مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دربار
حوزه های تخصصی:
دربار فتحعلی شاه پس از آگاهی ازین هجوم‘ قوایی را به فرماندهی عباس میرزا نایب السلطنه و وزارت میرزا بزرگ فراهانی به آذربایجان اعزام داشت تا به مقابله با روسها بپردازد.چندسال پس از نبردهای متعدد و درحالی که روسها از حصول به اهداف استراتژیک خویش ناکام مانده بودند ‘ شاه قاجار به دنبال امضای معاهده فین کنشتاین با فرانسویها‘مدتی نیز برای مقابله با روسها به ژنرال گاردان ومستشاران نظامی فرانسوی متکی شد‘اما چون سرانجام ازهمراهی پنهانی فرانسوی ها با روسها مطلع گردید‘ درحالی که با مشکل جدی مشروعیت نبرد در اذهان ساکنان مناطق جنگی ‘ خاصه تعدادی از خوانین محلی مواجه بود‘با تلاش میرزا بزرگ (قائم مقام اول) بر آن شد تا برای حل بحران مشروعیت جنگ و جلب حمایتهای اجتماعی‘به نبرد با روسها ماهیتی اعتقادی بخشد. به همین دلیل نیز ملا محمد باقر کلباسی ‘مأموریت یافت تا روانه عتبات عالیات و شهرهای بزرگ ایران شود و از مجتهدین و فقهای بزرگ درخواست صدور فتاوای جهادی کند. علما با توجه به اهمیت ممانعت از پیروزی روسها و ضرورت جلوگیری از غلبه آنان بر سرزمین مسلمانان ‘همراهی فعال با درخواست دربار قاجار پرداختند و با نگارش وارسال فتاوای جهادی از مردم خواستند تا به مقابله با روسها پرداخته و جنگ ایران و روس را نه جنگ دو دربار ‘ بلکه نبرد اسلام و کفر تلقی کنند.
تشکیلات اداری سربداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت سربداران با ساختار دوگانه سیاسی و مذهبی برآمده از اهل فتوت شیعی، توانست با جذب لایههای متفاوت جامعه، خاصه تهی دستان شهری، پیشهوران، و حتی خرده مالکان، حکومتی هرچند کم دوام اما الهام بخش را ایجاد کند.
سربداران همچون دیگر حکومتها تلاش داشتند با ساماندهی یک سازمان اداری، حکومت خود را استمرار بخشند؛ ولی کوتاهی عمر این حکومت، رویارویی مداوم با دشمنان و، مهمتر از آن، اختلافهای درونی امکان ایجاد تشکیلات اداری توانمند و با ثبات را از سربداران سلب نمود.این امر موجب شده که ما اطلاعات مناسبی از تشکیلات اداری این حکومت در اختیار نداشته باشیم. مضاف آنکه منابع تاریخی، به همان دلایل فوق، کمتر به موضوع تشکیلات اداری این حکومت پرداختهاند.
این مقاله بر آن است تا تشکیلات اداری این حکومت را شناسایی و نقش هر یک از بخشهای اداری را در حوزههای دربار، دیوان، سپاه و نظام ایالات، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد؛ و عوامل عدم شکلگیری گسترده این تشکیلات را تبیین کند.
بررسی طبقات اجتماعی ایران بین سال های 1320 تا 1332ش
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی طبقات اجتماعی ایران بین سال های 1320 تا 1332ش می باشد. بر این اساس یافته های پژوهش حاکی از آن است که در پی حملات متفقین به ایران و خروج رضاشاه از کشور تحولات مهمی در جامعه رخ داد. از جمله اینکه در این دوران طبقات اجتماعی نمودی دیگری یافتند؛ به طوری که از نفوذ دربار بسیار کاسته شد، ولی از نظر نهادی جایگاه پادشاه و موقعیت دربار به هیچ وجه دگرگون نشد و نبرد بر سر قدرت به سبک سنتی و به شیوه مسلط ادامه یافت؛ نبردی که در روند تکوین آن دربار و درباریان مدعی اصلی به شمار می رفتند. با رفتن رضا شاه در سال 1320 تمامی سیاست های مستبدانه وی در قبال مذهب و روحانیون به اتمام رسید. از این زمان به بعد بود که دوباره مذهبی ها بر احیای مراسم سنتی، روضه خوانی و سوگواری و جشن و سرور مذهبی همت گماشتند. در این دوره اصناف و بازاریان دوباره قدرتشان را باز یافتند. هم چنین با توجه به باز شدن فضای سیاسی در این دوره، گروه های مختلف از جمله روشنفکران راحت تر به فعالیت های سیاسی پرداختند.
بررسی مقایسه ای سرآغازهای حوزه عمومی در ایران و غرب: قهوه خانه و اهمیت تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه عمومی مکانی برای گفت وگو و نقد قدرت است که اولین بار آن را هابرماس به صورت نظری مطرح کرد و پیشینه اش را به سالن ها، قهوه خانه ها و دربار اروپایی رساند. این تصور که شکل گیر ی حوزه عمومی مختص غرب است، درست به نظر نمی رسد؛ زیرا در دورانی از تاریخ ایران نیز هم زمان با غرب، وجوهی از شکل های حوزه عمومی دیده می شود که در دورة صفویه به وجود آمده بود؛ اما مسیر تداوم و سیر آن در ایران و غرب به دلیل اوضاع تاریخی، سیاسی و اجتماعی متفاوت بوده است. این مقاله با روی کرد جامعه شناسی تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی، در صدد اثبات این است که در غرب حوزه عمومی، یعنی نقد قدرت، از دربار آغاز شد و سپس به جامعه راه یافت؛ ولی در ایران بر عکس، نقد قدرت و گفت وگو درباره مسائل عمومی در جامعه و به ویژه قهوه خانه ها شکل گرفت و بعد به حوزه دربار انتقال پیدا کرد. هم زمان با تسلط قدرت حاکمه، نهاد مذهب (مذهب تشیع) توانست از راه های مختلف مانند یافتن عنوان مذهب رسمی کشور و گسترش مناسک شیعی، به قالب حوزه عمومی، یعنی جایی که در آن گفت وگو و نقد صورت می پذیرد، درآید. به این ترتیب، حوزه عمومی در ایران عصر صفوی تا پهلوی، در قالب حوزه عمومی مذهبی جلوه کرد و از دهه 1340 آمیختگی میان حوزه عمومی سیاسی و مذهبی رخنمون می شود.
بررسی تحلیلیِ نمایش های مردمیِ رایج در تهرانِ عصر ناصری
حوزه های تخصصی:
در عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313-1264 ق/ 1895-1847 م)، به دلیل آزادی های نسبی و از سویی طبع هنر دوست او، نمایش های سنتی ایران به صورتی آزادانه تر- البته گاه با قبض و بسط هایی- نسبت به ادوار قبل و حتی پس از خود ادامه یافت. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع متقن و تحقیقات جدید به این پرسش پاسخ دهد که رایج ترین نمایش های تهران در عصر ناصری چه بوده و از چه ویژگی های هنری بصری در اجرا و درون مایه کلامی برخوردار و متعاقباً هنرمندان این عرصه دارای چه جایگاهی در دربار و در نزد توده مردم بوده اند؟ یافته ها حاکی از آن است که در نمایش های عصر ناصری در تهران، علاوه بر کاربرد تکنیک های هنری که تا پیش از آن چندان رایج نبوده است، آمیزه ای از عادات، آداب، کلام و گفتار موجود بود که خود عاملی محسوب می-گردید تا همواره از سوی دربار و عامه مردم، خواست فزاینده ای بر این گونه نمایش وجود داشته باشد. علاوه بر این، نمایش های سنتی، ملموس ترین و عینی ترین شکل از بازآفرینی موقعیت ها و روابط انسانی را در خود داشت و از این رو می توان گونه های نمایشی این عصر را؛ قالبی برای اندیشه، روندی برای شناخت و شیوه ای برای برگردانیدن مفاهیم انتزاعی به شرایط ملموس انسانی دانست. این نمایش ها در تهرانِ عصر ناصری، در یک دسته بندی کلی شامل تعزیه، معرکه، نقالی، تقلید، تخت روحوضی و خیمه شب بازی می باشد.
میراث اداری ساسانیان در ایران دوره سامانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سقوط شاهنشاهی ساسانیان و ورود اسلام به ایران و تشکیل خلافت اسلامی توسط امویان و عباسیان، سامانیان اولین حکومت ایرانی بودند که موفق شدند ساختار اداری منسجم و کارآمدی را تأسیس کنند و معیار و الگویی برای حکومت های بعداز خود شدند.پرسش اصلی پژوهش پیشِ رو این است که نقش دهقانان و دبیران در انتقال سنت های اداری ساسانیان و سیاست سامانیان برای احیای ساختار اداری و مبانی نظری اندیشهشاهنشاهی دربار ساسانیان چگونه بوده است؟ این مقاله درصدد است با روش توصیفی-تحلیلی، نقش دهقانان و دبیران در انتقال سنت های اداری ساسانیان به دوره اسلامی به ویژه سامانیان، چگونگی احیا، تشکیل و الگوبرداری از ساختار اداری وکوشش برای تجدید مبانی نظری اندیشهنظام شاهنشاهی دربارساسانی را توصیف وتحلیل کند.فرضیهاصلی این است که ازنظرِ الگو،روش و مبانی نظام اداریِ سامانیان اقتباسی از دورهساسانیان است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهدکه دهقانان ودبیران نقش اساسی در انتقال سنت های اداری ساسانیان به دورهاسلامی داشته اندوسامانیان با احیای ماهیت،شیوه ها و اصطلاحات دیوان های ساسانی و تجدیدمبانی نظری دربار ساسانیان ازطریق ترجمهمتون پهلوی،ایجاد دربار مجلل و انتساب به خاندان ساسانی در راستای کسب مشروعیت سیاسی توانستند گام های اساسی دربنیادنظام اداری کارآمد بردارند.
بررسی سیر تطور وضعیت معیشتی معلمان ، مربیان و مودبان درباری در دوره عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
7 - 20
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، در صدد بررسی دگرگونی زندگی و وضعیت معیشتی معلمان و مودبان درباری، از پایین ترین حد تا بالاترین امکانات درباری با رویکردی تحلیلی توصیفی می باشد. در عصر عباسی، برخلاف عصر اموی که عموماً علما و معلمان دریافت پاداش در برابر تعلیم را نکوهش می نمودند، قبح اخذ صله و پاداش از بین رفت و این مسئله، در سطح درآمد معلمان و مودبان تأثیر داشت. در ضمن، معیشت طبقه مودبان در عصر عباسی از طریق تربیت و تعلیم، تحت تأثیر عواملی مثل: توجه خلفا به عالمان، ورود خاندان غیرایرانی مثل خاندان بختیشوع ، پیشرفت جامعه، به وجود آمدن نیازهای جدید و خروج جامعه از سطح زندگی ساده و رفاه گرایی و منابع مالی همچون: هدایای خلفا و حکمرانان، دستمزدهای خصوصی که با توافق استادان و دانشجویان به دست می آمد، موقوفات، بخشش ها و صدقات و زکات، به بالاترین حدّ خود رسید.
نقش نخبگان فکری و سیاسی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بین دو انقلاب(از سال 1285 تا 1357 ش) و نقش توده ها در آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف ما از نگارش این مقاله آن است که با استفاده از روش تاریخی تطبیقی روشن سازیم که نخبگان ابزاری و فکری چه تأثیری بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران این دوران داشته و توده ها در کجای این تاًثیرات بوده اند. در سیر تحولات اجتماعی جامعه ما با وجود حکومت استبدادی و ایلیاتی و عقب افتاده، نخبگان با نثار جان خود سبب تحولات عدیده ای در وضع موجود ایران شدند از جمله این تحولات عبارت بود از: پیدایش قانون و اداره جامعه بر حسب آن، تفکیک کردن قوا از همدیگر و آشنایی ملت با مفاهیمی چون آزادی، دموکراسی، پارلمانتاریسم، مساوات، و. . . جریان های غالب در طول 150 سال گذشته ایران، تجددگرایی، دینی و ناسیونالیسم ایرانی بوده است و برای تحقق آن گاه به جریان ملی و سنتی و گاه به جریان سلطنت و حکومت و گاه به جریان استعمار و گاه به جریان اسلامی روی می آوردند.
تاکتیک های آمریکا در قبال مسئله نفت و بحران آذربایجان در دوره قوام (1326-1324)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ جهانی دوم موجب شد تا ایران بار دیگر به صورت ناخواسته درگیر اتفاقات جهانی شود و از سوی سه کشور قدرتمند اشغال گردد؛ اما با پایان جنگ و عدم تخلیه نیروهای شوروی از ایران نخستین بارقه های جنگ سرد بین دو قطب ایدئولوژیک یعنی شوروی و آمریکا زده شد و به این ترتیب شوروی با تحت فشار قراردادن ایران خواهان دریافت امتیاز نفت استان های شمالی ایران گردید و در مقابل آمریکا با سیاست حفظ ایران در مدار کشورهای غربی در مقابل شوروی ایستاد. اگرچه در بسیاری از آثار پژوهشی از اولتیماتوم آمریکا به شوروی جهت تخلیه ایران به عنوان عامل اصلی برون رفت شوروی از ایران یاد کرده اند ولی بررسی انجام نشان می دهد چنین اولتیماتومی صحت تاریخی ندارد؛ بنابراین سؤال پژوهش حاضر آن است که آمریکا با کاربست چه ابزارها و تاکتیک هایی موفق شد تا به هدف خود که بیرون راندن شوروی از ایران بود جامه عمل بپوشاند و بتواند ایران را در مدار قطب لیبرالیسم حفظ نماید. جهت پاسخ به این سؤال با توسل به روش تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل است سعی شده تا با بررسی اسناد وزارت خارجه آمریکا به این پاسخ داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که آمریکا با استفاده از دو دسته ابزارهای بین المللی چون شورای امنیت و اتحاد با انگلستان و ابزارهای داخلی چون همکاری با شاه و مجلس شورای ملی، توانستند شوروی را در راستای سیاست سد نفوذ خود محدود کنند.
آداب و عادات خوراک در عصر ساسانی
حوزه های تخصصی:
مبحث خوراک به عنوان یکی از جنبه های مهم زندگی بشری، نقش پررنگی در هویت بخشی فردی و اجتماعی دارد؛ به طوری که با مؤلفه های بسیاری مانند جنسیت، طبقه، دین، قومیت، بازار و اقتصاد و فرهنگ ارتباط مستقیمی دارد. در دوره ساسانی به عنوان یکی از اعصار مهم تاریخ ایران باستان خوراک آداب و رسوم خاص و مرتبط با خود را داشته که چگونگی آن موضوع پژوهش حاضر است. بررسی و تفحص در این مورد افزون بر کمک به درک فرهنگ این دوره، منجر به شناخت بیشتر تاریخ اجتماعی این عصر خواهد شد. شیوه گردآوری داده ها برای پژوهش حاضر کتابخانه ای است به این شکل که ابتدا مواد و داده های لازم از منابع و مآخذ تاریخی و باستان شناسی گردآوری می شود و بعد از دسته بندی به بررسی، توصیف و تحلیل آنها خواهیم پرداخت. بررسی ها نشان می دهد که خوراک و آداب غذایی در ایران دوره ساسانی عمدتا تحت تأثیر دین زردشتی بوده است. علاوه بر دین زردشتی، موقعیت ها و اتفاقات مختلف نیز در تعیین چگونگی و فرهنگ خوراک این عصر مؤثر بود. وقوع حوادثی مانند قحطی و یا جنگ باعث تغییر در مسیر زندگی طبیعی روزمره و به تبع آن خوراک می شد.
زنان ایرانی دربار گورکانی هند و نقش آنان در مسائل سیاسی این دوره ( 1135-932ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
گزارش منابع تاریخی نشان می دهد که زنان ایرانی دربار گورکانی هند بیش از زنان سایر اقوام و نژادها از احترام و اعتبار نزد بزرگان و پادشاهان این سلسله برخوردار بودند. از اینرو و با توجه به شرایط، امکانات و فرصت های پیش آمده، زنان ایرانی در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی دوره گورکانیان حضور فعال داشته و اغلب نیز خوش درخشیدند. از این میان و به شهادت منابع و مستندات تاریخی، زنان ایرانی دربار گورکانی با حضور در عرصه سیاست و قدرت، تاثیر شگرفی بر روند حوادث این دوره داشته اند و پا به پای مردان این سلسله، در رشد و تعالی جامعه هند عصر گورکانی گام برداشته اند. بر این اساس، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که: زنان ایرانی دربار گورکانیان در مسائل سیاسی این دوره، چه نقشی داشته و پیامد این نوع فعالیت ها چه بوده است؟ پژوهش پیش رو که به شیوه توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع و کتب تاریخی، تهیه و تدوین شده است می کوشد تا ضمن معرفی برخی زنان ایرانی وابسته به دربار گورکانیان هند، به بررسی نقش این بانوان در منازعات سیاسی این دوره و نتایج این فعالیت ها بپردازد.
جایگاه ندیمان در دربار خلفای عباسی (حک. 132-656)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلفای عباسی در تدبیر امور، سیاست گذاری و گذران وقت، همواره از ندیمان استفاده می کردند. ندیمان در بیشتر مراسم دربار به ویژه در مجالس عیش و طرب و گاه مصلحت اندیشی در کنار خلفا، حضور داشتند و به تناسب مهارت، دانش و قابلیت ها، با توجه به شرایط و مطابق خواست خلیفه، عمل می کردند. مسئله اصلی پژوهش آن است که ندیمان در دربار عباسی از چه جایگاه و عملکردی برخوردار بودند؟ این پژوهش با تحلیل داده ها و گزارش های منابع دست اول نشان داده است که ندیمان، گاه بر خلفا سلطه یافته و با ارائه نظرات و پیشنهادات خود در امور کشور دخالت می کردند. همچنین به سبب روابط نزدیک با خلفا، به فراخور شخصیت، کفایت و شرایط دربار، در مسایل اجتماعی تأثیرگذار بودند. در عرصه اقتصاد نیز، ندیمان با دریافت انواع صله و انعام و حتی مناصب بلندپایه حکومتی در سایه روابط و مصاحبتشان با خلفا، به ثروت های هنگفت دست یافته و در ردیف خواص دربار قرار می گرفتند.
کارکرد نمادین وحوش درنده در دربار صفوی بر مینای نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
17 - 31
حوزه های تخصصی:
صفویان، توأم با اسلام گرایی، با هدف بازسازی هویت ایرانی، به احیای بخش بزرگی از جنبه های حکومت های ایرانی و از آن جمله، دربار ایرانی پرداختند و به تقلید از بارگاه های ایرانی پیشین، توجه خاصی به مساله وحوش درنده نمودند. مورخان این عصر، به دلیل تمرکز بر کلیات مسایل سیاسی- نظامی، از گزارش دقیق این بُعد از تشریفاتِ درگاه غفلت ورزیده اند؛ و گزارش های اروپاییان حاضر در ایران نیز، در این خصوص، نسبتا موجز است؛ اما نگارگر دوره صفوی با نگاه تیزبین خویش، تمامی این کاربردها و کارکردها را در قالب ده ها نگاره ارزشمند، به یادگار گذاشته و جایگاه نمادین وحوش درنده را به زبان هنر شرح کرده است. هدف از این پژوهش، شناسایی کارکرد نگاره های وحوش درنده در بارگاه های سلطنتی صفوی و بیان جایگاه نمادین این جانوران در هنر نگارگری این عهد است؛ بر این اساس، داده های موجود در منابع تاریخ صفوی شامل آثار تاریخ نگاری و گزارش های سیاحان اروپایی مورد کنکاش قرار گرفته و نتایج به دست آمده با نگاره های صفوی موجود در نسخ خطی بر جای مانده از آن عهد، به ویژه، نمونه هایی از نسخ شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی و برخی از مرقّعات تطبیق داده شده است. طبق یافته ها و نتایج این پژوهش، به زنجیر کشیدن و نگه داری وحوش درنده و در رأس آن شیر و پلنگ در درگاه های حکومتی آن دوران، نمادی از قدرت و عظمت حکومت محسوب می شد؛ این کارکرد نمادین هم در دربار صفوی جریان داشت و هم در نگاره های این عهد، به وضوح، ترسیم گشته است. مساله شکار درندگان در بارگاه صفوی، علاوه بر کارکرد تفریحی، ارضاکننده حس قدرت طلبی و عظمت خواهی شاه بود. نگارگر صفوی در نگاره های شکارگاه، شخص شاه را به واسطه نوع پوشش و ترسیم در مرکز نگاره، مشخص نموده و قدرت نمادین او را در مبارزه با وحوش درنده ای چون شیر و پلنگ نمایش داده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است.
ملاحظاتی در تاریخ کودکی عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
111 - 147
حوزه های تخصصی:
ترسیم ابعاد دنیای کودکان در دوره صفوی، همچون تاریخ زنان، اغلب در ارتباط با وقایع دربار و بزرگان ثبت و ضبط شده است. منابع تاریخی از جمله گزارش های سیاحان و سفرنامه نویسان در خصوص تاریخ کودکان عصر صفوی از جمله تعریف دقیق این دوره، حدودوثغور سنّی و تمام ویژگی های کودکان، استقلال کافی را ندارد اما به کرّات به مزایا و معایب کودکان دربار اعم از شاهزادگان و سایر کودکان وابستگان به دربار اشاره کرده اند. بااین حال اشارات پراکنده تا حدودی تکافوی چهره نمایی از حیات اجتماعی کودکان عامه و غیردرباری را نیز نشان داده است. این مقاله ضمن توجه به اهمیت تاریخ کودکی، تلاش می کند تا به این سؤال پاسخ دهد که مزایا و بلایای تاریخ کودکان دربارِ صفوی چگونه رقم خورده است؟ و نیز کیفیت حیات اجتماعی کودکان غیر دربار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد کودکان دربار در نوع شاهزادگان اگرچه از نظام تعلیم وتربیت پیشرفته و مناسبی برخوردار بوده اند اما در روند بحران جانشینی و کشمکش های خونین و نیز از نیمه دوم عصر صفویان با قرار گرفتن در چنبره حرم سرا، دچار بحران و آسیب جدی شده اند که اغلب منجر به قتل، مقطوع النسلی و کوری کودکان می شد و در واقع تربیت کودکی آن ها مغایر با تربیت سیاسی و امور مملکت داری بود. مصائب کودکان وابسته به دربار از جمله غلام بچه ها، کالای جنسی شدن و اعتیاد آن ها بوده است. در نوع کودکان غیردرباری اگرچه تاحدودی اشتراکاتی از جمله در تعلیم وتربیت، متون درسی و مذهبی با کودکان دربار داشته اند اما مخاطرات بیماری، جنگ و قحطی و تجاوز جنسی آن ها را تهدید می نمود. در عوض این کودکان از آزادی، فعالیت و روابط اجتماعی بیشتری برخوردار بوده اند. روش پژوهش در این مقاله کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل تاریخی است.
کارکرد و جایگاه خواجگان در دولت هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکرد و جایگاه خواجگان در دولت هخامنشی رضا بیگدلو [1] مهران حیدری [2] چکیده خواجگان پسران اخته شده ای بودند که از روزگاران کهن با گسترش ساختار دربار و تعدد زوجات، در اندرونی و حرم سرای دربار شاهان و اشراف حضور داشتند. از منظر پیکرشناسی جنسیتی، خواجگان را می توان در جنسیت سومی طبقه بندی کرد که در جنس زنان و مردان قرار نمی گرفتند. در ایران باستان از پادشاهی مادها تا دوران ساسانی، شواهدی از حضور خواجگان در دربار شاهان و اندرونی اشراف وجود دارد. با این حال، عصر هخامنشی از منظر حضور و کارکردهای خواجگان ویژه است. نگارندگان این مقاله با رویکرد تاریخ نگاری فرودستان، بر آن بوده اند تا با روش تحلیل تاریخی نقش و کارکرد خواجگان در دولت هخامنشی را مورد واکاوی قرار دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که خواجگان به عنوان یک قشر، در جامعه ایران عصر هخامنشی حضور داشتند. خواجگان خاصه در دربار شاه و شاهزادگان ایران عصر هخامنشی، نقش های متعددی چون نگهبان شاه و حرم سرا، خادمان خاندان شاهی، مدیر حرم سرا، ساماندهی برخی امور نظامی و اداری را برعهده داشتند. تعدادی از خواجگان درگیر اختلافات و گروه بندی ها و کشمکش های سیاسی شدند و برخی نیز بر روند کلی حیات سیاسی دولت هخامنشی تأثیرگذار بودند. واژه های کلیدی: خواجگان، دولت هخامنشی، ایران، حرم سرا، دربار، فرودستان [1] . استادیار تاریخ پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی (نویسنده مسئول) bigdelor@gmail.com [2] . کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان، دانشگاه آزاد، واحد الکترونیک heidari1970@yahoo.com
مدیریت دربار در حکومت صفویان و عثمانیان: بررسی تطبیقی اختیارات و وظایف ایشیک آقاسی باشی دیوان صفوی با مقامات مشابه در دربار عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
۱۲۲-۹۹
حوزه های تخصصی:
مدیریت دربار صفویان تا حد زیادی در اختیار یکی از چهار مقام عالی رتبه و قدرتمند صفویان به نام «ایشیک آقاسی باشی دیوان» قرار داشت. این مقام، برای مدیریت امور دربار و انجام وظایفی مانند برگزاری مجالس و محافل درباری، استقبال از مهمانان ویژه و سفیران خارجی، مدیریت حرمسرا و نگهبانی و محافظت از دربار، زیردستان متعددی در اختیار داشت. در این پژوهش، به واکاوی نقش ها و وظایف این مقام عالی رتبه صفوی و زیردستانش پرداخته شده و تلاش شده است تا وظایف او با مقامات مشابه دربار عثمانی مقایسه شود. یافته های این مطالعه تطبیقی نشان می دهد با وجود اینکه نمی توان یک مقام خاصِ دربار عثمانی را با «ایشیک آقاسی باشی دیوان» از حیث اقتدار و وظایف، همتا و همسان خواند، اما مقاماتی مانند «دارالسعاده آغاسی» و «قپوآغاسی» و گروه های دیگر در دربار عثمانیان حضور داشتند که بخشی از اقتدار رئیس دربار صفوی را در خود داشتند و وظایف مشابهی را در دربار حکومت عثمانی ایفا می کردند.
تحلیل کارکردهای هویتی زبان در اشعار مدحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
1 - 22
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان رسانه ی ارتباطی در متون ادبی، از نشانه هایی تشکیل شده است که امکان خلق معناها و دلالت های اجتماعی و فرهنگی متفاوتی را فراهم می کند و می تواند نماینده ی تمایلات اجتماعی و فرهنگی گوینده ی خود شود. یکی از معناهایی که نشانه های زبانی می توانند آن را بروز دهند، هویت گوینده یا نویسنده است. هویت در معنای درک مفهوم خویشتن، نمایانگر ویژگی های خاص هر فرد است که ازطریق ارتباط با دیگران و برحسب شباهت و تفاوت شکل می گیرد؛ پس هرگونه کاربرد زبان در شعر یا متن ادبی، شرایطی را فراهم می کند که هم می تواند خویشتن و هویت نویسنده و هم جامعه ای را که به آن تعلق دارد، نشان دهد و بسته به نوع کاربرد زبان، کارآیی های آن نیز متفاوت می شود؛ برای نمونه در قصاید مدحی که نویسنده وابستگی خود را به گفتمان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مستقیم تر نشان می دهد، فهم عوامل اجتماعی شکل گیری هویت شاعر نیز ازطریق نشانه های زبانی دقیق تر و عینی تر خواهد بود. در این مقاله تلاش شده تا با تکیه بر اشعار فرخی سیستانی و با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی، سازوکارهای زبانی و نشانه ای هویت بررسی شود. ازاین منظر تمام نشانه های زبانی موجود در این قصاید، دلالت های اجتماعی و هویتی دارد. ازدست رفتن استقلال و خویشتن شاعر، تبدیل شدن شعر به کالای مصرفی، بحران هویت، ارتباط مستقیم میان ادبیت و هویت یابی شاعر، مرکزگرایی و... همگی از دلالت های اجتماعی نشانه های زبانی قصاید مدحی به شمار می روند.
بررسی جهت گیری نظام نقاشی در دوران انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
107 - 122
حوزه های تخصصی:
در مواجهه با سپیده دم تجدد ایرانی در عصر مشروطه می توان پرسید آیا انقلاب مشروطه ایران، سرآغازی برای تحولات هنری بوده است یا خیر؟ دربار قاجار پیش از این به مدرنیزاسیون از بالا رو آورده بود که در پی آن، نظام نقاشی ایران، عناصری از بیرون را پذیرفته و حرکت به سوی نقاشی واقع گرایانه را آغاز کرده بود. در این پژوهش، با اتخاذ دیدگاهی تاریخی و جامعه شناختی تلاش شده است نشان داده شود دربار در چه شرایطی سلیقه هنری خود را بروز و تغییر داد و چگونه تحولات فرم شناختی را به خدمت در آورد. با تعلیق این حکم کلی که نظام نقاشی دوره قاجار، درباری است و دربار هم نمی تواند به تجدد فرهنگی کمک چشمگیری کند، می توان مشاهده کرد بستری برای تجدد نقاشی فراهم شد؛ ولی نیروهای مخالفِ دربار، حتی بعد از انقلاب، حمایت چندانی از نقاشی نکردند. در این بین، ناتورالیسم ایرانی نیز از طرح مفاهیم صریح اجتماعی فاصله می گرفت. به نظر می رسد دوری مبارزان عصر مشروطه از هنرهای تجسمی و شکل نگرفتن نقاشی متعهد را بتوان ناشی از عواملی همچون موانع مذهبی در پیوند مشروطه خواهان با هنرهای جدید، اقتصاد خاص و اغلب اشرافی نقاشی و مسائلی از این دست دانست. در این نوشتار، با معرفی جایگاه هنرمند، نقاشان عصر یادشده در کارکردی که در بدنه اجتماع دارند، قالب بندی می شوند.
پیشنهادی برای طبقه بندی قالب های شعری ادب فارسی بر پایه نگرش پیشینیان(مقاله علمی وزارت علوم)
قالب های شعری در ادبیات کلاسیک فارسی را می توان در سه رده طبقه بندی کرد: 1. قالب های رسمی که برخوردار از واژگان بشکوه و آرایه های مَدرَسی و اوزان عروضی است و اغلب برای درباریان سروده شده است؛ 2. قالب های نیمه رسمی که هرچند شاعران بزرگ در آنها طبع آزمایی کرده و شاهکارهایی را آفریده اند، امّا اقبال دربار به آنها در مقایسه با قالب های رسمی کمتر بوده است؛ 3. قالب های غیررسمی که واژگانی ساده و آرایه هایی زودفهم و اوزانی هجایی دارند و برای توده های مردم گفته شده و معمولاً سرایندگانشان ناشناخته مانده اند. قالب های رسمی اغلب با اقبال و پاداش دربار روبه رو می شد؛ این اقبال گاهی به قالب های نیمه رسمی هم می رسید، امّا بهره قالب های غیررسمی، به دلیل مقبول نبودن در دربار، ماندن در ادبیات عامّه و راه نیافتن به ادبیات نوشتاری و رسمی بوده است. با غور در متون گذشتگان می توان دریافت که نگرش پیشینیان، این طبقه بندی را همچون قانونی نانوشته پذیرفته و بدان پایبند مانده بود. جستار حاضر به شیوه تحلیلی-توصیفی، این پیشنهاد را مطرح می کند که اشعار کلاسیک ادبیات فارسی را می توان بر پایه نگرش جاافتاده پیشینیان که آن هم با توجّه به اقبال دربار شکل گرفته بود، در طبقات سه گانه رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی طبقه بندی کرد.
بررسی منصب قصّه خوان و آیین های درباری مربوط به آن در طول تاریخ ادب شفاهی ایران (تا دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
593 - 626
دربار پادشاهان از دیرباز، جلوه گاه آیین ها و مناسباتی بوده که با ریشه های ادب و تاریخ هر ملّت پیوند خورده است و به تبع آن، فرهنگ و تمدّن پیشینیان به گونه ای تسلسل وار، در پیدایش فرهنگ آیندگان تأثیرگذار بوده است. قصّه گویی و قصّه خوانی به عنوان یکی از مناصب و تشکیل دهنده آیین های ادبی در دربار، سنّت دیرین ادب شفاهی را تجدید حیات نموده است. درباره این منصب در ادوار مختلف ادبی می توان گفت: بعضی از نویسندگان، تشکیل اوّلین دوره قصّه گویی ایرانی را مربوط به دوره کیانیان و هخامنشیان و بعضی، خنیاگران عهد اشکانی یعنی«گوسانان» می دانستند. در دوره های بعدی یعنی دوره های سامانیان تا غزنویان، «موبدان» و «ندیمان» این نقش را همراه با حماسه خوانی ایفا کردند و یک ندیم می بایستی دارای مجموعه آدابی از جمله: شاعری، خنیاگری، شیواسخنی و نمایش پردازی می بود. در دوره مغولان نیز، قصّه های ایرانی در اثر تلخی های حمله مغولان بیشتر جنبه مذهبی پیدا کرد. در دربار صفویّه، قصّه خوانی به اوج شکوفایی خود رسید و این منصب در دربار قاجار با عنوان «نقّال باشی» تجدیدی دوباره پیدا می کند. این جُستار به روش تحلیل کیفی سعی بر آن دارد تا به بررسی این منصب و به تبع آن تغییرات آیین ها و آداب آن در دربار پادشاهان ایرانی بپردازد.