مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
یادگیری زبان فارسی
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
55 - 82
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که زبان آموزان دارای پیشینه های فرهنگی متفاوتی هستند، باید از هوش فرهنگی مناسبی برای یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان دوم برخوردار باشند. هوش فرهنگی اینامکانرابه زبان آموز می دهدتابا به کارگیریدانشودقتعمل،تفاوت هایفرهنگیرادریابدودربرخوردبادیگر فرهنگ هارفتاردرستیدرپیشگیرد. در پژوهش حاضر، در راستای اهمیت هوش فرهنگی در زبان آموزی و به منظور کیفیت بخشی روش تدریس زبان فارسی، الگویی به نام الگوی «هَیَجامَد» معرفی شده است. الگوی هَیَجامَد به نقش حواس و هیجانات در زبان آموزی پرداخته و متشکل از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری، لمسی-حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) است. به منظور سنجش تأثیر استفاده از این الگو بر هوش فرهنگی فراگیران زبان فارسی از دو پرسش نامه هَیَجامَد و هوش فرهنگی استفاده شد. 60 زبان آموز زن غیرِ فارسی زبان از 16 کشور با سطح زبانی یکسان در زبان فارسی (سطح زبان فارسی 7) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آن ها پس از گدراندن 22 جلسه آموزش برای 4 گروه (هر گروه شامل 15 نفر) و در مدت زمان 6 هفته، بر اساس الگوی هَیَجامَد مورد ارزیابی قرارگرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر میزان هوش فرهنگی زبان آموزان غیرفارسی زبان تأثیر معنادارِ مثبت داشته است و کیفیت یادگیری زبان فارسی را از طریق ایجاد ارتباط بین فرهنگی میان مدرس و زبان آموزان افزایش داده است. بنابراین به نظر می رسد از این الگو می توان در تدریس زبان فارسی و مهارت های مربوط به آن بهره برد و درک بین فرهنگی زبان آموزان را ساده تر کرد.
خودمختاری در یادگیری زبان دوم: ادراک فارسی آموزان از مسئولیت ها، توانایی ها و انگیزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان آموزان برای یادگیری زبان فارسی در دانشگاه ها مدت زمان کوتاهی را می گذرانند و در این مدت باید به طور چشمگیری بر زبان تسلط یابند. آموزش زبان های دوم در سال های اخیر، از محیط آموزشی مدرس محور به محیط آموزشی یادگیرنده محور تغییر یافته است تا زبان آموزان یادگیری خویش را در اختیار گیرند و به خودمختاری دست یابند. در این راستا، پژوهش حاضر میزان آمادگی فارسی آموزان غیرایرانی را برای خودمختار بودن بررسی می کند. شرکت کنندگان شامل 155 تن از فارسی آموزان سطح تکمیلی هستند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه تامر ( 2013 ) بهره گرفته شده است که دارای چهار بخش مسئولیت ها، توانایی ها، انگیزه و فعالیت های درون و بیرون کلاس است. در پایان پرسش نامه بخشی با عنوان بازپاسخ برای فارسی آموزان درنظر گرفته شده است. پاسخ های فارسی آموزان حاکی از نوعی تضاد میان بخش مسئولیت ها با بخش توانایی ها، انگیزه و فعالیت های درون و بیرون کلاس است. یافته ها نشان می دهد که با وجود آنکه فارسی آموزان خود را از توانایی و انگیزه لازم جهت یادگیری خودمختارانه زبان فارسی بهره مند می دانند و خود را در انجام فعالیت های درون و بیرون کلاس فعال می دانند، اما بیشتر مسئولیت یادگیری را متوجه مدرسان می کنند. علاوه بر این، بررسی های آماری نشان دهنده رابطه معکوس و معنا داری میان ادراک فارسی آموزان از مسئولیت ها و فعالیت های درون کلاس است. از جهت دیگر، میان توانایی های فارسی آموزان با انگیزه و فعالیت های درون و بیرون کلاس و همچنین میان انگیزه با فعالیت های درون و بیرون کلاس رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود.
نقش جنسیت، سن، و مقطع تحصیلی در انگیزه یادگیری زبان فارسی به منزله زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاقه روزافزون به انجام تحقیقات انگیزشی مرتبط با کلاس درس از سال 1975 تاکنون در حال گسترش است و تاکنون پژوهش های بسیاری برمبنای مدل ها گوناگون انگیزشی صورت گرفته است. در پژوهش حاضر تأثیر متغبرهای جنسیت، سن و مقطع تحصیلی فارسی آموزان بر عوامل انگیزه یادگیری زبان فارسی به منزله زبان دوم موردتحلیل و بررسی قرار گرقت. بدین منظور از «پرسش نامه انگیزه یادگیری زبان فارسی به منزله زبان دوم» برگرفته از پژوهش خالقی زاده و همکاران (1398) استفاده شد، و 300 فارسی آموز (زن و مرد از ملیت ها و مقاطع تحصیلی مختلف) که در بازه سنی 18 تا 50 قرار داشتند، از مراکز آموزش زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در قزوین، و دانشگاه علوم پزشکی تهران، به پرسش نامه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که 16 مؤلفه پیشنهادی، تأثیر معنی داری بر انگیزه زبان آموزان داشتند. همچنین مؤلفه های تعیین کننده انگیزه، از نظر رتبه، تأثیر یکسانی بر میزان انگیزه فارسی آموزان ایرانی ندارند. علاوه بر این، نتایج نشان داد زنان و مردان در برخی عوامل انگیزشی با یکدیگر تفاوت دارند. همچنین مشخص شد که گروه های سنی بالاتر نسبت به سنین پایین تر از رفتار انگیزشی بیشتری برخوردار هستند. بین مدرک تحصیلی (سطح تحصیلات) و برخی متغیرهای انگیزشی نیز رابطه معنی داری مشاهده شد.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر سازگاری بین فرهنگی وعملکرد زبان آموزان غیر فارسی زبان در یادگیری زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
امروزه مسأله آموزش و یادگیری در نظام آموزشی ایران بسیار متفاوت از گذشته است. بخش اعظم این تفاوت ناشی از حضور زبان آموزانی از ملّیت های مختلف از اقصی نقاط دنیاست. این حضور و به تبع آن قرارگرفتن در محیط فرهنگی جدید، نیازمند سازگاری بین فرهنگی است. در چنین شرایطی برای عملکرد بهتر زبان آموزان و درک آن ها از مسائل بین فرهنگی، توجه به مسأله هوش فرهنگی و استفاده مطلوب از آن یک ضرورت به حساب می آید. پژوهش حاضر در پی آن است تا با نگاه به دو مفهوم هوش فرهنگی و سازگاری بین فرهنگی، تأثیر این دو مفهوم را در عملکرد زبان آموزان غیرفارسی زبان در یادگیری زبان فارسی بررسی نماید. برای نیل به این هدف، مباحث نظری ارائه شده در این زمینه و تعدادی از پژوهش های انجام شده از منابع داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش ها حاکی از آن است که بین برخی از مؤلفه های هوش فرهنگی و سازگاری بین فرهنگی رابطه معنادار و بین برخی از مؤلفه ها با سازگاری بین فرهنگی رابطه منفی وجود دارد. همچنین، در شرایطی که از هوش فرهنگی استفاده مطلوبی شود، بر سازگاری بین فرهنگی و عملکرد زبان آموزان در یادگیری زبان فارسی تأثیر مثبت می گذارد
بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر سازگاری بین فرهنگی و عملکرد زبان آموزان غیرفارسی زبان در یادگیری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
671 - 692
حوزههای تخصصی:
امروزه مسأله آموزش و یادگیری در نظام آموزشی ایران بسیار متفاوت از گذشته است. بخش اعظم این تفاوت ناشی از حضور زبان آموزانی از ملّیت های مختلف از اقصی نقاط دنیاست. این حضور و به تبع آن قرارگرفتن در محیط فرهنگی جدید، نیازمند سازگاری بین فرهنگی است. در چنین شرایطی برای عملکرد بهتر زبان آموزان و درک آن ها از مسائل بین فرهنگی، توجه به مسأله هوش فرهنگی و استفاده مطلوب از آن یک ضرورت به حساب می آید. پژوهش حاضر در پی آن است تا با نگاه به دو مفهوم هوش فرهنگی و سازگاری بین فرهنگی، تأثیر این دو مفهوم را در عملکرد زبان آموزان غیرفارسی زبان در یادگیری زبان فارسی بررسی نماید. برای نیل به این هدف، مباحث نظری ارائه شده در این زمینه و تعدادی از پژوهش-های انجام شده از منابع داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش ها حاکی از آن است که بین برخی از مؤلفه های هوش فرهنگی و سازگاری بین فرهنگی رابطه معنادار و بین برخی از مؤلفه ها با سازگاری بین فرهنگی رابطه منفی وجود دارد. همچنین، در شرایطی که از هوش فرهنگی استفاده مطلوبی شود، بر سازگاری بین فرهنگی و عملکرد زبان آموزان در یادگیری زبان فارسی تأثیر مثبت می گذارد.
طراحی بازبینه جامع ارزیابی درسنامه های چهار مهارتی در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان
حوزههای تخصصی:
انتخاب دقیق منابع آموزشی از عوامل بسیار تأثیرگذار در موفقیت هر دوره آموزش زبان است. با توجه به تعدد منابع آموزشی در حوزه آزفا و لزوم امکان گزینش درست منابع با توجه به نیازهای هر مرکز و برنامه آموزشی، توجه به بازبینه های ارزیابی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی این امر از اهمیتی وافر برخوردار است. با وجود بازبینه های مختلف ارزیابی منابع آموزشی در زبان های مختلف، ویژگی هایی خاص زبان فارسی، نبود جامعیت لازم در بازبینه های موجود و نیز وجود گویه هایی مبهم و نامرتبط در بسیاری از آنان، فرآیند ارزیابی منابع آزفا بر مبنای این بازبینه ها با مشکل روبه رو می شود؛ بر این مبنا در پژوهش حاضر برآنیم تا به طراحی بازبینه ای جامع به منظور ارزیابی کتاب های آموزشی چهار مهارتی برای زبان فارسی بپردازیم. در رسیدن به اهداف پژوهش به دنبال بررسی و تحلیل بازبینه های مختلف، هشت بازبینه گزینش شد. با بهره گیری از بازبینه های منتخب و نتایج حاصل از دو مرحله پایلوت بازبینه طراحی شده در پژوهش و بررسی روایی و پایایی آن، بازبینه ای مشتمل بر 58 گویه در دو بخش کلی «محتوا» و «مشخصات ظاهری و عمومی» تدوین شد. این بازبینه می تواند برای مراکز آزفا و مدرسان آن به منظور ارزیابی منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان به کار رود.