فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مطالعه اجتماعی و تأثیرات فرهنگ ساختار معاصر شهر تبریز بر نگرش ها و دیدگاه های اساتید دانشکده های هنر و معماری درخصوص طراحی و تبیین آموزشی معماری می پردازد. فرهنگ شهری و ساختارهای معاصر همواره رابطه ای دوسویه با معماری دارند و تغییرات فرهنگی به طور مستقیم بر فرایندهای طراحی و آموزشی دراین رشته تأثیر می گذارند. دراین راستا، این تحقیق به بررسی تعامل میان معماری و فرهنگ در سطح دانشگاهی و نگرش استادان به این هم افزایی می پردازد. همچنین، به تأثیر این ارتباط در فرایندهای طراحی و شناخت اساتید از ویژگی های ساختار معاصر شهر تبریز پرداخته می شود. روش پژوهش کیفی و به صورت اقدام پژوهی بوده و از ابزارهایی همچون مصاحبه، پرسش نامه، یادداشت برداری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق به مثابه اساتید دانشکده های هنر و معماری دانشگاه های تبریز است که دارای مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر در گرایشات مختلف دراین حوزه می باشند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که عدم آگاهی کافی از فرهنگ ساختارهای معاصر در فرایند آموزش و طراحی، می تواند منجربه چالش هایی درایجاد هم افزایی میان معماری و فرهنگ شهری شود. بنابراین، توجه ویژه به آموزش و آشنایی با ویژگی های ساختاری معاصر در طراحی و آموزش معماری ضروری به نظر می رسد تا دانش آموختگان و طراحان بتوانند به طور مؤثرتر در فرایندهای طراحی شهری در رویاروی با جنبش های اجتماعی در اجتماع مشارکت داشته باشند.
سنجش رضایتمندی ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی از شاخص های توسعه اجتماعی، نمونه مطالعه: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت چندین دهه از برنامه ریزی برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان، هم چنان سهم قابل توجهی از ساکنین شهرها در تأمین نیازمندی های خود ناتوان هستند. در این میان سکونتگاه های غیررسمی را می توان نمونه بارزی از محیط های با سطح پایین توسعه اجتماعی قلمداد کرد که ساکنان آن ها با مشکلات و محدودیت های عدیده ای مواجه هستند؛ از همین رو در این پژوهش، شاخص های توسعه اجتماعی از طریق پرسشنامه از ساکنین پنج سکونتگاه غیررسمی در شهر همدان مورد پرسش قرار گرفته است. متغیرهای مورد بررسی به کمک مدل تحلیل عاملی در پنج عامل: «تعاملات اجتماعی»، «توان اقتصادی»، «خدمات محلی»، «توزیع خدمات» و «حق شهروندی» دسته بندی شده اند؛ هم چنین ارزیابی امتیازات عاملی در محلات مورد بررسی نشان می دهد ترتیب محلات برمبنای سطح رضایتمندی ساکنین از توسعه اجتماعی شامل: «منوچهری»، «مزدقینه»، «خضر»، «حصار» و «دیزج» بوده است. در ادامه به کمک مدل تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی وزن عوامل پنج گانه در تحقق رضایت از توسعه اجتماعی محاسبه شده است که عامل توان اقتصادی با وزن 429/0 بیشترین تأثیر را نشان می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد اولویت نخست افزایش رضایت ساکنین از توسعه اجتماعی در تمامی محلات مربوط به عامل «توزیع خدمات» است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر تعادل کار در معلمان ورزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر تعادل کار در معلمان ورزش می باشد. روش میدانی است. در این پژوهش، جامعه موردبررسی معلمان تربیت بدنی انتخاب گردید. در این مطالعه از تکنیک فرایند تحلیل شبکه برای اولویت بندی معیارها استفاده شده است. تعداد پنجاه نفر از معلمان تربیت بدنی توزیع گشت. بدلیل محدود بودن حجم جامعه آماری نمونه گیری انجام نشده است. در این پژوهش برای جمع آوری داده های پژوهش از طریق ابزار پرسش نامه استفاده گردیده است. در این تحقیق از مدل مقایسه زوجی ساعتی برای طراحی پرسش نامه خبره استفاده می شود. با استفاده از این مدل اهمیت نسبی معیارها با استفاده از اعداد که اصول ANP است تخمین زده می شود در این پژوهش، از تکنیک فرایند تحلیل شبکه برای تعیین و اولویت بندی شاخص ها و سنجش روابط درونی زیر معیارها استفاده شده است؛ به همین منظور از ماتریس مقایسه زوجی برای تعیین وزن معیار ها استفاده شده است. برای انجام محاسبات مربوط به تکنیک ANP نیز با استفاده از نرم افزار Super Decision انجام شده است. نتایج این پژوهش معیار خط مشی های دوستدار خانواده با وزن نرمال شده ۰.۲۹۴ در اولویت اول قرار دارد. معیار الگوسازی با وزن نرمال شده ۰.۲۶۹ در اولویت دوم قرار دارد. معیار ترتیبات کاری انعطاف پذیر با وزن نرمال شده ۰.۲۶۷ در اولویت سوم قرار دارد. و درنهایت معیار مراقبت از خود با وزن نرمال شده ۰.۱۷۱ در اولویت آخر قرار دارد.
مواجهه اجتماعی با قاعدگی: مردم نگاری فمینیستی تجربه قاعدگی میان کاربران زن اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، خوانش انتقادی تجربیات زنان در ارتباط با قاعدگی و چگونگی مواجهه آنان با این مسئله است. با استفاده از روش شناسی مردم نگاری فمینیستی و چارچوب مفهومی فوکو و کریستوا این پرسش ها را پاسخ می دهیم که چگونه تابوی قاعدگی به عنوان یکی از سازوکارهای کنترل بدن زنان در ساختار قدرت و متن زندگی روزمره عمل می کند و چه ابزار و راهکارهایی برای افزایش آگاهی و پذیرش این فرایند طبیعی در بدن زنان در جامعه وجود دارد. میدان مطالعه شبکه اجتماعی اینستاگرام ایرانی است و بدین منظور با 30 زن مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. روش شناسی این پژوهش، مردم نگاری فمینیستی است و با استفاده از روش تحلیل داده نظریه مبنایی چارمز، مقوله مرکزی «قاعدگی به مثابه برساخت اجتماعی» و 8 مقوله اصلی به دست آمد؛ ازجمله: قاعدگی به مثابه زن شدن، کشف قاعدگی، زیست اجتماعی زنانه با قاعدگی، دیجیتالیزه شدن فهم قاعدگی، قاعدگی به مثابه تابوی اجتماعی، قاعدگی به مثابه شرم اجتماعی، حذف-حمایت قانونی و مواجهه مردانه با قاعدگی زنان. بر طبق یافته های به دست آمده، قاعدگی تنها امری بیولوژیکی نیست و به مثابه امری اجتماعی و فرهنگی یکی از منابع جامعه پذیری زنان است که بخشی از نگاه آنان به زنانگی را شکل می دهد. تابو و شرمی که حول قاعدگی را فراگرفته است به دست زنان و با به اشتراک گذاشتن تجربیات زیسته آنان شکسته می شود و با تغییر نگرش ها و دوره های زمانی قاعدگی هر بار از نو به دستِ زنی ساخته می شود.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص های مدیریت استعداد در بین روسای دانشگاه آزاداسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
125 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص های مدیریت استعداد در بین روسای دانشگاه آزاداسلامی استان تهران است. تحقیق حاضر توصیفی ازنوع پیمایشی هست. ابزار سنجش و پرسش نامه پژوهشگر ساخته است که براساس مؤلفه های مدیریت استعداد طراحی شده است. اعتبار آن به وسیله روایی صوری، روایی محتوی و آزمون (CVR)، به دست آمد. جهت تعیین پایایی ابزار از شاخص های ضریب آلفای کرونباخ معیار پایایی ترکیبی (CR)، استفاده شده است. روایی سؤالات بااستفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE)، موردتأیید قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه روسای دانشگاه آزاداسلامی استان تهران، معاونت های آموزشی، معاونت پژوهشی و فناوری، معاونت دانشجویی و معاونت توسعه و منابع انسانی که مشتمل بر 150نفر بود. حجم نمونه براساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان به تعداد 110نفر بود. روش گزین، تصادفی طبقه ای است. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزار (AMOS)-نسخه 24 و (SPSS 26)، استفاده شد. در نهایت به منظور اولویت بندی شاخص های مدیریت استعداد برای روسای دانشگاه آزاداسلامی و انجام مقایسات زوجی از نرم افزار (Super Decision)، استفاده شد. مشخص شد که توسعه کارکنان مستعد جزء مهمترین شاخص مدیریت استعداد برای روسای دانشگاه آزاداسلامی است. همچنین تضمین جذب در اولویت دوم، انگیزش در اولویت سوم و نگهداری در اولویت چهارم مهمترین شاخص مدیریت استعداد برای روسای دانشگاه آزاداسلامی است.
نقش سبک زندگی در کیفیت معماری مسکن از بُعد اجتماعی و فرهنگی (نمونه موردی: خانه های معاصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان، مسکن را چیزی بیش از نیاز انسان به سرپناه می دانند و معتقدند که از جمله مولفه های اصلی تاثیرگذار بر شکل و فرم آن فرهنگ است. اما از آنجایی که فرهنگ مفهومی پیچیده و بسیار عام می باشد، نیاز است که به مولفه هایی قابل سنجش و اندازه گیری مانند شیوه زندگی بسط پیدا کند. نادیده انگاشتن مطالعات فرهنگی و مردم شناسانه در سال های اخیر باعث کاهش رضایتمندی و از بین رفتن هویت فرهنگی مسکن شده است. دگرگونی سبک زندگی در طول دوره های تاریخی مختلف و ارتباط مستقیمی که میان آن با شکل و فرم مسکن وجود دارد، امکان مطالعه و بررسی سیر تاثیر آن بر خانه را در دوره های مختلف تاریخی فراهم می کند. این پژوهش به دنبال یافتن نقش سبک زندگی در کیفیت معماری مسکن از بعد اجتماعی و فرهنگی در دوران معاصر می باشد. روش کار این پژوهش شیوه توصیفی-تحلیلی است. که بخش نخست پژوهش با مطالعات کتابخانه ای، ادبیات موضوع و در فاز بعدی با مطالعات میدانی و برداشت نمونه های موجود در شهر تبریز از دوره ی اوایل انقلاب و معاصر می باشد، بدست آمده است. در نهایت بر اساس مصاحبه و پرسشنامه ، داده هایی بدست می آید که تاثیر سبک زندگی بر کیفیت معماری مسکونی را مشخص می کند. نتایج حاصله نشانگر این هستند که دگرگونی سبک زندگی ارتباط مستقیمی بر کالبد خانه دارد و عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی هم باعث تنوع سبک زندگی و به تبع آن گوناگونی شکل معماری و کیفیات آن می باشند.
کودکی در سایه جنگ و بازتولید هویت جهادی: نقش دوران کودکی در برساخت هویت فرماندهان جهادی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
519 - 541
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جنگ و درگیری های طولانی در افغانستان، کودکانی را باروحیه جنگجویی و مبارزه گری پرورش داد که رؤیای جنگیدن و فرماندهی در تاروپود وجود آن ها ریشه دواند و بر رفتار و باورهای بعدی آن ها به طور عمیق تأثیر گذاشت. هدف این پژوهش، مطالعه بازتولید هویت جهادی و نقش شرایط کودکی در برساخت هویت فرماندهان جهادی در افغانستان است. روش و داده ها: داده های پژوهش به صورت میدانی، با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و هدفمند با 29 فرمانده جهادی در افغانستان، گردآوری شده و با استفاده از روش کیفی و نظریه داده بنیاد، تحلیل و تفسیر گردیده است. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. یافته ها: مقوله های اصلی به دست آمده از پژوهش شامل: خانواده و تعاملات بین نسلی، فرهنگ و ارزش های اجتماعی، فضای جنگ و درگیری، عاملیت و هویت و قدرت گیری است که به طور مستقیم بر شکل گیری هویت جهادی در فرماندهان تأثیر داشته است. بحث و نتیجه گیری: جنگ و درگیری، اختلافات گروهی و مداخله های خارجی در افغانستان، پدیده ای مرکزی با عنوان «بازتولید هویت جهادی» را ایجاد کرده است؛ پدیده ای که استراتژی های بیگانه ستیزی، مشارکت در میدان جنگ و آرزوی رهبری را در کودکی فرماندهان جهادی تقویت نموده است. پیامدهای این فرآیند شامل: احساس پیروزی، قدرت گیری، اعمال محدودیت ها، و تقویت روحیه جهادگرایی در سطح فردی و اجتماعی بوده است. برپایه یافته ها، دوران کودکی فرماندهان جهادی، نقش اساسی در شکل گیری اشتیاق و انگیزه های جهادی آن ها داشته است. پیام اصلی: دوران کودکی، به ویژه در بستر جنگ و درگیری، نقش اساسی در ظهور اشتیاق و انگیزیه جهادگری داشته و تعین کننده هویت اجتماعی و فرهنگی فرماندهان جهادی در جامعه افغانستان بوده است. خانواده، محل زندگی، محتوای آموزشی، عرف اجتماعی، فقر و تجربه مستقیم جنگ، از عوامل کلیدی در پرورش روحیه جنگجویانه و جهادگری در فرماندهان جهادی بوده است. یافته های این مطالعه برای درک پویایی های اجتماعی و فرهنگی در جوامع جنگ زده و نقش نهادهای اجتماعی در بازتولید هویت جهادی اهمیت بسزایی دارد.
رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و بیگانگی اجتماعی در بین شهروندان شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
597 - 620
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر حاضر با تغییراتی که در نتیجه ورود شبکه های مجازی به حیات اجتماعی و اعتیاد به آن پدید آمده است، احساس بیگانگی اجتماعی به یکی از مهم ترین دل نگرانی های جوامع تبدیل شده است که می تواند اختلالات اجتماعی جدی را به همراه داشته باشد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و احساس بیگانگی اجتماعی در بین شهروندان شهر قزوین به رشته تحریر درآمده است.
روش و داده ها: تکنیک مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش بوده و جامعه آماری شامل کلیه شهروندان واقع در سنین 59-15 سال شهر قزوین است که از این تعداد 390 نفر از طریق فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای جهت گردآوری اطلاعات انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که رابطه بین متغیر اعتیاد به فضای مجازی با تمامی مولفه های بیگانگی اجتماعی به لحاظ آماری رابطه ای مثبت و معنادار بوده است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای عدم خودکنترلی، اختلال در عملکرد فردی، اتلاف وقت و اختلال در کنش اجتماعی بیشترین تاثیر را بر متغیر احساس بیگانگی اجتماعی داشته و در مجموع، توانسته اند 5/39 درصد از تغییرات این متغیر را پیش بینی نمایند.
بحث و نتیجه گیری: از آنجا که اعتیاد به فضای مجازی، شهروندان را به عنوان کانون جامعه از مأمن و جایگاه خود منزوی ساخته و احساس بیگانگی اجتماعی را ایجاد می کند، لذا، ایجاد محیط های آنلاین ایمن از طریق پلات فرم هایی که به اجتماعات و گروه ها در جهت تقویت حس تعلق یاری رساند و افزایش آگاهی عمومی در مورد پیامدهای استفاده نامتناسب از فضای مجازی و افزایش سطح سواد رسانه ای، بیش از پیش ضروری می نماید.
پیام اصلی: پایش ملی و ارزیابی مستمر وضعیت بیگانگی اجتماعی در میان گروه های مختلف و انعکاس آن در میان دستگاه های ذی ربط و رسانه های جمعی امری ضروری است. این اقدام می تواند به برجسته سازی ابعاد مساله مند بیگانگی اجتماعی کمک نماید و از طریق ایجاد اجماع و وفاق عمومی در قبال آن، به برنامه ریزی های اثربخش و استفاده مطلوب و سازنده از فضای مجازی بینجامد.
تأثیر رسانه های اجتماعی بر تصویر بدن با میانجی گری مقایسیه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت تصویر بدن دانش آموزان و رابطیه آن با رسانه های اجتماعی و مقایسیه اجتماعی است. روش مطالعه: پژوهش حاضر کمی و از نوع پیمایش است. 364 نفر از دانش آموزان از طریق فرمول کوکران و با روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونیه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامیه تصویر بدن خود فرم کوتاه، پرسش نامیه مقایسیه اجتماعی گیبونز و بونک (1999) و پرسش نامیه محقق ساخته رسانه های اجتماعی بود که پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی و روایی آن از طریق میانگین واریانس استخراج شده و روایی تشخیصی برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی از طریق نرم افزار اس پی اس اس و استنباطی از طریق روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: یافته های توصیفی نشان دادند دانش آموزان تا حدودی از تصویر بدن خود اظهار نگرانی کرده اند. یافته های استنباطی نشان داد که متغیرهای رسانه های اجتماعی، مقایسیه اجتماعی و جنسیت با تصویر بدن، رابطیه معنی داری دارند. علاوه بر این مقایسیه اجتماعی اثر رسانه های اجتماعی بر تصویر بدن را تا حدود زیادی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مؤسسات آموزشی و سیاست گذاران باید در جهت آموزش و پرورش سواد رسانه ای و مهارت تفکر انتقادی همچنین برگزاری دوره هایی آموزشی برای دانش آموزان در زمینیه استفادیه آگاهانه از رسانه های اجتماعی تلاش نمایند.
آونگ مراقبت، از تعلیق تا استمرار؛ یک مطالعیه کیفی از مراقبان خانوادگی سالمندان در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
133 - 168
حوزههای تخصصی:
اهداف: از دیرباز در جامعیه ایران، مناسبات بین نسلی خانواده و نظام حمایت خانوادگی، نقش مهمی را در نگهداری و مراقبت از سالمندان عهده دار بود. با وجود تداوم کارکرد مراقبتی نهاد خانواده، امروزه الگوهای گذشتیه مراقبت خانوادگی، از تغییرات اجتماعی و همچنین روند فزایندیه تعداد و نسبت سالمندان در جمعیت متأثر گردیده است. درحالی که چشم انداز آیندیه جمعیتی کشور، حکایت از مواجهیه جدی با پدیدیه سالمندی جمعیت در افق پیش رو دارد، اما کنکاش های علمی پیرامون ابعاد، زوایا و چالش های مراقبت های اجتماعی و خانوادگی سالمندان در بستر جامعیه ایرانی نسبتاً محدود باقی مانده است. هدف مطالعیه حاضر، آن است که از روزنیه نگاه مراقبت کنندگان، پرتو تازه ای به شناخت تجربیات زندگی و چالش های آنان در زمینیه مراقبت از سالمندان بتاباند. روش مطالعه: برای پیگیری هدف، مطالعه ای کیفی با رویکرد نظرییه زمینه ای در شهر یزد طراحی و تجربیات 22 نفر از مراقبان خانوادگی که مسؤولیت مراقبت از حداقل یک عضو سالمند خانواده را عهده دار بودند، واکاوی گردید. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و تحلیل آن ها براساس کدگذاری های باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 263 مفهوم، 34 مقولیه فرعی و 11 مقولیه اصلی سازمان دهی شد. پدیدیه اصلی برآمده از تحلیل ها، «تعلیق زندگی» است. بر پاییه یافته ها، ترغیب به خود مراقبتی شرایط زمینه ای است و شرایط مداخله گر نیز فرسودگی حضور و مسأله مندی حمایت است. استراتژی ها شامل مدیریت استرس زیسته و مدیریت بحران زیسته و پیامدها شامل استمرار نیازمحور، استمرار شخصیت محور، استمرار آگاهی/ تجربه محور و مراقبت روزمره می باشند. مقولیه مرکزی «مراقبت در وضعیت آونگی: از تعلیق تا استمرار» احصاء گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که مراقبت از سالمندان توسط مراقبان خانوادگی می تواند چالش انگیز باشد و منجر به فشارهای روحی و جسمی شود که بر سلامت و رفاه مراقبان تأثیرگذار است. ازاین رو، مراقبان ناگزیرند که تعادلی بین نیازهای شخصی خود و وظایف مراقبتی شان برقرار نمایند.
درک قومی از عدالت اجتماعی و نسبت آن با نظریه عدالت جان رالز (مورد مطالعه: کردهای اهل تسنن ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
237 - 265
حوزههای تخصصی:
مطالعیه حاضر باهدف واکاوی درک کردهای اهل تسنن ایران از عدالت اجتماعی و نسبت آن با نظرییه عدالت «جان رالز» با استفاده از رویکرد کیفی پژوهش و روش تحلیل مضمون به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان پژوهش 16نفر از افراد کُرد اهل تسنن ساکن در استان های کردنشین ایران هستند. تکنیک گردآوری داده ها مصاحبیه عمیق نیمه ساختاریافته است و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد شبکیه مضامین انجام شد. یافته های پژوهش نشان دهندیه این است که درک افراد موردمطالعه از عدالت اجتماعی درباریه چهار مضمون سازمان دهنده شامل تعریف عدالت (عدالت به مثابه دسترسی برابر به منابع و فرصت ها و عدالت به مثابه شایستگی)، درک عدالت (عدالت نمایش گونه) و جامعیه عادلانه مورد انتظار (جامعیه تکثرگرا) و مضمون فراگیر «عدالت به مثابه تکثرگرایی» صورت بندی شده است. درخصوص نسبت بین تعریف و درک افراد موردمطالعه از عدالت اجتماعی با نظرییه عدالت به مثابه انصاف رالز، نتایج پژوهش بیانگر نوعی هماهنگی و تناسب معمول است. به این معنا که تعریف آن ها از عدالت در سطح عام در تناسب با اصل «فرصت های برابر» نظرییه رالز است و جامعیه تکثرگرای عادلانیه مورد انتظار آن ها نیز تا حد زیادی با جامعه به سامان، تکثرگرایی معقول جامعیه دموکراتیک و ایدیه اجماع هم پوشان مدنظر رالز تطابق دارد.
تبیین تأثیرات جهانی رویکرد منطقه گرایی در ساختار کوی های مسکونی تهران مبتنی بر تحولات اجتماعی و ارزش های فرهنگی (مورد پژوهی: دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی رویکردی است که در برابر یکسان سازی طراحی ابنیه ها و بی توجهی به فرهنگ های محلی مقاومت کرده و بر تقویت ارزش های منطقه ای و احترام به ویژگی های زیست محیطی تأکید دارد. در دوران پهلوی دوم، تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گسترده ای در ایران رخ دادکه تأثیرات فرهنگی و کالبدی عمیقی بر ساختار شهری تهران داشت. این تحولات، ازجمله تمرکزگرایی، مهاجرت و سیاست های توسعه، منجربه رشد سریع جمعیت تهران و درپی آن، کمبود مسکن و افزایش قیمت زمین شد. درچنین شرایطی، کوی های مسکونی جدیدی براساس رویکرد منطقه گرایی در اطراف تهران شکل گرفت که پیش از این در تاریخ تهران دیده نمی شد. این پژوهش باهدف بررسی تأثیرات رویکرد منطقه گرایی بر ساختار این کوی ها، به ویژه در نمونه های کوی های مسکونی شهرآرا، تهران ویلا و مهران، انجام شده است. پژوهش حاضر به صورت کیفی و بااستفاده از روش های توصیفی-تحلیلی، میدانی و اسنادی انجام شده است. داده ها ازطریق متون تاریخی، تحلیل فرم ها، نمادها و الگوهای فضایی و زمانی در نقشه ها و همچنین بررسی روابط اجتماعی و فرهنگی در دوره پهلوی دوم جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که در دوران پهلوی دوم، رویکرد منطقه گرایی به عنوان یک رویکرد جهانی در طراحی ساختمان، تأثیر قابل توجهی بر شکل گیری ساختارهای کالبدی و اجتماعی کوی های مسکونی تهران داشته است. به طورخاص این دوره، باتأکیدبر مدرنیته و توسعه شهری، زمینه ساز تغییرات عمده ای در ساختار کالبدی و اجتماعی کوی های مسکونی شهر تهران بود.
آینده پژوهی مسائل ایران با روش تحلیل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش «آینده پژوهی ایران» با هدف تلاش برای شناسایی روندها، چالش ها و متغیرهای احتمالی پیش رو با سامان دهی و جمع بندی نظرات شهروندان و خبرگان و سپس انعکاس آن به منظور ایجاد آمادگی لازم برای انواع آینده های ممکن، محتمل و مطلوب پیش روی جامعه ایران انجام شده است. به این منظور مراحل چهارگانه روش شناسی شامل: 1. نظرسنجی عمومی برای شناسایی متغیرها، 2. رتبه بندی متغیرها توسط کارشناسان برگزیده، 3. برگزاری پنل خبرگان برای شناسایی اثرات متقابل متغیرها و 4. تحلیل های آماری و نرم افزاری ماتریس اثرات متقابل انجام شده است. پس از شناسایی 100 متغیر نخست، به منظور تحلیل یکپارچه اثرات متقابل میان متغیرها از روش «تحلیل ساختاری» و نرم افزار میک مک که یکی از ابزارهای «آینده نگاری استراتژیک» به حساب می آید، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد هرچند «سرنوشت پرونده هسته ای» با اهمیت ترین متغیر پیش رو است، اما مهم ترین متغیرهای ایران در سال 1394 که هم زمان بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را بر سایر متغیرها دارند، عبارتند از: سرمایه اجتماعی، نزاع های سیاسی جریان های قدرت و انتخابات مجلس شورای اسلامی.
تحلیلی بر جایگاه آینده پژوهی در تولید دانش انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آینده پژوهی به عنوان دانشی نو که دارای تفکری نظام یافته و صریح در مورد آینده و بر مفروضات ویژه استوار است و در نظام فکری خود رو ها، ارزشها و نظریه های ویژه ای را استفاده می کند، در مأموریت های انتظامی که دائماً با پدیده های اجتماعی سر و کار دارد بسیار با اهمیت و نیازمند بحث و بررسی است. هدف این تحقیق، بررسی جایگاه آینده پژوهی در تولید دانش انتظامی است. روش: این پژوهش از نظر هدف،کاربردی و از نظر روشهای گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری این تحقیق تعداد 125 نفر از مسئولان دفاتر تحقیقاتی و مطالعاتی ناجا، مدیران و کارشناسان ستادی تحقیقات و دست اندرکاران نشریات علمی ناجاست که با توجه به تعداد نمایندگان فعال و مدیران و کارشناسان مربوط از روش تمام شماری استفاده و نظرسنجی شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامة محقق ساخته با روایی و پایایی قابل قبول(70%) در سه محور دانش تخصصی، دانش پشتیبانی و دانش مدیریتی بوده است. در بخش مطالعة اسنادی تعداد 66 نشریه علمی فعال در ناجا به صورت تمام شماری، بررسی اسنادی شده است. یافته ها و نتایج: یافته های این تحقیق نشان می دهد که میزان دانش تولیدشده در حوزة آینده پژوهی در محیط تولید مقالات علمی میزان مناسبی از کل مقالات را به خود اختصاص نداده است و در مقایسه با میزان مطلوب آن از نظر مسئولان مربوط، در جایگاه مطلوبی قرار ندارد. نتایج ما را به این امر رهنمون می کند که می باید از قابلیتها و ظرفیتهای موجود، در تولید این دانش، تلاش جدی تری صورت گیرد و با راه اندازی حداقل یک نشریه علمی- ترویجی یا علمی – پژوهشی، زمینه سازی لازم برای بسط دانش آینده پژوهی در ناجا و همچنین زمینه سازی جذب فعالیتهای علمی نخبگان و علاقه مندان به این موضوع فراهم شود.
آینده پژوهی/ آینده پژوهی صنعت اسباب بازی
حوزههای تخصصی:
قدرت آینده پژوهان در تشخیص آنان نهفته است که می دانند یا حدس می زنند که این یا آن ""اسباب بازی""، کودکان را مجذوب و واله خواهد کرد.
چگونه آینده پژوهان می توانند نظر کودکان را جویا شوند؛ در حالی که کودکان در آغاز تا 2 سالگی بخوبی صحبت نمی کنند، و نمی توانند از آنچه در ذهن و ضمیرشان می گذرد، گزارش دقیقی بدهند!
بررسی حاضر به معیارها و شاخصه ها و ویژگیهایی برای صنعت ""اسباب بازی"" اشاره کرده است که در نوع خود کم نظیر است. می دانید این معیارها چیست؟ چه ویژگیهایی را برای ساخت و تولید اسباب بازی باید مورد توجه قرار داد؟
اثر حاضر به برخی از این ویژگیها، اشاره دارد که توانسته شرکتهای بزرگ ""صنعت اسباب بازی"" را در جهان بر صدر قرار دهد و از این راه به درآمدهای سرشار میلیون دلاری دست یافته اند. این ویژگیها عبارتند از:...
آینده پژوهی / برای ""انقلاب منابع"" آماده اید؟
حوزههای تخصصی:
برای انقلاب منابع آماده اید؟، بخشی از نتایج تحقیقات مشاوران ارشد گروه مشاوره ی مک کینزی می باشد. نتایج کامل این تحقیقات به تازگی (آوریل 2014) در کتابی با نام ""انقلاب منابع: چگونه بزرگترین فرصت کسب وکاری قرن را مال خود کنیم؟"" به چاپ رسیده است. نویسندگان این کتاب، استفان هاک، استاد انستیتوی انرژی پری کورت (Precourt) در دانشگاه استنفورد و مت راجرز، رئیس دفتر سانفرانسیسکوی مؤسسه ی مک کینزی و پاول کارول هستند.
نویسندگان در این مقاله با تشریح شرایط موجود به بیان این مسأله می پردازند که انقلاب منابع امری اجتناب ناپذیر است و از این رو بهتر است شرکتها خود را از همین حالا برای تغییرات حاصل از این انقلاب آماده کنند.
در ادامه 5 رویکرد انقلاب منابع بیان می شود و چالشهای پیش روی صنایع مختلف مورد بررسی قرار می گیرد.
گروه مشاوره ی مدیریت مک کینزی، یکی از برجسته ترین گروههای مشاوره ای در حوزه ی مدیریت است. ساختمان مرکزی شرکت مک کینزی در نیویورک قرار دارد. این شرکت در سال 1926 در شیکاگو به وسیله ی جیمز مک کینزی فعالیت خود را آغاز کرد و از آن زمان تاکنون به کسب وکارها، دولتها، و مؤسسات بسیاری خدمات مشاوره ای ارائه می دهد. بسیاری از مدیران ارشد شرکتهای بزرگ در این شرکت کار کرده اند. هم اکنون بیش از 100 دفتر مک کینزی در 60 کشور جهان مشغول به فعالیت هستند.
امکان پذیری و چگونگی تحقق آینده پژوهی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی/ آینده ی خرید در سال 2030
حوزههای تخصصی:
آینده به سرعت در حال وقوع است. آنها که بدانند ""خرده فروشی"" و فروشگاههای زنجیره ای به چه سمت و سویی می روند، به احتمال با اقدامات خود می توانند ماندگاری خود را افزون کنند.
""آینده ی خرید در سال 2030 "" چشم دوختن به آینده ای است که به سرعت از راه می رسد، مشتریان وسیعی را به خود جلب و جذب خواهد کرد، و دیگران نیز باید از کسب وکارها بیرون روند. این نتیجه ی عدم ریسک پذیری است بویژه در شناسایی و تشخیص آینده ی فروشگاههای زنجیره ای.
فروشگاههای زنجیره ای پیشرو می دانند که آینده از همین حالا شروع شده، و به سرعت نیز دگرگون می شود. آنها موظفند هم آماده ی دگرگونی باشند و هم به سرعت تغییر چهره دهند. پرسش اصلی این است چگونه آماده باشند؟ و چگونه تغییر چهره دهند؟ پاسخ این هر دو پرسش را در این مقاله جستجو کنید.
آینده پژوهی/ مقدمه ای بر آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی"" گستره ای وسیع دارد؛ چون با حوزه های فراوانی از دانش و مطالعات بشری سروکار دارد.
این اثر در جستجوی آن است که این گسترهی وسیع آینده پژوهی را در چند قالب اصلی تشریح کند که عبارتند از:
• دیدگاههای متفاوت در مورد آینده
• ویژگیهای تفکر آینده
• دوره های زمانی در آینده پژوهی
• موضوعات مهم آینده پژوهی
• روشهای تحقیق در آینده پژوهی
• مراحل طراحی سناریوی آینده
همچنین فراتر از دانش و مطالعات بشری، داستانهای علمی - تخیلی نیز در این باره ثروتی است بیکران که باید آن را قدر بدانیم.
جالب است هنگامی که درک میکنیم برای پیش بینی آینده، فراتر از دانش علمی، به ایده ای تخیلی و جسورانه ای نیاز داریم تا بتوانیم با عزمی تازه، این ایده های ناممکن را تحقق بخشیم و آینده ای تازه بسازیم.
آینده پژوهی در کسب وکارها / آینده ی فورد در دستان بانوی شورشی؛ گفت وگو با شریل کانلی، مدیر آینده پژوهی فورد:
حوزههای تخصصی:
شریل کانلی تنها نماینده ی صنعت اتومبیل سازی است که نام وی از سوی شرکت فست کمپانی در فهرست خلاقترین افراد کسب و کار در سال 2013 آورده شده است.
وی همچنین اولین خانم در صنعت اتومبیل سازی است که توانسته در این فهرست معتبر قرار گیرد. کانلی قادر است روندهای پیش روی صنعت اتومبیل سازی را تا بیست سال آینده پیش بینی کند. این در حالی است که به گفته ی کانلی، خودش هیچ تخصصی درباره ی اتومبیل ندارد!
او اولین گزارش سالانه ی روند مصرف شرکت فورد را طراحی کرد که در آن به 133 روند آینده ی صنعت اتومبیل سازی و شرکت فورد اشاره شده است.
کانلی برای پیش بینی روندهای آینده ، خود را غرق در مسائل اجتماعی، فرهنگی، محیطی، تکنولوژیک و اقتصادی می کند تا متوجه شود مصرف کنندگان تا بیست سال آینده چه چیزی خواهند خواست. کانلی خود را ""شورشی فورد"" می داند، زیرا تصویری از آینده در اختیار مهندسان و طراحان فورد قرار می دهد که قدری ترسناک است.
البته وی راه حلهای مقابله با تغییرات بازار را نیز طراحی می کند و در اختیار مدیران فورد قرار می دهد.
اقدامات کانلی باعث می شود که فورد تصویری از آینده داشته باشد که وسیعتر و دقیقتر از تصویرهایی است که روشهای سنتی تحقیقات بازار و رفتار مصرف کننده ارائه می دهند.
پیش بینی های وی همواره راهگشای شرکت فورد بوده است. برای مثال، وی در یک پروژه ی آینده پژوهی در سال 2004، رکود و افت اقتصادی و تأثیر آن را روی صنعت اتومبیل سازی امریکا پیش بینی کرد.
چند سال بعد وقتی اقتصاد امریکا با رکود شدید اقتصادی مواجه شد، مصرف کنندگان بسیاری به سمت شرکت فورد آمدند، زیرا فورد تنها شرکتی بود که برای فرار از ورشکستگی، به وامهای دولتی نیاز نداشت.
وی در این مصاحبه به تشریح فعالیتهای آینده پژوهی فورد می پردازد.