مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
برجسته سازی
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد صورت گرایان روسی، هر شاعر و نویسنده برای آفرینش اثر ادبی خود، به انواع فراهنجاری ها و قاعده افزایی ها در زبان دست می زند و با نامتعارف ساختن آن، باعث نوعی برجسته سازی می شود. یکی از این فراهنجاری ها، گریز از قواعد دستوری حاکم بر زبان است که در واقع، وجه تمایز زبان ادبی از زبان غیر ادبی نیز هست. در این شیوه شاعر با تخطی از قواعد دستوری، گزاره پیام را به پس زمینه فرستاده و خود پیام را در معرض کانون توجه مخاطب قرار می دهد. از آنجایی که ذات شعر بر دستور گریزی بنا شده است، نمود این گونه فراهنجاری در شعر هر شاعری فراوان است؛ اما نحوه استفاده از این امکانات به توجه به توانایی، نبوغ و استعداد هر شاعری متفاوت است. در این پژوهش فراهنجاری دستوری در اشعار م. سرشک (شفیعی کدکنی) مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که او چگونه با برهم زدن و آشفته کردن محور جانشینی (بخش صرفی) و محور هم نشینی کلام (بخش نحوی) در جهت غریبه کردن زبان شعری اش گام برداشته است و این تغییرات تا چه مایه در آفرینش اشعار او مهم بوده است. نتیجه پژوهش بیان کننده این واقعیت است که این آشفتگی بیشتر در محور هم نشینی کلام روی داده و در تمامی موارد آن، اصل جمالشناسیک و رسانگی رعایت شده است.
آشنایی زدایی در اشعار یدالله رویایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی اصطلاحی است که نخستین بار، شکلوفسکی منتقد شکل گرای روسی آن را در نقد ادبی به کار گرفت. بعدها مورد توجه دیگر منتقدان فرمالیست و ساختگرا مانند یاکوبسن، تینیانوف و... قرار گرفت. یان مورکاروفسکی اصطلاح "برجسته سازی یا فورگراندینگ" را در این معنی به کار برد. آشنایی زدایی در برگیرندة تمام روشهایی است که مؤلف از آن سود می جوید تا "جهان متن را به چشم مخاطبان، بیگانه بنماید" و موضوع و محتوای متن ادبی را چنان جلوه دهد که گویی از این پیشتر وجود نداشته است. این روشها موجب به تأخیر افتادن و گسترش معنای متن و در نتیجه لذت و بهره وری بیشتر خواننده از آن می گردد. آشنایی زدایی باید با مبنای زبان هنجار و زمان به کارگیری ترفندهای ادبی توسط مؤلف، سنجیده شود. در تاریخ شعر معاصر ایران، سبکی به نام حجمگرایی توسط یدالله رؤیایی، شاعر و منتقد معاصر به وجود آمد که یکی از ویژگیهای برجستة آن، آشنایی زدایی است. در این مقاله اشعار یدالله رؤیایی برمبنای نظریه های فرمالیستی به عنوان روش کار تحلیل و بررسی میشود.
برشهای درون مصراعی در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برشهای درون مصراعی که به لحاظ شکل نوشتاری، برش یا تقطیع پلکانی و عمودی نیز نامیده می شود، عبارت از برش زدن در مصراعهای شعر و ایجاد وقفه های زیبا شناختی از طریق تقسیم هر مصراع به دو یا چند بخش و نوشتن آن پاره ها به صورت عمودی یا پلکانی است. برشهای درون مصراعی پدیده تازه ای در شعر معاصر است که مایاکوفسکی (1930-1893) شاعر معاصر روس بنیان گذاری کرد و پس از اینکه برخی از شعرای فارسی زبان به صورت تفننی از آن تقلید کردند، شاملو از حدود سال 1328 به بعد به صورت گسترده، آن را به عنوان یک تمهید القاگر وارد شعر فارسی کرد. این تمهید بنابر اهداف خاصی از قبیل برجسته سازی و تاکید بر مقوله های خاص یا دیداری کردن تصاویر در مصراعهای شعر رخ می دهد. تعیین جایگاه برش در مصراعها یا سطرهای شعر از جهت القای پیام بسیار حایز اهمیت است. گرچه قوانین ویژه ای برای این کار وجود ندارد با جستجو در اشعار شاعرانی که از این تمهید بهره برده اند می توان تا حدودی این جایگاه را استنباط و مشخص کرد. در مقاله حاضر سعی بر این است که پس از توضیح مختصری درباره پیشینه برشهای درون مصراعی، با توجه به نمونه های موجود در اشعار معاصر مشخص شود اینگونه برشها در چه مواضعی از مصراع ها یا سطرهای شعر رخ می دهد. نتیجه کار گویای آن است که برشهای درون مصراعی را در سه گروه می توان جای داد: 1- برش بین اجزا و واحدهای تصویری برای دیداری کردن تصویرهای شاعرانه. 2- برش بین اجزا و واحدهای زبانی به منظور تکیه و تاکید بر آنها. 3- برش بین اجزا و واحدهای موسیقیایی برای برجسته سازی هماهنگی های آوایی
مطبوعات محلی و انتخابات ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایى رویکرد مطبوعات محلى به نهمین دوره انتخابات ریاست جمهورى به تحلیل محتواى اخبار و مطالب انتخاباتى نهمین دوره انتخابات ریاست جمهورى در نه روزنامه محلى فجر آذربایجان (استان آذربایجان شرقى)، نسل فردا (استان اصفهان)، سبحان (استان فارس)، زمان (استان تهران)، نیم نگاه (استان فارس)، مهد آزادى (استان آذربایجان شرقى)، گیلان امروز (استان گیلان)، بشیر مازندران (استان مازندران) و زاهدان (استان سیستان و بلوچستان) با سه گرایش سیاسى راست، میانه و چپ مى پردازد. نمونه آمارى این پژوهش ایام تبلیغات رسمى انتخابات ریاست جمهورى از 6 خرداد ماه 1384 تا 26 خرداد ماه 1384 (جز روزهاى تعطیل) است. در 16 روز مورد بررسى، جمعاً 1572 واحد تحلیل از نظر 24 مقوله مورد بررسى قرار گرفت. روش به کار رفته در این پژوهش «تحلیل محتوا» است. براى بررسى نحوه پوشش خبرى در اخبار و مطالب انتخاباتى از نرم افزار Spss و آزمون کاى اسکویر (خى دو) استفاده شد. در این پژوهش به بررسى 19 مقوله سبک مطلب، محور اصلى مطلب انتخاباتى، هدف مطلب، مهمترین موضوع مطلب، برنامه کاندیدا، نوع حمایت مطلب از کاندیدا، نوع رویکرد مطلب به کاندیدا، نحوه کارزار تبلیغاتى، نشانگاه مطلب، منشع مطلب، جهت گیرى مطلب، میزان مطلب تولیدى، منبع مطلب، جغرافیاى تحت پوشش، محل رویداد مطلب، تیتر در صفحه اول و محل قرار گرفتن عکس پرداخته شد. یافته هاى تحقیق نشان داد که در بین سه گرایش سیاسى روزنامه هاى مورد بررسى، تمامى مقوله ها، جز مقوله تیتر در صفحه اول، از تفاوت معنادارى برخوردار بودند. مقوله نشانگاه مطلب به دلیل اینکه نسبت خانه هاى فراوانى مورد انتظار کمتر از 5، پس از ادغام نیز بیش از 25 درصد بود، مورد قضاوت قرار نگرفت. یافته هاى برخى مقوله ها عبارتند از: مهمترین موضوع مطلب با 6/27 درصد مربوط به دیدگاه ها و برنامه هاى کاندیدا و کم اهمیت ترین موضوع مطلب با5/0 درصد مربوط به مسائل محلى، بیش ترین کاندیدا مطرح با 7/15 درصد مربوط به على اکبر هاشمى رفسنجانى و کم ترین کاندیدا مطرح با 2/3 درصد مربوط به محسن مهرعلیزاده، 2/42 درصد رویکرد مطالب نسبت به کاندیدا احترام آمیز و 3/4 درصد اهانت آمیز، 6/32 درصد منشاء مطلب مربوط به کاندیدا و 5/0 درصد مربوط به شهردار و مسوولان شهردارى بود.
بخش فارسی صدای آمریکا: توفیق یا شکست رسانه تلویزیونی در دیپلماسی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و قطع روابط سیاسی با امریکا که منجر به حذف نهادهای فرهنگی و آموزشی آن در ایران شد، رسانه های بین المللی امریکا به عنوان یکی از ارکان دیپلماسی عمومی آن کشور، نقش تعیین کننده ای در قبال ایران ایفا می کنند. مقاله حاضر با تکیه بر مطالعه موردی درباره بخش فارسی شبکه «صدای امریکا» سعی در تخمین ارزیابی میزان توفیق این رسانه ها در جامعه ایران دارد. این مطالعه میدانی بر اساس نظریه جوزف نای و کارشناسانی از قبیل بوید (1997) و گیلبوا (2000) شکل گرفته که چهار هدف را برای به کارگیری رسانه های بین المللی ارائه می کنند. با توجه به این اهداف، نگارندگان به تحلیل محتوای برنامه های صدای امریکا پرداخته و سپس با نظرسنجی از مخاطبانِ ایرانی، چگونگی دریافتِ پیام های موجود در محتوای این رسانه بررسی می کنند.
"
باستان گرایی در شعر حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"باستان گرایی یکی از شگردهای آشنایی زدایی در نظریه فرمالیست های روس است. کاربرد زبان آرکائیک یا گریز شاعر از گونه زبان هنجار، و به کارگیری ساخت زبانی گذشته که امروزه در زبان معیار کاربرد ندارد، باستان گرایی (Archaism) نامیده می شود. این پژوهش بر آن است تا باستان گرایی (هنجار گریزی زمانی) را در شعر حمید مصدق مورد بررسی و مداقه قرار دهد.
در خور تامل است که حمید مصدق، متناسب با ساخت بیانی شعر خویش، گاهی به عمد و گاه ناخودآگاه به کلمات آرکائیک روی می آورد.او این نکته را در نظر دارد که این شگرد از مهم ترین شیوه هایی است که به زبان شاعر تشخص می بخشد، زیرا شاعر با روی آوردن به واژگان کهن و شیوه بیان غیرمعمول، موجب برجسته سازی و عادت ستیزی در زبان خود می شود. در این مقاله، باستان گرایی در اشعار نیمایی حمید مصدق بر اساس شیوه تحلیل متن در دو حوزه کلی آرکائیسم واژگانی و نحوی مورد بررسی قرار می گیرد"
بررسی تأثیر رسانه ها بر افکار عمومی کاربرد یک الگوی جامعه شناختی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بعد از بررسی انتقادی نظریه های مهم ارتباطات در قلمرو تأثیر رسانه ها کوشش می شود یک الگوی نظری جامعه شناسی صورت بندی و مطرح شود. در این الگو دو عنصر مخاطب و سازمان رسانه ای دربافت و متن اجتماعی با هم و در تعامل با یکدیگر در نظر گرفته شده است. کاربرد این الگو در تبیین تأثیر رسانه ها بر افکار عمومی در ایران‘ به ویژه در تشریح نتیجه انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری که می توان آن را نمونه خوبی از شکل گیری افکار عمومی تلقی کرد‘ نشان می دهد سهم عمده ای از قدرت تأثیر گذاری بر افکار عمومی خارج از حیطه عملکرد رسانه ها و در قلمرو محیط اجتماعی قرار می گیرد
برجسته سازی واژه و ترکیب در شعر اخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که با تکیه بر نظریه «برجسته سازی» به منظور دست یابی به واژگان و ترکیب های برجسته زبان اشعار اخوان انجام شده است. به این منظور، پس از بیان مقدمه ای درباره نقش های ارتباطی و ادبی زبان و توضیح برجستهسازی، واژگان و ترکیب های اشعار اخوان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. منظور از برجسته سازی واژگانی در شعر، گزینش واژه هایی است که در زبان علمی کاربرد ندارد. نتیجه تجزیه و تحلیل واژگان اشعار اخوان نشان می دهد که وی از پنج نوع واژه برای برجسته سازی زبان شعرش بهره برده است؛ 1) واژه هایی که قبلاً وجود نداشته و خود اخوان آن ها را ساخته است. 2) واژه های کهن و یا واژه های کم کاربرد که امروز در زبان معیار بهکار نمی رود یا بندرت از آن ها استفاده می شود. 3) واژه های اساطیری. 4) واژه های محاوره ای. 5) واژه های کوتاه شده. در بخش ترکیبات نیز دو دسته ترکیب در اشعار اخوان موجب برجستگی زبان شعر او شده است: گروه های اسمی و گروه های وصفی. اخوان با تسلط هنرمندانه خود ترکیب هایی پدید آورده است که ساختار آن ها یادآور ترکیب های حماسی و با صلابت سبک خراسانی است و همین ویژگی سبب تمایز این ترکیب ها از ترکیب های زبان ارتباطی شده است.
تحلیل زبانی اشعار فرخی یزدی بر اساس نظریه زیبایی شناسی انتقادی (با تکیه بر غزل و چند رباعی)
حوزه های تخصصی:
عنوان مکتب فرانکفورت غالباً به میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجسته آلمانی و نظریه اجتماعی خاص آنان اطلاق می گردد که نظریه زیبایی شناسی انتقادی (critical aesthetic theory) از دل آن بیرون می آید. این نظریه بر خلاف برخی مکاتب نقد ادبی به ویژه نقد جامعه شناختی- که از اصالت آثار ادبی و خالق آن اثر می کاهند و آثار ادبی را یکسره محصول عوامل بیرونی تلقی می کنند- می کوشد به آثار ادبی نقشی مستقل تر ببخشد. اندیشمندان نظریه انتقادی برای هنر و به ویژه ادبیات، ملاک هایی برشمردند تا بر اساس بینش انتقادی خود، اصالت یک اثر ادبی را مورد نقد قرار دهند. در این نوشتار ابتدا مفاهیم اصلی در زیبایی شناسی انتقادی؛ چون انتقاد در هنر یا اثرادبی (critical of art)، منش ایدئولوژیکی- قوه سیاسی- هنر (Ideological nature of art)، هنر انقلابی (revolutionari art) و خودمختاری در هنر (Autonomy of art)، مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی دیوان فرخی دانسته شد که شاعر در حوزه زبان از رهگذر ترکیبات خاص، زبان حماسی، ایجاد تحول معنایی در تعبیرات رایج در غزل، کاربرد لغات فرنگی و اصطلاحات عامیانه نگرش انتقادی خاص خویش را ارائه کرده است
قاعده افزایی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده افزایی یکی از شیوه های آشناییزدایی در مکتب فرمالیسم روس است. در این شگرد قواعدی بر قواعد زبان معیار افزوده میشود که موجب برجسته سازی در متن ادبی میگردد. لیچ (Leech)، برجسته سازی را به دو شکل انحراف از قواعد حاکم بر زبان (هنجارگریزی) و افزودن قواعدی بر قواعد حاکم بر زبان (قاعده افزایی) امکان پذیر میداند. یاکوبسن معتقد است که فرآیند قاعده افزایی چیزی نیست جز توازن در وسیع ترین مفهوم خود و این توازن از طریق «تکرار کلامی» (Verbal Repetitoion) حاصل میآید. صناعاتی که از طریق توازن حاصل میشوند، از ماهیتی یکسان برخوردار نیستند، به همین دلیل گونه های توازن را باید در سطوح تحلیلی متفاوتی بررسی کرد. استفاده از قاعده افزایی، دلالت بر توانایی شاعر در بهره گیری از ظرفیت های زبانی، جهت ناآشنا ساختن و برجستگی زبان است که صورت گرایان روس آن را عامل شکل گیری اثر ادبی میدانند. «کوله ریج» (Coleridge) شاعر و منتقد انگلیسی بر آن بود که شاعر به واسطه قوه مخیله ـ خود خاصه با استفاده از قاعده افزایی حجاب عادت را از برابر دیدگان میزداید و واقعیت اشیا را به گونه ای تازه تر بر خوانندگان عرضه میدارد. در این پژوهش سعی بر آن است که غزلیات شمس را از طریق قاعده افزایی به عنوان یکی از شیوه هایی آشناییزدایی در سطوح تحلیل آوایی و واژگانی مورد بررسی قرار داده تا گوشه هایی از زیبایی و برجستگی اشعار مولانا از این رهگذر بر ما آشکار گردد.
کارکرد هنری قید و گروه های قیدی در اشعار شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی از طریق ساخت و کارکرد هنری قید و گروه های قیدی یکی از تمهیدات تبدیل زبان روزمره به زبان ادبی در اشعار شاملو است. بسامد گونه های مختلف، ساختهای گوناگون و نقشی که گروه های قیدی در ایجاد موسیقی و صور خیال و توصیف و فضا سازی در اشعار شاملو دارد، حاکی از این است که او به این مقوله زبانی توجه خاصی داشته و از آن به عنوان یکی از عوامل برجسته سازی و آفرینش زیبایی در اشعار خود بهره برده است.
شاملو از دو جنبه صوری و محتوایی گروه های قیدی در برجسته سازی اشعارش بهره برده است. ساختهای چند باره و پیوسته گروه های قیدی که از «هسته + پیرو توضیحی» تشکیل شده است و شیوه جایگزین کردن آنها در محور همنشینی زبان و استفاده از آنها در ایجاد گونه های مختلف موسیقی، مهمترین کارکرد جنبه های صوری و ساخت تصاویر و صورتهای خیالی ابتکاری از قبیل تشخیص، آشنایی زدایی در تشخیصهای مبتذل و عادی شده، تعلیل در تشخیص، تشبیه، نماد سازی و متناقض نمایی و غیره کارکرد جنبه محتوایی گروه های قیدی در برجسته سازی اشعار شاملو به شمار می آید.
هنجارگریزی در مجموعه شعر از این اوستا
حوزه های تخصصی:
یکی از نقش های زبان، نقش ادبی آن است که نقطه پیوند زبان شناسی و ادبیات به شمار می رود. در نقش ادبی، تأکید بر پیام است و از اینجا است که زبان پیام بر زبان معیار برجسته می شود. زبان شناسان این برجسته سازی را به دو طریق انجام می دهند: انحراف از زبان معیار با عنوان هنجارگریزی، و افزودن قواعدی به زبان معیار با نام قاعده افزایی در سه سطح معنا، صورت و تحقق صوری زبان. هنجارگریزی سخن را به شعر نزدیک می سازد و قاعده افزایی لباس نظم بر آن می پوشاند.
از آنجا که مجموعه شعر از این اوستا نماینده اوج هنری اخوان ثالث است، در این مختصر، بارزترین گونه برجسته سازی در آن یعنی هنجارگریزی معرفی می شود. علاوه بر بسامد بالای هنجارگریزی در مقایسه با قاعده افزایی در سخن اخوان، هنجارگریزی در سطح معنا بیش از انواع دیگر آن دیده می شود. این گونه شامل مباحث بیان و بدیع معنوی است که جنبه تخیل را در شعر به اوج می رساند؛ به ویژه اینکه تشبیه و استعاره ـ دو شکل بارز صور خیال ـ به میزان بالایی در آن به کار رفته است. پس از آن، هنجارگریزی زمانی، یعنی کاربرد کلمات کهن، فراوان به چشم می خورد و بنابراین مشاهده می شود که انواع دیگر هنجارگریزی که از فخامت سخن می کاهد، در شعر اخوان کمتر یافت می شود.
تکرار واژه یکی از شگردهای برجسته سازی در غزل حسین منزوی
حوزه های تخصصی:
تکرار واژه و جا به جایی آن در ساختار متن، یکی از عواملی است که موجب غرابت بخشیدن به زبان شعری یک شاعر می گردد. یکی از عوامل تشخص زبان شعری حسین منزوی نیز «تکرار واژه» در غزلیات اوست. «تکرار واژه» در غزلیات حسین منزوی افزون بر این که مربوط به شیوه بیان اوست و توجه خواننده را از محتوای گزاره ای پیام به خود پیام معطوف می گرداند، در عین حال برای تحت تأثیر قرار دادن ساختار معنایی غزلیات او نیز به کار گرفته شده است. بدین گونه که منزوی، در کنار تکرار واژه، عناصر ادبی و هنری دیگر نظیر تقابل، ایهام، تناسب معنوی و ... را هم به کار برده است. در این پژوهش، مقوله «تکرار واژه»، که منزوی برای برجسته نمودن زبان شعر خویش از این شگرد، بهره جسته، مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است.
قاعده کاهی در نثر گلشیری
حوزه های تخصصی:
توجه به ادبیات داستانی معاصر و نقد و بررسی آن به کمک شیوه هایی به جز نقد سنتی که تا به امروز بیشتر مورد توجه بوده است، دریچه های تازه ای را بر روی ادب دوستان می گشاید. در این مقاله، نظریات مکتب فرمالیسم روس و لیچ، زبان شناس انگلیسی، مـورد توجـه قرار گرفته است، کـه از دیدگـاه ادبـی و زبان شناسی به آثار ادبی نگاه می کنند، چند اثر از هوشنگ گلشیری، نویسندهٔ معاصر، پژوهش و بررسی شده است.
قاعده افزایی در شعر حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند قاعده افزایی چیزی نیست جز توازن در وسیعترین مفهوم خود و این توازن از طریق «تکرار کلامی» حاصل می آید. در این شگرد، قواعدی بر قواعد زبان معیار افزوده می شود که موجب برجسته سازی در متن ادبی می گردد. قاعده افزایی موجب ایجاد موسیقی در زبان شعر می گردد و استفاده از آن بر توانایی شاعر در بهره گیری از ظرفیتهای زبانی به منظور ناآشنا ساختن و برجستگی زبان دلالت می کند. از این رو صورتگرایان روس، آن را عامل شکل گیری اثر ادبی می دانند.در این پژوهش، پس از بحث درباره قاعده افزایی، شگردهای آن در شعر حمید مصدق بررسی می شود تا مشخص گردد که این شگرد ادبی تا چه اندازه توانسته است در شعر او موجب برجسته سازی شود. روش این تحقیق، تحلیلی است که اشعار نیمایی حمید مصدق را از طریق قاعده افزایی در سطوح تحلیلی آوایی و واژگانی مورد بررسی و مداقه قرار داده است تا چگونگی استفاده وی از شگردهایی قاعده افزایی آشکار شود. بعد از کندوکاو در اشعار حمید مصدق مشخص شد وی با تسلطی که بر امکانات زبان فارسی دارد بخوبی توانسته از ذخایر این زبان به منظور تشخص زبانش بهره گیرد و با به کارگیری مطلوب توازن آوایی و واژگانی در حیطه قاعده افزایی به عادت زدایی دست زند و از این رهگذر موجب برجسته سازی و آهنگین تر شدن کلام خود گردد.
بررسی زمان فعل فارسی در بوف کور و سووشون بر اساس نظریه زمان هارالد واینریش
حوزه های تخصصی:
کاربرد نظریه زمان هارالد واینریش در دو متن داستانی فارسی بوف کور و سووشون نشان می دهد تقسیم بندی متون بر اساس زمان های فعلی به دو دسته نقل و بحث توسط واینریش در داستان فارسی نیز قابل تشخیص است. زمان های نقلی، حال و آینده بخش هایی از متن را می سازند که بیشتر جنبه بحث و گفت وگو دارند. از سوی دیگر زمان های گذشته ساده، گذشته استمراری و گذشته دور (بعید) بیشتر بخش نقلی و حکایتی متن ها را تشکیل می دهند. دیگر اینکه هر دسته حال، آینده و گذشته خاص خود را داراست. در نظام بحث، زمان نقلی نقش پس نگری، حال نقطه صفر و آینده نقش پیش نگری دارد. در نظام نقل، گذشته دور نقش پس نگری دارد و گذشته ساده و استمراری هر دو نقطه صفر هستند. در زبان فارسی زمانی که نقش پیش نگری را در این نظام داشته باشد، وجود ندارد.
سرانجام اینکه در نظام نقل، دو زمان گذشته ساده و استمراری عملکردی در جهت برجسته سازی دارند. قسمت هایی که با گذشته استمراری می آیند در پس زمینه و نقاط دور صحنه قرار می گیرند؛ درحالی که مورد اصلی حکایت که با گذشته ساده می آید در جلو صحنه قرار دارد.
استعاره های ترکیبی، گونه ای نویافته از استعاره در سروده های خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی (595-520 ه.ق) از شاعران بزرگ سبک آذربایجان است. وی علاوه بر به کارگیری انواع استعاره های شناخته شده در شعر خود، با امتزاج ترکیب آفرینی و استعاره پردازی به آفرینش گونه ای جدید از استعاره دست یازیده که تاکنون از دید علمای بلاغت دور مانده است. این نوع استعاره که در این پژوهش با نام «استعاره های ترکیبی» معرفی شده، یکصد و بیست و پنج بار در اشعار خاقانی بکار رفته است. هدف این پژوهش شناساندن ویژگی های این گونه استعاره ها چون مضمون آفرینی، آشنایی زدایی، برجسته سازی، تناسب، اغراق، ایجاز و ابهام هنری است. استعاره های ترکیبی از کارکردهای دیگری چون تلمیح فشرده و تفضیل و رجحان نیز برخوردارند. بررسی ساختار استعاره های ترکیبی خاقانی از دیگر اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش پژوهش توصیفی است و نتایج با استفاده از تحلیل محتوی، به شیوه ی کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد شناخت استعاره های ترکیبی در شعر خاقانی علاوه بر کمک به شناخت هرچه بهتر جنبه های زیبایی شناسانه ی شعر او، به شناخت ابعاد نوینی از ظرفیت های زبان فارسی در استعاره پردازی کمک خواهد کرد.
تحلیل روند اخبار بین المللی پیش از بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافته های تحقیق نشان می دهند که همچنان اخبار جهان غرب، سهم زیادی را در اخبار بین المللی دارند. رسانه های غربی، جهان اسلام را منفی نشان داده اند و رسانه های جهان اسلام نیز جهان اسلام را منفی نشان داده اند، در شبکه بی بی سی، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه سوم را در میان اخبار سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شده اند. در شبکه سی ان ان، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه دوم را در میان اخبار سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شده اند. در شبکه پرس، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه دوم را در میان سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شده اند. در شبکه الجزیره، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه سوم را در میان سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شده اند. در شبکه راشا، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه سوم را در میان سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شده اند. در شبکه نیل، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه اول را در میان سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شده اند.