پروین سوادیان

پروین سوادیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

زمینه ها و شرایط شکل گیری پدیده کودکان کاردر فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کار کودک کودک کار مجازی شبکه اجتماعی بهره کشی اینستاگرام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۴
با گسترش و فراگیر شدن شبکه های اجتماعی همانند اینستاگرام ؛نسل جدیدی ازکودکان کار بوجود آمده است که به اصطلاح به آنها "کارگران اینستاگرامی" گفته می شود؛ کودکان کارگر شیک پوشی که در انبوه صفحات فضای مجازی مانند اینستاگرام مشغول کار و تجارت مجازی اند. ازاین رو، هدف اصلی این تحقیق این بوده که زمینه های اجتماعی شکل گیری و پیدایش این پدیده را درجامعه در سال 1402 مورد تحلیل جامعه شناختی قرار دهد. از روش تحقیق کیفی گراندد تئوری در این پژوهش استفاده و جامعه مورد مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که در حقیقت والدین کودکانی اند که بعنوان کارفرماهای آنها، فعالیت های کاری-تبلیغی شان را در شبکه مجازی اینستاگرام مدیریت می نمایند که تعداد 20 والد از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به سوالات محقق پاسخ دادند. نوع فعالیت و کارهای انجام شده توسط کودکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سه دسته طبقه بندی می شود: الف) کارهای تبلیغاتی، ب) کارهای نمایشی و ج) کارهای خدماتی. از داده های حاصل این پژوهش پس ازمراحل سه گانه کدگذاری باز،محوری وانتخابی درمجموع 235 مفهوم، 20 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از: "بازسازی هویت والد، مطلوبیت نهایی والد محور، کودکان زود بازده و شرایط ناپایدار" که درنهایت با تلفیق مدل های بدست آمده، مقوله هسته "کودک برده مجازی" معرفی گردید. والد-کارفرماهایی که درشبکه های اجتماعی زیست-تجارت مجازی می کنند، کودکان خود را به یک شی تزیینی-نمایشی و ابزاری درآمدزا بدل می سازند.کودک برده نمایشی که با دیده شدن و جلب توجه مستمرش، در معرض خرید و فروش مجازی کاربران، فالوورها و خریداران قرار می گیرد. همچنین در تیپولوژی حاصل از نتایج این تحقیق سه نوع تیپ یا گونه کودک مورد تحلیل قرار گرفت: کودکان زودبازده یا قُلکی،کودکان ویترینی یا تزئینی و کودکان هاله ای که هرکدام از این کودکان بنا بر ماهیت فعالیت و کار انجام شده در شبکه مجازی اینستاگرام قابل شناسایی هستند
۲.

عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان در مصنوعات صنایع دستی روستایی در حوزه کشاورزی، مطالعه موردی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتغال زایی زنان صنایع دستی روستایی توسعه کشاورزی توسعه پایدار روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۳
این پژوهش به منظور «تحلیل عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان در بخش صنایع دستی روستایی در حوزه کشاورزی استان اذربایجان غربی» انجام گرفته است. در این تحقیق از روش پیمایش و تکنیک های پرسش نامه محقق ساخته و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS  استفاده شده در بخش آمار توصیفی از محاسبات فراوانی، میانگین، و درصد و در بخش آمار استنباطی از روش همبستگی اسپیرمن استفاده شد. جامعه آماری در این تحقیق 21875 نفر از زنان شاغل در حوزه کشاورزی استان واقع در سنین بین 15 الی 65 سال می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 370 نفر از بین 30 روستای منتخب در بین 6 شهرستان استان و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. در مبانی نظری، یک مدل تحقیق با ترکیب نظریه های جامعه شناسی و اقتصادی (نئوکلاسیک و تقسیم بازار کار و نظریه های جنسیتی) ساخته شد. براساس این مدل عوامل مؤثر بر اشتغال بهینه زنان در  بخش صنایع دستی حوزه کشاورزی استان آذربایجان غربی عبارت است از: عوامل فردی (روان شناختی)، عوامل فرهنگی و عوامل سازمانی که در پایان پس از تجزیه وتحلیل داده ها کلیه فرضیه های پژوهش در سطح معناداری 99 درصد پذیرفته شد. بنابراین، با تأیید فرضیه ها و تأیید مدل پژوهش، عوامل مؤثر بر اشتغال بهینه زنان در  بخش صنایع دستی حوزه کشاورزی در منطقه مورد مطالعه عبارتند از: عوامل فردی، فرهنگی و سازمانی که این عوامل موجب اشتغال بهینه زنان در  بخش صنایع دستی حوزه کشاورزی و در نهایت توسعه پایدار روستایی خواهد شد.اهداف پژوهش:بررسی عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان در صنایع دستی حوزه کشاورزی.بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان در صنایع دستی حوزه کشاورزیِ استان آذربایجان غربی.سؤالات پژوهش:چه عواملی بر اشتغال زایی زنان در صنایع دستی حوزه کشاورزی استان آذربایجان غربی مؤثر است؟2. عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان چه تأثیری بر صنایع دستی حوزه کشاورزی استان آذربایجان غربی دارد؟
۳.

بیداری اسلامی در راهپیمایی اربعین با توجه به دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
به نظر میرسد، راهپیمائی اربعین، عواملی از بیداری اسلامی همچون وحدت، همبستگی و همدلی را در بین راهپیمایان شکل داده و استمرار این مراسم موجب تقویت بیداری اسلامی و همچنین مقابله با آسیب های آن شده است. این پژوهش با استفاده از روش کمی و انجام پیمایش بوده و جمع آوری اطلاعات آن از طریق پرسشنامه است. جامعه آماری آن، شامل راهپیمایان اربعین در سال 1398 است و حجم نمونه، 424 نفر از زائران ایرانی و سایر کشورهاست که به صورت اتفاقی انتخاب شدند. سعی شده تا بخش نظری این مقاله بر اساس دیدگاه رهبر انقلاب، درباره بیداری اسلامی و راهپیمائی اربعین آماده سازی شود. فرضیه اصلی پژوهش، وجود ارتباط بین ابعاد پیاده روی اربعین و شکل گیری عوامل بیداری اسلامی است. یافته های تحقیق ضمن تایید این فرضیه، عواملی را برای تقویت بیداری اسلامی در این مراسم تبیین می کند که در مقابله با سیاست های تفرقه افکنی دشمن قرار گرفته اند؛ برخی از این عوامل عبارتند از: جهانی شدن اسلام، همگرایی و وحدت مسلمانان (شیعه و سنی)، حل اختلافات با شعار"حب الحسین یجمعنا"، نمایش قدرت بالای بسیج مسلمانان، ارجحیت مسلمان بودن بر ملیت، بصیرت و دشمن شناسی، وحشت دشمن از اتحاد شیعیان، عدم تفاوت ملیت ، زبان و نژاد.
۴.

تحلیل کیفی و دسته بندی علل پایداری آسیب های اقتصادی- اجتماعی و توسعه نیافتگی محله دروازه غار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب شناسی اقتصادی - اجتماعی دروازه غار محله شهید هرندی پایداری محلات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۸۹
مطالعه بی نظمی ها و آسیب های اجتماعی همراه با علل و انگیزه های پیدایی آن ها و نیز شیوه های پیشگیری و درمان این پدیده ها، به انضمام مطالعه شرایط بیمارگونه اجتماعی است؛ زیرا خاستگاه اصلی آسیب ها و کژ رفتاری های اجتماعی را باید در کل حیات اجتماعی و نوع خاص روابط انسانی جستجو کرد. نابسامانی های اقتصادی – اجتماعی چون: فقر، تورم، گرانی و دیگر عواملی که باعث محرومیت می شوند، زمینه مساعدی را برای انواع مختلف آسیب های اجتماعی فراهم می آورند. ازاین رو مفهوم آسیب شناسی گستره وسیعی پیدا می کند و از ابعاد ارزشی و کاربردی فراوانی برخوردار می گردد. محله هرندی به عنوان یکی از محله های جنوب شهر تهران است که علیرغم پیشینه تاریخی و حتی اقتصادی - اجتماعی طولانی، امروزه به یکی از محلات پرمسئله و پرآسیب شهر تبدیل شده است (پروین و دیگران 1392). به گونه ای که از آن می توان به عنوان یک محله رهاشده یا فروپاشیده اشاره کرد. باوجود مداخلات مقطعی و سطحی که در سطح محله هرندی - عمدتاً در سطح فیزیکی و نه اجتماعی- انجام شده است همچنان در این محله آسیب های اجتماعی آشکار و پنهان رخ می دهد. وجود بافت فرسوده و قدیمی، انواع خانواده های نابسامان، درگیری و نزاع و... همه نشان از وضعیت نابسامان و رهاشده این محله شهری دارد. هدف اصلی این پژوهش تبیین آسیب شناختی علل پایداری آسیب های اجتماعی و اقتصادی محله دروازه غار تهران طی 10 سال منتهی به سال ۱۳۹۸ است. همچنین در این پژوهش به تبیین شرایط تداوم بخش آسیب های اجتماعی و اقتصادی محله دروازه غار تهران، تبیین بافتارهای زمینه ساز آسیب های اجتماعی و اقتصادی این محله، و تبیین پیامدهای آسیب های اجتماعی و اقتصادی در آن می-پردازیم.
۵.

حمایت اجتماعی و بازتعریف هویت زنان همسرازدست داده به مثابه مادر: مطالعه ای در منطقه عباس آباد و افسریه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادری زن همسر از دست داده بازتعریف هویت حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۸۲
دراین پژوهش در پی آن هستیم که دریابیم کسب حمایت های اجتماعی-خانوادگی چگونه بر باز تعریف هویت زنان «همسر از دست داده» تاثیر می گذارد؟ این پژوهش در بین زنان «همسر از دست داده» ساکن دو محله افسریه و عباس آباد، با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت مند ومشاهده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «زنان همسر از دست داده» پس از گذراندن دوران سوگواری و اندوه ناشی از فقدان همسر، شرایط یکسانی ندارند. کدگذاری باز به ظهور سه مقوله بیوه های شاد، بیوه های غمگین و بیوه های سرگردان؛ منجر شد. بیوه های شاد خود به زیرمقوله های زنان حمایت طلب، زنان مستقل و زنان مقاوم قابل دسته بندی است. زنان «همسر از دست داده» با قرار گرفتن در موقعیت جدید به بازتعریف هویت مادرانه خود می پردازند. در خلال فرآیند بازتعریف هویت، «زنان همسر از دست داده» در پنج پارادایم زن فناشده، زن حمایت طلب، زن سرگردان، زن مقاوم و زن مستقل قرار می گیرند. مادری بخشی اساسی از بازتعریف هویت «زنان همسرازدست داده» است و برخورداری از حمایت های خانوادگی-اجتماعی در باز تعریف هویت مادرانه زنان همسر از دست-داده تاثیرگذار است؛ آنچنان که زنان فناشده و حمایت طلب را می توان مادران فناشده و حمایت طلب نامید. زنان مستقل نیز مادران مجرد هستند. حمایت خانواده نخستین در شکل گیری هویت مادران حمایت طلب، بنیادین است.
۶.

فضای مجازی و دگردیسی تعاملات اعضای خانواده در پاندمی کرونا (مطالعه موردی :شهرستان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پاندمی کرونا تعاملات خانوادگی خانواده مجازی ستاکی خانواده هتلی فضای مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۱۱
مقاله حاضر برای درک و تبیین این پرسش آغازین که " فضای مجازی طی سه دهه اخیر چه تاثیری بر خانواده های شهرستان سمنان گذاشته است؟" با استفاده از روش گراندد تئوری (GT)و با رویکرد امیک و با تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته بر مبنای معیار اشباع نظری با 22 نفر از والدین شهرستان سمنان انجام شده است. شیوع ویروس کرونا موجب شکل گرفتن این سوال فرعی گردید : فضای مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا چه تحولاتی در تعاملات اعضای خانواده ایجاد کرده است؟ز میان 1650 داده، 178 مفهوم، 12 مقوله فرعی و 3 مقوله عمده شکل گرفتند . یافته ها نشان می دهد شیوع ویروس کرونا موجب افزایش نفوذ اینترنت در خانواده و به تبع آن موجب دگردیسی تعاملات اعضای خانواده گردیده وشاهد شکل گیری"خانواده ستاکی مجازی” می باشیم که نشانه پویایی نهاد خانواده است و شاهد تقویت پدیده "خانواده هتلی” و "والدین هلی کوپتری" می باشیم.
۷.

تأثیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی و ورود مهاجران بر سرمایه اجتماعی شهروندان

کلیدواژه‌ها: مهاجرت سرمایه اجتماعی پایگاه اقتصادی – اجتماعی سمنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط مهاجرت بر سرمایه اجتماعی شهروندان سمنانی با مروری بر رویکردهای نظری مربوطه در نظر دارد به تأثیر ورود مهاجران بر سرمایه اجتماعی بپردازد. ضمن اینکه این روند براساس سال های اقامت شهروندان نیز مورد محاسبه قرار گرفته است. با توجه به پژوهش های پیشین و بحث وجدل هایی که پیرامون تأثیر مهاجران بر مناطق مهاجرپذیر وجود داشته، این متغیر به عنوان متغیر تأثیرگذار بر روند حرکت اجتماع و تعیین شاخص های اجتماعی جوامع انتخاب شده است. روش پژوهش حاضر پیمایشی و جامعه آماری شهروندان شهرسمنانمی باشد که تعداد 150 نفر از آن ها به صورتنمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های پارامتری و ناپارامتری مختلف حاکی از رابطه مستقیم بین مهاجرت و سرمایه اجتماعی است. همچنین مشخص شد سال های اقامت شهروندان نیز با متغیر سرمایه اجتماعی رابطه ای مستقیم و قوی دارد و هرچه افراد بیشتر در شهر میزبان سکونت داشته باشند، سرمایه اجتماعی بالاتری بهدست خواهند آورد. در پایان نیز پیشنهاد هایی در راستای افزایش سرمایه اجتماعی شهروندان به ویژه مهاجران ارائه شده است.
۸.

سیاست گذاری محلّی و احساس تعلق به محلّه؛ مطالعه ای در محله ی کوهسار (منطقه ی چهار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت شهرنشینی شورایاری احساس تعلق به محله سیاستگذاری محلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ برنامه ریزی و مهندسی فرهنگی
تعداد بازدید : ۹۸۸ تعداد دانلود : ۹۲۶
پرسش آغازین در این پژوهش عبارت است از «آیا سیاست گذاری های محلّی بر ارتقای سطح احساس تعلق به محله کوهسار مؤثر بوده است؟» برای انجام این پژوهش یک روش ترکیبی طراحی شد. در بخش کیفی از دو روش مطالعه ی میدانی و اقدام پژوهی و در بخش کمّی از روش پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه ی میدانی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بود و در اقدام پژوهی از تکنیک های مختلف PRA و در پیمایش نیز از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد اقداماتی که در طولانی مدت در محله انجام شد، احساس تعلق به محله را کاهش داده است. سیاست گذاری ها عمدتاً متکی بر نوسازی بوده و موجب انشقاق بیشتر در ساکنان محل شده است. مهاجرت فزآینده به یا از محله بر کاهش سطح تعلق به محله افزوده است. ارزان بودن قیمت مسکن و عدم امنیت، محله کوهسار را به مکانی گذرگاهی تبدیل کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان