مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کیفیت مسکن
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی به مثابه یکی از پیامدها و ویژگی های بارز شهرنشینی معاصر در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده اند.گسترش سکونتگاه های غیررسمی، از جمله چالش های جدی فراروی تحقق ابعاد مختلف توسعه پایدار شهری، بویژه در کشورهای رو به پیشرفت تلقی می شود. این پدیده ناخوشایند، نتیجه اعمال سیاست های خطی و آمرانه و به اصطلاح از بالا به پایین در برنامه های توسعه این کشورها بوده که مسئله فقر شهری را بیش از هر وقت دامن زده و به پیروی از آن، ضرورت تغییراتی در نگرش به مسئله سکونتگاه های غیررسمی را مطرح ساخته است. دراغلب مطالعات انجام گرفته درباره این مسئله، بهبود امنیت تصرف زمین برای ارتقاء شرایط زندگی خانوارها، ضروری قلمداد شده،است. درحال حاضر امنیت تصرف از مفهوم قانونی اولیه خود فاصله گرفته و وارد بحث های اجتماعی و روانشناسی شده است. روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و شیوه جمع آوری داده ها به روش پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. براساس این رویکرد، چهار عامل احتمال تخلیه، ترس از تخلیه، نبود شبکه های حمایتی و سطح درآمد خانوار متغیرهای اصلی تحقیق را تشکیل دادند. ضمن اینکه برای بررسی کیفیت مسکن پنج شاخص کالبدی مساحت زیربنا، نوع مصالح، پوشش سقف، جنس نما، کیفیت ساخت و تعمیر و نگهداری مورد توجه قرارگرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین امنیت تصرف ادراکی و کیفیت مسکن رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد و عامل های سطح درآمد خانوار و شبکه های حمایتی از عوامل اصلی و مؤثر بر امنیت تصرف ادراکی می باشد.
تحلیلی بر امنیت ادراکی تصرف و نقش آن در توانمندسازی ساکنان سکونتگاههای غیررسمی ( نمونه موردی قلعه نو دهراز سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: امنیت تصرف ، یکی از مهمترین مسائلی است که سکونتگاههای غیررسمی با آن مواجه هستند. طرفداران بهسازی و توانمندسازی این سکونتگاهها یکی از سیاستهای لازم برای اینگونه مناطق را تامین امنیت تصرف می دانند. توجیه آنان این است که تامین امنیت تصرف(مخصوصا امنیت ادراکی تصرف) و حمایت از ساکنان این سکونتگاهها در مقابل تخریب و تخلیه غیرداوطلبانه مسکن، نقش عمده ای در ارتقاء کیفیت مسکن ، بهسازی سکونتگاه و توانمندسازی افراد دارد. با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق سعی شده است که وضعیت امنیت ادراکی تصرف ساکنان محله قلعه نو دهراز سبزوار مورد سنجش قرار گیرد و تاثیر آن بر متغیرهای کیفیت مسکن و توانمندسازی ساکنان مورد بحث قرار گیرد. رویکرد کلی در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. حجم نمونه 93 نفر و واحد تحلیل سرپرست خانوار می باشد. برای تحلیل داده ها نیز از روشهای آماری شامل آزمون t تک نمونه ای و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مولفه امنیت در مقابل تخلیه اجباری در این محله بالاست ،اما مولفه عدم نگرانی از عملکرد نهادهای مسئول در خدمات رسانی به محله در حد پایینی است. در مجموع امنیت تصرف در محدوده مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط است. علاوه بر این نتایج بیانگر تاثیر معنادار امنیت ادراکی تصرف بر کیفیت مسکن و دو مولفه از مولفه های پنج گانه توانمندسازی ( خود تعیینی و اعتماد ) است.
تحلیلی بر کیفیت مسکن محلات شهری راهکاری جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان مطالعه موردی: محلات شهر دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً کیفیت زندگی شهری و ارتقای آن مهم ترین رویکرد در برنامه ریزی شهری می باشد. مسکن شهری به عنوان نیاز اولیه ی انسان، با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی خود تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه ی پایدار شهری دارد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی کیفیت مسکن و سطح بندی محلات شهر از این منظر، به منظور پی جویی راهبردهای بهبود و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهر دهگلان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که با بهره گیری از چهار شاخص تراکمی، ریزدانگی، زیست محیطی و تسهیلات با استفاده از تکنیک TOPSIS این پژوهش صورت گرفته است. جهت سطح بندی نهایی محلات شهر از نظر کیفیت زندگی، از روش VIKORاستفاده شده است. در عین حال جهت وزن دهی از روشAHPو جهت بی مقیاس سازی داده ها از روش بی مقیاس سازی خطی بهره برداری شده است.
نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان دهنده ی نابرابری و تفاوت معنادار در بین محلات شهر دهگلان می باشد، بگونه ای که در شاخص نهایی مسکن تنها 3/27 درصد محلات در وضعیت مطلوب قرار دارند و 3/36 درصد محلات در وضعیت نامطلوب قرار داشته و نیازمند توانمندسازی می باشند. همچنین تفاوت معناداری در وضعیت مسکن در محلات قدیمی و تازه تأسیس به چشم می خورد که ناپایداری و کیفیت پایین محلات قدیمی این تفاوت را سبب شده است.
تحلیل کیفیت مسکن در محلات 20 گانه شهر بیجار با روش آنتروپی و SAW(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از مقوله های مهمی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن در تلاش بوده است؛ بنابراین، مسکن یک نیاز است، اما فراتر از نیاز آنچه که ایده آل آدمی است، دسترسی به مسکنی مناسب است؛ از این رو، در مقاله حاضر به بررسی کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری به صورت موردی در محلات سکونتگاهی شهر بیجار می پردازیم. روشبررسیاینپژوهش،مبتنیبررویکردتوصیفی-تحلیلیاست. جهتجمع آوریاطلاعاتموردنیاز،ازروش میدانی- کتابخانه ایو همچنین از مجموعه داده های موجود در مرکز آمار ایران، برای تحلیل کیفیت مسکن در محلات شهر بیجار استفاده شده است. در نهایت با توجه به اهداف موردنظر در این تحقیق، تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک SAWو آنتروپی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل14 شاخص مورد استفاده در تحقیق، نشان می دهد که در سطح محلات شهر بیجار، محلات حلوایی و قلعه برجگه با بیشترین امتیاز و محلات محمود آباد، تخت علیا و تخت سفلی با کمترین امتیاز؛ به ترتیب، دارای بالاترین و پایین ترین میزان از منظر شاخص های کیفیت مسکن هستند.
بررسی رابطة بین کیفیت مسکن و سرمایة روان شناختی در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعة موردی: محلة یوسف آباد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان های غیررسمی عامل برجسته و غالب در شهرنشینی و تهیة مسکن برای فقرای شهری است. در این بین کیفیت مسکن تأثیر زیادی در این سکونتگاه ها دارد. یکی از این عوامل خود فرد و سرمایة روان شناختی اوست که تک تک ساکنان سکونتگاه های غیررسمی را دربرمی گیرد. بنابر اهمیت سرمایه های روان شناختی در سکونتگاه های غیررسمی، هدف این مقاله بررسی رابطة بین کیفیت مسکن و سرمایة روان شناختی در محلة یوسف آباد تبریز است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی- توسعه ای و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری این تحقیق تمامی افراد بالای 18 سال محلة یوسف آباد است. حجم نمونه بر اساس مدل کوکران 322 نفر برآورد شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های این تحقیق نیز از آزمون های پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به گذراندن بخش عمده ای از عمر افراد در مسکن، همچنین کمبود بعضی امکانات مثل گذران اوقات فراغت مناسب در بین ساکنان، کیفیت مسکن در خودکارآمدی و افزایش کارایی فردی، امیدواری برای رسیدن به اهداف، تاب آوری در برابر مشکلات و خوش بینی به آینده نقش مهمی را به خود اختصاص می دهد. نتایج نیز نشان می دهد که سطح معناداری دو دامنه برای همة متغیرهای سرمایة روان شناختی کمتر از 05/0 است. بنابراین، رابطة معناداری بین متغیر کیفیت مسکن با متغیر های سرمایة روان شناختی وجود دارد. بیشترین ضریب همبستگی پیرسون مربوط به متغیر کیفیت مسکن با متغیر خوش بینی است که برابر با ضریب 511/0 و سطح معناداری 000/0 است. بنابراین، می توان گفت که بین شاخص کیفیت مسکن با مؤلفه های مربوط به سرمایة روان شناختی همبستگی مثبت و مستقیمی وجود دارد و با افزایش کیفیت مسکن، متغیرهای مربوط به شاخص سرمایة روان شناختی نیز افزایش می یابد.
توزیع مکانی شاخص های کیفیت مسکن در شهر تهران: رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نابرابریهای درون شهری را در سطح نواحی شهر تهران براساس شاخص های کیفیت مسکن مورد بررسی قرار می دهد. با استفاده از داده های حاصل از سرشماری، رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی برای بررسی خود همبستگی مکانی و ناهمگنی مکانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که خود همبستگی مکانی و ناهمگنی مکانی و به دنبال آن نابرابری درون شهری در توزیع مکانی شاخص های کیفیت مسکن در سطح نواحی شهر تهران وجود دارد. روش شناسی ارائه شده در این مطالعه می تواند به منظور بررسی شاخص های مختلف شهری با هدف دستیابی به نتایج قابل اطمینان براساس آزمون های آماری مکانی و آشکارسازی مکان های نیازمند به توجه بیشتر مورد استفاده برنامه ریزان شهری قرار گیرد
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل در برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه است و به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده ی حس رضایتمندی نقش اساسی را در بهبود کیفیت زندگی افراد بازی می کند و هر جامعه به فراخور نیازها و امکانات و محدودیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش بدان شکلی خاص بخشیده است. هدف پژوهش حاضر سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل در برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. برای تبیین کیفیت مسکن در شهرستان های استان از مجموعه داده های موجود در مرکز آمار و سایت استانداری استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از مدل ELECTRE استفاده شد که با توجه به این مدل، شهرستان های استان اردبیل در برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن رتبه بندی شدند. همچنین برای وزن دهی به شاخص ها (بر اساس نظر 20 کارشناس متخصص در امر مسکن) مدل AHP مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش شهرستان های استان اردبیل در پنج سطح به لحاظ برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن قرار گرفتند که شهرستان اردبیل (امتیاز نهایی از مدل الکتره 4) توسعه یافته، شهرستان های پارس آباد، نمین و نیر (امتیاز نهایی از مدل الکتره 3) توسعه رو به بالا، خلخال و سرعین (امتیاز نهایی از مدل الکتره 2) میان توسعه (توسعه متوسط)، شهرستان های بیله سوار و مشگین شهر (امتیاز نهایی از مدل الکتره 1) کمتر توسعه یافته و شهرستان های کوثر و گرمی (امتیاز نهایی از مدل الکتره 0) توسعه نیافته محسوب می شوند. همچنین بر اساس ضریب همبستگی پیرسون بین برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن با درصد شهرنشینی و میزان فاصله از مرکز استان رابطه ی معناداری وجود ندارد.
ارزیابی کیفیت مسکن در سطح نواحی شهر زنجان
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان کوچکترین عنصر تشکیل دهنده سکونتگاه ها، محل استراحت، آسایش و پناهگاه خستگی ها از دیرباز جایگاه امنیت و آرامش بوده است و همین عوامل، مسکن را به یکی از اساسی ترین نیازهای بشری تبدیل نموده است. هدف پژوهش حاضر، سنجش کیفیّت مسکن در نواحی شهری زنجان است. در این پژوهش، شاخص کیفیّت مسکن در سطح نواحی شهر تعیین گردید که داده های مورد نیاز از سرشماری نفوس مسکن ۹۰ از طریق روش های ارزیابی چند معیاره در سطح نواحی شهرداری زنجان پرداخته شده است. وزن های مولفه های مربوط به هر قلمرو با استفاده از مدل AHP استخراج و برای تعیین فواصل بین گزینه ها و گروه بندی معیارها از مدل تاپسیس استفاده شد و در نهایت، به منظور استخراج شاخص نهایی کیفیّت مسکن در نواحی شهری زنجان از مدل ویکور استفاده شده است. با توجّه به تحلیل های انجام در نهایت فقط تنها ۲۲/۲ درصد از کّل نواحی شهری زنجان در شاخصهای مورد بررسی دارای کیفیّت مطلوب و نسبتاً مطلوب بوده، ۴۰/۷ درصد از نواحی دارای کیفیّتی متوسط است و ۳۷ درصد نواحی در وضعیت نسبتاً نامطلوب و نامطلوب قرار دارند. مطالعه حاضر، نشان داد که علاوه بر پایین بودن کیفیّت مسکن در سطح نواحی شهر زنجان در بین نواحی این شهر نیز از لحاظ کیفیّت مسکن تفاوت معناداری وجود دارد.
اثرپذیری الگوی مسکن روستایی از تغییرات فرهنگی و اجتماعی روستاییان مورد: شهرستان نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر شکل روستاها به ویژه در نواحی شمالی طی دهه های اخیر بسیار زیاد بوده است. این تغییر شکل، گاه به دلیل تأثیر فرهنگ شهر بر نما و کالبد روستاها و گاه به دلیل مهاجرت های روستاییان به شهر بوده است. امروزه این پرسش اساسی مطرح است که چگونه می توان این تأثیرپذیری از فرهنگ شهر در نمای فیزیکی روستاها را با عناصر بومی و سنتی در روستا انطباق داد. در این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی اثرات تغییر شاخص های فرهنگی و اجتماعی در روستاها بر الگوی مسکن روستایی پرداخته شود. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی – تحلیلی بوده است. جامعه آماری 91 روستای بالای 20 خانوار شهرستان نکا برابر با 57769 نفر در قالب 14572 خانوار بوده است. حجم نمونه انتخابی در سطح آبادی، تعداد 10 روستا و در سطح خانوار روستایی تعداد 256 خانوار بوده است که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفته اند. برای تحلیل استنباطی داده ها از رگرسیون و لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ارتباط معنی دار و نسبتاً قوی با ضریب 658/0 بین عوامل تغییرات فرهنگی و اجتماعی با الگوی مسکن روستایی وجود داشته است، به نحوی که شاخص های تغییرات فرهنگی و اجتماعی حدود 6/58 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده است. پذیرش فرهنگی به تنهایی 8/66 درصد تغییرات در الگوی مسکن روستایی را توجیه نموده و گرایش به مصرف گرایی، بیشترین تأثیر را در تحلیل مسیر بر روی شاخص های رضایت مندی، پلان معماری، مقاومت و کیفیت مسکن با ضرایب 34/0، 29/0، 19/0 و 25/0 بر جای گذاشته است. در توزیع فضایی رابطه بین تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن در هشت روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود داشته است.
ارزیابی اثرات کیفیت مسکن در سرزندگی سکونتگاه های روستایی دهستان خاومیرآباد، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کیفیت مسکن و سرزندگی روستایی و رابطه آن ها با یکدیگر در منطقه موردمطالعه پرداخته است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای دهستان خاومیرآباد با 2737 خانوار بوده که انتخاب نمونه ها با استفاده از روش تصادفی صورت گرفته و با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 290 خانوار به دست آمده است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسش نامه) است که پاسخ هایی با طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیل شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی و کای دو) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر پایین بودن سطح ابعاد اقتصادی (2.34) و سیاسی (2.97) سرزندگی و کیفیت مسکن کمتر از شرایط متوسط (2.74) است. این تفاوت در سطح آلفا 01/0 معنادار است و تفاوت آن ها از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری کیفیت مسکن بر روی بعد اجتماعی با ضریب بتای 570/0 و کمترین بر روی بعد اقتصادی با ضریب بتای 077/0 است.
بررسی تأثیر کیفیت زندگی روستاییان بر ارتقای کیفیت مسکن روستایی (مطالعه موردی: بخش شاندیز، شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در مکان و یا برای اشخاص و گروه های ویژه همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. همچنین مسکن، برای هر یک از افراد جامعه پاسخگوی یکی از نیازهای حیاتی بوده و از این رو در دهه های اخیر، گرایش دولت ها به فراهم کردن مسکن روستایی برای نگه داشتن جمعیت در مناطق روستایی بسیار درخور توجه است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های تأثیرگذار متغیر کیفیت زندگی بر کیفیت مسکن و با به کارگیری روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و تحلیل فضایی انجام شد. با توجه به مطالعات میدانی انجام شده، به طور تصادفی 8 روستا از 11 روستای دارای بیش از 100 خانوار بخش «شاندیز» انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران و خطای 065/0 درصد برای خانوارهای روستاهای نمونه برابر 217 نفر بود. در پژوهش حاضر، متغیر کیفیت زندگی با 10 شاخص و 3 بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و متغیر کیفیت مسکن با 10 شاخص و 4 بعد کالبدی، زیست محیطی، معیشت و اقتصاد و آسایش و رفاه انتخاب شدند. واحد تحلیل در پژوهش حاضر، خانوار است. اطلاعات برگرفته از پرسش نامه های مدنظر با روش های تجزیه و تحلیل آماری در محیط نرم افزار SPSS و انجام تحلیل مسیر با نرم افزار EQSبررسی شدند. طبق نتایج پژوهش که با آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون حاصل شدند، از بین ابعاد کیفیت زندگی، تنها بعد اجتماعی با متغیر کیفیت مسکن و نیز بعد معیشت و اقتصاد در متغیر کیفیت مسکن با متغیر کیفیت زندگی رابطه معنادار ندارند و سایر ابعاد با متغیرهای پژوهش رابطه معنادار دارند. همچنین از بین 10 شاخص متغیر کیفیت زندگی، 5 شاخص عدالت اقتصادی، رضایت از دسترسی، بهزیستی فردی، کیفیت محیط و مسکن وارد الگو شدند و 46 درصد تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین کردند.
سنجش ارتباط کیفیت کالبدی مسکن با امنیت تصرف در سکونتگاه های غیررسمی شهری (مورد مطالعه: محله ی عباس آباد سنندج)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی به مثابه ی یکی از پیامدها و ویژگی های بارز شهرنشینی معاصر در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده اند. در میان تمام مشکلاتی که این سکونتگاه ها دارند، امنیت تصرف، یکی از مهم ترین مسائلی است که با آن مواجه هستند. حق تأمین سکونت، اصلی اساسی و لازم برای بهبود شرایط زندگی ساکنین در این سکونتگاه ها به شمار می رود و فقدان آن منجر به عدم تمایل به مشارکت، عدم سرمایه گذاری در بهبود مسکن و آسیب های روانی در ساکنان می شود. هدف این تحقیق، بررسی ارتباط میان امنیت تصرف و کیفیت کالبدی مسکن در محله ی عباس آباد شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است که با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه) انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی سرپرستان خانوار محله عباس آباد سنندج تشکیل می دهند. داده های بدست آمده از طریق آزمون های تحلیل عاملی، رگرسیون چندمتغیره، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون میانگین و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عامل امنیت تصرف مشارکتی با ارزش عددی «846/0» بیش از عوامل امنیت تصرف قراردادی و تجربه محور بر کیفیت کالبدی مسکن در عباس آباد تأثیرگذار بوده است و همچنین نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که ارتباط مستقیم و مثبتی میان شاخص های امنیت تصرف با کیفیت کالبدی مسکن وجود دارد، بدین صورت که با افزایش شاخص های امنیت تصرف، کیفیت کالبدی مسکن در این محدوده نیز افرایش خواهد یافت.
ارزیابی کمی و کیفی مسکن شهری رویکردی جهت دستیابی به عدالت فضایی(مطالعه موردی: مناطق شهری استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از عناصر اصلی تعادل و پابرجایی اجتماع انسانی می باشد که سیستم زندگی اجتماعی در آن شکل می گیرد. مسکن یکی از احتیاجات بنیادی هر خانوار است که باید فضای آسایش و امنیت را برقرار سازد. فقدان مسکن، مانعی در مسیر آرامش و زندگی سالم را در پی دارد و همین عوامل مسکن را به یکی از اساسی ترین نیازهای بشری تبدیل نموده است. هدف پژوهش، ارزیابی کمی و کیفی مسکن شهری رویکردی جهت دستیابی به عدالت فضایی در مناطق شهری استان خراسان رضوی است. شاخص ها و زیرشاخص های کیفیت مسکن مراکز شهری در پنج گروه سرانه های تراکمی(بعدخانواردر واحد مسکونی، تعداد نفر در واحد، مالکیت و تعداد اتاق)، سرانه تسهیلات موجود(برق، آب، فاضلاب،گاز، حمام، آشپزخانه و سیستم گرمایشی)، ریزدانگی(در 9 سطح)، دوام بنا(در 3 سطح) و مصالح(در 9 سطح) انتخاب گردید. داده های مورد نیاز را از سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 استخراج و از طریق مدل فازی ابتدا بی مقیاس گردید، سپس وزن های مولفه های مربوط به هر قلمرو را با استفاده از مدل سلسله مراتبی تعیین و جهت رتبه بندی مراکز شهری، مدل TOPSIS مورد بهره برداری قرار گرفت. در نتیجه مشخص گردید؛ 05/21 درصد از شهرهای استان در این شاخص ها، دارای کیفیت مطلوب و 4/11 درصد از مراکز شهری دارای کیفیت نسبتا مطلوب می باشد و 3/26 درصد مراکز شهری از کیفیتی متوسط برخوردارند. از 19 شهر مورد مطالعه، 8 شهر در وضعیت نا مناسبی قرار دارند. مطالعه حاضر، نشان می دهد تفاوت معناداری در کیفیت مسکن در بین نقاط شهری مورد مطالعه وجود دارد و نشانگر نوعی بی عدالتی فضایی است.
انتخاب مسکن براساس رابطه جایگزینی بین ویژگی های مکان (موقعیت) مسکونی و کیفیت مسکن با استفاده از روش انتخاب تجربی از دیدگاه خانوار مالک نشین در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
55 - 70
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی مناسب مدیران شهری، شرکت های ساخت وساز مسکن و سازمان های مربوط به املاک و اراضی شهری برای انتخاب مکان احداث واحدهای مسکونی مستلزم شناخت ترجیحات خانوارهای مالک نشین در این حوزه است. در این پژوهش، هدف˚ بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب کیفیت مسکن و مکان مسکونی و میزان اثرگذاری هر کدام از این عوامل بر احتمال انتخاب است. بدین منظور از روش ارزشگذاری انتخاب تجربی (CEM) استفاده شد و برای ارزش های مدنظر بر پایه نظریه مطلوبیت تصادفی (RUT)از مدل انتخاب گسسته لاجیت چندجمله ای (MNL)، استفاده و به صورت تصادفی از 300 خانوار در شهر اصفهان، نمونه گیری شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های انتخاب تجربی و مصاحبه رودر رو، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار EXCEL و STATA تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند اثر نهایی متغیر افزایش امکانات و تسهیلات محیطی و خارج از فضای داخلی مسکن، بیشترین تأثیر را در احتمال انتخاب مسکن دارد و بعد از آن، متغیر اندازه در انتخاب مسکن بسیار تأثیرگذار است. براساس یافته های این تحقیق، مشخص شد رفتار و ترجیحات خانوارهای مختلف، عمدتاً با اولویت دادن به شاخص های مکان (موقعیت) مسکونی در مقابل کیفیت مسکن بود که در برنامه ریزی های شهری بسیار حائز اهمیت است.
مکان یابی بهینه مراکز خدماتی رفاهی بین راهی بزرگراه نائین به کاشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
95 - 106
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سعی بر این است که مکان مناسب جهت احداث مراکز خدماتی-رفاهی بین راهی محور نایین به کاشان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی مشخص گردد. در ابتدا معیارهای موثر در مکانیابی مجتمع ها مشخص و با استفاده از پرسشنامه توسط کارشناسان مورد بررسی و اولویت بندی قرار گرفت. پس از مشخص شدن اولویت هر یک از معیارها، مجددا پرسشنامه ای با استفاده از روش مقایسه زوجی AHP بین هر یک از معیارها و زیر معیارها تهیه و توسط متخصصان و کارشناسان مورد بررسی و رتبه دهی قرار گرفت. در ادامه با همپوشانی لایه های اطلاعاتی و نقشه ها در محیط Gis محدوده بهینه مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناسب ترین مکان برای احداث مرکز خدماتی رفاهی در منطقه مورد مطالعه، بخش های مرکزی و قسمتی از جنوب منطقه می باشد که حدود 36 کیلومتر از طول جاده را پوشش می دهد. مناطق مرکزی منطقه شامل فاصله بین شهر اردستان تا نطنز در وضعیت مناسب تا بسیار مناسب و بخش هایی از غرب منطقه شامل فاصله بین شهر نطنز تا کاشان در وضعیت مناسب مکانیابی قرارگرفته اند.
تحلیل اثرات اعتبارات مقاوم سازی مسکن بر احساس امنیت خانوارهای روستایی مطالعه موردی: دهستان معجزات، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مسئله احساس امنیت به عنوان یکی از عوامل مهم در پویایی و سلامت محیط زندگی، در فرآیند برنامه ریزی، طراحی و مدیریت سکونتگاه ها ضروری است. در طی چند دهه اخیر، اجرای برنامه ها و اقدامات متنوع، زمینه دگرگونی هایی را در محیط های روستایی فراهم کرده است. ازجمله این برنامه ها، اعطای اعتبارات مقاوم سازی مسکن در نواحی روستایی کشور بوده است. تحقیق حاضر به بررسی اثرات اعتبارات مقاوم سازی مسکن بر احساس امنیت خانوارهای روستایی می پردازد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) است. جامعه آماری تحقیق، 811 خانوار دریافت کننده اعتبارات مقاوم سازی مسکن، در دوره زمانی 1395-1384 شمسی، در دهستان معجزات شهرستان زنجان می باشد که طبق فرمول کوکران با توزیع پرسشنامه در میان 231 خانوار به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون t جفت شده و آزمون ویلکاکسون) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه معناداری میان احساس امنیت خانوارهای روستایی و ابعاد آن در قبل و بعد از دریافت اعتبارات مقاوم سازی مسکن وجود دارد و احساس امنیت در زمان پس از دریافت اعتبارات (با میزان آماره t: 42.365-) افزایش یافته و بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت مالی (با میزان آماره t: 44.282-) داشته است. همچنین یافته ها نشان می دهد که وضعیت شاخص های ابعاد احساس امنیت (به جز شاخص های عدم نگرانی از گسترش ایدز و معتادان و افزایش توجه به ناراحتی دیگران) بعد از ارائه این اعتبارات بهبود یافته است.
بررسی و تحلیل شاخص های ارزیابی کیفیت مسکن ایرانی اسلامی معاصر بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (نمونه موردی: مسکن ساخته شده در چهل سال اخیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به صورت کلی، مکان و فضا بدون در نظر گرفتن بستر فرهنگی، اغلب بر اساس مفاهیم و مطالعات اندیشمندان غربی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مکان ها و فضاهای شکل یافته در این فرهنگ، بیشتر با ابزارها و روش های غیر بومی سنجیده و ارزیابی شده اند. این تحقیق با هدف تحلیل شاخص های ارزیابی کیفیت مسکن مطلوب ایرانی اسلامی معاصر بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی نگاشته شده است. در واقع، ابتدا با استفاده از چارچوب و نظام معرفتی اسلامی از نوع منابع نقلی (قرآن و روایات و احادیث)، شاخص ها و به تبع آن، مؤلفه های کیفیت بخش به مسکن معاصر استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و با استفاده از نرم افزار Expert Choice به تحلیل این موارد پرداخته شده است. لازم به ذکر است که در این نوشتار، از 48 پرسشنامه که توسط خبرگان (پژوهشگران حوزه مسکن، معماران و شهرسازان، افراد هیات علمی، اساتید دانشگاه و دانشجویان مقطع دکتری در حوزه معماری و شهرسازی) تکمیل شده است، استفاده گردید. نمونه های موردی تحقیق حاضر بر اساس پارامتر زمان ساخت به 4 مجموعه که دوره ابنیه های بعد از انقلاب را شامل می شود، می باشد. در واقع، هدف این نوشتار، مقایسه بین دوره ها و یا صرفاً بررسی تصادفی نمونه هایی از این دوره نمی باشد بلکه غرض، ارائه تصویر کلی از این دوره زمانی و کیفیت مسکن معاصر با توجه به الگوها و شاخص های مختلف مستخرج از مبانی نظری و برخاسته از متون و چارچوب اسلامی، می باشد. روایی پرسشنامه، با استناد به نظر متخصصان بررسی و تأیید شد. همچنین همسانی درونی پاسخها، از طریق محاسبه نرخ ناسازگاری بررسی گشته و از آنجا که نرخ ناساگاری کمتر از 1/0 بود، لذا از پایایی ابزار اطمینان حاصل شد. نتایج حاکی از آن است که بر اساس نظر خبرگان بین شاخص های مطرح و اثر گذار در کیفیت مسکن مطلوب معاصر، شاخص «نیازهای انسان» با ضریب وزنی (409/0) بیشترین تأثیر و بعد از آن عامل مربوط به «عملکرد فعالیت» با ضریب وزنی (204/0) اثر گذاری دوم را در میان شاخص های مختلف کیفیت مسکن معاصر اسلامی دارد.
ارزیابی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی: محله اسکان- شهر یزد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
21 - 34
حوزه های تخصصی:
امنیت و احساس ایمنی در تصرف مسکن، بعد مهم و تأثیرگذار اجتماعی و روانی مسکن است؛ زیرا سبب می شود خانوارها از نظر دورنمای سکونت خود احساس ایمنی کنند از سوی دیگر برای آنکه گروه های کم درآمد در طول زمان، وضع مسکن خود را بهبود بخشند، امنیت حق تصرف بسیار حائز اهمیت است. در سال های اخیر امنیت تصرف زمین به عنوان یکی از حقوق اولیه خانوارها توجه بسیاری از سازمان های جهانی را به خود جلب کرده و منجر به ایجاد مطالعات و جریان های فکری جدیدی در زمینه ی ارتقاء امنیت تصرف شده است. در اغلب این مطالعات، بهبود امنیت تصرف زمین برای ارتقاء شرایط زندگی خانوارها ضروری قلمداد شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی محله اسکان یزد می باشد و از آنجا که دستیابی به ساماندهی کالبدی – فضایی سکونتگاه های غیررسمی، جدا از مسائل کالبدی، اجتماعی و مدیریتی نیست، در این تحقیق ارتباط بین امنیت تصرف و متغیرهای کیفیت مسکن و عوامل مدیریتی و خدماتی در طرح های مذکور مورد توجه قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه آماری از روش کوکران استفاده می شود و شیوه نمونه گیری بر اساس پرسشنامه تهیه شده و سؤالات مربوطه توسط سرپرست خانوارهای ساکن در محله و به روش تصادفی ساده تکمیل می گردد و در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به صورت جدول های توزیع فراوانی و نمودارها مورد تحلیل قرار گرفته و سپس روابط بین متغیرها با استفاده از روش های آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی تاو-کندال و رگرسیون چندگانه در بسته نرم افزاری SPSS مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته های این تحقیق نشانگر این است که بین کیفیت مسکن و امنیت تصرف زمین در محله اسکان رابطه ی مستقیم وجود دارد و همچنین بین دو متغیر مدیریت و خدمات رسانی با امنیت تصرف ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد یعنی با افزایش میزان خدمات رسانی و مدیریت بهتر میزان امنیت تصرف پاسخ دهندگان نیز افزایش می یابد.
بررسی راهکارهای اجرایی افزایش کیفیت مسکن و امنیت تصرف در سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی، نمونه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان غیررسمی یکی از نمودهای بارز فقر شهری است که در درون یا مجاورت شهرها (به ویژه شهرهای بزرگ) به شکلی خودرو، فاقد مجوز ساختمان و برنامه ریزی رسمی شهرسازی، با تجمعی از اقشار کم درآمد و سطح نازلی از کمیت و کیفیت مسکن شکل می گیرد و با عناوینی همچون حاشیه نشینی، اسکان غیررسمی، سکونتگاه های خودرو شناخته می شود. بررسی شرایط کالبدی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیستی سکونتگاه های غیررسمی کلان شهر همدان، نشان از پایین بودن کیفیت مسکن در این بخش ها دارد. پایین بودن کیفیت مسکن در اسکان های غیررسمی ناشی از عوامل بسیاری همانند: پایین بودن میزان درآمد، فقدان مالکیت قانونی، عدم حمایت های دولتی و سیاسی از محله و غیره می تواند باشد. در این تحقیق سعی شده است که سیاست های کاربردی تحول کیفیت مسکن و امنیت تصرف به روش های کمی در سکونتگاه های غیررسمی کلان شهر همدان بررسی شود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و بر مبنای روش های اسنادی و ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبردهای: طراحی و اجرا پروژه های محرک توسعه در این سکونتگاه ها؛ حمایت و تقویت نهادها و سازمان های موجود در زمینه تأمین مسکن اقشار کم درآمد؛ تصویب قانون جهت هدایت منابع مالی در دسترس برای تولید مسکن عمومی، بالاترین اولویت را در ارتقاء کیفیت مسکن و امنیت تصرف دارند.
سنجش فضایی کیفیت مسکن در شهر سبزوار، با استفاده از روش تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۸
95 - 110
حوزه های تخصصی:
پرداختن به شاخصه های مسکن به عنوان اصلی ترین ابزار برنامه ریزی را می توان از حساس ترین مراحل برنامه ریزی دانست. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز در بر می گیرد. در مقاله حاضر سعی بر این است که به ارزیابی کیفیت مسکن در شهر سبزوار بر اساس آمار موجود پرداخته شود. به منظور این ارزیابی، در ابتدا شاخص های کیفی و کمّی مسکن مورد بررسی قرار گرفتند و سپس از بین شاخص های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن بر اساس اطلاعات موجود، 16 شاخص تعیین شدند و به روش تحلیل عاملی (FA) و کم کردن تعداد متغیرها به چند عامل و تهیه نقشه به تفکیک هر عامل در محیط GIS، وضعیت هر عامل در نقاط مختلف شهر تعیین گردید. پس از بررسی کیفیت مسکن به تفکیک هر عامل، لایه ها در محیط GIS بر روی هم قرار گرفتند و در نهایت کیفیت مسکن در نقاط مختلف شهر ارزیابی گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که رابطه معناداری بین کیفیت مسکن و نوع بافت محله ها در شهر سبزوار وجود دارد. کیفیت مسکن در بخش های جنوبی (بافت فرسوده)، بخش های شرقی و جنوب شرقی (بافت غیررسمی) و بخش های شمال شرقی (بافت روستا شهری)، نازل تر از دیگر نقاط شهر است. با استفاده از رگرسیون، مشخص شد که بین کیفیت عرصه مسکن و انواع بافت های موجود شهر به میزان 77 درصد ارتباط معنادار وجود دارد.