مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بیدل
حوزه های تخصصی:
یکی از جریانهای عظیم ادبی و اجتماعی فرهنگ و تمدن ایران، که نزدیک به یک و نیم قرن، یعنی از اواخر قرن دوازدهم تا ابتدای قرن چهاردهم هجری قمری، بخش بزرگی از جهان ایرانی را در ماوراءالنّهر تحت نفوذ خود قرارداده بود، بیدلگرایی و رسوخ افکار و آثار، شکل بیان و اسلوب گفتار میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی ( 1054-1133 هـ.ق/1644-1721م ) شاعر جغتایی نژادِ فارسی گوی هندوستان بود. صدرالدین عینی ( 1878-1954م ) بنیانگذار ادبیات نوین تاجیک، نقش بسیار مهمی در معرفی این جریان بزرگ و تأثیرگذار ادبی و اجتماعی داشته است. در این مقاله، چشم انداز روشنی از وضعیت این جریان با تکیه بر آثار عینی در ماوراءالنّهر ترسیم، و در شش بخش تنظیم شده است: 1. پیشگامان و طراحان نظریه بیدلگرایی در ماوراءالنّهر 2. آشنایی عینی با بیدل 3. نخستین تحقیق عینی دربارة بیدل 4. عینی و بیدل در نمونه ادبیات تاجیک 5. بررسی و تحلیل کتاب میرزا عبدالقادر بیدل 6. بیدل در یادداشتها
چیستان، نخستین تجلی گاه تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در دو بخش تدوین شده است، در بخش اول به ارائه نتیجه بررسی سابقه حضور تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی پرداخته شده است و سپس با ارائه شواهد متعدد این فرضیه مطرح شده که چیستان، یکی از نخستین تجلی گاه های تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی است؛ از آنجایی که مشهور شده که تصاویر پارادوکسی به معنای دقیق کلمه، با سنایی و شعر مغانه او به قلمرو شعر فارسی وارد شده است، کوشیده ایم نمونه های شاهد از شعر شعرای پیش از سنایی و شاعرانی که نزدیک به دوره او بوده اند، ارائه شود. در بخش دوم برای پاسخ به این سؤال که میان تصویرهای پارادوکسی این چیستان ها و تصویرهای پارادوکسی متن های دیگر-به ویژه متن های عرفانی- چه رابطه ای وجود دارد؟ مقایسه ای میان این دو از دیدگاه های مختلف انجام گرفته است. در این مقایسه شعر بیدل که نماینده تمام عیار حضور تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی است، مورد توجه قرار گرفته است.
جستاری در چگونگی کارکرد نمادهای جانوران دراشعار صائب تبریزی و بیدل دهلوی
حوزه های تخصصی:
این مقاله، تحلیل نشانه شناسانه تعدادی از نمادهای جانوران در شعر صائب تبریزی و بیدل دهلوی، دو شاعر برجسته سبک هندی است. هدف اصلی از این بررسی، نمایش چگونگی کارکرد نمادهای جانوران در ساختار زبان شاعرانه است. این نمادها به شکل بن مایه های اصلی، در دوره های مختلف و در آثار ادبی تکرار می شوند و با توجه به مقتضای حال، محور دلالتی آنها را گسترش می دهند. پایه تحلیلی این بررسی به طور عمده، بر موقعیت نمادین این نشانه ها در شعر بنا شده است و ضمن تحلیل کارکرد و نقش این نشانه های نمادین در گسترش دامنه معنایی اشعار مورد نظر، نوعی طبقه بندی صوری بر اساس پیش فرض های دلالتی نقش این جانوران در حافظه اجتماعی و ذهنیت راوی این سروده ها در نظر گرفته شده است.
دوگانگی سبکی درسبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
سبک هندی از معدود سبک های شعر فارسی است که نام های متعددی دارد. نام هایی که مشاجرات فراوانی برانگیخته و موجب گفتگوهای بسیاری شده است. آنچه موجب آشفتگی در نامگذاری این شیوه شده، بی توجهی به علایق و سلایق دو گروه از شاعران این شیوه است که با توجه به تفاوت های زمانی، زبانی و مکانی، جلوه ی خاصی از زبان فارسی را به نمایش در آورده و بخشی از ظرفیت های این زبان فاخر را آشکارساختند. از این رو در این مقاله کوشش شده است با مقایسه ی شعر دو شاعر برتر این شیوه ،صائب و بیدل ، وجوه اشتراک و افتراق آن ها تبیین شود و جلوه های گوناگون زبان فارسی در دو قلمرو جغرافیایی ایران و هند باز نموده آید .
معرفی آثار منظوم میرزا عبدالقادر بیدل در کتابخانه ی سالار جنگ حیدر آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
چکیده میرزا عبدالقادر بیدل(1054-1133) از شاعران نامدار هندوستان و در ردیف امیرخسرو دهلوی و غالب دهلوی است. شاید در گوشه و کنار کتابخانه ها، موزه ها و کتابخانه های شخصی هند، بیش از هزار نسخه ی خطی از آثار منظوم و منثور بیدل وجود داشته باشد. در این مقاله سعی خواهد شد گوشه ای از این نسخ که در کتابخانه و موزه ی علوم شرقی شهر حیدرآباد نگهداری می شود، به اختصار معرفی شود. لازم به ذکر است که در همین کتابخانه نسخه ای از غزلیات بیدل وجود دارد که بیدل با دستخط خود در حواشی آن، بعضی از غزل ها را نوشته است و از این نظر جزو نسخه های بسیار ارزشمند غزلیات بیدل است. در این مقاله فقط به معرفی نسخه های آثار منظوم شاعر پرداخته می شود؛ امّا علاوه بر آثار منظوم، آثار منثوری نیز در این مجموعه هست که در مقاله ی دیگری معرفی خواهد شد. کلید واژه ها: بیدل، نسخه های خطی، آثار منظوم، دیوان.
ابهام، تنوع و پرورش استعاره در غزل بیدل
حوزه های تخصصی:
آنچه در این نوشتار به آن پرداخته می شود، ابهام، تنوع و پرورش استعاره در غزل بیدل است. بیدل با نگاهی استعاری به پدیده های جهان، نام های قراردادی را با معادل هایی استعاری مبادله میکند تا راهی به ماهیت اشیا بگشاید. در نتیجه، با تنوع و فراوانی استعاره های دیریاب، جهانی خیالی و سورئالیستی رقم می خورد که درک شعر وی را دشوار می سازد.
این شاعر بزرگ در کنار استعاره های نو و شگفت، و ابهامی که آگاهانه آفریده، از جادوی انسجام در اندیشه و اجزای غزل غافل نمانده است. وی می داند که شعر مبهم اگر دارای انسجام و وحدتی سازمند باشد – حتی بدون درک شدن – موجب لذت هنری خواننده می گردد و در ناخودآگاه وی تأثیر می گذارد. بنابراین، او اغلب با حمایت های آشکار و پنهان از استعاره های بعید در مسیر غزل ( در بیت، ابیات همجوار و کل غزل)، توانمندی خود را در ایجاد شعر مبهم، اما منسجم به ظهور می رساند. نگارنده این حمایت ها را « پرورش استعاره» نامیده و با ذکر نمونه هایی، شگردهای گوناگون شاعر را در غزل او نشان داده است.
بررسی چند شگرد نحوی در غزلیات بیدل دهلوی
حوزه های تخصصی:
بیدل دهلوی از شاعرانی است که شگرد سبکی و زبانی خاص خود را دارد. وی در مواردی با شکستن معیارهای مرسوم و با دور شدن از اصول حاکم شعر، زبانی متفاوت عرضه می دارد. هنجارگریزی های صرفی و نحوی او در غزلیاتش جالب توجه، بررسی هر یک آنها بیانگر خلاقیت زبانی و ادبی او است و این شگردها در کنار دیگر تصاویر شاعرانه شعر او را تخیلی تر نهاده است. در این مقاله سعی شده است به ساختارهای جدید نحوی در اشعار بیدل اشاره شود؛ ساختارهایی که زبان پژوهان، کمتر به آنها توجه کرده اند و علی رغم نظر برخی که هنجارگریزی را در محتوا بی تأثیر می دانند، با ارائة نمونه هایی، تأثیر این نوع هنجارگریزی در ادبی کردن زبان اثبات و مزان دخالت آن نشان داده شود.
تحلیل روایی عنصر زمان در حکایتی از مثنوی «محیط اعظم» بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر یکی از حکایت های حالت محور مثنوی «محیط اعظم» سروده ی بیدل دهلوی تحلیل و واکاوی شده است. در جریان این بررسی با تمرکز بر عنصر زمان جنبه هایی همچون کانون سازی، ترتیب کارکردها، نشانه های حضور راوی ، سرعت روایت،نقاط تحیرروایی و... بر مبنای آموزه های روایت شناسان ساختگرا از جملهژرار ژنت،رولان بارت و جرالد پرینس، بررسی شده است. با توجه به اینکه مثنوی های بیدل تاکنون حوزه ای تقریباً نامکشوف برای پژوهش های روایی بوده است، یکی از اهداف اولیه ی این پژوهش معرفی و شناسایی ارزش های ویژه ی روایت پردازی بیدل در مثنوی های اوست. پرسش اساسی این پژوهش آن است که روایتگری بیدل تا چه میزان دقیق، هدفمند و در خدمت اندیشه ی اوست؟ و وی چه تمهیداتی برای پاسخ به پرسش های احتمالی مخاطب درجهت رسیدن به خوانش حداکثری اندیشیده است؟ نتایج این بررسی در چشم اندازی کلینشانگر این واقعیت است که بیدل در مثنوی هایش سبکی دیگرگونه و شگردهای روایت گری قابل تأملی اختیار کرده است و به ویژه در حکایت مزبور گرانیگاه روایت وی عنصر زمان است که در انطباق آشکاری با مفاهیم عرفانی و فلسفی وی است.
ترکیبات خاص اشعار صائب و بیدل بر اساس روابط نحوی و هسته معنایی ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صائب تبریزی و بیدل دهلوی از نامدارترین شاعران سبک هندی هستند که هر کدام به نوبه خود در شاخه ایرانی و هندیِ سبک هندی، شعر این دوره را متحوّل کرده اند. اکثر محققانی که در شعر بیدل به تحقیق و پژوهش پرداخته اند، ترکیبات خاص را به عنوان یکی از مهمترین عوامل غموض زبان در انحصار شعر بیدل دانسته و در نوع ساخت و معنی این نوع ترکیبات کمتر تأمل کرده اند. در اینجا با تکیه بر اشعار صائب و بیدل، ترکیبات خاص در هر دو شاخه ایرانی و هندی شعر سبک هندی بررسی شده است. ترکیبات هر دو شاعر ابتدا از نظر «هسته معنایی» در دو گروه ترکیبات «برون مرکز» و «درون مرکز» طبقه بندی شده، سپس بر اساس «روابط نحوی ترکیب»، مدل های گوناگونی از ژرف ساخت ترکیبات هر دو شاعر ارائه شده است.
ترکیبات خاص صائب و بیدل در ژرف ساخت دارای روابط نحوی گوناگونی مانند رابطه مسندی، فاعلی، مفعولی، متممی و ... است. از نظر ساختار معنایی، ترکیبات خاص این دو شاعر متنوع تر از ترکیبات عادی در زبان معیار هستند، به طوری که بعضی از این ترکیبات از نظر معنا در زبان وجود ندارند.
تأثیر بیدل بر غزل شاعران نسل اوّل انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر نسل اوّل انقلاب اسلامی، با تمام تفاوت های سبکی، فصولی مشترک ازجمله تأثیرپذیری از ذهنوزبان بیدل دارد. شاعران این نسل، هریک، بهاقتضای سبک شخصی، بخشی از گستره سبک شاعریِ بیدل را در آینه شعرِ خود نمایانده اند و، دراینمیان، سهم غزل سرایان متمایل به سبک هندی بیشاز دیگران است. مسئله اصلی این پژوهش تأثیرپذیریِ غزل نسل اوّل شاعران انقلاب اسلامی از شعر بیدل در دو بخش هنری و غیر هنری و نیز سه حوزه بیان، بدیع و زبان است. نتایج نشان می دهد که، به ترتیب، بهره گیری از نماد و تشبیهات بیدل وار در حوزه بیان؛ تصاویر پارادوکسی، حس آمیزی و تشخیص در حوزه بدیع؛ و ترکیب های مقلوب و وابسته های عددی در حوزه زبان برجسته تر می نماید. غزلیات یوسفعلی میرشکّاک، علی معلّم دامغانی، سیّدحسن حسینی، عبدالجبّار کاکایی، علیرضا قزوه، ساعد باقری و سیّدمحمّد عبّاسیّه کهن، که در این پژوهش بدان پرداخته شده، شواهدی گویا بر بیدل گراییِ شاعران نسل اوّل انقلاب اسلامی است؛ هرچند که میزان تأثیرپذیریِ هریک از ذهن و زبان بیدل متفاوت است.
تشابهات و تمایزات صورخیال بیدل دهلوی با نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صور خیال یکی از رایج ترین اصطلاحات در نقد ادبی است و از جمله اصطلاحاتی است که بیشترین تکثّر معنایی را داراست. واکاوی صورخیال شاعرانه یکی از راه های تشخیص افتراق و اشتراک آثار ادبی است. بررسی از این دیدگاه در نهایت، سبک و ارزش هنری را روشن کرده و میزان قدرت، نوآوری و بهره گیری از میراث گذشتگان را مشخص می کند. بیدل دهلوی (و بالطبع شاعران سبک هندی به ویژه شاخة رهرو خیال) با باریک بینی و تیز بینی، در عناصر و پدیده های اطراف خود، جزئی نگر بوده و در جستجوی معنای بیگانه، نوآوری های بی شماری را در انواع صور خیال از خود به جای گذاشته است. این نوآوری ها در بطن خود، ویژگی هایی را داراست که نیما یوشیج نیز در نوگرایی هایش آنان را به کار برده است. از آنجا که سنجش صور خیال این دو تن(بیدل و نیمایی) می تواند نشانگر تمایزات و تشابهات این دو با یکدیگر باشد، ازین رو در این مقاله، نخست به تعریف صور خیال، بررسی چهار حوزه استعاره، تشبیه، کنایه و تصاویر، بررسی چگونگی صور خیال در اشعار این دو تن و در نهایت سنجش و مقایسة این دو سبک به صورت نمودار پرداخته شده است.
توصیف و تحلیل مضمون قربانی در اشعار بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قربانی مضمون مشترک اسطوره، دین، عرفان و ادبیات است. این عمل آیینی همواره در جوامع انسانی به منظور قرب و نزدیکی خدا/ خدایان و یا جلوگیری از خشم او/ آنان صورت می گرفته است. در برخی ایام و نزد برخی ملل، گاهی انسان ها قربانی می شدند و شگفت آنکه گاهی خود قربانی با رغبت به این کار تن می داد. قربانی انسانی با آمدن ادیان الهی از میان رفت، امّا این مضمون در دامن عرفان اسلامی به گونه ای بدیع بازتولید شد. بیدل دهلوی شاعر مسلمان هندی گرچه به عارف بودن شهرت نیافته، اما نوعی بینش عرفانی در اشعارش به چشم می خورد. وی شکلی خاص از مضمون قربانی را در اشعارش پرورانده، امّا این موضوع تاکنون در شعر و اندیشه ی او مورد بررسی قرار نگرفته است. نویسندگان مقاله ی حاضر در اشعار بیدل به بررسی این مسأله، استخراج و طبقه بندی شواهد و تحلیل آنها پرداخته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیدل، از قربانی و ملزوماتش 53 بار بهره گرفته و در این میان، چشم قربانی و کیفیات خاص آن، بیشترین بسامد را در اشعار او داشته است. در حوزه ی مضامین، بیدل سه ویژگی حیرت، اخلاص و یکرنگی، و تسلیم و رضا را در قربانی (عموماً در چشم قربانی) برجسته تر و چشمگیرتر دیده است.
کنایه های ترکیبی در غزلیات بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع کنایه های ترکیبی صناعتی است که از آمیختن دو صنعت بیانی کنایه و استعاره مکنیه با صنعت بدیعی ایهام پدید می آید و با آن که در سبک خراسانی نمونه هایی دارد و در سبک عراقی و شیوه آذربایجانی نیز توجّه بسیار بدان شده است، بیشترین فراوانی اش در سبک هندی است؛ به صورتی که شاید بتوان گفت که سبک سازترین صناعت در این شیوه است و از این روست که در منظری عام، تصوّر طرز هندی بدون آن و صناعات خویشاوندش محال می نماید. فراوانی این صنعت در غزلیات بیدل (1054-1132ق) نیز به حدّی است که به-طور متوسّط تقریباً در هر غزل او هست و آن هم بیش از یک بار. بررسی این صناعت در 300 غزل اتّفاقی از 2900 غزل عبدالقادر بیدل دهلوی، جستار کنونی را پدید آورده است. بیدل به یاری این صنعت چیزهایی گونه گون را (از طبیعت و برساخته های انسان گرفته، تا خُردترین حالات و حتی اسامی معنا) در جایگاه مستعارله به کار می برد و آن گاه کنایه هایی غالباً انسانی را، آمیخته به ایهام، بدانها نسبت می دهد و تصاویری نو می سازد.
واکاوی و مقایسه ابهام در شعر خاقانی و بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر خط سیر ابهام را در شعر فارسی پیگیری کنیم، خاقانی و بیدل از نقطه های اوج آن خواهند بود. پیچیدگی و دیریابی معنای شعر این دو شاعر، مجال شکل گیری افکار گوناگون را در خصوص شعر آنان فراخ کرده، تا جایی که که گاه درباره یک بیت، چندین نظر بیان شده است. این مقاله بر آن است با نگاهی به ابهام و تقسیم بندی های آن، به بررسی ابهام در شعر خاقانی و بیدل از دو منظر واژگانی و نحوی بپردازد. در سطح واژگانی، مواردی همچون کاربرد واژگان دیرین و کم کاربرد، ترکیب واژگان و کاربرد واژگان و ترکیبات سایر علوم نمود خواهد یافت و در سطح نحوی، مواردی مانند ابهام زبانی، ابهام هنری و ابهام بر اثر نادرستی تصحیح. بایستگی مطالعه درباره خاقانی و بیدل به عنوان دو شاعر برجسته زبان فارسی، اهمیت و ضرورت این تحقیق را نمایان می سازد. روش تحقیق به صورت اسنادی و با استفاده از امکانات کتابخانه ای است. نتیجه پژوهش، همسنجی گونه های ابهام در شعر خاقانی و بیدل از طریق به دست دادن نمودار است.
ترکیبات خاص در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
177 - 194
پایه و اساس سخن " کلمه " است و بررسی ساختار کلمه یکی از ابزارهای زیبایی شناسی متن است."ترکیب سازی"همواره مورد توجه شاعران بوده است و بسیاری از آنان برای بیان نگرشهای خلاقانه خود ، ترکیبهای بدیعی به واژه های زبان افزوده اند." بیدل دهلوی" شاعری است که توانایی بی نظیری در "رستاخیز کلمات" دارد.وی ترکیبهای خاصی در شعر خود آفریده است که خصیصه زبانی او به شمار می آید . این ترکیبات از مهمترین عوامل "غموض" در شعر اوست و به همین دلیل ،کمتر مورد بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر به بررسی ژرف ساخت ، روابط نحوی و هسته معنایی کلمات مرکب در غزلیات بیدل می پردازد.ترکیبات از نظر هسته معنایی به دو گروه "ترکیبات برون مرکز"و " درون مرکز" طبقه بندی شده، سپس با توجه به جمله های ژرف ساخت روابط نحوی اجزای ترکیب نشان داده شده است.اجزای ترکیب ،روابط نحوی گوناگونی مانند:" روابط مسندی،متممی،فاعلی،مفعولی و قیدی دارند. تشخیص این روابط نحوی و معنایی در تبیین مفهوم مورد نظر شاعر و شناخت سبک هندی سودمند خواهد بود.
بررسی و تحلیل سبک های هندی و اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مضمون شعر سبک اصفهانی و هندی در نهایت دقّت، انتخاب شده است و چون شعر سعدی و حافظ، انسان را به فکر کردن فرونمی برد. چنین سبک شعری باارزش های ادبی ایران تاریخی در دوره های خراسانی و عراقی سنخیّت ندارد، از سوی ادیبان و شاعران دوره بعد و نیز از سوی تذکره نویسان مورد توجّه واقع نشد و در تذکره ها نوشتند از ده ها هزار بیت صائب چند بیت او به دشواری انتخاب شد و همین که تا امروز شعر بیدل برای استادان و دانشجویان ایرانی ناآشناست به شگفتی نامأنوس شعر او برمی گردد. بدین جهت تحقیق حاضر تا حدودی می تواند تمایزها و تفاوت های سبک های اصفهانی و هندی و دو نماینده این دو سبک یعنی صائب و بیدل را روشن و مشخّص نماید. بر همین مبنا مقاله پیشِ رو با بررسی و تحلیل دو سبک مذکور، فرضیه های زیر را اثبات می نماید؛ اکثر منتقدان ادبی، سبک هندی و اصفهانی را یکی دانسته اند و وجوه مشترک فراوانی برای آن ها ذکر کرده اند، امّا با اندکی درنگ می توان دریافت که این دو سبک باوجود ویژگی های مشترکِ فراوان، کاملاً بر هم منطبق نیستند. توجّه به سه عنصر زبان، زمان و مکان در شعر صائب و بیدل نمایانگر تفاوت های شعری این دو شاعر و اثبات همسانی سبکی آن هاست.
تفسیر غزلی از بیدل بر اساس نظریه ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
19 - 36
حوزه های تخصصی:
در تفسیر اشعار فارسی به ویژه متونی مانند غزلیّات بیدل که برپایه ابهام هنری پدید آمده اند، گاهی شیوه های سنتی کارساز نیست و موجب خستگی خواننده می شود. کاربست روش جدید در تحلیل این گونه متون، سبب می شود خواننده بتواند با شعر ارتباط برقرار سازد و از خواندن آن لذت ببرد. ازجمله نظریّات مؤثّر در این زمینه، نظریّه «خوانش ادبی» در تفسیر متن است که «مایکل ریفاتر» در کتاب نشانه شناسی شعر مطرح کرده است. در این جستار، نخست معرفی اجمالی نظریّه ریفاتر در حیطه بندی شعر شده است؛ سپس غزلی از بیدل براساس ماتریس و هیپوگرام، تحلیل شده و ضمن بررسی ارتباط ابیات در محور عمودی غزل، در هر بیت، واژه ای بررسی شده که سبب سرزندگی سایر واژگان شده و در شعر، رستاخیز کلمات و ترکیبات تازه ایجاد کرده است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر شعر خود بیدل و منابع کتابخانه ای انجام شده است .
تصویرسازی های بیدل از حقیقت اعیان ثابته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
175 - 198
حوزه های تخصصی:
ابن عربی در عالَم وجود، غیریت را برنمی تابد، از این رو، درمعمای حق و خلق، هستی خلق را آن گونه تبیین می نماید که به وحدت شخصی وجود بیانجامد؛: وی با وضع اصطلاح اعیان ثابته، هویت جدیدی برای ماسوا الله درنظرگرفت که گرچه با ذات الهی عینیت ندارد اما غیراو هم نیست؛: آفرینش حاصل توجه آفریدگار به ذات خویش است که این توجه موجد اعیان ثابته بوده است. ابوالمعانی میرزا بیدل عظیم آبادی از آرای عرفانی ابن عربی تاثیرفراوان پذیرفته است، به گونه یی که می توان او را بقیه السیف شارحین ابن عربی دانست. بیدل با دقت و وسواس، آموزه های عرفان نظری را به لسان حکمت ذوقی، در شعر خیال انگیز خود آورده است. شرح بیدل بر آموزه های عرفانی ابن عربی، حداقل در آثار منظوم ادبیات تصوف، کم نظیر است. بیدل با استفاده از ظرفیت های بی نظیر شعر فارسی و فنون لفظی و معنوی، در تصویرگری آموزه های اتنزاعی و مجرد عرفانی کوشیده است. این مقاله با دیدگاهی تطبیقی، ضمن تبیین اعیان ثابته و مسایل متفرع بر آن، تصویرسازی های شاعرانه بیدل از مساله دشوار اعیان ثابته را بررسی می نماید.
مقایسه شیوه شاعران سبک اصفهانی و سبک هندی در میزان رویکرد به شعر سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای مطرح در گستره سبک شناسی، مقایسه آثار ادبی مشابه با هم در دوره های گوناگون تاریخی است که نتیجه این شباهت ها و تفاوت ها، رمز و راز برتری شاعری بر دیگری و نیز میزان تأثیرگذاری های زبانی و تاریخی و فرهنگی بر متن ادبی، نشان خواهد داد. با نگاهی گذرا به اشعار سبک هندی و اصفهانی، به وضوح می توان گرایش فزاینده سرایندگان آن ها را در به کارگیریِ شگردها و فنون شاعری نسبت به پیشینیان دریافت. فنون و ابزاری که در جنبه های مختلف (فرمی و محتوایی) سبب فاصله گیری گفتار سراینده بر روی زنجیره زبان، از هنجار و زبان معیار و نزدیکی آن به زبان ادب و شعر می شود. در این راستا، تعیین سبک یک شاعر نیز، تشخیص و شناسایی همین ابزارها و شگردها در بسامد است که از شاعری به شاعر دیگر متفاوت هست و این چنین است که سبک های فردی به وجود می آید . بر این اساس، باید گفت که تفاوت اصلی شیوه شاعران سبک اصفهانی و هندی در میزان رویکرد شاعران این روزگاران به شعر شاعران و مضمون های مرسوم ادبی ( motiv ) در سبک عراقی رایج در ایران است. بیدل به عنوان سرآمد سبک هندی می کوشد که تحت تأثیر سبک اصفهانی نباشد (نظریه اضطراب تأثیر)؛ به گونه ای که این رویکرد در برابر شاعران سبک عراقی با شدّت کمتر و در برابر امثالِ صائب با شدّت بیشتر، صورت گرفته است.
بررسی انتقال تصوف با تکیه بر سیر تاریخی نظریه وحدت وجود از ابن عربی تا بیدل
حوزه های تخصصی:
عرفان و تصوف اسلامی به زعم پاره یی از محققین خاستگاهی شرقی دارد و از ادیان هند و بودایی به انحای گوناگون به جهان اسلام راه یافته است. آموزه های وحدت وجودی هندی، ابتدا مکتب خراسان از تصوف را تحت تاثیر قرار داد و سپس از این طریق در مکتب عراق نیز تاثیر گذاشت. محی الدین ابن عربی اندلسی به عنوان موجد و یا حداقل مدون عرفان نظری یا حکمت فلسفی، در عرفان و تصوف تاثیر فراوان نهاده است. آثار ابن عربی همراه با شرح ها و تفسیرها و حتی انتقادها و تکفیرها، مرزهای ممالک اسلامی را درنوردید و از منتهی الیه غرب، به هندوستان در اقصی نقاط شرق که خارج از مرزهای جهاناسلام بود، رسید. میرزاعبدالقادر بیدلعظیم آبادیکهدرایرانبهدهلویمشهوراستازآرایعرفانیابن عربیتاثیرفراوانپذیرفتهاست،به گونه ییکهمی تواناورابقیه السیفشارحینابن عربیدانست. بیدلعلی رغمشهرتومحبوبیتفراوانیکهبینفارسی زبانانشبه قارهو آسیای میانهدارد،در ایرانبه خوبیشناختهنیست. اینمقالهبادیدگاهیتطبیقیبه بررسی انتقال تصوف و همراه با آن، شعر پارسی به هندوستان می پردازد، سپس تاثیر آرای ابن عربی در مهم ترین مسأله تصوف و عرفان، یعنی وحدت وجود را در آثار بیدل با ذکر شواهد بررسی می نماید.