رهپویه هنرهای نمایشی

رهپویه هنرهای نمایشی

رهپویه هنرهای نمایشی دوره 4 تابستان 1403 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

واکاوی الگوهای تدوین در داستان حضرت موسی (ع) در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم داستان حضرت موسی (ع) داستان تدوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۶
داستان حضرت موسی (ع) در قرآن با داشتن مضامین غنی و ساختار بصری و روایی پیچیده، ظرفیت بالایی برای اقتباس سینمایی و تلویزیونی دارد. اقتباس موفق این داستان نیازمند شناخت دقیق ویژگی های روایی آن و همچنین درک ظرفیت های رسانه فیلم، به ویژه در زمینه تدوین است. این مطالعه با هدف کشف، استخراج و معرفی الگوهای ساختاری تدوین در داستان حضرت موسی (ع) صورت گرفته است. در این مقاله، ابتدا الگوهای رایج تدوین در سینما و تلویزیون معرفی شده و سپس با روش کیفی تحلیل مضمون، داستان حضرت موسی (ع) در قرآن مورد بررسی قرار گرفته است. سپس، بر اساس ساختار دراماتیک داستان و ویژگی های رسانه های تصویری، الگوهای تدوین متفاوتی برای فصول مختلف داستان پیشنهاد شده است تا جنبه های مختلف روایی و مضمونی را بازتاب دهد. یافته ها نشان می دهد که رویکرد قصه پردازی قرآن در داستان حضرت موسی (ع) صرفاً یک رویکرد خطی و تداومی نبوده و با توجه به ساختار روایی خود، الگوهای مختلف تدوین غیر تداومی از جمله الگوی برش پرشی، تدوین موازی یا الگوی مونتاژ اندیشه دار و دیالکتیکی را تمهید می کند. این امر روایت را صرفاً محملی برای طرح داستان و سرگرم ساختن مخاطب نمی داند؛ بلکه آن را بستری برای تفکر و ارتقای اندیشه او در نظر می گیرد. به بیان دیگر، ساختارهای تدوینی در داستان های قرآنی، زمینه ساز گسترش و تعمیق معنا هستند. بااین همه، انتخاب و تطبیق الگوهای تدوین با مواد خام تولیدی بر عهده کارگردان است. این پژوهش می تواند راهنمایی کاربردی برای فیلم سازان باشد.
۲.

حافظه جمعی جایگزین: فاصله گذاری در فیلم قضیه شکل اول شکل دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برشت فاصله گذاری کیارستمی قضیه شکل اول شکل دوم داکیوفیکشن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
این مقاله به بررسی روابط متقابل فاصله گذاری برشت در فیلم قضیه شکل اول، شکل دوم عباس کیارستمی می پردازد، و ضمن بررسی تنوع فاصله گذاری برشت در مهم ترین مؤلفه های فیلم، همچون ساختار اپیزودیک، ژانر داکیوفیکشن، و حضور فیلم ساز، کلاکت و پروژکتور، نتیجه می گیرد چگونه کیارستمی آپاراتوس تولید را به بخش جدایی ناپذیری از روایت تبدیل کرده است و با استفاده از انواع راهکارهای فاصله گذاری در فرم و روایت مرز میان واقعیت مستند و واقعیت داستانی را دگرگون می کند تا نیروهای تأثیرگذار در درک واقعیت را مورد پرسش قرار دهد. این مطالعه کیفی به روش توصیفی     تحلیلی انجام شده و محقق از روش های اسنادی     کتابخانه ای بر مبنای چهارچوب نظری تئاتر فاصله گذاری برشت، استفاده کرده است. مقاله همچنین به دلالت های برآمده از زیبایی شناسی مبتنی   بر فاصله گذاری در این فیلم می پردازد و در بخش پایانی با بررسی پروژکتور به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های برشتی فیلم، نشان می دهد که چگونه فیلم با تأکید بر پروژکتور، از یک سو، حافظه جمعی و نیروی فکری حاکم بر دوران ساخت فیلم را به عنوان محصول آرشیوهای رسمی و گفتمان های غالب مورد انتقاد قرار می دهد و از سوی دیگر، با پیشنهاد امکان شکل گیری حافظه های فردی و جایگزین خود را تا سرحد یک آرشیو جایگزین تاریخی نزدیک می کند. به این ترتیب این مقاله ظرفیت برشتی فیلم را در دعوت آن به بازاندیشی در تاریخ جست وجو می کند و نتیجه می گیرد این فیلم در برابر درک فرجام خواهانه تراژیک، به درک تاریخی رویدادها همچون یک روند قابل تغییر که غایت خود را در ایجاد تغییر در فرم یک کنش می کاود، می نگرد.
۳.

کاربرد حس بویایی در سینما: تأثیر رایحه بر تجربۀ حسی و رضایت مخاطبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینما تئاتر رایحه مخاطب سینمای هپتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
پژوهش ها نشان می دهند بازخوردهای لمسی و بویایی می توانند توجه، تعامل و برانگیختگی عاطفی مخاطب را افزایش دهند. بااین حال، استفاده از این فناوری ها با چالش هایی مواجه است. به رغم این چالش ها، سینمای هپتیک پتانسیل قابل توجهی در تحول تجربه تماشای فیلم و افزایش درگیری حسی مخاطبان دارد. هدف این پژوهش واکاوی تأثیر بویایی بر مغز است. به عبارت دیگر، این تحقیق به منظور بررسی ارتباط علت و معلولی بین بویایی و تجربه تماشای فیلم انجام شده است. با توجه به دستکاری متغیر مستقل که در اینجا رایحه است، تحقیق حاضر به عنوان یک تحقیق تجربی شناخته می شود. در این تحقیق تجربی، از دو گروه (شاهد و آزمایش) استفاده شد. هردو گروه تحت تأثیر متغیر مستقل (رایحه) قرار گرفتند و سپس از طریق پرسش نامه، از همه افراد حاضر در آزمایش سؤالاتی پرسیده شد. گروه اول شامل تماشاگران نمایش تئاتر گره گاه بودند. نحوه انتخاب نمونه ها به روش غیر احتمالی بود. گروه اول شامل 94 نفر تماشاگر تئاتر بودند. از شرکت کنندگان خواسته شد پس از نمایش و استشمام رایحه به تعدادی سؤال در رابطه با تجربیات خود از تئاتر معطر پاسخ دهند. در گروه آزمایشی دوم از 10 مخاطب با تحصیلات سینمایی استفاده شد و پس از اجرای آزمایش، از شرکت کنندگان خواسته شد به پرسش نامه پاسخ دهند. در هر دو گروه آزمایشی، محقق به عنوان ناظر حضور داشته و واکنش های عینی مخاطبان نسبت به پخش رایحه ثبت شده است. نتایج نشان می دهند که استفاده از رایحه تأثیر قابل توجهی بر تجربه تماشاگران تئاتر و سینما دارد.
۴.

مطالعۀ آثار اصغر فرهادی بر اساس نظریۀ ترامتنیت ژرار ژنت: تحلیلی بر فیلم های درباره الی و فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترامتنیت ژرار ژنت اصغر فرهادی درباره الی فروشنده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۲
مطالعات بینامتنی جایگاهی ویژه در مطالعات ادبی و سینمایی ایفا می کند. در این حوزه علاوه   بر توجه به متن اصلی، تعاملات متنی میان آثار مختلف مورد توجه قرار می گیرد. تحت تأثیر این حوزه، شبکه ای از متن خلق شده و روابط موجود در اثر، دامنه ای گسترده و درهم تنیده پیدا می کند که منجر به تکثرگرایی در معنا می شود. در این میان نظریه ترامتنیت ژرار ژنت از نظریه های جامع در مبحث روابط بینامتنی است. ترامتنیت از پنج بخش تشکیل می شود: بینامتنیت، شبه متنیت، دگرمتنیت، الگومتنیت و حادمتنیت. هریک از این الگوها شکلی از روابط میان متون را آشکار می سازد. این مقاله به بررسی نظریه ترامتنیت و تطبیق آن با فیلم های درباره الی (1387) و فروشنده (1394) اثر اصغر فرهادی می پردازد. پرسش این پژوهش آن است که کدام یک از گونه های پنج گانه روابط ترامتنی در این دو فیلم حضور داشته، و این روابط چگونه با خلق لایه های متکثر معنایی، به تعمیق دلالت ها و گسترش افق های معنایی در ساختار روایی فیلم ها منجر می شود؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که هرکدام از نمونه های موردی از سه دسته ترامتنیت برخوردارند. فیلم درباره الی با ارجاع به متون و آثار دیگر همچون ضرب المثل های آلمانی و فیلم «ماجرا»، به لایه های روایی و دلالت های معنایی خود عمق بخشیده است. فروشنده نیز با ارجاع به نمایشنامه مرگ فروشنده و داستان های ایرانی همچون گاو و گیله مرد ، به تعمیق شخصیت پردازی و دستیابی به ساختار چندلایه روایی منجر می شود. این پژوهش نشان می دهد که نظریه ترامتنیت می تواند ابزاری کارآمد برای تحلیل لایه های پنهان در آثار سینمایی باشد.
۵.

جایگاه نظریه در تفسیر فیلم: نئو فرمالیسم در برابر گرند تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرند تئوری فرمالیسم نئوفرمالیسم تفسیر فیلم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۲
این پژوهش به بررسی نقش کنش تفسیری در فرایند خلق و تحول آثار هنری پرداخته و نسبت میان هنر و تفسیر را به عنوان رابطه ای پویا، چندلایه و متأثر از بسترهای نظری مورد واکاوی قرار می دهد. هدف اصلی پژوهش، تحلیل تأثیر متقابل تفسیر و آفرینش هنری با تمرکز بر گذار از گرند تئوری به نئوفرمالیسم و بررسی دلالت های نظری و روش شناختی این تحول در مطالعات هنری و سینمایی است. روش تحقیق مبتنی   بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل انتقادی بوده و با بررسی تطبیقی جریان های تفسیری، به ویژه در حوزه سینما، از دهه 1960 تا ظهور نئوفرمالیسم در اواسط دهه 1980، به تبیین زمینه های معرفتی این گذار و پیامدهای آن می پردازد. پرسش های اصلی پژوهش عبارت اند از: گرند تئوری چگونه پارادایم مسلط در نقد و تفسیر آثار هنری شد و چه محدودیت هایی در این چارچوب نظری منجر به افول آن گردید؟ نئوفرمالیسم چه مفروضات معرفتی و روش شناختی جدیدی را در برابر گرند تئوری مطرح کرد و این تغییر چگونه بر رویکردهای تفسیری و فرایند خلق اثر هنری تأثیر گذاشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که گرند تئوری، با   تکیه   بر کلان روایت های ایدئولوژیک، تا دو دهه چارچوب اصلی تفسیر فیلم را تشکیل داده است؛ اما ظهور نئوفرمالیسم، با تأکید بر تحلیل جزئی نگر، فرم گرایی شناختی و بازتعریف رابطه مخاطب با اثر هنری، افق های تازه ای را در مطالعات هنری و سینمایی گشوده است. این تحول نه تنها روش های نقد و تفسیر را بازسازی کرده، بلکه در فرایند آفرینش هنری نیز بازتاب یافته و به شکل گیری شیوه های جدید روایت و بیان سینمایی انجامیده است.
۶.

اقتباس و معنا در انتقال میان فرمی: تحلیل نشانه شناختی فیلم مقیمان ناکجا ساختۀ شهاب حسینی بر اساس نمایشنامه مهمانسرای دو دنیا اثر اریک امانوئل اشمیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اقتباس سینمایی نشانه شناسی مقیمان ناکجا مهمانسرای دو دنیا بومی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
فیلم مقیمان ناکجا به کارگردانی شهاب حسینی، با الهام از نمایشنامه مهمانسرای دو دنیا اثر اریک امانوئل اشمیت، نمونه ای از اقتباس وفادارانه در سینمای ایران است. ضرورت این پژوهش از آنجا ناشی می شود که تحلیل اقتباس های سینمایی می تواند به شناخت بهتر از فرایندهای انتقال معنا و بومی سازی متون ادبی در سینما کمک کند. هدف اصلی این مطالعه، بررسی تغییرات ساختاری، روایی و محتوایی این دو اثر در چارچوب نظریه های اقتباس (هاچن، استم و اندرو) و نشانه شناسی (پیرس و متز) است. پرسش های پژوهش عبارت اند از 1. چگونه فیلم مقیمان ناکجا، معنای جدیدی به متن نمایشنامه افزوده است؟ 2. چگونه عناصر بصری و سبک سینمایی فیلم در مقایسه با نمایشنامه تغییر کرده است؟ 3. این تغییرات چه تأثیری بر خوانش مخاطب ایرانی از مفاهیم فلسفی نمایشنامه داشته است؟ روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل تطبیقی است که از طریق بررسی محتوای دو اثر، شیوه های روایی و بصری و همچنین استفاده از نظریات اقتباس به تحلیل چگونگی دگرگونی معنا در فرایند اقتباس می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فیلم مقیمان ناکجا نه تنها بازنمایی ساده ای از نمایشنامه اشمیت نیست، بلکه با اعمال تغییرات در مفهوم و محتوا و موسیقی بومی شده و استفاده از عناصر بصری منحصربه فرد، خوانشی جدید و بومی از متن اصلی ارائه می دهد.