مطالب مرتبط با کلیدواژه

هنر پیکرنما


۱.

از تحریم صورتگری تا صورت نگاری عریان: نگاهی به سیر تحول نمایش پیکره انسان در تاریخ هنر و به ویژه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریم صورتگری هنر در ادیان هنر پیکرنما صورت نگاری عریان هنر قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۷۲
مرزهای تلقی ادیان از پیکره انسانی ،گاه مقدس به عنوان تمثیلی از صورت الهی و گاه مذموم به سبب نمایش حالات گناه آلود و خودنمایانه بشر، بحث درباره هنر انسان نما را مورد توجه قرار می دهد. از هنر پیشاتاریخی تا هنر معاصر، موضوع تصویر انسان در کانون اهمیت قرار دارد؛ در پاره ای مواقع، همچون هنر انسان غارنشین، تصویرسازی عصر آخناتون در مصر، آیین بودا، دین یهود، دین اسلام و جنبش شمایل شکنی بیزانس، تمثال سازی انسان دارای حرمت و گاه ممنوعیت است؛ و در پاره ای دیگر چون یونان باستان، هند باستان، آیین ویشنوپرستی و عصر رنسانس، نمایش پیکره برهنه انسانی، آزادانه موضوع هنر قرار می گیرد. در این مقاله، پس از مطالعه رویکرد ادیان مختلف در باب تمثال سازی انسان، تضاد و تناقض در معنای برهنگی و دوگانگی دلالت این مفهوم از لحاظ واژه شناختی بررسی می شود، سپس با نگاهی دقیق تر به هنر ایران، پس از مطالعه تاریخچه تصاویر عریان، به تغییر نگرش هنرمند عصر قاجار در باب تصاویر انسانی پرداخته می شود. خوانش ایرانی از اومانیسم غربی، جایگاه انسان را تغییر داد و ضمن آرمان زدایی از آن، وجوه مادی زندگی بشر را در مرکز توجه قرار داد؛ مفاهیم معنوی جای خود را به گرایشات مادی و انسان محور جدید بخشید؛ این روند موضوعات بدیعی چون برهنه نگاری را به عرصه نقاشی قاجاری وارد نمود.
۲.

جستاری در باب نمود پیکر انسان در هنر معاصر، با تأکید بر نظریات بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بودریار شیء شدگی هنر پیکرنما هنر معاصر نظریه پایان جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۴۲
انگاره های مرتبط با پیکر انسان، بدنمندی و تقابل های جنسیتی از دیرباز در بازنمود انسان در هنر نقشی تعیین کننده داشته اند. پس از دهه 1970، پژوهش پیرامون جایگاه تن و واکاوی گستره های معنایی آن، دامنه وسیع تری یافت. هدف این جستار، تطبیق معانی مذکور در دو حوزه فلسفه، مشخصاً با تأکید بر اندیشه بودریار و نیز مصادیق هنری ملهم از آن معانی است. در این زمینه نظریاتی همچون شی ء شدگی، مفهوم عضو شیء، پایان جنسیت و... با آثار تجسمی هنرمندانی همچون کروگر، گُبر، شرمن، هاگنز، لونا و آبراموویچ تطبیق داده می شود. روش این تحقیق به صورت تحلیلی توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه استقرایی است. طبق یافته های پژوهش مشخص خواهد شد که اولاً تکرار نشانه ها در نظام های مختلف معنایی، سبب شده تا خرد جنسی پست مدرن رو به محوشدگی گذاشته شود و به وانمودهبدل شود که نمود تن در هنرها نیز تابع همین فلسفه است. ثانیاً عرضه وسیع مفاهیم جنسی در تمامی نظام های معنایی همه چیز را به نشانه ای جنسیتی بدل کرده است؛ از این رو درواقع دیگر هیچ چیز جنسیت نیست. لذا نشانه های جنسیتی، در هنر نیز جنبه بت وارگی خود را از دست داده اند. ثالثاً عنصر عضو شیء در هنر معاصر را می توان در جایگاه ژانر طبیعت بی جان از سویی و انسان قربانی عصر پست مدرن از سوی دیگر مدنظر قرار داد.