مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
برنامه ریزی مسکن
حوزه های تخصصی:
سرآغاز قانونگذاری در اروپا را سال 1789 یا پیروزی انقلاب کبیر فرانسه دانسته اند . اما عدالت رسمی در بخش مسکن در ابتدای قرن بیستم ، با شناسایی حقوق اجتماعی به عنوان حق شهروندی در قوانین کشورهای اروپایی وارد شده است . پس از آن نیز تحقق عدالت عینی یا تامین مسکن حداقل برای خانوارها در این کشورها بیش از نیم قرن به طول انجامیده است . قانونگذاری در ایران با تصویب قانون اساسی در سال 1285 هجری شمسی (1906 میلادی) آغاز شده است ...
ساختار شهری سنندج در تصرف سکونت گاه های غیر رسمی
حوزه های تخصصی:
با توجه به بررسی انجام شده در سکونت گاه های غیر رسمی سنندج در استان کردستان، مشخص می گردد که اکثر مهاجرت ها به بافت های حاشیه ای شهر سنندج از روستاها بوده و به دو دلیل اقتصادی و امنیتی(در طول مدت زمان جنگ ایران و عراق و ناامنی های درون استان) صورت گرفته است. در بررسی های طرح های جامع و تفصیلی شهر سنندج، مشاهده می گردد که برای اقشار کم درآمد شهری جایگاه مناسبی دیده نشده است و به عبارتی جای آنان در مطالعات انجام شده خالی است. و نیاز مسکن آنان و چگونگی برآورده ساختن این نیاز در طرح های توسعه شهری مطالعه نگردیده است. لذا یکی از علت های به خارج راندن اقشار کم درآمد شهری به حاشیه شهرها و ساکن شدن در خارج از محدوده خدماتی شهرداری ها را می توان به عدم توجه به نیاز مسکن این قشر در طراحی برنامه های رسمی دانست. هرچند که پس از پایان هر دهه و تثبیت بافت های حاشیه ای و با توجه به فشارهای سیاسی و اجتماعی که این قشر به دستگاه های دولتی وارد می کنند، ناچارا مدیریت های شهری حوزه خدماتی و محدوده رسمی خود را به بافت های حاشیه ای افزایش داده و آن بافت ها را داخل طرح های جامع و تفضیلی شهر می کنند و به عبارتی این مسکن غیر رسمی است که برنامه های رسمی مسکن را به دنبال خود جهت می دهد. در حالی که بایستی برنامه ریزی رسمی مسکن محور اصلی توسعه بخش مسکن باشد
بررسی و تحلیل شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهر تفت و برنامه ریزی آتی آن
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، ابتدا شاخص های کمی و کیفی مسکن شهر تفت بررسی شد. سپس وضعیت مسکن آن در مقایسه با سایر مناطق شهری استان و دیگر نقاط کشور، مشخص گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که وضعیت مسکن شهر تفت طی سالهای 75-1355 روند رو به رشدی دارد و از لحاظ کمی شرایط بهتری نسبت به سایر مناطق شهری داشته است، اما از نظر کیفی در مرتبه پایینتری قرار گرفته است.
در بخش بعدی، پس از پیش بینی جمعیت شهر تفت تا سال 1405، با نرم افزار “People”، نیازهای مسکن (توسط الگوی خام) و تقاضا برای آن (با مدل لوژستیک) در نیم قرن آینده مشخص شد. بر اساس این برآورد، 4356 واحد مسکونی جدید مورد نیاز می باشد، اما تقاضا برای مسکن در این دوره تنها 3800 واحد مسکونی است، که 2/83 درصد نیازها را برآورده می کند. با توجه به توان موجود شهر (در صورت افزایش دو برابری تراکم در واحدهای مسکونی) می توان 6/52 درصد کل نیاز و 3/63 درصد از تقاضا را تامین نمود. توسعه متراکم با مساکن کوتاه مرتبه می تواند الگوی مطلوبی برای توسعه پایدار شهر تفت با شد.
ارزیابی مسکن گروه های درآمدی و ارایه برنامه تامین مسکن اقشار کم درآمد (نمونه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن کالایی با دوام، غیرمنقول، چند بعدی، غیرهمگن و بسیار پرهزینه است و در سازمان اجتماعی فضا نیز نقش بسیار موثری دارد. فقر مسکن یکی از جلوه های بارز کشورهای در حال توسعه به شمار می آید. بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، در سال 2000 بیش از 600 میلیون نفر دارای مسکن های غیراستاندارد بوده اند. بر همین مبنا و با توجه به نتایج بررسی نویسندگان، هم اکنون نزدیک به دوپنجم جمعیت شهرهای استان لرستان در محله هایی غیرمقاوم و محروم از فضاهای مناسب و زیست درونی استقرار دارند. هدف این مقاله ارزیابی وضعیت مسکن گروه های درآمدی و ارایه برنامه برای اقشار کم درآمد، با استفاده از تکنیک های آماری مورد استفاده در برنامه ریزی مسکن به منظور کمک به این برنامه ریزی در استان لرستان است. روش شناسی (متدولوژی) مقاله بنیادی کاربردی است. متغیرهای مورد بررسی مشتمل بر مساحت زیربنا برحسب دهک های درآمدی، برآورد تابع مخارج خانوار، برآورد تابع پیشنهاد اجاره در نقاط شهری استان به تفکیک دهک های درآمدی، میزان یا درصد مالکیت و اجاره نشینی، وضعیت شغلی سرپرستان خانوارها، گروه های غیرمالک برحسب دهک، توان مالی خانوار، خط توانمندی خانوار، خط فقر نسبی و مطلق خانوار در تامین مسکن، برآورد حجم نیاز سکونتی خانوارهای فقیر، برنامه تامین مسکن گروه های کم درآمد و منابع مالی تامین مسکن است.
بررسی وضعیت مسکن گروه های درآمدی و برآورد مسکن گروه های کم درآمد(نمونه موردی استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن کوچکترین عنصر سکونتگاه ها، مهمترین کاربری شهری و یکی ازشاخص های عمده ارزیابی توسعه یک کشور است. هدف این مقاله، بررسی وضعیت گروه های درآمدی و برآورد مسکن گروه های کم درآمد، با استفاده ازتکنیک های آماری مورد استفاده در برنامه ریزی مسکن بوده. متدولوژی آن بنیادی-کاربردی است.این مقاله سعی دارد با بررسی وضعیت گروه های درآمدی و شاخص های تامین مسکن مانند متوسط سطح زیر بنا متوسط در آمد و... دردهک های موجود به تخمین نیاز مسکونی و برآورد توان مالی گروه های کم درآمد استان هرمزگان بپردازد و نتایج حاصل را برای برنامه ریزی دقیق تر مسکن در استان هرمزگان به کار برد.طبق یافته های تحقیق وضعیت مسکن در گروه های کم درآمد ازسال 75 به بعد در حال بدتر شدن است و عدم توانایی تامین مسکن مناسب از دهک های ا، 2و3 به سمت دهک های 4و5 نیز کشیده شده است. همچنین نرخ اجاره نشینی نشان می دهد که سرمایه گذاری های بخش های مختلف به سمت دهک های درآمدی بالاست و این نیاز به برنامه ریزی دقیق برای این استان برای دهک های پایینی را ضروری می سازد.
تحلیل شاخص های کمی وکیفی تأثیرگذاردر برنامه ریزی مسکن استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه پایدار در چهارچوب برنامه ریزی ملی و منطقه ای ضروی است تا با بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، وضعیت موجود و مسایل مربوط به آن مشخص گردد. بدین منظور، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در برنامه ریزی مسکن و سطح بندی استان های کشور براین اساس می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود انجام شده است. شاخص های بررسی، 27 شاخص کمی و کیفی مسکن فراگیر مسکن می باشد که براساس مدل های برنامه ریزی منطقه ای (تحلیل عاملی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور) تجزیه و تحلیل شده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی، 4 عامل مؤثر مشخص گردید که این عوامل جمعاً 18/91 درصد از واریانس را تبیین و محاسبه می نمایند. سپس به منظور سطوح برخورداری استان های کشور از شاخص های مزبور از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس این سطح بندی، استان های اصفهان (با ضریب صفر)، گلستان( صفر)، تهران(صفر) و آذربایجان شرقی (با ضریب079/0) در رتبه های اول تا چهارم و در سطح بسیار برخوردار جای گرفته اند و استان های سمنان(با ضریب87/0) شوند. اردبیل (88/0)، سیستان و بلوچستان (90/0)، بوشهر(90/0)، لرستان(91/0)، هرمزگان(91/0)، چهارمحال و بختیاری(92/0)، کهگیلویه و بویراحمد (94/0)، قم(94/0)، خراسان شمالی(96/0) و ایلام(1) به ترتیب در رتبه های آخر و سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.
پیش بینی مسکن گروه های کم درآمد با تحلیل طرف عرضه و تقاضا (مطالعه ی موردی: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به عرصه ی برنامه ریزی مسکن، این امر حاصل میشود که این نوع برنامه ریزی با توجه به
محدودیت ها و نیازهای سکونتی، درصدد ارضای احتیاج ها و ارائه ی عملکردی مطلوب در پاسخ
به نیاز اقشار مختلف است. موضوع اساسی در چیستی مورد توجه در این نوشتار، پرداختن به
اهمیت تعریف گروه هدف در این مقوله ی خاص و برنامه ریزی و شناخت دقیق ساختار عرضه و
تقاضای این بازار در گستره ی شهری است و به گفته ای درصدد پاسخ به این دو پرسش است
که چه میزان کمبود در زمان حال و آینده برای پاسخ به تقاضای مسکن گروه های کم درآمد
شهر دامغان وجود دارد؟ و مه مترین وجوه تشکیل دهند هی ساختار عرضه و تقاضای مسکن
چیست و به چه نوع واحد مسکونی در سطح محلّ ههای برنامه ریزی شهر دامغان نیاز داریم؟ در
عرضه ی مسکن برای پاسخ به تقاضا، عوامل متعددی نقش دارند که شناخت این عوامل یکی
از نتایج مورد انتظار این پژوهش است. از ابزارها و روش های مورد توجه در این بخش مدل
موس است و نتایج ارائه شد هی آن، به درستی ساختار تقاضای مسکن گروه های کم درآمد شهر
دامغان را بیان می کند. از راه حل های جلوگیری از بروز مشکل، کنترل این ساختار (عرضه و
تقاضا) و برآورد نیازهای موجود در این بخش و اعمال سازوکارهای مؤثّر است.
بررسی میزان رضایتمندی ساکنان از مسکن مهر شهر بجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار ارزیابی رضایت ساکنین از طرح مسکن مهر در شهر بجستان است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان است که وضعیت میزان رضایت ساکنین را از این طرح موردسنجش قرار داده است. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوارهای ساکن در پروژه های مسکن مهر شهر بجستان می باشند. به منظور نمونه گیری در این پژوهش از جدول مورگان استفاده شد. با توجه به اینکه حجم جامعه موردمطالعه 250خانوار است بر اساس این جدول نمونه موردنظر152خانوار است که با مراجعه به محل سکونت خانوارها نهایتاً 80 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. برای سنجش روایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب حاصل برای تمام سؤالات بزرگ تر از 722./ است که بیانگر روایی قابل قبول پرسشنامه است. یافته ها نشان می دهد که بین رضایت از جانمایی واحدها با رضایت از میزان دسترسی به خدمات رابطه وجود دارد.از طرف دیگر در تعیین نیازمندان واقعی باید تجدیدنظر اساسی شود چراکه این طرح مجدداً نگاهی به اقشار متوسط به بالا دارد و اکثر اقشار پایین از این طرح رضایت ندارند. اکثر پاسخ دهندگان اظهار داشتند که این طرح در تعیین نیازمندان واقعی موفق نبوده است. همچنین با توجه به اینکه گرو ه های این هدف اقشار پایین جامعه هست مقدار تسهیلات مالی کافی ناست.
بررسی سیاست های جهانی در زمینه ی تأمین مسکن مقرون به صرفه و ارائه ساز و کار پیشنهادی برنامه ریزی مسکن در ایران
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده ی شهرنشینی در جهان، تامین مسکن به ویژه برای گروه های کم درآمد شهری از مهمترین مسائل و چالش های پیش روی کشورهای جهان برای دستیابی به توسعه ی پایدار محسوب می شود. تقریباً همه ی کشورهای جهان در این زمینه با معضلاتی مواجه هستند که برخی از کشورها با ارائه ی ساز و کارهای مناسب، تا حدودی بر مشکل غلبه کرده اند و توانسته اند به یک سیر منطقی در زمینه ی تامین مسکن دست یابند. یکی از مهمترین سیاست های تامین مسکن برای گروه های کم درآمد شهری که در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته، استفاده از سیاست مسکن مقرون به صرفه بوده است. با توجه به اهمیت بررسی تجارب جهانی به عنوان راهنمایی برای مدیران، برنامه ریزان و سیاستگذاران مسکن در ایران، در این مقاله سعی شده، سیاستهای تأمین مسکن مقرون به صرفه برای گروه های کم درآمد شهری در چهار کشور استرالیا، چین، انگلستان و آمریکا، مورد بررسی قرار گیرد. بهره گیری از سیاست های جهانی و دستیابی به چارچوبی برای برنامه ریزی مسکن با هدف تامین و تولید مسکن برای گروه های کم درآمد شهری، موضوع اصلی این مقاله می باشد. روش مورد استفاده در این مقاله، روش تحلیلی-توصیفی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. نتایج این مقاله نشان می د هد که به طور کلی موفقیت بخش مسکنِ مقرون به صرفه در کشورهای مختلف، بیش از هرچیز مرهون شناسایی خانوارهای کم درآمد شهری و شناخت کافی و کارآمد از وضعیت گروه های هدف است. شناسایی خانوارهای واجد شرایط دریافت تسهیلات مسکن، کمک می کند تا از هدر رفت منابع و امکانات جلوگیری به عمل آمده و تسهیلات و خدمات به دهک ها و گروه های نیامند برسد. همچنین شفافیت و ارائه ی آمار واقعی در این بخش، سبب می شود برنامه ها و طرح های اجرایی کارآمد شده و حداکثر بازدهی را داشته باشند.
شناسایی چالش ها و ارزیابی عملکرد مسکن مهر از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: شهرک پردیس- کازرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
609 - 625
حوزه های تخصصی:
دسترسی به مسکن مناسب از اساسی ترین نیازهای انسانی است که با افزایش جمعیت شهری، شهروندان کم درآمد را با مشکلات عدیده ای مواجه کرده است. به منظور برقراری عدالت اجتماعی و دسترسی اقشار شهری کم درآمد به مسکن در کشور، دولت نهم پروژه ساخت 1 میلیون و 500 هزار واحد مسکونی را در قالب طرح مسکن مهر اجرا کرد؛ از این رو در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر و با مطالعه ای کمی، ساکنان مسکن های مهر شهرک پردیس واقع در شهر کازرون انتخاب شدند تا ضمن ارزیابی عملکرد مسکن مهر، چالش های این مسکن از دیدگاه آن ها شناسایی شود. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. همچنین جامعه آماری 104 خانوار در شهرک، و حجم نمونه 100 نفر از سرپرستان خانوارها هستند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره های توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات)، آزمون مقایسه میانگین و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSSاستفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان رضایتمندی شهروندان از سکونت در مسکن های مهر واقع در شهرک پردیس با میانگین 73/2، پایین تر از حد متوسط است. براساس نتایج بررسی چالش های مسکن مهر، پنج چالش شناسایی شد که بیانگر حدود 73 درصد واریانس متغیر وابسته پژوهش است: مکان گزینی نامناسب (7/29 درصد)، ضعف خدمات رفاهی-کالبدی مجتمع (5/14 درصد)، مشکلات اجتماعی-اقتصادی (9/11 درصد)، ضعف عوامل مدیریتی (4/9 درصد) و مشکلات محیطی (4/7 درصد). همچنین، نتایج نشان می دهد از میان 9 راهکار پیشنهادی شهروندان برای غلبه بر مشکلات مسکن مهر، سه راهکار زیر مهم ترین راهکارهای شهروندان برای کاهش مشکلات مسکن مهر در محدوده مورد مطالعه هستند. تأسیس مراکز خدماتی اساسی در نزدیکی شهرک (93 بار تکرار)؛ نظارت دقیق تر بر کیفیت مصالح استفاده شده در ساخت مسکن های مهر توسط پیمانکاران (86 بار تکرار)؛ اختصاص دادن سرویس عمومی برای رفع مشکلات رفت وآمد شهرک نشینان به مرکز شهر (76 بار تکرار).
ارزیابی شاخص های مسکن بومی در محله های شهر میبد، با تأکید بر عوامل مؤثر بر شکل گیری مسکن بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
197 - 213
حوزه های تخصصی:
مسکن بومی الگوی خاصی از مسکن است که با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ساکنان و خصوصیات طبیعی و محیطی مکان مورد نظر تناسب دارد. شهر میبد با سابقه ای درخشان، در محیط گرم وخشک ایران مرکزی قرار گرفته است. ساکنان این شهر با فرهنگی غنی در کنار هم زندگی می کنند. همه این شرایط طبیعی و انسانی، الگوی خاصی از زیست و سکونت را در میبد به وجود آورده است. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، ویژگی های مسکن بومی در شهر میبد بررسی شده و به منظور شناخت وضعیت مسکن بومی در محله های این شهر، از چهار شاخص اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و خدماتی-زیربنایی استفاده شده است. براساس نتایج آزمون کروسکال والیس و آزمون یومن ویتنی، شاخص اجتماعی-فرهنگی و فیزیکی-کالبدی وضعیت بهتری دارند؛ شاخص اقتصادی در حد متوسط و شاخص خدماتی-زیربنایی پایین تر از متوسط است. همچنین میان محله های شهر میبد در شاخص های مسکن بومی، تفاوت معناداری وجود دارد. شاخص های اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی در محله های قدیمی شهر میبد وضعیت بهتری دارند، اما شاخص های فیزیکی-کالبدی و خدماتی-زیربنایی در محله های قدیمی ضعیف تر، و در محله های جدید قوی ترند. براساس نتایج به دست آمده از تکنیک تحلیل عاملی، به منظور دستیابی به مسکن بومی در شهر میبد، 33 مؤلفه از چهار عامل اجتماعی-کالبدی، اقتصادی، خدماتی-زیربنایی و فرهنگی، در طراحی و ساخت مسکن این شهر درنظر گرفته شدند. از این رو انتظار می رود که در برنامه ریزی آتی مسکن در شهر میبد، معیارهای اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی که در گذشته در طراحی و ساخت مسکن رعایت می شد، امروز نیز مورد توجه باشد و برای بهبود وضعیت شاخص های مسکن بومی برنامه ریزی شود.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
39 - 50
حوزه های تخصصی:
در بیشتر موارد پرداختن به آینده با اتکا به پیش بینی و تحلیل روندها، مشکلات بی شماری در اجرای برنامه ها به وجود آورده است. این مشکلات در برخی موارد ناشی از بی توجهی به تأثیرگذاری نیروهای پیشران و عوامل کلیدی مؤثر بر تسهیل حل مشکلات و چالش های آتی است. با توجه به اهمیت خاص تأمین مسکن برای اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و لزوم برنامه ریزی نوین در جهت شناخت و مدیریت چالش های آینده، آینده پژوهی در این عرصه به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل شده است. در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد نوین آینده پژوهی و اصول پارادایم هنجاری به بحث و بررسی در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می پردازد. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می باشد. بدین منظور برای شناسایی عوامل مؤثر بر وضعیت آینده سیستم از روش دلفی استفاده شد؛ که در نتیجه آن 59 عامل اولیه مؤثر بر وضعیت آینده سیستم شناسایی شدند. در ادامه برای استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار بر روند آینده سیستم، روش تحلیل تأثیرات متقاطع به وسیله نرم افزار MICMAC به کار گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیستم مورد مطالعه، سیستمی ناپایدار بوده و در صفحه پراکنش متغیرها، پنج دسته از عوامل (عوامل تأثیرگذار، دووجهی، مستقل، تأثیرپذیر و تنظیمی) قابل شناسایی هستند. در نهایت نرم افزار MICMAC از مجموع 59 عامل اولیه، 13 عامل را به عنوان عوامل کلیدی مورد شناسایی قرار داد. این عوامل به عنوان بازیگران اصلی، نقش کلیدی در بهبود وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز ایفا می کنند.
موانع و الزامات تحقق مسکن پایدار از دیدگاه کارشناسان و مدیران شهری (نمونه موردی: محله اتابک- شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
151 - 164
حوزه های تخصصی:
در مقوله توسعه پایدار کمتر به مسکن پایدار اشاره مستقیم شده است، اما برنامه ریزان و سیاست گذاران بخش مسکن نیاز به بررسی و هدفگذاری مسکن مناسب و پایدار در توسعه شهری دارند. در این پژوهش تلاش شده تا مهم ترین شاخص های مسکن پایدار شمرده شود. موانع و الزامات آن در چهارچوب تحقق بخشی به اهداف توسعه پایدار شهری در محله اتابک شهر تهران مورد آزمون قرار گیرد. هدف کلی این تحقیق طراحی الگوی تحقق مسکن پایدار در محله اتابک ازدیدگاه مدیران شهری و کارشناسان زمین و مسکن بوده است که به شیوه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری را مدیران سازمان ملی زمین و مسکن و نهادهای مربوط به اداره منطقه 15 و محله اتابک (1279:N) تشکیل داده اند. برای گردآوری اطلاعات از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده گردید. حجم نمونه 223 تعیین گردید. روایی ابزار توسط تعدادی از صاحبنظران حوزه برنامه ریزی شهری و اعضای هیات علمی تایید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 82 = αبدست آمد، برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای Spss<sub>19</sub>,Amos<sub>22</sub>,Lisrel<sub>8.8 </sub> استفاده شده است. نتایج حاصل ازآزمون های تحلیل معادلات ساختاری برازش مدل تحقیق را در حد مطلوب ارزیابی نموده و تأثیر مثبت و معنی دار الزامات کالبدی، الزامات اقتصادی، الزامات زیست محیطی، الزامات فنی و مدیریتی را تحقق مسکن پایدار در محله اتابک تایید نموده است. نتایج بدست آمده از ضرایب مسیرها نشان داد، الزامات کالبدی مؤثرترین متغیر پنهان بر توسعه پایدار شهری می باشد که ضریب مسیر آن برابر803/0 است و پس از آن الزامات مدیریتی وفنی با ضریب مسیر700/0 بیشترین تأثیر را روی متغیر وابسته داشته است. همچنین الزامات محیط زیستی با ضریب مسیر 652/0 بر توسعه پایدار شهری تأثیر گذاشته و در نهایت الزامات اقتصادی نیز با ضریب مسیر630/0 تأثیرات زیادی بر متغیر وابسته تحقیق نشان داده است.
واکاوی جایگاه مسکن در نظریه های برنامه ریزی:دیدگاه تطبیقی - مقابله ای
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
100 - 115
حوزه های تخصصی:
نظریه های برنامه ریزی معمولا ترکیبی از فرضیه های جامعه شناختی در مورد رفتارهای انسانی و اجتماعی و همچنین مفروضات فلسفی در مورد طبیعت، اهداف و مفاهیم برنامه ریزی را شامل می شوند. شهر و در مقیاس خردتر مسکن فضایی است که رفتار انسانی و اجتماعی در آن شکل می گیرند. نظریه برنامه ریزی شهری مفاهیم علمی، تعاریف، روابط رفتاری و مفروضاتی است که دانش برنامه ریزی شهری را تعریف می کنند. لذا نظریه های برنامه ریزی را می توان از دیدگاه برنامه ریزی شهری و متعاقبا برنامه ریزی مسکن نیز بررسی کرد. از این رو در این پژوهش با استفاده از اسناد و مدارک موجود در این زمینه و با روش تحلیل محتوا اقدام به واکاوی جایگاه مسکن در نظریه های برنامه ریزی نموده ایم و نهایتا با یک نگرش مقابله ای به مقایسه آن ها پرداخته ایم و نقاط قوت و ضعف انواع نظریه های برنامه ریزی را در بستر برنامه ریزی مسکن مشخص ساختیم.
ارزیابی کمی و کیفی شاخص های مسکن و پیش بینی آن برای افق 1405 مطالعه موردی: شهرک شهید باهنر مشهد
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
341 - 351
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی انسان هاست و لزوم توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای تامین و برآورد، به عنوان یکی از مسائل حاد در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. ضعف مدیریت اقتصادی، نداشتن برنامه ریزی مسکن، رشد شتابان جمعیت شهرنشین، نبود آمار و اطلاعات دقیق از وضعیت مسکن موجود، تامین مسکن در کشور ایران را به یک معضل تبدیل کرده است. لذا، هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهرک شهید باهنر مشهد و پیش بینی زمین و مسکن موردنیاز تا سال 1405 است. روش پژوهش، توصیفی–تحلیلی؛ مبتنی بر منابع کتابخانه ای -اسنادی، آمار و سرشماری نفوس و مسکن و داده های میدانی است. براساس نتایج، میزان مساحت پیشنهادی مورد نیاز در افق 1405 برای شهرک شهید باهنر 6044920.95 مترمربع است که در حدود 95/5240043 مترمربع، کمبود زمین مسکونی وجود دارد. در ادامه به منظور، اتخاذ الگوی مناسب توسعه مسکونی در آینده شهرک باهنر پیشنهاداتی ارائه شده است.
آینده نگاری برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد شهری با رویکرد سناریونویسی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
833 - 859
حوزه های تخصصی:
امروزه مسکن یکی از مهم ترین نیازهای بشری است که نقش ویژه ای در بهبود کیفیت زندگی و رفاه شهروندان ایفا می کند. رشد شتابان شهرنشینی، نبود منابع کافی، ضعف مدیریت و نبود برنامه ریزی جامع مسکن در کشورهای درحال توسعه، دسترسی گروه های کم درآمد به مسکن مناسب را به معضلی جدی تبدیل کرده است؛ از این رو برنامه ریزی با رویکرد آینده نگاری می تواند سبب ایجاد روندی مثبت در وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد شود و از بروز و تحقق آینده نامطلوب جلوگیری کند. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد آینده نگاری به بحث و بررسی ارتباط با وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز پرداخته است. از لحاظ هدف، این پژوهش کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. برای نگارش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و برای جمع آوری داده ها از تکنیک دلفی استفاده شده است. هدف این پژوهش، شناسایی سناریوهای محتمل، ممکن و درنهایت سناریوهای مطلوب برای وضعیت آینده سیستم است. بر این اساس، 13 عامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده سیستم از مجموع 59 عامل اولیه مؤثر به روش تحلیل تأثیرات متقاطع و با استفاده از نرم افزار میک مک استخراج شدند. در ادامه، برای شناسایی سناریوهای مطلوب، 51 وضعیت محتمل برای عوامل کلیدی طراحی و با تشکیل ماتریس 51×51، میزان تأثیرات وقوع هریک از وضعیت ها بر وقوع یافتن یا نیافتن وضعیت های دیگر از سوی متخصصان سنجیده شد. سپس با استفاده از نرم افزار ScenarioWizard، 3 سناریوی قوی، 12 سناریوی باورکردنی و 270 سناریوی ضعیف استخراج شدند که در این پژوهش، بررسی سناریوهای باورکردنی صورت گرفت. نتیجه اصلی پژوهش نشان می دهد که 13 عامل کلیدی، بازیگران اصلی و مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز هستند که نقش کلیدی در بهبود این وضعیت دارند. همچنین تحلیل سناریوهای محتمل و باورکردنی حرکت به سوی شرایط مطلوب در روند آینده سیستم را نشان می دهد، اما وقوع شرایط نامطلوب و بحرانی را برای وضعیت آینده سیستم دور از انتظار نمی داند.
کاربرد مدل هدانیک در شناسایی مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن از منظر ترجیحات ساکنان (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
201 - 232
حوزه های تخصصی:
مدل هدانیک که در زمره روش های سنجش ارزش مسکن، از دیرباز مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است، قابلیت شناسایی ترجیحات آشکارشده افراد و بدین واسطه، مفهوم «ارزش» در روند موجود توسعه مسکن شهری را دارد. از این منظر می توان مدعی شد که در صورت شمول طیف گسترده ای از داده های ارزش دهنده مسکن شهری، براساس آن می توان مفهومی از «ارزش» در مسکن شهری ارائه کرد که در این نوشتار به صورت هدف اصلی مطرح بوده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و اجرای روش هدانیک (رگرسیون چندمتغیره با شکل های خطی ساده و شبه لگاریتمی)، مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز بر مبنای ترجیحات ساکنان، ارائه شود. نمونه موردی مطالعات، سه نوع توسعه مسکن شهر تبریز شامل کاملاً برنامه ریزی شده (شهرک رشدیه)، هدایت شده برطبق طرح فرادست (کوی اشکان) و الگوی برنامه ریزی شده آپارتمانی (مجتمع مسکونی، شهرک شهید چمران) را در بر می گیرد. نمونه ها با تأکید بر واحدهای مورد دادوستد قرارگرفته در بازه سال های 1397 و 1398، از روش نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شده اند. مجموعاً 105 پرسشنامه، در سطح نمونه های موردی، برداشت و تجزیه وتحلیل شده اند. روایی محتوایی از نظر کمیت و کیفیت سؤالات و پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.779، تأیید و اثبات شده است. مطابق با نتایج روش هدانیک، مسکن دارای ویژگی های ارزش بخش متعدد وگسترده ای است و براساس آن، مفهوم ارزش نیز ماهیت ثابتی ندارد. بااین حال ساختار شناسایی شده ارزش یکسان است؛ ازاین رو بخشی از محتوای ارزش متغیر بوده و بسته به ضرورت های مکانی، زمانی، اقتصادی، اجتماعی و... تغییر می کند. دستاورد پژوهش این است که مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز، از منظر ترجیحات آشکارشده افراد، محتوای مشترکی ندارد؛ بنابراین نمی توان نسخه واحدی برای شهر ارائه داد. بااین حال، شاخص های ارزش دهنده مسکن غالباً دو بُعد ساختاری- فیزیکی و محیطی را پوشش می دهند و غلبه مؤلفه های اقتصادی بر سایر مؤلفه های ارزش دهنده مسکن، مشهود است. بیشترین قدرت تبیین کنندگی مربوط به شاخص های محله مسکونی (با ضریب 0.873) و گونه ساختمانی (با ضریب 0.141) بوده است که شکاف قیمتی فاحش بین محلات مسکونی و گونه های ساختمانی شهر تبریز را به خوبی نمایان می سازد. نهایتاً اینکه برای نیل به سوی برنامه ریزی مسکن ارزش مدار و توسعه بومی مسکن، شناسایی مفهوم ارزش فعلی مسکن و مفهوم ارزش مطلوب و واکاوی شکاف بین آن، ضروری خواهد بود.
ارزشیابی مسکن شهری برنامه ریزی شده در شهر تبریز از نگاه ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهری ازجمله مفاهیم اعتباری و برساختی است که در صورت هماهنگی با روح حاکم بر جامعه، زمینه ساز تعامل منافع حاصل از الگوی توسعه مسکن شهری با منافع بهره وران آنهاست. پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی مسکن شهری برنامه ریزی شده از نگاه ساکنان، در پی تبیین مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز مطابق با فرهنگ و اندیشه اسلامی حاکم بر جامعه با رهیافت واقع گرایی اسلامی مبتنی بر دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی و با تأکید بر نظریه اعتباریات وی و با استفاده از راهبرد پژوهش پس کاوی انجام شده است. از آنجا که بسیاری از ویژگی های تبیین کننده ارزش مسکن شهری در بازار به طور مستقیم دادوستد نمی شوند، به منظور کمی سازی ارزش ها از مبانی اولیه مدل هدانیک بهره گرفته شده است. شاخص های ارزش مسکن شهری و مدل تبیینی در شهر تبریز (در قالب سه نمونه شهرک رشدیه، کوی اشکان و مجتمع چمران) مورد آزمون و تحلیل همبستگی و رگرسیونی (به شیوه خطی و شبه لگاریتمی) قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد مقوله «ساختاری- فیزیکی» بنا در کنار مقوله «محیطی» مربوط به دسترسی به کاربری ها، بیشترین قدرت تبیین کنندگی متغیر ارزش مسکن شهری تبریز را دارند؛ حتی در نمونه های کاملاً برنامه ریزی شده در شهر تبریز (شهرک رشدیه) نیز، همه مقولات مؤثر ارزش بخش مسکن شهری پوشش داده نمی شوند. با عنایت به اینکه بومی بودن الگوی توسعه مسکن در محور ارزش های حاکم بر جامعه تحقق خواهد یافت و ارزش، یک مقوله فرهنگی است، ضرورت دارد شناسایی ارزش ها در هر جامعه روی دهد و برنامه ریزی مسکن شهری براساس آن هدایت شود؛ در این صورت شهرها در بازنمایی فرهنگ اسلامی موفق خواهند شد.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر تامین مسکن مناسب برای گروه های کم درآمد در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
219 - 242
حوزه های تخصصی:
شیوه های برنامه ریزی و مداخله درزمینه تولید مسکن، عرضه زمین و استانداردهای شهری وضع شده ناکارآمد بوده و نفعی برای کم درآمدترین اقشار نداشته است. از سوی دیگر، سیاست هایی که برساخت مسکن برای طبقات با استطاعت پایین تأکید ورزیده اند، توجه اندکی به آثار محیطی آن معطوف نموده اند. ذکر این نکته نیز بسیار اهمیت دارد که چالش تأمین مسکن گروه های کم درآمد شهری در کشور های درحال توسعه صرفاً به تهیه خود مسکن محدود نمی شود. کمبود فضای سکونتی و فضا های داخلی خانه و نا کارآمدی امکانات گرمایشی و سرمایشی، نا امنی در برابر مخاطرات طبیعی، از مهم ترین مواردی محسوب می شود که به هنگام سیاست های تأمین مسکن برای این گروه ها موردتوجه و مطالعه قرار نمی گیرد. از سوی دیگر طبق اظهارات کارشناسان، برنامه های تأمین مسکن گروه های کم درآمد، تنها مسکّنی برای زخم متورم مسکن در بین این گروه های درآمدی بوده است؛ توده بزرگی از خانوار ها که در شرایط بی مسکنی، تنگ مسکنی و بد مسکنی قرار دارند، نشان از عدم وجود دید کلان نسبت به این بخش و نا کارآمدی سیاست های اجراشده در بخش مسکن و حل معضل آن در کشور می باشد و به دلایل متعدد این سیاست ها همواره از سوی مردم و منتقدان با چالش های جدی مواجه است، به گونه ای که در حال حاضر مدیران و برنامه ریزان این حوزه متقاعد شده اند که بسیاری از سیاست-ها و سرمایه گذاری ها در بخش مسکن شاید باعث بهبود مقطعی در این بخش شود ولیکن راهکاری برای دستیابی به شرایط مطمئن و پایدار نخواهد بود. آنچه نیاز است، تجدیدنظر در رویکرد های کلان مدیریتی و به کار گیری ابزار های جدید در برنامه-ریزی است، ابزار هایی که ویژگی موج سوم مدیریت (تغییر برای انطباق با محیط آینده) در آن معنا یابد. در این راستا این پژوهش قصد دارد به شناسایی و بررسی مهم ترین عوامل مؤثر بر تأمین مسکن مناسب برای گروه های کم درآمد شهری در شهر تبریز، بپردازد.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ماسال/ گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران که به طور جدی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود؛ به دنبال ارائه ی الگوی مطلوب مسکن برای ساکنان روستایی می باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسکن روستایی، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی مسکن روستایی در شهرستان ماسال و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها می باشد. در این راستا، روش تحقیق آمیخته با رویکرد کمی-کیفی بوده که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل مسئولان و کارشناسان حوزه ی مسکن روستایی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان ماسال/گیلان بوده است، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده و با استفاده از فرمول اصلاح شده ی کوکران به تعداد 340 نفر تقلیل یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که 5 متغیر اصلی و 24 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ها و سیاست گذاری ها در برنامه ریزی مسکن روستایی را 903/0 درصد و تنها با از دست دادن 097/0 درصد تبیین می کنند. همچنین بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی در برنامه ریزی مسکن روستایی مربوط به مؤلفه های اقتصادی و کمی و کمترین تأثیرگذاری مربوط به مؤلفه ی کیفی به ترتیب با امتیاز 856/0، 811/0 و 326/0 می باشد. از طرفی شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 522/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری تحقیق حکایت دارد.