مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
آتمن
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
کتاب آسمانی قرآن و اوپنیشادهای کهن، دو اثر مقدّس? دین اسلام و هندو هستند. که هر کدام در روشنگری مسیر ایمان، اندیشه، عمل و رستگاری پیروان خود نقش اساسی دارند. در این نوشتار کوشیدهایم آفرینش انسان را در این دو اثر مقدّس بررسی کنیم. نگاه جهانی اوپنیشادها به مسائل، درعقیده و تحلیل آنها از باورشان بسیار تأثیـرگذار است. در آفرینش انسان، به انسان کلی و کیهانی «پوروشه» برمیخوریم که به عنوان روح و منشأ اصلی جهان مطرح میگردد . در اوپنیشادها جنبة مادی انسان چندان موضوعیتی ندارد و بیشتر به خودحقیقی و باطنی او (آتمن) پرداخته میشود؛ حال آنکه قرآن کریم در کنار توجه به روح انسان، به جسم او هم توجه کرده است. در ادیان ابراهیمی، آفرینش انسان متمایز از دیگر جانداران و مرحله کمال ایجاد است، ولی به نظر میرسد آفرینش انسان در اوپنیشادها چیزی در کنار دیگر اشیاء و موجودات است و نوعی رابطه درونی میان انسان با تمام پدیده های عالم تجربی وجود دارد که یک هستی واحد و عام است و تنها در وحدت آتمن با برهمن معنا می یابد.
درآمدى بر وحدت وجود در فلسفه هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۳
حوزه های تخصصی:
در برخى از مکتب هاى فلسفى هند، تعالیم قدّیسان آن مکتب مبتنى است بر اینکه انسان جزء و ذرّه اى از کلى است که در آرزوى پیوند با آن است و آن کل نیز جداى از خود او نیست. به عبارت دیگر، خداى هندیان «درونى» است و هستى جهان «توهّمى» بیش نیست. آنچه از شارحان این مکاتب به دست آمده این است که خدا و نفسِ انسانِ وارسته، یکى هستند و جهان مادى به وسیله قدرت خلّاقه خدا نمود پیدا کرده و استقلال و هستى او، توهّمى بیش نیست.
خدا در بهگود گیتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گیتا که از مهمترین کتابهای دینی هند است، برای نخستین بار به خدای متشخص (personal) در قالب یا تجسد کریشنه اشاره می رود. کریشنه خدای متجلی است. خدای گیتا واحد و متعال است. خداوند دارای دو حال بی صفات (نیرگونه) و با صفات (سه گونه) است. در این کتاب مقدس هندوان به بحث دربارة وحدت وجود نیز پرداخته شده و گفته شده است که بهگودگیتا به آن خدای انتزاعی و عقلانی مورد اعتقاد اوپانیشاد چندان عنایتی ندارد، بلکه به نوعی میان عقیده به خدای غیر شخصی و خدای متشخص جمع می کند. دیده شدن یا دیده نشدن خدا در گفتگوهای قهرمان بهگود گیتا یا تجلی خدا، کریشنه هم آمده است. از دیگر جوانب مهم بهگود گیتا توجه به مشرب مهرورزی است که در این مقال دربارة پیوند مهرورزی انسان با خدا و دیگر انسانها هم سخن رفته است.
حکمت اوپنیشادی
حوزه های تخصصی:
اوپنیشادهایِ کهن از مهم ترین منابع تفکر فلسفی ـ عرفانیِ هند بوده و هست، به گونه ای که تقریباً همه مکاتبی که خود را در چارچوب باورهای سنتی هندو می دانند (مکاتب آستیکه) کوشیده اند حقانیت و اعتبار دیدگاه های خود را با استناد به عباراتی از آنها اثبات نمایند. در این متون که توجه بسیاری از اندیشمندان در سراسر جهان را به خود معطوف ساخته است، می توان لطیف ترین و دقیق ترین اندیشه های حکمی هندو را مشاهده کرد. این آثار که به اعتقاد محققان نشان دهنده ترکیبی از اندیشه های آریایی و ماقبل آریایی هند است، بیانگر آموزه ها و نگرش های گوناگونی است، اما گرایش کلی آنها نشان دهنده نوعی چرخش از اندیشه ها و آثار پیشین هندو (بویژه وداها در معنای خاص) است، که می توان آن را چرخش از جهان بیرون به جهان درون و از ظاهر به باطن دانست. مهم ترین آموزه اوپنیشادی تأکید بر وحدت حقیقت (که آن را برهمن می نامد) و معرفتِ به «خود» حقیقیِ انسان یا آتمن به مثابه معبری برای درک و دریافت آن حقیقت یگانه است که با دیدن پرده های جهل و با عبور از لایه های گوناگون خود های دروغین و غیرحقیقی انسان امکان پذیر می شود.
تأملی در اساطیر کیهان زایی اوپَنیشَدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به بررسی مفاهیم بنیادین اسطوره های مربوط به آفرینش عالم در یکی از دوره های مهم تفکر حکمای هند، یعنی دورة اوپنیشدی می پردازد، و در آن مهم ترین متن این دوره، یعنی اوپنیشدها (800 تا 500 ق.م) مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به پیشینة مباحث کیهان زایی در دوره های قبل، یعنی از دوره وداها تا براهمنه ها، می توان گفت بن مایة مطالب اوپنیشدها در این زمینه قبلاً در خود وداها وجود داشته است. اما در متون اوپنیشدی اندیشه هایی چون توحید، وحدت وجود و صدور کثرت از وحدت به صراحت آمده است و از برهمن و آتمن سخن گفته شده که هم علت خلق کیهان اند و هم با آن یکی هستند. از طرف دیگر، برهمن و آتمن نیز با یکدیگر یکسان انگاشته شده اند که در این صورت نیز علت خلقت اند.
نقش معرفت برتر در نیل به نجات از دیدگاه اوپانیشادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مضامین اوپانیشادها، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب معرفت و نقش بنیادین آن در مسأله ی نجات پاسخ داده شود.
مقاله ی پیش رو مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول، از دوران بزرگ تاریخ حکمت هند سخن رفته است. در بخش دوم، از تاریخ نگارش و مضامین اوپانیشادها سخن به میان آمده و گفته شده است که مباحث مندرج در اوپانیشادها چیزی است از جنس مکاشفه و شهود نه دلیل و استدلال. در بخش سوم این نوشتار، بیان شده است که معرفت به آتمن در اوپانیشادها بنیاد نجات است. در این بخش، دو تصویر از معرفت مطرح می شود: 1. معرفت برتر1، 2. معرفت فروتر2. معرفت فروتر معرفتی است اکتسابی که به امور و لذایذ ناپایدار این جهان مربوط است. به همین دلیل، فاقد اهمیّت نجات بخشی است.
معرفت برتر همان معرفت بنیاد یا معرفت به آتمن است. این مرتبه از معرفت به حقیقت فناناپذیر مربوط می شود. برای وصول به این مرتبه از معرفت، آدمی باید دل خود را از خواهش های نفسانی پاک کند. چه رهایی از خواهش های نفس و شور خودخواهی است که آدمی را به نجات می رساند. در اوپانیشادها، وصول به مکشه یک نوع تحوّل معرفت شناختی است.
شناخت ابعاد وجودی انسان از نگاه ابن عربی و شنکره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خداوند انسان را به صورت خود آفریده است. ازآنجاکه انسان موضوع اصلی آفرینش است، اندیشمندان ادیان مختلف، درباره او بحث کرده اند و برایش ابعادی برشمرده اند. شناخت این ابعاد، برای رسیدن به هدف خلقت، یعنی کمال، ضروری است. این مقاله، دیدگاه دو متفکر بزرگ، ابن عربی مسلمان و شنکره هندو را درباره ابعاد وجودی انسان بررسی می کند. هردو معتقدند انسان دو بعد مادی و روحانی دارد. با برداشتن حجاب مادیات، روح او با یگانه مطلق یکی می شود و به کمال می رسد. آن ها معتقدند ابعاد وجودی انسان، فقط در ویژگی ها متفاوت اند؛ اما در اصل وجود، تفاوتی ندارند.
بررسی تطبیقی مراتب هستی از منظر عرفان اسلامی و متون اوپانیشادی
حوزه های تخصصی:
عرفان اسلامی و تعالیم اوپانیشادی، به رغم تفاوت های ساختاری شباهت های جوهری بسیار با هم دارند. یکی از این شباهت ها، تبیین آنها نسبت به مراتب هستی است. اوپانیشادها، برای هستی سه مرتبه «بیداری»، «رؤیا» و «خواب عمیق» برشمرده اند که می تواند متناظر با مرتبة ماده، مثال و عقل و مرتبة واحدیت در عرفان اسلامی باشد. در آموزه های هندویی، این سه مرتبه، قیود «برهمن» هستند. از دیدگاه عرفان اسلامی، این مراتب ظهور «نفس رحمانی» می باشند. ویژگی های برهمن، تشابه معناداری با خصوصیات «نفس رحمانی» دارد. اما در این میان، دو تفاوت اساسی نیز قابل مشاهده است؛ اول اینکه، «نفس رحمانی» گستره ای فراتر از این مراتب دارد. دوم اینکه، در عرفان اسلامی، ورای «نفس رحمانی»، «مقام ذات» قرار دارد که دارای مقام اطلاقی بوده و در متون هندو به آن اشاره نشده است. از سوی دیگر، در منابع هندو، «آتمن» به عنوان حقیقت انسان، با حقیقت «کون جامع»، در عرفان اسلامی تشابه قابل توجهی دارد. این مقاله، با رویکرد تحلیل و بررسی اسنادی، به بررسی و مقایسه منابع اسلامی و متون اوپانیشادی در مراتب هستی در دو نظام فکری می پردازد.
اوپانیشادها، منشأ تجلیات معنوی هند
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱
17 - 24
حوزه های تخصصی:
«اوپانیشادها»1 بخش آخر «وداها»2 است که آن را «ودانتا»3 یا «پایان ودا» خوانده اند. در تقسیم بندی آثار مقدس کیش هندو اوپانیشادها را جزو نوشته های الحاقی «آرانیاکاها»4 می دانند. سرایندگان اوپانیشادها بنابر سنن هندوان، فرزانگان و شنوندگان احکام حق «کاوایا ساتیاسروتاه»5 بودند که در قعر و انبوه جنگل های بکر هندوستان خلوت می گزیدند و به خویشتن کاوی می پرداختند. آنها تجارب معنوی را [که از مبدأ فیض ایزدی] بدان ها الهام می شد و با علم حضوری و اشراق در وجودشان شریان می یافت به سیاق وحدت وجود ابراز می داشتند و به لباس جملات مرموز می آراستند و در قالب افکار ترکیبی و فشرده می ریختند. دوران جنگل نشینی که با رساله های «آرانیاکاها» آغاز شد به اوپانیشادها انجامید که می توان از آن به تعبیری به دوران آموزش و پرورش در انبوه جنگل یاد کرد. براساس نظریه «ماکس مولر»، اوپانیشادها تعلیمات شفاهی است که مرشدان به مریدان نزدیک خود می دادند. باید دریافت که اکثر مکاتب مهم نظری در هندوستان و حتی بودیسم از اوپانیشاد سرچشمه گرفته است. این پژوهش در نظر دارد با توجه به بحث اصلی در اوپانیشاد به اثبات معنویات خاص و تزکیه نفس و حقیقت یگانه در دوران کهن هند بپردازد.
تبیین تطبیقی سرشت انسان در قرآن کریم و اوپانیشادهای کهن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
141 - 160
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی، از مهم ترین و اساسی ترین ارکان تحقیق و بررسی یک دین و مسلک است. نوع نگاه و ایدئولوژی خاصی که دین یا مکتبی به سرشت و طینت انسان می دهد در شکل ساختار آن دین و شناخت کلی اش مؤثر است. ما در این نوشتار در تلاشیم، دیدگاه دو دین اسلام و هندوئیسم را درباره سرشت انسان با تکیه بر متون مقدس آنها، یعنی قرآن کریم و اوپانیشادهای کهن بررسی کنیم. قرآن کریم سرشت انسان را پاک و بی آلایش می داند که مایل به حق و دشمن باطل است و اوپانیشادهای کهن نیز سرشت انسان را از طینت و جوهره پرجاپتی می داند و تصریح می کند که خدا و انسان رابطه مستقیمی دارند، و خدا انسان را از سرشت خودش آفریده است.