فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
15 - 29
حوزههای تخصصی:
کتاب مطالع السعاده یا سعادتنسخه ای بسیار نفیس است که در دوران سلاطین ترک عثمانی نوشته و تصویرسازی شده است. این اثر به سفارش سلطان مراد سوم تهیه شده است. این کتاب شامل توضیحات و توصیفاتی از دوازده علایم صورفلکی به همراه مینیاتورها و نقاشی های بسیار عالی است. کتاب البلهان ابومعشر بلخی را می توان از سرچشمه های اصلی کتاب سعادت دانست. کتاب البلهان را برخی به کتاب عجایب ترجمه کرده اند، اما در واقع نوعی کتاب فالنامه و شامل بخش هایی همچون فال انبیا، فال مقبول و اختلاج است. در این کتاب برای کنترل تأثیر طلسم ها و مکان های سحرانگیز به انواع دیوها، اجنه، فرشتگان، پیامبران و جداول طلسمات پرداخته شده است. تصاویر کتاب سعادت در بسیاری از نگاره ها قابل تطبیق و مقایسه با کتاب البلهان ابومعشر بلخی است. هدف این مقاله، بررسی میزان تأثیرپذیری نگاره های کتاب سعادت از تصویرسازی کتاب البلهان است که با روش توصیفی- تطبیقی انجام شده است. نگاره های کتاب سعادت به لحاظ قدرت تصویرگری، طراحی، کادربندی، خلوص رنگ، رنگ پردازی و دقت در جزییات بسیار قوی تر از نمونه الگوی خود است، هر چند نگارگر در ترکیب بندی ها سعی کرده است تا به تصاویر کتاب البلهان نزدیک و وفادار بماند. واژگان کلیدی
بررسی تطبیقی نگاره هایی از کهن ترین شاهنامه ی جهان با شاهنامه های مکتب شیراز اینجو (725 -758ه.ق)"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
63 - 74
حوزههای تخصصی:
یکی از کهن ترین شاهنامه های مصور ایران، که برای بسیاری از پژوهشگران ناشناخته است، شاهنامه ی « کاما» یا «دستور» است که به نظر می رسد متعلق به اوایل قرن هفتم ه.ق باشد. این نسخه ی مصور دارای جنبه های ساختاریِ بسیار اصیلی است که تاکنون بدان و تأثیرات زیبایی شناختی آن بر سایر نُسخ ادوار بعد پرداخته نشده است. هدف اصلی این جستار تحلیل هندسه ی مبنایی و بررسی تأثیرات زیبایی شناختی این شاهنامه بر شاهنامه های مکتب شیراز اینجوست. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که شاهنامه ی مذکور به لحاظ عناصر تصویری و هندسه ی مبنایی چه تأثیراتی بر نگاره های اصیل مکتب اینجو گذارد؟ روش این تحقیق توصیفی و تحلیلی- تطبیقی، مبتنی بر اولین مرحله از رویکرد اروین پانوفسکی، که توصیفی پیشا شمایل نگارانه است، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اینترنت می باشد. تحقیقات این پژوهش اشکار می سازد نگارگر شاهنامه ی کاما از نسبت رادیکال 2 که نسبتی است متعلق به دوران کهن -پیش از نسبت طلایی که مصریان باستان به کار می بردند_ حدّاکثر بهره برداری را نموده است. این نسبت در شاهنامه های اینجو تداوم می یابد. نتایج حاصل از تطبیق نگاره های دو مکتب سلجوقی و اینجو آشکار می سازد که به جز هندسه ی مبنایی، بسیاری از عناصر تصویری شاهنامه های اینجو نظیر رنگ های ناب، فضاسازیِ کتیبه وار و فشردگی عناصر بصری در کادر افقی و طراحی پویا، از نگاره های شاهنامه ی کاما، تأثیرات بسیاری پذیرفته است.
عکس، گفتمان، فرهنگ عنوان فرعی: تحلیل تاریخی کارکردهای گفتمانی عکس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکاسی، نه یک شیوه ی تولید مکانیکی تصویر، بلکه یک رویه ارتباطی است. با تحقیقاتی که پیرامون کارکردهای عکس در ایران شده است، به ندرت با تحلیلی کیفی بر تاریخ این رسانه مواجه ایم. بنابراین، ضرورت پژوهشی، بر اساس واکاوی ساختارهای کلان جامعه ی ایران ایجاب می شود. نگارندگان می کوشند، فضای غالب عکاسی را در اکنون آن [1]واکاوی کنند. بدین منظور از دریچه ی «گفتمان» به آن نگاه می شود تا به این سؤال پاسخ دهند که در دوره ی حاضر، چه گفتمانی، چرا و چگونه صورت بندی شده است؟ و این گفتمان چه ارتباطی با گفتمان های پیشینش دارد؟ به عبارتی با تقابل گفتمان اکنون و تاریخ آن روبروئیم. بدین منظور، نگارندگان مروری تاریخی بر عکاسی ایران می کنند تا درک بهتری از اکنونش حاصل کنند. چارچوب روش شناختی این تحقیق را اندیشه های میشل فوکو و استوارت هال تشکیل می دهد. نگارندگان اثبات می کنند که بدنه ی کنونی عکاسی ایران در گفتمانی فرهنگی احاطه شده و این گفتمان در رابطه ای دیالکتیکی با گفتمان های سیاسی و اجتماعی تاریخش قرار دارد. بررسی روابط قدرت، نقش سیاست، سوژه و ابژه سازی مواردی هستند که به آن ها پرداخته خواهد شد.
مواجهه ی گفتمان هنری و اقتصادی در هنرهای تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
57 - 64
حوزههای تخصصی:
گفتمان اقتصادی و هنری با مؤلفه های مشابهی سر و کار دارند، اما اولویت آنها در هر یک متفاوت است. نگاه هنرمند و اقتصاددان به یک چیز متفاوت است، مثل تفاوت نگاه دوشان و یک صنعتکار به چرخ. این تفاوت، اقتصاد هنر را استثنایی می کند، به ویژه در هنرهای تجسمی، که با وجود قیمت بالا، یک اثر هنری به کالای اقتصادی تبدیل نمی شود. هدف این پژوهش، بیان تفاوت ها و شباهت-های سیستم هنر و اقتصاد و پرسش درباره قدرت و نفوذ هر یک بر دیگری است. این یکی از راه های آگاهی یابی از اقتصاد هنر است که با آن زمینه ای فراهم می شود تا ارزش هنری بتواند سهم بیشتری در اقتصاد داشته باشد. در این پژوهش از راه توصیف و تحلیل داده ها و با روش اسنادی تلاش می شود مواجهه ی دو گفتمان در هنرهای تجسمی بررسی شود. تاریخ هنرهای تجسمی با وجود تمایز تجربه زیباشناختی از تجربه خرید یک محصول هنری نشان می-دهد کشف ظرفیت های پنهان کار یک نابغه با گسترش تجربه زیباشناختی، مانند کشف الگوهای فراکتالی آثار پالاک، می-تواند ارزش اقتصادی آن را بالاتر ببرد. این موارد برآمده از قدرت نبوغ در هنرهای تجسمی نشان می دهد بیش از آن چه تصور می شود گفتمان این دو سیستم از هم دور و به هم نزدیک است.
مطالعه فلزکاری سلجوقی با تکیه بر رویکرد ویکتوریا دی. الکساندر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
81 - 93
حوزههای تخصصی:
ویکتوریا دی. الکساندر، جامعه شناس معاصر، در نقد و تکمیل دو رویکرد بازتاب و شکل دهی که به تأثیر و تأثر جامعه و هنر می پردازد، «الماس فرهنگی تعدیل شده» خود را ارائه می کند و به نقش کلیدی توزیع کنندگان جامعه هنری تأکید می ورزد. یکی از هنرهای شاخص ایرانی فلزکاری است که در دوره سلجوقی فراز و رفعت بی نظیری در تاریخ هنری ایران رقم می زند. نوآوری، پیوند و تکامل از خصوصیات هنر این دوره است که جا دارد در جهت دریافت سیر تحول و تکاملی جامعه و هنر ایران بررسی شود. این پژوهش، به شیوه تاریخی توصیفی و تحلیلی، در بخش تولید، نظام صنفی جامعه و جایگاه فلزکاران به وجه شکل دهی جوامع هنری رهنمون می شود. مصرف کنندگان و مخاطبان نیز طبقه متوسط جامعه، سلاطین و درباریان معرفی شده اند که بر پایه نوع تقاضا بر جامعه هنری سلجوقی نفوذ کرده اند. در ادامه و براساس نقش مهم توزیع کنندگان و حامیان هنری، چگونگی شکل گیری و ارتباط این جوامع و سبک سلجوقی بررسی و به دلیل نداشتن منابع کافی، جامعه آماری شامل بیست اثر فلزی از دوره سلجوقی و ساسانی انتخاب شد. در ادامه، با ارائه نمودارهایی، فلزات، تکنیک های ساخت و تزیین آثار مقایسه شده و درنهایت، نظام توزیع سلجوقی پاسخ ساختار اسلامی جامعه را یافته است.
پدیدار شناسی تصویر هنری در نقاشی معاصر( شناخت نقاشی معاصر بر مبنای نظریه تصویر شعری گاستون باشلار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
29 - 36
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به مطالعه پدیدارشناسی تصویر هنری در نقاشی معاصر بر اساس نظریه تصویر شعری گاستون باشلار می پردازد. هدف آن تبیین پدیدارشناسی تصویر هنری معاصر در آفرینش، وجود و تعالی آن است و مبتنی بر سه محور می باشد؛ نخست به آفرینش تصویر هنری، به عنوان ترکیبی از عینیت و ذاتیت، می پردازد. سپس تصویر هنری را کوششی برای هستی شناسی مستقیم می پندارد، سپس به بررسی وجود آن به عنوان کوششی برای پدیدارشناسی روح می پردازد. نتایج بحث چنین است: 1. پیدایش تصویر هنری حاصل تبادل وظائف بین ماده و اندیشه (عینیت و ذاتیت) است؛ یعنی پدیدارگرایی و تصویر هنری معاصر، هم ذات پنداری بین تعبیر و معنا است. 2. تصویر هنری معاصر، اتفاق لحظه ای و اوج آگاهی و کوشش در جهت هستی شناسی مستقیم است؛ مستقل از قانون علیت؛ ارتباط بین تصویر هنری جدید و صورت مثالی ناخودآگاه آن، علّی نیست؛ نه جای گزین ساده ای برای واقعیت عینی است و نه نماد آن؛ تصویر هنری تبیین می کند، زیرا بدون تاریخ است؛ اما نمادگرایی تأکید می کند، زیرا مملو از تاریخ است. 3. نقاشی معاصر بیش تر بر پدیدارگرایی روح تمرکز می کند تا برپدیدارگرایی عقل؛ زیرا ناخودآگاه، منشأ آگاهی و مقدم بر آگاهی و نیز دارای ماهیتی پدیدارشناختی است؛ یعنی ماده اثر هنری در آن واحد همان علت مادی و صوری است.
مطالعه و شناخت حجاری ستون های سنگی مساجد قاجاری (مطالعه موردی: مسجد حاج شهبازخان و دولتشاه در کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
95 - 105
حوزههای تخصصی:
مساجد همواره طی دوران اسلامی به گونه ای خاص تجلیگاه ذوق و مهارت خالصانه هنرمندان بوده و همچون بومی بزرگ مجموعه ای از هنرهای رایج هر عصر را به نمایش می گذاشته است. با آغاز سلسله قاجاریه، آرایه کاران این دوره به پیروی از سفارش دهندگان و بانیان اصلی آثار معماری، گرایش آشکاری به بهره گیری از تزیینات سنگی در معماری بناهای این دوره داشته اند. حجاری ستون های سنگی نمونه های پرشماری است که در مساجد قاجاری حاج شهبازخان و دولتشاه در کرمانشاه مشاهده می شود. بررسی، مطالعه و مقایسه هر یک با نمونه های شاخص در شهر شیراز، سنندج و اصفهان در دوره قاجار و زندیه بازشناسی هویت فرهنگی را در پی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با توجه به خلأ نسبی موجود در این زمینه، بر مبنای بررسی های میدانی و مطالعات کتابخانه ای، سپس با بهره گیری از روش های توصیفی- تحلیلی و مطالعات تطبیقی به چگونگی ارتباط بین تزیینات حجاری ستون های مساجد در دوره قاجار می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد، حجاری ستون های مساجد مورد نظر با نمونه های هم دوره در شیراز و اصفهان از نظر سبک و محتوا ارتباط نزدیکی دارد. ریشه اصلی این گونه تزیین در هنر ایران باستان به خصوص ستون سازی دوره هخامنشی است.
جستاری در باب نمود پیکر انسان در هنر معاصر، با تأکید بر نظریات بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگاره های مرتبط با پیکر انسان، بدنمندی و تقابل های جنسیتی از دیرباز در بازنمود انسان در هنر نقشی تعیین کننده داشته اند. پس از دهه 1970، پژوهش پیرامون جایگاه تن و واکاوی گستره های معنایی آن، دامنه وسیع تری یافت. هدف این جستار، تطبیق معانی مذکور در دو حوزه فلسفه، مشخصاً با تأکید بر اندیشه بودریار و نیز مصادیق هنری ملهم از آن معانی است. در این زمینه نظریاتی همچون شی ء شدگی، مفهوم عضو شیء، پایان جنسیت و... با آثار تجسمی هنرمندانی همچون کروگر، گُبر، شرمن، هاگنز، لونا و آبراموویچ تطبیق داده می شود. روش این تحقیق به صورت تحلیلی توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه استقرایی است. طبق یافته های پژوهش مشخص خواهد شد که اولاً تکرار نشانه ها در نظام های مختلف معنایی، سبب شده تا خرد جنسی پست مدرن رو به محوشدگی گذاشته شود و به وانمودهبدل شود که نمود تن در هنرها نیز تابع همین فلسفه است. ثانیاً عرضه وسیع مفاهیم جنسی در تمامی نظام های معنایی همه چیز را به نشانه ای جنسیتی بدل کرده است؛ از این رو درواقع دیگر هیچ چیز جنسیت نیست. لذا نشانه های جنسیتی، در هنر نیز جنبه بت وارگی خود را از دست داده اند. ثالثاً عنصر عضو شیء در هنر معاصر را می توان در جایگاه ژانر طبیعت بی جان از سویی و انسان قربانی عصر پست مدرن از سوی دیگر مدنظر قرار داد.
مطالعه زبان و بیان در پیکره سفالی طغرل بیک سلجوقی با رویکرد بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
45 - 54
حوزههای تخصصی:
کشف بینامتنیت در قرن بیستم، نگرش نوینی در افق مطالعات علوم انسانی و هنر فراهم آورد. از گرایش های مهم بینامتنی، بینامتنیت خوانشی است که نخستین بار رولان بارت مطرح کرد. مقاله پیش رو، به مطالعه مجسمه سفالین «سلطان طغرل بیک سلجوقی» متعلق به هنر دوره اسلامی ایران با رویکرد بینامتنیت خوانشی پرداخته است. هدف اصلی نوشتار حاضر، آشنایی مخاطبان با یکی از شیوه های مهم نقد ادبی و هنری معاصر، یعنی بینامتنیت خوانشی است که با تطبیق آن بر پیکره های مطالعاتی ایرانی و اسلامی، قابل بهره برداری است. در ابتدا، شناسه تاریخی پیکره حاضر معرفی می شود و سپس، کشف تمامی خوانش های ممکن با رویکرد بینامتنی در مجسمه مذکور کانون توجه قرار می گیرد. در مرحله بعد، با تحقیقی میدانی، نقش متن های مذکور در خوانش مخاطبان اثر نقد و بررسی می شود. بدین منظور، چهل خوانش مختلف که از مصاحبه با دانشجویان رشته های هنر و ادبیات شکل یافته، محور تحلیل این قسمت است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد اول، خوانش بینامتنی به عنوان روش تحقیق، قابلیت نقد و بررسی آثار هنری و تجسمی ایرانی- اسلامی را دارد. دوم، خوانش مخاطبان اثر حاضر، اغلب خوانشی مرکب (متنی، بینامتنی و فرامتنی) بوده است.
هویت بصری شهری در حیطه ی طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
47 - 56
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها به مثابه ی کالاها یا خدمات، با برخورداری از طرح هویت بصری به اشاعه و متمایزسازی خود پرداخته اند. با در نظر گرفتن این موضوع که طراحی هویت بصری برای شهرها، پدیده ای نوظهور بوده و با توجه به کمبود اطلاعات در این باب، پژوهش حاضر به مطالعه ی هویت بصری شهری در حیطه ی طراحی گرافیک پرداخته است. رسیدن به چیستیِ هویت شهری و چگونگی بررسی و توصیف عناصر و مؤلفه های تشکیل دهنده ی آن و هم چنین دست یابی به عناصر سازنده ی هویت بصری شهری و چگونگی نمایش مصور آن و تفاوت این حوزه با دیگر عرصه های مشابه، از مهم ترین اهداف این پژوهش به شمار می روند. مقاله ی حاضر ﭘﮋوﻫشی کاربردی بوده که با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه ی گردآوری اطلاعات، داده های مستند و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. نتایج حاصل از بررسی مهم ترین طرح های برندسازی شهری نشان داده که با وجود شباهت های بسیار این حوزه با دیگر عرصه های هویت بصری، انجام آزمایش و مطالعات گوناگون در راستای درک هویت پیچیده و تأویل پذیر شهرها، گوناگونی و گستردگی رسانه های موجود و پویایی نشان های شهری، از اصلی ترین موارد تفاوت این حوزه به شمار رفته اند. در نهایت، طبق بررسی های صورت گرفته، این نتیجه حاصل گردید که تارنمای هر شهر می تواند در ساخت تصویر مثبتی از آن مؤثر واقع شود.
بازشناسی رقم نقاش در نسخ چاپ سنگی دوره قاجار مطالعه تطبیقی نسخه چاپ سنگی نوش آفرین گوهرتاج محفوظ در کتابخانه آستان قدس رضوی و آثار میرزا نصراله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
31 - 42
حوزههای تخصصی:
در نسخ مصور چاپ سنگی- اگر نسخه افتادگی نداشته باشد- نام و رقم کاتب در صفحه اول یا آخر آمده است. این در حالی است که در بسیاری از این نسخ، نام هنرمند تصاویر ذکر نشده است. نمونه ای از این مورد، نسخه ای از داستان عامیانه فارسی است به نام نوش آفرین گوهرتاج که با تاریخ کتابت 1308 ﻫ.ق. در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می شود و یازده تصویر ماهرانه اما بی رقم دارد. در این پژوهش با هدف بازشناسی رقم هنرمند، تصاویر نسخه مذکور با آثار میرزا نصراله، هنرمند چاپ سنگی قاجار، مقایسه شده است. این بازشناسی، نه براساس وجود رقم نقاش، بلکه از طریق مطالعات تطبیقی و سبک شناسانه انجام شده است. در این روش، به ویژگی ها و الگوهای مشترک موجود در آثار و به طور کلی شیوه کار هنرمند توجه شده است. با درنظرگرفتن این الگوهای مشترک، آثار بی رقم به وی نسبت داده می شود. گردآوری مطالب در این پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانه ای و در بخش تطبیق آثار، تکیه بر برداشت نگارندگان بوده است. نتایج نشان می دهد در طراحی از عناصر مختلف و نیز شخصیت سازی، شباهت بسیاری میان شیوه میرزا نصراله و تصاویر نسخه مذکور وجود دارد. هم زمانی تاریخ چاپ اثر با سال های فعالیت نصراله این احتمال را قریب به یقین می نماید که تصاویر این نسخه را نیز وی خلق کرده است.
بررسی نظام حاکم بر طراحی تذهیب در نسخ بایسنغری با تکیه بر مطالعه تطبیقی پنج نمونه از تذهیب های دو نسخه خطی شاهنامه مصور و غیر مصور بایسنغری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
از آنجا که به چگونگی ترکیب بندی و نظام حاکم بر طراحی تذهیب در نسخ خطی ایرانی تاکنون کمتر توجه شده است، مقاله پیش رو کوشیده ایم تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی موردی و با استفاده از شیوه مطالعه کمّی، از یک سو، تذهیب های دو نسخه خطی شاهنامه مصور و غیرمصور بایسنغری را معرفی و توصیف می کنیم و از دیگر سو، نظام حاکم بر طراحی آن را به بحث بگذاریم. این دو نسخه از آن جهت انتخاب شد که نه تنها دو نمونه بارز از نسخ خطی ساخته شده در سبک کتاب آرایی بایسنقری است، بلکه از معدود نسخ خطی این سبک از کتاب آرایی به شمار می روند که در گنجینه های داخلی حفظ و نگهداری می شوند؛ سبکی که به باور عموم پژوهشگران، نمونه بارز هنر کلاسیک در میان سبک های کتاب آرایی ایرانی است و ویژگی هایش بر تمامی سبک های پس از خود، از ایران گرفته تا هند مغولی و ترکیه عثمانی، مؤثر واقع شد. نتایج این پژوهش نشان داد که هنرمندان تیموری با بهره گیری از برخی قواعد ساده هندسی همچون تقسیم پاره خط به بخش های مساوی، تقسیم دایره به قاچ های برابر، ساختار شبکه ای و بهره گیری از تناسباتی نظیر 2√/1 و 3√/1 توانستند تذهیب هایی زیبا، متناسب و در عین حال ظریف و پرمایه خلق کنند.
طراحی برای پایداری اجتماعی از طریق سیستم های خدمت- محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
137 - 149
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از سه رکن توسعه پایدار است. در حالی که میزان توجه طراحان به این حوزه از جایگاه قابل قبولی برخوردار نیست، تلاش کافی نیز برای معرفی ابزارها و راه حل های مرتبط انجام نگرفته است. با توجه به خلأ جدی در دانش بومی مرتبط، این مقاله در دو بخش معرفی طراحی برای پایداری اجتماعی و نمایش امکان پیشنهاد راه حل در جامعه بومی، توسط طراحان ایرانی انجام شد. در بخش اول، ضمن برشمردن لزوم و اهداف طراحی برای پایداری اجتماعی و شاخص های آن، رویکرد سیستم های خدمت- محصول در پاسخ به نیازهای این حوزه و چالش های مرتبط شرح شد. بخش دوم با شرح اهداف طراحی موردی و چیستی روش ام اس دی اس به عنوان ابزار انتخابی پی گرفته شد.
پس از مرور تجارب موفق، طراحی موردی برای نمایش امکان به کارگیری، چگونگی پیاده سازی و ارزیابی عملکرد طراحان بومی در استفاده رویکرد سیستم های خدمت- محصول انجام شد. برای این منظور، تیم هایی از دانشجویان طراحی صنعتی دانشگاه هنر اصفهان انتخاب شدند و پس از ارائه آموزش های لازم، طراحی راه حل اجتماعی برای چند محله در شهر اصفهان انجام شد. در پایان، ضمن ارائه و نمایش امکان طراحی و پیشنهاد راه حل با رویکرد پی اس اس برای جامعه بومی، ارزیابی نتایج امکان به کارگیری موفق این ابزار توسط دانشجویان طراحی را نشان داد.
تأثیر نگارگری ایرانی بر عناصر بصری حمزه نامه با تأکید بر مکتب تبریز2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
31 - 44
حوزههای تخصصی:
ایران، ازجمله ملل و نژادی است که طی قرون متمادی با هند در ارتباط بوده و در هنر و فرهنگ آنها نفوذ کرده است. یکی از دوره های طلایی هنر و فرهنگ ایران، در اوایل دوران صفویه در تبریز بود؛ زمانی که شاه طهماسب از هنر روی برگردانید، برخی از هنرمندان به دعوت همایون پادشاه گورکانی به هند رفتند و هسته اصلی مکتب نگارگری مغولی هند را بنیان گذاشتند. بدین ترتیب، مهم ترین اثر این مکتب، حمزه نامه، تحت تأثیر شدید نگارگری ایرانی و تحت نظارت نگارگران ایرانی خلق شد. بر این اساس، پژوهش حاضر به این پرسش ها پاسخ می دهد که چه عناصری از مکتب نگارگری تبریز 2 در تصاویر حمزه نامه مشاهده شدند؟ و تأثیرات دیگر مکاتب نگارگری ایرانی بر تصاویر حمزه نامه چیست؟ با هدف دسته بندی برخی از این عناصر تصویری، روش تحقیق توصیفی- تطبیقی است و نتایج نشان می دهد عناصر تصویری نگاره های حمزه نامه تشابهات بسیاری با نگاره های مکتب تبریز 2 دارد؛ زیرا بسیاری از عناصر گیاهی، تلفیقی، جانوری و سماوی در حمزه نامه با شباهت فراوانی با همین عناصر در مکتب نگارگری تبریز 2 ترسیم شده اند. علاوه بر آن، تأثیرات دیگر مکاتب نگارگری ایرانی نیز بر نگاره های حمزه نامه مشاهده می شود.
گسترش فراگیری تبلیغ تعاملی و ساختار فرآیند ارتباطی آن با مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
101 - 114
حوزههای تخصصی:
ارتباطات ترغیبی حوزه موضوعی این مقاله است که با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تبلیغ تعاملی محیطی و مخاطب آن می پردازد. این شیوه ارتباطی، گونه ای نوین از رفتار تعاملی انسان است که شکل گیری آن ریشه در زندگی اجتماعی او دارد. انسان با روی آوردن به زندگی اجتماعی بروز نیازهای گوناگونی را تجربه کرد، از جمله نیاز به برقراری ارتباط جمعی که روزبه روز گسترش یافت تا جائیکه با اختراع چاپ و به دنبال آن رواج رسانه های چاپی، موجبات تکامل ارتباط جمعی را فراهم ساخت. با به عرصه آمدن رادیو و تلویزیون و ظهور ماهواره و اینترنت گونه های جدید ارتباطی به صورت فراگیر شکل گرفت و صنعت تبلیغات از جایگاه مهمی برخوردار شد. گسترش استفاده از رایانه، شاخه ای جدید در ارتباطات را موجب شد که «طراحی تعامل» نامیده شد و پیش زمینه شکل گیری تبلیغات تعاملی را فراهم کرد. عنصر اصلی در این نوع تبلیغات، شرکت مخاطب در فرآیند پیام رسانی است. میزان تأثیرگذاری، بستگی زیادی به برقراری ارتباط مخاطب با تبلیغ و انتخاب های او دارد؛ زیرا اوست که اطلاعات را گزینش می کند. تبلیغ تعاملی باعث افزایش اثرگذاری بر مخاطب و مشارکت او می شود و درواقع ابزار مناسبی است برای تأثیر بر ذهن انسان عصر پسانوگرایی که به دلیل جریان پرشتاب تغییرات، هویتی چندگانه دارد. از این رو در این پژوهش به این شاخه نوین از تبلیغات می پردازیم.
چرخش فرهنگ زیبایی: تحول معیارهای زیبایی فردی در گذار از عصر قاجار به پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های آغازین سده ی حاضر، معیارهای زیبایی فردی ایرانیان دستخوش تحولاتی آشکار شد. الگوهای زیباشناسی ویژه ی میانه ی قاجار الگوهایی غریب و مشخصاً مغایر غالب هنجارهای ایرانی و جهانی بود. این بررسی می خواهد با روش تحلیل محتوای متون تاریخی اواخر قاجار و اوایل پهلوی، به عبارتی تحلیل مضمونی و ساختاری متون تصویری و نوشتاری این دوران، به این پرسش بپردازد که طی چه فرآیندهایی این الگوها به طرز چشمگیری تغییر کرده، و تحت تأثیر نظام ظاهرآرایی مدرن غربی، به الگوهای هنجارِ پیشینی رجعت می نماید. در این دهه ها، ایرانیان به واسطه ی نظام تصویری غرب (تصویرسازیِ مطبوعات، عکاسی، و سینما)، با اسطوره ی زیبایی غربی آشنا شدند و رسانه های تصویری نقش گسترده ای در غربی سازی ظاهرآرایی و ریختارِ زندگی ایرانیان ایفا کردند. فرهنگ تصویری غرب، نظام اسطوره ساز کلان و قدرتمندی بوده است، که الگوهای زیبایی فردی در ایران را در سطحی ناآگاهانه و وسیع تغییر داد. هدف تحقیق حاضر این است که نشان دهد تصویر در رسانه های جمعی، اعم از تبلیغات پوشاک و محصولات بهداشتی و آرایشی یا محصولات اوقات فراغت مثل فیلم، تا چه اندازه عامل تغییر شکل زندگی و هنجارهای زیبایی فردی در ایران بوده است. نتیجه آن که تحولات نظام های پوشاک و ظاهر آرایی، تا حدّ زیادی معلول سیاست های فرهنگی جهانی و عملکرد رسانه های جمعی بوده است.
روایت معماری در بیان عکاسی؛ مراتب معنا در عکس معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
75 - 86
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در رویکردی میان رشته ای، به مناسبات بین هنر عکاسی و هنر معماری پرداخته و طی بحثی مستدل، نقش عکاسی معماری به عنوان ابزاری در تهیه و تدوین اطّلاعات بصری از محیط های معماری را تحلیل و تبیین نموده است. عکاسی معماری در واقع نوعی روایت معماری بر پایه تصویر می باشد که تاکنون منشأ خدمات بی بدیلی برای هنر معماری بوده است. اعکس های معماری که محصول فرآیندهای عکاسی معمارانه هستند، آثاری برآمده از اراده عکاس در مواجهه با معماری می باشند؛ یعنی امری که ریشه در سرشت عکاسی معماری دارد و در آن، موجودیت عکس، تابع رابطه بین دو ساختار هنری منفکّ، یعنی «ساختار معماری» و «ساختار تصویر» است. لذا ادراک هنرمند عکاس از رابطه بین «نظام معماری» و «نظام عکاسی» و نیز نحوه ایجاد این رابطه، از معیارهای موفقیت یک عکس معماری محسوب می شود. از دیگر موضوعات مورد بحث در این مقاله، بحث درباره گونه بندی محتوائی عکس های معماری در دو گونه «عکس معماری مستند» و «عکس معماری هنری» و تحلیل جایگاه هر یک از آنها در تشکیل روایت-های معماری می باشد. پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است و مسأله اصلی آن، تبیین چیستی و چگونگی ترابُط «قالب و محتوای عکاسانه» با «قالب و محتوای معمارانه» در عکس های معماری می باشد.
بررسی جهت گیری نظام نقاشی در دوران انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
107 - 122
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با سپیده دم تجدد ایرانی در عصر مشروطه می توان پرسید آیا انقلاب مشروطه ایران، سرآغازی برای تحولات هنری بوده است یا خیر؟ دربار قاجار پیش از این به مدرنیزاسیون از بالا رو آورده بود که در پی آن، نظام نقاشی ایران، عناصری از بیرون را پذیرفته و حرکت به سوی نقاشی واقع گرایانه را آغاز کرده بود. در این پژوهش، با اتخاذ دیدگاهی تاریخی و جامعه شناختی تلاش شده است نشان داده شود دربار در چه شرایطی سلیقه هنری خود را بروز و تغییر داد و چگونه تحولات فرم شناختی را به خدمت در آورد. با تعلیق این حکم کلی که نظام نقاشی دوره قاجار، درباری است و دربار هم نمی تواند به تجدد فرهنگی کمک چشمگیری کند، می توان مشاهده کرد بستری برای تجدد نقاشی فراهم شد؛ ولی نیروهای مخالفِ دربار، حتی بعد از انقلاب، حمایت چندانی از نقاشی نکردند. در این بین، ناتورالیسم ایرانی نیز از طرح مفاهیم صریح اجتماعی فاصله می گرفت. به نظر می رسد دوری مبارزان عصر مشروطه از هنرهای تجسمی و شکل نگرفتن نقاشی متعهد را بتوان ناشی از عواملی همچون موانع مذهبی در پیوند مشروطه خواهان با هنرهای جدید، اقتصاد خاص و اغلب اشرافی نقاشی و مسائلی از این دست دانست. در این نوشتار، با معرفی جایگاه هنرمند، نقاشان عصر یادشده در کارکردی که در بدنه اجتماع دارند، قالب بندی می شوند.
بازتاب اندیشه های علمی در نگارگری: اهمیت نقره در بازنمایی آب بر پایه یافته های علمی مناظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
85 - 94
حوزههای تخصصی:
نمونه های برجای مانده نگارگری ایرانی نشان می دهد از میانه سده هشتم هجری، رنگ آمیزی سطح آب با نقره حل، جانشین به کارگیری خطوط آبی رنگ شد. کندوکاو در این تحول به پرسش حاضر راه برد: چرا هنرمندان این سده ها چنین شیوه ای را پیش گرفتند؟ آیا سنتی فراموش شده، زنده گردید یا نگاهی تازه، سبب این نوآوری بود؟ در این جستار، بانگاهی تاریخی، جایگاه نقره، برای نمایش آب در سنت های پیشین (ساسانی و مانوی)، به شیوه ای توصیفی بررسی شد. سپس دستاوردهای حوزه های کیمیاگری (ونجوم)، و نورشناسی (مناظر) به روشی تحلیلی توصیفی تبیین گردید. در علت یابی ها، یافته های مبتنی بر دانش زمانه کاویده شد. گردآوری داده ها، اسنادی و کتابخانه ای، و شیوه تحلیل، کیفی است. نمونه های موردی به گونه ای برگزیده شد تا تحول بازنمایی آب را نشان دهد. پژوهش، با نگاهی تاریخی و بنیادین پیش رفت. بررسی ها نشان داد نقره گون کردن آب ها، میراث سنت های پیشین و یافته های نجوم (کیمیاگری) نیست، بلکه نورشناسان آن دوران، تبیین کننده چنین انتخابی است. نگارگر با این تدبیر، به بیانی دست یافته که با درک دیداری اش از جهان پیرامون، هم ارز است. از آنجاکه پژوهش های جدید، از زوایای گوناگون به آثار می نگرد، بایسته ا ست نگاره های ایرانی نیز افزون بر دریافت های فراگیر، از جهاتی دیگر (مانند دانش همدوره) سنجیده شود. پژوهش پیش رو با همین هدف، درپیِ تبیین علمی انتخاب نقره برای بازنمایی آب است.
بررسی شخصیت محصولی خودروهای سدان از دیدگاه مشتریان ایرانی با استفاده از مهندسی کانسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
75 - 84
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین ابزارهایی که در عصر مدرن برای طراحی استایل خودروهای سواری توسط طراحان مورد استفاده قرار می گیرد، توجه به واکنش مشتری است. مهندسی کانسی به عنوان یکی از کارآمدترین روشهای طراحی احساسی می تواند روشی مناسب برای ارزیابی احساسی و روانی نگاه مشتریان به وضعیت کنونی طراحی استایل درصنعت خودرو باشد. در این مقاله به بررسی شخصیت محصولی برترین خودروهای سدان با استفاده از مهندسی کانسی پرداخته شده است. بدین منظور، پس از معرفی مفاهیم مرتبط و نیز پژوهشهای محققان در این زمینه های مربوطه، 5 خودروی سدان برتر سال2013 موجود در بازار ایران و جهان انتخاب شد و با استفاده از مهندسی کانسی، پرسشنامه ای با20 بعد شخصیتی و در قالب لیکرت 5 خانه ای در زمینه ی شخصیت محصولی برای این تحقیق طراحی شد و از40 کاربر(20پسر و18دختر)22تا 35 ساله خواسته شد تا با استفاده از 5 نما استاندارد شده و با ویژگیهای یکسان برای خودروها، هر خودرو را مورد سنجش قرار دهند. پس از تحلیل آماری داده های خروجی، میزان قدرت هویت نشان تجاری هر محصول براساس شخصیت محصولی و گرایشهای کلاسیک، مدرن و اسپرت را آشکار کرد، همچنین شخصیت محصولی وقار به عنوان شخصیت محصولی مشترک مدلهای برتر از دیدگاه کاربران شناخته شد.