فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۲٬۶۸۶ مورد.
۱۲۱.

تولید و تفسیر نشانه ها در هنر تعاملی بر اساس نظریه ی بودریار، مورد مطالعاتی آثار گروه تیم لب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژان بودریار هنر تعاملی وانمایی ارزش نشانه رمزگان تیم لب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۳۹
    امروزه به کارگیری فن آوری های نوین در خلق آثار هنری به گسترش رویکرد های تعاملی در هنر دامن زده است. نگاه خاص ژان بودریار فیلسوف معاصر و از نظریه پردازان پست مدرن به جایگاه فن آوری در زندگی بشر امروز ، زمینه را برای بررسی نظرات او در هنر تعاملی فراهم ساخته است. به اعتقاد بودریار نشانه ها و رمزگان در جامعه ی پسامدرن بر همه ی شئون زندگی ازجمله هنرتسلط یافته و او به کرات نگرانی خود را از فراموش شدن واقعیت جهان در بین وانموده ها و نشانه ها بیان نموده است. هدف از پژوهش حاضر این است که با تکیه بر مفاهیم کلیدی نظریات بودریار همچون وانمایی و ارزش نشانه و با بررسی دو نمونه ازآثار تعاملی گروه طراحان تیم لب، به این پرسش پاسخ داده شود، چگونه بازتولید نشانه ها و وانمایی مد نظر بودریار در هنر تعاملی رخ می دهد؟ برای نایل آمدن به این هدف، از شیوه توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد حضور و کنش مخاطب در هنر تعاملی و تفاوت دیدگاه و نحوه ارتباط او با اثر، نشانه های جدیدی را خلق کرده که بازتولید و تکثیر پذیری نشانه ها در کنار عواملی همچون تعامل، تخیل و حس مخاطب، منجر به محو تمایز بین وانموده و واقعیت و خلق نشانه های بی ارجاع به جهان واقع می گردد.
۱۲۲.

مقایسه هنر بلوچی دوزی ایران و پاکستان از نظر شیوه نقش پردازی، رنگ بندی و تکنیک های دوخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلوچی دوزی نقوش بلوچی تکنیک دوخت ترکیب رنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۷
بلوچی دوزی از مشهورترین هنرهای سنتی در میان اقوام بلوچ ساکن در ایران و پاکستان است. مردم این دو خطه در بحث بلوچی دوزی دارای فرهنگ یکسانی هستند اما تمایز بین طرح و تکنیک در مناطق مختلف بلوچستان موجب گستردگی جغرافیای این هنر و تنوع بالا به لحاظ نقوش و نحوه اجرا گشته است. بر این مبنا پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطالعات میدانی و کتابخانه ای، در پی پاسخگویی بدین پرسش ها است که: میان شیوه دوخت و طراحی نقوش در بلوچی دوزی ایران و پاکستان چه شباهت هایی وجود دارد؟ و مهم ترین تفاوت های موجود در این عرصه کدام اند؟ برای بررسی بهتر، نمونه ها به شیوه انتخابی از میان چهل تکنیک دوخت رایج در مراکز عمده بلوچی دوزی ایران و پاکستان برگزیده شدند. سپس با در نظر گرفتن سه شاخصه اساسی؛ نقش پردازی، رنگ بندی و تکنیک اجرا با رویکرد تطبیقی مقایسه ای میان آن ها صورت گرفت. یافته ها نشان گر آن است که با وجود شباهت های چشمگیر میان بلوچی دوزی ایران و پاکستان، تکنیک دوخت و شیوه اجرای نقش بر روی پارچه، ایجاد تمایز میان بلوچی دوزی های این دو کشور را امکان پذیر می سازد. همچنین شمارش تاروپود در بلوچی دوزی ایران که نوعی مهارت دوخت تلقی می شود، سلیقه هنری خاصی را در این آثار رقم زده که وجه ممتاز این هنر در ایران است.
۱۲۳.

عوامل تبیین مفهوم اسطوره عکس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره عکس عکس نمادین نقد عکس فرایند خلق کاربرد عکس الگوی تصویری اقتباس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
در طول تاریخ، عکس هایی ثبت و منتشر شده اند که به جایگاهی فراتر از یک عکس معمولی رسیده اند. این عکس ها به بخشی از خاطره ی گروهی مردمانِ یک سرزمینِ مُشخص و یا کُلِّ جهان تبدیل شده اند. به همین دلیل، هنرمندان و مؤلفان با الهام از آن ها آثار دیگری از جمله فیلم، مجسمه، شعر، پرفورمنس و غیره را خلق نموده و باعث شده اند که آن عکس بار دیگر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. این میزان از استقبال و اقتباس نشان می دهد قدرت و دامنه ی اهمیت عکس مورد نظر تا آن اندازه بوده که دیگران نیز مایل بوده اند اثری مشابه آن را داشته باشند. پرسش ابتدایی این پژوهش آن است چگونه ممکن است عکسی از جایگاه فعلی خود به عنوان یک رسانه ی تبلیغاتی فراتر رفته و در جایگاه الگو قرار گیرد؟ «اسطوره عکس» عبارتی است که در این پژوهش تک وین یافته و تلاش شده که برای مفهوم و نیز عوامل مؤثر در تولید آن، و همچنین مراحل تکوین آن حدود و تعریفِ مُشخص بیابد. چنین عکس هایی می توانند آغازگر یا ادامه دهنده ی یک جریان و جُنبش فرهنگی یا سیاسی شوند؛ باعث برتری یک اندیشه ی درست یا نادرست در میان مُخاطبان گردند؛ در مقام تولیدکننده ی ایدئولوژی قرار گیرند؛ و نیز با تکثیر در سایر نظام های نشانه ای، باعث رُشد و گُسترش معنای خود و البته گُسترش آن رسانه گردند. نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و مطالعات کتابخانه ای است. این پژوهش به صورت بنیادی انجام شده است. نتیجه آن که پیرامتن ها، قابلیت تکثیر، و میزان اقتباس در سایر رسانه ها از عوامل مؤثر در شکل دهی به اسطوره عکس هستند. همچنین امور فنی عکاسی تأثیر چندانی بر این روند ندارند.
۱۲۴.

مطالعه تطبیقی عناصر غیر دایجتیک در عکس های سینمایی محسن راستانی و مری الن مارک با رویکرد تحلیل رمزگان بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی فیلم محسن راستانی مری الن مارک عناصر غیر دایجتیک رمزگان بلاغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
به تمامی امکانات و کنش هایی که هنگام نمایش فیلم در سینما روی پرده اتفاق می افتند، مانند واقعیت داستانی، گفتار، فعالیت شخصیت ها و همه کنش ها به شکلی که درون پرده و همزمان با نمایش اجرا شده اند، عناصر دایجتیک می گویند. بخشی از عناصر دایجتیک عکس های سینمایی اند که ارجاعاتی به روایت و روند داستان فیلم دارند. عده اندکی از عکاسان سینمایی با رویکردی افراطی، عکس هایی به سبک و شیوه خود و خارج از روند داستان فیلم می گیرند. این عکس ها که در بستر فیلم خلق شده و ارجاعاتی ویژه به سبک عکاس دارند در دسته عناصر غیر دایجتیک قرار می گیرند. در این پژوهش عناصر غیر دایجتیک در عکس های محسن راستانی از فیلم  اینجا چراغی روشن است و عکس های مری الن مارک از فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته بر مبنای نظریه رمزگان بلاغی امبرتو اکو بررسی شده تا به پرسش اصلی پژوهش که موارد تشابه و تفاوت عکس های سینمایی محسن راستانی و مری الن مارک، با عناصر غیر دایجتیک چگونه  قابل تبیین است؟ پاسخ داده شود. هدف این پژوهش شناخت عناصر غیر دایجتیک و سبک ویژه عکاس در عکس های سینمایی محسن راستانی و تطبیق آن با آثار مری الن مارک است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. اطلاعات به روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای و عکس ها نیز از آرشیو شخصی و منابع الکترونیکی گردآوری شده اند. از مقایسه عکس های محسن راستانی و مری الن مارک، می توان نتیجه گرفت که هر دو، عکس هایی مرتبط با روایت فیلم و عکس هایی با سبک شخصی (مستند-پرتره) و غیر دایجتیک دارند که تبدیل به کتاب و نمایشگاه شده اند.
۱۲۵.

مطالعه تطبیقی ساختار شرفه در تذهیب مکاتب تیموری و صفوی و تأثیر آن بر شرفه های تذهیب گورکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تذهیب شرفه تذهیب تیموری تذهیب صفوی تذهیب گورکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
تذهیب همواره در کنار کتاب آرایی قراردارد. در میان مکاتب مختلف تذهیب، مکتب تیموری حائز اهمیت است و حضور آن در تذهیب های قرآن صفویه نیز دیده می شود. از طرفی ارتباط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران در عصر صفوی با هند نیز باعث رشد تذهیب گورکانیان در آن دوره گردید. بر همین مبنا پژوهش کیفی حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی نمونه هایی از قرآن های مُذَهَب تیموری، صفوی و گورکانی می پردازد. هدف این مقاله، دستیابی به ساختار شرفه در تذهیب های قرآن در دو دوره تیموری و صفوی و تأثیر آن بر شرفه های تذهیب در قرآن های گورکانی است. پرسش اصلی مقاله نیز به این صورت است که شرفه، از لحاظ بصری، در تذهیب های قرآنی ادوار تیموری و صفوی چه خصایصی داشته ؟ و این ویژگی ها بر شرفه های قرآنی گورکانی چه تأثیری داشته است؟  شرفه های تذهیب های قرآنی در دروه تیموری و صفوی با توازن، تعادل و نظم خاصی بودند که در تذهیب های قرآنی گورکانیان نیز دیده می شود. گورکانیان اجرای شرفه را از تیموریان و صفویان الهام گرفته اند؛ و سلایق هنری سرزمین خود را نیز اعمال می کردند. شرفه های نسبتاً شلوغ، شرفه های رنگی و فشرده، استفاده از فرم های اسلیمی و ختایی متنوع و پرکار در قرآن های هندی بسیار دیده می شود.
۱۲۶.

مطالعه نقش درخت ویسبوبیش در ترمه کرمانی دوره قاجار از منظر اسطوره شناسی تمثیلی کروزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره شناسی اسطوره شناسی تمثیلی فردریش کروزر نقش مایه ویسبوبیس درخت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
نقش مایه ویسبوبیش به عنوان الگو و مدل همواره بر آثار هنری بازنمایی می شود، اما تاکنون به نحوه شکل گیری اولیه این نقش مایه و ترکیب بندی آن با دیگر عناصر با رویکرد مطالعات فرهنگی پرداخته نشده است. رویکرد مطالعات فرهنگی بر تمامی عناصری که فرهنگ خطاب می شوند، از جمله اساطیر، تاکید دارد و روش اسطوره شناسی تمثیلی کروزر نیز امکان مطالعه ساخت مند آن ها را فراهم کرده است. ازآنجاکه ویسبوبیش در بسیاری از دست بافته های قاجاری بازنمایی شده، پژوهش حاضر به منظور دست یابی به ماهیت اولیه اش، آن را با روش تمثیلی کروزر، و بر روی یک نمونه شال ترمه قاجاری واکاوی نموده است. بر این اساس، پرسش اصلی این است: از منظر اسطوره شناسی کروزر که رمزگرایی میان آیکون و ایدوس را مبنای دانش اساطیر می داند، چه ارتباطی میان ویسبوبیش و بازنمایی آن بر آثار دوره قاجار وجود دارد؟روش تحقیق در این پژوهشِ بنیادین به صورت توصیفی-تحلیلی، و گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای خواهد بود. بنابر این پژوهش، میان مفهوم جاودانگی و آفرینش/ ایدوس و درخت ویسبوبیش ترمه کرمان/ ایکون رابطه ای تمثیلی برقرار است و در نهایت می توان گفت علت نمونه ای استفاده از طرح ویبوبیش در ترمه قاجاری نام برده، دستیابی ذهن بافنده و مخاطب به نامیرایی و زندگی ازلی و ابدی است. [i] Icon[ii] Idos[iii]  Mythical relationship
۱۲۷.

چیدمان فضایی پارک های شهری؛ تعیین نقاط القا کننده حس ترس از جرم؛ مطالعه موردی: پارک تپه باشی شهر نقده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس امنیت پارک های شهری پارک تپه باشی ترس از جرم چیدمان (نحو) فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
نحوه چیدمانِ فضا از مهمترین عوامل تأثیرگذار در احساس امنیت بازدید کنندگان از پارک های شهری است. هدف این پژوهش یافتن نقاط القا کننده احساس ترس از جرم در پارک تپه باشی نقده از طریق بررسی نقش مؤلفه های مربوط به نحو فضایی پارک می باشد. بدین منظور کیفیت های تاثیر گذار بر احساس امنیت در پارک توسط تکنیک چیدمان فضا و نرم افزار Depthmap، از منظر دسترسی فیزیکی و بصری مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این پژوهش چهار کیفیت دسترسی پذیری، انتخاب، قابلیت کنترل و همپیوندی در مؤلفه فیزیکی و کیفیت های نورپردازی، رؤیت پذیری و رمزآلودگی در مؤلفه بصری، به عنوان چارچوب نظری پژوهش تدوین شدند. نقشه های محوریِ شاخص های مربوط به دسترسی پذیری، انتخاب، قابلیت کنترل و همپیوندی تهیه و ارزش گذاری شدند. سپس، نقاط بدست آمده به همراه نقشه نواحی رمز آلود بصری در نرم افزار جی آی اس همپوشانی داده شدند که سه محدوده دارای پتانسیل القا کننده احساس ترس از جرم بدست آمد. در نهایت محدوده ها از نظر شاخص های رؤیت پذیری، تحلیل عاملی و میزان روشنایی در شب نیز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مسیر های گردشی ناقص و تعریف نشده، فضاهای با روشنایی پایین در شب، فضاهای بدون نظارت طبیعی و رمزآلود و فضاهای رها شده در پارک بیشترین پتانسیل القای احساس عدم امنیت و ترس از جرم را دارند.
۱۲۸.

بررسی تطبیقی سطوح عاملیت در «عروسکخانه» ایبسن و «سارا» اثر مهرجویی بر اساس خوانش آلن اسپیت از «پدیدارشناسی روح» هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هگل پدیدارشناسی روح آلن اسپیت عاملیت سارا عروسکخانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
آلن اسپیت در کتاب هگل، ادبیات و مسئله عاملیت با بررسی پدیدارشناسی روح سعی دارد سه سطح از عاملیت را به سه ژانر در ادبیات پیوند بزند: تراژدی، کمدی و رمان رمانتیک. بررسی عاملیت کاراکترها در آثار مختلف به نوعی بررسی میزان تعلق کنش های آن ها به خود آن هاست؛ این که تا چه حد آن ها خود را در کنش های خود می یابند. هگل تلویحاً حد اعلای عاملیت را اولاً اجتماعی می داند و ثانیاً با طرح مفهوم بخشایش1 نوع عاملیت مناسب برای زندگی اخلاقی مدرن را که پس از انقلاب کانت، خودآیینی یکی از مؤلفه های مهم آن شده است، ترسیم می کند. این که چرا هگل برای شرحِ این سیر، گاهی آشکار و گاهی تلویحی، به آثار روایی ارجاع می دهد، به این خاطر است که هم در عاملیت و هم در روایت آنچه اهمیت اساسی دارد کنش است. در این مقاله ضمن مطرح کردن خوانش اسپیت از پدیدارشناسی روح، عاملیت در عروسکخانه ایبسن و اقتباس سینمایی مهرجویی از آن مورد بررسی قرار می گیرند. در هر دو این آثار، کاراکتر اصلی بعد از تجربه دقیقه های پس نگر و نمایشی، باید برای دقیقه ای مهم، یعنی بخشایش آمادگی پیدا کند اما طرف مقابل او نمی تواند به این سطح از عاملیت برسد. البته در نسخه مهرجویی بیشتر از نسخه اصلی بر جنبه آشتی جویانه و متعادل بخشایش تأکید می شود و تصویر آن را مشخص تر و دلپسند تر می سازد.
۱۲۹.

تحلیل نقش دست در بیرق و عَلَم در نگاره های شاهنامه داوری با رویکرد آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره قاجار شاهنامه داوری علم آیکونولوژی نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۰
شاهنامه از جمله کتب ادبی- حماسی است که در زمان های مختلف مورد توجه بوده است و نگارگران به تصویرسازی آن همت گماشتند. در این نگاره ها نبرد، جایگاه ویژه ای دارد و عَلَم و بیرق از عناصر جدایی ناپذیر در نبردهای مصور است. این عنصر در شاهنامه داوری که از شاهنامه های دوره قاجار است- به شکل دست، سرو، اژدها ختم می شود. آنچه در بین عَلَم های ذکرشده با توجه به دلالت های اسلامی آن توجه مخاطب را به خود جلب می کند عَلَم هایی است که به شکل دست منتهی می شود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که: دلیل استفاده از شکل دست در نوک عَلَم ها چیست؟ نقش دست بر روی عَلَم ها بیانگر چه معنایی است؟ هدف از این پژوهش تحلیل و تبیین نگاره های شاهنامه داوری بر اساس نقش عَلَم و بیرق با نماد دست است. بنابراین برای رسیدن به پاسخ مناسب با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد آیکونولوژی (شمایل شناسانه) نگاره هایی که دارای عَلَم با نقش دست هستند توصیف، تحلیل و تبیین می گردند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در اکثر تصاویر، پهلوانی که عَلَمی به شکل «دست» را برافراشته، پیروز میدان و حریفی که عَلَمی به شکل بته، گرز یا اشکال دیگر در دست دارد، مغلوب است. افزون بر این می توان معنای ضمنیِ یاری رسانیِ دست حضرت عباس یا پنج تن را در تصاویر موجود مشاهده کرد. به نوعی می توان گفت که نگارگر به شکل آگاهانه یا غیرآگاهانه پیروز میدان را کسی معرفی می کند که برخوردار از حمایت نیروهای مذهبی است.
۱۳۰.

خوانشی نو از تابلوی شمس اثر استاد نصرالله افجه ای با رویکرد ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیش متنیت بینامتنیت ترامتنیت ژرار ژنت نصرالله افجه ای نقاشی خط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۶
خوانش بینامتنی یکی از شیوه های نقد نو محسوب می شود که تلاش دارد به ارتباط متن با دیگر متون پرداخته و با مدنظر قرار دادن روابط میان متون مختلف و تأثیر و تأثرهای آن ها بر یکدیگر، رهیافتی نو از معنا را روشن سازد. بر این بنیان این مقاله در نظر دارد تا به بازخوانی تابلوی شمس اثر استاد نصر الله افجه ای بپردازد و دلالت های نوشتاری و نشانه های تصویری موجود در آن را مورد خوانش قرار داده و به این پرسش پاسخ دهد که هرکدام از این نشانه ها بر چه چیز دلالت می کنند و روابط میان آنها چه معانی مستتری را می تواند شکل دهد؟ از آنجا که این اثر نقاشی خط، دارای بُعد نوشتاری و تصویری به صورت هم زمان است، ابتدا دلالت های نوشتاری و تصویری تبیین شده و سپس در خوانش ارتباط میان آنها با یکدیگر از رویکرد ترامتنی ژرار ژنت بهره گرفته می شود و روابط بینامتنیت و بیش متنیت موجود در اثر مورد تحلیل قرار می گیرد. داده های متنی این تحقیق به روش مطالعه کتابخانه ای و شیوه استنادی تهیه شده و داده های تصویری نیز به روش میدانی و مشاهده مستقیم اثر جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشانگر وجود بینامتن های قوی در زمینه های فرهنگ ایرانی- اسلامی و همچنین خلق هدفمند اثر بر بنیان روابط بیش متنی میان خط ثلث، خط نستعلیق و تصویر حضرت امام خمینی(ره) است که در نهایت اثری را شکل می بخشد که علاوه بر دارابودن بُعد زیبایی شناسانه و پایبندی به اصول هنر نقاشی خط، نمایانگر اعتقادات قلبی هنرمند از مهم ترین تحول تاریخی زمانه خود نیز هست.
۱۳۱.

مطالعه تطبیقی چهار اقتباس نمایشی از داستانِ بانوی حصاری از هفت پیکرِ نظامی با تاکید بر نظرات لیندا هاچن و دبورا کارتمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بانوی حصاری توراندخت برتولت برشت کارلو گوتزی فردریش شیللر رضا کرم رضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
گنجینه ادبیات فارسی منبعی عظیم برای اقتباس و خلق آثار نمایشی به شمار می رود، و خمسه نظامی یکی از مهم ترین و مستعدترین آثار در این گنجینه است. در بخش سه شنبه شب از هفت پیکر در گنبد سرخ داستان بانوی حصاری حکایت می شود. این داستان که پس از اقتباس توراندخت نامیده شده به دلیل جذابیت و برخورداری از عناصر داستان بارها مورد اقتباس نمایشی قرار گرفته است. اولین بار کارلو گوتزی نویسنده ایتالیایی در قرن هجدهم، اقتباسی به سبک کمدیا دل آرته از توراندخت انجام داد. سپس شیللر آلمانی به استقبال نمایش گوتزی رفت و توراندخت خود را نوشت و برتولت برشت نیز پس از سال ها مطالعه بر روی فلسفه چین اقتباسی نمایشی از این اثر انجام داد. در ایران نیز رضا کرم رضایی داستان توراندخت را دست مایه اقتباسی به سبک تخت حوضی قرار داده است. در این مقاله، با هدف تعیین جنبه های نمایشی داستان بانوی حصاری و بررسی نقش عوامل فرهنگی و زمانی در اقتباس از آثار کهن، داستان بانوی حصاری و چهار اقتباس نمایشی صورت گرفته از آن با توجه به نظریات هاچن و کارتمل بررسی شد. تحلیلِ فرمالیستی داستان بانوی حصاری نشان می دهد این منظومه، بسیاری از ابعاد و ویژگی های نمایشی را داراست. همچنین مطابق با نظریه هاچن در تمام آثار اقتباسی مذکور تغییر درون رسانه ای رخ داده است. در آثار گوتزی، شیللر و کرم رضایی، مضمون مورد نظر نظامی تکرار و تکریم شده درحالی که در اثر برشت، مضمون اصلی زیرورو شده و وی با آن به مقابله برخاسته شده است. ضمن این که بر اساس دسته بندی کارتمل، می توان گفت گوتزی، شیللر و کرم رضایی، شیوه انتقال و برشت شیوه تفسیر را در اقتباس از اثر مبدأ به کار برده اند.
۱۳۲.

از کلاسیک به فراکلاسیک:جستاری در جایگاهِ مخاطب در رویکردِ دومینیک مَک آیوِر لوپِس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطب کلاسیک مخاطبِ فراکلاسیک دیدن-در بازشناسی بازنمایی سوژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۰
در جستارِ حاضرْ دو بعد از ابعادِ چندگانه ی مخاطب در رویکردِ دومینیک مَک آیوِر لوپِسْ استخراج و معرفی شده اند. این دو بعد که به منزله ی دو نوع مخاطبِ تصویریِ متمایز و هم زمان درهم تنیده معرفی می شوندْ نشان می دهند که سیرِ مواجهه ی کلاسیک به مواجهه ی فراکلاسیک، و درنتیجه مخاطبِ کلاسیک به مخاطبِ فراکلاسیک، یک طیفِ تبدیلیِ ملایم است که از مؤلفه های ادراکی آغاز می شود، به تدریج حاملِ مؤلفه های درکیِ بیشتر می شود، و تا آستانه ی سیستم های تصویری پیش می رود. نگارشِ جستارِ حاضر ازاین رو ضرورت داشت که فلسفه ی آنگلوآمریکایی به شکلِ کلی، و جایگاهِ هنرهای تصویری و تصاویرِ غیرهنری در آن به شکلِ جزئی، در کشورمان تقریباً ناشناخته است. روشِ پژوهشمان یک روشِ مرتبه اولِ مؤلف محور است که پیروِ آنْ تمامیِ آثارِ لوپِس مطالعه شده و بخشی از الگویی که آرای تصویری اش را منسجم می کند در قالبِ بخش بندی های جستارِ حاضر صورت بندی شده است؛ یعنی جستارمان با نگاهی به جایگاهِ تام وتمامِ تصویر در نگاهِ لوپِس نگاشته شده است. نتایجِ حاصل شده نشان می دهد مخاطبِ کلاسیکْ از توانمندی های ادراکی اش استفاده و توانمندی های درکیِ ابتدایی اش را بر آن ها بار می کند، اما مخاطبِ فراکلاسیکْ از توانمندی های ادراکی اش استفاده و توانمندی های درکیِ ابتدایی و نیز پیشرفته اش را بر آن ها بار می کند. لذا بااینکه هردو مخاطبینی منفردند، مخاطبِ فراکلاسیک، مخاطبی است دارای حالاتِ ذهنیِ پیچیده تر.
۱۳۳.

پژوهشی در آثار و احوال میرزا عبدالرزاق کاشی پز: پیشگام کاشی نگاران شیراز در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شیراز کاشی میرزا عبدالرزاق فغفوری شمایل گل و مرغ نقوش گلدانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۶
کاشی کاری شیراز در عصر قاجار هنرمندان گوناگونی داشته که از این میان «میرزا عبدالرزاق کاشی پز (1284- 1356 ق)» از شاخص ترین آن ها و از کاشی نگارانی است که میراثی ماندگار و خانوادگی از خود برجای گذاشته است. هدف این پژوهش شناسایی احوال، دسته بندی دوران تطور حیات هنری و درنهایت گونه شناسی اولیه ای از آثار اوست تا بتواند منبعی برای مطالعات تطبیقی و تکمیلی بعدی باشد؛ بنابراین پرسش های اصلی در اینجا این است که 1. حیات هنری میرزا عبدالرزاق به چند دوره قابل تقسیم است و عوامل مؤثر بر آن ها چه مواردی بوده است؟ 2. آثار موردبررسی در چه موضوعات و مضامینی قابل طبقه بندی هستند؟ 3. ازنظر تاریخی چه داده هایی از دیگر شخصیت های هنری زمان وی در این آثار قابل استنتاج هستند؟ روش پژوهش، تفسیری-تاریخی باهدف رسیدن به یک تک نگاری است. شیوه گردآوری داده ها به روش میدانی و کتابخانه ای و شامل عکس هایی از 10 اثر رقم دار از میرزا عبدالرزاق است. این داده ها در فرآیندی تحلیلی به روایتی از آثار و احوال میرزا عبدالرزاق، شخصیت های تأثیرگذار، همکاران و کارفرمایان او منتهی شده اند. نتایج مطالعه نشان داد حیات هنری او را می توان به چهار دسته 1. تکوین (1294-1304 ق)، 2. تثبیت (1304-1310 ق)، 3. پیشگامی (1310-1347 ق)  و 4. بی مهری (1347-1356 ق) تقسیم کرد. همچنین دست کم، آثار او را می توان در پنج گروه شامل 1. کاشی های با طرح گل و مرغ 2. کاشی های با مضامین حماسی 3. کاشی های با مضامین دینی 4. کاشی های با طرح شمایل ها و چهره ها و 5. کاشی های با طرح گلدانی تقسیم کرد. یافته های این پژوهش که مبتنی بر کاشی های رقم دار از او سامان یافته، نشان از وجود سلسله مراتبی از کارفرمایان، معماران و هنرمندان در آثار وی دارد که با الفاظ ویژه ای از هم متمایز شده اند. همچنین شخصیت هایی مانند «محمدابراهیم ابن فریدون»، «عبدالعلی اشرف الکتاب یزدی»، «فرصت الدوله شیرازی» و «سیّد صدرالدین شایسته شیرازی» از افراد مؤثر در شکل گیری، تداوم و بلوغ آثار او به شمار می روند.
۱۳۴.

آسیب شناسی برنامه درسی رشته بازیگری در مقطع کارشناسی ارشد در دو دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه هنر تهران بر اساس الگوی فرانسیس کلاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارشناسی ارشد بازیگری آسیب شناسی برنامه ریزی درسی دانشگاه تربیت مدرس دانشگاه هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۲
در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیمایشی و دلفی است، که نظر دارد بر اساس الگوی فرانسیس کلاین چه آسیب ها و موانعی در آموزش بازیگری در مقطع کارشناسی ارشد وجود دارد و چه راه کارهایی برای ارتقای جایگاه و سطح کمی و کیفی آموزش بازیگری در این رشته پیشنهاد می شود؟ جامعه آماری این تحقیق دانشجویانی هستند که در دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه هنر تهران در بازه زمانی سال های 1396 تا 1399 دروس الزامی خود را گذرانده یا فارغ التحصیل شده اند. تعداد کل این دانشجویان110 نفر است و 50 نفر از اعضای هیئت علمی و استادان مدعو در این دو دانشگاه است. در روش تحقیق، با استفاده از نمونه گیری تصادفی، 60 نفر دانشجو و 12 نفر از استادان، بر اساس جدول مورگان تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از پرسشنامه محقق استفاده شده است. برای تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار استادان و دانشجویان قرار گرفته و پس از بررسی و با حذف سؤالات تکراری، پرسشنامه نهایی با 65 سؤال برای دانشجویان و 63 سؤال برای استادان به وسیله آزمون پنج گزینه ای در مقیاس لیکرت، تهیه شد. برای تعیین پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای روش آماری در این پژوهش، آمار توصیفی و آمار استنباطی t برای دو گروه مستقل، و آزمون فریدمن برای مقایسه رتبه میانگین استفاده شده و برای محاسبه دقیق داده های آماری نرم افزار spss به کار رفته است. فرضیه اصلی در این مقاله آن است که دیدگاه استادان و دانشجویان در مورد کیفیت درونی برنامه درسی با توجه به عناصر ذکر شده تفاوت وجود دارد. نتایج نشان می دهد که با توجه به بازنگری های دقیق برنامه های درسی و آموزشی و با ارتقای محتوای برنامه های درسی و تحقق اهداف و نیروی متخصص می توان سطح کیفی آموزش را در این رشته ارتقا بخشید.
۱۳۵.

تحلیل فلسفی مفهوم «غربت» در فیلم «تی تی» بر اساس نظریه های طرح واره مفهومی و باشلار

کلید واژه ها: مفهوم غربت فیلم تی تی طرح واره مفهومی دیدگاه های باشلار فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۶۹
فیلم تی تی ساخته آیدا پناهنده یکی از آثار سینمایی درخور تأمل است که می توان آن را در چند وجه فلسفی، زبان-شناسی شناختی و تخیل مورد مطالعه و بررسی قرار داد. این فیلم محتوایی غنی از مفهوم غربت و نگاهی فلسفی به این مفهوم دارد. در این جستار درصدد هستیم تا با روش تحلیلی-توصیفی و رویکرد بینامتنی به بررسی نگاه متضاد و تقابل-گرایانه مفهوم غربت در میان دو طبقه متفاوت جامعه بپردازیم. برای این منظور غربت را از دو دریچه طرح واره مفهومی که جزیی از استعاره مفهومی است و نیز نظریه گاستون باشلار بررسی کنیم و بکاویم. فیلم، دو قهرمان اصلی دارد که هر دو دچار حس غربت اند. یکی از جامعه روستایی و سنتی، و دیگری از جامعه شهری و مدرن. در ابتدا مفهوم غربت را در فیلم با طرح سه نگاشت «غربت سیاه چاله است.»، «غربت انسان است.» و «غربت، سرطان است.»، بررسی و تفسیر کردیم، سپس به تحلیل فیلم با توجه به نظریه باشلار پرداختیم. آن چه حاصل پژوهش شد نحوه رویارویی دو قهرمان با حس و مفهوم غربت بود. قهرمان جامعه روستایی درمان غربت خویش را در بازگشت به خانه می یابد، اما قهرمان مدرن و مدنی فیلم نمی تواند درد غربت خویش را تسکین بخشد؛ از این روی دچار حیرانی و سرگشتگی بیشتر می شود. با تکیه بر دو بخش تخیل ماده و فضا از هر دو بخش در این مقاله بهره جستیم و نیز طرحواره مفهومی غربت را بر اساس نظریه لیکاف و جانسون مورد تحقیق و مداقه قرار دادیم.
۱۳۶.

بازشناسی کنش ورزی سیاسی هنر زیست محیطی معاصر با رویکرد ارج شناسی در نظریه انتقادی؛ مطالعه موردی: اکتیویسم لیبریت تیت و سمفونی درختان آبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر معاصر نظریه انتقادی اکولوژیک آرت به رسمیت شناختن اکتیویسم هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۰
تلاش هنر معاصر در گذار از انقلاب مفهومی، دخالت و توان تغییر در گفتمان های اجتماعی است. رویکرد اخلاقی هنر معاصر در هیأت اکتیویسم هنری، چشم اندازی انتقادی به مسائل اجتماعی در دنیای هنر گشوده است. از مقوله های بنیادین فلسفه اجتماعی، سیاست بهره وری از محیط زیست و تعهدات زیستی به عنوان نگرانی جهانی در همه ابعاد است که از مضامین مورد توجه در اکتیویسم های هنری سال های اخیر بوده و دیالکتیک میان هنر، امر اجتماعی و اخلاق را مطرح ساخته. در علوم اجتماعی معاصر آراء نسل سوم نظریه انتقادی در پرداختن به مبانی هنجاری، تعیین دستورزبانِ اخلاقیِ تضادهای اجتماعی در تبیین الگوی"به رسمیت شناختن"است. از همین رو پژوهش حاضر به مطالعه قرائت نسل سوم نظریه انتقادی از"بازشناسی"در مطابقت با جنبه اخلاقی تعارضات زیست محیطی مورد توجه در اکتیویسم های هنری می پردازد. این پژوهش با فرض همسویی تلاش برای به رسمیت شناختن واقعیت های اجتماعی بحران زیست محیطی در اکتیویسم های هنری و نظریه ارج شناسی (قرائت اکسل هانت)، سعی در مطالعه کنش ورزی اجتماعی-سیاسی در هنر موضوع گرای معاصر دارد که با روش توصیفی-تحلیلی صورت می پذیرد. ازاین رو می توان به این نتیجه اذعان داشت که توانشِ اجتماعی اکتیویسم های هنری در پیگیری مطالبات اجتماعی با جنبه های بازشناسی در نظریه انتقادی نسل سوم مطابقت دارد؛ این توان در راستای شناخت و اقدام برای ترسیم پیامدهای تخریب محیط زیست، همچنین فشار بر نهادهای قدرت و ایجاد مسئولیت پذیری در تعهدات زیستی در دوران معاصر است.
۱۳۷.

بررسی ساختار و ترکیب بندی نقش ماهی در سفال و کاشی های سده ششم تا چهاردهم هجری قمری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال نقش ماهی ترکیب بندی و ساختار فرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۱۷۶
سفال یکی از هنرهای رایج ایرانی است که همواره مظهر و نمود انواع تزیینات به وسیله انواع نقوش بوده است. یکی از نقش هایی که در سفال هر دوره مشترک هست و از آن به دفعات استفاده شده، نقش ماهی است که دارای تنوع نقش بوده و با ترکیب بندی های گوناگون در ساختار ظروف و اشیا سفالی استفاده شده است. در این پژوهش سعی بر آن است که نقش ماهی بر طبق تصاویر موجود از نظر بصری (ترکیب بندی، ساختار و فرم) مورد بررسی قرار گیرد که منجر به معرفی و شناخت انواع ترکیب بندی، ساختار، فرم و غیره نقش ماهی در این ظروف خواهد شد. حال این سؤال ها مطرح است: 1. جایگاه نقش ماهی در سفال ایرانی از نظر ترکیب بندی و ساختار کدام است؟ 2. فرم ظاهری و موقعیت قرارگیری ماهی در این سفال ها چگونه است؟ این پژوهش با رویکردی توصیفی  -     تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و اینترنتی شکل گرفته است. که با روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند 30 نمونه سفال با نقش ماهی متعلق به سده 6 تا 14 هجری قمری انتخاب شد تا ویژگی های ساختاری آن ها مورد واکاوی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، نقش ماهی در پنج نوع ترکیب بندی شاخص (1/4، دایره ای، افقی، اسپیرال، عمودی)، و در ساختار 1/1 بر روی سفالینه ها به تصویر در آمده است. موقعیت جای گذاری بیشتر در پایین و مرکز تصویر، در فرم ها و اندازه های مختلف و متعدد به تصویر کشیده شده است. تمامی موارد ذکرشده نشان از این دارد کم تر محدودیتی در ترکیب بندی، ساختار و حتی فرم این نقش مایه در تصاویر می توان دید.
۱۳۸.

زیبایی شناسی نور و رنگ درصحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور با رویکرد حکمت هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه تلویزیونی صحنه پردازی زیبایی شناسی نور هنر اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۹
طبق اساسنامه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بیشترین تمرکز تولیدات رادیوتلویزیون باید در جهت اشاعه فرهنگ اسلامی باشد، در این میان برنامه های غیر نمایشی معرفت محور اهمیت ویژه ای دارند، اما همواره زیبایی شناسی بصری درصحنه پردازی و طراحی استودیویی آن ها به گونه ای که بیشترین هم پوشانی میان فرم بصری و محتوا حاصل گردد، دچار نقصان بوده است. کاربرد نور به عنوان عنصر بصری مستقل گرچه سال هاست در جهان به سبکی درصحنه پردازی مبدل شده، اما باوجود پشتوانه غنی حکمی و هنری در باب نور در ایران زمین، هرگز به طورجدی درصحنه پردازی تولیدات تلویزیونی به خدمت گرفته نشده است. این جستار با هدف تصرف در ماهیت زیبایی شناسانه این رسانه، متناسب با دین و فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی و نگرش درون فرهنگی منطبق با مفاهیم عرفان اسلامی مبتنی بر نور، در پی آن است تا شیواترین نوع صحنه پردازی متناسب با این گونه برنامه ها را معرفی و خاطرنشان سازد و به این سؤال پاسخ دهد که 1. بر مبنای مباحث حکمت هنر و عرفان اسلامی در باب زیبایی شناسی نور و رنگ، چه مؤلفه هایی می تواند فرم بصری صحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور را با محتوای آن همسو سازد؟ روش تحقیق حاضر که از نوع بنیادین و کیفی اس ت توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به شیوه مطالعه کتابخانه ای و الکترونیک انجام شده و تحلیل محتوا با اجتماع جزئیات به شیوه استقرایی و همچنین با تکیه بر نظریه امتزاج فرم و محتوا در هنر اسلامی از دکتر حسن بلخاری قهی صورت گرفته است. نتیجه این کاوش مبتنی بر حکمت هنر اسلامی و جلوات نوریه متأخذ از آن نشان داد مؤلفه های خلق معنا در ایجاد عمیق ترین لایه امتزاج میان فرم و محتوا درصحنه پردازی این نوع برنامه ها شب زنده داری، آب و آیینگی و انواع الگوهای تابش نور در معماری اسلامی است.
۱۳۹.

واقعیت سینمایی و نسبت ایده و فرم زیباشناختی در اندیشه ژاک رانسیر نمونه مطالعاتی: باد ما را خواهد برد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعیت سینمایی زیباشناسی فیلم عباس کیارستمی باد ما را خواهد برد ژاک رانسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۳۶
مقاله حاضر بر آن است با تبیین نسبت ایده و فرم، به رابطه میان تصویر و واقعیت سینمایی بپردازد. در این مسیر با رجوع به آراء ژاک رانسیر و فیلم باد ما را خواهد برد ساخته عباس کیارستمی رویّه های زیباشناختی میان دو امر ناهمگون، یکی تصویر به مثابه قاب هایی نمادین و دیگری تصویر به مثابه ارگانیسمی زنده را مورد بررسی قرار می دهد. ژاک رانسیرتصویر سینمایی را چون یک نوشتار جمعی و مشترک در نظر می گیرد که تماشاگر سهمی در ساختن چیزی دارد که همزمان اشتراکی و انحصاری است. این تلاطم، بر اساس یک ایده پیشینی و معین به رهاییِ نیروهایی می انجامد که در ساختنِ چیزهایی تازه به کار می روند. در نتیجه واقعیت سینمایی برسازنده نسبتی از ساختن و فروپاشی، میان ایده ای که فُرم فیلم بر آن بنا شده، و ادراکِات تماشاگر است. یافته ها در این مقاله نشان داد تصویر سینمایی به سببِ ماهیت خود، قادر است با خنثی نمودنِ قدرت ایده که خود را در پیوند نماها و تاثیراتِ معین فُرمیِ آشکار می کند، نظامی خاص را بنا کند که به امرِ زیباشناختی تعلق داشته، و تاثیراتی خاص و نامتعین را بر بستری مشترک متجلی می سازد. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و داده ها از منابعِ کتاب خانه ای گرد آوری و نمونه کاوی شده اند.
۱۴۰.

تبارشناسی مفهوم شاهی در نقش برجسته های اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اهورامزدا اردشیر بابکان شاهی ساسانیان نقش برجسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۰
اردشیر بابکان پس از رسیدن به قدرت، برنامه ای منسجم را در جهت مشروعیت بخشیدن به نظام پادشاهی اش به مرحله اجرا درآورد. از مهمترین کارهای وی در این زمینه، ایجاد نقش برجسته های تاج ستانی در نواحی گوناگون فارس بود. این شاه ساسانی در این نقش برجسته ها، سنت های بصری پیشین را آگاهانه به کار گرفت و از بر هم نهاد آنها به ترکیب بندی ای دست یافت که شکل نهایی اش را در دو نقش برجسته نقش رجب و نقش رستم به دست آورد و الگویی برای دیگر نقش برجسته های شاهان ساسانی قرار گرفت. در این ترکیب بندی بدیع، دو عنصر اصلی به چشم می خورد: نخست اعطاء «حلقه» از سوی ایزد به شاه و دودیگر رویارویی «شاه» با «ایزد» و بهره گیری از عناصر بصری مشابه در جهت نشان دادن تساوی جایگاه آنها. بنیان های چنین عناصری ریشه در فرهنگ میان دو رود باستان دارند و با درک درست مبانی فرهنگی آنها است که می توان درک درستی از «شاهی» در نقش برجسته های اردشیر بابکان به دست آورد. در این مقاله با بررسی ریشه های قراردادهای تصویری ای که در نقش برجسته های تاج ستانی اردشیر بابکان به کار گرفته می شوند، نشان داده می شود که برای دریافت بهتر این نقش برجسته ها، «شاهی» را باید مرتبه ای هستی شناختی و نه صرفاً جایگاهی سیاسی در نظر گرفت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان