مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
حکایت تمثیلی
حوزه های تخصصی:
بررسی کارکرد تمثیل در آثار ادبی تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب تعلیمی یکی از انواع ادبی است که از ساحت اخلاقی و آموزش ویژه ای سخن می گوید. آنچه در آثار ادبی تعلیمی، تعلیم و پند و اندرزهای اخلاقی را حلاوت بخشیده است و تأثیرگذاری آن را دو چندان ساخته است، استفاده از ابزار کارآمد تمثیل است که با بسامدی درخور توجه در متون تعلیمی ادبی نمود یافته است. پدید آورنده آثار تعلیمی برای تقریر و توضیح مطلب اخلاقی خود یا ایضاح و تثبیت آن در ذهن مخاطب از این شیوه ی ادبی بهره می جوید. یافته های تحقیق بیانگر آن است که کاربرد فراوان تمثیل در آثار ادبی تعلیمی، حاکی از ارتباطی دوسویه میان تعلیم و تمثیل است به گونه ای که گوینده با تمثیل، بر مفاهیم اخلاقی که غالباً مطلبی معقول و غیر حسی اند تأکید کرده، با تصریح آن، مخاطبان خود را که غالباً از مردمان عامی اند، متوجه آن می کند. با تکیه بر نتایج حاصل از این تحقیق می توان گفت که تمثیل یکی از مختصات و ویژگی های آثار تعلیمی ادبی است و نمی توان آن را صنعت ادبی (البته در این نوع از آثار) نامید.
تمثیل زنگیان در شعر پارسی (بررسی حکایت های تمثیلی زنگیان از سنایی تا قاسم انوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بردگان، از نژادهای گوناگون، زن و مرد و سیاه و سفید، در جوامع و در میان طبقات اجتماعی مختلف حضوری انکارناپذیر داشته اند. دراین میان، نقش چشمگیر بردگان زنگی شایان توجه است. زنگیان که در آغاز نوبردگانی بیش نبودند و زندگی معیشتی اجتماعی بسیار سختی داشتند، اندک اندک همراه با تحولات جامعه و حضور در جوامع دیگر صاحب اندیشه و منزلت اجتماعی- سیاسی شدند و به عرصه های مختلف، ازجمله حوزة ادبیات، راه یافتند. پدیدآمدن حکایات تمثیلی متنوع و ضرب المثل های فراوانی که زنگیان محور اصلی آن اند گواه این مدعاست. در این نوشتار اهمیت حضور بردگان، ساخت واژگانی- دستوری زنگی، نژاد، خاستگاه و زمینه های زندگی اجتماعی و سیاسی زنگیان مورد توجه قرار گرفته است؛ سپس نمونه هایی از ویژگی های خوشایند و ناخوشایند زنگیان در شعر فارسی بیان شده است. بخش اصلی این نوشتار به بررسی و تبیین حکایات تمثیلی دربارة زنگیان پرداخته است؛ حکایاتی که جلوه هایی گوناگون از ویژگی های جسمی- روحی زنگیان را به تصویر می کشد. برخی از این حکایات در دایرة سنّت گرفتارند و برخی دیگر با گریز از سنّت ها چهرة متفاوتی از زنگیان را مجسم ساخته اند.
بررسی الگوی نجات در روایتی تعلیمی از اسرارنامه بر اساس نظریه تقابل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب فارسی سرشار از حکایت های واقعی یا ساختگی است که شاعران و نویسندگان برای بیان مفاهیم اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و... از آن سود جسته اند. اسرارنامه عطار نیشابوری از جمله آثاری است که در آن، روایت های تمثیلی در انتقال اندیشه های تعلیمی شاعر اهمیت ویژه ای دارند. تمثیل ها علاوه بر کاربرد تعلیمی و سرگرم کنندگی، ایجاد التذاذ ادبی در مخاطب و...، ابزاری برای تبلیغ گفتمان عرفانی نیز به شمار می آیند. بنابراین در گفتمان عرفانی، حکایت پردازی وسیله ای است برای تولید معنا به شکلی تلویحی و ضمنی. الگوی دوبنی شیوه متداول قصه های کهن برای بیان مقصود است و نظام تقابل های زبانی از مهم ترین عوامل شکل گیری معنا در حکایت های دوقطبی است که قصه پرداز با قرار دادن کنشگرهای روایت در جایگاه تقابلی با همدیگر، به تولید معنا می پردازد. ساختار برخی حکایت ها در اسرار نامه از روبه روی هم قرار گرفتن نفس و جان شکل می گیرد. حکایت «آن روباه که در چاه افتاده بود...» یکی از تمثیل های جذاب در بیان رهایی از عالم ظلمانی یا غلبه بر نفس است. این نوشتار با استفاده از روشتوصیفی تحلیلی بر اساس نظریه تقابل ها به تفسیر نشانه ها در حکایت مذکور می پردازد. بهره گیری از تقابل های دوتایی در مطالعه متون مختلف نشان می دهد که چگونه واژه ها و عبارت های معمولی می توانند به گونه ای به کار روند که نوع خاصی از تفکر و رفتار را تعلیم دهند یا تثبیت کنند. عطار با استفاده از تمثیل، گستره سخن را افزایش می دهد و می کوشد در مخاطبان خود، شناخت و باور پدید آورد یا حداقل آن ها را متقاعد سازد که از خطرات نفس بپرهیزند.
ساختارشناسی حکایت های تمثیلی روضه هشتم بهارستان از منظر مینیمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به روشی تحلیلی- توصیفی، با بررسی ساختار حکایت های تمثیلیِ روضه ی هشتم بهارستان جامی از منظر مینیمالیسم، به اهّمیّت کمینه گرایی در تعالیم اخلاقی و وجود نوعی قرابت و خویشاوندی بین حکایت های تمثیلی و داستانک ها می پردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، ساختار حکایات تمثیلی بهارستان با مهم ترین عناصر داستان های مینیمالیستی از جمله: طرح ساده، حجم اندک، شخصیت های معدود و ... قابل تطبیق است. دلیل عمده ی کاربرد و خلق قالب داستان های مینیمالیستی، تأثیر بر مخاطب است. لطیفه ای که هدف هر نوعِ ادبی است. با مطالعه این پژوهش درمی یابیم که اندیشمندان فارسی زبان، سال ها پیش از نویسندگان غرب، علاوه بر کوتاه نویسی با ابتکاری دیگر، از تمثیل و زبان حیوانات نیز، برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب بهره جسته اند. همچنین می توان پی برد که علی رغم نظریه هایی که قالب داستان کوتاهِ کوتاه را محصول دنیای سرعتی و صنعتی غرب و تنگ حوصلگی خوانندگان امروزی می دانند، پیشینه کمینه گرایی به دنیای ساده شرق و آرامش تعالیم اندیشمندان این دیار برمی گردد. روش کار این پژوهش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای است.
"از بودن تا شدن" در حکایتی تمثیلی از مثنوی (بررسی تطبیقی »حکایتی تمثیلی« از مثنوی«، با مفهوم «انسان در مسیر بودن تا شدن» در فلسفه اگزیستانسیالیسم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش مقایسه، تحلیل مضامین و تطبیق، رد پای آموزه های فلسفه وجود را در حکایتی تمثیلی از مثنوی واکاوی می کند. در حکایت، با انبوهی از واژه ها در معنای «بودن» و «آمدن» و «شدن» و «رفتن» با درون مایه معنایی ویژه مواجهه ایم؛ که موجب خطور اندیشه مشابهت آن، با مؤلفه ی گذر و تعالی انسان "از بودن تا شدن" در فلسفه وجود، به ذهن می شود. تحقیق پیش رو نشان می دهد که آزمایش الهی می تواند همان موقعیت مرزی در اگزیستانسیالیسم باشد. «رنج» مؤلفه مشترک میان فلسفه الهی وجود و حکایت، برای رسیدن به خدا و تحقق وجود اصیل است. دگرگونی و تعالی وجود تا بروز تصویر حقیقی از خود در آموزه های اگزیستانسیالیستی، تعبیری دیگر از مسأله سیر إلی الله و رسیدن به مقام اتحاد و اتصال است. دست آخر این که در حکایت مورد نظر و در تفکر اگزیستانسیالیستی الهی، بر اهمیت شورمندی در گذر از تنگناهایی که انسان با آن رو به رو است تاکید شده و اختیار انسان در راستای اختیار الهی جاری شمرده می شود.
حکایات تمثیلی در اشعار اخوان ثالث، مبتنی بر نظریات تحلیل گفتمان
حوزه های تخصصی:
یکی از قدیمی ترین و در عین حال، مؤثرترین ابزارهای ادبی، بیان مطلب در قابل یک حکایت تمثیلی است. در این شیوه، شاعر تلاش می کند تا معنای باطنی را که در تصور آورده و در واقع مشبه یک ساختار تشبیهی است، با ظاهری داستانی بیان کند که در جایگاه مشبهُ به آن ساختار قرار دارد. در پژوهش حاضر که از نوع بنیادی است و داده های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و این داده ها با روش تحلیل و توصیف، مبتنی بر نظریات تحلیل گفتمان و خصوصاً تحلیل گفتمان انتقادی بررسی شده اند، به دلایل و چگونگی بهره گیری مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر فارسی زبان، از این شیوه بیانی پرداخته شده است. اخوان که محتوای بسیاری از اشعار او را مسائل اجتماعی روزگار خویش تشکیل می دهد، به دلایل مختلف، از جمله: افزونی تأثیرگذاری بر مخاطب و نیز رعایت احتیاط سیاسی-اجتماعی از حکایت تمثیلی استفاده کرده است. در بسیاری از اشعار او که مبتنی بر حکایت تمثیلی است، مشبهٌ به ساختار گسترده تشبیهی، مسائلی همچون فقر، تنهایی، شرف، بی عدالتی و ارزشمندی فرهنگ ایرانی است، حال آنکه مشبه آن را حکایتهایی با موضوعات، وضعیت و شخصیتهای مختلف شکل می دهند. دست یابی نظام مند و هدفدار به مشبهُ به از طریق مشبه، با استفاده از روش سه مرحله ای فرکلاف کاملاً میسر است و می توان آن را به عنوان راهی برای تأویل صحیح حکایتهای تمثیلی پیشنهاد کرد، مشروط به آنکه مانند اشعار زمستان، میراث و مرد و مرکب اخوان، متن به عنوان یک کل یکپارچه از چنین تأویلی حمایت کند.
بررسی و تحلیل شخصیت های تقابلی در حکایت های تمثیلی عرفانی و حکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیل داستانی یا الیگوری در اصطلاح ادبی به روایت گسترش یافته ای اطلاق می شود که در پس معنای ظاهری، دارای لایه های معانی متعدد باطنی دیگری نیز هست که هر کدام از این لایه های معنی نیازمند کشف، بررسی و رمزگشایی هستند. آنچه در راه این رمزگشایی مرکز ثقل قلمداد می شود و نقش عمده ای را در کشف و تأویل رموز و تصاویر پنهان در حکایت ها بر عهده دارد تحلیل یکی از عناصر مهم داستان پردازی، یعنی شخصیّت پردازی در این حکایت ها است. استفاده از شخصیّت های تقابلی نمادین یکی از انواع مهم این شخصّیت ها ست که برای القای معانی ثانوی ه ای که در بستر تحولات و القائات فرهنگی، دینی، اجتماعی تاریخی و... به وجود می آیند نقش چشم گیری در حکایات تمثیلی ادب فارسی آفریده اند. بررسی و تحلیل نقش نمادین شخصیّت های تمثیلی تقابلی در قالب سه نوع تقابل تک گانه، دوگانه و سه گانه و کشف روابط پنهان این شخصیّت ها با سایر عناصر داستانی و تطبیق آن ها در طول حکایت با درون مایه اصلی حکایت می تواند منجر به کشف معانی ثانویه و جدیدی از حکایت ها برای مخاطبان گردد. نتایج حاصل از این تقسیم بندی نشان از کارکردهای ویژه این نوع از تقابل ها برای موضوعات مخصوصی دارد که نویسندگان با نظر بدان کارکرد، هر کدام از این تقابل ها را به موضوعات ویژه مربوط بدان تقابل اختصاص داده اند. این مقاله می کوشد با روش (توصیفی-تحلیلی) به تحلیل شخصیّت های تقابلی در حکایت های تمثیلی عرفانی و حکمی بپردازد.