نادر شایگان فر

نادر شایگان فر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵ مورد.
۱.

تبیین دلیل شوربختی در «بنشی های اینیشیرین» مک دونا بر مبنای «وضع بشر» آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بنشی های اینیشیرین مارتین مک دونا هانا آرنت وضع بشر شوربختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
بنشی های اینیشیرین اثر مارتین مک دونا (1970- ) است که در قالب یک فیلم تراژدی-کمدی سیاه به ما رخ می نماید. در این فیلم علیرغم نمایش صحنه های خیال انگیز اولیه به ناگاه آن تصاویر زیبای جزیره به سیاهی و شوربختی تبدیل می شود. این پژوهش می کوشد با تکیه بر اندیشه های هانا آرنت (1976-1906)، فیلسوف سیاسی قرن بیستم نشان دهد که چرا علی رغم همه آن زیبایی های اولیه، در پایان ما شاهد آتش، جنگ، مرگ و مهاجرت و در نتیجه شوربختی و ناخرسندی هستیم. در این نوشتار، مدار و محور بحث بر سه مفهوم اساسی کتاب وضع بشرِ آرنت یعنی، زحمت، کار و عمل استوار شده است و سعی بر آن است تا نشان داده شود که فقدان مفهوم عمل است که باعث آن همه تاریکی، تلخی و شوربختی در پایان فیلم می گردد. این نوشتار در واقع می کوشد تا نشان دهد که سه گانه مورد نظر در جهان انسانی در وضع بشر آرنت، باید باهم و در کنار هم متحقق شوند، چراکه غیاب عمل یا چشم پوشی و عدم درک جایگاه هستی شناختی آن موجب شوربختی جهان انسانی می گردد.
۲.

تحلیل محتوای بازنمایی اشیای روزمره در آثار عکاسان معاصر ایرانی با تاکید بر روش پل جی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا اشیای روزمره عکاسی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۱
  با مطالعه ویژگی های متفاوت عکس های هنرمندان معاصر زن و مرد در پرداختن به اشیا و انتخاب سبک هنری پاسخ به این پرسش که، چه تفاوت معناداری در عکس های مردان و زنان از بازنمایی اشیای روزمره به چشم می خورد، ضروری می نماید. لذا، این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و روش تحلیل متن پل جی بر آن است تا به تحلیل محتوای بازنمایی اشیای زندگی روزمره در آثار عکاسان معاصر ایرانی نایل آید. هنرمندان با اهداف گوناگون از اشیای روزمره بهره برده تا ادراک هنری مخاطب را برانگیزند و او را به تفکر در مقابل چیزهای به ظاهر معمول دعوت کنند. اگرچه این آثار به بازنمایی اشیا می پردازند، با به چالش کشیدن یک شی روزمره، سعی در بیان ایده هنرمند و دعوت به تامل مخاطب دارند. نتایج این بررسی با تاکید بر روش پل جی به صورت مفصل در دو جدول، که به بررسی هفت کنش زبانی مهم و پنج فعالیت در هر اثر اشاره دارد، ارایه گردیده است. آن چه از یافته های این پژوهش منتج می گردد، تفاوت بارز و معناداری ا ست که در بازنمایی از اشیا در آثار هنرمندان زن و مرد معاصر ایرانی به چشم می خورد. شایان ذکر است عکس های این پژوهش به صورت هدف مند انتخاب شده اند. 
۳.

تبیین جایگاه مفهوم زیبایی شناسی زندگی روزمره در «نقد قوه حکم» کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکم ذوقی زیبایی شناسی زندگی روزمره سوبژکتیویته کانت نقد قوه حکم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۷
آرای کانت درخصوص امر زیبا در کتاب «نقد قوه حکم» آورده شده است. کانت در این کتاب به جای تمرکز مستقیم بر تجربه زیبایی شناختی، بر احکام زیبایی شناختی زیبایی تکیه کرده است. وی احکامی را که به آن ها می پردازد، گزاره هایی می داند که زیبایی را به چیزها نسبت می دهند و بحث خود را درباره آن ها به چهار دقیقه کمیت، کیفیت، نسبت و جهت تقسیم می کند. مسئله نوشتار حاضر نیز بررسی دقایق چهارگانه امر زیبای کانتی و امکان استفاده از آن ها برای غنا بخشیدن به مفاهیم مطرح شده در زیبایی شناسی زندگی روزمره است، به این صورت که در این مقاله به این چهار دقیقه و همچنین رابطه میان آن ها و زیبایی شناسی زندگی روزمره پرداخته شده است. درواقع پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این سؤال است که میان احکام ناظر به زیبایی در دیدگاه کانت و مفاهیم مطرح شده در زیبایی شناسی زندگی روزمره، چه نسبتی وجود دارد؟ در دیدگاه کانت احکام ذوقی نه به ابژه ای متعین یا خاصیتی از آن، بلکه به حالت خود ضمیر که ناشی از بازی آزاد قوای متخیله و فاهمه و آگاهی سوبژکتیو از آن است ارجاع دارد. این واکنش را به عنوان احساسی سوبژکتیو می توان با یکی از مهم ترین مأموریت های زیبایی شناسی زندگی روزمره، یعنی کشف پتانسیل های پنهان در پشت نمای معمولی زندگی روزانه، مرتبط دانست. پرورش ظرفیت و حساسیت برای روشن کردن چیزهای بسیار آشنا، توانایی به دست آوردن یک تجربه زیباشناختی تازه و غنی سازی زندگی فردی از این طریق، یکی از نقش های مهم زیبایی شناسی زندگی روزمره است.
۴.

واکاوی مفهوم زنده بودن در اجراهای دیجیتال و بینارسانه ای با تمرکز بر گزیده ای از آثار بلست ثیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنده بودن اجرای دیجیتال اجرای بینارسانه ای حضور فلیپ اسلندر بلست ثیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۵۰۷
زنده بودن یکی از مفاهیم کلیدی در حوزه مطالعات اجراست. به طور سنتی، زنده بودن عمدتاً در تقابل با ضبط شده بودن یا هر نوع رسانش دیگر قرار داده شده و اجرای زنده در قیاس با فیلم یا سایر فرم های هنری دربردارنده نوعی رسانش، واجد ارزش و اعتبار دانسته شده است. در سال های اخیر نظریه پردازان متعددی از جمله فلیپ اسلندر درباره این مفهوم به بحث و تبادل نظر پرداخته اند. بلست ثیری، یک گروه هنری انگلیسی که در آثارش ترکیبی از گیم های آنلاین و جهان های مجازی را به کار می برد تا به نحوی اجرایی و اینتراکتیو مخاطب را درگیر کند، در آثار متأخرش به بهره گیری از تکنولوژی برای واکاوی مسائل متعدد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی روی آورده است. دو اثر بینارسانه ای این گروه با عنوان آدم ربایی و کرن، به طور خاص مسائلی را در خصوص زنده بودن برمی انگیزند و زنده بودن در آن ها به ویژه با در نظر گرفتن تبیین نوین فضا قابل بررسی است. پژوهش توصیفی   تحلیلی حاضر با هدف پاسخ به این پرسش انجام شده که با در نظر گرفتن مباحث اسلندر و تعاریف نوین فضا، زنده بودن را چگونه می توان در دو نمونه موردی واکاوی کرد. یافته های پژوهش نشان می دهد این دو اثر بینارسانه ای، زنده بودن را در سطوحی چندگانه و در معنایی کاملاً متفاوت با تبیین های سنتی به نمایش می گذارند. به این معنی که با تعاریف نوین فضا، زنده بودن که پیش تر بر مبنای هم حضوری جسمانی اجراگر و مخاطب در زمان و فضایی مشترک تعریف می شد که مراد از آن مجاورت فیزیکی آن ها بود را اکنون می توان بر مبنای هم حضوری در زمان و فضایی مشترک، اما فضایی که به واسطه تکنولوژی خلق شده، تبیین کرد. به ویژه با فراگیری شبکه های ارتباطی موبایل، در هر لحظه با برقراری ارتباط، فضای نوینی خلق می شود که زنده بودن اثر را به نمایش می گذارد بدون این که لزوماً اجراگر و کاربر در فضای فیزیکی واحدی قرار داشته و هوای مشترکی را تنفس کنند.
۵.

خود بازتابی و بازنمایی اخلاقی دیگری در فرا فیلم های سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرا فیلم دیگری تحلیل انتقادی گفتمان خود بازتابی سینمای ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۸۷
در فیلم های جریان اصلی سینما یک واقعیت خیالی و درواقع یک ساختارایدئولوژیکی، طبیعی نشان داده می شود؛ اما فرافیلم ها با پرداختن به مسائل فیلم سازی، تخیلی یا تصنعی بودن خود را برجسته می کنند. تقابل و کشمکش شخصیت ها در آثار سینمایی، اهمیت مطالعه نسبت خود و دیگری را در آن ها به خوبی نمایان می کند. در تاریخ فلسفه در رابطه با این نسبت دو نگاه کلی حاکم است که توسط سارتر و لویناس نمایندگی می شود؛ سارتر هم ستیزی را روح حاکم بر نسبت خود و دیگری می داند. در این دیدگاه «خودآیینی» حاکم است. در مقابل، لویناس از احساس مسئولیت نامتناهی در مقابل «دیگری» و «دیگرآیینی» اخلاقی صحبت می کند. سینمای ایران دارای تعداد زیادی فرافیلم است که اغلب مشکلات کارگردان در فرایند خلق فیلم و نسبت او با دیگر عوامل ساخت فیلم را به نمایش گذاشته اند. با توجه به کارکردهای خودبازتابانه، آیا این آثار توانسته اند به ساختاربندی مجددی از نظم گفتمانی حاکم بر جامعه در نسبت خود و دیگری دست یابند؟ برای پاسخ به این پرسش ، فرافیلم های زیر درختان زیتون (1373) عباس کیارستمی، میکس (1378) داریوش مهرجویی، بوی کافور عطر یاس (1378) بهمن فرمان و وقتی همه خوابیم (1378) بهرام بیضایی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف بررسی شده اند. نتیجه ی تحقیق آنکه در فرافیلم های کیارستمی و بیضایی دیگرآیینی مشهود است اما نظم گفتمانی حاکم بر فرافیلم های مهرجویی و فرمان آرا در نسبت با دیگری، علی رغم ظاهر انتقادی و روشنفکرانه ، بازتولید گفتمان حاکم است، چراکه خودبازتابی در فرافیلم ها تنها در صورتی می تواند باعث دیگرآیینی اخلاقی شود که حاوی خودانتقادی بوده و خودارجاعی آن، از لاک خودشیفتگی و محافظه کاری بیرون باشد.
۶.

واکاوی مفهوم زنده بودن در مطالعات اجرا از منظر پگی فلن و فلیپ اسلندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنده بودن هنر اجرا اجرای زنده پگی فلن فلیپ اسلندر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۷۵
زنده بودن، یکی از مهم ترین اصطلاحات در هنرهای اجرایی به طور خاص، و سایر هنرها به طور عام است. به ویژه از حدود دو دهه پیش با فراگیری بینارسانگی و چندرسانگی در هنرهای اجرایی، مباحث مربوط به زنده بودن، به نحو جدی تری مطرح شدند و نظریه پردازان متعددی درباره این اصطلاح به بحث و تبادل نظر پرداختند. در سال های اخیر نیز رشد فزاینده کاربرد فنون و تمهیدات مرتبط با فیلم در اجرا مناقشات بسیاری درخصوص این اصطلاح به همراه داشته است. بدیهی است زنده بودن در حوزه های متنوعی نظیر مطالعات اجرا، مطالعات رسانه، مطالعات ورزش، مطالعات موسیقی، مطالعات فرهنگی و غیره قابل بررسی است، اما تمرکز پژوهش حاضر بر حوزه مطالعات اجرا و ناگزیر تا حدی بر مطالعات رسانه است. پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر بر آن است تا با واکاوی آراء فلن و اسلندر درباره زنده بودن در حوزه مطالعات اجرا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان این نظرات را در پرتو تحولات اخیر در فرم های اجرایی به ویژه با گسترش اجراهای دیجیتال و بینارسانه ای مورد ارزیابی مجدد قرار داد. نتایج نشان می دهد ضمن این که هر دو نظریه پرداز به ناپایداری و ناپدیدشدن اجرای زنده پس از اتمام آن اذعان دارند، هم دیدگاه هستی شناختی مبتنی بر تقابل اجرای زنده و اجرای رسانه ای شده فلن و هم مباحث اسلندر مبتنی بر تاریخمندی و مشروط بودن زنده بودن، با فراگیری فرم های اجرایی نوین ترکیبی، به ویژه پس از تحولات اخیر در اجراهای دیجیتال و مجازی نیازمند بازنگری اند.
۷.

تبیین انتقادی نهاد موزه با ابتنای بر نگرۀ هتروتوپیای میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوکو قدرت مقاومت هتروتوپیا موزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۵
موزه در قالب یک نهاد فرهنگی و آموزشی، بیش از آنکه فضای انبار، چیدن و نمایاندن این و آن شیء باشد، همواره مبیّن نوعی رابطه عمیق و نسبت گفتمانی با قدرت بوده است. در این بین، انعکاس برخی از مضامین قدرت در موزه با شواهدی در رابطه با مفهوم «هتروتوپیا» از فضا همراه بوده است که در میان تأملات میشل فوکو مشاهده می شود. وی ازطریق مفاهیمی چون «هتروتوپیا یا فضای غیریت»، به چگونگی عیان شدن قدرت، نظم، انضباط و دانش به وسیله شکل های نهادی در فضاهایی خاص اهتمام ورزیده است. بر همین مبنا، پژوهش حاضر با تکیه بر اندیشه های فوکو، می کوشد به تحلیل انتقادی جایگاه موزه بپردازد و این پرسش را پیش رو بگذارد که ویژگی های هتروتوپیایی موزه منوط به ساختار قدرت کدام است و تا چه اندازه می تواند با این مفهوم سازگار افتد. حاصل آنکه علاوه بر دوام و قوام شش اصل اولیه معرف یک هتروتوپیا در موزه که قدرت انضباطی و استقرار کنترل شده دانش را بازتاب می دهند، اصل هفتمی را نیز می توان اضافه کرد که در جایگاه مقاومت عمل می کند.
۸.

تبارشناسی سوژه زن شهروند مقارن مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن شهروند ضعیفه مشروطه برده داری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۴۹
مقارن مشروطه، در فضای آزادی خواهانه نشریات ایران، مفهومی بی سابقه موسوم به «زن به مثابه شهروند» شکل گرفت که با مختصات زن سنتی ذیل سایه ی مرد تعریف شده بود، در تضاد بود، این پژوهش که در حوزه مطالعات زنان جای می گیرد، با رویکردی انتقادی و با تکیه بر اندیشه های تبارشناسانه میشل فوکو بر این پرسش تمرکز دارد که در گسل سنت مدرنیته چگونه هویتی موسوم به «زن ضعیفه» که اغلب ابژه جهان مردان بود، در مقام «زن شهروند» همدوش مردان ظاهر شد. در این مسیر به کمک بایگانی پژوهی و تمرکز بر اسناد آرشیوی، تأثیر پیوستن ایران به معاهده منع برده داری بروکسل 1890م/ 1308ه .ق بر شکل گیری سوژه زن آزادی خواه، مدّ نظر است. بر این مبنا براساس اسناد آرشیوی پرونده «ابوالقاسم نیل فروش» مطالعه شد سپس با بهره گیری از تبارشناسی فوکویی طی ده گام این دگردیسی مورد تأمل قرار گرفت. حاصل جست وجو اینکه پذیرش ممنوعیت نگهداری کنیز و برده در ایران، نخستین سنگر سنت بود که مدرنیته فتح کرد و اگرچه به دشواری، اما توانست زمینه های شکل گیری آزادی زنان و سوژه زن شهروند را مهیا کند، از این منظر عصر مشروطه عصر استقرار و پذیرش همگانی منع برده داری و پیروزی اخلاق مدرن بر احکام سنتی است.
۹.

تاملی در وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم در گستره طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی هوسرل مینیمالیسم طراحی گرافیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
مینیمالیسم با شعار "کم ترین، بیش ترین است" نگرش و سبکی است که مشخصه اصلیِ آن بیانِ ذاتِ چیزها در عین اختصار است. این مفهوم با فلسفه ذواتِ ادموند هوسرل در پدیدارشناسی که با شعار "بازگشت به خودِ چیزها" از طریق اپوخه و تحویل پدیدارشناسانه میسر می شود؛ در هماهنگی بوده و شاید بتوان بیش ترین نمودِ آن در هنرها را در ذاتِ طراحی گرافیک جست وجو کرد. به این ترتیب، آثار طراحی آگهی تبلیغاتی به عنوان یکی از مهم ترین زیرشاخه های طراحی گرافیک می تواند نظرگاه مناسبی برای بررسی این رابطه باشد. می توان پرسش را به این نحو مطرح کرد که چه رابطه ای میان وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم و طراحی و درک آثار در گستره طراحی گرافیک وجود دارد؟ و اختصار در بیانِ مینیمال چگونه با مفهوم ذات بینیِ پدیدارشناسانه هوسرل می تواند پیوند برقرار کند؟ مقاله حاضر در پی آن بوده که با تکیه بر مفاهیم کلیدی در اندیشه پدیدارشناسی هوسرل، نحوه ظهور و بروز آن ها را در خلق آثار مینیمال در بستر طراحی گرافیک دنبال کند. در این راستا، ابتدا مروری بر مفاهیم اصلیِ روش پدیدارشناسی هوسرل مانند اپوخه، تحویل پدیدارشناسانه و بررسی ذوات صورت پذیرفته و سپس تجلی آن ها در خلق، تجربه تصویر و دریافتِ آثارِ طراحی گرافیک تبیین و توصیف شده است. نمونه هایی از این آثار از طریق نمونه گیری شدت، به عنوان راهبردی از نمونه گیری هدفمند در پژوهش کیفیِ حاضر در راستای مفاهیم انتخاب و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی ارائه گشته است. نتیجه این مطالعه نشان داده است که بیان مینیمال در گستره طراحی گرافیک را می توان نوعی بیان پدیدارشناسانه در نظر گرفت که از طریق شهود ذات و دیدنِ ساختارهای بنیادین پدیدارها به ویژه با توجه به مولفه ضرورت ذاتی، امر طراحی را صورت داده و همراهی مخاطب را تا تجربه تصویر به دنبال داشته است.
۱۰.

مطالعۀ تطبیقی آراء مرلوپونتی و آرنهایم در حیطه ادراک بصری و تبیین رهیافت آن در آموزش هنر (با رویکرد پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بصری آرنهایم آموزش هنر مرلوپونتی مطالعه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۸۶
ادراک بصری نقش بسزایی در دستیابی ما به سطح بالایی از شناخت، ایفا می کند و ارتقای آن می تواند بیشترین تأثیر را برروی کیفیت تجارب زیباشناختی ما داشته باشد. براین اساس فهم ماهیت و سازوکار آن درجهت غِنای بیشتر، از الزامات حوزه آموزش هنر می باشد؛ بسیاری از تلاش ها برای فهم چیستی ادراک و پدیده های آن، حاصل اندیشه های پدیدارشناسان و روان شناسان گشتالت بوده است و موریس مرلوپونتی و رودلف آرنهایم، دو فیلسوف و نظریه پرداز برجسته در این حوزه اند که عمده آراء آنها تحت تأثیر این مکتب و با رویکرد پدیدارشناختی صورت گرفته است؛ نوشتار حاضر سعی دارد با تطبیق آراء این دو فیلسوف به شناخت گسترده تری از ماهیت ادراک دست یابد و رهیافت آن را در حوزه آموزش هنر واکاوی نماید. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی، به شیوه تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از اسناد معتبر و منابع کتابخانه ای نگاشته شده است؛ یافته های این نوشتار نشان می دهد مرلوپونتی و آرنهایم در اندیشه ای یکسان بر این باورند که در ادراک بصری، جوهر عالم درون و بیرون، برخلاف آموزه های دوآلیستی دکارتی، در هیأت بازی میان نیروهای مختلف به شکل یک گشتالت در می آید و از خلال همین درهم تنیدگی ارگانیسم با جهان مُدرک است که می توان به درک امر واقعی رسید؛ همچنین با اتکا به این هیأت کلی می توان به معانی و مفاهیمی دست یافت که در دیدن و هنرهای دیداری وجود دارد و ابزار ارتباطی هنرمند به شمار می آید. بنابراین لازمه آفرینش و درک اثر هنری، توانایی ذهنی در درک همین ساختارهای یکپارچه و معنادار می باشد و این ضرورت فهم عالی پدیده های بصری را در تربیت هنری دوچندان می کند.
۱۱.

نقش نمایش خلاق در تعلیم وتربیت با بهره مندی از آرای جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان دیویی تعلیم وتربیت تئاتر کاربردی تئاتر آموزشی نمایش خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
پژوهش حاضر با استفاده از پژوهش های بنیادی در فلسفه ی دیویی، نقش بازی های نمایشی در ارتقای آموزش در مدارس را موردمطالعه قرار می دهد تا بتواند با بهره گیری از یافته های خود ویژگی های تئاتر آموزشی را معرفی و راهکارهایی برای افزایش کارکرد آن پیشنهاد دهد. بدین منظور پس از پرداختن به مفاهیم اساسی در فلسفه ی دیویی نظیر پراگماتیسم، تجربه، زیبایی شناسی، دموکراسی و نقش بازی های نمایشی در تعلیم وتربیت، برای مطالعه ی موردی، نمایش خلاق با رویکرد حل مسئله ی دیویی مورد بازخوانی قرار می گیرد.هدف پژوهش پاسخ دادن به این سوال است که چگونه می توان با تلفیق رویکرد حل مسئله ی دیویی در تکنیک نمایش خلاق بر توانایی دانش آموزان در درک مفاهیم و حل مسائل تأثیر مثبتی گذاشت؟اولین مرحله ی اجرای نمایش خلاق معمولا بازگو کردن یک داستان مناسب به صورت کامل برای دانش آموزان است. اما این مطالعه نشان می دهد که اگر داستان به صورت نیمه تمام بازگو شود و دانش آموزان به تکمیل آن در ادامه ی نمایش بپردازند، این رویکرد منجر به ایجاد شدن مسئله در ذهن دانش آموزان می شود و آنها را برای حل مسئله به فعالیت ترغیب می کند. نمایش خلاق با رویکرد حل مسئله ابزار آموزشی مفیدی است که بهره گیری صحیح از آن می تواند در رشد، تکامل اخلاقی و توانمندی های اجتماعی دانش آموزان تأثیر قابل توجهی داشته باشد و آنان را برای حل مسائل در زندگی فردی و اجتماعی توانا سازد.
۱۲.

مطالعه نسبت هنر با پروبلماتیزه کردن در اندیشه های میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میشل فوکو پروبلماتیزه کردن هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۲
 پروبلماتیزه کردن مفهومی مهم در اندیشه های فوکو است که در سرتاسر تحلیل های تاریخی او نقش اساسی دارد. او پروبلماتیزه کردن را تفسیر خاصی از نشانه ها می داند. از سوی دیگر، او در تحلیل های خود، اهمیت هنر در تفسیر تاریخ را هم سطح با دیگر حوزه ها قرار می دهد. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که پروبلماتیزه کردن در اندیشه های او چه نسبتی با هنر دارد. برای پرداختن به این مسئله ابتدا جایگاه این مفهوم در اندیشه فوکو بررسی شد و سپس با استفاده از بخش هایی که او به تحلیل آثار هنری پرداخته است رابطه هنر با این مفهوم مورد مداقه قرار گرفت. نتیجه حاصل شده اینگونه بود که فوکو به دو معنا مفهوم پروبلماتیزه کردن را استفاده می کند. در معنای اول به امری تاریخی اشاره دارد که به وسیله دانش و قدرت پروبلماتیزه شده و حقایقی پیرامون آن به وجود آمده است. در معنای دوم برای او، پروبلماتیزه کردن فعالیتی فلسفی- تاریخی است که به وسیله آن تاریخ اکنون تحلیل می شود. بررسی ها نشان داد که در تحلیل های تاریخی او، هنر در جایگاه استراتژی دانش یا تکنیک قدرت، موضوعات مختلف را پروبلماتیزه می کند. از سوی دیگر، تحلیل برخی آثار هنری برای فوکو به مثابه فعالیتی فلسفی است تا که تاریخ اکنون را پروبلماتیزه کند. بر همین اساس هنر با هر دو معنای پروبلماتیزه کردن رابطه مستقیم و درونی دارد.
۱۳.

تحلیل انتقادی سفر و اتاق در اثر خاویر دو مستر (Le voyage et la chambre dans l'oeuvre de Xavier de maistre)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۶۲
ژیلبر دوران در ساحت نقد از حیطه هنر پنج روش ابداع کرده و در این ابداع به اذعان خود تحت تاثیر اسلام ایرانی بوده است، در حالی که، ما او را اساساً نمی شناسیم، آثار او را به فارسی ترجمه نکرده ایم، و در خصوص آن ها چنان که باید و شاید سخن نگفته ایم. بنابر رای متخصصان، از آثار دوران، آن که نمایان گر نظام فکری او و به تبع این زیرایستای روش های ابداعی اوست، کتابی است که به اقرار خود او نسخه توسعه یافته رساله کم حجمی است به نام سفر و اتاق در اثر خاویردومستر، همان که تحلیل آن موضوع این نوشتار بود. در این رساله نظام فکری نوینی تبیین می شود که آبستن روش نوینی از نقادی است؛ اسطوره سنجی. رساله مبتنی بر نظام مذکور و روش مدنظر به تحلیل اثری از داستان نویس فرانسوی دومستر می پرداخت، این تحلیل سه رکن اصلی داشت: ادبی، روان شناختی، اسطوره شناختی. بر این رکن ها نقدهایی وارد بود که در بدنه ی این نوشتار مدنظر قرار گرفتند. البته به رغم این همه، نباید از نظر دور داشت که نظام مذکور یعنی اسطوره شناسی تحلیلی از کاربردی ترین اسطوره شناسی های هنری است، چنان که، روش مدنظر یعنی اسطوره سنجی از کاربردی ترین روش های نقادی هنری است.
۱۴.

روان سنجی خلاقیت در نقاشی های فرانسیس بیکن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت نقد روان کاوانه روان سنجی شارل مورون فرانسیس بیکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
امروزه نظرورزی ضروری ترین وجهِ مباحث هنر محسوب می شود، اما، این مهم در فرهنگ ما سابقه ای درخور ندارد. هنر ما از اواخر صفویه رو به افول نهاده است، این امر دلایل متعددی دارد که قسمی با هنر مناسبت درونی دارند و قسمی بیرونی، و عدم خلاقیت مهم ترین دلیل درونی آن می نماید. پس، نظرورزی در خصوص خلاقیت بایسته است. این نوشتار که در پی همین بود، نقاشی های بیکن را پیکره ی خود برگزید و روان سنجی مورون را روش تحقیق خود. متخصصان آثار بیکن را "خلاقانه" می خوانند و به زعم آنان درک "فرآیند خلاقیت" نزد او مستلزم وقوف به اصول روان کاوی است. و روان سنجی مورون نخستین روش تحقیق روان کاوانه در حیطه ی هنر محسوب می شود که تبیین "خلاقیت هنری" غایت آن است؛ مورون بر آن است که در مجموعه ی آثار هر هنرمند خلاقی انسجامی ویژه قابل پیگیری است که ریشه در ناخودآگاه او دارد، ناخودآگاه هر هنرمند خلاقی چهره ای فراگیر دارد که اسطوره ی شخصی او را بازنمایی می کند، و این نیروی محرکه ی هر نوع خلاقیتی است. این نوشتار از روان سنجی خلاقیت در نقاشی های بیکن، بدین نتیجه رسید که اسطوره ی شخصی او؛ اسطوره ای که نیروی محرکه ی خلاقیت نزد او بوده و از این راه در خلق نقاشی های او نقشی بنیادین ایفا کرده است، همانا، هراکلس است.    
۱۵.

تحلیل تطبیقی بازنمایی سوژه زن در عکس های شبکه اینستاگرام بر اساس مفهوم حادواقعیت ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی رسانه ای شبکه اجتماعی اینستاگرام بودریار حادواقعیت سوژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
بازنمایی تصویری در جهانِ رسانه در ساحت عکس های ساخته و پرداخته شده دیجیتال، امری نوین است که دست یابی به آن، نیازمند شناسایی نظام معرفتی و تکنولوژیک هنر پسامدرن و رسانه ای و نیز تحولاتی است که در مسیر دگرگونی سوبژکتیویته پدید آمده اند. بازنمایی تصویری سوژه زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام می تواند منظر مناسبی برای بررسی امر بازنمایی معاصر فراهم آورده و با فاصله گرفتن از سوژه محوریِ مدرن، جایگاه سوژه زن در حادفضای رسانه را نمایان سازد. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب آرای ژان بودریار در باب رسانه، در پی پاسخ به این پرسش ها است که چگونه شبکه اجتماعی اینستاگرام با ساختار تکنولوژیک و گردش رسانه ای خود بر بازنمایی تصویری سوژه زن معاصر ایران تأثیر گذاشته و چه جایگاهی را می توان برای سوژه هنرمند و ابژه تصویر در بازنمایی رسانه ای معاصر قائل شد؟ هدف از این نوشتار، تحلیل تطبیقی بازنمایی سوژه زن معاصر ایران در حادفضای اینستاگرام با تکیه بر آرای بودریار است. جامعه هدف، عکس های منتشرشده از زنان در این شبکه بوده که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده؛ معیارهای انتخاب تصاویر مبتنی بر دریچه مفهومی بودریار تعیین شده اند. نتایج حاصل از پژوهش به روشنی نشان می دهند که جهانِ بازنمایی رسانه ای زنان معاصر ایران، همان جهانِ بی مرجعِ رسانه و حادواقعیتی است که در گسست از واقعیت، امکانِ فاعلیتِ سوژه را سلب کرده و او را با ابژه هایی روبه رو ساخته است که رسانه و ساختار تکنولوژیکِ آن پیش روی او نهاده اند؛ ابژه هایی فرازیباشناختی و فراجنسیتی که بدل به وانموده هایی تهی شده و هویت و واقعیتِ جدید خود را مبتنی بر جهانِ رسانه جست و جو می کنند.
۱۶.

مطالعه جایگاه اشعار فارسی در سفال زرین فام سده های میانه کاشان (با نگاهی به آثار موزه آبگینه و سفالینه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۴۵۷
در نیمه دوم سده ششم هجری قمری/ دوازدهم میلادی هم زمان با اوج گیری هنر و صنعت سفال سازی زرین فام، اشعار فارسی و کتیبه نویسی جایگاه مهمی در آرایش ظروف زرین فام ایفا می کند و هنرمندان سفالگر ضمن ترسیم انواع اشکال تزیینی، اشعار و نقوش نوشتاری را بر روی ظروف طراحی کرده اند. اشعار و نوشته ها که پیوندی نزدیک با ذوق و سلیقه شخصی، فرهنگ و ادبیات زمان خود دارند، نقش مهمی در طراحی ظروف زرین فام کاشان داشته اند که در مطالعات باستان شناسی کمتر بدان توجه و پرداخته شده است. مطالعه و بررسی این اشعار که بر مبنای ادبیات زمان خود ایجاد شده، افزون بر زیبایی، از جنبه ادبی و فرهنگی نیز حائز اهمیت است. در مقاله پیش رو به منظور شناخت هرچه بهتر مفاهیم، اشعار و کتیبه های سفالینه های زرین فام دوران سلجوقی و ایلخانی منسوب به کاشان، به مطالعه هشت نمونه از سفالینه های زرین فام این سده ها که در موزه آبگینه و سفالینه های ایران نگهداری می شوند پرداخته شده است. پرسش های تحقیق حاضر عبارت اند از: ۱. آیا ارتباطی میان محتوای اشعار و کتیبه ها با نوع تزیینات آن ها وجود دارد؟ 2. محتوای غالب این نوشته ها کدام است؟ با پاسخ به این پرسش ها گامی در راستای اهداف مقاله که بررسی تعامل و پیوستگی شعرنویسی، با سفال زرین فام سده های میانی کاشان و دسته بندی محتوایی اشعار و کتیبه های آن هاست برداشته شده است. نتایج این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع مکتوب انجام شده، حاکی از آن است که نوشتار نقش اساسی در تزیین بخشی از ظروف زرین فام کاشان داشته است. همچنین کتیبه ها و اشعار سفالینه های مورد مطالعه حاوی جملات دعایی برای صاحب ظرف و اغلب دارای محتوایی عاشقانه ا ند.
۱۷.

اَشکال بازنمایی «منجی» در انیمیشن کودکانه بن تن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد پسااستعماری الگوی سه سطحی الگوی پنج سطحی منجی سریال کودکانه بن تن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۷ تعداد دانلود : ۴۸۳
انیمیشن هستند. آن ها از هر قوم و سرزمینی، به دلیل تأثیر پذیری و عدم قدرت تجزیه وتحلیل بالا، از منفعل ترین اقشار جامعه به شمار می روند. محتوای سریال انیمیشن بن تن، حاوی رمزگان های اجتماعی جامعه تولیدکننده است، ازاین رو بر رفتار و طرز فکر بیننده تأثیر می گذارد. محورهای غیریت ساز، پاره ای از عناصر و نشانه های متنی مانند «منجی» را به لحاظ معناشناختی دچار دگرگونی می کنند تا مخاطبان در مواجهه با این دوگانه ها به سمت وسویی معطوف شود که روایت فیلم تمایل دارد. به این ترتیب، منجی دارای ویژگی های هویت / ملیتی است که در سریال بازنمایی می شود. کودک در دوران بزرگسالی به دنبال منجی با هویت / ملیتی است که در کودکی برای او ترسیم کرده اند. مسئله اصلی این پژوهش بررسی چگونگی بکارگیری عناصر متنی برای تغییر شکل عناصر معنا است تا جایگاه هویتی منجی دستخوش تغییر و جابه جایی شود. نظریه پسااستعماری، روش تحلیل گفتمان این پژوهش، از طریق بیان دیدگاه هایی با فرض مفهوم مخالف، در مورد آنچه در فرهنگ غرب شکل گرفته، قادر به پیمایش نااندیشیده ها در متون استعماری است. این پژوهش با مطالعه و بررسی دقیق، ریزبینانه و جزءنگر سریال انیمیشن بن تن به عنوان مورد مطالعاتی، با اتکاء به الگوی نشانه شناختی سه سطحی فیسک و الگوی پنج سطحی روایی بارت به واکاوی محورهای غیریت ساز متنی سریال بن تن مبادرت نموده است. یافته ها حکایت از آن دارد که هالیوود در تصمیم سازی برای کودکان به کمک انیمیشن هایی نظیر بن تن شالوده ای از اقتدارگرایی را بر معرفت شناسی آن ها استوار م ی کند.
۱۸.

بررسی ناپدیدی هنر در عصر فراواقعیت از منظر بودریار با تاکید بر آثار ریچارد پرینس به مثابه مصادیق آن اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسامدرنیسم وانمودگی فراواقعیت ژان بودریار ریچارد پرینس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
از دهه 1960 به بعد با رشد فزاینده شمار تصاویری که در زندگی روزمره رسوخ می کردند، مفهوم وانموده به مرور وارد مباحث نقد هنری گردید. از نظر بودریار در فرهنگ پسامدرن، وانموده ها بر همه وجوه زندگی بشر سلطه یافته اند و به هیچ روی قابل تشخیص از امر واقعی نیستند. ایماژها در عصر پسامدرن نه تنها ادعای نمایش واقعیت را ندارند بلکه خود را به جای آن معرفی می کنند. افزون بر این نقشی که عکاسی در دوره پسامدرن ایفا می کند، بسیار تحت تاثیر اندیشه های بودریار است. عکاسان پسامدرن بر اتمام جهان تصویری تاکید می کنند و معتقدند تنها حقیقتی که اکنون در اختیار ماست، جهان عکاسی شده است. متفکران پسامدرن و از جمله بودریار نیز بر این اندیشه اند که بازنمایی همه آن چیزی است که هست و می تواند باشد. ریچارد پرینس از جمله هنرمندان پسامدرنی است که با از آن خودسازی تصاویر دیگر هنرمندان، تمایز میان اصل و کپی را مخدوش می کند. این پژوهش می کوشد ضمن تحلیل چرایی آرای بودریار درباره ناپدیدی هنر معاصر، به تبیین آثار پرینس به مثابه مصادیق آن اندیشه بپردازد و به روش توصیفی و تحلیلی نشان دهد که وی از ماهیت تصویر به عنوان وانموده بهره گرفته است.
۱۹.

فرافیلم و نسبت «خود» و «دیگری» در سینمای عبّاس کیارستمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرا فیلم دیگری تحلیل انتقادی گفتمان لویناس عباس کیارستمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۶۸۰
فرافیلم آن دسته از فیلم هایی است که موضوع آن ماهیت سینما و امر فیلم سازی است، فیلم سازان این آثار با نگاه انتقادی به شیوه تولید معنا، تخیلی یا تصنعی بودن فیلم را برجسته کرده و به رویارویی با توهم موجود در فیلم های متعارف و واقع گرا می پردازند. تقابل و کشمکش شخصیت ها در آثار سینمایی به عنوان یک اصل، اهمیت مطالعه نسبت «خود» و «دیگری» را در آن ها به خوبی نمایان می کند. نسبت خود و دیگری در بخش زیادی از تاریخ فلسفه طبق رابطه سوژه ابژه صورت بندی شده است. از نظر سارتر انسان تحت «نگاه» دیگری تبدیل به شی ء شده و آزادی خود را از دست می دهد. در مقابل، لویناس فرض کردن «دیگری» را به عنوان یک ابژه شناخت، خشونت علیه «دیگری» می داند. بر اساس تحلیل روابط شخصیت های آثار کیارستمی می توان به این سؤال پاسخ داد که نسبت «خود» و «دیگری» در فیلم ها و فرافیلم های او چگونه است. در بررسی فیلم های «خانه دوست کجاست» و «طعم گیلاس» و فرافیلم های «کلوزآپ»، «زیر درختان زیتون» و «باد ما را خواهد برد»، از روش توصیفی تحلیلی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف استفاده شده است تا بتوان تأثیر تفاوت ساختاری فرافیلم ها در نوع بازنمایی «دیگری» را در آثار این کارگردان نشان داد. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که به رغم اشتراک خالق و پس زمینه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خلق این آثار، برخلاف فیلم ها، در فرافیلم های کیارستمی به سبب ویژگی های خود بازتابی و خود انتقادی، نسبت خود و دیگری، لویناسی و دیگر آئین است که این امر حاکی از ساختاربندی مجدد نظم گفتمانی مستقر جامعه در نسبت با «دیگری» است.
۲۰.

بررسی نظام نشانه ای وانمودگی از نظر بودریار و تطبیق آن بر گستره عکاسی پسامدرن  با تاکید بر آثار شری لواین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژان بودریار پسامدرنیسم وانمودگی فراواقعیت شری لواین عکاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۳۴
ژان بودریار فرهنگ پسامدرن را چیزی نمی داند جز سیطره وانموده ها و آفرینش فضای فراواقعی. به تعبیر بودریار تصاویر دیگر واقعیت را نمایندگی نمی کنند، بلکه خود تبدیل به واقعیت می شوند و واقعیت وانموده پدید می آورند؛ امروزه تصاویر واقعی تر از واقعی جلوه می کنند. وی یکی از متفکرانی است که در اندیشه های خود به خوبی این وضعیت دوگانه میان واقعیت و وانموده را مورد پرسش قرار می دهد و سعی در تبیین وضعیت تازه ای دارد؛ وضعیتی که در آن دو مولفه ایماژ (تصویر) و بازی نشانه ها حیات اجتماعی بشر را تحت کنترل دارند. به موازات اندیشه های بودریار، عکاسان پسامدرن سعی دارند وضعیت مذکور را به واسطه آثار خود نمایش دهند. از جمله این هنرمندان شری لواین است که بر سرشت بازتولید پذیری رسانه عکاسی تاکید می کند و بر آن است که همه چیز قبلا دیده شده است. از آنجایی که مفاهیم وانمایی و فراواقعیت به شالوده بیشتر پژوهش ها درخصوص بودریار و امر بصری تبدیل شده است، پژوهش حاضر تلاش دارد که ضمن بررسی چرایی نظر بودریار در مورد بی اعتباری هنر معاصر، آن را با شاخه عکاسی پسامدرن تطبیق دهد و به روش توصیفی و تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که این هنرمندان چگونه از هویت تصویر به مثابه وانموده بهره گرفته اند. دستاوردهای حاصل از تطبیق نمونه حاضر و اندیشه های بودریار نشان داد که لواین با ارائه تصاویر فراواقعی، در پی بازتولید کنایه آمیز وانموده ها برآمده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان