فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر روایتی از عناصری تشکیل شده است که این عناصر روایی نیز با تکیه بر روایت شنو و مفاهیم کانونی شده در آن، شکل و شیوه های خاصی به خود می گیرند. بلاغت روایت، ناظر بر تأثیرگذاری روایت بر روایت شنو است که این مهم نیز نشان از خلق آگاهانه روایت ها برای انتقال مفاهیم دارد. قصه های مجید از جمله آثار داستانی هستند که با محور بازنمایی جهان معرفتی کودک و نوجوان و متناسب با دنیای ذهنی آن ها خلق شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات بینارشته ای در پی تبیین نقش بلاغت در روایت این قصه هاست. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که: هوشنگ مرادی کرمانی در قالب شخصیتی درون داستانی (راوی خردسال) در خلق روایت به اقتضائات دنیای کودک و نوجوان و زبان خاص روایت-های آن ها پایبند بوده و در خلق تصاویر از امور ملموس و محسوس که سازگاری زیادی با جهان معرفتی کودک و نوجوان دارد، بهره برده است. توجه به روایت شنو در این قصه ها باعث شده است که زبان و بیان قصه ها، بلاغت نهفته در آن ها، سازوکارهای روایی و مفاهیم کانونی شده در آن ها، متناسب با روایت شنو بکار گرفته شوند.
Les traces du bonheur Schopenhauerien dans l’œuvre de Michel Houellebecq(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۸, No ۳۳, Printemps & été ۲۰۲۴
107 - 125
حوزههای تخصصی:
Michel Houellebecq describes an intense and visible reflection on contemporary society and the human condition. In his novels he uses the technique of literary paradox and expressing his opinions without any consideration or limitation, he is often considered a pessimistic writer. He describes his contemporaries carefully and frankly, and allows himself to formulate a strong and unequivocal critique of the state of the world. As a sociologist, Houellebecq strives to understand and depict modern society. His novels focus on contemporary society, a society in which it seems difficult to objectify human relationships, and where the person has become asocial and isolated, and is no longer able to communicate with others. The aim of his novels is to reveal the considerable problems of 21st century society through novels that show the insensitivity and alienation of people and which depict contemporary man as if he were imprisoned in his own mind. The objective of the present article is to analyze the influence of Schopenhauer's philosophy on the work of Michel Houellebecq following the method of intertextual analysis with emphasis on the idea of human suffering in Schopenhauer and Houellebecq.
حافظه کنشگرانه در شکل گیری هویت ایرلندی معاصر در رمان دریا اثر جان بَنویل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
387 - 411
حوزههای تخصصی:
این مقاله مفهوم حافظه ی کنشگرانه در رمان دریا (2005) را از جان بنویل مورد بررسی قرار می دهد. مدل «رئالیسمِ کنشگرانه» مفهومی است که فیلسوف-فیزیکدان آمریکایی کارن باراد به عنوان نوعی مُدل جدید در تعریفِ معرفت شناسی، هستی شناسی و علم اخلاق مطرح می کند. در این مقاله قصد بر این بوده که از مدل «رئالیسم کنشگرانه ی» باراد برای ارائه ی مدل نویی از حافظه استفاده شود که می توان آن را حافظه ی کنشگرانه نامید. دلیل ارائه ی چنین مدلی برای تببین کارکرد حافظه در رمان دریا این است که حافظه آن کارکرد سنتی خود را از دست می دهد و از طریق کنشش با دیگر عناصر طبیعی شکل ویژه ای پیدا می کند که حافظه در شکل اومانیستی پاسخگوی کارکردش نیست. لذا بر اساس مفهوم «رئالیسم کنشگرانه ی» باراد، مقاله مدل حافظه ی رئالیستی کنشگرانه را مطرح می کند تا چگونگی کارکردِ حافظه را هم در انسان در حکم سوژه و هم در اشیاء مورد تحلیل قرار دهد، اینکه حافظه به شکل خاطرات چگونه به خاطر آورده می شوند، چگونه گذشته با زمان حال پیوند داده می شود، چگونه خاطرات زنده می شوند، یا بعضاً با خیال درهم می آمیزند. در هر حال، حافظه ی کنشگرانه مسیری در جهت تکوین هویت فرد ایرلندی در رمان معاصر ایرلند است که در این مقاله به آن پرداخت خواهد شد.
تحلیل اشعار سهراب سپهری بر اساس مکتب متافیزیک انگلستان (با تکیه بر دفتر صدای پای آب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری همواره به عنوان یکی از متبحرترین و خلاقترین شعرای دوران معاصر ادبیات فارسی معرّفی شده است. اشعار این شاعر از احساسات، عرفان پاک و لطیف او سرچشمه میگیرند و در عین لطافت و ظرافت، از درهمتنیدگی خاصی برخوردار هستند که گاه، خواننده برای درک بهتر آنها نیاز به زمان بیشتری دارد. با سیری در ادبیات انگلستان به یک مکتب ادبی به نام «متافیزیک» برمیخوریم که حاصل قرن هفدهم میلادی است امّا مدّتها بعد از قرن هفده به جهان شناسانده شده است. آثار متافیزیکی همچون آثار سپهری از عرفان و پیچیدگی لطیفی برخوردار هستند. در این جستار کوشش میشود تا اثر گرانقدر این شاعر معاصر ایرانی؛ یعنی هشت کتاب از حیث ویژگیهای مکتب متافیزیک بررسی شود تا میزان شباهت و تأثیرپذیری آن از این مکتب اروپایی، روشن شود. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی است که بر اساس آن، 22 نمونه شعر از هشت کتاب استخراج شده و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. به طور دقیق، 5 شاهدمثال از دفتر حجم سبز، 5 شاهدمثال از دفتر مسافر، 5 شاهدمثال از دفتر صدای پای آب، 3 شاهدمثال از دفتر آوار آفتاب، 2 شاهدمثال از دفتر مرگ رنگ و از دو دفتر شرق اندوه و زندگی خوابها هر کدام یک شاهد مثال در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در نگارش هشت کتاب از تمام مؤلّفههای متافیزیکی غیر از شیوه مناظره فلسفی استفاده شده است البتّه باید متذکّر شد که سپهری از برخی از این ویژگیها به روش خود استفاده میکند؛ عرفان تماماً مسیحی مکتب متافیزیک در هشت کتاب تبدیل به شالودهای از عرفان غرب و شرق و اسلام میشوند و عشقی که در متافیزیک گاه با شهوت درآمیخته شده، تبدیل به عشقی پاک و مقدّس میشود. همچنین ویژگی شروع ناگهانی و نمایشی بودن که در شعر متافیزیک همراه با یکدیگر هستند، به صورت مجزّا از هم در این اثر دیده میشود امّا سپهری در به کارگیری دیگر ویژگیها بر اساس مکتب متافیزیک عمل میکند؛ روش او در استفاده از مضمونها و مجازهای پیچیده دنیوی، استعارات و تشبیهات آشنازداینده، تعابیر متناقض، محاورهای بودن و موجز بودن کلام بر اساس شاخصهای متافیزیک است و از این نظر، آثار سهراب سپهری با ویژگیهای مکتب متافیزیک مطابقت دارند.
مقایسه ی تطبیقی منظومه ی داستانی لیلی و مجنون نظامی و روایت های عربی در ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
112 - 136
حوزههای تخصصی:
زندگی و سرگذشت عاشقان ، همیشه دست مایه ی راویان و نقادان بوده و به این جهت ، داستان های عاشقانه در ادبیات ملل گوناگون فضایی گسترده را پوشش داده است . داستان لیلی و مجنون از کهن ترین و معروف ترین داستان های عربی به شمار می آیدکه تاثیر زیادی بر گسترش داستان های عاشقانه در ادبیات فارسی داشته است. در پایان قرن ششم نظم داستان های عاشقانه به وسیله ی نظامی گنجوی به حدّ اعلای کمال خود رسید.وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم درآورد و هنرنمایی های این شاعر تا بدانجاست که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه ، دانسته یا ندانسته ،تحت تاثیر سبک و شیوه ی داستان پردازی او قرار گرفته اند.یکی از منظومه های درخشان او لیلی و مجنون است که منشأ آن را در ادبیات عرب باید جستجو کرد. این داستان بارها به زبان های مختلف مورد تقلید شاعران قرار گرفته است.در این مقاله ، نگارنده کوشیده تا پس از زمینه سازی های مقدماتی ، ریشه های تاریخی- اجتماعی و زمان و مکان و تاریخ رواج این داستان را در ادب عربی و فارسی به اختصار مورد کندوکاو قرار دهد و سپس با نقل مختصر روایات عربی و نیز روایت نظامی گنجوی از این داستان ، به مقایسه و نقد و تحلیل تطبیقی آنها بپردازد.
کارکرد جادوی مجاورت در عناوین آثار نثر فنی و مصنوع
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
9 - 28
حوزههای تخصصی:
جادوی مجاورت از عوامل مهم و تعیین کننده در بررسی تأثیرات زبانی و بلاغی بر نظرگاه اندیشگانی ایرانیان در طول تاریخ بوده است. این شگرد بلاغی به قدری قدرتمند است که گاه به مقدّرات تاریخی و فرهنگی ایرانیان جهت داده است. تأثیرگذاری جادوی مجاورت از طریق برجسته سازی در سطح کلام صورت می گیرد. نویسندگان در طول حیات ادبی ایران همواره سعی داشته اند با تکیه بر این عامل تأثیرگذار مخاطب را به درجه اقناع برسانند. دروازه ورود به متون عناوین آن هاست. ازاین روی، این برجسته سازی به شدت در میان عناوین آثار (به ویژه نثرهای مصنوع) دیده می شود. در این جستار با روش تحلیلی-توصیفی جادوی مجاورت در نوزده عنوان نثر مصنوع و متکلف نشان داده شده است. مبنای نظری جستار حاضر نظریات مندرج در کتاب از زبان شناسی به ادبیات کوروشصفوی است که ایجاد ادبیت را نتیجه قاعده افزایی و توازن در برونه زبان می داند. این قاعده افزایی و توازن موجب ایجاد جادوی مجاورت در عناوین آثار شده که در کنار زیبایی آفرینی، خوانندگان را از طریق التذاذ شنوایی و دیداری به مطالعه آثار ترغیب می کند و درنهایت همین عامل منجر به ایجاد حس اقناع در مخاطبان می شود.
جمله معترضه در متون فارسی معاصر
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
29 - 64
حوزههای تخصصی:
جمله در زبان فارسی از نظر معنا و مفهوم و نیز از نظر ساختار اقسامی دارد. از گذشته تاکنون نوعی از جمله ها را جمله معترضه نامیده اند. جمله معترضه کارکردهای گوناگون و ساخت های متفاوتی دارد. در این پژوهش با هدف یافتن انواع جمله معترضه در زبان فارسی معاصر، متون متنوع و متفاوتی انتخاب و مطالعه شد؛ سپس جمله های معترضه از این متون استخراج و ازنظر کارکرد دسته بندی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که اهداف کاربردی این نوع جمله ها، محدود به دعا، نفرین، بدل و توضیح بیشتر نیست و انواع گسترده تر و متنوع تر، و اهداف بیشتری را شامل می شود. با توجه به جامعه آماری این پژوهش، با احتساب نقش های بلاغی اصلی و زیرمجموعه های آن ها، جمله معترضه با 49 هدف و کارکرد در زبان فارسی امروز شناسایی شد. همچنین، بررسی ها نشان داد که اهمیت جمله های معترضه نسبت به متنی که در آن قرار گرفته اند یا نسبت به نوع کاربرد آن ها متفاوت است و در برخی متون مثل متون نمایشی، قابل حذف نیستند. به طور کلی حذف جمله های معترضه از متن، میزان آگاهی و درک مخاطب از جزئیات را کاهش می دهد و در مواردی حتی درک کامل عبارت را با مشکل مواجه می کند.
تحلیل روان شناسانۀ کاراکترهای اصلی نمایش نامۀ دنیای مطبوعاتی آقای اسراری از منظر مدل پنج عاملی شخصیت (FFM) رابرت مک کری و پل کاستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است که به تحلیل و بررسی روانشناسانه کاراکترهای اصلی نمایشنامه دنیای مطبوعاتی آقای اسراری اثر بهرام بیضایی از منظر مدل پنج عاملی (FFM) شخصیت رابرت مک کری و پل کاستا بپردازد. مدیر و شیرزاد دو کاراکتر اصلی نمایشنامه هستند که داستان حول محور اعمال و گفتار آنها شکل می گیرد. رویکرد روانشناسی صفت معتقد است که با شناخت و بررسی صفات شخصیت افراد، می توان رفتار آنها را پیش بینی نمود. از نظریه پردازان مهم در روانشناسی صفت، رابرت مک کری و پل کاستا هستند. آنها پنج عامل اصلی روان رنجور خویی، برونگرایی، گشودگی یا تجربه پذیری، خوشایندی و وظیفه شناسی را برای صفت مشخص کردند. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش ها است که چگونه می توان کاراکترهای مدیر و شیرزاد را با مدل پنج عاملی (FFM) شخصیت تحلیل نمود و همچنین چگونه خرده صفات پنج صفت اصلی در شکل گیری دو کاراکتر مذکور نمودار می گردد. این مقاله با توصیف پرسشنامه شخصیت مک کری و کاستا و همچنین با بررسی و مطالعه دیالوگ ها و کنش ها در متن نمایشنامه، به تحلیل کاراکترها می پردازد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، مروری و خوانش متن نمایشنامه است. روش به کار رفته در این پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی است که کاراکترهای منتخب با توجه به هماهنگی و همپوشانی آن ها با نظریه روانشناختی مذکور، واکاوی و تحلیل شده اند. نتایج حاصل نشان می دهد که کاراکتر مدیر در عامل N (نوروتیسم) روان رنجور نیست. در عامل E (برونگرایی)، برونگرا است. در عامل O (گشودگی) دگم و متعصب است. در عامل A (خوشایندی) سازگار نیست. در عامل C (وجدان کاری) وظیفه شناس است. کاراکتر شیرزاد در عامل N (نوروتیسم) روان رنجور است. در عامل E (برونگرایی)، درونگرا است. در عامل O (گشودگی) تجربه پذیر است. در عامل A (خوشایندی) سازگار است. در عامل C (وجدان کاری) وظیفه شناس است.
واکاوی نظریه هنری فارابی در حوزه صنعت شعری برمبنای رویکرد صورت گرایی روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
فارابی ازجمله فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان قرن چهارم هجری است که نظریاتی در حوزه فلسفه هنر به طور خاص درباره شعر دارد. آراء فارابی روایتی دیگر از بوطیقای ارسطوست. ارسطو در بوطیقای خویش از محاکاتی سخن می گوید که هدف از آن تقلید صرف نیست؛ بلکه باز آفرینی و لذت از اثر هنری جدید است و اثر ادبی را چون پدیده ای مستقل می بیند. حال مسئله این است که باوجود صورت گراخواندن ارسطو ازسوی برخی محققان و بدیهی بودن تأثیر پذیری فارابی از وی تا چه میزان می توان آراء فارابی را متمایل به صورت گرایی دانست. به این منظور در این مقاله دیدگاه هنری فارابی درباب شعر، به ویژه محاکات (باز نمایی) با استفاده از روش توصیفی تحلیلی محتوا برمبنای آراء صورت گرایان روس بررسی شده است. این بررسی با مراجعه به برخی آثار وی ازجمله «مقاله فی قوانین صناعه الشعراء»، «جوامع الشعر»، «رساله فی التناسب و التألیف»، گفتارهای شعری از إحصا العلوم ، آراء أهل المدینه الفاضله ، فصول منتزَعَه انجام شده است. با بررسی دیدگاه صاحب نظران درباره صورت گرادانستن ناقدان قدیم یونان از جمله ارسطو و ناقدان قدیم ادب عربی ازجمله فارابی همچنین با مروری بر دیدگاه های ارسطو که فارابی را بزرگ ترین شارح آثار وی می دانند و نیز با مراجعه به آثار و آراء خود فارابی و تبیین آنها این نتیجه حاصل شد که رویکرد غالب بر آراء فارابی درباره صنعت شعر صورت گرایی است.
موقعیت مندی و در-نسبت-بودن بررسی محدودیت های شناخت در اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش های معرفتی از دیرباز کانون توجه فلسفه غرب بوده است. از یونان باستان تاکنون، فیلسوفان همواره به موضوعاتی همچون مسئله شناخت، چگونگی آن، محدودیت های انواع معرفت و راه های عبور از آنها پرداخته اند. این مباحث نه تنها در فلسفه که در علوم دیگر نیز تأثیرگذار بوده اند؛ به طوری که هر موضع فلسفی درباره این مسائل، طیفی از مواضع متفاوت را در علوم دیگر شکل داده است. مارتین هیدگر در تلاش برای فراروی از دوپارگی ها و نگرش دوقطبی فلسفه غرب، فهم و شناخت را در موقعیت مندی، در-جهان-بودگی و در-نسبت-بودن ساختار وجودی دازاین طرح و تحلیل می کند. تحلیل هستی شناختی هیدگر نشان می دهد که شناخت امری انضمامی و از جنس درگیرشدن سوژه است و در نسبت های مختلف دازاین در پیوند با گذشته، حال و آینده او (پرتاب شدگی، درافتادگی و فراافکنی) متغیر و متفاوت می شود. این پژوهش با تمرکز بر ارتباط شناخت و فهم با موقعیت مندی دازاین به تحلیل و بررسی این مفهوم در اندیشه مولوی به ویژه در فیه مافیه و مثنوی می پردازد. هدف این پژوهش، نمایاندن این موضوع است که چگونه شناخت و خطاهای شناختی در اندیشه مولوی، در-نسبت با شرایط، موقعیت و فهم های پیشین انسان، دستخوش تغییر می شوند. مفاهیمی همچون عادت وارگی، تقلید، قیاس و... که برآمده از پیش دیدها، پیش انگاره ها و پیش دانسته های انسان هستند، به عنوان محدودیت ها و موانع شناخت درست معرفی می شوند.
نسبت سنجی پژوهش های قرآن و حدیث با ادبیات فارسی از منظر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
147 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی نسبت دو نظریه ی فرانسوی و آمریکایی ادبیات تطبیقی در پژوهش های حوزه ی تأثیر قرآن و حدیث بر ادبیات فارسی است. به این منظور نخست در هر یک از این دو نظریه، انواع روابط میان قرآن و حدیث با ادب فارسی را معرفی کرده ایم و سپس نسبت انواع حوزه های پژوهشی دو نظریه را با پژوهش های قرآنی و حدیثی با ادبیات فارسی تحلیل و بررسی کرده ایم و ظرفیت های هر حوزه را در این عرصه ی پژوهشی روشن ساخته ایم و نمونه هایی را در این میان مطرح کرده ایم؛ در پایان به محدودیت ها و چالش های هر نظریه برای پژوهش در این عرصه اشاره ای داشته ایم. نتیجه ی این پژوهش تبیین نسبت حوزه ی گسترده ی پژوهشی در عرصه ی تأثیر قرآن و حدیث بر ادب فارسی از منظر نظریه ی فرانسوی و آمریکایی ادبیات تطبیقی است. در این میان در هر نظریه، حوزه های جدید پژوهشی معرفی شده-اند؛ در عین حالی که نارسایی های هر یک از دو نظریه لحاظ گردیده است.
بررسی میزان تاثیرپذیری شهریار از اشعار ایرج میرزا بر اساس نظریه بینامتنیت ژولیا کریستوا
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
47 - 65
حوزههای تخصصی:
ایرج میرزا با جسارتی هنرمندانه، اصول شعر را در سطوح مختلف زبانی و محتوایی دگرگون کرده و فضایی خاص در شعر ایجاد نموده است که می توان تأثیر این دگرگونی را در شعر شاعران بعد او، از جمله محمدتقی بهجت (شهریار) مشاهده کرد. با توجه به اهمیت شهریار به عنوان یکی از شاعران برجسته دوره معاصر و ایرج میرزا به عنوان یکی از شاعران مشهور عصر مشروطه، بررسی دیوان شعری این دو شاعر بزرگ جهت کشف ویژگی های مشترک زبانی و محتوایی اشعار ایشان بسیار اهمیت دارد و هدف از این پژوهش بررسی میزان تاثیرپذیری شهریار از ایرج میرزا بر اساس نظریه بینامتنیت ژولیا کریستوا با توجه به مشترکات زبانی و محتوایی، به روش تحلیلی توصیفی است. در نتیجه مشخص گردید به لحاظ محتوایی، غزلیات شهریار بیشتر دارای محتوای دینی است و با توجه به این امر اشتراک قابل توجهی در شعر دو شاعر از نظر محتوا وجود ندارد؛ اما در حوزه واژه ها، ترکیبات عامیانه و در برخی موارد شیوه بیان اشتراکاتی را نشان می دهد.
تحلیل گفتمان بازنمایی چهره حلاج در آثار خواجه عبدالله انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۸
135 - 165
حوزههای تخصصی:
انصاری صوفی برجسته شیوه صحو و از علمای مشهور حنبلی است. زندگی اش در اهتمام بر نوشتن حدیث، ارشاد و بدعت ستیزی گذشت. او نیز مانند دیگر صوفیان هم عصر خود چون هجویری و قشیری، در آثار خود ضمن تبیین برخی از مسائل صوفیه، آرای حلاج را نیز انعکاس داده است. هدف مقاله معرفی همین آراست. این پژوهش سعی دارد تا با تلفیقی از روش های تحلیل گفتمان سه سطحی فرکلاف و لاکلو و موف به مطالعه بازنمایی چهره حلاج بپردازد. در بخش توصیف از فرانقش ِاندیشگانی دستور نظام مند هالیدی که برای بررسی فعل ها و فرایند ها مناسب است بهره گرفته ایم. نتایج بررسی نشان می دهد که از نظرگاه یک شیخ الاسلام حنبلی، در کلام حلاج هرآنچه به رعایت حدود شریعت مربوط می شود، مورد پسند است و عدم پایبندی به ظواهر شریعت نارضایتی او را در پی دارد. بااین همه شیخ الاسلام، حلاج را مستحق آن فرجام ناگوار نمی شمارد و آن اتفاق را محصول توطئه اهل کلام می داند. از منظر گفتمان تصوف نیز نظر خواجه عبدالله درباره حلاج تقریباً با دیدگاه دیگر صوفیان اهل صحو مشترک است. وی حلاج را در سیر الی الله صادق می داند، اما آشکارکردن رازهای صوفیان در بین عوام، ناسپاسی اش نسبت به استاد و مواردی ازاین دست را نمی پسندد و بدفرجامی او را نتیجه ناسپاسی به استاد می داند.
تاثیر فناوری بر یادگیری واژگان انگلیسی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
277 - 292
حوزههای تخصصی:
فناوری آموزشی پدیده ای است که سالهاست راه خود را به سیستم آموزشی باز کرده است. با این وجود، با گذشت زمان و با پیشرفت علم و فناوری های جدید، فناوری آموزشی مورد استفاده در نظام آموزشی پیچیده تر و پیشرفته تر و به عبارتی فراگیرتر شده است. در چند سال گذشته شاهد پیشرفت تدریجی و در عین حال سریع در زمینه یادگیری زبان از طریق برنامه های یادگیری زبان به کمک کامپیوتر (CALL) در اشکال مختلف ساده تا دشوار بوده ایم که به کاربرانی با سطوح مختلف صلاحیت زبان ارائه شده است. . هدف هر شکلی از فناوری آینده منجر به چشم اندازهای تازه در آموزش و پرورش است، و یادگیری و آموزش زبان دو حوزه ای هستند که به دلیل پیشرفت های فناوری فوری تغییرات عمده ای را به خود دیده اند. این مقاله به بررسی تاثیر استفاده از فناوری آموزشی بر یادگیری دانش آموزان می پردازد. جامعه آماری 95 نفر از زبان آموزان شهر تهران در سال 1393 بودند که با استفاده از فرمول مورگان تعداد نمونه ها 78 نفر (78=n) تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای تحقیق انتخاب شدند. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 پردازش شدند. یافته ها نشان داد که درصد افرادی که امتیاز بالایی کسب کرده اند (65.4%) به طور معنی داری بیشتر از افرادی است که امتیاز ضعیف (34.6%) کسب کرده اند (p.value=0.009). بنابراین، نتایج نشان می دهد که فناوری آموزشی بر یادگیری واژگان دانش آموزان تأثیر داشته است.
دگرگونی معنایی در واژه های شمس النهار (نخستین نشریه افغانستان) و مقایسه آن با هفته نامه کابل (از نشریه های متأخر افغانستان)
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
65 - 100
حوزههای تخصصی:
زبان روزنامه نگاری افغانستان از یک ونیم سده به این سو دگرگونی هایی را از سر گذرانده است. یکی از این ها دگرگونی معنایی واژگان از نوع "کاهش واژگانی" است. در این پژوهش، دگرگونی معنایی واژه های زبان فارسی در شمس النهار (نخستین نشریه افغانستان) و مقایسه آن با هفت نامه کابل، یکی از نشریه ها متاخر، بررسی شده است. هدف این پژوهش نمایاندن نوع، بسامد دگرگونی معنایی از نوع کاهش واژگانی (متروک شدن یکی از معناهای واژه ها یا متروک شدن کامل آن ها) و دریافت عوامل این دگرگونی در واژه های مس النهار است. این پژوهشِ بنیادی به شیوه توصیفی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته است. توصیف و تحلیل داده ها نشان می دهد که بیشترین دگرگونی ها از نوع "متروک شدن کلی" واژ ه ها است. دلیل این دگرگونی ها، گرایش زبان فارسی از تکلف به سادگی است. بررسی ها نشان می د هد که شماری از واژه های اردو در شمس النهار رایج بوده است. هم چنین کاربرد شماری از واژه های بالنسبه مهجور به ویژه واژه های عربی در شمس النهار نشان دهنده این است که در بازه زمانی نشر آن، استفاده از زبان متکلّفانه یا منشیانه در روزنامه نگاری بسیار رایج بوده است. در این تحقیق که برای نخستین بار به دگرگونی معنایی زبان فارسی در واژه های شمس النهار پرداخته شده است، نوع و بسامد دگرگونی معنایی واژه ها به صورت آماری نیز بیان شده است.
بررسی شگردهای طنز سیاسی در آثار طنز رویا صدر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
140 - 169
حوزههای تخصصی:
طنزسیاسی، یکی از گونه های ادبیات انتقادی است که به نوعی همانند سلاحی کاربردی برای روشن فکران جامعه با هدف اصلاح و دگرگونی بیان می شود. این در حالی است که طنز سیاسی هر نوع خشونت و زورگویی را رد می کند. به بیان دیگر، طنز سیاسی توانمندی به نمایش گذاشتن برخی کمبودهای متناسب با سیاست است که به شکلی خنده آور، با هدف سر و سامان دادن به شرایط حاکم در جامعه بیان می شود. اگرچه این شیوه از دیرباز در بسیاری از آثار ادبی نمود یافته، اما بدون شک می توان دوران مشروطه را دوره تکامل یافته طنز سیاسی در تاریخ ادبیات ایران به شمار آورد. ادیبان و شاعران خوش ذوقی در متن تحولات این دوره و عصر حاضر ظهور کردند و زبان گویای هم میهنان خود شدند که از آن جمله می توان به رویا صدر اشاره کرد. صدر، بانوی پژوهشگر و نویسنده ای پرآوازه در وادی طنز است و آثار چشمگیری از خود ارائه کرده است. در میان این آثار «خبرنامه محرمانه، «ه» مثل تفاهم، برداشت آخر، شب های کوش آداسی» و وبلاگ طنزنوشته های رویا صدر «بی بی گل» سرشار از طنز سیاسی است. در این پژوهش که به شیو ه اسنادی گردآوری شده است، پس از تعریف طنز و زیرساخت های آن به تبیین شگردهای این هنر در آثار یاد شده، پرداخته می شود. یافته های پژوهش نشان داد چیرگی و مهارت صدر بر ادبیات همراه با ذوق و طبع روان و خلّاق وی، سبب شده تا از بیشتر شگردهای ادبی همچون: نقیضه پردازی، تضمین، تشبیهات طنزآمیز، استفاده از ترکیبات متناقض نما، بزرگ نمایی، تمثیل، اغراق و ... استفاده کند و همین نکته تنوّع و در پی آن اثرگذاری بسیاری را در آثار او ایجاد کرده است.
L’engagement esthétique chez Abdellatif Laâbi : Poétique subversive et responsabilité de l'intellectuel(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Poète avant-gardiste et co-fondateur de la revue Souffles en mars 1966, Abdellatif Laâbi n’en finit pas de ressembler à son œuvre. Certes, l’auteur ne peut échapper à sa création ni la création à sa vie, cependant les épreuves traversées ont aiguisé sa plume et forgé son verbe. Derrière le « je peux ce que j'écris » qui structure l’œuvre, on sent la présence d’un « je peux ce que je lis » de la part du lecteur. C’est dire que cette voix singulière et féconde qui se joue des modes esthétiques et transgresse les genres invite le lecteur à explorer ses territoires nourris de doutes profonds et d’interrogations brûlantes. Cet article se propose d’analyser la manière dont l’engagement poétique de Laâbi évolue vers une forme d’engagement esthétique plus large, qui engage le lecteur dans un processus de coopération textuelle. En ce sens, l’analyse du concept de "mondes possibles", tel qu’il a été théorisé par Umberto Eco, permet de cerner cette ouverture et ce mouvement perpétuel caractéristique de l’œuvre laâbienne où le texte se conçoit comme un espace en perpétuelle recomposition, reflétant ainsi les potentialités multiples d’une résistance poétique à toute forme d’atteinte à la dignité humaine.
کارکرد جمله های استفهامی در شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
209 - 224
حوزههای تخصصی:
یکی از پایه های اساسی علم معانی، بررسی چگونگی القای سخن به مخاطب است و هر نویسنده و شاعری سعی می کند از ابزار مختلف همچون امر، نهی و پرسش برای بیان مقصود بهره بگیرد. با توجه به اینکه هدف از پرسش در زبان خبر، طلب آگاهی است و ارائه پیام به طورمستقیم، چندان هنری و تأثیرگذار نیست؛ بنابراین مسلّم است که پرسش در ادبیات به ویژه شعر، در مفهوم اصلی خود به کار نرود و دارای اغراض ثانوی باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، با هدف بررسی استفهام انکاری در آثار فروغ فرخزاد و در پی پاسخ دهی به این سؤال اساسی است که استفهام انکاری در شعر فروغ در کدام معانی ثانوی و با چه مفاهیمی مطرح شده که باعث دو معنایی یا چندمعنایی جملات شده است؟ به همین سبب، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ دهی به این سؤال اصلی است که جملات پرسشی شعر فروغ چه معانی ثانوی دارد و در چه مفاهیم مختلفی به کار رفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هشت معنای ثانوی برای استفهام انکاری در شعر فروغ فرخزاد وجود دارد و به این نتیجه دست یافتیم که بالاترین معنای ثانوی استفهام انکاری در معنای تعجب و کم بسامدترین آن در معنای پشیمانی بوده است که 9 مورد در معنای تعجب، 3 مورد در معنای حسرت، 2 مورد در معنای هشدار و تذکر، 4 مورد در معنای دردمندی، 2 مورد در معنای اندوه، 1 مورد در معنای پشیمانی، 2 مورد در معنای جرأت و 3 مورد هم در معنای تمنّاست.
تأثیر روابط بینامتنی رمان سووشون در جلب مشارکت مخاطب در جریان خوانش متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت ژنی نوع شناخته شده ای از انواع بینامتنیت محسوب می شود. از منظر ژنی، روابط بینامتنی در دو نوع حقیقی (قوی) و تک لایه (ضعیف)، در متن ها قابل تمییز است و زمانی از بینامتنیت حقیقی سخن به میان می آید که ارتباط دو متن فراتر از ارتباط واژگانی و مناسبات صوری باشد، در غیر این صورت بینامتنیت قوی حاصل نمی شود. بینامتنیت ژنی مطالعه عمیق روابط متن ها در سطوح مختلف اعم از صوری و مضمونی را مؤثر در واکاوی نوع، گونه و میزان سطح بینامتنیت می داند. از سوی دیگر بارت، تفسیری از بینامتنیت ژنی را در جریان خوانش و جلب مشارکت مخاطب به کار بسته و بر این اساس متن ها را خواندنی و نوشتاری تعبیر می کند، چنانکه متن، نخست مخاطب منفعل و در نوع دوم مخاطب فعال را پرورانده و جلب می کند. از دیدگاه بارت کاربرد این دو نوع بینامتنیت، تعیین کننده در خوانش متن است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و تحلیل داده ها به روش تحلیلی تطبیقی است. جستار از نظریه بینامتنیت ضعیف ژنی و تفسیر نظری متن خواندنی در چالش بینامتنیت قوی بارت بهره خواهد برد. نتیجه مطالعه نشان می دهد رویکرد بینامتنی قوی، نقش مؤثر و کارایی در تبدیل متن رمان سووشون به یک متن خواندنیِ طالب خواننده منفعل ایفا کرده است.
فرهنگ مردمی در شاهنامه فردوسی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
221 - 251
حوزههای تخصصی:
شاهنامه، بی هیچ گزافه و گمان، بی هیچ چون و چند، نامه ورجاوند و بی مانند فرهنگ ایران است؛ دریایی است توفنده و کران ناپدید که خیزابه های هزاره ها، در آن، دمان و رمان، سترگ و سهمگین، بشکوه چون کوه، بر یکدیگر در می غلتند؛ خیزابه هایی که از ژرفاها و از تاریکی های تاریخ سر بر می آورند و پهنه های زمان را درمی نوردند تا گذشته های ما را به اکنون مان بپیوندند و اکنون مان را به آینده ها. شاهنامه پلی است شتوار و ستبر و سترگ، برآورده بر مغاک های زمان و رشته پیوندی است ناگسستنی که پیشینیان را با پسینیان پیوسته و همبسته می دارد. از آن است که این نامه نامور را شیرازه و شالوده تاریخ و فرهنگ ایران می توانیم دانست؛ تاریخ و فرهنگی گشن بیخ و گران سنگ، برین پایه و فزون مایه که بستر و بهانه ناز و نازش هر ایرانی است راستی را، اگر شاهنامه نمی بود ما آنچه هستیم نمی توانستیم بود و همانند تیره ها و تبارهایی دیگر، در سایه های دامن گستر تاریخ و گردهای گیتی نورد گسسته نشانی و شکسته نامی گم می شدیم و از یادها می رفتیم و بر بادها. در این پژوهش که نگارنده روش توصیفی تحلیلی را برای آن گزیده برآنیم تا ویژگی های فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی شاهنامه را بررسی کنیم و تلاش کردیم تا حد ممکن از منابع دست اول و معتبر مکتوب قدیمی و جدید همچنان از نظریات مفید بزرگان و متخصصان این رشته به صورت دقیق استفاده کنیم.