طراحی الگوی شناختی بازماندگان بیماری سرطان با رویکرد پدیدارشناسی: مطالعه موردی بیماران در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تجربه گسست ها و چالش های شناختی متعدّد در زیستن با بیماری مزمنی مانند سرطان پیش بینی می شود این بیماری توان زیادی در ایجاد تغییرات شناختی و تکوین طرح واره ذهنی جدید در بین بازماندگان بیماری سرطان داشته باشد. در مطالعات اجتماعی-شناختیِ دهه های اخیر، به سرطان به عنوان یک چالش شناختی توجه شده است که به طور مؤثری، امکان عامل بودن و چانه زنی برای تغییر را فراهم کرده است. در این پژوهش، برای فهم طرح واره شناختی بازماندگان از رویکرد کیفی با تأکید بر روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه، مشاهده و معیار اشباع داده در بین بازماندگان بیماری سرطان شهر ارومیه گردآوری شده است. با 10 زن و 9 مرد مراجعه کننده به بیمارستان امید که بهبود یافته بودند، مصاحبه و داده ها به روش کلایزی تحلیل شد. از تحلیل و کدگذاری مصاحبه ها، 7 مضمون اصلی استخراج شد که عبارت است از: اجتماعی شدن در گذاری آشفته، زیستن در کشاکش خطا و کمال، جانبداری، راهبردهای هیجانی، ادراک قضا-قدری، متابعت و ادراک شناختی جدید. یافته ها نشان می دهد تجربه زیستن با سرطان، منشأ گسست از طرح واره ذهنی پیشین بوده است و ساماندهی تجربه زیسته بازماندگان نشان می دهد بقا در بیماری، مستلزم عامل بودن برای پذیرش تجربه های شناختی جدید است.