مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
گروه اسمی
حوزه های تخصصی:
نمایه سازان عصر حاضر از جمله استفاده کنندگان دستاوردهای زبانشناسی هستند. (پارامتر هسته) (head parameter) نخستین بار توسط نوام چامسکی معرفی شد و هم اکنون مورد قبول اکثر زبانشناسان است. پارامتر هسته یا به عبارت دیگر, تفاوت زبانها از نظر ترتیب قرار گرفتن عناصر, مدعی است که با کمی استثناء, زبانهای دنیا, هسته آغاز و هسته پایان هستند. اگر هسته گروه قبل از وابسته های آن قرار گیرد, زبان هسته آغاز است و اگر هسته بعد از وابسته های آن واقع شود, زبان هسته پایان است. از آنجا که کلیدواژه های انتخابی نمایه ساز, گروه اسمی هستند, در این مقاله تنها مفهوم هسته گروه اسمی مورد بحث قرار میگیرد و مقایسه ای بین زبان فارسی و انگلیسی, که در مواردی با یکدیگر تفاوت دارند, انجام میشود.
چگونگی تشخیص مسندالیه از مسند در جمله های مسندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساختار جمله های مسندی زبان فارسی سه رکن اصلی «مسندالیه»، «مسند» و «فعل رابط» هست. فعلهای رابط، محدود و مشخص، و تشخیص آنها آسان است. اما مسند و مسندالیه گروه های غیرفعلی ای است که در جمله مسندی حضور دارد، اما گاهی جداکردن آنها از یکدیگر در برخی از جمله ها آسان نیست. ترتیب طبیعی و بهنجار جمله های مسندی بدین صورت است: مسندالیه+ مسند+ فعل رابط اما این ترتیب اغلب در جمله های زبان فارسی رعایت نمی شود و همین مساله، تشخیص و جداسازی مسند و مسندالیه را از یکدیگر دشوار کرده است. برخی از دستورنویسان در تجزیه و تحلیل نحو زبان فارسی بیشتر به مفهوم عبارات و ساختار معنایی آنها توجه کرده اند و برخی دیگر به ساختار و فرم ظاهری جلمه ها. در این پژوهش بر مبنای تلفیق و ترکیبی از این دو شیوه به ارایه راهکارهایی در زمینه جداسازی «مسند» از «مسندالیه» در جمله های مسندی پرداخته شده است.
مقایسة ضمایر تهی درون گروه های اسمی در فارسی و ایتالیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در طول قرن ها زبا نشناسان عمدتاً به صرف و ساخت واژه توجه داشتند اما با پیدایش دستور گشتاری مطالعات نحوی و بررسی ساختار جمله اهمیت بسزایی یافت. تا دهه 70 میلادی تمرکز روی جمله بود و از این زمان کم کم به مطالعه گروه اسمی هم پرداخته شد. با بررسی دقیق ساختار آن متوجه شباهت هایی میان گروه اسمی و گروه فعلی و جمله شدند . ادعای مشابهت ساختار این دو گروه ‘ با توجه به تفاوت های زیاد آن ها‘ موجب شد مطالعات مقایسه ای انجام گیرد. مقولات تهی یکی از موضوعات مورد بحث در ساختاری جمله است و یکی از این مقولات ‘ ضمایر تهی اند. مقاله حاضر با مقایسه فارسی و ایتالیایی می کوشد نشان دهد ضمایر تهی در ساختار گروه های اسمی این زبان ها وجود دارد و همان ویژگیهای کنترلی که در جمله وجود دارد‘ در گروه های اسمی هم دیده می شود.
"
تجلیات زبان فرهنگ و محیط مازندران در اشعار نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا تاثیرات محیطی از قبیل زبان ، فرهنگ و شرایط جغرافیایی مازندران را در اشعار نیما توصیف و بررسی نماید . زبان شناسان اجتماعی معتقدند هر زبان تا حد زیادی منعکس کننده واقعیات و خصوصیات بیرونی پیرامون خود می باشد .
رویکردی نو به فعل از دیدگاه روان شناسی زبان
حوزه های تخصصی:
پردازش گروه اسمی
حوزه های تخصصی:
گروه اسمی مهمترین سازه در تحلیل رایانهای زبان فارسی است. گروه اسمی از یک کلمه یا گروهی از کلمات ساخته میشود. این گروه یک هسته و تعدادی وابسته پیشین و پسین دارد. وابستههای پیشین عبارتند از صفت اشاره، عدد، ممیز، صفت عالی، شاخص، صفت پرسشی، صفت مبهم، صفت تعجبی، یک نکره. وابستههای پسین شامل صفت بیانی و «-ی» نکره و مضافالیه و بدل و گروه حرف اضافه و جمله ربطی هستند. وابستههای پیشین محدودیتهای همنشینی دارند. اولاً همه آنها همزمان قبل از هسته نمیآیند و ثانیاً هر وابستهای در کنار وابسته دیگر قرار نمیگیرد و ثالثاً با ترتیب خاصی در کنار هم میآیند. در ترتیب همنشینی وابستههای پسین نیز محدودیتهای هست.
گروه اعداد در ترجمه ماشینی
حوزه های تخصصی:
هدف از عرضه گروه اعداد، ساختن ترکیبات مجاز از اعداد اصلی و ترتیبی در زبان فارسی است. در این مقاله سی و هشت عضو دستگاه عددگویی فارسی در چهارگروه چندعضوی و دو گروه تکعضوی قرار داده شدهاند. سی و هشت عضو مذکور در دو دسته قاعده کلی (یعنی قواعد گروه اعداد اصلی و اعداد ترتیبی) جای داده شدهاند. تعداد قواعد اعداد اصلی شامل چهل و هفت، و تعداد قواعد اعداد ترتیبی (که خود بر دو نوعاند) شامل چهار قاعده است. در این قواعد، امکانات بالقوه همنشینی اعداد اصلی و ترتیبی، با ذکر مثال بررسی شده است.
برخی ترکیبات و اشتقاقات فارسی و نظریه ساخت موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"از افعالی که در ساخت موضوعی آنها هم موضوع برونی و هم موضوع درونی مستقیم وجود دارد، میتوان هم اسم فاعل و هم اسم مفعول ساخت و مصدر این افعال میتواند در ترکیبات اسمی با دو گروه اسمی ظاهر شود.از افعالی که دارای ساخت موضوعی با یک موضوع برونی هستند فقط میتوان اسم فاعل ساخت و مصدر آنها در ترکیبات اسمی با یک گروه اسمی رخ میدهد.از افعال دارای ساخت موضوعی با یک موضوع درونی فقط میتوان اسم مفعول مشتق کرد و مصدر آنها در ترکیبات اسمی با یک گروه اسمی ظاهر میگردد.
"
توصیف گروه های اسمی در گویش لری خرم آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه گروه نقشی حرف تعریف یکی از تعدیل های صورت گرفته در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی است که در توصیف و تحلیل گروه اسمی، تحول عمده ای پدید آورد. به طور مثال مجموعه ای از فرافکنی های نقشی خاص در سطوح بالاتر از اسم به کار می رود. درسطح بالاتر از گروه اسمی در گویش لری خرم آبادی، گروه های نقشی شمار، حرف تعریف و اضافه به کار می رود. گروه های نقشی مربوط به اسم بر گروه اسمی هیچ گونه نقش معنایی فرافکنی نمی کنند بلکه هر کدام ویژگی های نحوی خاصی را به گروه اسمی می افزایند. گروه نقشی حرف تعریف، از راه ویژگی های نحوی خاصِ حروف تعریف، به گروه اسمی ساخت و معنی مناسب تخصیص می دهد. گروه اضافه نیز از راه ویژگی نحوی اضافه و رابطه افزودگی، گروه اسمی را گسترش می دهد. تحقیق حاضر، گروه های نقشی مربوط به اسم را در گویش لری خرم آبادی بررسی و توصیف خواهد کرد.
بررسی تفاوت های ساختاری گروه واژه های عدد و معدود در حالت نهادی و مفعولی در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های مهم آموزش زبان های خارجی توجه به تفاوت های زبانی و تأثیر آن ها در فرآیند یادگیری است. شمار اشیا جزء پدیده های عام زبانی است که در زبان های مختلف به اشکال مختلف نشان داده می شود. امکانات زبان های روسی و فارسی در بیان شمار اشیا، به ویژه در سطح صرفی- نحوی کاملاً متفاوت است و به همین دلیل یادگیری و کاربرد صحیح «گروه واژه های عدد و معدود» (عدد+ اسم/ عدد+ صفت+ اسم) در حالت فاعلی و مفعولی در زبان روسی، یکی از مسائل دشوار مربوط به یادگیری این زبان برای فراگیران ایرانی است. تغییر ساخت های مورد اشارة زبان روسی با توجه به ملاک هایی مانند حالت دستوری، نوع عدد، جنس معدود، جاندار یا بی جان بودن آن از مقولاتی هستند که این ساخت ها را در تقابل با یک ساخت واحد در زبان فارسی قرار می دهد. هدف این پژوهش مقایسة ساخت های ذکر شده در دو زبان روسی و فارسی و بررسی علل بروز خطاهای یادگیری روسی آموزانِ فارسی زبان و تحلیل آن ها با هدف رفع مشکلات آموزشی زبان آموزان ایرانی است.
بررسی و تحلیل جملات بیان کننده درد در زبان فارسی با استفاده از مدل هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درد پدیده ای است که انسان ها در طول زندگی خود آن را تجربه می کنند. با توجه به این که معمولاً زبان به عنوان مهم ترین ابزار ارتباطی از سوی شخص مبتلا به درد برای آگاه سازی و انتقال آن به پزشک به کار می رود، اهمیت سخنان بیمار و بررسی زبانی جملات بیان کننده درد آشکار است. در مقاله حاضر، پس از معرفی مختصر موضوع و پیشینه تلاش های انجام شده مرتبط، الگوی هلیدی در تحلیل زبان درد به عنوان بنیان نظری تحلیل تشریح می شود که در آن بیان و توصیف درد در یکی از سه قالب فرایندی، اسمی یا صفتی جای گرفته است. سپس داده هایی از زبان فارسی که از مکالمه های انجام شده بین 80 بیمار با یکی از پزشکان در شهر مشهد جمع آوری شده است بر اساس شیوه ذکر شده بررسی و تحلیل می شود. آمار به دست آمده از تحلیل نشان می دهد که برخی از فرایندهای معرفی شده برای بیان درد از سوی بیماران فارسی زبان استفاده نمی شوند و دیگر این که در داده های زبان فارسی ساختار چهارم یعنی استفاده از گروه قیدی برای بیان و توصیف درد مشاهده می شود.
نگاهی دوباره به اضافة اقترانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب دستورنویسان سنتی در شرح اضافة اقترانی از اضافة استعاری کمک می گیرند، اما تفاوت زیادی بین این دو اضافه وجود دارد. مهم ترین این تفاوت ها در ساختار تشبیهی اضافة استعاری است که اضافة اقترانی چنین ساختاری ندارد.
برخلاف نظر دستوریان که مضاف را در اضافة اقترانی قصد اصلی می دانند، آنچه در اضافة اقترانی مدنظر است ترکیبِ مضاف و مضاف الیه است نه هریک از آنها به تنهایی. در اغلب جمله هایی که در آنها اضافة اقترانی به کار رفته است با حذف مضاف یا مضاف الیه، جمله مفهومی کنایی پیدا می کند؛ مفهومی که از ترکیب اضافی به دست می آید.
راه کاری که دستورنویسان سنتی برای مشخص کردن ویژگی های اضافة اقترانی بیان کرده اند نادرست است. دستورنویسانی هم که از منظر زبان شناسی به بررسی موضوع پرداخته اند نیز نتوانسته اند حق مطلب را ادا کنند و به ظاهر ترکیب اکتفا کرده و همة اضافه ها را در یک گروه تحت بررسی قرار داده اند و از تفاوت های معنایی آنها غفلت کرده اند.
نتیجة تحقیق حاضر به این نکته منتهی شد که در توضیح اضافة اقترانی نباید مقایسه ای بین اضافة اقترانی و استعاری صورت گیرد. شباهت این دو اضافه صرفاً در ساختار «هسته+ ِ+ وابسته» است.
اگر در بررسی اضافه ها، فقط ساختار مدنظر باشد، همة اضافه ها در یک گروه قرار می گیرند اما صرفاً به ظاهر ترکیب اکتفاکردن کامل کنندة مفاهیم دستوری نیست.
بهتر است در بررسی های دستوری ساختار و معنا با هم در کانون توجه قرار گیرند. با این نگاه در اضافة اقترانی آنچه مدنظر است مفهوم کنایی این نوع اضافه است، نه مضاف و مضاف الیه به تنهایی.
دو نوع وابسته اضافه ای در زبان فارسی: مضاف الیه اسمی و مضاف الیه وصفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت های اضافه ای براساس معیارهای مختلف، ازجمله امکان جابه جایی وابستة اسمی و وصفی آنها، به دو نوع مضاف الیه وصفی (که بی هیچ اشکالی هم پیش از صفت می آیند و هم پس از آن) و مضاف الیه اسمی (که جز با تغییر معنا و یا غیردستوری شدن گروه اسمی، پیش از صفت واقع نمی شوند) قابل تقسیم است. در این مقاله ابتدا از این منظر به بررسی و طبقه بندی ساخت های اضافه ای پرداخته ایم، سپس آنها را به دو گروه کلی ساخت های اضافه گزاره ای و ساخت های اضافه غیرگزاره ای تقسیم کرده ایم و توضیح داده ایم که الگویِ آهنگِ «هسته + مضاف الیه وصفی» هرچند تاحدی شبیه الگوی آهنگی اسم های مرکب است، اما این مضاف الیه درواقع یکی از وابسته های پسین اسم است که عمدتاً در نقش افزوده خاص اسم در ساخت های اضافه غیرگزاره ای ظاهر می شود
بررسی گروه حرف تعریف در زبان فارسی برپایه برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع است که در زبان فارسی و در قالب برنامه ی کمینه گرا، کدامیک از مدل های گروه اسمی و گروه حرف تعریف توصیف دقیق تری از روابط هسته و وابسته ارائه می دهد. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. این کار با استفاده از منابع انگلیسی و مقایسه آن با زبان فارسی انجام شده است. داده های فارسی را با استفاده از شم زبانی بدست آورده و نمونه هایی انتخاب شده اند که بتوان تفاوت بین دو مدل را در آنها نشان داد. در این تحقیق دو الگو، یکی به صورت طرح سنتی که در آن اسم هسته ی گروه اسمی فرض می شود و دیگری الگوی حرف تعریف که گروه اسمی را متمم حرف تعریف درنظر می گیرد، مورد استفاده واقع شده است. بر این اساس، عبارت های اسمی درقالب نمودارهای درختی ترسیم شده اند. و با مقایسه آنها در دو قالب گروه حرف تعریف و گروه اسمی مشاهده شد، که الگوی گروه حرف تعریف قادر به توصیف و بازنمایی دقیق تر عبارت های اسمی است، و در ترسیم روابط ساختاری جمله می تواند جایگزین مدل
گروه حرف تعریف در فارسی شیرازی: رویکردی پوسته ای به گروه حرف تعریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یده است تا در قالب طرحی (1988) به یات متأخر دستور گشتاری (بر مبنای شاخه بندی دوتایی، ازجمله نظریه اییره) ارائه داده است، توصیفی قابل قبول از گروه حرف تعریف در فارسی شیرازی به دست دهد. در این پژوهش، براساس طرح لارسن، برای حرف تعریف دو گروه پوسته ای با دو هسته حرف تعریف یه حرف تعریف، قبل و بعد از اسم، در این گونه زبانی، درصورتی توجیه پذیی
در این پژوهش، ساخت واژی بودنِ حرف تعریفِ لایه دوم، دلیلی برای توجییف، فرض شده است. به علاوه استدلال می ای بودنِ گروه فعلی قابل تعمیم به سایر گروه ها، ازجمله به گروه حرف تعریف است. و ای را در نمودارِ ساخت گروهی در چهارچوب اییره به همه های بیشینه تعمیم داد.
اتصال پی بست های ضمیری به اسامیِ مختوم به واکه در زبان فارسی: چگونگی اتصال و بازنگری نظام پی بست های ضمیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی اتصال پی بست های ضمیریِ زبان فارسی به اسامیِ مختوم به واکه می پردازد. هدف از انجام این پژوهش بازنماییِ صورت زیرساختیِ این نوع ضمایر در زبان فارسی و چگونگیِ اتصال آنها به گروه های اسمیِ مختوم به واکه، و همچنین مطالعه انواع فرایندهای درجِ موجود بین ستاک و پی بست است. بررسی داده ها نشان می دهد که نظام پی بست های ضمیری در زبان فارسی، نظامی سه عضوی است که هریک بیانگر اول شخص، دوم شخص و سوم شخص مفرد است. این ضمایر تنها از یک همخوانِ منفرد تشکیل شده اند، که صورت جمع متناظر آنها با افزودن پسوند جمع ساز ‘-An’حاصل می گردد. همچنین، نشان داده می شود که واکه درج شده میان ستاکِ مختوم به واکه و ضمیر در قیاس با ستاک های مختوم به همخوان درج می گردد. این نوع فرایندِ درج، خود زمینه سازِ درجِ غلت یا نیم واکه میان ضمیر و واکه درجی می شود.
معرفی یک گروه نقشی جدید در نحو زبان فارسی؛ گروه نقشی نکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر /i:/ که در فارسی به عنوان تکواژ یا واژه بست نکره شناخته می شود در پژوهش های مختلف ساختواژی و معناشناختی بررسی شده است. امّا در تحلیل های نحوی جایگاه خاصی برای آن درنظر گرفته نمی شود. در دستور زایشی، مقوله های نقشی به عنوان عناصری که جایگاه و ارتباط دستوری میان مقوله های واژگانی را مشخص می کنند مطرح شده اند. پیشتر گروه اضافه به عنوان یک گروه نقشی در بالای اسم در فارسی مطرح شده است. در این پژوهش برای نخستین بار تحلیل کاملی از عملکرد عنصر نکره به عنوان یک گروه نقشی مبتنی بر برنامه کمینه گرا ارائه و استدلال می شود که می توان بسیاری از سازه های اسمی (NP/DP) را به عنوان گروه نقشی نکره (IndefP) نمایش داد. بر این اساس، مقوله یادشده یک مقوله نقشی هسته پایانی در زبان فارسی است که اسم یا گروه های اسمی را به عنوان متمّم و انواع سازه های وصفی (بند موصولی، گروه حرف اضافه ای، گروه صفتی) را به عنوان ادات می پذیرد. گروه نقشی نکره علاوه بر جایگاه های موضوع، خود می تواند در جایگاه غیر موضوع و به عنوان ادات به گروه (بیشینه یا درونی) زمان T افزوده شود.
بررسی ساختار گروه اسمی گویش کلهری از گویش های زبان کردی بر پایه نحو ایکس - تیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر اساس نظریه حاکمیت و مرجع گزینی که هگمن (1994) آن را در کتاب مقدمه ای بر حاکمیت و مرجع گزینی معرفی کرده است و بر طبق قواعد ایکس- تیره، به بررسی نحوی گروه اسمی گویش کلهری از گویش های زبان کردی (وابسته به زبان های ایرانی شمال غربی) در مقایسه با زبان فارسی، پرداخته شد. در این چارچوب نظری، اسم به عنوان هسته، در گروه اسمی قرار می گیرد تا سازه بزرگتری تشکیل شود. عناصر دیگر نیز در کنار هسته گروه اسمی قرار می گیرند که وابسته های هسته خوانده می شوند. وابسته های اسمی در گویش کلهری، شامل وابسته های پیشین و وابسته های پسین هستند. وابسته های پیشین؛ عبارتند از: صفت اشاره، صفت شمارشی، ممیز، صفت پرسشی، صفت مبهم، صفت تعجبی، شاخص، صفت عالی و یکِ نکره. وابسته های پسین نیز شامل نشانه های معرفه و نکره، نشانه های جمع، صفت بیانی، گروه اضافه یا مضافٌ الیه، صفت شمارشی ترتیبی نوع دوم، گروه حرف اضافه ای، اسم ملکی، گروه بدلی و بند موصولی می باشند که به ترتیب خاصی و با توجه به نزدیکی و دوری از هسته گروه اسمی قرار می گیرند؛ به طوری که جابجایی هرکدام از جای اصلی خود، باعث بدساختی و نامفهومی گروه اسمی می شود.