مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
اطناب
حوزه های تخصصی:
جستجو درباره ماهیت و کارکردهای اطناب و ایجاز در متون ادبی سابقه ای طولانی و گستره ای وسیع دارد. در این مقاله این مفاهیم از دیدگاه جدیدی مطالعه شده است تا ارتباط اندازه سخن با زمان و سرعت را در جنبه های مختلف آن نشان دهد. از آنجا که مفاهیم زمان و سرعت می توانند معانی مختلفی داشته باشد، نخست کوشش شده با محدود کردن این موضوع بر دو مسأله استفاده از ایجاز و اطناب برای تنظیم عملی زمان در متون داستانی و به تصویر کشیدن هنرمندانه سرعت، حوزه کار مشخص گردد. آنگاه با ارائه نمونه های متعدد از متون مختلف ادبی، وجوه ادبی و هنری ادراک شعرا از زمان و تأثیر آن در کلام و نیز شیوه های نمایش سرعت تحلیل شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که در نظر گرفتن دو مفهوم زمان و سرعت موجب درک عمیق تری از معنای ایجاز و طناب و کارکردهای هنری آن در آثار ادبیات فارسی می گردد.
بازنگری بحث اطناب در کتب بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث «ایجاز، اطناب و مساوات» یکی از مباحث مهم کتب معانی است که از دیرباز مورد توّجه علمای بلاغت بوده است، به گونه ای که برخی علم معانی را به این بحث محدود و منحصر کرده اند. از این رو در برشمردن گونه های «ایجاز، اطناب و مساوات» نظریات گوناگونی ارائه شده و تشتّت و تناقض گویی های فراوانی در این حوزه بروز کرده است. این ویژگی در تعریف اطناب و برشمردن گونه های آن، نمود بیشتری دارد. در این مقاله با مراجعه به امّهات کتب بلاغی، تعریف کاملی از گونه های اطناب ارائه شده و با نقد و تحلیل گونه ها و علل و عوامل شکل گیری آنها، از میزان آشفتگی بحث کاسته شده و زمینه به کارگیری عملی و آسان اطناب در نقد بلاغی متون فراهم آمده است.
بلاغت «تکرار» در قرآن و شعر قدیم عربی (جاهلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصالت تعابیر قرآن می طلبد که هر تعبیر قرآنی یک موقعیت را توصیف کند و یک واژه در سیاق معین، بخشی خاص از معارف و اطلاعات را فراهم آورد تا تکرار الفاظ و عبارات ، تکراری بی حاصل نباشد . غالباً در زبان شناسی و «معناشناسی شناختی» عقیده بر این است که «معنا» پدیده ای ثابت و تغییر ناپذیر نیست؛ بلکه یک واژه در ترکیب های مختلف بر معانی گوناگونی دلالت دارد که معنای ثابت کلمات، معنای معجمی آن ها است نه معنای سیاقی . مطابق قواعد نحوی نیز وقتی یک اسم برای بار دوم و سوم در یک جمله به کار می رود، باید به جای آن از ضمیر استفاده شود؛ اما در آیاتی مثل «وَ السَّمَاءَ رَفَعَهَا وَ وَضَعَ المِیزَانَ اَن لاتَطغَوا فی المِیزَانِ وَ اقیمُوا الوَزنَ بِالقِسطِ وَ لا تُخسِروُا المِیزَانَ» (الرحمن/ 7 - 9) این قاعده مراعات نشده و این حاکی از آن است که تکرار لفظ «میزان» در سیاق های جدید باید بر معانی جدیدی دلالت کند؛ در غیر این صورت باید به جای لفظ تکراری، از ضمیر استفاده می شد . واژه ها یا عبارات تکراری قرآن ممکن است در ابتدا مفهوم تکرار بی حاصل یا تکرار در بیان را به ذهن متبادر کنند؛ در صورتی که از لحاظ کارکرد با هم متفاوتند و بنا به عقیدة هیلدی، بر «تصریف در بیان» دلالت دارند . غرض از «تکرار» در شعر قدیم عربی بیشتر تأکید و مبالغه است تا تصریف در بیان و مفهوم تکرار نزد ناقدان و بلاغیان اغلب ناظر به همین معنی است. تکرار همیشه از عوامل مخل فصاحت به شمار نمی آید، بلکه برعکس گاهی بلاغت کلام در گرو آن نهفته است. بسیاری از نمونه های تکرار، اغراضی غیر بلاغی دارند، به طوری که لازم نیست همیشه از منظر بلاغت به مسئلة تکرار بنگریم.
هدف از این مقاله تببین جایگاه تکرار در زبان و نقش آن در قرآن و شعر قدیم عربی است.
کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی در آفرینش اطناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهندة ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسندة قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصة اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسندة کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائة توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجة کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
نقد و بررسی اطناب و توضیح در ترجمة صحیفة سجادیه بر اساس نظریة آنتوان برمن (مطالعة موردی: ترجمة انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه به عنوان روشی برای آشنایی با آداب و فرهنگ دیگر ملت ها از دیرباز مورد توجه بوده است و همواره دو رویکرد مبدأگرا و مقصد گرا داشته است و هر یک از این دو رویکرد طرفداران خاص خود را داشته اند. آنتوان برمن یکی از نظریه پردازان مبدأگرای علم ترجمه است که در نظریة خود با عنوان «گرایش های ریخت شکنانه»، سیزده عامل انحراف در ترجمه را برمی شمارد که «اطناب» و «توضیح» از آن جمله است. این مقاله بر آن است که با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، این دو مورد را در ترجمة فارسی انصاریان از صحیفة سجادیه نقد و بررسی کند تا میزان انحرافات موجود در ترجمة وی را بر اساس نظریة مذکور مشخص کند. لذا ابتدا به نظریة برمن اشاره، و در ادامه، به نقد و بررسی موارد بالا پرداخته می شود و در مواردی که لازم می نماید، ترجمة پیشنهادی نیز ارائه خواهد شد. دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که اطناب های موجود در ترجمة انصاریان در پنج مقولة کلّی «اطناب احترامی»، «باهم آیی»، «مترادف عربی و فارسی» و «مترادف غیرعربی و فارسی» و سایر اطناب ها، و توضیح در سه محور «بینامتنی با قرآن»، «ذکر مضاف های محذوف» و سایر توضیحات نمود پیدا می کند که بیشترین این موارد، مخلّ موسیقی متن و ایجاز نهفته در آن شده است.
کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی در آفرینش اطناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهندة ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسندة قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصة اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسندة کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائة توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجة کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
بحثی اجمالی در شیوه نویسندگی ابوالفضل بیهقی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
125 - 150
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی، یکی از متن های مهم زبان فارسی است که به جز اهمیت های تاریخی و جغرافیایی و ادبی و اجتماعی، از نظر شیوه نویسندگی نیز اهمیتی خاص دارد. نثر بیهقی که دنباله نثر استادش ابونصر مشکان است ویژگی هایی دارد که از یک سو با نثر دوره سامانی مرتبط است و از سوی دیگر، حلقه واسطه ای است که به نثرهای فنّی می پیوندد. علاوه بر این، ویژگی هایی در آن هست که آن را از مشابهات خود ممتاز می سازد. به جز کهنگی های زبانی، اطناب به صورت های گوناگون، بعضی مختصات شعری، علی الخصوص کنایه و تشبیه، تأثیرپذیری از زبان و ادب عربی به گونه های مختلف در نثر بیهقی نمود دارد. شیوه های خاص بیهقی بیشتر در جمله بندی، پاره ای تقدیم ها و تأخیرها، واژه سازی و استعمال تعابیرات خاص کنایی و پاره ای تخیّلات شاعرانه نمود یافته است.
بررسی و تحلیل سی غزلِ بیدل دهلوی از منظر علم معانی (اطناب)
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
97 - 115
حوزه های تخصصی:
علم معانی چگونگی تناسب سخن، با مقتضای حال و مقام گوینده، مخاطب، مکان، موضوع و نوع ادبی را بررسی و ارزیابی می کند. این دانش، از معانی ثانویه جمله ها بحث و یک زبان را به همان زبان ترجمه می کند؛ یعنی معنی ضمنی جمله ها را توضیح می دهد و باید به مقتضای حال و مقام باشد. بیدل دهلوی غزل سرای مشهور سبک هندی است. یکی از جلوه های دانش معانی در غزل های بیدل اطناب است که تا کنون چنان که باید به آن پرداخته نشده است؛ به همین منظور، پژوهش حاضر می کوشد سی غزل آغازین از بیدل را از منظر اطناب بررسی نماید. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های آن با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه مورد مطالعه سی غزل آغازین( 338 بیت) از غزل های بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند است که انتشارات نگاه سال 1392 آن را منتشر کرده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که« تکمیل» بیشترین بسامد و« ذکر خاص پس از عام» پایین ترین بسامد را در سی غزل آغازین بیدل دهلوی دارند. بیدل دهلوی برای اطناب آفرینی از توصیف، تمثیل، تنسیق الصفات، تشبیه( بخصوص تشبیه تفضیلی) کنایه، مراعات نظیر و انحراف از نُرم( هنجار گریزی) بسیار به جا بهره برده و به این وسیله بر غنای سخن خود افزوده و ذهن مخاطب را به تکاپو انداخته است.