فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۳٬۱۶۱ تا ۳۳٬۱۸۰ مورد از کل ۴۹۹٬۰۲۴ مورد.
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
643 - 627
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف برازش مدل آموزش کارآفرینی مبتنی بر مهارت آموزی در آموزش فنی و حرفه ای است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی است و از روش کمی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری استفاده کرده است. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان و اعضای هیئت علمی در حوزه آموزش کارآفرینی، مربیان و مدیران فنی و حرفه ای در سطح شهر تهران بود. نمونه آماری از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل 62 گویه بود که 16 سازه موجود در مدل پژوهش را اندازه گیری می کند. با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی خصوصیات روان سنجی ابزار پژوهش تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری برای سنجش برازش مدل و روابط بین سازه های موجود در آن، صورت گرفت. نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی، محتوای برنامه های آموزشی، شیوه های آموزشی، الگوهای تربیتی، توانایی ها و شایستگی های مربیان و رویکردهای مشارکتی مدیریتی با مهارت آموزی کارآفرینانه رابطه دارد. همچنین، بین زیرساخت ها، حمایت های دولتی، ارتباط نظام آموزش فنی و حرفه ای با صنایع، حمایت اکوسیستم کارآفرینی از مهارت آموزان، عوامل اقتصادی، اعتبار گواهینامه های فنی و حرفه ای و نگاه رسانه های جمعی با توانایی کارآفرینانه رابطه وجود دارد. همچنین، مدل ساختاری به دست آمده با استفاده از نرم افزار AMOS حاکی از برازش مناسب مدل است، که عوامل مورد بررسی در مدل در قالب متغیرهای مستقل توانسته اند حدود 20 درصد مهارت آموزی کارآفرینانه و 19 درصد توانایی کارآفرینانه را تبیین کنند.
واکاوی مؤلفه های مدیریت موثر توجه طلبی در بین زنان متاهل از منظر مشاوران خانواده: ارائه ی یک مدل درمانی طی مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
340 - 355
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه توجه طلبی به موضوعی نگران کننده در بافت خانواده تبدیل شده است و لزوم پیشگیری و تعدیل آن به عنوان یک ضرورت درمانی احساس می شود. از این رو پژوهش حاضر با هدف واکاوی مؤلفه های مدیریت مؤثر توجه طلبی در بین زنان متأهل از منظر مشاوران خانواده و ارائه ی یک مدل درمانی انجام شد. روش پژوهش: محیط پژوهش کلیه ی مشاوران خانواده در سال 1400-1401 بود. از بین مشاوران با تجربه که در زمینه خانواده درمانی تجربه لازم را داشتند با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند 9 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. روش مطالعه تحلیل مضمون تعمقی بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها: داده ها به روش شش مرحله ای تحلیل مضمون کلارک و براون تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مدیریت توجه طلبی از سه مقوله ی اصلی ارزیابی (با سه مقوله ی سازمان دهنده ی ارزیابی خودگزارشی، ارزیابی علائم به کمک مصاحبه و ارزیابی آثار فردی و زوجی توجه طلبی)؛ درمان فردی (با مقوله های سازمان دهنده ی بینش یابی، اصلاح شناخت های محرک توجه طلبی، اصلاح رفتارها و هیجانات توجه طلبانه) و درمان زوجی با مقولات سازمان دهنده ی (بهبود دلبستگی، بهبود تمایز خود و بهبود قصه ی زندگی) تشکیل شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، یک مدل درمانی سه بعدی از ارزیابی، درمان فردی و زوجی تشکیل شد که می تواند راهگشا و الهام بخش مشاوران علاقه مند به این حوزه باشد
مقایسه تاثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی در زنان دچار اختلال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس-آزمون با سه گروه آزمایشی و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان متاهل در شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه تعداد 53 نفر با روش در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در سه گروه (دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. یافته های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی(رید و همکاران،۲۰۱۴) در سه نوبت پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری مورد جمع آوری قرار گرفت و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که درمان های هیجان مدار فردی و زوج درمانی هیجان مدار درگروههای آزمایش درمراحل پس آزمون نسبت به گروه کنترل موجب افزایش راهبردهای مقابله ای با تغییرات پیش از قاعدگی شده است و این افزایش در طول زمان پایدار بوده است. همچنین نتایج نشان داد بین اثربخشی درمان های هیجان مدار فردی و زوج درمانی هیجان مدار بر مولفه های راهبردهای مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد به طوری که زوج درمانی بر افزایش "مولفه حمایت اجتماعی و برقراری روابط" نسبت به درمان فردی تأثیر بیشتری داشته و از طرف دیگر درمان هیجان مدار فردی بر مولفه های "مراقبت از خود" و "اجتناب ازآسیب" نسبت به زوج درمانی اثربخشی بیشتری داشته است.
ارزیابی عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : عرصه تعلیم و تربیت از مهم ترین زیرساخت های تعالی همه جانبه کشور و ساختار بنیادین برای ارتقای سرمایه انسانی شایسته در حوزه های مختلف است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی انجام شده است.
روش شناسی پژوهش : از نظر روش و بازه زمانی گردآوری اطلاعات، پیمایشی – مقطعی است. جامعه آماری، مدیران دولتی و غیردولتی آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی به ترتیب شامل 4690 و 1217 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای شامل 360 نفر تصادفی انتخاب شد. از پرسشنامه محقق ساخته بهره گیری شد. روایی به روش تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد و پایایی آن پس باروش آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار spss تایید گردید.
یافته ها : میانگین عملکرد مطلوب مدیریت دولتی و غیر دولتی جهادی به ترتیب مرتبط با متغیرهای رشد و تعالی اسلامی – ایرانی، تربیت انسان مکتبی - مردمی (اجتماعی)، ارتقای مشارکت اجتماعی - خانواده در تحول نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، نهادینه سازی مدیریت اسلامی – ایرانی، ارتقای عدالت آموزشی – تربیتی، ارتقای بهره وری نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، نیل به جایگاه نخست تعلیم و تربیت در منطقه و جهان اسلام و سطح جهانی، تحول نظام برنامه ریزی آموزشی و اداری - مالی، است.
بحث و نتیجه گیری: کلیه فرضیه ها تائید شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش مطلوب می باشد.
بررسی سیر تاریخی نزول داستان حضرت آدم(ع) در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند در قرآن کریم در راستای دعوت مردم به تناسب از بیان داستان انبیای گذشته و سرگذشت اقوامشان در راستای هدایت مردم بهره جسته است. با تحلیل این قصص، می توان برخی از مشکلات جوامع بشری امروز را حل کرد. ولی با توجه به این مطلب که آیات و سور قرآن در شرایط تاریخی خاصی نزول یافته و قصص قرآن نیز از این امر مستثنی نیستند ، هر بار بخشی از داستان انبیاء که متناسب با دعوت پیامبر بوده، در خلال سور بیان شده است. از این رو، این مقاله با سبک تفسیری تنزیلی موضوعی درصدد پاسخگویی به این مسأله است که چه بخش هایی از داستان حضرت آدم (ع) در چه شرایط مکانی و زمانی در سور مختلف نازل شده است؟ و چه وجه ارتباطی میان قسمت مذکورِ قصه با دیگر آیات سوره است که داستان در آنها ذکر گردیده است؟ و این متناسب سازی میان شرایط با محدوده قصه حضرت آدم (ع) چه دستاوردی برای انسان ها دارد؟ کاربست این شیوه ی مطالعاتی در این داستان بیانگر این نکته است که: قصص قرآنی هم راستا با هدف سوره و شرایط گوناگون پیامبر (ص) ، مسلمانان و دشمنان اسلام نازل شده است و آن بخش هایی از قصه آدم (ع) که با مفاهیم اعتقادی کفر و ایمان مرتبط بوده در سال های اولیه نزول بیان شده و قسمت هایی ازداستان که مرتبط با آموزه های معرفتی و ویژگی های مؤمنان می باشد، در اواخر مکه و اوایل مدینه نازل شده است. واژه های کلیدی:
Modeling the Structural Relationships of Job Stressors and Teachers' Autonomy Support with the Mediation of Emotional Exhaustion(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study was to model the structural relationships of job stressors and teachers' autonomy support with mediation of emotional exhaustion. This research was descriptive of the correlation type by the method of structural equations. The statistical population included all the teachers of first and second grade of secondary schools in Noor’s and Chamestan’s public schools in the academic year of 2019-2020, that based on Cochran’s formula and stratified random sampling method, 240 people were selected. The tools of this research were the job stressor factors questionnaire of Otero-Lopez et al. (2006), the teacher as social context questionnaire Welborn et al. (1992) and the teachers’ burnout inventory of Maslach et al. (1996). All analyzes were done by structural equation modeling method. The findings indicated that the structural relationship model of job stressors and teachers' autonomy support with the mediation of emotional exhaustion in teachers of first and second grade of secondary schools has favorable fit and significance. In this research, all the direct and indirect paths that lead to the prediction of teachers' autonomy support have been significant. The research’s results indicate that job stressors have a direct and indirect effect, through emotional exhaustion, on teachers' autonomy support and also emotional exhaustion directly affects autonomy support. Addressing these variables can be effective in solving the problems of teachers' autonomy support and increasing it.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر سازگاری بین فرهنگی وعملکرد زبان آموزان غیر فارسی زبان در یادگیری زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
امروزه مسأله آموزش و یادگیری در نظام آموزشی ایران بسیار متفاوت از گذشته است. بخش اعظم این تفاوت ناشی از حضور زبان آموزانی از ملّیت های مختلف از اقصی نقاط دنیاست. این حضور و به تبع آن قرارگرفتن در محیط فرهنگی جدید، نیازمند سازگاری بین فرهنگی است. در چنین شرایطی برای عملکرد بهتر زبان آموزان و درک آن ها از مسائل بین فرهنگی، توجه به مسأله هوش فرهنگی و استفاده مطلوب از آن یک ضرورت به حساب می آید. پژوهش حاضر در پی آن است تا با نگاه به دو مفهوم هوش فرهنگی و سازگاری بین فرهنگی، تأثیر این دو مفهوم را در عملکرد زبان آموزان غیرفارسی زبان در یادگیری زبان فارسی بررسی نماید. برای نیل به این هدف، مباحث نظری ارائه شده در این زمینه و تعدادی از پژوهش های انجام شده از منابع داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش ها حاکی از آن است که بین برخی از مؤلفه های هوش فرهنگی و سازگاری بین فرهنگی رابطه معنادار و بین برخی از مؤلفه ها با سازگاری بین فرهنگی رابطه منفی وجود دارد. همچنین، در شرایطی که از هوش فرهنگی استفاده مطلوبی شود، بر سازگاری بین فرهنگی و عملکرد زبان آموزان در یادگیری زبان فارسی تأثیر مثبت می گذارد
تبیین تمدنی کارکردهای آموزه قرآنی «مکنت» در پرتو عقلانیت وحیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
31 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله: نشان دادن ظرفیت تمدنی آموزه های قرآن کریم، از جمله اهداف علمی انتخاب این موضوع است. اساساً تمدن پدیده ای بشری است که بر پایه عقلانیت و خرد جمعیِ منبعث از حوزه اندیشه و علوم انسانی آن مرز و بوم شکل می گیرد که در سوگیری روابط انسانی در آن جامعه نقش به سزایی دارد. اگر تمدنی به دور از عقلانیّت صحیح شکل بگیرد، آسیب های جدی به انسان و روابط انسانی وارد می کند، تمدنی که بر اساس عقلانیّت صحیح شکل بگیرد، زمینه رشد و بالندگی انسان و روابط انسانی را در سطح کلان مهیا می-کند. هر تمدنی باتوجه به مبانی نظری آن، از سطحی از عقلانیّت برخوردار است که البته مدلِ عقلانیّت در هر تمدنی، مختصِّ به آن تمدن و متفاوت با دیگر تمدن هاست، خوانش تمدنی کارکردهای آموزه «مکنت» در قرآن در پرتو عقلانیت وحیانی یک موضوع مغفول به شمار می آید، بنابراین برای کشف و تبیین علمی آن، انجام پژوهش هایی از این قبیل ضروری است. روش این مقاله با روش: توصیفی -تحلیلی بر پایه عقلانیت وحیانی در پی پاسخ به این سؤال است که تبیین تمدنی از کارکردهای آموزه «مکنت» در قرآن، در پرتو عقلانیت وحیانی چیست؟ نتایج مقاله ایجاد بستر مناسب جهت ایجاد وحدت با هویت سازی واحد در پرتو عقلانیتِ وحیانی، تنظیم مناسبات انسانی در پرتوِ عقلانیتِ وحیانی، تثبیت و گسترش معروف در پرتوِ عقلانیتِ وحیانی.
معلم زنده است زنده تر از پیش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
300 - 322
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های داغ پیرامون معلم و مدرسه ایرانی در ابتدای قرن پانزدهم، موضوع «مرگ مدرسه و معلم» است! این نظریه مبتنی بر شواهدی است که واقعی هستند. همین موضوع موجب است تا توجه پژوهشگران رشته های مختلف به آن جلب شود. آنچه در بنیاد این نظریه قرار گرفته، نتایج عملکرد شاگردان در آزمون های داخلی و جهانی است. عملکرد شاگردان در آزمون های مدرسه ای و در آزمون ورودی دانشگاه ها و همچنین در دو آزمون جهانی تیمز و پرلز شاهد اصلی در ساخت نظریه مذکور است. با وجود این، پژوهشگران به جنبه های تجربی خود و گزارش های پژوهشی هم ارجاع می دهند. حتی اگر شواهد این نظریه پذیرفته شود، باز هم این نوع نظرورزی را می توان درک سطحی شواهد یا «نظریه پردازی بد» نامید. آنچه عملکرد شاگردان را شکل می دهد، فقط دانستن و یادگیری نیست. بیش از یادگیری و دانستن، موضوع خواستن و میل به اعلام دانایی مطرح است؛ که با متغیرهای متعدد اجتماعی در ارتباط است. اینکه شاگردان حاضر باشند در موقعیت آزمون، به پاسخدهی بر اساس توان خود اقدام کنند، جای سوال دارد؛ اما، واقعیت دارد که آنان از آنچه در مدرسه می گذرد، گریزان هستند و اینکه همین اشخاص در موقعیت های عمل مشابه نشان داده اند که دارای توانایی لازم می باشند.
ارزیابی استدلال «بدیل های تصور نشده» از منظر رئالیسم انتقادی بسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
425 - 447
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی علمی همواره با انتقادات مستمری از سوی پادواقع گرایان روبه رو بوده است. استدلال «بدیل های تصور نشده» کایل استنفورد را می توان نسخه متأخر و دردسرساز این چالش ها دانست. در این مقاله ابتدا اجمالاً اشاره ای به واقع گرایی علمی و برهان های مؤید آن خواهیم داشت. سپس اصلی ترین چالش هایی را که واقع گرایی علمی با آن مواجه بوده است، برخواهیم شمرد. در ادامه نگاهی به استدلال استنفورد می اندازیم و بررسی می کنیم که چگونه برای واقع گرایی چالش به وجود می آورد و همچنین پاسخ های واقع گرایانه مطرح شده به چالش مذکور را توصیف خواهیم کرد. همچنین خواهیم کوشید از نگاه واقع گرایی انتقادی روی بسکار توضیح دهیم که چگونه نگاه لایه مند همزمان به جهان و نظریه های علمی می تواند ضمن ممکن دانستن دستیابی به شناخت واقعیت از خلال فعالیت علمی، اساس استدلال پادواقع گرایانه استنفورد را سست کند.
Memory as a Mass-Based Graph: Towards a Conceptual Framework for the Simulation Model of Human Memory in Al(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
203 - 214
حوزههای تخصصی:
There are two approaches for simulating memory as well as learning in artificial intelligence; the functionalistic approach and the cognitive approach. The necessary condition to put the second approach into account is to provide a model of brain activity that contains a quite good congruence with observational facts such as mistakes and forgotten experiences. Given that human memory has a solid core that includes the components of our identity, our family and our hometown, the major and determinative events of our lives, and the countless repeated and accepted facts of our culture, the more we go to the peripheral spots the data becomes flimsier and more easily exposed to oblivion. It was essential to propose a model in which the topographical differences are quite distinguishable. In our proposed model, we have translated this topographical situation into quantities, which are attributed to the nodes. The result is an edge-weighted graph with mass-based values on the nodes which demonstrates the importance of each atomic proposition, as a truth, for an intelligent being. Furthermore, it dynamically develops and modifies, and in successive phases, it changes the mass of the nodes and weight of the edges depending on gathered inputs from the environment.
Flourishing and Essential Capacities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
347 - 360
حوزههای تخصصی:
I have previously argued that human flourishing partly consists in the ability to exercise essential human capacities, many of which are non-distinctive and shared with other animals. The concept of flourishing is itself species-specific. Thus, the development of essential capacities (human and nonhuman) comprises a large part of the goods that we ought to promote. Problems about the definition of ‘essential’ are discussed, as are related issues about whether there are necessary and sufficient conditions for the correct use of sortal universal terms. The relation of the exercise of essential capacities to basic needs is investigated, and the essential nature of the human capacity for meaningful work, which has been disputed by John White, is defended. Finally, some suggestions are offered about what the proponents of the capabilities approach might derive from that of essential capacities.
تقابل میان مفهوم کنشگر هانا آرنت و دازاین خودتنهاپنداشته شدۀ هایدگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
25 - 42
حوزههای تخصصی:
هانا آرنت، متفکرسیاسی برجستۀ قرن بیستم، در آرائش دربارۀ ارتباط وثیق پراکسیس و غلبه بر تمامیت خواهی که آن را محصول از خودبیگانگی، انفعال و انزوای انسان مدرن می داند، مسیری متمایز از استادش مارتین هایدگر پیموده است. آرنت به شیوه ای پدیدارشناسانه به تحلیلی تاریخی دست می زند تا وضع بشر را از دوران پیشاسقراطی تا کنون، مورد بررسی قرار داده و نقش تقابلی نظر و عمل را در شکل گیری این وضعیت تبیین کند. پرواضح است که او در این مسیر، همانند هایدگر به نقد سنت متافیزیک غربی پرداخته باشد؛ اما آرنت برخلاف هایدگر که بر انکشافِ هستی دازاین به مثابۀ آشکارگی حقیقت تأکید می کند، از «وجود» به «نمود» سوی گردانی کرده و انکشاف را در آشکارگی کیستی عمل ورز که از طریق دو نمود عمل و گفتار در ساحت عمومی رخ می نماید، مورد بررسی قرار می دهد. آرای آرنت با تأکید بر لزوم حضور انسان ها و هم کنشی شان در سپهر متکثر همگانی به منظور برون رفت از بحران تمامیت خواهی، ازخودبیگانگی و غربت از کرۀ ارض، در تقابل با آنچه وی دازاین خود تنها انگاشته شدۀ هایدگری نامیده قرار گرفته و به بوتۀ نقد کشیده شده است. دازاینی که به عقیدۀ آرنت گرچه در-عالم-بودن است، اما غرق شدن در کثرت همبودهای خویش را عامل هرزه درایی و سقوط به زیستنی متوسط و بی اصالت می پندارد و از این رو زیستنی خداگونه و مثالی را در تفرد خویش ارحج می داند.
فاصله ایمان و اعتقاد در نظریّه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
141 - 168
حوزههای تخصصی:
دو اصطلاح ایمان (Faith) و اعتقاد (Belief) به دلیل حوزه معنایی مشترک و کثرت کاربرد، نه تنها در نزد عامّه؛ بلکه در نزد خواص اعم از شاعران و نویسندگان نیز به جای هم استفاده می شوند و گویی مرزهای مفهومی متمایزی بین آن ها وجود ندارد. حال آنکه در معنا و مفهومِ حقیقیِ خود تمایز جدّی با هم دارند. به همین نسبت، «مؤمنان» و «معتقدان» نیز در ارتباط با امّهات دین؛ یعنی تلقّی از خداوند و نحوه ارتباط با او، شیوه ادراک هستی و تعامل با آن، ماهیّت تلقّی از دین و تجربه های دینی تفاوت های آشکاری با هم دارند. بر خلاف بسیاری از شاعرانِ متمایل به تصوّف و عرفان که عموماً فاصله ای میان ایمان و اعتقاد نمی دیدند، مولانا ضمن اینکه مانند اغلب متفکّران و عارفان مسلمان «ایمان» و «کفر» را در مقابل هم قرار می دهد، «ایمان» و «اعتقاد» را از یکدیگر تفکیک و تفاوت عالمِ ایمان و اعتقاد را تبیین می کند و راه خود را از سایر شاعران عارف مسلکِ پیش از خود جدا می سازد. در منظومه فکری مولانا که بی شباهت با دیدگاه های فیلسوفانی مانند کی یرکگور نیست، ایمان، امری سیّال و مدام در حالِ شدن است و اعتقاد امری ثابت و ایستا و به همین دلیل، ایمان امری نامحدود است و اعتقاد امری محدود و مقیّد. ایمان، فردمحور است و از راه تجربه فردیِ اقبال بنده به خداوند و با سیر انفسی به دست می آید و اعتقاد در جمع و جمعیّت و از طریق وسائط اعم از افراد، کتب و اسناد و سیر آفاقی بروز می کند، متعلَّق ایمان امر محال است و اعتقادات امور ممکن را شامل می شوند، صاحبان اعتقاد جزم گرا، دیگرستیز و هراسان هستند که مبادا کسانی بر عقاید آن ها بتازند؛ اما صاحبان ایمان، مداراجو و با طمأنینه خاطر هستند. صاحبان ایمان، در رابطه ای بی پایان با خداوند همواره در حال شدن هستند و عاشقانه این رابطه را ادامه می دهند و صاحبان اعتقاد، با خداوند، رابطه ای معامله گرانه دارند و اگر دین می ورزند دین شان وسیله ای است برای دستیابی به خواست ه ای این جهانی و آن جهانی.
دیدگاه آیت الله سیدعبدالحسین لاری در باب مشروطیت (با تاکید و بررسی دو رساله مهم از سید لاری در باب مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
181 - 210
حوزههای تخصصی:
اهمیت نهضت مشروطیت در ایران و تفکرات حاکم بر آن ،از موضوعاتی است که در حوزه اندیشه سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است.برای فهم مبانی نظری موافقان و مخالفان مشروطه رجوع به رسائل و کتابهای دو طیف از اهمیت بسزایی برخوردار است و به فهم تفکرات آنها در بستر زمانی مربوطه کمکی شایان می نماید.گرچه بسیاری از فقیهان عصر مشروطه، در نهضت و نظام مشروطه شرکت کرده، به موضع گیری عملی و علمی درباره آن پرداختند؛اما دو ویژگی، سید عبدالحسین مجتهد لاری را از آنها ممتاز می سازد: 1. بسیج نظامی مردمی در راستای اهداف مشروطه خواهی; 2. تلقی خاص او از نظام مشروطیت که با تلقی و انتظار عالمان دیگر مشروطه خواه از آن نظام، تا حدودی تفاوت داشت. تعدد نوشته های سیاسی او نیز - که البته به مشروطه محدود نمی شود - از ویژگی هایی بوده است که زمینه توجه به شخصیت و اندیشه سیاسی ایشان را فراهم آورده است. سید برای دفاع ازمشروطه مورد نظر خود رسائلی به رشته تحریر درآورد و رساله قانون مشروطه مشروعه و رساله قانون در اتحاد دولت و ملت مهمترین رسائل سید لاری در تشریح دیدگاههای ایشان ازمشروطه و مجلس شورا است.از دیدگاه سید ،مشروطه صبغه ای کاملا دینی داشت و اساسا با دیدگاه های علمای مشروطه خواه تهران و نجف ،تفاوت بنیادی داشت.
مقایسه سبک شناسی شناختی دو رمان جزیره سرگردانی و رود راوی با استفاده از نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
153 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دو رمان فارسی «جزیره سرگردانی» و «رود راوی» با دو سبک رئالیسم و سورئالیسم بر اساس چارچوب نظری سبک شناسی شناختی می پردازد. از اهداف این پژوهش می توان به استفاده شیوه ای جدید در تحلیل متن در رمان های فارسی اشاره کرد. همین طور می-توان با استفاده از این رویکرد پلی میان رشته ای بین زبان شناسی شناختی و مطالعات ادبی برقرار کرد و نگاهی تازه به تحلیل های ادبی ارائه نمود. از میان مفاهیم شناختی از استعاره های مفهومی استفاده شده است. استعاره های موجود به صورت دستی و جداگانه از هر یک از این رمان ها استخراج شد. از میان داده های استخراج شده آن هایی که تکرار بیشتری داشتند و معرف سبک بودند جدا و بررسی شدند. با بررسی مقایسه ای میان دو رمان می توان به این مورد اشاره کرد که وقوع استعاره های مفهومی در رمان «رود راوی» به صورت معناداری بیشتر از رمان «جزیره سرگردانی» است. با بررسی استعاره های مفهومی در رمان «جزیره سرگردانی» مشخص شد که این رمان از «انسان» برای مفهوم سازی در حوزه مبدأ به صورت برجسته ای استفاده کرده است. همین طور مفاهیمی که با استفاده از این مفهوم در حوزه مقصد قرار گرفتند عناصر موجود در طبیعت هستند. در رمان «رود راوی» خاصیت جان بخشی برای اشیای فراواقعی در داستان استفاده شده است.
فایرابند علیه تکنوکراسی و شوونیسم علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پُل فایرابند از تأثیرگذارترین فیلسوفان علم قرن بیستم است که آثار و آراءِ جنجالی او اشتهارش را دو چندان کرده است. همین آثار تحریک آمیز اوست که به نوعی موجب بدفهمیِ برخی دانشگاهیان و فلسفه دانان شده است، به طوری که برخی او را «بدترین دشمن علم» نام نهاده اند. در این مقاله برآنیم تا با بازسازی آراء فایرابند نشان دهیم که این اندیشه ناصواب بوده و فایرابند نه با علم و نه با هیچ سنتِ دیگری سَرِ خصومت نداشته، بلکه او تنها با ایدئولوژی های متصلّبِ مخرّب به نزاع برخاسته است. به عبارت بهتر، آراء فایرابند تنها مبیّن خصومت او با شوونیسم علم و تکنوکراسی است. فایرابند معتقد است که علم امروز مشابهت زیادی با کلیسای قرون وسطی دارد: علم امروزه بدل به دینی شده است که دانشمندانْ پیامبران، و اختراعاتْ معجزات آنند. از این رو بر ماست که ʼعلم را سر جای خود نشانیمʻ تا جا برای سایر سنت ها و معارف بشری باز شود.
طبقه بندی و تحلیل ساحت های محتوایی اشعار میرزاعبدالله گرجی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
325 - 352
حوزههای تخصصی:
میرزاعبدالله گرجی اصفهانی ازجمله اطعمه سرایان شاخص قرن سیزدهم بوده که با توسل به یکی از شاخه های مرتبط با طنز یعنی نقیضه سازی، اشعار درخور توجهی سروده و از خلال آن، هم هنر طنزپردازی خود را نشان داده و هم کمبودها و کاستی های موجود در زمانه خویش را به تصویر کشیده است. نویسندگان بر آن بوده اند در وهله اول، تعریفی واحد از نقیضه ارائه دهند و به دنبال آن کوشیده اند نقیضه های گرجی اصفهانی را واکاوی کنند. هدف این مقاله بررسی ریزبینانه و جزءنگرانه نقیضه ها از طریق تحلیل محتوایی و رسیدن به اطلاعات ارزشمندی است که کمتر بدان توجه شده است. از خلال این نقیضه ها می توان به چهار ساحت بسامددار در اشعار شاعر پی برد. در ساحت «روانشناختی و فردی» شاعر با ابراز اشتیاق افراط گونه خود به خوراکی ها درصدد است تا به نوعی هم کمبودها و کاستی های عاطفی و روانی خود را ابراز کند و هم میل به خوردن را از طریق دیدن و بوییدن و چشیدن و حتی لمس کردن غذا نشان دهد. ساحت «فرهنگی و اجتماعی» اشعار میرزاعبدالله گرجی اصفهانی حاوی اطلاعات مفیدی است که در خصوص باورهای عامیانه مرتبط با خوراکی ها ارائه گردیده است. ساحت «تاریخی و اقتصادی»، معطوف به تاریخ عصر شاعر، روابط با کشورهای همسایه و اوضاع اسف بار اقتصادی و پیامدهای ناگوار آن چون فقر و گرسنگی و قحطی است. در ساحت «دینی و مذهبی» هم شاعر به انتقاد از زاهدان ریایی و تفاوت ظاهر و باطن آنان پرداخته است. بخشی از این چشم اندازها به ویژه در رویه های ظاهری اشعار، سرگرم کننده و طنزآمیز است؛ اما با نقب زدن به لایه های پنهانی این نقیضه ها طنز تلخ و جنبه های انتقادآمیزی نمایان می شود که در شناخت زندگی و زمانه شاعر بسیار حائز اهمیت است.
نظام غیر تابع ارزشی حاج حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
103 - 126
حوزههای تخصصی:
مرتضی حاج حسینی در ویراست دوم کتاب خویش «طرحی نو از اصول و مبانی منطق» چهار منطق ناکلاسیک معرفی کرده است: 1. نظام تابع ارزشی، 2. نظام غیرتابع ارزشی، 3 و 4. ترکیب هایی از دو نظام نخست که طبیعتا گسترش هایی از آن دو به شمار می آیند. در مقاله دیگری، نظام تابع ارزشی حاج حسینی را بررسی کرده ام و در این مقاله به نظام غیرتابع ارزشی و گسترشی از آن خواهم پرداخت که در کتاب مطرح شده اند. در این مقاله، صرفا به نقدهای صوری-ریاضی می پردازم و نقدهای فلسفی و غیرصوری و نیز مطالب تاریخی مرتبط را به مقاله دیگری خواهم سپرد. افزون بر برخی نقدهای مشترک میان نظام های تابع ارزشی و غیرتابع ارزشی حاج حسینی مانند دور در تعریف نظام استنتاج طبیعی، فقدان نظیر برای شرط «نرمال بودن برهان ها» در سمانتیک، عدم تمامیت، و نادرستی فراقضایا، نقدهای دیگری در نظام غیرتابع ارزشی وجود دارد. نخستین نقد اختصاصی این است که بسیاری از قاعده های اصلی در این نظام به کمک دیگر قواعد اصلی قابل اثبات و در نتیجه زائد هستند و این هرچند با کتاب های «آموزشی» مناسبت دارد، اما مناسب کتاب های «پژوهشی» نیست. نقد اختصاصی دوم نظام غیرتابع ارزشی این است که قاعده ای دارد به نام «قاعده حاج حسینی» که سبب می شود تا هر متغیر گزاره ای در این نظام قضیه باشد و کل نظام بدیهی (trivial) گردد. نقد سوم اینکه با صرف نظر از قاعده حاج حسینی، برخی صور قاعده پخش پذیری در گسترش نظام غیرتابع ارزشی این کتاب، کل نظام را به منطق کلاسیک فرگه و راسل فرومی کاهد.
تحلیل روایت های زنان کنشگر از درگیریهای کردستان پس از انقلاب اسلامی؛ پرستاری به مثابه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
169 - 194
حوزههای تخصصی:
جنگی که به شیوه نامنظم در منطقه کردستان در ایام پس از انقلاب اسلامی میان چریک های کرد هوادار حزب کومله و دموکرات با قوای مرکزی درگرفت، هزینه های گرانبار انسانی بر ایران وارد ساخت. زنان در قالب نیروهای درمانگر غالبا بصورت داوطلبانه جهت امداد، نجات، انجام مراقب های بالینی، پرستاری و درمان به منطقه شتافتند و در کاهش تلفات و رسیدگی به مجروحان نقش بسزایی ایفا کردند.این پژوهش با به رسمیت شناختن روایت آنان از ماوقع به ارائه توضیحاتی درباره ماهیت جنگ چریکی، ابعاد درگیریهای کردستان و نیز پرستاری در بحران، در واقع به تاریخ اجتماعی ایران در نیم قرن گذشته پرداخته است. مقاله، پایداری این زنان باوجود ویژگیهای خودابراز شده درباره وضعیت بحرانی و هزینه های بالای انسانی وارده، عاملیت آنان در حفظ مواضع اخلاقی و تداوم کنش مراقبت محورشان در مقابله با خشونت های خونبار در شکلی فعالانه و عینی؛ و مقاومت می داند. پژوهش با دستمایه قراردادن مولفه های مقاومت از منظر جامعه شناسی، به مطالعه نظام مند و تحلیل تماتیک روایت های انتشاریافته در دسترس زنان پرستار به مثابه کنشگران عرصه بهداری پرداخته است.با روشن شدن ابعاد مخاطره آمیز میدان، نقش زنان در استمرار سیاست خدمت رسانی به مردم محروم کُرد در حین جنگ چریکی بیش از پیش روشن و کارنامه اقدام جمعی داوطلبانه زنان در حفظ جایگاه حرفه ای پرستاری مورد بررسی قرار گرفته است؛ موضوعی که امروز کمترشناخته شده و از پیایند کنشگری زنان در تاریخ انقلاب اسلامی مغفول مانده است.