۲.
کلیدواژهها:
مبانی هنرهای تجسمی ساختار خطی عنصر بصری خط راستا تعادل بصری
نوشتار و تصویر دو مؤلفه اصلی تشکیلدهنده آثار گرافیکی هستند. اصولاً بیشتر به ابعاد تجسمی تصویر توجه میشود اما وجه دیداری نوشتار هم سبب میشود قواعد تجسمی مشترکی بین تصویر و نوشتار شکل گیرد که درنهایت بر انتقال مفهومِ بُعد کلامی آن اثر خواهد داشت. از آنجا که مبانی هنرهای تجسمی در نوشتارنگاری فارسی هم مانند سایر پدیده های دیداری وجود دارد به این معنا که اگر در نوشتار تغییر ساختاری ایجاد شود، موجب خدشهدارشدن ابعاد تجسمی حاکم بر آن میشود شناخت عنصر خط، انواع آن و نیز جهتهای آنها در شکلگیری نوشتارنگاری فارسی یکی از موارد ضروری برای آشنایی با اصول بصری و تجسمی نوشتارنگاری فارسی است. شناخت این قواعد در خلق ترکیببندیهای پویا و قانونمند مؤثر است و از بیگانگی نوشتار با تصویر در اثر گرافیکی جلوگیری بهعمل میآورد. سؤال کلیِ این پژوهش این است که آیا از منظر مبانی هنرهای تجسمی جنبهً بصری خطها در نوشتارنگاری فارسی برای استفاده در طراحی گرافیکیِ عنوان و شعار جایگاهی دارد؟ اگر چنین است، تفاوتها و اشتراکات حضور عنصر بصری خط در نوشتارنگاری فارسی و لاتین کداماند؟ این تحقیق بهروش تجربی برمبنای اصول و مبانی هنرهای تجسمی انجام پذیرفته و به عملکرد بصری انواع خط در نوشتارنگاری فارسی و تطبیق آن با عملکرد مشابه در نوشتارنگاری لاتین می پردازد. هدف از این پژوهش شناسایی تنوع ساختار خط ها در نوشتارنگاری فارسی و مقایسه کارکرد تجسمی آنها با نوشتارنگاری لاتین به منظور تاًکید بر وجود امکانات کاملا متفاوت- درخلق ترکیببندیها- در این دو نوع نوشتار است.انتظار میرود از بررسی انواع خطهای دیداری و تطبیق کارکرد آنها در چیدمان نوشتارنگاری فارسی و لاتین این نتیجه بهدست آید که توجه به تأثیر انواع خطوط دیداری و کارکرد آنها در ساختار نوشتارنگاری فارسی، چنانکه در نوشتارنگاری لاتین نیز هست، بر قدرت انتقال معنا و حس حاصل از آن به دریافتکننده مؤثر است. به نظر می رسد در مجموعه واژگان تشکیل شده از نوشتارنگاری فارسی ، تنوع ساختاری عنصر خط نسبت به حروف لاتین بیشتر باشد و باعث امکان پویایی بیشتر و در نتیجه تنوع حسهای حاصل از آنها در ترکیببندی عنوانها و شعارها شود.