فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارگان مرتبط با سنت موسیقی کلاسیک ایرانی، حاوی آثار موسیقایی متنوعی است که نسبت های متفاوتی با ردیف به عنوان کارگان مرجعِ این سنت دارند. از سوی دیگر، با وجود فرآیندهای دگرگونیِ رویداده در حیات موسیقایی صد و پنجاه سال گذشته، قاعدتا وجود عناصر مشخصی وجه ایرانی بودن یک اثر را تامین کرده و نزدیکی آن را به هسته مرکزی سنت موسیقایی نشان می دهد. بنابر نظر نتل این عناصر در یک فرهنگ موسیقایی می بایست دارای سه ویژگی باشند: تکثر در بستر سنت، تأکید اهل فن و مقاومت در برابر تغییر. روش تحقیق در مطالعه حاضر بدین صورت است که شاخص ترین مفاهیم قابل قرارگیری در زمره ویژگی های مرکزی موسیقی کلاسیک ایرانی، بر اساس سه ویژگی مذکور بررسی شده و از طریق استقرا در منابع مکتوب و همچنین مصاحبه با داریوش طلایی و عبدالمجید کیانی، شخصیت های مرجع سنت موسیقایی استخراج شده است. نتیجتا پنج دسته از ویژگی ها به دست آمده است که عبارت اند از: ساختار و تنوع مدال، گام بالقوه و فواصل، بیان موسیقایی، ریتم و ویژگی های گونه شناختی. در نهایت با نگاهی به وجوه اشتراک و تفارق میان ویژگی های هویتی موسیقی ایرانی و فرهنگ های هم خانواده این سنت، سعی می کند به این پرسش به طور کاربردی تری پاسخ دهد که هویت موسیقایی چه شاخصه هایی دارد.
واکاوی نظریه انتقادی در گفتمان هنر اجتماعی-سیاسی پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
طرح مواضع پست مدرنیسم و نظریه انتقادی در جامعه قرن بیستمی، ابعاد جدیدی در رویکرد تفکر انتقادی به وجود آورد. تأثیری که نظریه انتقادی بر اندیشه سیاسی، فرهنگی و جامعه شناسی در نقد و دگرگون ساختن جامعه مطرح کرد، موضعی مقابل شرایط سلطه و سرکوب بود. از سویی پست مدرن، نگرش انتقادی به مدرن در همه ابعاد است؛ این دو جریان، حرکتی به سوی نوع جدیدی از جامعه عقلانی را ایجاد کردند. از آنجایی که هنر نمود روح دوران در جوامع است، در دوران معاصر با نگرشی نقادانه، شیوه بازتولید هنری را در عصر پسامدرن معرفی می نماید که معرف سیر تحولات جوامع در کنش اجتماعی تحت عنوان هنر متعهد است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای در تلاش است تا با این فرض که نمونه های هنرِانتقادی که با ایجاد آگاهی و بیداری اجتماعی در پی عدالت اجتماعی در برابر نظام سلطه در جوامع معاصر است، هنر متعهد را با درنظرداشتن شیوه انتقادی هنر پست مدرن و نظریه انتقادی (قرائت هورکهایمر و آدورنو) مطالعه کند. بنابراین می توان نتایج را براساس تحلیل نمونه های هنر در حیطه بیان اجتماعی و سیاسی بدین صورت تبیین نمود: هنرِانتقادی در نگرش اجتماعی-سیاسی نمود بیان اعتراضی- اجتماعی هنر با ویژگی های پست مدرن است که با مطرح شدن صدای مخالف و زیر سئوال بردن ساختار قدرت، بیانگر شکل تحقق یافته نظریه انتقادی است.
تبیین جایگاه اجتماعی هنرمندان عصر صفوی بر اساس آرا ء آرنولد هاوزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
43 - 52
حوزههای تخصصی:
نگارش تاریخ هنر بر مبنای معرفی هنرمندان در دوره صفوی، نشانگر آنست که موقعیت هنرمندان کتاب آرای در مقایسه با ادوار پیشین تغییر کرده است. آرنولد هاوزر از جامعه شناسان هنری معتقد است، که تعالی اجتماعی هنرمند هنگامی رخ می دهد که وی به استعداد ذاتی خویش آگاه باشد و از کارگر ماهر(مقلد از استاد) گذر کند. نقاشان در طول تاریخ هنراسلامی همواره به عنوان صنعتگر ماهر هنرنمایی کرده اند، در اینجا مفروض است که در دوره صفوی در هیأت و مقام هنرمند، جلوه گر شده اند. این نوشتار با استناد به نظریات هاوزر، در پی استخراج مؤلفه های مؤثر بر جایگاه هنرمندان نقاش از منابع مکتوب این دوره است تا بر مبنای آن مؤلفه ها به این سوال پاسخ دهدکه آیا نقاشان عصر صفوی از فردی به عنوان صنعتگرماهر به جایگاه هنرمندی دست یافته اند یا خیر؟ این پژوهش با روش تاریخی تحلیلی، در زمره تحقیقات توسعه ای قرار می گیرد که با استناد به منابع تاریخی و کتابخانه ای انجام شده-است. بر اساس نتایج به دست آمده، مواردی که هاوزر در شکل گیری و تغییر وضعیت هنرمند موثر می داند را به طورکلی می توان با جامعه صفوی انطباق داد. هنرمندان دوره صفوی از استعداد و نبوغ ذاتی خویش آگاه بودند و این خودآگاهی، اعتبار، احترام، شهرت و ثروت را برای آنان به ارمغان می آورد.
تحلیل روش دوسونشان (آمبیگرام) و قابلیت آن در طراحی نشانه با نگاهی به آثار نیکیتا پروخروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117 - 124
حوزههای تخصصی:
دوسونشان (آمبیگرام) یک معمانویسی و یک سخن واژگون است که مخاطب را با ابهام روبرو می کند و یک پیچ وتاپ پنهان به نشانه نوشته می دهد. در واقع، دوسونشان روش نشانه نوشته ای است که در جهات و زوایای مختلف به معانی مشابه یا مختلف دیده و خوانده می شود. یک ساختار تایپوگرافی است که زمانی که آن را می چرخانیم یک کلمه ی کاملا متفاوت بوجود می آید. تقارن خاص در طراحی دوسونشان ها و فریب چشمی که آن ها در نگاه نخست در بیننده بوجود می آورند، بسیار خیره کننده و اثرگذار است. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر مطالعه و معرفی دوسونشان به عنوان روشی متفاوت با رویکردی خلاقانه از طراحی نشانه نوشته و بررسی و قابلیت اجرای این روش در حروف الفبای فارسی است. نیکیتا پروخروف طراح گرافیک اهل روسیه است که به طراحی روش دوسونشان در طراحی نشانه و در دنیای طراحی امروزی توجه بیش تری نشان داده و به تاثیر و جذابیت آن برای مخاطب پرداخته است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، توصیفی _ تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است. نتایج پژوهش حاضر بیان گر آن است که این روش طراحی نشانه می تواند در ایران بیش تر مورد توجه و طراحی قرار گیرد، چون حروف الفبای فارسی این قابلیت را دارند که مانند حروف لاتین به صورت دوسونشان طراحی و در تبلیغات گرافیک دیده شوند.
مطالعه عناصر شکار در دوره ساسانی با تأکید بر ظروف سیمین و صحنه شکارگاه طاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع شکار به روش های گوناگون در بیشتر آثار و در تمامی ادوار تاریخی بروز یافته و تنها، مفهوم آن است که به واسطه زمان تغییر یافته است. این مفهوم در دوره ساسانی فراتر از شکار صرف است. از دوران ساسانی بخش قابل توجهی از ظروف سیمین باقی مانده است. از آنجایی که هنر ساسانی عمدتاً درباری و نمایانگر شکوه ایزدیِ پادشاهان ساسانی است، بنابراین اغلب آثار، دربردارنده موضوعاتی مرتبط با پادشاه و از جمله شکار شاهانه است. بطوری که صحنه های شکار در اغلب آثار هنری این دوره از جمله ظروف سیمین و نقش برجسته ها نیز به نمایش درآمده است . از مهمترین این نقش برجسته ها صحنه شکارگاه طاق بستان می باشد سوال این است که: چه ارتباطی بین ظروف سیمین با صحنه شکار شاهی و نقش برجسته شکارگاه طاق بستان به لحاظ عناصر صحنه و ترکیب بندی وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ، به شیوه توصیفی – تطبیقی، به بررسی تعداد شش ظرف سیمین با مضمون شکار و مقایسه عناصر شکار بین آنها و صحنه شکارگاه طاق بستان پرداخته شده است. با مقایسه آنها می توان گفت که این عناصر تقریباً در تمام آثار مشترک اند.در طاق بستان صحنه شکار برگرفته از ترکیب بندی هایی مشابه است، با این تفاوت که عناصر مکمل صحنه زیادتر و هم زمانی نیز در آن دیده می شود.
مطالعه پیکرک های انسانی شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه در عصر مفرغ از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ی مفرغ یکی از مهم ترین ادوار باستانی در ایران است. در این عصر رابطه ی بازرگانی و تجاری گسترده ای بین شمال شرق ایران باستان و آسیای میانه بوجود آمده بود. در جریان این تعاملات ارتباطات قابل توجه فرهنگی و هنری بین این دو منطقه دیده می شود. پیکرک های انسانی در قبور مناطقی در شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه یافت شده اند که به صورت تجریدی و انتزاعی از جنس گل و سنگ با قطر کم ساخته شده و از ظرافت و دقت زیادی برخوردارند که می تواند بازگوی ارتباط و برهم کنش های این دو منطقه در عصر مفرغ باشد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن پاسخ این پرسش است که: پیکرک های انسانی شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه از لحاظ ریخت و کاربرد چه رابطه ای با هم داشته اند؟ در دوره مفرغ بیشترین پیکرک های پیداشده را زنان تشکیل می دهند. این آثار ازلحاظ ساختار و فرم بدن به شیوه انتزاعی و با لطافت، دقت و ظرافت قابل ملاحظه ای در اندازه های کوچک از جنس سنگ و گلِ رنگی ساخته شده اند و بر اندام های مادینگی تأکید داشته اند. این پیکرک ها علاوه بر کاربرد مذهبی و آیینی، به مفهوم باروری و زایش اشاره دارند. پژوهش حاضر با استفاده از داده های کتابخانه ای و به روش تطبیقی توصیفی انجام گرفته است.
دستکاری های دلالان آثار هنری در نسخه پراکنده مجمع التواریخ- جامع التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
125 - 134
حوزههای تخصصی:
نسخه پراکنده مجمع التواریخ یکی از هشت کتاب مصوّر شناخته شده ای است که برای شاهرخ پادشاه تیموری کتابت شده است. در حقیقت، بخش تاریخ پیش از اسلامِ آن، مجمع التواریخ حافظ ابرو و سایر بخش های آن جامع التواریخ رشیدالدین را تشکیل می-دهد. این کتاب در اوایل قرن بیستم به دنیای غرب راه یافته و در سال 1926 به صورت کامل در نمایشگاه بین المللی هنر ایران در موزه پنسیلوانیا به نمایش در آمده است. شواهد نشان می دهد که بلافاصله پس از آن نمایشگاه، نسخه مُثله شده و روند فروش برگ های مصوّر آن آغاز شده است. پراکندگی اوراق این کتاب در بیش از پنجاه مجموعه خصوصی و عمومی در سراسر جهان اگرچه سبب شهرت آن شده، اما مجال بررسی دقیق متن و تصاویر آن را از محققان گرفته بوده است. پس از هفت سال جست و جو، 146 برگ از 150 برگ مصوّر نسخه شناسایی شده است. از طریق مقایسه متن و تصاویر این نسخه با کتاب دیگری که به دست خطِ حافظ ابرو برای شاهرخ تولید شده، سه سبک متمایز را می توان در نقاشی های نسخه پراکنده تشخیص داد. این نوشتار با بررسی سبک شناختی این نقاشی ها نشان می دهد که حدود نیمی از صفحات مصوّرِ آن توسط دلالان طمع کار آثار هنری خلق و یا دست کاری شده اند.
مفهوم خشونت در گفتمان با نگاهی به فیلم "پنهان" اثر میشائل هانکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود گستردگی طیف معانی گفتمان در نظریه های مختلف ادبی و فرهنگی، منظور مورد نظر این مقاله، گفتمان از منظر میشل فوکو است که به مجموعه قواعد و ارزش های حاکم بر هر عصر که طی فرایند طرد و حذف حاکمیت یافته و حقیقی تلقی می شود، اطلاق می گردد. گفتمان در این مفهوم دربردارنده ی حذف ها و خشونت هایی است که از سوی ساختارهای قدرت اعمال شده و آن را مرزبندی می کنند. سینما به عنوان یکی از ابزراهای قدرت در القای گفتمان حاکم و روند انقیادسازی افراد نقش مؤثری داشته و با استفاده از مفاهیم خشونت آمیزی چون مونتاژ، نگاه خیره، مفهوم دوخت و به ویژه خاصیت آپاراتوسی، بیننده را به واقعی پنداشتن توهمات سینمایی وامی دارد. هدف از این پژوهش، بررسی چگونگی کاستن ابعاد مختلف خشونت در فیلم پنهان با استفاده از کمترین تکنیک های خشونت آمیز سینمایی است. از این رو با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای این نکته محرز شده است که فیلم پنهان، در پرداخت به خشونت روندی معکوس در پیش گرفته و این فرضیه را به اثبات رسانیده که با پرهیز از به کارگیری مفاهیم خشونت آمیز سینمایی تنها به نقد خشونت پرداخته است و خود حتی با نمایش صحنه های مختلف خشونت، فیلمی خشن محسوب نمی شود.
بررسی ساختار و گونه روایی داستان بعثت پیامبر (ص) در ادبیات و نگارگری بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 24
حوزههای تخصصی:
ولت، روایت را ابزار مشترک بیان در گونه های مختلف ادبی و هنری؛ دربرگیرنده سه موقعیت: راوی، کنشگر و مخاطب می داند. به زعم او، از تقابل میان راوی و کنشگر، دو گونه روایت همسان و غیرهمسان با زیرمجموعه ها و الگوهای روایتی ویژه ای شکل می گیرد. تاکنون این نظریه تنها در آثار ادبی بررسی شده، پس مقاله حاضر، گونه های روایی و طرح ساختاری نظریه ولت را هم زمان در اشعار و نگاره های داستان بعثت پیامبر مدنظر قرار می دهد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، نحوه گردآوری مطالب کتابخانه ای است و اشعار عطار، ژولیده، ریلکه و نگاره های جامع التواریخ ، مجمع التواریخ و سیره النبی ، انتخاب شد. فرضیه پژوهش تاییدی بر گفته ولت است که روایت را مختص متون ادبی ندانسته، بلکه تحلیل هنرهای گوناگون چون نگارگری را امکان پذیر می سازد. نتیجه آنکه، شعر ندای محمد، ریلکه، از نوع روایت ناهمسان، با گونه متن نگار و زاویه دید صفر است. در اشعار عطار و ژولیده نیشابوری، زاویه دید صفر و ابیات ابتدا از نوع ناهمسان و متن نگار است که در ادامه به روایت همسان کنشگر تغییر می کند. تمامی تصاویر از نوع ناهمسان، گونه روایتی از نوع کنشگر با زاویه دید بیرونی است.
دستِ نامرئی: ارتباطِ میانِ صدای بازیگر و دینامیکِ درونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، جُستاری در بابِ چگونگیِ شکل گیریِ صدای انسان، در ارتباط با نیروهای مؤثر بر حرکت های جسمانی است که با بهره گیری از دستاوردهای علوم مرتبط و نیز آموزه های تئاتری و مقایسه تطبیقی با تعدادی کتاب و سایت مراکزِ مطرحِ صدا در دنیا، فراهم آمده و در چند کارگاه ِ ویژه، نتایجِ عینیِ دریافت ها مشاهده گردیده است؛ صدای بازیگر که ابزارِ حرفه ای ِ او نیز هست، نیازمند تربیت و مراقبت است، اما نه به تنهایی، چرا که با دیگر عناصرِ حیاتیِ او، ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ «حواس، افکار، بدن، صدا» ترکیبی چهارگانه می سازند که حذفِ هر بخش از این ترکیب و یا آشفتگی در کارکردِشان، کارِ بازیگر را با مشکل روبرو خواهد ساخت؛ برآیندِ این کاوش، ضرورتِ بازنگری در این ارتباطِ جدایی ناپذیر میان بدن-گفتار است و نشان می دهد تمرین های نادرست در کلاس های عمومیِ «فنِ بیان» یا «صداسازی» چگونه سببِ آسیب رساندن به اندامِ ظریفِ آوایی و روانِ هنرجویان می شوند؛ فرآیندِ "پرورشِ صدا" زمان بر، پایان ناپذیر و نیازمند آگاهی و شناختِ دوطرفه ی بازیگر-مربی است؛ ضروری است درک شود، هر هنرجو براساسِ ویژگی های متفاوتِ شخصی، صدایی منحصر به فرد دارد و باید به جست و جوی تمرین هایی مناسب خود بپردازد تا برای دستیابی به تواناییِ خلقِ شخصیت های متفاوت، با پرهیز از صداسازیِ مصنوعی- ابتدا با شناختِ وضعیت خود، سپس وضعیتِ نقش- صدای مناسب را در طول تمرین کشف و بازآفرینی نماید.
مطالعه تطبیقی عکس و تاریخ مکتوب جنگ تحمیلی عراق بر ایران در فاصله سال های 1361-1359(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی بررسی مضامین و مفاهیم موجود در عکاسی جنگ تحمیلی و مقایسه آن با تاریخ مکتوب است. رویکرد نظری بینشی در این مطالعه بر مبنای دیدگاه تاریخ تحلیلی کالینگوود شکل گرفته و روش تحلیل محتوای تجمیعی در حکم رویکرد نظری روشی مقاله به کار رفته است. بازه زمانی موضوع مقاله از آغاز جنگ تا فتح خرمشهر یعنی حدود 22 ماه است و 667عکسِ مورد مطالعه از مجموعه مجلدات«جنگ تحمیلی» انتخاب شده است. در بخش تاریخ مکتوب نیز مجموعه مجلدات «تقویم تاریخ دفاع مقدس» نیروی زمینی ارتش در قالب 17039 صفحه، مرجع بررسی قرار گرفته است. پس از شناسایی و استخراج مقولات تصویری و متنی، تاریخ مصور و تاریخ مکتوب جنگ با هم مقایسه شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که هم عکس ها حاوی برخی مفاهیم و پیام های مستقل از متن مکتوب هستند و هم برخی اطلاعاتی که متن مکتوب ارائه می دهد در عکس ها نه وجود دارد و نه قابل ارائه در قالب تصویر است. به طور کلی عکس های جنگ تحمیلی عمدتاً قلمرو مفاهیم متعین و آشکارسازی احساسات و درونیات هستند و متن مکتوب در بیشتر موارد از قابلیت پردازش اطلاعات تاریخی و طرح مفاهیم نامتعین بهره می برد.
رابطه زیبایی شناسی تصویر با آگاهی زیست محیطی از منظر نظریه پردازان اکوسینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابتدای هزاره سوم که «اکوسینما» به عنوان یک گرایش مطالعاتی سینمایی مطرح شد تا به امروز دامنه ی گسترده ای از مباحث مربوط به رابطه ی بین سینما و محیط زیست از تاثیرات سینما به عنوان صنعت بر محیط زیست تا تاثیرات اجتماعی و ادراکی سینما بر آگاهی زیست-محیطی مخاطبان را درون خویش جای داده است. در همین راستا، هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه زیبایی شناسی تصویر سینمایی با آگاهی زیست محیطی است. مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی و انتقادی به بررسی دیدگاه های مکتوب صاحب نظران این حوزه می پردازد. نتایج مقاله نشان می دهد در حالیکه گروهی از منتقدین با تاکید بر قابلیت عامه فهمی سینمای تجاری، بارگذاری صریح پیام زیست محیطی مطابق با الگوهای رایج فیلم سازی را در افزایش آگاهی زیست محیطی توصیه می کنند، عده ای دیگر سینمای آوانگارد، تجربی و مستقل را محمل مناسبی برای پرداخت جدی به دغدغه های زیست محیطی می دانند. همچنین بررسی انتقادی آرای دو گروه نشان می دهد نبود مبانی نظری متقن در بررسی رابطه ی زیبایی شناسی و ادراک زیست محیطی یکی از مشکلاتی است که غالب نظریه ها با آن مواجه اند. به لحاظ روش شناسی نیز در بسیاری از تحلیل ها به آثار سینمایی به عنوان متون اصلی تحلیل توجه جدی نمی شود. به همین گونه جای خالی پژوهش های میدانی در تحلیل-هایی که بر رفتار و ادراک مخاطبان استوارند به چشم می خورد.
بازشناسی عملکرد نظیره سازی در نقاشی صفوی سده ی دهم (بررسی رابطه ی دوسویه ی میدان و منش با تمرکز بر آثار سلطان محمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل دولت صفوی را می توان نقطه ی عطفی در روابط میان کنشگران عرصه ی نقاشی ایرانی برشمرد. تا پیش از آمدن بهزاد به تبریز، سلطان محمد سرآمد نقاشان کتابخانه ی سلطنتی به شمار می رفت اما ارجحیت نمادینی که شاه اسماعیل برای بهزاد در نظر گرفت، او را وادار کرد تا به فراخور روابط جدید حاکم بر میدان نقاشی، استراتژی مناسبی را در پیش گیرد. این استراتژی روی آوردن به نظیره سازی بود. پژوهش حاضر ضمن توجه به روابط تاریخی و تحولات اجتماعی مؤثر در نقاشی متقدم صفوی، به مناسبات مابین کنشگرانِ عرصه ی نقاشی و تأثیر روابط مذکور در عملکرد نهاییِ نقاشان تأکید داشته است. هدف اصلی، شناخت رابطه ی میان عملکرد نقاشان و نیروهای مؤثر در صحنه ی نقاشی سده ی دهم می باشد. ماهیت پژوهش کیفی و تاریخی است و با روش تحلیلی توصیفی به تبیین عملکرد سلطان محمد در جریان تغییرات اجتماعی و سیاسی آن دوران پرداخته است. رویکرد مورد استفاده در تفسیر متنها، عملکردها و نگاره ها، جامعه شناسی رابطه گرایانه ی پی یر بوردیو می باشد. این رویکرد سبب گردید تا دریابیم روابط موجود در میدان نقاشی صفوی به گونه ای بود که کنشگران حاضر در آن براساس منش شخصی شان دست به انتخاب استراتژی مناسب با مقتضیات میدان می زدند و در این راستا از قوانین حاکم بر میدان های موازی (مانند ادبیات) نیز بهره می بردند.
چالش ها و موانع گسترش موسیقی کُرال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال 1325 شمسی که روبن گریگوریان رهبری کُر هنرستان موسیقی را به عهده گرفت و آوازهای محلی ایرانی را برای گروه کُر تنظیم کرد، روند شکل گیری و گسترش گروه های کُر فارسی زبان آغاز شد و تلاش خلاقانه آهنگ سازان کُرال نویس ایرانی طی دهه های گذشته موفقیت هایی به همراه آورد. با این وصف، موسیقی کُرال، به عنوان پدیده ای خارج از فرهنگ موسیقی ملی، از آغاز شکل گیری همواره با چالش ها و موانعی روبرو بوده که به طور مستقیم بر روند رشد و گسترش آن تاثیر گذارده اند. برخی از این چالش ها با پیچیدگی های فنی، آوازی، کلامی و همچنین محدودیت رپرتوار متناسب با فرهنگ و ادبیات ایران پیوند داشته و بعضی از این موانع، ناشی از عادت های شنیداری ایرانیان، ظرفیت محدود جوامع سنتی برای فعالیت های گروهی هنری و کم توجهی به جنبه های اجتماعی موسیقی کُرال و نقش آن در سلامت انسان بوده است. این پژوهش با تکیه بر اندک منابع مکتوب و شنیداری و با بهره گیری از روش های مصاحبه و پرسشنامه، به تبیین و تحلیل چالش ها و موانع موسیقی کُرال ایران پرداخته و نشان داده که پیچیدگی های نگارش و اجرای آثار کُرال ایرانی، غرابت شیوه آوازخوانی غربی معمول در گروه کُر و عدم برقراری ارتباط کُرال های مذهبی غربی با مخاطبان ایرانی از مهم ترین عوامل گسترش نیافتگی موسیقی کُرال در ایران بوده است.
تأویل پدیدارشناختی معنا د رنگاره ها؛ نمونه مورد ی: نگاره ی نیایش «معراجنامه میر حید ر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل یکی از روش های شناختی متن های تصویری است سؤال اساسی د ر این پژوهش این است که آیا می توان چنین روشی را با رویکرد ی پد ید ار شناختی د ر نگاره ی نیایش د نبال نمود ؟ برای پاسخ به این پرسش از میان کتب تصویری د وره تیموری کتاب «معراجنامه میر حید ر» و نگاره نیایش که سفر حضرت محمد (ص) را د ر فرآیند خاص به تصویر کشید ه را براساس نظریه د اد ه مبنا تأویل نمود ه است. هد ف پژوهش یافتن معانی د ر پس عناصر موجود د ر تصویر به روش تأویلی وبا رویکرد پد ید ار شناسی است .پژوهشگر با استناد به گزاره های اسناد ی و متن تصویری مفاهیم را با اتکا به فلسفه حاکم برذهن پد ید آورند ه آشکارسازی نمود ه است. نتایج حاصل از این پژوهش: ابزارهای معنی ساز د ر نگاره ها شامل ساختارنگاره، رنگ، اعد اد ، تصویر ابد ان و اشیاء و متن مکتوب است. مرتبت د ر نگاره از جمله ساختارهای سلسله مراتبی است که نه تنها تقد م و تأخر زمانی،که مفهوم سازی سینوپتیکی معنی را نیز میسور و وحد ت د ر هد ف انبیاء را نیز آشکار می سازد . حضور هفت پیامبر نمود ی از رمزگان عد د هفت د ر فلسفه مبشران وحی ورنگ جامگان و نحوه جلوس هر یک از انبیاء، نماد ی از مرتبت آنها د ر سازمان هد ایت بشری است.
بررسی ناپدیدی هنر در عصر فراواقعیت از منظر بودریار با تاکید بر آثار ریچارد پرینس به مثابه مصادیق آن اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه 1960 به بعد با رشد فزاینده شمار تصاویری که در زندگی روزمره رسوخ می کردند، مفهوم وانموده به مرور وارد مباحث نقد هنری گردید. از نظر بودریار در فرهنگ پسامدرن، وانموده ها بر همه وجوه زندگی بشر سلطه یافته اند و به هیچ روی قابل تشخیص از امر واقعی نیستند. ایماژها در عصر پسامدرن نه تنها ادعای نمایش واقعیت را ندارند بلکه خود را به جای آن معرفی می کنند. افزون بر این نقشی که عکاسی در دوره پسامدرن ایفا می کند، بسیار تحت تاثیر اندیشه های بودریار است. عکاسان پسامدرن بر اتمام جهان تصویری تاکید می کنند و معتقدند تنها حقیقتی که اکنون در اختیار ماست، جهان عکاسی شده است. متفکران پسامدرن و از جمله بودریار نیز بر این اندیشه اند که بازنمایی همه آن چیزی است که هست و می تواند باشد. ریچارد پرینس از جمله هنرمندان پسامدرنی است که با از آن خودسازی تصاویر دیگر هنرمندان، تمایز میان اصل و کپی را مخدوش می کند. این پژوهش می کوشد ضمن تحلیل چرایی آرای بودریار درباره ناپدیدی هنر معاصر، به تبیین آثار پرینس به مثابه مصادیق آن اندیشه بپردازد و به روش توصیفی و تحلیلی نشان دهد که وی از ماهیت تصویر به عنوان وانموده بهره گرفته است.
بی کرانگی تصویر و کران مندی زبان در نقش برجسته های ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 116
حوزههای تخصصی:
بررسی نقوش برجسته ساسانی نه تنها در مطالعات تاریخ هنر ایران بلکه در بررسی های فرهنگی و هنری این دوره اهمیت ویژه ای دارد زیرا این نقوش علاوه بر داده های هنری، شواهدی از دولت، جامعه و باورهای رایج آن دوره را در اختیارمان قرار می دهند. برخی از این نقوش علاوه بر تصویر دارای متن نوشتاری اند. این جستار سعی دارد تا با روش پژوهشی توصیفی-تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای (اسنادی) ارتباط میان متن زبانی و متن تصویری را در نقش برجسته های ساسانی که حاوی زبان و تصویر هستند مورد بررسی قرار دهد. به نظر می رسد گرچه هر دو بخش درون یک قاب جای می گیرند و یک کل را می سازند اما نگاره ها در این نقوش به دلیل ویژگی های تصویری و نشانه ای حاوی اطلاعاتی فراتر از متن اند و به سبب معنای اسطوره ای و آیینی خود برای بیننده همواره حاضر به نظر می آیند، در صورتی که متن نوشتاری از این ویژگی برخوردار نیست و تنها به موضوع و واقعه ای خاص مربوط به همان دوره اشاره دارد. بنابراین گرچه تصویر و زبان در یک قاب قرار گرفته اند اما روش تفسیری باید در مورد هر بخش متفاوت باشد چنانکه دریافت مان از دو وجه زبانی و تصویری نیز در این نقوش گوناگون است.
بررسی یک نمونه از روایت گری در تاریخ موسیقی ایران (مطالعه ی موردی: اعدام استادان موسیقی دربارِ امیرانشاه و فرار عبدالقادر مراغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی روایت های واقعه ای در موسیقی دوران تیموری است. روایت گری یکی از مباحث مهم در علم و فلسفه تاریخ است. در روایت گری نوع و مؤلفه های آن اهمیت دارد. در منابع تاریخی روایت های متعددی از وقایع مرتبط با موسیقی می توان مشاهده کرد. یکی از این وقایع به مجازات و فرار استادان موسیقی دربار امیرانشاه (پسر سوم تیمور) مرتبط می شود که روایت های گوناگونی پیرامون آن مطرح شده است. هدف از این مقاله بررسی تنوع روایت ها و درک نسبی واقعه مذکور است. روش تحقیق مبتنی بر مقایسه تحلیلی روایت ها است. سوء رفتار امیرانشاه و مقصر جلوه دادن استادان موسیقی دو جنبه مهم این روایت ها است. در کُل دو گروه روایت وجود دارد که در روایت های گروه نخست به مجازات استادان موسیقی برمی گردد و در گروه دوّم روایت ها بیشتر تأکید بر فرار و نجات عبدالقادر مراغی است. مهم ترین نتایج عبارتند از: تیمور برای توجیه سوء رفتار امیرانشاه استادان موسیقی را مقصر جلوه داده است. در روایت های نخست سخنی از عبدالقادر نیست. در راویت های گروه دوم نوعی خلط میان واقعه مجازات استادان و فرار عبدالقادر مشاهده می شود. فرار عبدالقادر از روی احتیاط بوده، در زمان مقتضی به دربار برگشته، با توسل به آیه ای از قرآن خود را از خطر احتمالی رهایی بخشده است.
سرآغاز عکاسی در ایران (درآمدی انتقادی بر تاریخ عکاسی ایران در دوره ی ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
125 - 134
حوزههای تخصصی:
بایگانی عکس های دوره ی قاجار، یکی از بزرگترین گنجینه های تصویری تاریخ ایران است. اگر این بایگانی را همچون یک فضای بصری متصور شویم، می توان چیستی و چگونگی آن را مورد تحلیل انتقادی قرار داد و اگر نام دیدمان را به کلیت این فضای بصری اطلاق کنیم، می توان پرسید چه دیدمانی، چرا و چگونه در دوره ی ناصری صورت بندی شده و این دیدمان چه کارکردی می توانست در گذشته داشته و یا حتی در ادوار بعدی می تواند داشته باشد؟ چنین موضعی در قبال تاریخ عکاسی ایران، می تواند فصلی آغازین و مطالعه ای بنیادین در این حیطه باشد؛ امری که در تحقیقات انجام شده کم و بیش مورد غفلت قرار گرفته است. تبارشناسی به عنوان یک نظریه-روش تاریخی، راه گشای مناسبی برای این نوشتار خواهد بود. هدف، ارائه ی تحلیلی کیفی از تاریخ عکاسی ایران از بدو ورود دوربین عکاسی به این سرزمین، در دوره ی ناصری است. آنچه که نگارندگان در این مجال موجه می سازند، این مهم است که دیدمان عکاسی در دوره ی ناصری به شکلی سیاسی، البته با توجه به مفهوم سنتی سیاست، صورت بندی شده است. البته در این میان نباید دیدمان سیاسی-اریانتالیستی را هم از نظر دور داشت؛ موردی که می تواند کارکرد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را به نحوی حتی تا به اکنون حفظ کند.
مطالعه پیکرک های زنانه عصر مفرغ شوش از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
33 - 40
حوزههای تخصصی:
تولیدات کاربردی و هنری ایران در عصر مفرغ توسعه پیدا کرده بود. شوش نیز در این دوره از تحول و توسعه چشمگیری برخوردار شده بود. شیوه تندیس گری در شوش از حدود نیمه ی دوم هزاره سوم ق.م شروع شد. پیکرک تراشی شوش شامل پیکرک های حیوانی و انسانی است. تعداد پیکرک های زنان نسبت به مردان بیشتر است. تندیسک های زنانه در اوایل عصر مفرغ متأثر از دوره متأخر(مس و سنگ) بوده و از حالت انتزاعی به سوی واقع گرایی تحول پیدا نموده اند. ساخت پیکرک های زنانه به عنوان نمادهای تولیدمثل، مادرانه و پیشکش دارای کاربرد و تنوع ظاهری بیشتری بوده است. هدف از این پژوهش پاسخ دادن به پرسش مطرح شده می-باشد: سیر تحول پیکرک های زنانه در شوش از منظر ریخت شناسی چگونه بوده است؟ پیکرک ها در ابتدا به صورت ابتدایی و بدوی ساخته شده اند و به لحاظ باورها و اعتقادات، اغراق هایی در برجسته سازی نمادها و نشانه های زنانه پیکرک های برهنه انجام شده است. تندیسک های پوشیده ای نیز وجود دارند که با دقت در جزییات اجزای بدن، صورت، آرایش مو، جواهرات و لباس های منقوش همراه با اصول و شناخت اندام انسانی به حالتی واقعگرایانه ساخته شده اند. این موضوع به اهمیت جایگاه زن در تمدن شوش عصر مفرغ اشاره دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام شده است.