
مقالات
حوزههای تخصصی:
محمود طرزی نویسنده و شاعر آزادی خواه، نوگرا، بیدارگر، هدفمند، متعهد، منتقد، وطن پرست و از مخالفان سرسخت استعمار بوده است که افکار آزادی خواهانه او تأثیر بسیاری در بیداری جامعه افغانستان داشته است. نظر به تنوّع مفاهیم آزادی خواهی و نوبودن اندیشه ها و باورهایی که وی در این زمینه مطرح می کند، در این پژوهش کوشش شده است تا اندیشه های آزادی خواهانه و نوگرایانه محمود طرزی مورد بررسی قرار گیرد و نگاه تازه و متفاوت او به برخی از موضوعات این حوزه از جمله وطن تبیین شود. این پژوهش با تحلیل و بررسی آثار منظوم، منثور، اشعار و مقاله های که بیشتر در شماره های متعدد روزنامه سراج الاخبار به جا مانده به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد طرزی با سرودن اشعار و روزنامه نگاری، سعی در استقلال طلبی، آزادی خواهی، بیداری اجتماعی، نوگرایی ادبی، علم پروری و میهن پرستی داشته است. مهم ترین اندیشه های آزادی خواهانه طرزی عبارت است از: میهن دوستی، استقلال طلبی، اصالت گرایی و بازگشت به خویشتن، ستم ستیزی و طرد بیگانه، نکوهش حاکمان جور و مقابله با استبداد، سلحشوری و روحیه جنگاوری، تحریض به شکیبایی و توانمندسازی دفاعی، نکوهش کاهلی و تن آسانی، دعوت به بصیرت و بینش، غفلت ستیزی و مبارزه با جهل و نادانی، اعتراض به وضع موجود و راهنمایی به وضع مطلوب، آگاهی بخشی، نوگرایی و علم پروری، اتفاق و وحدت، طرد قبیله گرایی و شعوبی گری. در این میان اندیشه های نوآورانه بسیاری ملاحظه می شود که از بین آنها می توان به نگاه تازه طرزی به وطن و الگوپذیری مثبت از غیر اشاره کرد.
تحلیل مؤلفه های ادبیات مقاومت در آثار شاعران و نویسندگان سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت که ریشه در جهان عرب هم دارد ، امروز به یکی از تأثیرگذارترین گونه های ادبی تبدیل شده است، ترسیم مبارزات و رشادت های یک ملت در برابر بی عدالتی ها و ستم بیدادگران، یکی از درون مایه های شعر و نثر عربی از گذشته تاکنون است که در دوره های مختلف حیات شعر و نثر عربی، جلوه و نمود خاصی به خود گرفته است. در دوره معاصر که اغلب کشورهای عربی به نوعی زیر کنترل شدید استعمار و استعمارگران به سر می بردند، یکی از دغدغه های اصلی برخی شاعران و نویسندگان، مبارزه با این بیدادگری ها و ترسیم مبارزات و رشادت های مردم است؛ ازین رو، آن ها با قلم خویش به مبارزه برخاستند و اشعار و نوشته های خود را در خدمت مبارزات ملت خویش قراردادند.این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه تحلیلی، اصول و مبانی نظری ادبیات مقاومت را در آثار شاعران و نویسندگان سوری بررسی می کند.از مهم ترین کسانی که در زمینه ادبیات مقاومت و پایداری در کشور سوریه قلم فرسایی کرده اند؛ می توان به غسان کنفانی، نزارقبانی، غاده السمان، محمد ماغوط، آدونیس، بدیع صقور، سلیم برکات و... اشاره کرد.یافته های پژوهش حاکی از آن است که نویسندگان و شاعران ادبیات مقاومت سوری، رنج ها و آلام دوران کودکی و بزرگ سالی در آوارگی و اخراج از وطن، آمال و آرزوهای بر بادرفته، خفقان و استبداد، وطن دوستی، فلسطین، قدس، تعهد ملّی و محبت کشورهای عربی و مسأله فلسطین، نیروهای امنیتی و بازجویی را در آثار خود به تصویر کشیده اند و نبرد و پایداری را تنها راه حل مسئله سوریه می دانند و آزادی و آزادگی را بهترین موهبت برای همه افراد بشر در همه اعصار و قرون برمی شمارند.
تحلیل گفتمان انتقادی تبلور آزادی در اشعار خلیل الله خلیلی و احمد شوقی بر اساس نظریل فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادی، تحفه ای الهی است و حس آزادی و آزادی خواهی در ضمیر بشر نهفته است. خلیل الله خلیلی و احمد شوقی دو شاعر برجسته ادبیات فارسی و عربی در طول زندگی خود، متحمل مرارت های زیادی شده اند. آن دو برای آزادی میهن خود با سلاح شعر به مقابله با استعمارگران برخاسته و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نکرده اند. این پژوهش قصد دارد تبلور آزادی را در اشعار این دو شاعر به گونه توصیفی–تحلیلی و از منظر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و با استفاده از داده های مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی بررسی نماید و به کاربرد واژگان، ساختارهای دستوری، بیان بافت موقعیتی، مشارکان، گفتمان های موجود، بینامتنیت و ایدئولوژی پنهان بپردازد. یافته های این پژوهش حاکی از آنست که دو شاعر برای بیان هدف خویش، با پرهیز از پیچید گی های کلامی از واژگانی ساده و روشن بهره برده اند. گفتمان های فعال در این اشعار، گفتمان میهنی، مبارزان و شهیدان، زنانه و متقابل است. واژگان و تعابیر به کار رفته در این اشعار، دارای بار ایدئولوژیک است. دو شاعر از این طریق سعی کرده اند در راستای بصیرت افزایی هموطنان، بیداری جامعه، تقویت حس مبارزه با استعمارگران در بین مردم و بیان اهمیت و جایگاه آزادی گام های اثرگذاری بردارند. گفتمان اشعار دو شاعر، بیان کننده تلاش آن دو برای سهیم شدن در مبارزه با استعمار است.
تحلیل تطبیقی مؤلّفه های مشترک ادبیات سلحشوری و پایداری در کتب درسی دوره متوسطه دوم طی دهه های( 80 و 90)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل تطبیقی مؤلفه های مشترک ادبیات سلحشوری و پایداری در کتب فارسی متوسّطه دوم طی دهه های ۸۰ و ۹۰ انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل چهار عنوان کتاب فارسی دهم، یازدهم، دوازدهم و پیش دانشگاهی به همراه تغییرات و تحولات آن ها در طی بیست سال است. یافته ها نشان می دهد که این دو گونه ادبی، علی رغم تفاوت ها، دارای وجوه مشترکی هستند و نقش کلیدی در انتقال مفاهیم والای مقاومت، ایثار و دفاع از ارزش های ملّی و دینی ایفا می کنند. همچنین برای دفاع مشروع در برابر ظلم، بر رویکرد حقیقت جویانه تأکید دارند. دو عنصر ستیز یا تاب آوری در برابر هر نوع اعمال قدرت نامشروع، در ذات آن ها نهفته است و دو مقوله ستیهندگی و عشق و ستیهندگی و ایمان جزء فصل ذاتی آن ها به حساب می آیند. ادبیات سلحشوری در کتاب های درسی توانسته است دو عنصر ملّت ساز یعنی تاریخ و زبان را متّحد و یکپارچه نگه دارد؛ به طوری که روایت های شاهنامه در کتاب های درسی یکدیگر را نقض نکرده اند؛ بلکه مکمل هم بوده اند. ادبیّات پایداری نیز امروزه توانسته است در کتاب های درسی یکپارچگی سیاسی و جغرافیایی ایران و یکپارچگی اقوام ایرانی را با دستاوردهای خود حفظ نماید. بررسی ها نشان می دهد که سه اتّفاق مهم در کتاب های درسی رخ داده است. اتّفاق اوّل این است که با همسویی ادبیّات سلحشوری و پایداری از ملّی گرایی ادبیّات سلحشوری کاسته شده و بر ظلم و استبداد ستیزی آن تأکید بیشتری شده است. اتّفاق دوم این است که در تغییر و تحولات کتب درسی از حجم ادبیات سلحشوری کاسته شده و بر حجم ادبیّات پایداری افزوده شده است. اتّفاق سوم این است که با مطرح شدن موضوعات جدید، ادبیّات سلحشوری مانند بهشت گمشده، نمود و جلوه خود را از دست داده است. پیشنهاد می شود وزارت آموزش و پرورش با تشکیل کارگروهی از نخبگان حوزه های ادبیّات، علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی، گام های مؤثرتری را در راستای غنی سازی و تعدیل محتوای کتب فارسی دوره متوسّطه دوم بردارد و با کاستن از یک سویی و یک جانبه گرایی در تقویت مؤلفه های مشترک ادبیّات سلحشوری و پایداری بکوشد.
جلوه نمادین ظلم و خفقان در اشعار هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ظلم ستیزی، یکی از اساسی ترین مولفه های ادبیات پایداری است که در شعر شاعران معاصر گاه با بیانی صریح و مستقیم و گاه با زبان رمز آلود و نمادین بازتاب یافته است. یکی از شاعران مشهور معاصر که همواره در اشعار خود به مفاهیم اجتماعی توجه ویژه داشته است، هوشنگ ابتهاج است. در این پژوهش چنان که قرار بود با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی و کتابخانه ای به بررسی موردی اشعار این شاعر معاصر پرداخته و نمادهایی را که او در راستای تبیین مفهوم ظلم و خفقان مورد استفاده قرار داده است، مشخص نمودیم. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این موضوع بوده که ابتهاح علاوه بر جریان رمانتیسم اجتماعی، تحت تاثیر جریان سمبولیسم اجتماعی نیز قرار داشت و در اشعار خود، از نمادهای گوناگون برای پرداختن به مضامین اجتماعی و مقوله های پایداری، بهره مند بود. این شاعر معاصر از نمادهای مختلفی استفاده کرده است؛ اما رویکرد او در نمادگرایی درخصوص این مضمون، رویکردی ابداعی و شخصی نیست؛ بلکه او اغلب سعی بر هماهنگی در استفاده از نمادهای عمومی و طبیعی داشت که دیگر شاعران همعصرش نیز از آن ها بهره برده بودند. همچنین پرکاربردترین نماد ظلم در اشعار هوشنگ ابتهاج، نماد شب است که روی هم رفته ۴۲ بار در اشعار او تکرار شده است.
جلوه های شاهنامه در ادبیات پایداری و هویت ملی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه، از دیرباز به عنوان یک اثر ادبی بزرگ و حماسی، نقش مهمی در حفظ و تقویت هویت ملی و فرهنگی مردم افغانستان داشته است و به همین دلیل از منابع اصیل و ارزشمند در اشاعه روحیه مبارزه و استواری در مقابل اشغالگران در کشور افغانستان به شمار می رود. این اثر ادبی، با تأکید بر مفاهیمی چون خردورزی، دادگری، شجاعت، وفاداری و جوانمردی همواره توانسته است به عنوان راهنمای قدرتمندی برای ارتقای فرهنگ این سرزمین عمل کند. در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای مضمونی نشان داده می شود که شاعران و نویسندگان افغانستان چگونه از طریق الهام گیری از شاهنامه توانسته اند ارزش های ملی و اندیشه های پایداری خویش را حفظ کنند و رواج دهند. جامعه آماری این پژوهش، شعرمعاصر افغانستان و شاعران حوزه پایداری ست. نتایج واکاوی در این آثار روایت می کند که تأثیرپذیری از شاهنامه به عنوان بنیانی فرهنگی، نه تنها به حفظ و تقویت هویت ملی و فرهنگی افغانستان کمک کرده، بلکه نقش بسزایی در تقویت ارزش های انسانی، اخلاقی و پایداری در برابر اشغال و ستمگری داشته است. روایت نگاری ملهم از مفاهیم قهرمانی شاهنامه و شاهنامه خوانی در فرهنگ افغانستان، بازگوکننده توجه مردم به طور عینی و عملی به شاهنامه است. تأمل در نمونه های شعری متعدد شاعران پایداری افغانستان، حاکی از تأثیر شخصیت ها، مکان ها، اسطوره ها و دیگر عناصر هویتی شاهنامه بر شعر آنان است و نشان می دهد که اسطوره های شاهنامه، در این آثار، به دلیل کنشگری و ایجاد روحیه حماسی و قهرمانی و باورمندی هویتی، زنده و پویا هستند.
تحلیل تطوّر عرفانی شخصیت «ارمیا» در رمان های رضا امیرخانی با تکیه بر نقش آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ارمیا» شخصیتی تکراری در آثار رضا امیرخانی است که در دو رمان «ارمیا» و «بیوتن» شخصیت اصلی داستان بوده و در رمان «رهش» نیز حضوری تاثیرگذار دارد. در این مقاله که با کاربست روش توصیفی تحلیلی تدوین شده است، سیر تطور شخصیت عرفانی ارمیا مورد کندوکاو قرار گرفته و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که شخصیت ارمیا با کدام یک از مسلک های عرفانی قابل تطبیق است؟ و آیات قرآن کریم چه تاثیری بر روند این تطور عرفانی گذاشته اند؟ بر این مبنا نخست نحوه سلوک شخصیت ارمیا در رمان های یاد شده به صورت جداگانه بررسی شده و سپس حرکت طولی این شخصیت در هر سه رمان ارزیابی می گردد. سلوک عرفانی شخصیت ارمیا با اعزام به جبهه آغاز می شود. در رمان ارمیا سنگر کارکردی همچون خانقاه دارد و فضای معنوی جبهه نردبان عروج ارمیا است. در این رمان ارتباط بین ارمیا و دوست شهیدش، رابطه شمس و مولوی را تداعی می کند. همین رابطه در بیوتن، به رابطه موسی و خضر، قابل تعمیم است. در مجموع هر سه رمان نیز، تحول روحی ارمیا حرکتی طولی دارد که آن را می توان بر اساس اسفار اربعه تطبیق داد. در تمام این موارد آیات، اشارات، معانی و مفاهیم قرآنی نقشی بسزا و کارکردی بنیادین در شکل گیری و تطوّر شخصیت عرفانی ارمیا دارند.
مبانی پایداری در عهد تیموری؛ کاوشی در متون کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت تیموریان، به ویژه در دوران فرمانروایی مؤسّس آن، تیمور لنگ، به واسطه عواملی چون گستره وسیع قلمرو جغرافیایی، شکست ناپذیری، قدرت فرماندهی بی نظیر، ادعای احیای شریعت اسلامی و اشاعه آن در سرزمین های آلوده به کفر و شرک و نیز ابعاد قابل توجه دیگر، در منظر پژوهشگران جایگاه ارزنده ای را به خود معطوف کرده است. یکی از موارد قابل توجه در این دوره، سیاست نظامی فرمانروایان آن است. از آنجایی که تیموریان در غالب جنگ های خود پیروز میدان بودند، بررسی تاکتیک های نظامی و شیوه های سپاهیگری آنان بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس، پژوهش پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که چه عناصر و اصولی در متون کهن عصر تیموری، به عنوان مبانی پایداری شناخته شده و چگونه بر عملکرد نظامی آن دوران تأثیر گذاشته اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد یکی از راه هایی که بنیان گذار دولت تیموری و اخلاف او برای پیشبرد اهداف و برنامه های نظامی خود به کار بسته اند، تهییج روحیه پایداری در میان نیروهای رزمی بوده است. ایشان بدین منظور از ساز وکارهایی نظیر تمسک به باورها و اعتقادات دینی، ذکر تکبیر و تهلیل، تضرع و راز و نیاز با پروردگار، تفأل و مشورت با قرآن کریم و طرح الهامات غیبی استفاده کرده اند.
بررسی مقایسه ای رمان های «زمستان 62» اسماعیل فصیح و «سفر به انتهای شب» لویی فردینان سلین با تکیه بر مؤلفه های ادبیات پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامد جنگ ها فقط شامل مبارزان جنگ نمی شود؛ بلکه بر همه ساکنان سرزمین های در حال جنگ تأثیر می گذارد. هنر و ادبیات نیز از پدیده جنگ به عنوانِ الهامی غنی استفاده می کند. باتوجه به تفاوت های فرهنگی و ایدئولوژیک کشورهایی که در حال جنگ هستند، باید دید که هر ملّتی واقعیت جنگ را در ادبیات خود چگونه به تصویر می کشد؛ ازاین رو، مطالعه رمان «سفر به انتهای شب» لویی فردینان سلین و رمان «زمستان 62» اسماعیل فصیح به شکل مقایسه ای می تواند چگونگی نمودِ مؤلفه های ادبیات پایداری و تصویر جنگ را به زیبایی نشان دهد. این پژوهش با این پرسش که مؤلفه های ادبیات پایداری (وطن، مذهب، شهادت طلبی، دعوت به مبارزه و پایداری، توصیف جنایت ها و بیداد دشمن و امید به آینده) چه شباهت ها و تفاوت هایی در آثار این دو نویسنده دارند، بررسی و مقایسه شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مؤلفه های ادبیات پایداری در دو رمان پرداخته است. برای رسیدن به این منظور، ابتدا مؤلفه های پایداری تعریف شد و سپس با مطالعه متن رمان ها، بخش های مرتبط با این مؤلفه ها شناسایی و کدگذاری و در ادامه، مقایسه و تحلیل شدند. با توجه به گستردگی مؤلفه ها فقط به هفت مورد پرداخته شد. در این دو داستان، نمونه هایی چون نگاه به جنگ، مرگ، قهرمان مشترک، توصیف جنایات دشمن، با یکدیگر همسانی دارند. در «زمستان 62» به مفاهیمی همچون ارزش دادن به مسئله شهید و شهادت، فداکاری در راه میهن، امید به آینده و مبارزه و پایداری در برابر دشمن بیشتر پرداخته شده است که شاید ریشه در فرهنگ ایرانی اسلامی دارد. زبان سلین و نگاه بدبینانه او به انسان سبب شده است آثارش به خصوص رمان «سفر به انتهای شب»، مورد توجه بسیاری از نویسندگان جهان در کشورهای مختلف قرار گیرد.
جریان شناسی شعر پایداری در ادبیات ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر به جریان شناسی شعر پایداری ترکیه پرداخته است و جریان های ادبی مختلف ترکیه را که اشاعه دهند ه مولفه هایی مثل آزادی، عدالت، ظلم ستیزی، ملی گرایی، جنگ، میهن، دین و... بوده اند، معرفی کرده است. در این پژوهش موضوع جنگ به خاطر گستردگی آن در تاریخ و ادبیات ترکیه بیشتر مورد بحث قرار گرفته است؛ اما در کنار آن، جریان های آزادی خواه، انسان محور و سوسیالیستی نیز معرفی شده اند. طبق بررسی های انجام شده در دور ه مشروطه، وقتی هنوز شاعران به طور کامل از ادبیات عثمانی جدا نشده اند می توان ادبیات ارزش محوری را دید که نگاهی سلحشورانه به جنگ دارد و مفاهیمی مثل دین، شهادت، میهن و پیروزی ها و شکست ها را بسط می دهد. با رخ دادن جنگ جهانی دوم ادبیات ترکیه دگرگون شده، چهره ای سوسیالیستی به خود می گیرد. تغییرات حاصل از جنگ جهانی دوم باعث می شود ادبیات پایداری ترکیه از ادبیاتی سلحشورانه و ارزش محور به ادبیاتی انتقادی و جنگ ستیز تبدیل شود که در آن موضوعاتی چون اجتماع، مردم و سیاست بسیار برجسته اند. یافته ها که با تکیه بر منبع پژوهی مستقیم و به شیو ه کتابخانه ای به دست آمده اند، نشان می دهند شاعران در این بُرهه نگاهی انسانی دارند و در پی گسترش شعر ضد جنگ هستند. هم این که چنین رویکردی در ادبیات ترکیه با اتمام جنگ جهانی دوم خاتمه نمی یابد؛ بلکه شاعران ترک همواره با پرداختن به مضامین پایداری همسو با تحولات اجتماعی پیش می روند .