فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
گرافیک به عنوان یکی از ابزارهای تأثیرگذار در انتقال مفاهیم، می تواند فرهنگ های مختلف را تحت تأثیر قرار دهد و می تواند بسیار اثرگذار بر فرهنگ باشد. انتقال مفاهیم به واسطه ابزاری مانند گرافیک، فرهنگ ها را تحت تأثیر قرار می دهد، مرزها را کنار زده و معنا و مفهوم را به مخاطب انتقال می دهد. هدف از نگارش این مقاله بررسی نقش گرافیک در فرهنگ عمومی در عصر ارتباطات است. این پژوهش با طرح یک سؤال اساسی در پی دستیابی به علل تأثیرگذاری هنر گرافیک در فرهنگ عمومی است.
- آیا هنر گرافیک می تواند به عنوان ابزاری جهت ارتقاء فرهنگ عمومی در عرصه ملی مورد استفاده قرارگیرد؟
نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد؛ کارکرد گرافیک در فرهنگ عمومی به عنوان حامل پیام و گاه به عنوان خود پیام نقش اساسی در فرایند ارتباطی جامعه بازی می کند. نگرش حاکم بر این کارکرد، برگرفته از کارکرد بصری و نگرش زیبایی شناسانه است. روش نگارش این مقاله تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای می باشد.
تحلیل خودآگاه و ناخودآگاه رفتار کودکان مصرف کننده پویانمایی با استفاده از بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵
102-135
حوزه های تخصصی:
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرف کننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد می پردازد. این دانش نوپا ابزارها و روش های متنوعی دارد که یکی از آن ها، پتانسیل وابسته به رویداد می باشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفه های جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، پژوهش به سؤالاتی ازاین دست پاسخ خواهد گفت که کاراکتر زن برای کودکان جذاب تر است یا کاراکتر مرد؟ کاراکتر انسان برای کودکان جذاب تر است یا کاراکتر حیوان؟ همچنین، پاسخ کودکان در روش سنتی (پرسش از فرد) و روش بازاریابی عصبی مقایسه شده و فهم جدیدی از چگونگی رفتار کودکان در توجه به شخصیت های موجود در برنامه های کودکان ارائه می شود. تناقض هایی میان آنچه کودکان گفته اند و میان آنچه در ناخودآگاهشان می گذرد در تحقیق مکشوف گردید که در مخاطب شناسی و تصمیم گیری های سیاستی رسانه ها می تواند مؤثر باشد.
The Nature of Iranian Visual Culture Represented Graphically (چیستی هویت بصری ایرانی از منظر گرافیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیطره و نفوذ رسانه های جدید که عمدتاً با نرم افزار، تصویر، فونت و موضوع مشترک در حال گسترش است،اگرچه نویدبخش زبان بصری یکدست برای ارتباط آسانتر است ، اما این یکدستی زبانی، همواره مخاطراتی چون، به حاشیه راندن یا فراموشی فرهنگ های بصری متنوع جهانی را نیز به دنبال داشته است. در ایران نیز این مخاطرات، با عدم استمرار محتوا و عناصر بصری ایرانی در حوزه های مختلف، چون، مخدوش شدن سیمای شهرها، ناپدید شدن کهن الگوهای خاطره انگیز و جایگزین شدن عناصر نامأنوس در فضای شهری، رخ نموده است. دغدغه هایی از این دست موجب شده، هرازگاهی برای مقابله با این عوارض بصری از سوی نهادهای دولتی و غیردولتی، عناوین متعددی همچون، هویت ایرانی، کاربرد تصاویر ایرانی، استفاده از عناصر فرهنگی ایرانی، تولید محتوای ایرانی در حوزه بصری مورد تأکید قرار گیرد. با توجه به خواست عمومی توجه به فرهنگ خودی، مسئله این مقاله جایگزینی عنوانی جامع و کاربردی به جای عناوین گفته شده به منظور تمرکز بر موضوع و تداوم شایسته فرهنگ بصری ایرانی است، عنوان هویت بصری ایرانی مورد نظر این تحقیق، چنین کارکردی دارد. هدف این پژوهش از طرح عنوان هویت بصری ایرانی، بازآفرینی کهن الگوها، آفرینش و خلق الگوهای معاصر بصری ایرانی یا تأثیر از آنها برای کاربردهای جدید، مبتنی بر اصول و ضوابط روز گرافیک است، این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤالات است : هویت بصری ایرانی چیست؟ منظور از بازنمایی هویت بصری ایرانی در گرافیک چیست و منابع آن کدامند؟ براساس دستاورد این مقاله، هویت بصری ایرانی، عبارت است از همسانی و تشابه بصری یک اثر به آثار مادی و معنوی ایران، که تمایز آن اثر از آثار دیگر کشورها محسوس باشد. هویت بصری ایرانی به دوشاخة هویت بصری عام ایرانی و هویت بصری سازمانی ایرانی قابل تقسیم است. هویت بصری عام ایرانی مبتنی بر تأثیر،تشابه، الهام، بازنمایی، بازآفرینی، از نگاره ها و تصاویری است که به ایران تعلق دارد. هویت بصری سازمانی ایرانی هم در برگیرنده نمادها و نشانه های مصوب چون پرچم و سایر نشانه های رسمی کشور است که معمولاً کاربرد آنها تابع قوانین و ضوابط خاصی است. هویت بصری ایرانی از منظر گرافیک نیز عبارت است از : اثری از گرافیک که درجه ای از همانندی و شباهت را با فرهنگ بصری ایرانی به طور مشخص داشته باشد یا آن اثر گرافیک بلافاصله ایرانی بودن را تداعی کند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد کیفی به شیوه توصیفی ارایه می شود. شواهد و مثال های مورد بحث، برگرفته از منابع کتابخانه ای، پایگاه های اطلاعاتی علمی و خبری است.
Foreignization in the miniature of School of Isfahan: A cultural approach (فرنگی سازی در نگارگری مکتب اصفهان : رویکردی فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف شناخت تأثیر ارتباطات بین فرهنگی در شکل گیری و تکوین نگارگری مکتب اصفهان نوشته شده است. یافته های اصلی این مقاله به تشریح و توضیح شیوة فرنگی سازی و تأثیر تحولات فرهنگی در پیدایش این شیوه اشاره داشته است. به عبارتی در فرایند گسترش تعاملات خارجی دوران حکومت صفویان و با ورود نقاشان اروپایی به ایران و آشنایی هنرمندان ایرانی با شیوه های نقاشی غرب، جریان تازه ای در نگارگری ایرانی رقم می خورد که تحت عنوان فرنگی سازی متأثر از روش ها و تکنیک های زیبایی شناختی نقاشی غیر ایرانی است. نتایج این مقاله نشان داده که ارتباطات بین فرهنگی توسط مجاری مختلف اعم از روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در پیدایی شیوه های جدید هنری و غیر ایرانی تأثیر عمیقی داشته است. لذا فرنگی سازی برای ما نوعی نظام پویای زیبایی شناختی است. به همین دلیل با بهره گیری از روش تحقیق کاربردی با توصیف و تحلیل به تبیین و تشریح جریان فرنگی سازی و تحلیل نمونه هایی از آثار این دوره پرداخته شده است.
چیدمان گرافیک: کاربردهای گرافیک متحرک محیطی در دوره معاصر
حوزه های تخصصی:
گرافیک متحرک محیطی از علایم و تابلوهای تبلیغاتی تا برندها و کلیه تصاویر پیام رسان اطرافمان از پدیده های مبتنی بر تکنولوژی روز دنیا استفاده کرده و حرکت را در راستای سرعت اتفاقات روزمره زندگی دستمایه انتقال پیام در فضاهای خارجی و داخلی معماری معاصر نموده است. در این عرصه، گرافیک علاوه بر عناصر بصری، از حرکت به عنوان عامل مؤثری برای انتقال مفاهیم سود می جوید. با توجه به حساسیت قوه بینایی انسان، مهم ترین وظیفه گرافیک متحرک در هرگونه تبلیغات، جلب توجه بیشتر مخاطب است. تأثیر عناصر گرافیکی، به ویژه تحرک آن ها بر نماها، در دوران معاصر بسیار چشمگیر است.
مقاله حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به مشاهده، تحلیل و توضیح پدیده های عصر حاضر متناسب با موضوع می پردازد. اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای و مطالعات میدانی جمع آوری شده اند.
پرداخت فضاهای معماری با گرافیک متحرک محیطی در سالیان گذشته عمومیت زیادی پیدا کرده به طوری که در محیط پیرامون ما، چه داخلی و چه خارجی جای خود را به درستی پیدا کرده است. این علایم با استفاده از فناوری روز توانسته اند از متحرک سازی به نحو شایسته ای در محیط استفاده کنند. اطلاع رسانی در محیط اطراف ما به واسطه نور، حرکت و صدا، هیجان و پویایی شگرفی به ویژه به فضاهای عمومی بخشیده است. متحرک سازی در طراحی داخلی و خارجی، غرفه های نمایشگاه، چیدمان های آموزشی، فروشگاه ها، علایم و نشانه های دیجیتال و هنرهای اجرایی از شاخصه های کاربردهای گرافیک متحرک محیطی در دوره معاصر هستند.
چیدمان گرافیک: توسعه کاربردهای انیمیشن و موشن گرافیک در رسانه های جدید
حوزه های تخصصی:
رسانه های دیداری گستره عظیمی از مخاطبان در گروه های مختلف سنی را به خود معطوف داشته اند لیکن آنچه که بطور روزافزون درحال توسعه و پیشرفت است، ارتباط تنگاتنگ عناصر تجسمی، حرکت، صدا و نهایتا تعامل بین خواسته های کاربر و رسانه می باشد، رابطه ای که در ابتدا مخاطب را در جایگاه کاربر می نشاند، امروز او را به همکاری و شرکت نیز فرا خوانده است. با محدودتر شدن تدریجی محیط زندگی، خانه ها و زندگی آپارتمانی، نیز پاسخ نیاز به تحرک جسمی مخاطبان در پویایی و تحرک عناصر بصری طراحی شده در رسانه های جدید بروز می یابد.
در این مقاله که گردآوری مطالب آن بصورت کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، بطور شاخص کاربرد های موشن گرافیک و انیمیشن در رسانه های جدید به اختصار مورد بحث قرار گرفته است.
حرکت در تکمیل دیگر عناصر بصری، با همراهی صدا و موسیقی، رابطه ای زنده و موثر ایجاد نموده است. این مسأله امروزه در کلیه رسانه های شخصی نظیر انواع تبلت ها، لپ تاپ ها و موبایل ها و نیز رسانه های عمومی و محیطی مشهود است. وجود حرکت در این رسانه ها، علاوه بر زیبایی و جلب توجه بیشتر، موجب سهولت درک و اجرای اوامر کاربر و نیز هماهنگی بیشتر دو طرف(کاربر و رسانه) شده است. این مهم با توسعه و وجود نیاز استفاده از فرآورده های اینترنتی، بازی های کامپیوتری، صفحات لمسی و فراگیر شدن آنها در بین عموم بویژه جوانان و نوجوانان جایگاه مقتدر تری نسبت به قبل یافته است. از تلفن های همراه تا عناصر متحرک محیطی در مناظر شهری و معماری.
خوانش ترامتنی صحنه کشته شدن نر گاو آسمانی در تصویرسازی های روایت گیلگمش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه گیلگمش از کهن ترین حماسه های منظوم بشری است که تاریخ ثبت آن را بر الواح گلی مکشوف از کتابخانه آشور بانیپال در حدود 1800 ق. م. رقم زده اند. این منظومه از شاهکارهای ادبیات حماسی جهان به شمار می آید که روایت آن در دوازده لوحه گلی ثبت شده و به شرح حوادثی می پردازد که گیلگمش (پادشاه اوروک) طی حل معمای مرگ تا پذیرفتن سرنوشت با آنها روبرو بوده است. این الواح گلی در طول تاریخ و در فرهنگ های گوناگون توسط مؤلفان بسیاری برگردانده شده و نظر نویسندگان و هنرمندان بسیاری را به خود جلب کرده است. از این میان بازآفرینی ادبی «احمد شاملو» با تصویرسازی «مرتضی ممیز»(1340 ه.ش) و تألیف «هانیبال الخاص» با تصویرسازی «منوچهر صفرزاده» (1351 ه.ش) در این نوشتار قابل تأمل است. با نظر به اینکه متن روایتی مشابهی دستمایه تصویرگری مصوران قرار گرفته، گوناگونی در تصاویر ایجاد شده دیده می شود که البته عوامل مختلفی در این امر دخیل هستند. این مقاله تلاش دارد با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و با روش بینامتنی ( ترامتنیت) و رویکرد بیش متنی به بررسی عوامل مختلف در دریافت تصویرگران از این روایت (گیلگمش) و بازنمود متفاوت آن در آثارشان بپردازد. بنابراین از مهم ترین اهداف این پژوهش بررسی عوامل فرامتنی چون بافت و پیش متن های فرهنگی و عوامل درون مؤلفی در نظام های تصویری مشابه از روایت است، تا با مطالعه این موارد شناخت بهتری در مورد ساختارهای ژرف این تصاویر و میزان همگرایی و ارتباطشان پیدا کنیم. از سوی دیگر علل تفاوت های ظاهری را در نظام های تصویری این روایت با مطالعه موردی یک صحنه مشترک (کشته شدن نرگاو آسمانی) با وجود محتوای مشابه بررسی کنیم. نتیجه بررسی ها بیانگر این است که اگرچه این تصاویر دارای مضمونی مشابه هستند لیکن، به دلیل تفاوت هایی که ناشی از تأثیر عوامل فرامتنی و پیش متن های فرهنگی هنری مؤثر بر هنرمندان است، از دیدگاه های تخیلی متفاوت در بازآفرینی مصوران دیده می شود.
سازهای بادی تصویرشده برنگاره های دوره ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی تصویر سازی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ساسانی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی موسیقی و آواز ایران و اسلام سازها
دوره ساسانیان از دوره های اعتلای هنر و تمدن در ایران پیش از اسلام است. در این دوره جایگاه هنر و هنرمند در مقایسه با دوره های پیش از خود، از شکوفایی قابل وصفی برخوردار شد. از جمله هنرهای این دوره، هنر موسیقی است که در دربار پادشاهی و درون جامعه مردم جایگاه به سزایی داشته است. از نشانه های ترویج و جایگاه موسیقی در دوره ساسانیان می توان به نگاره ها، سفرنامه های سیاحان غربی و اشاره های آنها به موسیقی عصر ساسانی در این زمان اشاره کرد.
نگاره های به جای مانده از عصر ساسانیان که به طور کلی بر روی نقش برجسته های سنگی، ظروف فلزی و دیوارنگاره ها مشاهده شده، از جمله مهم ترین منابع در خصوص مطالعه موسیقی و سازهای موسیقی در این دوره اند. در بعضی از این نگاره ها تصاویر همراه با شاخه های انگور و موجودات اسطوره ای در کنار یکدیگر قرارگرفته اند. در نگاره ها نوازنده ها در حال اجرای سازهای زهی، سازهای بادی، سازهای کوبه ای و سازهای خود صدا تصویر شده اند. از بین این سازها، سازهای بادی بعد از سازهای زهی بیشترین تصاویر را شامل می شوند.
نتایج حاصله از این پژوهش حاکی از آن است که سازهای بادی تصویر شده بر نگاره های این دوره شامل سازهای سیرینکس، نی دوتایی، مشتک، سرنا، کرنا و بوق است.
چیدمان گرافیک: تأملی بینامتنی میان مسخ کافکا، فیلم مگس دیوید کراننبرگ و آثار گرافیتی لودو
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت از گرایش هایی تلقی می شود که در حوزه ی نشانه شناسی اهمیت ویژه ای دارد و مورد توجه بسیاری از منتقدان ادبی و هنری قرار گرفته است. بینامتنیت بر این اصل استوار شده است که هیچ متنی بدون پیش متن نیست. بینا متنیت بر این اندیشه است که متن نظامی بسته، مستقل و خودبسنده نیست. بلکه پیوندی دوسویه و تنگاتنگ با سایر متون دارد. حتی می توان گفت که در یک متن مشخص هم مکالمه ای مستمر میان آن متن و متونی که بیرون از آن متن وجود دارند، جریان دارد. این متون ممکن است ادبی یا غیر ادبی باشند. در این نوشتار سعی شده است رابطه بین آثار نویسنده ای به نام کافکا، فیلمسازی به نام کراننبرگ و آثارگرافیتی لودو که هر کدام یک شاخه جدا از هنر و نویسندگی هستند با رویکرد بینا متنی بررسی شود. این آثار از این نظر که همگی به گرفتار شدن انسان در دست ساخته های خودش اشاره دارد با هم تشابهاتی دارند، بدین منظور سعی شده است ارتباط بینامتنی بین آنها جستجو شود. هدف از این تحلیل، دریافت تعامل و پیوستگی میان این متن های هنری می باشد. در این روند شخصیت ها، درون مایه و روایت ها بر اساس شرایط اجتماعی و فرهنگی که در آن وجود دارند بعنوان نشانه های متنی، نماینگر پیوند و فهم مشترک این آثار مطرح می شوند.
چیدمان گرافیک: پوستر آیینه تمام نمای اجتماع!؛ در گفتگویی با آرش تنهایی
حوزه های تخصصی:
بررسی تصویرسازی زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) در نسخه های چاپ سنگی طوفان البکاء(مقاله علمی وزارت علوم)
چیدمان گرافیک: تجزیه و تحلیل زیبایی شناسانه و تأثیر خوشنویسی سنتی در طراحی؛ نشانه های نوشتاری (لوگوتایپ) فارسی با رویکردی آموزشی
حوزه های تخصصی:
انسان پیش از تاریخ، رفته رفته به این نتیجه رسیده است که می تواند پیام های خود را به وسیله نقاشی و تصاویر به دیگران منتقل سازد. این کار اولین قدم در پیدایش و تحول فن کتابت و خط نویسی شمرده می شود. در این پژوهش تلاش می شود تا با بررسی موردی چند نمونه از نشانه های نوشتاری بر اساس خطوط سنتی و مروری بر شیوه های بیان گرافیکی در هر مورد معیارهایی برای تجزیه و تحلیل و بررسی نشانه های نوشتاری شناسائی شوند تا از این طریق امکان آموزش تخصصی تر لوگوتایپ افزایش یافته و از سوی دیگر دری به نقد علمی و بحث تخصصی نشانه های نوشتاری گشوده شود. تنها در مقالاتی پراکنده و گاه با موضوعات دیگر مطالبی در مورد نشانه های نوشتاری فارسی آمده است که نسبت به وسعت و امکانات این حوزه از دانش گرافیک بسیار اندک است. در پایان نامه های دانشجویی نیز که به لوگوتایپ اختصاص دارند کمتر می توان به شیوه ای علمی و کاربردی برای مطالعه لوگوتایپ دست یافت و بیشتر موارد را پژوهش های تاریخی تشکیل می دهند.
نشانه های نوشتاری بر اساس خطوط سنتی به نشانه هایی اطلاق می شود که در طراحی آن ها خوشنویسی و خطاطی سهم عمده ای دارد و دانستن این عامل از اهمیت بالایی برخوردار است. در حقیقت هنرمند طراح از هنر خوشنویسی و گرافیک، در طراحی یک خط نشانه استفاده می کند. البته تسلط کامل بر قوائد خوشنویسی و خطاطی و وقوف و شناخت مبانی سواد بصری و نوشتاری از ملزومات این امر به شمار می آید. استفاده از خوشنویسی برای طراحی یک نشانه، حالات گوناگونی دارد که با ذکر مثال به این اقسام می پردازیم.
چیدمان گرافیک: بررسی تطبیقی سوژه و ساختار در چهره های رئال کمال الملک و صنیع الملک
حوزه های تخصصی:
صنیع الملک و سپس کمال الملک به حق دو تن از بنیان گذاران شیوه جدید نقاشی در ایران خصوصاً در زمینه چهره پردازی هستند. این دو هنرمند پایه گذاران سبکی واقع گرایانه و منطقی در پرتره می باشند که تا قبل از ایشان این چنان بدان پرداخته نشده بود. سوژه ها و ساختارهای به کار رفته در آثار دو هنرمند آن چنان خاص است که قابل تأمل می نمایند. به طوری که با اطمینان خاطر می توان از این سبک و تکنیک های ویژه در پرتره های رئال امروزی شود برده و آن ها را در تکنیک های متفاوتی چون آبرنگ و رنگ و روغن اجرا نمود. نیز سبک و سیاق این اساتید می تواند برای نقاشان چهره پرداز امروزی خود آموزی ارزنده برای تجربه ورزی و مطالعه سیر پیشرفت این شاخه هنر در ایران باشد.
این مقاله به روش کتابخانه ای –توصیفی– تحلیلی سعی برآن دارد با بررسی و مقایسه پرتره های رئال ترسیم شده توسط این دو بزرگوار نشان دهد چه عواملی باعث پیدایش سبک خاص و پیشتازی در این شاخه هنری گشته است.
چیدمان گرافیک: رنگ های دنیا؛ ژان فیلیپ لنکلوس و دومینیک لنکلوس
حوزه های تخصصی:
چیدمان گرافیک: تکیه گاه ایرانی، هویت ایرانی؛ گفتگو با دکتر محمدحسین حلیمی
حوزه های تخصصی:
چیدمان گرافیک: پژوهشی در قطعات فیگوراتیو دن ویتز در هنر خیابانی نیویورک
حوزه های تخصصی:
دن ویتز از جمله پیشگامان هنر خیابانی است که در شهر بروکلین متولد شد. او کار خود را در سال 1979 تحت تأثیر فرهنگ پانک آغاز نمود. آثار این هنرمند به شیوه هایپررئالیست و با حالتی طعنه آمیز و نیش دار با موضوع فیگور انسانی و گاهی حیوان ارائه می شوند. او حیوانات و انسان ها را در پشت پنجره های میله ای و شبکه های فلزی کثیف موجود در پیاده روها در حالتی زندانی و به دام افتاده به نمایش می گذارد. او آثار خود را چنان با محیط شهری در هم می آمیزد که به ندرت رهگذران متوجه آن ها می شوند و البته در صورت جلب توجه سبب شگفتی و مبهوت شدن را برای عابران فراهم می سازد. مراحل کاری دن ویتز را می توان در سه مرحله: نقاشی دیواری های رنگی، برچسب های دیواری و نصب قطعات بر روی دیوار خلاصه کرد. دن اظهار می دارد آنچه که موجب شکل گیری فرآیند کاری وی شد، نیاز شدید وی برای اجرای هرچه سریع تر اثرش بر روی دیوارها بود.