فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲٬۰۸۱ تا ۵۲٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
47 - 72
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برجسته سازی های زبانی در اشعار آیینی سید حمیدرضا برقعی (۱۳۶۲) را برمبنای الگوی زبان شناختی جفری لیچ (۱۹۳۶- ۲۰۱۴) بررسی می کند. اشعار آیینی برقعی به سبب برخورداری از عوامل برجسته سازی های زبانی - شامل هنجارگریزی و توازن- در بین آیینی سرایان معاصر امتیازات خاصی دارد؛ ازاین رو نگارندگان به شیوه تحلیلی توصیفی مبتنی بر متن اشعار برقعی با پاسخ به این پرسش ها که کدام مؤلفه های برجسته سازی در شعر برقعی دیده می شود، وی در به کارگیری کدام عناصر مهارت بیشتری از خود نشان داده و برجستگی های زبانی او در راه انتقال عاطفه و اندیشه های شاعر چقدر مؤثرند؟ کوشیده اند برجسته سازی های زبانی شاعر را طبق الگوی زبان شناختی «جفری لیچ» تبیین کنند. بررسی های انجام شده نشان می دهد برقعی از مؤلفه های هنجارگریزی و قاعده افزایی (توازن) در شعر خود استفاده کرده است و هنجارگریزی ها و توازن های معنایی در شعر وی بر دیگر مقوله های هنجارگریزی و قاعده افزایی افزونی دارند. برقعی از بین هنجارگریزی های معنایی به ترتیب انسان پنداری و جسم پنداری ازطریق شگردهای استعاره، کنایه و تشبیه را بیش از دیگر عناصر به کار برده است و از بین شگردهای قاعده افزایی، عناصر حاصل از مشابهت نسبت به عناصر حاصل از تضاد بسامد بیشتری دارند؛ پس می توان گفت عوامل برجسته سازی های زبانی در کنار زبان فصیح و روان شاعر، نشان دهنده برخورداری شاعر از توانایی به کارگیری قابلیت های متنوع زبانی و اعتلای جایگاه شعر اوست.
واکاوی بن مایه های همگون ادبیات اعتراض در شعر عبدالکریم الکرمی و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
488 - 513
حوزههای تخصصی:
دو کشور ایران و فلسطین به دلیل برخورداری از دین مشترک، باورها و اعتقادات نزدیک به هم و تجربه های مشترک سیاسی - اجتماعی، مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفته اند، در این میان شاعران، به عنوان رهبران ادبی با تکیه بر رسالت اجتماعی خویش، نقش برجسته ای در بارور کردن روح انقلابی مردم و برچیده شدن بساط ظلم و بی عدالتی داشته اند. دو تن از چهر ه های برجسته این رسالت در این دو کشور، عبدالکریم الکرمی و عارف قزوینی هستند که با اشعار خطابی و کوبنده خود به خوبی توانستند در برابر توطئه های دشمنان بایستند و روح بیداری و تحرک و اعتراض را در مردم بدمانند. در پژوهش حاضر، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا، به بررسی برخی عناوین مطرح در ادبیات اعتراض در اشعار دو شاعر پرداخته شده و در پایان برخی نتایج حاصل شد: وطن دوستی و اعتراض علیه توطئه های دشمنان و استعمارگران، اعتراض علیه عملکرد حاکمان نالایق، محکوم نمودن عدم اتحاد و عدم یکپارچگی مردم، اعتراض علیه مزدوران و وطن فروشان از مهمترین مضامین ادبیات اعتراض در اشعار دو شاعر هستند. هر دو شاعر با زبانی تند و انتقادی؛ گاه صریح و گاه نمادین به تقبیح کژی ها و نابسامانی های موجود در جامعه پرداخته و احیای هویت ملی را در دستور کار خود قرار داده اند. هر دو یکی از عوامل نابسامانی را بهانه های مختلف دودستگی و اختلاف دانسته که در نظرگاه عارف وجود اختلافات دینی و مذهبی یکی از ریشه های اساسی آن را تشکیل می دهد.
معرفی روایت حماسی روسی از نبرد پدر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نبرد پدر و پسر از نقش مایه های پرکاربرد در ادبیات حماسی اقوام مختلف جهان بوده و پژوهشگران بسیاری این نقش مایه را از جنبه های گوناگون، و از جمله با نگاه تطبیقی، بررسی کرده اند. یکی از نمونه های قابل اعتنای کاربرد این نقش مایه در متون حماسی روایت روسی نبرد دو پهلوان پدر و پسر است که به رغم شباهت های بارز با نسخه ایرانی (نبرد رستم و سهراب در شاهنامه) تاکنون به فارسی ترجمه نشده و پژوهشگران ما ناگزیر به آشنایی با خط سیر و ماجرای کلی آن بسنده کرده اند. در این مقاله، ترجمه مشهورترین گونه روایت روسی نبرد پدر و پسر ارائه شده و ضمن معرفی ویژگی های ساختار و سبکی آن، به نکته هایی درباره شباهت ها و تفاوت های نسخه های روسی و فارسی نبرد پدر و پسر پرداخته می شود تا ثابت شود که این دو حماسه، مستقیم یا باواسطه، با یکدیگر در ارتباط بوده اند و شباهت های آنها را نمی توان با تصادف یا همسانی شرایط تاریخی و اجتماعی توجیه کرد.
شخصیت شناسی رمان بازی آخر بانو بلقیس سلیمانی بر اساس افلاک هفتگانه ویلیام بن هم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر به بررسی شخصیت های رمان بازی آخر بانو نوشته بلقیس سلیمانی(متولد1342ش.) در چارچوب نظریه شخصیت شناسی ویلیام بن هم براساس ارتباط تیپ شناسی و افلاک هفت گانه می پردازد. بن هم کوشش می کرد تا با پیوند شخصیت و سیارات هفت گانه، تصویری کامل و روشنی از فرد ارائه دهد؛ زیرا شخصیت شناسی، در روان شناسی مبحثی بنیادی و مهم است که موجب قضاوت درباره ماهیت اصلی شخص می گردد و ابزاری برای معرفت خود و دیگری است. شخصیت شناسی بن هم یکی از روش های شناختی است که برای تعیین ویژگی های شخصیتی فرد استفاده می شود. همچنین با مدد ازآن می توان به نحوه فکر کردن، رفتار و واکنش های فرد برای موقعیت های مختلف پی برد و نقاط قوت و ضعف اشخاص را شناخت. شخصیت شناسی بن هم، نگرش ها، ارزش ها، افکار، روابط، رفتارها و غیره را براساس سیارات هفت گانه ارزیابی می کند. نویسنده رمان، درشخصیت پردازی با نگرش به مردمِ جامعه و شخصیت های واقعی با کمک تخیل خود پیش نمونه هایی را خلق می کند تا بتواند ماهیت آنها را نشان دهد. شخصیت و شخصیت پردازی از مهم ترین عناصر یک رمان به شمار می روند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد تا به این سوال اصلی پاسخ دهد که براساس نظریه شخصیت شناسی بن هم، کدام شخصیت همسانی بیشتری با نظریه مذکور دارد؟ براساس یافته های تحقیق، گونه سرشت کیوانی به شخصیت بانو نزدیک تر است که دال بر غم و غصه و خستگی ها و تلخی های زندگی وی است. گل بانو در ایام زندگی خویش از بعد از انقلاب اسلامی تا سال 1385، براساس شرایط و محیط زندگانی خود سرشت مختلفی را تجربه می کند که طالع نحس تفوق بیشتری در حیات وی دارد.
استعاره مفهومی در شعر قلندری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
9 - 41
حوزههای تخصصی:
قلندریه یکی از فرقه های مهم در عرفان و تصوف اسلامی است که بسیاری از ابعاد نظری، اجتماعی و سلوکی آن، به دلیل تنوع شکل زندگی قلندران و وجود زمینه های مثبت و منفی و تناقض های آشکار و پنهانی که در این فرقه و اشعارشان وجود دارد، همچنان ناشناخته باقی مانده است. در این پژوهش، به روش اسنادی و با بهره گیری از نظریه استعاره مفهومی، جنبه هایی از مفاهیم انتزاعی و چندپهلوی فرقه قلندریه که در ادب فارسی بازتاب یافته است، بررسی شده است. با تطابق و نگاشتِ حوزه های مبدأ و مقصدِ سه انگاره «قلندر آزاد است»، «قلندر مبارز است» و «قلندریه به مثابه یک نظام اجتماعی و سرّی» این نتایج حاصل شد که قلندران هرچند خود را از بند هر نوع تعلقی آزاد می دانند، عملاً در بند و اسیر آداب و رسومی هستند که خود پایه گذار آن بوده اند. این گروه غالباً با مبارزه فرهنگی و سلبی و گاه مبارزه مسلحانه، در تلاش بوده اند که در جامعه ریازده عصر خود تغییر ایجاد کنند. قلندریه دارای یک نظام فرهنگی پیچیده، تودرتو، باز و دارای قوانین و مراکز تجمع و اهداف و نشانه های خاص خود بوده است. قلندریه که گروهی آن را وجه افراطی ملامتیه دانسته اند، همواره در ادبیات فارسی دارای دو چهره مثبت و منفی بوده است. استعاره مفهومی با ایجاد نگاشت بین مفاهیم انتزاعی با امور مادی و تجربه های ملموس، می تواند ابزاری مناسب برای درک برخی از جنبه های ناشناخته این فرقه به حساب آید.
تطبیق سبک سفر نامه نویسی در ادبیات معاصر لبنان و ایران؛ بررسی موردی سفرنامه های کشف المخبأ عن فنون أروبا و از پاریز تا پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند برای اینکه آدمی بتواند سرنوشت همه انسان ها را ببیند، توصیه به سفر فرموده است تا آنجا که می گوید «قل سیروا فی الأرض» دنیا آنقدر بزرگ و آدمیزاد آنقدر گونه گونه است که هر انسانی را محو آفرینش جهان می کند. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر روش نقد ادبیات تطبیقی به شیوه مکتب آمریکایی، به مقایسه دو سفرنامه از احمد فارس شدیاق و محمد ابراهیم باستانی پاریزی بپردازیم. از نظر اسلوب نگارش نیز با هم تفاوت هایی دارند؛ به نظر می رسد باستانی پاریزی در کتاب خود با بهره گرفتن از شوخی، حکایت، خاطره، شعر و ضرب المثل متن خود را زیباتر و ساده تر کرده است که اصولا به کارگیری این سبک، باعث می شود مخاطب سفرنامه وی، از خواندن خسته نشود و شیفته تر از سفرنامه را دنبال کند. هدف اصلی وی از انتخاب این سبک، مخاطب محوری و تلطیف واقعیت های خشک و بی روح سفر و حوادث آن و تبدیل آنها به متنی ادبی تر و جذاب تر برای مخاطب بوده است. در مقابل به نظر می آید در مورد برخی موضوعات، فقط شدیاق است که سخن به میان آورده، مثل مسئله زنان و حجاب، استخدام اعداد و ارقام، وصف دقیق و با جزئیات معماری ها، سبک گزارش گونه سفرنامه که باعث می شود سفرنامه وی بیش از پیش مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. به نظر می رسد این تفاوت در ایدئولوژی این دو نویسنده به نوع جهان بینی آنان برمی گردد که هر کدام چه مسائل برایشان با ارزش تر و کم ارزش تر است.
بررسی و مقایسه عشقِ ابلیس و انسان به معبودحقیقی (با تکیه بر آثار عرفانی از جمله: الهی نامه عطار و تمهیدات عین القضات همدانی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
267 - 295
حوزههای تخصصی:
عشق نوعی تعادل زاینده است، تعادلی که باید ایجاد شود و تحت مراقبت قرار گیرد. عشق رنج و لذّت توأمان را به جوینده و سالک راه خود می دهد و تجربه ای از وحدت و یگانگی در میان تضادهاست. تضادی که گاه شیرین تر از عسل و گاه تلخ تر از زهر است؛ با همه این توصیفات، عاشق آن را برای رسیدن به معشوقش دوست دارد. می جنگد و می جوید، آن هم با تمام وجود. بر همین اساس، این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی - تحلیلی وبا ابزار کتابخانه ای به بررسی و مقایسه عشقِ ابلیس و انسان به معبود حقیقی بپردازد و از این میان با توجه به دو اثر ارزشمند الهی نامه شیخ عطار و تمهیدات عین القضات، نشان دهد؛ کدام یک مدافع ابلیس و عشق وی و کدام یک، جانبدار انسان و محبّت او نسبت به معبود، خالق و معشوق خود بوده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که برای رسیدن به حق، عطار و عین القضات، عشق را واجب سالک می دانند؛ بخصوص اگر این سالک، انسان ظلوماً جَهولا باشد یا ابلیس حاسد. همچنین هر دو عشق را وسیله کمال معنوی دانسته اند و گاه با شدّت یا ضعف و خواسته و ناخواسته در مقایسه میان عشق انسان نسبت به معبود و ابلیس، تمایز قائل شده اند و حتی عطار بارها در الهی نامه به مخاطب خود این موضوع را گوشزد کرده است.
مفهوم تناسخ در مثنوی های بیدل بر اساس انگاره های هستی شناختی دین هندو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲۵
98 - 75
حوزههای تخصصی:
تناسخ زیربنای اخلاقیات و آخرت شناسی دین هندو را تشکیل می دهد. بیدل دهلوی شاعر معروف فارسی زبان، بارها به مسئله تناسخ در مثنوی هایش اشاره کرده است. در این پژوهش به بررسی مفهوم تناسخ در مثنوی های بیدل می پردازیم. در دین هندو انسان بر اساس قانون کرمه (عمل و عکس العمل) دوباره متولد می شود تا به نتایج اعمال خود برسد. این توالد و تناسخ که به آن «سمساره» می گویند، پیوسته ادامه دارد تا زمانی که انسان به کشف حقیقت غایی در درون و ذات خود برسد. بر اساس اوپه نیشدها هدف از تناسخ، شناخت آتمن یا روح حقیقی است. این روح به علت آمیختن با پرده های مادی و جسمانی از حقیقت خود غافل شده. روح مادی و عنصری دچار تناسخ می شود تا زمانی که بتواند با کنار زدن پرده های مادی و جسمانی به شناخت حقیقت خود برسد و با آن یکی شود. بر این اساس بهشت و جهنم انسان در همین جهان است. بهشت برخورداری از نعمت های این جهان، و جهنم تولد مجدد و دوری انسان نسبت به آتمن یا حقیقت خود است. در مثنوی های بیدل، تناسخ هم در وجه نظری و هم در داستان های رمزی، مفهومی مستند به انگاره های هستی شناختی دین هندو است.
لغات، اصطلاحات و باورهای مرتبط با درخت گردو در زبان و فرهنگ مردم اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
43 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله ثبت و نگاهداشت واژگان مرتبط با گردو و گردوتکانی در شهر اردکان1 است. روش تحقیق مبتنی بر مشاهده و تجربه مستقیم بوده و نیز برخی اطلاعات براساس مصاحبه با افراد مطلع و آگاه از موضوع که شغلشان مرتبط با درخت گردو بوده یا دقت نظر لازم را از نظر واژه شناسی داشته اند، گردآوری شده است. این پژوهش نشان می دهد که واژگان مرتبط با گردوتکانی در شهر مورد تحقیق، اغلب با کلمات هم معنا و رایج در دیگر مناطقی که تحقیق شده، متفاوت است. همچنین برخی ضرب المثل های رایج در اردکانِ فارس منحصربه فرد است و براساس فرهنگ و اهمیت این درخت به وجود آمده است. از نظر فرهنگی نشان داده شده است که به چه شیوه هایی برداشت صورت می گیرد و نقش افراد براساس سن و سال تبیین شده است. همچنین از نظر فرهنگی در این مقاله اهمیت ویژه درخت گردو در آموزش تلاش و تجارت به کودکان و نوجوانان توصیف شده است. علاوه بر این به موضوع مالکیت درخت گردو توجه شده که از این نظر با دیگر شهرهایی که قبلاً تحقیقاتی صورت گرفته، شباهت دیده می شود و مشخص می شود که مالکیت چندگانه درختِ واحد، به دلیل اهمیت ثمر و سن آن در اردکانِ فارس نیز وجود داشته است.
نقش ایزد بهرام در تدوین حماسه ملی ایران
حوزههای تخصصی:
بهرام یکی از ایزدان محبوب و مهم آریایی است که ریشه در باورهای پیش زرتشتی دارد. از زمانی که دو قوم بزرگ آریایی هندو- ایرانی در کنار هم زندگی می کردند. ایندره (ورثرغنه) خدای جنگ و پیروزی متعلق به دسته خدایان دئوه ها بود که بعدها توسط زرتشت مطرود گردید؛ اما با پالایشی که در مورد شخصیت این ایزد در دین زرتشتی صورت گرفت، ایندره در هیئت ورثرغنه، (= بهرام) به عنوان خدای جنگ و پیروزی قوم ایرانی مقام خویش را بازیافت.در این پژوهش چگونگیِ ایفای نقش ایزد بهرام در تدوین حماسه ملی ایران موردبررسی و تدقیق قرار می گیرد. با ذکر دلایل و نشانه های تاریخی سعی شده است این موضوع مورد بحث قرار گیرد که، تدوین حماسه ملی در دوره ساسانی با تأکید بر نمادهای این ایزد در جلوه های مختلف آیینی، فرهنگی، هنری، معماری، دیوانی و نظامی صورت گرفته است.
تطبیق مبانی عشق انسانی در کتاب عطفُ الألفِ المألوفِ علی اللامِ المعطوف ابوالحسن دیلمی و عبهرالعاشقین روزبهان بقلی
حوزههای تخصصی:
عشق، که گاهی آن را محبّت بی حساب دانسته اند، از افزوده های ایرانیان به عرفان زاهدانه اسلامی است که سبب به وجود آمدن شاخه عرفان عاشقانه شده است. کلمه عشق، در قرآن مجید نیامده؛ امّا، عرفای ایرانی برخی از آیات را دالّ بر عشق الهی می دانند. نخستین بار جواز کاربرد عشق انسان به حق را، ابوالحسن دیلمی در کتاب عطف، به تبعیت از استادش، ابن خفیف شیرازی، اعلام کرده و مراتب و مقدماتی را چون اُلفت، اُنس، وُدّ، محبّت، خُلَّه، شَعَف، شَغَف، اِستِهتار، وَلَه، هَیْمان، برای آن، در نظر گرفته، که در نهایت، عاشق را، به مرحله «عشق الهی» وارد می کند. بعدها، روزبهان بقلی که از پیروان نهانی دیلمی است به تألیف عبهرالعاشقین پرداخته، تعریف و تقسیم بندی و عقایدی مشابه اندیشه های دیلمی ابراز داشته و بی آن که از استاد و راهنمایش سخن بگوید آن ها را در اثرش بیان کرده و به تکرار و تأیید و دفاع از اندیشه عشق پرداخته و آن را، به ذات، فسادناپذیر دانسته است، و حتی توجّه به جمال حدثانی برای رسیدن به عشق رحمانی را ممکن دانسته است و عاشقی را از این و سر آن، رهبر آدمی به حقیقت شمرده است. یافته های این پژوهش تحلیلی مشخّص می کند که ابن خفیف و شاگردش دیلمی در وارد کردن موضوع عشق و شاخه-های آن در تعلیمات صوفیه پیشرو بوده اند و روزبهان به تبعیّت از دیلمی در عبهرالعاشقین از عشق و حالات و مقامات آن سخن گفته است.
بررسی تطبیقی دو بیتی در ادبیات فارسی و ادبیات عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
69 - 89
حوزههای تخصصی:
دوبیتی یکی از قالب ها و گونه های شعری است که کاربرد دوبیتی در ادبیات فارسی پرکاربردتر از ادبیات عربی است. دو فرهنگ، دو زبان و دو ملّیت ایرانی و عربی دارای تعاملات مشترکی در ابعاد مختلف هستند. بدون تردید سبک ها، قالب های شعری و بحور عروضی از این تعامل و به دنبال آن تأثیر و تأثّر بی بهره نبوده است. این تحقیق با هدف بررسی کاربرد دوبیتی در ادبیات فارسی و ادبیات عربی با روش تحقیق تحلیل محتوا و بر اساس شیوه های پژوهشی نوین ادبیات تطبیقی و به ویژه مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی انجام گرفته است. یافته های این پژوهش به صورت مختصر عبارت اند از: در باب خاستگاه دوبیتی، در منابع مورد مطالعه سه دیدگاه وجود دارد: دیدگاهی که خاستگاه آن نوع قالب شعری را پیش از اسلام می داند. دیدگاهی که زایش آن را قرن سوم هجری دانسته است و دیدگاهی که منشأ دوبیتی را بیرون از ادبیات فارسی و ادبیات عربی می داند. به طور قاطع پژوهشگران عرصه ادب فارسی و عربی با استدلال های منطقی و علمی اثبات کرده اند، این وزن شعری در ادب عربی وجود نداشته و برگرفته از ادبیات فارسی و تحت تأثیر آن ادبیات در ادبیات عربی رواج یافته است.
جاودانگی مدرن در رمان نوجوان (مطالعه موردی: رمان های «سنجاب ماهی عزیز» و «شکارچی کوسه کر»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
145 - 172
حوزههای تخصصی:
سیطره علم در عصر مدرن و تلاش برای داشتن نگرشی واقع بینانه به همه جنبه های زندگی، موجب شده که انسان امروز دیگر نتواند راهکارهای پیشینیان (مانند جاودانگی یزدان شناسانه) را برای رویارویی با مرگ اتخاذ کند. نوشتار حاضر با بررسی انواع مختلف جاودانگی پیشامدرن شامل جاودانگی نیاکانی، فرهنگی، عرفانی، اسطوره ای و یزدان شناسانه نشان داده است که مؤلفه های مشترک آنها یعنی جمعی بودن، قطعیت و تخیل تقریباً در نقطه مقابل مؤلفه های جاودانگی مدرن قرار دارد. حضور مؤلفه های جاودانگی مدرن که عبارتند از فردیت، عدم قطعیت، خاطره (در تقابل با تخیل) و مفهوم طبیعت جاودان، در رمان های نوجوان دهه نود شمسی بارز است. این پژوهش، ابتدا به مرور مراحل و تکالیف سوگواری پرداخته است و ضمن تدقیق و تعیین مؤلفه های جاودانگی پیشامدرن و مدرن، تناظر هر مرحله از سوگواری را با انواع مختلف جاودانگی نشان داده است. سپس با تکیه بر رمان های «سنجاب ماهی عزیز» و «شکارچی کوسه کر»، به بررسی مسئله مرگ و نقش جاودانگی پیشامدرن و مدرن در پیشبرد داستان پرداخته و نشان داده که شخصیت ها چگونه به مرحله پذیرش مرگ دیگری می رسند و مراحل سوگواری را کامل می کنند. گفتنی است که تجزیه و تحلیل نمونه ها مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی با رویکردی توصیفی- تفسیری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هر دو رمان، توسل به مؤلفه های جاودانگی پیشامدرن، شخصیت ها را در مراحل آغازین سوگواری یعنی انکار و جست وجو و چانه زنی گرفتار می کند، در حالی که بلوغ شخصیت ها با کامل شدن تکالیف سوگواری و رسیدن به مرحله بهبود و سازمان یابی از رهگذر مؤلفه های جاودانگی مدرن (با محوریت خاطره در رمان «سنجاب ماهی عزیز» و طبیعت جاودان در رمان «شکارچی کوسه کر») تحقق می یابد.
شیوۀ هنری مولانا در کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر نشانه هایی از مختصّات سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر تحقیقات انجام شده بر روی مثنوی، ویژگی های سبک زبانی مولوی کمتر مورد نقد و بررسی دستوری قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر مختصّات سبک خراسانی از منظر زبانی پرداخته شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که مهم ترین ویژگی های سبکی مولانا در خصوص کاربرد انواع حروف در مثنوی چیست؟ روش گردآوری اطلاعات در این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای بوده و تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که مثنوی معنوی از لحاظ ویژگی های دستوری، اثری بسیار غنی با تنّوع واژگانی فوق العاده است؛ به طوری که در این پژوهش سعی شده، سبک و ساختار انواع حروف در مثنوی مورد واکاوی قرار گیرد. حاصل پژوهش نشان می دهد که مولوی با کاربردهای نامتعارف حروف در سطوح مختلف صرفی و نحوی، موجبات برجستگی زبان و در نتیجه تأثیرگذاری مضاعف مثنوی بر مخاطب را فراهم آورده است.
ترس در داستان «شاخه های شکسته» اثر جمال میرصادقی: تحلیلی شناختی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
184 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش توصیفی- تحلیلی، بررسی سازوکارهای شناختی استعاره و مجاز در مفهوم سازی احساس ترس در داستان کوتاه «شاخه های شکسته» اثر جمال میرصادقی (1354) است. برای این هدف، همه شواهد استعاری و مجازی بیانگر مفهوم ترس از اثر یادشده استخراج و در چارچوب نظریه استعاره های مفهومی بررسی شدند. یافته ها نشان داد که در شاخه های شکسته، از 12حوزه مبدأ استعاری (دیدن فرد غریبه، شی ء بُرنده، تاریکی، موجود فراطبیعی، شنیدن صدا، تنها ماندن، ماده درون ظرف، مرگ، دیدن سایه، خون، حریف و دیدن چهره نامتعارف) و 16 واکنش بدنمند و رفتاری مجازبنیاد (بازماندن دهان، درخشندگی چشم ها، ناتوانی در حرکت، شنیدن صدای تنفس، تکان های جسمانی، ناتوانی در فکر کردن، گشاد شدن چشم ها، غش کردن، عرق کردن کف دست، قرمزی چشم ها، فرار، نگاه کردن به پشت سر، حفظ سکوت، خواندن دعا، مخفی شدن و رفتار حیوانی) برای صورت بندی مفهوم ترس استفاده شده است. نتیجه نهایی حاصل از بحث این است که استعاره های مفهومی و به ویژه استعاره های ساختاری برای بیان علت پیدایش ترس به کار رفته اند و واکنش های بدنمند و رفتاری مجازبنیاد، بر بازنمایی تأثیر ترس بر شخصیت ها تأکید داشته اند تا دلهره بیشتری عینی سازی شود. نوآوری این پژوهش، تأکید بر جداسازی نقش استعاره های مفهومی و مجاز در بازنمایی ترس است و از این نگاه، نتایج به دست آمده با سایر پژوهش ها متفاوت است.
ساختمان دستوری گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان عرب سطح فرامیانی (تحلیلی بر پایه نظریه عمومی زبان)
حوزههای تخصصی:
گروه های اسمی در زبان فارسی به دلیل تعداد و نوع وابسته هایی که پیش و پس از هسته گروه اسمی می گیرند، از اهمیت شایانی برخوردارند. شناسایی و بررسی گروه اسمی در نوشته های عرب زبانان از جنبه های مختلف کمک قابل توجهی به علمی تر شدن فرایند آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می کند. هدف از این پژوهش درواقع برداشتن گامی برای آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان می باشد. پرسش اصلی این تحقیق، چگونگی ساختمان دستوری گروه های اسمی و تعیین پرکاربردترین و کم کاربردترین وابسته های گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان عرب در سطح فرامیانی است. تحقیق با استفاده از پیکره زبانی برگرفته از 32 آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی فارسی آموزان عرب مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) بر پایه کتاب توصیف ساختمان زبان فارسی باطنی انجام گرفته است. یافته های پژوهش فرضیه مربوط به پرسش نخست مبنی بر بیشتر بودن گروه های اسمی بدون وابسته و نیز فرضیه دوم پژوهش مبنی بر این که در گروه های اسمی تک وابسته، وابسته های پیرو «اسم»، «صفت» و وابسته پیشرو «اشاری » بیشترین فراوانی را دارند، تایید نمود با این توضیح که وابسته پیرو «گروه اسمی» نیز تقریباً به اندازه وابسته پیرو «صفت» فراوانی داشته است. نکته دیگر کاربرد قابل توجه گروه اسمی و گروه حرف اضافه ای به عنوان وابسته هسته گروه اسمی است. به نظر می رسد استفاده از سازه هایی همچون گروه اسمی، گروه حرف اضافه ای و بند موصولی در درون ساختمان گروه اسمی می تواند به عنوان یکی از نشانه های پیشرفت سطح زبانی تلقی شود.
واکاوی ظرفیت های اقتباس سینمایی در رمان فردقان{شیخ در محبس} اثر یوسف زیدان بر اساس الگوی سه پرده سید فیلد و فرم سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل ادبیات و سینما و ظهور ویژگی های هریک از این دو هنر در دیگری مورد توجه بسیاری از پژوهشگران این دو مقوله بوده است. بررسی ظرفیت های سینمایی آثار ادبی، قریب به یک دهه است که به طور جد مورد توجه پژوهشگران واقع شده است. نویسندگان آثار ادبی با شناخت عناصر سینمایی و استفاده از آن ها در آثار خود، باعث پویندگی در آثارشان می شوند و فیلمسازان با اقتباس از این آثار ادبی موفق، سوژه های ماندگاری پیدا می کنند و به مخاطب خود ارائه می دهند. رمان، شباهت چشمگیری به فیلمنامه دارد و اکثر اقتباس های سینمایی بر مبنای رمان ها انجام می شود. یوسف زیدان از جمله نویسندگانی است که قابلیت های تصویری بسیاری در رمان های وی برای اقتباس در سینما به چشم می خورد. در پژوهش حاضر، سعی شده است با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد میان رشته ای متن داستان شیخ در محبس، از نظر الگوی سه پرده سید فیلد و فرم سینمایی مورد بررسی و کنکاش واقع شود. هدف ما در این پژوهش واکاوی ساختار و محتوای رمان مذکور و نشان دادن وجوه اقتباسی آن از زوایای گوناگون است. نتایج پژوهش مذکور حاکی از آن است که این رمان به دلیل دارا بودن ساختار سینمایی، دقت در توصیف جزئیات، صحنه پردازی و گفتگوهای نمایشی و قابلیت سکانس بندی ظرفیت های وافری جهت اخذ و اقتباس سینمایی و نگارش فیلمنامه داراست.
تحلیل مقایسه ای نقش های هفت گانه هلیدی در کتاب های آموزش زبان «فارسی بیاموزیم» و «پارسا خواندن»
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
251 - 271
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی آموزش زبان توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران است که این هدف امروزه بیشتر در محتواهای آموزشی با رویکرد ارتباطی دنبال می شود. بررسی نظریه نقش گرایی هلیدی و استفاده از آن در محتوای آموزشی زبان با این رویکرد، تأثیر بسزایی دارد. در این پژوهش دو کتاب آموزشی «فارسی بیاموزیم» (جلد 1، 2 و 3) و «پارسا خواندن» (ترم اول، دوم و سوم) به روش تحلیل محتوا از نظر میزان استفاده از نقش های هفت گانه هلیدی مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که به جز نقش تعاملی، میزان کاربرد سایر نقش ها در کتاب «پارسا خواندن»، به طور (معناداری) بیشتر از «فارسی بیاموزیم» است. مجموع تعداد نقش ها در کتاب «فارسی بیاموزیم» 622 و در «پارسا خواندن» 2005 مورد بوده است که نشان از سه برابر بودن تعداد آنها در کتاب «پارسا خواندن» می باشد. تعداد نقش ها در «فارسی بیاموزیم» به تفکیک عبارت است از: نقش ابزاری، 35؛ نظارتی، 41؛ تعاملی، 212؛ شخصی، 34؛ اکتشافی، 130؛ تخیلی، 170 و اطلاع رسانی، 57 مورد؛ همچنین در کتاب «پارسا خواندن» تعداد آنها بدین صورت است: نقش ابزاری، 631؛ نظارتی، 79؛ تعاملی، 19؛ شخصی، 57؛ اکتشافی، 895؛ تخیلی، 7 و اطلاع رسانی، 317 مورد. این تفاوت ها نشان دهنده تمرکز بیشتر کتاب «پارسا خواندن» بر استفاده از نقش های هفت گانه هلیدی است.
زبان تمثیلی ملای روم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مولوی در آثار خود به انحای گوناگون حکایات و ابیاتی را برای دست یابی به نتایج جدید به عنوان تمثیل آورده است . از نظر او ظاهرحکایات اهمیت چندانی نداردبلکه آن چه برای او مهم است نتایج و برداشت هایش از حکایات است . بیشتر صور خیالی که در اشعار مولوی به کار رفته از نوع تمثیل است . به هر قصه و داستان تمثیلی مولوی می توان از دیدگاهی ویژه و متفاوت نظر انداخت و به اندازه ی درک و بینایی خویش منظره ای شگرف و شگفت دید .اشعار مولانا سخنانی معمولی در حوزه ی ادبیات نیست بلکه حکایات و تمثیل هایی حکمی و عالمانه است که اصول اخلاقی و تنوع آرا و تجارب خویش را در ضمن حکایات آورده است . رویکرد مولوی در حکایات تمثیلی معمولا مبتنی بر آموزه های عرفانی در جهت تبیین و تفسیر عالمانه موضوعات است . نویسنده کوشیده است تبحر و استادی ملای روم را در قصه ها و تمثیلات مورد بحث قرار دهد تا درجه ی تصرف و ابتکار مولانا را در طرح قصص و ایراد تمثیلات روشن و نمایان سازد . روش گردآوری مقاله ، کتابخانه ای و استفاده از منابع گوناگون و بر شیوه ی تحلیلی و توصیفی است .
تمثیل ؛ قدرت زبان سعدی و زبان قدرت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سعدی در اثر برجسته ی خود گلستان، قدرت خلاًقه ای را به میانجی تمثیل به نمایش می گذارد. شمول آگاهی سعدی بر ظرفیت های زبان فارسی، همراه با قدرت زبان آوری او جایگاه ویژه ای به این سخنور چیره دست بخشیده است. هنر تمثیل به طور اعم، از جمله در گلستان سعدی، افزون بر حوزه ی زیبایی شناسی، متضمن ابزار کارآمدی است در باور پذیری اندیشه ها و عقاید مختلف که طی آن خالق اثر، اقناع مخاطب را به مدد تمثیل محقق می سازد. هدف از این تحقیق، با رویکرد کیفی و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، عبارت است از ارزیابی یکی از ارکان بلاغت سعدی، یعنی انتخاب " تمثیل" به مثابه ی یک فرم در مقام گزاره ای هنری و موثر در کلام، به منظور نشان دادن ظرفیت های زبان سعدی و ارتباط آن با زبان قدرت. ضرورت این جستار آشنایی مخاطب با توانایی های گسترده ی زبان فارسی در خلق آثار برجسته و پیوند این زبان با عناصر زیبایی شناسی است در بازنمایی فرهنگ و مناسبات اجتماعی و تاریخی که از این منظر می تواند رهگشای تحقیقات مشابه باشد.