هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره 22 تابستان 1396 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله مبتنی بر این فرضیه است که ظهور رقم مسجع در نقاشی اواخر دوره صفوی، افشاریه، زندیه و اوایل قاجار، بنا به مصالح مذهبی و لزوم اجتماعی و اقتصادی بوده است. از مکتب اصفهان به بعد که نقاشی تا حدودی از حصار دربار بیرون آمد، در جامعه اصفهان بسط و گسترش یافت و با زندگانی روزمره مردم گره خورد، نقاشان با معضل مقبولیت آن در بین عامه مردم مواجه شدند؛ چون نقاشی از دوره اسلامی بنا به مسائل کلامی و مذهبی همچنان در هاله ای از حرمت قرار گرفته بود و گرچه گذشت ایام، این دیدگاه را تا حدودی تلطیف کرده بود، پیکرنگاری نزد گروه هایی از جامعه همچنان در معرض بی مهری قرار داشت. نقاشان برای حل این معضل به رقم هایی روی آوردند که مفهوم دوپهلو داشت: یکی مفهوم مذهبی و دیگری حرفه ای. شیوه فرنگی سازی هم که از نیمه های سده دهم هجری در نقاشی ایران شروع شده بود، به کمک نقاشان آمد و آنها با گنجاندن پیکره های فرنگی، مناظر و مزایای اروپایی در آثار خود، درواقع به نوعی فرافکنی مفهومی پرداختند و تاحدودی توانستند معضل حرمت در نقاشی های پیکرنگارانه را حل کنند. در این مقاله با روش استقرایی و فرایند وصف و ارزیابی و تحلیل، علل و عوامل موضوع تتبع می شود.
جستاری در باب نمود پیکر انسان در هنر معاصر، با تأکید بر نظریات بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگاره های مرتبط با پیکر انسان، بدنمندی و تقابل های جنسیتی از دیرباز در بازنمود انسان در هنر نقشی تعیین کننده داشته اند. پس از دهه 1970، پژوهش پیرامون جایگاه تن و واکاوی گستره های معنایی آن، دامنه وسیع تری یافت. هدف این جستار، تطبیق معانی مذکور در دو حوزه فلسفه، مشخصاً با تأکید بر اندیشه بودریار و نیز مصادیق هنری ملهم از آن معانی است. در این زمینه نظریاتی همچون شی ء شدگی، مفهوم عضو شیء، پایان جنسیت و... با آثار تجسمی هنرمندانی همچون کروگر، گُبر، شرمن، هاگنز، لونا و آبراموویچ تطبیق داده می شود. روش این تحقیق به صورت تحلیلی توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه استقرایی است. طبق یافته های پژوهش مشخص خواهد شد که اولاً تکرار نشانه ها در نظام های مختلف معنایی، سبب شده تا خرد جنسی پست مدرن رو به محوشدگی گذاشته شود و به وانمودهبدل شود که نمود تن در هنرها نیز تابع همین فلسفه است. ثانیاً عرضه وسیع مفاهیم جنسی در تمامی نظام های معنایی همه چیز را به نشانه ای جنسیتی بدل کرده است؛ از این رو درواقع دیگر هیچ چیز جنسیت نیست. لذا نشانه های جنسیتی، در هنر نیز جنبه بت وارگی خود را از دست داده اند. ثالثاً عنصر عضو شیء در هنر معاصر را می توان در جایگاه ژانر طبیعت بی جان از سویی و انسان قربانی عصر پست مدرن از سوی دیگر مدنظر قرار داد.
تحلیل پدیدارشناختی واقعیت افزوده به مثابه رسانه در هنر معاصر (هنر واقعیت افزوده در دوسالانه ونیز و استانبول 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه رسانه نوین به گفتمانی اشاره دارد که با تکنولوژی و رسانه های معاصر پوشیده شده است. امروزه بسیاری از هنرمندان با تکنولوژی دیجیتال به مثابه رسانه هنری سروکار دارند. واقعیت افزوده، فنّ روی هم گذاری نگاره های کامپیوتری بر نمای زنده جهان واقعی است. هنر واقعیت افزوده، به آثار هنری نمایش داده شده در محیط واقعی گفته می شود که از واقعیت افزوده به مثابه رسانه هنری استفاده می کنند. به دلیل تعاملی بودنِ هنر واقعیت افزوده، مخاطب آن به کمک کنش بدنی خود به تجربه زیباشناختی می پردازد. هدف از این پژوهش، بررسی نقش بدن در تجربه هنر واقعیت افزوده است. نمونه های مورد مطالعه، برگرفته از آثار هنر واقعیت افزوده در دوسالانه های ونیز و استانبول در سال 2011 است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، استفاده از سنجه های غیرواکنشی شامل عکس و تصاویر ویدئویی برگرفته از اینترنت است. در این پژوهش با تبیین تمایز میان دو مفهوم تصویر بدن و شاکله بدن نزد موریس مرلوپونتی، مشاهده می شود که در هنر واقعیت افزوده با استفاده از شاکله بدنی، عاملیت مخاطب اثر هنری به عنوان هستی تن یافته افزایش یافته است و التفات سوژه متجسد در مقابل رسانه، به شیء افزوده شده معطوف می شود.
تأثیر نگارگری ایرانی بر عناصر بصری حمزه نامه با تأکید بر مکتب تبریز2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران، ازجمله ملل و نژادی است که طی قرون متمادی با هند در ارتباط بوده و در هنر و فرهنگ آنها نفوذ کرده است. یکی از دوره های طلایی هنر و فرهنگ ایران، در اوایل دوران صفویه در تبریز بود؛ زمانی که شاه طهماسب از هنر روی برگردانید، برخی از هنرمندان به دعوت همایون پادشاه گورکانی به هند رفتند و هسته اصلی مکتب نگارگری مغولی هند را بنیان گذاشتند. بدین ترتیب، مهم ترین اثر این مکتب، حمزه نامه، تحت تأثیر شدید نگارگری ایرانی و تحت نظارت نگارگران ایرانی خلق شد. بر این اساس، پژوهش حاضر به این پرسش ها پاسخ می دهد که چه عناصری از مکتب نگارگری تبریز 2 در تصاویر حمزه نامه مشاهده شدند؟ و تأثیرات دیگر مکاتب نگارگری ایرانی بر تصاویر حمزه نامه چیست؟ با هدف دسته بندی برخی از این عناصر تصویری، روش تحقیق توصیفی- تطبیقی است و نتایج نشان می دهد عناصر تصویری نگاره های حمزه نامه تشابهات بسیاری با نگاره های مکتب تبریز 2 دارد؛ زیرا بسیاری از عناصر گیاهی، تلفیقی، جانوری و سماوی در حمزه نامه با شباهت فراوانی با همین عناصر در مکتب نگارگری تبریز 2 ترسیم شده اند. علاوه بر آن، تأثیرات دیگر مکاتب نگارگری ایرانی نیز بر نگاره های حمزه نامه مشاهده می شود.
مطالعه زبان و بیان در پیکره سفالی طغرل بیک سلجوقی با رویکرد بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف بینامتنیت در قرن بیستم، نگرش نوینی در افق مطالعات علوم انسانی و هنر فراهم آورد. از گرایش های مهم بینامتنی، بینامتنیت خوانشی است که نخستین بار رولان بارت مطرح کرد. مقاله پیش رو، به مطالعه مجسمه سفالین «سلطان طغرل بیک سلجوقی» متعلق به هنر دوره اسلامی ایران با رویکرد بینامتنیت خوانشی پرداخته است. هدف اصلی نوشتار حاضر، آشنایی مخاطبان با یکی از شیوه های مهم نقد ادبی و هنری معاصر، یعنی بینامتنیت خوانشی است که با تطبیق آن بر پیکره های مطالعاتی ایرانی و اسلامی، قابل بهره برداری است. در ابتدا، شناسه تاریخی پیکره حاضر معرفی می شود و سپس، کشف تمامی خوانش های ممکن با رویکرد بینامتنی در مجسمه مذکور کانون توجه قرار می گیرد. در مرحله بعد، با تحقیقی میدانی، نقش متن های مذکور در خوانش مخاطبان اثر نقد و بررسی می شود. بدین منظور، چهل خوانش مختلف که از مصاحبه با دانشجویان رشته های هنر و ادبیات شکل یافته، محور تحلیل این قسمت است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد اول، خوانش بینامتنی به عنوان روش تحقیق، قابلیت نقد و بررسی آثار هنری و تجسمی ایرانی- اسلامی را دارد. دوم، خوانش مخاطبان اثر حاضر، اغلب خوانشی مرکب (متنی، بینامتنی و فرامتنی) بوده است.
مطالعه تطبیقی سفال کوباچه ایران (صفویه) و سفال ایزنیک ترکیه (عثمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شباهت سفالینه های کوباچه تبریز دوره صفویه با سفالینه ایزنیک ترکیه در دوره عثمانی این سؤال را پدید می آورد که علل تشابه این دو گونه سفالینه چه بوده و کدام یک بر دیگری تأثیر گذاشته است؟ شیوه ساخت این ظروف، تزئینات ظروف سفالی ایران و ایزنیک و رنگ های مشترک، حکایت از تأثیر متقابل آنها در دوره های زمانی خاص دارد. هدف تحقیق، شناسایی نمونه های مشابه در ایران و ترکیه و بررسی علل احتمالی تأثیر پذیری این دو گونه سفالینه از یکدیگر است. ظروف کوباچه که با نقوش ختایی و رنگ های متنوع تزئین شده ، در ایزنیک ترکیه نیز با اشتراکاتی در طرح و رنگ دیده می شود. این مقاله، ابتدا به معرفی دو گونه سفال کوباچه و ایزنیک پرداخته است. سپس با بررسی روابط و مراودات فرهنگی و سیاسی دو کشور، به عوامل احتمالی تأثیر گذار سفال کوباچه بر سفال ایزنیک و تبیین اشتراکات در تزئین و رنگ پرداخته است. یافته های تحقیق نشان داد مهاجرت عده ای از هنرمندان تبریزی به ترکیه و پس از آن، حمله عثمانی ها در چالدران و سپس، دستیابی آنها به خزانه دولت صفوی در تبریز و به غنیمت بردن آثار هنری و هنرمندان آن منطقه به پایتخت عثمانی، باعث تأثیرپذیری سفالینه های ایزنیک از سفال کوباچه شده است.
مروری بر توصیف ویژگی الیاف کاغذهای دوره سلجوقی و تیموری و بهره گیری از روش ها و ابزارهای دستگاهی در شناسایی الیاف آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسخ خطی دوره سلجوقی و تیموری، از نفیس ترین آثار کتاب آرایی و نسخه پردازی محسوب می شوند و بسیاری از محققان به توصیف کاغذهای اولیه در نسخه پردازی ایرانی- اسلامی پرداخته اند. نتایج حاصل از مطالعات تاریخی نشان می دهد کاغذهای دست ساز دوره سلجوقی و تیموری، کاغذهایی به نام سمرقندی، بغدادی و خراسانی بوده اند و عموماً شامل گیاهان غیرچوبی می شوند. در این میان، الیاف گیاهی کتان، کنف و شاهدانه بیشتر استفاده شده اند. با این حال، اطلاعات دقیقی درباره ساختار این کاغذها وجود ندارد. هدف اصلی در این پژوهش، گردآوری اطلاعات در زمینه نحوه شناسایی الیاف در کاغذهای تاریخی دوره سلجوقی و تیموری است تا با انطباق بر روش های تجربی کیفی، کمی و دستگاهی، شناخت این کاغذها میسر شود. براساس نتایج، روش های بسیاری علاوه بر کاربرد معرف های شیمیایی که روشی کیفی است، وجود دارد؛ به طوری که با استفاده از میکروسکوپ های الکترونی، بررسی سطحی الیاف در کاغذها امکان پذیر شده است و ویژگی هایی همچون تاب و اندازه الیاف، برجستگی ها و خطوط متقاطع آنان را آشکار می نماید. همچنین استفاده از میکروسکوپ پلاریزان نه تنها با تغییرات رنگی بر سطحِ الیاف، آنها را متمایز می کند، بلکه وجود اگزالات کلسیم در الیاف را تصدیق می کند و نقش مؤثری در شناسایی الیاف کاغذهای تاریخی اولیه دارد.
بررسی کتیبه کاشی های زرین فام مزار حضرت فاطمه معصومه(س) در قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر سفالگری ایران، از دیرباز به عنوان قدیمی ترین نمونه آثار تولیدی، مهم ترین شاخص های فرهنگی، اجتماعی و هنری ایران را بازنمود ساخته است. در این میان، شیوه سفالگری زرین فام، نقطه اوج سفالگری اسلامی در ایران است. در اوج دوران تولید سفالینه های زرین فام در سده هفتم هجری قمری، هنرمندان ایرانی به خصوص خاندان های صنعتگر و هنرمند مانند خاندان طاهر کاشانی، با توسعه روش های ساخت آثار زرین فام به چنان توانایی در این عرصه دست یافتند که این فن را در کتیبه کاشی ها و محراب مهم ترین اماکن مقدس ایران به کار بستند. این مقاله در بستری تاریخی و تطبیقی، به بررسی نمونه های موجود در مزار حضرت فاطمه معصومه(س) و چگونگی رابطه آنها با نمونه های دیگر در ایران پرداخته است. بر این اساس، همکاری خاندان ابی طاهر به صورت خاص «محمد بن ابی طاهر» و «علی بن محمد» و شخص «ابوزید» در تولید این آثار بر اساس رقم های موجود، مشهود است. اهمیت آثار به حدی است که رقم «ابوزید» را در دو کتیبه مجزا می توان مشاهده کرد. همچنین تاریخ 602 ه.ق و رقم بانیان کاشی ها می تواند آنها را قدیمی ترین نمونه کتیبه کاشی های موجود در این سرزمین معرفی کند.
تأثیر منسوجات ایران دوران آل بویه و سلجوقی بر اسپانیای اسلامی (مطالعه موردی: منسوجات دوران مرابطون و موحدون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتوحات مسلمانان در دوره اموی، زمینه ساز ورود اسلام به اسپانیا و دگرگونی فرهنگ و هنر آندلس، به ویژه منسوجات این دوران، از منظر طراحی نقوش بود. برخی محققان، منسوجات اسپانیای اسلامی را تداوم سنت طراحی منسوجات ایران ساسانی می دانند؛ اما پژوهش حاضر بر بنیاد این فرضیه شکل گرفته است که در منسوجات اندلس، به ویژه در دوران حکمرانی مرابطون و موحدون، شواهدی از نوآوری های منسوجات دوران هم عصر آنها، حکومت های آل بویه و سلجوقی که خود تداوم سنت ساسانی محسوب می شوند، قابل مشاهده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، کشف دلایل و میزان این تأثیرپذیری از طریق بررسی مستندات تاریخی، مقایسه نقوش و ترکیب بندی شواهد منسوجات دو تمدن به منظور بررسی فرضیه مزبور است. نتایج پژوهش، نشانگر نقش تجارت در این زمینه و تأثیرپذیری منسوجات مرابطون از نقش مایه های انسانی، حیوانی، پرندگان و نمادهای عقاب دو سر، درخت زندگی و ترکیب بندی مدالیون های حاشیه دار منسوجات آل بویه است. استفاده از نقوش هندسی، ستاره هشت پر، لوزی و چلیپا نیز می تواند نشانگر تأثیرپذیری محدود موحدون از منسوجات سلجوقی باشد. کاهش تأثیر در دوره موحدون را باید نتیجه توجه حاکمان مُوحِد به ساده زیستی، طرد نقوش جانداران، تمایل به نقوش هندسی تزیینات معماری، کاهش واردات ناشی از پیشرفت صنعت نساجی اندلس و تبدیل آن به قطب نساجی اروپا دانست.
تحلیل و بازشناسی نمادگرایانه نقوش مشترک منسوجات ساسانی و آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از نقوش و نمادها در هنر ایران که پیش از دوره ساسانیان نیز جایگاه والایی داشته است، تا پس از حکومت ساسانیان و در تمدن و هنر اسلامی ایران نیز در بیان هنری کاربرد بسیاری یافت. این نقوش دربردارنده تجارب اجتماعی، فرهنگی و معتقدات مذهبی دوران خود هستند؛ لذا به فهم بهتر سیر تحول اندیشه های مردم دوران خود کمک می کنند. یکی از شاخصه های مهم منسوجات ساسانی، نقوش تزیینی به کاررفته در آن است که تأثیر عمیقی بر هنر دوره های مختلف تاریخی بعد از خود گذاشته است. از این جمله می توان به دوره سامانی، آل بویه و... اشاره کرد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی است و سعی شده تا علاوه بر معرفی نقوش و عناصر تزیینی مشترک به کاررفته در منسوجات دوره ساسانی و آل بویه، به شناسایی و تحلیل نمادگرایانه نقوش مشترک منسوجات در این دو دوره پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشترین مضامین و نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در منسوجات دوره آل بویه استفاده شده اند، درواقع همان نقوش دوره ساسانی است که با کیفیات فرمی و محتوایی متفاوتی به کار رفته اند.
پرتره هایی ماندگار از عکاس گمنام قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزا سیدعلی خان مستوفی ملقب به اعتماد حضور فرزند میرزا سیدعلی اکبر مستوفی، یکی از عکاسان پرکار، اما گمنامِ دوره قاجار است. علی رغم به جای ماندن عکس های نسبتاً زیادی از وی در آلبوم خانه کاخ گلستان، مجموعه اسناد تصویری کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و بر روی طاقچه های بسیاری از منازل قدیمی ایرانی، کمتر نام و نشانی از وی در منابع مختلف تاریخ عکاسی ایران یافت می شود. موضوع اغلب عکس های میرزا سیدعلی، رجال دولتی، صاحبان القاب و مناصب هستند که در آتلیه شخصی عکاس با سبک و سیاقی خاص به عنوان سندی برای دربار قاجار عکاسی شده اند. بسیاری از این عکس ها به قلم نقاشان چیره دست آن دوران نقاشی و به ص ورت چاپ سنگی در روزنامه های «ش رف» و «ش رافت» چاپ و منتشر شده اند. پرتره نگاری های بسیار به جای مانده از وی و ناشناخته ماندن این عکاس دلیلی بر بررسی و مطالعه آثار اوست. این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه ای و تص ویری، به روش اسنادی- توصیفی انجام گردیده است و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مشاهده ای بوده است. سعی بر این بوده است که با توجه به منابع بسیار محدود اطلاعاتی مکتوب از وی و کاوش در تصاویر به جای مانده، کلیت آثار، ویژگی ها و راه و روش عکاسانه اش با درنظرگرفتن جنبه کاربردی آثارش که اکثراً پرتره نگاری هستند، با دقت بررسی شود.
بررسی تأثیر بازی آموزشی در یادگیری مفاهیم ایمنی و امنیت و گرایش آنها به فعالیت های امن در سواحل دریا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشر در تلاش است که «ایمنی» را در «سواحل دریا» تأمین کند. بنا بر آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور از قربانیان «غرق شدگی»، این معضل یکی از بحران های بهداشت عمومی محسوب می شود. آگاهی بخشی مفاهیم ایمنی در سنین کم توسط بازی های آموزشی، از شیوه های پیشگیری برای کاهش معضلات محسوب می شود. به همین منظور، بازی آموزشی با استفاده از سیستم پیکتوگرام طراحی شد تا بتوان از آن به عنوان ابزاری پیشگیرانه برای کنترل و کاهش سوانح و غرق شدگی استفاده کرد. از روش ارزیابی DAST-C، برای تأیید فرضیه های موجود روی سی کودک دختر هفت تا یازده سال استفاده شده است. فرضیه ها عبارت است از: ۱. استفاده از بازی آموزشی در یادگیری مفاهیم مربوط به ایمنی سواحل تأثیر دارد؛ ۲. به وسیله بازی آموزشی می توان کودکان را با سرگرمی های دیگری غیر از شنا در دریا آشنا و ترغیب کرد. گروه آزمایش طی هفت هفته در چهار مرحله، با ابزار طراحی شده سنجیده شدند و نتایج با روش تحلیل واریانس یک طرفه با کمک نرم افزار تحلیل داده ها SPSS سنجیده شد. علاوه بر نرمال بودن داده ها، تفاوت معنادار نتایج نشان داده شد؛ به این معنی که استفاده از این بازی در یادگیری مفاهیم مدنظر تأثیر داشت و می توان نگرش جدیدی در کودکان ایجاد کرد.