مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
ظفرنامه
حوزه های تخصصی:
دوران تیموری زمانه تقابل گفتمان دو نهاد امارت و وزارت است. این دو نهاد و دیدگاه های وابسته به آن ها، رویکرد وزارت محور به نمایندگی از وزرا و طرف داران آن ها و رویکرد امارت محور با محوریت امرا و حامیان شان، هدایت گر جریان های سیاسی و اجتماعی عصر تیموری بوده اند. در این میان نقش مؤلفان دوران تیموری در توصیف، تفسیر، و تبیین دو گفتمان مذکور حائز اهمیت است. از جملة این افراد، در جبهه گفتمان امارت محور، می توان به مولانا شرف الدین علی یزدی اشاره کرد. با بررسی های انجام شده در خصوص اثر وی، ظفرنامه، و با استفاده از ابزار زبان شناختی نورمن فرکلاف در سطح توصیف، می توان خط مشی یزدی در مورد گفتمان امارت محور را دریافت. در ظفرنامه شاخص های گفتمان امارت محور نظیر نظامی گری و توجه به قوم ترک مورد تأیید قرار گرفته و در مقابل گفتمان وزارت محور با شاخص وزارت و ایرانی گری به حاشیه رانده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، در سطح تبیین، علت حمایت شرف الدین از گفتمان امارت محور را می بایست شرایط سیاسی عصر تیمور دانست. از جملة این عوامل می توان به حضور شخص تیمور، در قالب فردی امیر، در حوادث سیاسی و توجه وی به عرصة نظامی گری اشاره کرد که زمینه ساز تقویت گفتمان امارت محور در برابر گفتمان وزارت محور گردید.
بازیابی مفهوم ایران زمین در آثار و آراء حمدالله مستوفی قزوینی
حوزه های تخصصی:
حاکمیت ایلخانان مغول بر ایران که در پی فتح بغداد و سقوط خلافت پانصد ساله ی عباسی صورت گرفت، پیامدهای مهمی در عرصه ی فرهنگ و سیاست ایرانیان بر جای نهاد که مهم ترین آن بازیابی هویّت ایرانی و خودآگاهی صاحبان دفتر و دیوان در زمینه ی وضعیت و موقعیت تاریخی و محدوده ی سرزمینی خویش است. حمدالله مستوفی قزوینی از جمله کسانی است که با نگارش آثار ارزشمند در تاریخ، جغرافیا و حماسه سرایی به احیای این هوّیت تاریخی کمک فراوان نمود. او در نزهت القلوبکه اثری جغرافیای است، سرزمین ایران را به عنوان کشوری باستانی با مرزهای مشخص در میانه ی جهان معرفی کرده و به معرفی ایالات آن می پردازد و در ظفرنامه که تاریخی منظوم به سبک فردوسی است، در احیای مفهوم ایران زمین و هویّت ایرانی تلاش فراوان نشان می دهد. در این اثر ارزشمند، بارها از ایران و ایرانیان یاد کرده و در ادامه ی راه خاندان جوینی و رشیدالدین فضل الله با محور قرار دادن ایران، به ایرانی ساختن حاکمان مغول و انطباق آن ها با شاهان باستانی ایران می پردازد. ظفرنامه نشان می دهد که آن چه در اندیشه ی مستوفی می گذرد، تداوم مفهوم ایران زمین براساس آیین شهریاری باستانی در دوره ی اسلامی و ایجاد یک رنسانس ایرانی- اسلامی است.
بازنمایی سیمای کیانیان در تاریخ نگاری و حماسه سرایی دوره ی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای مهم تهاجم مغولان و استقرار دولت ایلخانی در ایران، رشد و گسترش تاریخ نگاری و گرایش های تازه در تاریخ نگری ایرانیان است. در این دوره، برخی تاریخ نگاران ایرانی ضمن توجه به جهان گشایی مغولان و خلق حماسه های تاریخی، در یک کنش رنسانسی به بازخوانی حماسی ترین دوره در روایات ملی ایرانیان، یعنی عصر کیانی روی آوردند و در رویکردی آگاهانه، به انطباق آن با دوره ی ایلخانان پرداختند. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و براساس تفسیر متون و منابع، سه مرحله ی تلاش دانشوران ایرانی درجهت بازآفرینی عصر کیانیان در دوره ی مغول مورد بررسی قرار گرفته و مهم ترین رویدادها، منابع و ذهنیت تاریخی نمایندگان هر مرحله ارزیابی شده است. مرحله ی نخست، تفسیر مورخان از هجوم مغول به مثابه ی تحقق هجوم تورانیان است که سلطان جلال الدین خوارزمشاه مانند پهلوانان کیانی در پیکار با تورانیان شناخته می شود. مرحله ی دوم، تشبیه ایلخانان به کیانیان و جغتاییان به تورانیان و تأکید مورخان بر جنگ های خارجی ایلخانان به عنوان تلاش برای دفاع از مرزهای ایران زمین است. در این مرحله، اباقا به دلیل جنگ های طولانی اش با دشمنان شرقی و غربی، دارایشخصیتی کیانی می شود و در جایگاه کیخسروی قرار می گیرد. مرحله ی سوم، دوره ی ایلخانان مسلمان- از غازان تا ابوسعید- است که دانشوران ایرانی با سرودن حماسه های تاریخی به تلاش برای انطباق رویدادها و اقدامات شاهان ایلخانی به ویژه غازان با کیانیان می پردازند. حماسه های تاریخی ظفرنامه (اثر حمدالله مستوفی) و غازان نامه(از نوری اژدری) دو نمونه ی برجسته در بازخوانی سیمای کیانیان در این مرحله از تاریخ مغول به شمار می آیند. علاوه بر این، هنرمندان، نویسندگان و دیوانیان ایرانی با پژوهش های گسترده در شاهنامه ونسخه برداری های متعدد از آن، به اقدامی بی سابقه درجهت احیای روایات ایرانی و ارائه ی تصویری حماسی از دولت ایلخانان دربرابر دشمنانشان دست زدند. نسخه ی حمدالله مستوفی از شاهنامه در کنار سرودن ظفرنامه و همچنین تهیه ی شاهنامه ی بزرگ مغول و شاهنامه های کوچک در دربار ایلخانان و آل اینجو در فارس از آن جمله اند.
بررسی نقوش هندسی اسلامی در نگاره های ظفرنامه تیموری
از میان 14 کتاب و رساله که با عنوان ظفرنامه شناخته شده است؛ ظفرنامه تیموری کتابی است تاریخی و مدیحه سرایانه به نوشته شرف الدین علی یزدی (متوفی ۸۵۸ ه.ق) که از تاریخ نگاران به نام اوایل حکومت شاه تهماسب صفویه می باشد، تهیه و اجرا گردیده است. نسخه مصور ظفر نامه مزبور در کتابخانه کاخ گلستان به خط سلطان محمد نور در سال 935 هجری قمری با تصویرسازی 24 نگاره به قلم کمال الدین بهزاد و احتمالاً شاگردانش به جا مانده است. نگاره های این کتاب شامل نقوش متعدد و متنوعی است که در این مقاله به شناسایی گره های هندسی اسلامی و نقش مایه های آن می پردازیم. روش تحقیق توصیفی است و با هدف توسعه ای در راستای بازشناسی نقشهای هندسی آن انجام شده است و با استناد به منابع موجود کتابخانه ای در زمینه ترسیم نقوش هندسی اسلامی به طبقه بندی گره ها و آلات به کار رفته در نگاره های مزبور می پردازد. نتایج حاصل نشان دهنده و معرفی کننده گره های هندسی این نگاره ها است که می توان گفت از24 نگاره ظفرنامه 12 نگاره شامل گره هندسی است، در مجموع 34 نوع گره دراین نگاره ها شناسایی و استخراج شد بیشترین گره های به کار رفته در ظفرنامه شمسه شش، شمسه هشت و شش و طبل گردان است که در جداولی به تفکیک هر نگاره ارائه گردیده است.
شعر فتح (معرفی و تحلیل نوعی از شعر مدح)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۹
13-60
حوزه های تخصصی:
شاعران به مناسبت پیروزی سلاطین و امیران بر دشمنان و در تهنیت فتح و ظفر، «شعر فتح» می سروده اند. این نوع شعر که در قالب قصیده رواج داشته است، در دیوان های شعر و گاهی متون منثور، از آغاز تا دوران معاصر قابل ردیابی است. با آنکه ترکیب «شعر فتح» در متون منثور و منظوم به کار رفته است و نشانه هایی برای تشخیص آن، از دیگر اشعار وجود دارد؛ اما تاکنون پژوهشی درباره این نوع شعر، منتشر نشده است و در فرهنگ های لغت، دانشنامه ها و دایرهالمعارف ها نیز از «شعر فتح»، نمونه ها و ویژگی های آن، سخنی در میان نیست. در این مقاله نمونه های فراوانی از شعر فتح، سروده معروف ترین شاعران زبان فارسی،گردآوری و به ترتیب تاریخی، تنظیم شده است تا به این پرسش ها، پاسخ داده شود که ویژگی های این نوع شعر چیست؟ در چه قالب و ساختاری نمود پیدا کرده، چه محتوایی را در بر داشته است و مناسبات آن با نوع های دیگر چون فتحنامه، ظفرنامه و جنگنامه و تأثیر و تأثر شاعران، در این نوع شعر از یکدیگر چه و چگونه بوده است.
مقایسه سعادت فردی در آثار ابن سینا و رساله ظفرنامه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سعادت به لحاظ نظری و عملی بیانگر بالاترین کمالی است که هر فرد انسانی می تواند آن را برای خویش ترسیم کند. این مفهوم، هرچند از نظر کاربرد مشترک به نظر می رسد، به لحاظ تعیین مصادیق متفاوت است و از این رو، از نظر تاریخی همواره مورد اقبال متفکران و صاحب نظران قرار گرفته است. ابن سینا با تعریف سعادت به عنوان مطلوب بالذات در مقابل مطلوب غیربالذات و غایت بالذات در مقابل غایت غیربالذات یا لغیره، با ظرافت خاصی سعادت را به دو لحاظ تقسیم می کند: نخست سعادت در قیاس با قوای مختلف نفس؛ و دیگری س عادت در ارتب اط ب ا خ ود انسان که در هر دو مورد، معرفت یافتن به سعادت و عمل بر اساس آن، طریق دستیابی به آن محسوب می شود؛ هرچند نصیحت پذیری را همواره به عنوان یکی از اصول اصلی تعلیم و تربیت مورد تصدیق قرار می دهد. رساله ارزشمند ظفرنامه به عنوان یک رساله ادبی تعلیمی که منشوری از نصایح طرق سعادتمند شدن به شمار می رود، به بررسی و نصیحت درباره سعادت فردی در سه حیطه جسمانی، نفسانی و عقلانی می پردازد و در نهایت آن را به معنای آرامش یافتن در این سه حیطه مورد توجه قرار می دهد. مقایسه وجه فردی سعادت در تفکر ابن سینا و رساله ظفرنامه، بیانگر این مهم است که هم در تلقی ابن سینا و هم نصایح ظفرنامه سعادت غایت نهایی برای هر کس و کسب فضایل راه رسیدن به آن محسوب می شود.
حماسه به مثابه تاریخ: کارآمدی شعر حماسی در بینش تاریخ شناسانه حمدالله مستوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت تاریخ در قالب شعر حماسی و علاقه به شاهنامه سرایی و شاهنامه نویسی، ازجمله ویژگی های تاریخ و ادب در ایران دوران پس از حاکمیت ایلخانان بود که در آن شرایط خاصی برای تقویت هویت ایرانی و تحکیم بنیان های ایرانشهری در مناسبات جامعه و حکومت پدید آمد. اگر در سیر تحول فکر و اندیشه در ایران، شعر را زبان حِکمی فرهیختگان ایرانی بدانیم، شعر حماسی و تدوین تاریخ در سبک و قالب شاهنامه، یکی از نمودهای جدی تحول فکری و فرهنگی در عصر ایلخانان است و مصداق برجسته آن را در ظفرنامه مستوفی می توان یافت. مستوفی از طریق نظم و حماسه سرایی، جایگاه و کارکرد «شاه عدالت محور» را به سان مفهومی ماندگار به نحوی عرضه کرد که احیای شکوه گذشته و نیاز زمانه را توأمان داشته باشد. مستوفی در ظفرنامه، با زبان حِکمی شعر و بهره گیری از گذشته مطلوب، قصد داشت الگویی کارآمد از مفهوم شهنشاه ایرانی در حکومت ایلخانان به دست دهد. او روند مورخان پیشین را در طرح مصادیق حماسه، مانند شاهنامه فردوسی، تکمیل کرد و مجموعه ای منظوم بر جای نهاد که در آن به نحو مقتضی، تاریخ در قالب حماسه و به صورت منظومه به جلوه درآمده است.
انگاره های اعتقادی شرف الدین علی یزدی در تاریخ نگاری ظفرنامه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
235 - 270
حوزه های تخصصی:
مورخ همواره، رویدادهای تاریخی را از منظر بینش و زوایه دید خود بررسی می کند و در پرتو این رویکرد، واقعیت های تاریخی براساس اهمیتی که مورخ به آن ها می بخشد، رنگ و معنا پیدا خواهند کرد. مقاله حاضر می کوشد تاریخ نگری، تاریخ نگاری، مؤلفه های سازنده این نوع نگاه در ظفرنامه و چگونگی بازتاب انگاره های اعتقادی در اندیشه تاریخ نگاری شرف الدین یزدی را که به مشروعیت سیاسی تیمور(حک: 771-807ه.ق.) یاری رسانیده اند در کانون توجه و بررسی خود قرار دهد.حاصل این پژوهش که با رویکردی وصفی تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد شرف الدین یزدی در انگاره هایی محصور است ک ه بر وی تحمی ل و یا تلقین ش ده اند. به طورى که او چنان در بند احکام پیش ینى و انگاره هاى مبتنى بر آن گرفتار است که حتی تردید در آن را به مثاب ه انحراف از حقیقت روا نمی دارد. یزدی با استفاده از مؤلفه هایی چون اندیشه ظل اللهی و مشیت الهی به توجیه تمام عملکرد تیمور به عنوان مؤید دین می پردازد و بر همین اساس، گزارش های ظفرنامه علاوه بر شرح جنگ ها و تاریخ نظامی، رنگ جهادنامه به خود گرفته است.
واکاوی تأثیرپذیری مغولان از مظاهر ایران اسلامی -فرهنگی با تاکید بر ظفرنامه مستوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
51 - 69
حوزه های تخصصی:
یورش مغولان به ایران در (616 ق)، یکی از موضوعات مهم در ایران اسلامی-فرهنگی و تداوم مفهوم ایران است. جامعه ی ایرانی به دنبال عبور ازبحران هجوم مغول، سیاست، کارآمدی اقشاردیوان سالار ایرانی و پویایی کارکردهای فرهنگی عناصر ایرانی را درپیش گرفت. یکی از کانون هایی که تداوم مفهوم ایران را بر عهده داشت، شاهنامه های منظوم این عصر، ازجمله مهم ترین آن ها ظفرنامه حمدالله مستوفی است. در این میان دو دیدگاه نسبت به مستوفی وجود دارد نخست آنکه تداوم را به نفع اهل فرهنگ و ادب ایرانی معرفی می کند اما به دیدگاه های مستوفی در خصوص ایران اسلامی- فرهنگی اشاره نمی کند. دوم آنکه ایران را در حکم مفهوم-واژه ای کارآمد و مبین شرایط تاریخی نوظهور به کار می گیرد. اما نگاه به مستوفی چونان یک ایرانی فرهمند از عهد و اندیشه ایران باستان بر یک ایرانی مسلمان فرهمند از ایران اسلامی غالب است. نتیجه این که با توجه به ساختار فنی بحث، توجه دو دیدگاه تنها بر اثبات تداوم مفهوم ایران قرار گرفته است، به طوری که از رویکرد اسلامی-فرهنگی مستوفی غافل مانده اند. لذا این مقاله درصدد است با تبیین این دیدگاه ها پیرامون اندیشه تداوم مفهوم ایران، به روش توصیفی-تحلیلی با بررسی دیدگاه ها و شاهنامه ظفرنامه مستوفی، به رویکرد اسلامی-فرهنگی مستوفی و تأثیرپذیری مغولان از آن پاسخ دهد.
بررسی تضادهای هفتگانه رنگی در دو نگاره از نسخه (935 هجری) ظفرنامه تیموری شرف الدین علی یزدی محفوظ در کاخ- موزه گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه ظفرنامه تیموری موجود در کاخ-موزه گلستان، یکی از شاهکارهای ادبی و هنری ایران دوره اسلامی است، که نسخه اصل آن را شرفالدین علی یزدی شاعر و مورخ سده نهم هجری قمری به دستور ابراهیم سلطان در تاریخ 828 هجری قمری کتابت کرده و نسخه موجود در کاخ-موزه گلستان به دستور سلطان حسین بایقرا در تاریخ 935 هجری قمری مصور شده است. این مجموعه شامل 24 نگاره منسوب به کارگاه هنرپروری کمالالدین بهزاد هراتی، سرآمد نگارگران دوران تیموری و صفوی است.نگارگری ایرانی در دوران پرفراز و نشیب خود همواره اصول زیباییشناسی و مبانی خاص خود را داشته است که به نظر میرسد نگارگران این اصول را آگاهانه در نگاره های خود بهکار میبستهاند. حال سؤال این است که آیا اصول و مبانی زیباشناسانه غربی نیز با نگاره های ایرانی (از نظر نوع عناصر و چگونکی بهکارگیری آنها) قابل تطبیق است یا خیر؟ یکی از این اصول، تضادهای هفتگانه رنگی است که بهمنظور بهوجود آمدن ترکیببندیهای منسجم، ایجاد فضاهای پرنشاط و روابط مستحکم فرم و رنگ با موضوع اثر به کار گرفته میشود. در مقاله پی ش رو، با روش تحلیلی (تجزیه و تحلیل رنگی و بررسی نوع ، میزان و چگونگی کاربرد رنگ در آنها ) کاربرد تضادهای هفتگانه رنگی (ب راساس آموزه ها و نظریات یوهانس ایتن) در دو نگاره از این مجموعه به اثبات میرسد.
مورخ شهیر، عارف گمنام شرف الدین علی یزدی در آینه «التوحید من نفس الرحمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
254 - 276
حوزه های تخصصی:
یکی از عرفای گمنام قرن نهم شرف الدین علی یزدی است که به واسطه اثر معروف خود، ظفرنامه تا کنون به عنوان مورخی شهیر از وی یاد شده؛ هرچند کشف آثار و تحقیقات معاصر ابعاد دیگر شخصیت علمی او را هویدا کرده است لیکن معرفی نسخه خطی تازه یاب رساله تهلیلیه «التوحید من نفس الرحمن» سبب پیدایی و شناخت وجهه عرفانی این مورخ، ادیب، ریاضی دان، منجم، لغوی و موسیقی دان یزدی شده که تا کنون مهجور مانده است. در این پژوهش ضمن واکاوی زندگی و شخصیت معنوی شرف الدین علی یزدی کوشش شده است با بررسی اندیشه های عرفانی وی در سه مقوله اساسی خداشناسی، هستی شناسی و انسان شناسی، منظومه عرفانی این دانشمند تبیین شود. شرف الدین علی یزدی قائل به وحدت ذاتی در ضمن کثرات رتبی است و آفرینش عالم را که صورتی از نَفَس رحمانی است، نمایشی مترتب بر ظهور اسمای حسنی و بر مدار عشق می داند. قرائن و شواهد تاریخی حکایت از تبعیت وی از شاه نعمت الله ولی در سلوک داشته و طی طریق در کنار اشتغالات سیاسی و اجتماعی وی بسیار بارز و حائز اهمیت است.
بررسی ساختار زبانی در تاریخ رشیدی میرزا محمدحیدر دوغلات و ظفرنامۀ علی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
39 - 54
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی می کوشد با شیوه ای روشمند به لایه های فکری و زبانی نویسنده و اثر راه یابد. از این رو، در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین با روش استقرایی و تحلیلی، مؤلفه های سبکی و ساختار زبانی دو اثر دوران تیموری، ظفرنامه و تاریخ رشیدی در لایه های واژگانی و نحوی و تا حدودی بلاغی مورد ارزیابی قرار گرفته و با ذکر مثال هایی مختصات زبانی دو اثر نشان داده شده است. یکی از جریان های رایج دورۀ تیموری، تقلیدگری در نثرنویسی است که یکی از مصداق های شاخص آن ظفرنامۀ علی یزدی است که در نام و مطالب، تقلید کاملی از ظفرنامۀ شامی است. میرزا محمدحیدر دوغلات نیز در نگارش تاریخ رشیدی از آثار متعددی اقتباس و عیناً نام اثر را ذکر کرده است. او علاوه بر استفاده از تواریخ مکتوب بر مشاهدات و استماعات خود تکیه کرده و جهت مستندسازی روایت خود، نوشته های کتیبه های قدیمی و رونوشت یا محتوای کامل برخی نامه ها را ثبت کرده است. مقایسۀ بلاغی و زبانی این دو اثر نشان می دهد که تکملۀ هم هستند و نوعی رابطۀ بینامتنی محتوایی و زبانی دارند. همچنین فراوانی ترکیبات و کلمات عربی، کاربرد فراوان صفت ها و فعل ها، اطناب و مترادفات از شاخصه های بارز ساختار نحوی و صرفی زبان دو اثر است؛ با این تفاوت که ظفرنامه با نثری فنی ضمن انتقال اطلاعات، زبانی عاطفی دارد، اما مؤلف تاریخ رشیدی با نثری ساده به عنوان شاهد آگاه بر امور، بسیاری از اطلاعات ظفرنامه را به نقد و چالش کشیده است تا اطلاعات دسته اولی را در اختیار مخاطب قرار دهد.