مطالب مرتبط با کلیدواژه

مبانی هنرهای تجسمی


۱.

چیدمان پارچه: اصول مبانی هنرهای تجسمی در نقوش منسوجات ساسانی

کلیدواژه‌ها: نقوش منسوجات ساسانی مبانی هنرهای تجسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۸ تعداد دانلود : ۲۲۰۴
در طراحی منسوجات عهد ساسانی-که آخرین مرحله هنر عهد باستان است- غنای نقوش چه در وجه تزئینی و چه در وجه نمادین، در یکسو از مضامین و مفاهیم معنایی به کار رفته در آنها حکایت دارد و در سویی دیگر، بیانگر ساختار بصری بدیعی است که در طراحی شان صورت گرفته است. پژوهش حاضر که توصیفی- تحلیلی می باشد و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای، تصویری و الکترونیکی تهیه شده است، نحوه بهره گیری ساختار بصری از عناصر هنری و تلفیق آنها در کادری برای رسیدن به یک ترکیب بندی را مورد بررسی قرار می دهد تا کاربرد آن به مثابه ابزار طراحی در سطح معنایی نقوش درک گردد.
۲.

کارکرد ساختار خطی نوشتارنگاری فارسی ولاتین از منظر تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مبانی هنرهای تجسمی ساختار خطی عنصر بصری خط راستا تعادل بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۹۷
نوشتار و تصویر دو مؤلفه اصلی تشکیلدهنده آثار گرافیکی هستند. اصولاً بیشتر به ابعاد تجسمی تصویر توجه میشود اما وجه دیداری نوشتار هم سبب میشود قواعد تجسمی مشترکی بین تصویر و نوشتار شکل گیرد که درنهایت بر انتقال مفهومِ بُعد کلامی آن اثر خواهد داشت. از آنجا که مبانی هنرهای تجسمی در نوشتارنگاری فارسی هم مانند سایر پدیده های دیداری وجود دارد به این معنا که اگر در نوشتار تغییر ساختاری ایجاد شود، موجب خدشهدارشدن ابعاد تجسمی حاکم بر آن میشود شناخت عنصر خط، انواع آن و نیز جهتهای آنها در شکلگیری نوشتارنگاری فارسی یکی از موارد ضروری برای آشنایی با اصول بصری و تجسمی نوشتارنگاری فارسی است. شناخت این قواعد در خلق ترکیببندیهای پویا و قانونمند مؤثر است و از بیگانگی نوشتار با تصویر در اثر گرافیکی جلوگیری بهعمل میآورد. سؤال کلیِ این پژوهش این است که آیا از منظر مبانی هنرهای تجسمی جنبهً بصری خطها در نوشتارنگاری فارسی برای استفاده در طراحی گرافیکیِ عنوان و شعار جایگاهی دارد؟ اگر چنین است، تفاوتها و اشتراکات حضور عنصر بصری خط در نوشتارنگاری فارسی و لاتین کداماند؟ این تحقیق بهروش تجربی برمبنای اصول و مبانی هنرهای تجسمی انجام پذیرفته و به عملکرد بصری انواع خط در نوشتارنگاری فارسی و تطبیق آن با عملکرد مشابه در نوشتارنگاری لاتین می پردازد. هدف از این پژوهش شناسایی تنوع ساختار خط ها در نوشتارنگاری فارسی و مقایسه کارکرد تجسمی آنها با نوشتارنگاری لاتین به منظور تاًکید بر وجود امکانات کاملا متفاوت- درخلق ترکیببندیها- در این دو نوع نوشتار است.انتظار میرود از بررسی انواع خطهای دیداری و تطبیق کارکرد آنها در چیدمان نوشتارنگاری فارسی و لاتین این نتیجه بهدست آید که توجه به تأثیر انواع خطوط دیداری و کارکرد آنها در ساختار نوشتارنگاری فارسی، چنانکه در نوشتارنگاری لاتین نیز هست، بر قدرت انتقال معنا و حس حاصل از آن به دریافتکننده مؤثر است. به نظر می رسد در مجموعه واژگان تشکیل شده از نوشتارنگاری فارسی ، تنوع ساختاری عنصر خط نسبت به حروف لاتین بیشتر باشد و باعث امکان پویایی بیشتر و در نتیجه تنوع حسهای حاصل از آنها در ترکیببندی عنوانها و شعارها شود.
۳.

نگاهی به مرمت های انجام شده در کتیبه های نوشتاری آثار معماری دوره اسلامی ایران از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرمت کتیبه های نوشتاری مبانی نظری مرمت مبانی هنرهای تجسمی معماری دوره اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۹۰
کتیبه و کتیبه نویسی در تزئینات بناهای دوره اسلامی به عنوان پیوند دهنده خط و معماری، از قرون اولیه اسلامی، مورد استفاده و توجه هنرمندان مسلمان قرار گرفته است و این هنر ماندگار، همچنان توسط هنرمندان تا به امروز اجرا می شود. بی گمان با گذشت زمان، آثار تاریخی، از جمله کتیبه ها، در معرض آسیب های مختلفی قرار می گیرند و این آثار ارزشمند، از منظرهای گوناگون زیبایی شناسی، اصالت، وحدت و یکپارچگی و خوانایی، دچار آسیب می شوند. هر ساله در کشور، عملیات مرمتی در حجم گسترده ای انجام می شود و کتیبه ها هم از این امر مستثنی نیستند. علی رغم اینکه کتیبه ها، بخش مهمی از میراث فرهنگی جهان محسوب می شوند و جزء مهم ترین مدارک برای پژوهش درباره آثار تاریخی به شمار می آیند، اما در بیشتر موارد مرمت کتیبه ها به صورت سلیقه ای و گاه نادرست انجام می شود. به همین دلیل تلاش شد تا نمونه هایی از مرمت های انجام شده بر روی کتیبه های نوشتاری، انتخاب و از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که مرمت اکثر کتیبه های نوشتاری، سلیقه ای بوده و توجهی به مبانی هنرهای تجسمی نشده و کتیبه زیبایی، یکپارچگی، خوانایی و اصالت خود را از دست داده است. از طرفی در مبانی نظری مرمت برای مرمت نواحی کمبود کتیبه های نوشتاری، معیاری وجود ندارد و نه تنها در ایران، بلکه در جوامع جهانی نیز به آن توجهی نشده است. بنابراین، ضرورت نگرش جدی به مسئله معیار موافق با مبانی نظری مرمت با توجه به مطرح بودن مقوله خط و خوشنویسی و رعایت مبانی هنرهای تجسمی در مرمت کتیبه های نوشتاری، دیده می شود. در مجموع به نظر می رسد مرمتگر هنگام مرمت نواحی کمبود در کتیبه ها باید علاوه بر توجه به مبانی نظری مرمت به مواردی مانند حفظ یکپارچگی، اصالت و ارزش های زیباشناختی، اصول دوازده گانه خوشنویسی، آشنایی با گونه های مختلف خط/قلم و مبانی هنرهای تجسمی، شناخت کامل داشته باشد. روش تحقیق این مقاله از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی، روش های یافته اندوزی، مشتمل بر مطالعات میدانی، رجوع به منابع متعدد و مطالعات کتابخانه ای بوده و از نظر هدف کاربردی است.
۴.

تحلیل تأثیر مبانی روان شناسی در تصویرسازی کتاب های آموزشی کودکان (گروه سنی الف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویرسازی کتاب کودک مبانی روان شناسی مبانی هنرهای تجسمی نقاشی نقاشی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۹۲
دنیای گسترده تصویر در همه دوران تاریخ از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر دنیای دیروز، دنیای ادبیات شفاهی بود، روزگار تصاویر و سواد بصری برای کودکان فقط شامل بخش کوچکی از دنیای تصویری کنونی می شد. هدف این مقاله، تحلیل تأثیر مبانی روان شناسی بر تصویرسازی کتاب های آموزشی کودکان گروه سنی الف و بررسی اهمیت به مبانی روان شناسی در نقاشی و تکنیک های مختلف آن در فرایند تصویرسازی کتاب های کودکان است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و اسنادی بوده و روش تحقیق این پژوهش تحلیلی است. یافته های تحقیق بدین قرار است که روان شناسی به عنوان محتوای غالب تصویرگری، این گروه سنی را تحت تأثیر خود قرار داده است و تصاویر، بیش از کلمات توجه کودک را جلب می کنند. این تحقیقات همچنین نشان داده اند کودکان تصاویر را مانند کلمات می خوانند و برای خودشان مفهوم می آفرینند. تصویرگری واسطی میان نقاشی، ارتباط تصویری و ادبیات است. گونه های تکنیک (فن) به کار گرفته شده توسط یک تصویرگر، به مواد اولیه به کار گرفته شده در طراحی و رنگ آمیزی تصویرها باز می گردد؛ اما روش به کارگیری آنها از شناسه های مهم هر اثر به شمار می رود.