حرکت از وضع موجود و نیل به وضعیت مطلوب خواهد بود.
ارائه مولفه های معلم تحول آفرین بر پایه اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و اندیشه های تربیتی آیت الله خامنه ای
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مولفه های معلم تحول آفرین بر پایه اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و اندیشه های تربیتی آیت الله خامنه ای است. روش پژوهش اکتشافی و استنباطی بوده، و جامعه آماری پژوهش نیز مشتمل بر اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و بیانات مقام معظم رهبری است. نتایج حاکی از آن است که مربی و معلم در اندیشه های تربیتی رهبر انقلاب و سند تحول بنیادین، رکن اصلی تحول در نظام آموزشی به شمار می آیند. همچنین تحول آفرینی نیازمند کسب شایستگی ها و صلاحیت های علمی، اخلاقی و عملی- مهارتی و حرفه ای است. تحول آفرینی نیازمند برخورداری معلم از شادابی و سرزندگی درونی و باطنی است که رابطه مستقیمی در آفرینش تحول دارد. در نتیجه می توان گفت، برای اینکه نظام آموزشی و تربیتی در جامعه اسلامی کشور ایران شاهد تحولات آموزشی و تربیتی در مقام عمل باشد، نیازمند دو امر مهم است، امر اول این است که رویکرد حاکم در آموزش، رویکرد تلفیق علم و دین در بستر هم آوایی آموزش و تربیت در سایه یکدیگر است. امر دوم این است که تربیت متربی به صورت تربیت تمام ساحتی در ساحت های شش گانه تربیتی باشد، تا تربیت تعالی و تکاملی فرد محقق گردد.
تجربه ی زیسته ی معلمان مدارس چندپایه روستایی از عوامل پرخاشگری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
97 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تجربه زیسته ی معلمان مدارس چندپایه روستایی از عوامل پرخاشگری دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت.مطالعه حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدار شناسی بود. روش: در این مطالعه 20 معلم دوره ابتدایی ازمدارس چند پایه روستایی که در سال 1402-1401 مشغول به تدریس بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته گرداوری شد، وبرای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی اسمیت استفاده شد؛که طی آن 5 مضمون اصلی و 27مضمون فرعی از داده ها استخراج گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که در تعریف پرخاشگری،مصادیق رفتار پرخاشگری و علت های زمینه ساز پرخاشگری با پیشینه همسویی وجود دارد،اما در رابطه با عملکرد معلمان در برابر پرخاشگری نتایج متفاتی دیده شد؛ معلمان بنا بر سبک شخصی قوانینی که در کلاس دایر می کنند از روش های مختلفی در برابر با پرخاشگری ، ازجمله صحبت کردن و موعظه، عصبانیت و نشان دادن خشم، تنبیه بدنی،ارجاع به مدیر مدرسه،به کارگیری تکنیک های اصلاح رفتار،ارجاع به مشاور،فراخواندن والدین به مدرسه،یادآوری قوانین انظباطی و استفاده ازمکانیزم نمره دهی،ایجاد یک فضای صمیمی استفاده می کردند.