فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۲۱ مورد.
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
597 - 620
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر حاضر با تغییراتی که در نتیجه ورود شبکه های مجازی به حیات اجتماعی و اعتیاد به آن پدید آمده است، احساس بیگانگی اجتماعی به یکی از مهم ترین دل نگرانی های جوامع تبدیل شده است که می تواند اختلالات اجتماعی جدی را به همراه داشته باشد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و احساس بیگانگی اجتماعی در بین شهروندان شهر قزوین به رشته تحریر درآمده است.
روش و داده ها: تکنیک مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش بوده و جامعه آماری شامل کلیه شهروندان واقع در سنین 59-15 سال شهر قزوین است که از این تعداد 390 نفر از طریق فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای جهت گردآوری اطلاعات انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که رابطه بین متغیر اعتیاد به فضای مجازی با تمامی مولفه های بیگانگی اجتماعی به لحاظ آماری رابطه ای مثبت و معنادار بوده است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای عدم خودکنترلی، اختلال در عملکرد فردی، اتلاف وقت و اختلال در کنش اجتماعی بیشترین تاثیر را بر متغیر احساس بیگانگی اجتماعی داشته و در مجموع، توانسته اند 5/39 درصد از تغییرات این متغیر را پیش بینی نمایند.
بحث و نتیجه گیری: از آنجا که اعتیاد به فضای مجازی، شهروندان را به عنوان کانون جامعه از مأمن و جایگاه خود منزوی ساخته و احساس بیگانگی اجتماعی را ایجاد می کند، لذا، ایجاد محیط های آنلاین ایمن از طریق پلات فرم هایی که به اجتماعات و گروه ها در جهت تقویت حس تعلق یاری رساند و افزایش آگاهی عمومی در مورد پیامدهای استفاده نامتناسب از فضای مجازی و افزایش سطح سواد رسانه ای، بیش از پیش ضروری می نماید.
پیام اصلی: پایش ملی و ارزیابی مستمر وضعیت بیگانگی اجتماعی در میان گروه های مختلف و انعکاس آن در میان دستگاه های ذی ربط و رسانه های جمعی امری ضروری است. این اقدام می تواند به برجسته سازی ابعاد مساله مند بیگانگی اجتماعی کمک نماید و از طریق ایجاد اجماع و وفاق عمومی در قبال آن، به برنامه ریزی های اثربخش و استفاده مطلوب و سازنده از فضای مجازی بینجامد.
آونگ مراقبت، از تعلیق تا استمرار؛ یک مطالعیه کیفی از مراقبان خانوادگی سالمندان در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
133 - 168
حوزههای تخصصی:
اهداف: از دیرباز در جامعیه ایران، مناسبات بین نسلی خانواده و نظام حمایت خانوادگی، نقش مهمی را در نگهداری و مراقبت از سالمندان عهده دار بود. با وجود تداوم کارکرد مراقبتی نهاد خانواده، امروزه الگوهای گذشتیه مراقبت خانوادگی، از تغییرات اجتماعی و همچنین روند فزایندیه تعداد و نسبت سالمندان در جمعیت متأثر گردیده است. درحالی که چشم انداز آیندیه جمعیتی کشور، حکایت از مواجهیه جدی با پدیدیه سالمندی جمعیت در افق پیش رو دارد، اما کنکاش های علمی پیرامون ابعاد، زوایا و چالش های مراقبت های اجتماعی و خانوادگی سالمندان در بستر جامعیه ایرانی نسبتاً محدود باقی مانده است. هدف مطالعیه حاضر، آن است که از روزنیه نگاه مراقبت کنندگان، پرتو تازه ای به شناخت تجربیات زندگی و چالش های آنان در زمینیه مراقبت از سالمندان بتاباند. روش مطالعه: برای پیگیری هدف، مطالعه ای کیفی با رویکرد نظرییه زمینه ای در شهر یزد طراحی و تجربیات 22 نفر از مراقبان خانوادگی که مسؤولیت مراقبت از حداقل یک عضو سالمند خانواده را عهده دار بودند، واکاوی گردید. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و تحلیل آن ها براساس کدگذاری های باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 263 مفهوم، 34 مقولیه فرعی و 11 مقولیه اصلی سازمان دهی شد. پدیدیه اصلی برآمده از تحلیل ها، «تعلیق زندگی» است. بر پاییه یافته ها، ترغیب به خود مراقبتی شرایط زمینه ای است و شرایط مداخله گر نیز فرسودگی حضور و مسأله مندی حمایت است. استراتژی ها شامل مدیریت استرس زیسته و مدیریت بحران زیسته و پیامدها شامل استمرار نیازمحور، استمرار شخصیت محور، استمرار آگاهی/ تجربه محور و مراقبت روزمره می باشند. مقولیه مرکزی «مراقبت در وضعیت آونگی: از تعلیق تا استمرار» احصاء گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که مراقبت از سالمندان توسط مراقبان خانوادگی می تواند چالش انگیز باشد و منجر به فشارهای روحی و جسمی شود که بر سلامت و رفاه مراقبان تأثیرگذار است. ازاین رو، مراقبان ناگزیرند که تعادلی بین نیازهای شخصی خود و وظایف مراقبتی شان برقرار نمایند.
بازاندیشی و بی اعتمادی: تجربه شهروندان اصفهانی از زیست در شرایط کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا، نه تنها موجودیت زیستی آدمی را تحت تأثیر قرار داده است، بلکه هستی اجتماعی ما را نیز زیر فشارهای سهمگین هراس پزشکی شده و جدایی گزینی های اجتماعی تهدید کرده است. این بیماری همه گیر منجر به تلفات گسترده زندگی و یک بحران اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بی سابقه، با تأثیرات اجتماعی گسترده ای شده است. هدف از تحقیق حاضر، واکاوی تجربه زیسته شهروندان اصفهانی از پیامدهای ویروس کرونا بر زندگی آن ها و تأثیر این اپیدمی بر بازاندیشی تجربه شده در این دوران است. تحقیق حاضر، از روش کیفی پدیدارشناسی بهره برده است. بدین منظور 30 نفر از شهروندان اصفهانی در گروه های سنی، شغلی و پایگاهی متفاوت به روش نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق نیمه-ساختاریافته قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. تفسیر مشارکت کنندگان از هم زیستی با شرایط حاصل از همه گیری کووید 19 گویای آن است که برهم کنشی اجتماعی شهرنشینان با شرایط کرونایی در درون بافت فرهنگی و اقتصادی کلان شهر اصفهان، کنشگران را به تغییرات، بازاندیشی ها و بازتنظیمی هایی در ظرفیت های فکری و تأملی خود و نظم اجتماعی حاکم بر زندگی روزمره شان سوق داده است. پنج مقوله «تغییر سبک زندگی»، «بازاندیشی معنایی»، «تقویت باهم بودگی اجتماعی»، «رشد فرهنگ دیجیتالی» و «بی اعتمادی نهادی»، مهم ترین تجارب شهروندان اصفهانی از زیست در شرایط کرونایی بوده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر تعادل کار در معلمان ورزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر تعادل کار در معلمان ورزش می باشد. روش میدانی است. در این پژوهش، جامعه موردبررسی معلمان تربیت بدنی انتخاب گردید. در این مطالعه از تکنیک فرایند تحلیل شبکه برای اولویت بندی معیارها استفاده شده است. تعداد پنجاه نفر از معلمان تربیت بدنی توزیع گشت. بدلیل محدود بودن حجم جامعه آماری نمونه گیری انجام نشده است. در این پژوهش برای جمع آوری داده های پژوهش از طریق ابزار پرسش نامه استفاده گردیده است. در این تحقیق از مدل مقایسه زوجی ساعتی برای طراحی پرسش نامه خبره استفاده می شود. با استفاده از این مدل اهمیت نسبی معیارها با استفاده از اعداد که اصول ANP است تخمین زده می شود در این پژوهش، از تکنیک فرایند تحلیل شبکه برای تعیین و اولویت بندی شاخص ها و سنجش روابط درونی زیر معیارها استفاده شده است؛ به همین منظور از ماتریس مقایسه زوجی برای تعیین وزن معیار ها استفاده شده است. برای انجام محاسبات مربوط به تکنیک ANP نیز با استفاده از نرم افزار Super Decision انجام شده است. نتایج این پژوهش معیار خط مشی های دوستدار خانواده با وزن نرمال شده ۰.۲۹۴ در اولویت اول قرار دارد. معیار الگوسازی با وزن نرمال شده ۰.۲۶۹ در اولویت دوم قرار دارد. معیار ترتیبات کاری انعطاف پذیر با وزن نرمال شده ۰.۲۶۷ در اولویت سوم قرار دارد. و درنهایت معیار مراقبت از خود با وزن نرمال شده ۰.۱۷۱ در اولویت آخر قرار دارد.
مطالعات اجتماعی استادان دانشکده های هنر و معماری درارتباط با فرهنگ ساختار معاصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مطالعه اجتماعی و تأثیرات فرهنگ ساختار معاصر شهر تبریز بر نگرش ها و دیدگاه های اساتید دانشکده های هنر و معماری درخصوص طراحی و تبیین آموزشی معماری می پردازد. فرهنگ شهری و ساختارهای معاصر همواره رابطه ای دوسویه با معماری دارند و تغییرات فرهنگی به طور مستقیم بر فرایندهای طراحی و آموزشی دراین رشته تأثیر می گذارند. دراین راستا، این تحقیق به بررسی تعامل میان معماری و فرهنگ در سطح دانشگاهی و نگرش استادان به این هم افزایی می پردازد. همچنین، به تأثیر این ارتباط در فرایندهای طراحی و شناخت اساتید از ویژگی های ساختار معاصر شهر تبریز پرداخته می شود. روش پژوهش کیفی و به صورت اقدام پژوهی بوده و از ابزارهایی همچون مصاحبه، پرسش نامه، یادداشت برداری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق به مثابه اساتید دانشکده های هنر و معماری دانشگاه های تبریز است که دارای مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر در گرایشات مختلف دراین حوزه می باشند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که عدم آگاهی کافی از فرهنگ ساختارهای معاصر در فرایند آموزش و طراحی، می تواند منجربه چالش هایی درایجاد هم افزایی میان معماری و فرهنگ شهری شود. بنابراین، توجه ویژه به آموزش و آشنایی با ویژگی های ساختاری معاصر در طراحی و آموزش معماری ضروری به نظر می رسد تا دانش آموختگان و طراحان بتوانند به طور مؤثرتر در فرایندهای طراحی شهری در رویاروی با جنبش های اجتماعی در اجتماع مشارکت داشته باشند.
تبیین امکان رشته بودن آینده پژوهی به عنوان یک حوزه فرارشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
29 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجایی که آینده پژوهی طی چند دهه اخیر با چالش جدی تثبیت به عنوان یک رشته علمی مواجه بوده است و آینده پژوهان مختلف همچنان بر ضرورت این امر برای آینده پژوهی تأکید دارند، این پژوهش به دنبال تحلیل امکان رشته بودن این حوزه می باشد. همچنین در پی آن است تا جایگاه آن را در بین رشته های علمی مشخص سازد.روش: در بخش اول این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی به ارزیابی احراز معیارهای رشتگی با سه رویکرد معرفت شناختی، اجتماعی و سازمانی، توسط آینده پژوهی پرداخته شده است. در بخش دوم پژوهش، با استفاده از طبقه بندی های مطرح رشته های علمی، جایگاه آینده پژوهی در بین رشته های علمی، مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که آینده پژوهی از موضوع پژوهشی خاص؛ بدنه معظمی از دانش تخصصی؛ نظریه ها و مفاهیم تخصصی؛ روش های کاربردی مختلف؛ پارادایم های علمی؛ گفتمان، زبان، اعضاء و هویت مشترک؛ و کاربست در صحنه عمل برخوردار است. مشخص شد که آینده پژوهی، به واسطه قابلیت های رشتگی اش، یک رشته علمی محسوب می شود و در طبقه بندی رشته ها، رشته ای کاربردی و نرم است که در حیطه گسترده تر علوم اجتماعی کاربردی قرار می گیرد.نتیجه گیری: در عین اینکه آینده پژوهی معیارهای رشتگی را احراز می کند، در دو حوزه نیاز به توسعه اساسی دارد: یکی توسعه بنیان های فلسفی و معرفت شناختی آن است تا از موقعیت بی مبنایی خارج شود؛ دوم توسعه دانشگاهی آن در سطوح مختلف آموزش عالی است تا بتواند به جایگاه واقعی خود در ساحت آکادمی دست یابد.
سناریونگاری آموزش حسابداری ایران در افق پانزده ساله با استفاده از روش شبکه جهانی کسب و کار (GBN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
312 - 346
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: سرعت تغییرات و همه گیری آن در عصر حاضر، جنس مهارتهای موردنیاز در بازار کار را تغییر داده ، به نحوی که دیگر با برنامه ریزی گذشته محور و تک ساحتی نمی توان پاسخگوی نیازهای آموزشی جامعه بود و برای ایجاد تغییرات ماندگار و تاثیرگذار نیاز به رویکردی میان رشته ای و آینده محور است. این مقاله به منظور تدوین سناریوهایی برای آموزش حسابداری در ایران در 15 سال آینده انجام شده است.روش: پژوهش حاضر در زمره طرح های آمیخته (کیفی و کمی) بوده و از حیث هدف، کاربردی و از نظرگردآوری داده ها، توصیفی و از روش سناریونویسی استفاده شده است. فهرستی از پیشران های تاثیرگذار بر آینده آموزش حسابداری انتخاب و سپس دو پیشرانی که بالاترین وزن بر حسب میزان اهمیت و درجه عدم قطعیت داشتند چهار سناریو مختلف از آینده آموزش حسابداری طبق روش شبکه جهانی کسب و کار (GBN) تنظیم گردید.یافته ها: دراین پژوهش با تلاقی دادن دو عدم قطعیت اصلی ناظر بر پیشران ها شناسایی آموزش حسابداری، چهار سناریو از آینده آموزش حسابداری در ایران به دست آمد که در مرحله نهایی این مطالعه و با تائید خبرگان، مورد تشریح و تصویرسازی قرارگرفت.نتیجه گیری: هر چند عوامل متعدد و در هم تنیده ای بر آینده آموزش حسابداری در ایران تأثیرگذار است ولی اولویت دارترین این پیشران ها بر اساس نظر خبرگان، عبارت اند از ظهور نوپاها و گسترش فرصت های تجاری مرتبط با شیوه های جدید آموزشی، که از تلاقی این عدم قطعیت های دوگانه، چهار سناریو دگردیسی، دژ غیرقابل نفوذ، ورود برای عموم آزاد و در نهایت خط تولید سفارشی، از آینده آموزش حسابداری قابل تصور است..
آینده پژوهی عوامل کلیدی اثرگذار بر توسعه شهری نمونه موردی: شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
348 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی توسعه شهری در دزفول با رویکرد آینده پژوهی است. چرا که جهان امروز با سرعت فزاینده ای در حال تغییر و تحول است که عدم قطعیت یکی از ویژگی های آن است که باید نسبت به آن آگاهی کسب نمود. لذا آینده پژوهی برای کسب آمادگی نسبت به این عدم قطعیت ها و توسعه مناسب و منعطف ضروری است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد اکتشافی آینده پژوهی، در پی شناسایی عوامل کلیدی اثرگذار توسعه شهری، شهر دزفول می باشد.روش : پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از حیث روش ترکیبی از روش های کتابخانه ای و پیمایشی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی ماتریس اثرات متقاطع(میک مک) می باشد. قلمرو پژوهش شهر دزفول بوده و مطالعه حاضر در بازه س زمانی بهمن ماه 1402 است. جامعه آماری این پژوهش 60 نفر از کارشناسان شهری و مدیریت شهری است. با توجه به اینکه رویکرد پژوهش اکتشافی و مبتنی بر نظر سنجی از کارشناسان بوده در طی مراحل مصاحبه و نظر سنجی روایی پرسشنامه مورد تایید کارشناسان قرار گرفته است.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان داد که از بین 30 شاخص مورد بررسی برای توسعه فیزیکی شهر دزفول 10 مولفه انسان خلاق، میزان سواد، فناوری نوین، کیفیت آب رودخانه دز، حمل و نقل، سرانه تولید، کیفیت زیرساخت، امنیت شهر، مدیریت یکپارچه شهر و دسترسی خدمات شهر به ترتیب بیشترین میزان تأثیرگذاری مستقیم بر سایر متغیرها را داشته اند.د.
طراحی مدل رهبری اخلاقی آینده نگر در سازمان های مبتنی بر مسئولیت اجتماعی (مورد مطالعه: ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و بنیاد مستضعفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
172 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر حاضر آینده نگری از مهم ترین پارادایم های رهبری محسوب می گردد لذا هدف پژوهش با مبنا قرار دادن متغیر آینده نگری در ترسیم نقشه نگاشت؛ طراحی مدل رهبری اخلاقی آینده نگر مبتنی بر مسئولیت اجتماعی می باشد.روش: پژوهش حاضر از حیث روش شناسی، ترکیبی(کمی و کیفی) و از نظر نوع پژوهش در زمره پژوهش های توسعه ی مدل است. جامعه ی پژوهش؛ ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و بنیاد مستضعفان بوده، خبرگان پژوهش نیز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 26نفر از مدیران عالی و میانی این دستگاه ها هستند. روش گردآوری اطلاعات نیز مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی می باشد. روش های تجزیه و تحلیل نیز تکنیک دلفی و روش سودا (توسعه و تحلیل تفکرات استراتژیک) بوده است.یافته ها: براساس یافته ها، تعداد 32مولفه رهبری اخلاقی،20مولفه آینده نگری و 25مولفه مسئولیت اجتماعی به دست آمد، این متغیرها نیز در 4 بعد اصلی خوشه بندی گردید. سپس با تاکید بر متغیر آینده نگری در ترسیم نگاشت شناختی روابط بین متغیرهای مذکور و تجزیه و تحلیل آن مدل نهایی رائه گردید. شناسایی عناصر رهبری با تاکید بر 20 مولفه آینده نگری به طور مسلم در ارائه نقشه جامع تاثیرگذار بود.نتیجه گیری: رهبری اخلاقی شامل ابعاد توانمندسازی، صفات مشخصه، آگاهی اخلاقی و مردم مداری- جامعه مداری دارای تاثیر و تاثر بر ابعاد مسئولیت اجتماعی می باشد. متغیر آینده نگری نیز شامل ابعاد چشم انداز، حساسیت به نیازهای کارکنان، منعطف بودن در تغییر و تحولات و حساس بودن به محیط بر متغیررهبری اخلاقی موثر است.
آینده پژوهی شبکه های اجتماعی مجازی در مواجهه با رسانه های سنتی ایران مبتنی بر شکل گیری روزنامه نگاری رباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
108 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مطالعه سناریوهای آینده مواجهه شبکه های اجتماعی با رسانه های سنتی و چگونگی شکل گیری روزنامه نگای رباتی می پردازد. روش: این پژوهش با روش آینده پژوهی با استفاده از تکنیک سناریونویسی انجام شده است. برای دستیابی به عدم قطعیت ها از روش مدل سازی تفسیری-ساختاری(ISM) با بهره مندی از نرم افزار میک مک و برای کشف سناریوها نیز از روش بالانس اثرات متقابل با بهره مندی از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شده است. یافته ها: خروجی نرم افزار سناریو ویزارد، 4 سناریو با سازگاری صفر(محتمل)، 11 سناریو با سازگاری یک( سناریوهای باورکردنی) و 32 سناریو با سازگاری دو( سناریوهای ممکن) نشان داد. طبق یافته های پژوهش چهار عامل فناورپایه شدن امور، نسل z(بومیان دیجیتال)، مالکیت رسانه و قدرت رسانه های سنتی بزرگ مقیاس به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شد.نتیجه گیری: سناریوهای محتمل نشان می دهد که روند ریزش مخاطب در رسانه های سنتی ادامه دارد و احتمالا حاکمیت، فناورپایه شدن امور را محدود کند اما محدودیت های اعمال شده در حوزه فناوری تغییری در روند افزایشی نفوذ شبکه های اجتماعی و کاهش مخاطبان رسانه های سنتی ایجاد نمی کند از این رو رسانه های سنتی برای برون رفت از مسئله کمبود مخاطب و ادامه حیات حرفه ای باید به شکل های هوشمند روزنامه نگاری ازجمله «روزنامه نگاری رباتی» روی آورند.
آینده های نظام مدیریت سبز منابع انسانی در سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
247 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه پیش رو با هدف ترسیم آینده های پدیده مدیریت سبز منابع انسانی در ایران انجام شده است و طی آن تلاش می شود تا سناریو های باورپذیر از استقرار این نظام مدیریتی در بنگاه های ایرانی به تصویر درآید. روش: در این مطالعه ضمن پیروی از روش تحقیق تلفیقی، توسعه ای و پیمایشی، ابتدا پیشران های کلیدی جریان مدیریت زیست محیطی منابع انسانی به استناد گزارش های علمی موجود، شناسایی شده و با نظر متخصصان مورد اولویت بندی قرار گرفته است. در ادامه با تبعیت از روش شناسی شبکه جهانی کسب وکار ضمن ایجاد تلاقی میان عدم قطعیت های بحرانی ناظر بر هرکدام از دو پیشران اولویت دار، چهار سناریو از آینده مدیریت سبز منابع انسانی در ایران معرفی شده است.یافته ها: پیشران های اولویت دار برای شکل دهی به آینده نظام مدیریت سبز منابع انسانی در کشورمان عبارتند از: «مشوق های مادی و معنوی»، «الزامات قانونی یا سیاستی». همچنین عدم قطعیت های بحرانی ناظر بر این پیشران ها بدین ترتیب شناسایی شده اند: الف) همراهی یا عدم همراهی کارکنان با جریان سبز کردن مدیریت منابع انسانی ؛ ب) اراده فعال یا خنثی در مدیران برای سبز کردن مدیریت منابع انسانی. از تلاقی این دو عدم قطعیت، چهار سناریو قابل تصور است که با استعاره هایی شامل «خوشتر از دوران عشق ایام نیست»، «به کجا چنین شتابان»، «عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی» و «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟» نامگذاری شده اند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گزاران و برنامه ریزان نظام توسعه ایران و همچنین مسئولان حفاظت محیط زیست کشور، مسیر بهینه برای شکل دهی به آینده مناسب از سازمان های دوستدار محیط زیست را نشان دهد.
شناسایی مولفه های هوش مصنوعی در بهبود ایمنی، کاهش تصادفات رانندگی و هزینه ها با رویکرد تحلیل محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
326 - 347
حوزههای تخصصی:
هدف: هوش مصنوعی در حمل و نقل شهری می تواند نقش بسزایی در بهبود ایمنی داشته باشد. مقاله حاضر با هدف بررسی نحوه استفاده از هوش مصنوعی در بهبود ایمنی حمل و نقل شهری، کاهش تصادفات رانندگی و کاهش هزینه ها با رویکرد کیفی و نظرات خبرگان حوزه حمل و نقل انجام شد.روش: نمونه جمع آوری شده هفت نفر از خبرگان امر حمل و نقل شهری در شهر تهران بودند. پاسخ مصاحبه ها که به صورت ساختار یافته و با طرح 10 سوال انجام شد با استفاده از نرم افزار (Maxqda) و با روش تحلیل محتوایی مورد بررسی قرار گرفت. در این نوع تحلیل، محتوا برای شناخت الگوها، موضوعات، ایده ها و پیام های مخفی یا ضمنی بررسی می شود.یافته های پژوهش: نتایج نشان داد، چهار محتوای اصلی شامل سامانه های پشتیبانی از تصمیم گیری (با پنج محتوای فرعی)، سامانه های تحلیل داده (پنج محتوای فرعی)، سامانه های پیشگیری از تصادفات (با چهار محتوای فرعی) و سیستم های هشداردهنده (با چهار محتوای فرعی) هستند.نتیجه گیری: با توجه به تکنولوژی های روزافزون در حوزه هوش مصنوعی، سامانه های هوشمند در حمل و نقل شهری از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. این سامانه ها شامل پیش بینی و مدیریت ترافیک، تشخیص و هشدار دهی به رانندگان، سامانه های هوشمند خودرو و تحلیل داده ها می شوند. نقش این سامانه ها در بهبود ایمنی حمل و نقل شهری، کاهش تعداد تصادفات، کاهش هزینه ها و افزایش کارایی این سیستم بسیار حیاتی است. این سامانه ها قادر به تشخیص علائم خطر و ارائه راه حل های ایمنی هستند. از طریق استفاده از این سامانه ها، مدیران شهری می توانند مشکلات را شناسایی و راه حل های مناسب برای بهبود حمل و نقل شهری ارائه دهند و در نتیجه، بهبود شرایط زندگی شهروندان را فراهم کنند.
از پیش بینی تا پیش گویی، بررسی انتقادی ادعاهای هراری درباره آینده تکامل بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف: یووال نوح هراری، یکی از شخصیت های تاثیرگذار در قرن اخیر بوده که پیش بینی های هولناک او از آینده بشر، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. او با توجه به قابلیت های تکنولوژی و هوش مصنوعی، نسبت به هک شدن انسان ها، بیکاری فراگیر و ظهور ابرانسان ها و ... هشدار می دهد.با توجه به اهمیت مباحث آینده پژوهی و تأثیر آن در چگونگی حرکت بشر به سوی آینده، ادعاهای هراری مورد ارزیابی قرار گیرد تا معلوم شود آیا آینده پژوهی های برای شناخت و ساخت آینده بشر، چه جایگاهی دارد.روش: روشی که در این مقاله اخذ شده، عمدتا تحلیلی- انتقادی است. به این صورت که با استناد به اصولِ عقلی و قواعد آینده پژوهی، ادعاهای هرای از لحاظ بنایی و مبنایی بررسی شده است. یافته: یافته های این مقاله نشان می دهد که هراری بر خلاف سایر آینده پژوهان دست به پیش گویی زده و با فعّال دانستن نقش پیش گویی در کنش های بعدی انسان، گفته هایش را غیر قابل اثبات و ابطال کرده است. همچنین مباحث او از یک ناسازگاری درونی رنج می برد؛ چرا که خویشتن انسانی را اسطوره می نامند و همزمان نسبت به هک شدن و نادیده گرفته شدنِ آن هشدار می دهد! مبالغه درباره آینده تکنولوژی و امکان تقلیل حقیقت انسان ها به داده ها از دیگر اشکالات هراری است. نتیجه: آینده پژوهی های هراری فاقد ارزش علمی قبل اعتنایی است و با توجه به اشکالات متعددی که متوجه آن است، نمی تواند مبنایی برای علاقه مندان به آینده پژوهی قرار گیرد.کلید واژه: هراری، آینده پژوهی، هوش مصنوعی.
شناسایی کلان روندهای مؤثر بر بازآفرینی پایدار کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
299 - 325
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از مطالعات و منابع کتابخانه ای (با تاکید بر منابع اسنادی) و بهره گیری از نظرات کارشناسان 42 متغیر موثر بر بازآفرینی پایدار شهری در شهر مشهد شناسایی گردید. سپس با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از ماتریس اثرات متقابل متقاطع برای طبقه بندی روابط بین متغیرهای تحقیق مشخص شد.یافته های پژوهش: یافته ها بیانگر آن است که متغیر ریزدانگی مسکن، نبود سیستم مدیریت جامع شهری، ضعف در مطالبه گری ساکنین، نسبت بالای پلاک های کم دوام، نبود حس افتخار به محله به ترتیب بیش ترین میزان تأثیرگذاری را در میان عوامل موثر بر بازآفرینی پایدار کلان شهر مشهد دارا می باشند.نتیجه گیری: بررسی وضعیت کلانشهر مشهد در محلات دارای بافت های ناکارآمد و فرسوده گویای شرایط نامناسبی است به طوری که وضعیت پراکنش شاخص ها در نقشه اثر- وابستگی مستقیم و غیرمستقیم نیز گویای ناپایداری کلان شهر مشهد در حوزه بازآفرینی است که از دلایل این امر می توان به وجود آسیب های اجتماعی، فرسودگی و غیررسمی بودن و مسائل مربوط اشاره داشت. از این رو با توجه به نتایج، استفاده از نیروهای متخصص در دفاتر توسعه محلی؛ تلاش در جهت هم افزایی سازمانها و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی به منظور جلوگیری از اجرای برنامه های تکراری و موازی در محلات هدف؛ ایجاد دبیرخانه هماهنگی برای همراستاسازی و جلوگیری از اقدامات بخشی سازمانها و نهادهای دخیل در فرآیند بازآفرینی در کلان شهر مشهد و آگاه سازی ساکنان محلات و محدوده های هدف در جهت بهره مندی و آشنایی با برنامه های بازآفرینی پیشنهاد می گردد.
آینده نگاری و تبیین سناریوهای پیش روی صندوق های بازنشستگی تابعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
283 - 311
حوزههای تخصصی:
هدف: در مقاله حاضر، پیشران ها و عدم قطعیت های اثرگذار بر آینده صندوق های بازنشستگی و ترسیم آینده های محتمل، ممکن و مطلوب این صندوق ها مورد واکاوی قرار گرفته است. روش: به لحاظ روش شناسی، در مطالعه کنونی به منظور انتخاب روش ها، از آینده نگاری یکپارچه (انتگرال) استفاده شده , وترکیبی از روشهای مصابه، دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و ریخت شناسی به کار گرفته شده است. گروه خبرگان برای انجام مصابه و دلفی، 30 نفره بوده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمندِ «قضاوتی» و «گلوله برفی» انتخاب شد است.یافته ها: در گام اول 70 پیشران موثر بر آینده صندوق های بازنشستگی شناسایی و پس از پالایش اولیه، فهرست پیشران ها بومی سازی شده و با حذف پیشران های مشابه و دارای ارتباط کم با محیط آینده ایران، فهرست 47 پیشران نهایی(فناوری 11، اجتماعی 8، زیست محیطی 4، اقتصادی 15، سیاسی-نهادی 9 پیشران) به منظور تحلیل اثرا متقاطع و سنجش اهمیت و عدم قطعیت انتخاب شدند. نتایج: بر اساس نتایج این پژوهش آینده صندوق های بازشستگی تابعه وزارت تعاون، کار و رفاه، تحت تاثیر چهار عدم قطعیت بحرانی یعنی: تأثیر نسل های قدیمی در حکمرانی، روند خصوصی شدن مشاغل دولتی، ماهیت سیاسی دولت و تحریم ها قرار دارد و پس از منطق دهی به سناریوها و حذف سناریوهای ناسازگار و مشابه، سناریوهای شش گانه تحت عناوین: بازسازی پس از جنگ اقتصادی، تعامل و سازندگی، لبه پرتگاه، نرمش قهرمانانه، پیروزی نزدیک و سازش و گذار، برای آینده صندوق های بازنشستگی وجود خواهد داشت.
سناریونگاری گردشگری سلامت جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
31 - 62
حوزههای تخصصی:
تأثیرات قابل توجه بیماری عفونی کرونا تغییرات اساسی را در حوزه های مختلفی چون صنعت گردشگری سلامت را می طلبد که در دوران پساکرونا بیش ازپیش موردتوجه می باشند. گردشگری سلامت یکی از مهم ترین اقسام گردشگری است که در کشور ما نیز جریان دارد. حال بایستی بررسی شود که این صنعت مهم در دوران پساکرونا، چه وضعیتی خواهد داشت. از همین رو هدف اصلی تحقیق حاضر تحلیل وضعیت گردشگری سلامت جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا است که نگاهی آینده پژوهانه صورت می پذیرد. روش پژوهش حاضر ترکیبی بوده که با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی به بررسی موضوع می پردازد. در این تحقیق، به ترتیب از دو روش "مرور دامنه و برنامه ریزی سناریو" استفاده شده است. مطابق با یافته های فاز اول، از میان 58 تحقیق واجد شرایط، 6 مؤلفه و 55 شاخص اصلی استخراج شدند که در بررسی از طریق فرآیند پنل خبرگان، 25 شاخص اصلی به عنوان محورهای پیشران های این حوزه مدنظر قرار گرفتند. در فاز دوم با استفاده از روش کمّی برنامه ریزی سناریو، چهار سناریوی اصلی تدوین شدند که در قالب وضعیت گردشگری سلامت جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا می باشند. از نتایج تحقیق حاضر می توان به نقش هریک از سناریوها در وضعیت های مختلف اشاره کرد که می تواند در بهترین و مساعدترین حالت ممکن، باعث ایجاد گردشگری سلامت پایدار در کشور شوند.
ارائه مدل سرمایه انسانی نوآور اثربخش بنگاه های دانش بنیان دارویی گیاهی با تاکید بر راهبرد مدیریت آینده نگر بهداشت و سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
133 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف: اثربخشی عملکرد سرمایه انسانی نوآور بنگاه های دانش بنیان دارویی گیاهی و اتخاذ راهبردهایی آینده نگرانه برای نیل به آن مهم می باشد. هدف، ارائه مدل سرمایه انسانی نوآور اثربخش این مؤسسات است. روش: رویکرد تحقیق تلفیقی است. نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از خبرگان بخش سلامت و مدیران واحد های دانش بنیان دارویی گیاهی کشور انجام شد. برای آزمون مدل 169 پرسشنامه از پژوهشگران واحد های دانش بنیان داروسازی گیاهی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها برای اکتشاف مدل از تئوری داده بنیاد و برای آزمون مدل، معادلات ساختاری است. یافته های پژوهش: مدل با شش بعد اصلی شرایط علی (حکمروایی بازار محور)، پدیده محوری (سرمایه انسانی نوآور)، عوامل زمینه ای (بوم فرهنگ درمان گیاهی)، عوامل مداخله ای (ضعف خط مشی گذاری- استانداردسازی و ارزش دهی به خلق نوآوری)، راهبردها (مدیریت آینده گر راهبردی بهداشت و سلامت)، پیامدها (دانش بازار آینده)، 17 مؤلفه و 126 شاخص تأیید گردید.شاخص های برازش مدل NFI=0/926،GOF=0/569 و0.071 =SRMRگردید که بیانگر برازش مدل تحقیق می باشد.نتیجه گیری: مدیران بنگاه ها با اتخاذ راهبرد هایی در زمینه افزایش و تشریک جریان های اطلاعات و دانش بین کارکنان متخصص، سرپرست های پروژه ها وسایر ذینفعان در زنجیره تأمین - داشتن سبک مدیریت یادگیرنده وآینده نگر در زمینه انتخاب، بکا رگیری، آموزش و نحوه سلوک با کارکنان متخصص متصدی امور تحقیق و توسعه در پروژه ها- اتخاذ سبک مدیریتی هوشمندانه در زمینه فرآیند های کسب و کار مانند بازارسنجی، مشتری گرایی، رقیب گرایی، بهبود شرایط کیفی تولید دارو ها و ایجاد فضای تعامل برد- برد با سایر بنگاه های دانش بنیان و صنایع دارویی گیاهی، می توانند با نیل به دانش بازار آینده، اثربخشی عملکرد سرمایه انسانی را شاهد باشند.
دیجیتالی شدن و آینده نظارت دولت؛ تاثیر دیجیتالی شدن بر عملکرد نظارتی دولت در جمهوری اسلامی ایران از نگاه نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف؛ هدف مقاله شناسایی اثرات (مثبت یا منفی) تحول دیجیتال بر دولت در جمهوری اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش این است که دیجیتالی شدن چه تاثیراتی بر عملکرد نظارتی دولت خواهد داشت؟ با توجه به گستردگی دامنه بحث، پژوهش حاضر بر بعد نظارتی دولت متمرکز است. روش؛ پژوهش از نوع کیفی و براساس روش گراندد تئوری است. دادهای بخش مبانی و نظری، به روش اسنادی گرداوری شده است؛ برای ارزیابی داده های گردآوری شده و انطباق آنها با دولت در ایران، از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با جامعه نمونه متشکل از استادان، متخصصان و شاغلان حوزه های مرتبط نیز به استفاده شده است. داده های گرداوری شده از مصاحبه ها نیز از طریق کدگذاری سه مرحله ایِ پژوهش های کیفی، تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها؛ یافته های پژوهش نشان داد دیجیتالی شدن تاثیرات عمیقِ مثبت و منفی و در ابعاد مختلف بر عملکرد نظارتی دولت در ایران خواهد داشت. مانند گسترش قلمرو و کیفیت نظارت بر مردم، ایجاد دغدغه در میان جامعه، تحدید حریم خصوصی و بروز رقیبان جدید برای دولت. نتیجه گیری : نتایج نشان داد بکارگیری فناوری دیجیتال در بعد نظارتی نقشی حیاتی در تامین امنیت کشوری به وسعت ایران دارد. همچنین ارتقاء توان نظارتی دیجیتال دولت، از سویی مستلزم تسهیل فعالیت شهروندان در فضای مجازی و از سوی دیگر نیازمند ایجاد ساختارهای قانونی برای دسترسی به داده هاست؛ و در نهایت با توجه وضعیت جامعه، جلب اعتماد مردم از طریق تدوین ساختارهای قانونی، اصل لازم و بنیادی در نظارت و بهره گیری دولت از داده های گردآوری شده است.
طراحی مدل شایستگی مدیران فرهنگی آینده با استفاده از رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
135 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیران فرهنگی، نقش بسزایی در تحقق رسالت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بعنوان نهاد اصلی پاسخگوی مسائل فرهنگی در جامعه بر عهده دارند. بنابراین، هدف پژوهش، ارائه مدل شایستگی مدیران فرهنگی آینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با استفاده از روش آمیخته است.روش: جامعه آماری بخش کیفی شامل فرهنگی مجموعه های وابسته به وزارت فرهنگ هستند که حداقل از 5 سال سابقه کاری در سمت های مرتبط باحوزه فرهنگ و از تحصیلات کارشناسی ارشد به بالای مدیریت برخوردارند. انتخاب این نمونه ها با روش نمونه گیری هدفمندانجام و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با طرح 7 سوال کلی تا تحقق اشباع نظری در مصاحبه 11 ادامه یافت. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به استخراج 98 مفهوم، 19 مقوله فرعی و در نهایت 7 مقوله اصلی از تلفیق مفاهیم شد. در مرحله کمی نیز، بر مبنای مولفه های استخراج شده پرسشنامه تنظیم و در اختیار 280 نفرازمدیران حوزه فرهنگ قرار گرفت. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس آزمون شدند تا اعتبار روابط موجود میان متغیرهای مدل تایید گردد.یافته ها: برمبنای مدل نهایی، محرک های فردی بر شایستگی عمومی و تخصصی؛ بسترهای سازمانی، تغییرات فرهنگی، شایستگی عمومی و تخصصی بر استراتژی های شایسته محور و سرانجام استراتژی های شایسته محور بر توسعه فرهنگی تاثیرگذارند. نتیجه گیری: با توجه به تغییرات شتابان فرهنگی در جامعه، بایسته است که انتخاب و انتصاب مدیران در سازمان های فرهنگی، با رعایت و استقرار قواعد آینده نگرانه صورت پذیرد.
آینده پژوهی تأثیر مهاجرت از فلات مرکزی به استان گیلان بر اجرای طرح های جامع و توسعه شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
271 - 298
حوزههای تخصصی:
هدف: در حال حاضر با مهاجرت مردم از فلات مرکزی ایران به سمت استان های شمالی به دلیل پدیده خشکسالی مواجه هستیم. مهاجرت در توسعه کالبدی – فضایی شهر نیز نقش مهمی ایفا می کند. مشکلات کنونی ناشی از عدم شناخت آینده ای بوده است که اینک "زمان حال" نامیده می شود. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی تأثیر مهاجرت از فلات مرکزی به استان گیلان بر اجرای طرح های جامع و توسعه شهری و روستایی تدوین شده است.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل اثرات متقابل که یکی از روش های آینده پژوهی می باشد بهره گرفته شده است. به همین منظور در ابتدا پرسش نامه ای جهت به دست آوردن رویدادهای مربوط به موضوع مورد مطالعه طراحی شد و در اختیار گروه کارشناسان و متخصصان قرار گرفت.یافته ها: با پالایش و تلخیص پرسش نامه های مرحله اول، 14 رویدادشناسایی شد. سپس پرسش نامه دیگری طراحی شد و مراحل قبل تکرار شد تا این بار اثرات متقابل هر رویداد را بر رویدادهای موجود بسنجند. در آخر با تجزیه تحلیل و دسته بندی رویدادها نواحی دسته بندی شده ای در نقشه دکارتی تأثیر و وابستگی تأثیرات متقابل رویدادها تعریف گشت.نتیجه گیری: نقشه دکارتی تأثیر و وابستگی تأثیرات متقابل 14 رویداد مورد مطالعه نشان داد که 4 رویداد در دسته رویدادهای غالب و تعیین کننده قرار می گیرند، 6 رویداد در دسته رویدادهای کلیدی و رله، 2 رویداد در دسته رویدادهای هم جوار (متغیرهای مستقل) ،2 رویداد در دسته رویدادهای تنظیم کننده و متوسط و 2 رویداد دیگر نیز در دسته رویدادهای حاصل و تحت سلطه گروه بندی می شوند.