مطالب مرتبط با کلیدواژه

مکتب تبریز 2


۱.

تأثیر نگارگری ایرانی بر عناصر بصری حمزه نامه با تأکید بر مکتب تبریز2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمزه نامه مکتب تبریز 2 مکتب گورکانی هند نگارگری ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۶
ایران، ازجمله ملل و نژادی است که طی قرون متمادی با هند در ارتباط بوده و در هنر و فرهنگ آنها نفوذ کرده است. یکی از دوره های طلایی هنر و فرهنگ ایران، در اوایل دوران صفویه در تبریز بود؛ زمانی که شاه طهماسب از هنر روی برگردانید، برخی از هنرمندان به دعوت همایون پادشاه گورکانی به هند رفتند و هسته اصلی مکتب نگارگری مغولی هند را بنیان گذاشتند. بدین ترتیب، مهم ترین اثر این مکتب، حمزه نامه، تحت تأثیر شدید نگارگری ایرانی و تحت نظارت نگارگران ایرانی خلق شد. بر این اساس، پژوهش حاضر به این پرسش ها پاسخ می دهد که چه عناصری از مکتب نگارگری تبریز 2 در تصاویر حمزه نامه مشاهده شدند؟ و تأثیرات دیگر مکاتب نگارگری ایرانی بر تصاویر حمزه نامه چیست؟ با هدف دسته بندی برخی از این عناصر تصویری، روش تحقیق توصیفی- تطبیقی است و نتایج نشان می دهد عناصر تصویری نگاره های حمزه نامه تشابهات بسیاری با نگاره های مکتب تبریز 2 دارد؛ زیرا بسیاری از عناصر گیاهی، تلفیقی، جانوری و سماوی در حمزه نامه با شباهت فراوانی با همین عناصر در مکتب نگارگری تبریز 2 ترسیم شده اند. علاوه بر آن، تأثیرات دیگر مکاتب نگارگری ایرانی نیز بر نگاره های حمزه نامه مشاهده می شود.  
۲.

مطالعۀ فرایند همسان سازی در جامعۀ صفوی (با بررسی پوشاک، آلات و اطوار در نگاره های سه مکتب تیموری، تبریز و استرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفوی نگارگری همسان سازی مکتب هرات مکتب تبریز 2 مکتب استرآباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۱
مقایسه نگاره های دوره صفوی با مکاتب پیش از آن گویای آن است که، صفویان به پیروی از سیاست های «همسان سازی» حکومت به دنبال گرایش های همگون سازی جامعه با فرهنگ پذیری از طریق پوشاک، آلات و اطوار بوده اند. این همگون سازی دوهزار سال پس از یکسان سازی هخامنشیان در ایران بی نظیر است چنان که، نُه قرن پس از ساسانیان با دین واحد رسمی نیز همگون سازی رخ نداده است. در دوره صفوی که ایران از نظر سیاسی تاحدودی یکپارچه و مذهب رسمی تشیع اعلام شده بود، این نکته خود را در وضع ظاهری مردم نیز نمایان می ساخت هرچند این آهنگِ اجتماعی در ولایات و شهرستان ها به دلیل دوری از کانون قدرت، نمود کم تری داشته است و این موضوع در مطالعه نگاره های مکاتب «ایالتی» با «درباری» عصر صفوی نیز آشکار است. در این پژوهش تلاش شده است تا فرایند همسان سازی در جامعه صفوی با استناد به منابع تصویری مکاتب هرات تیموری، تبریز 2 و مکتب ایالتی استرآباد دوره صفوی بررسی شود. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای با استناد به متون تاریخی انجام شده است. نتایج حاصل از آن در تطبیق منابع تصویری مکتب هرات، به عنوان یک مکتب پیش از صفوی و مکتب درباری تبریز 2 و مکتب ایالتی استرآباد به عنوان دو مکتب نگارگری دوره صفوی نشان می دهد که، فرایند همسان سازی در جامعه صفوی برخلاف چندسلیقگی پیش از آن، به شکل گیری یک روند و کشش عمومی برای تظاهر به فرمی یکسان و متحد از لحاظ پوشاک و حتی زبان بدن منجر شده است.