مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رضاخان
حوزه های تخصصی:
رویکرد رهبران دوکشور به نوسازی ، محرکهای خارجی داشت و برنامه های نوسازی ایران تا اندازه زیادی از عثمانی متاثر بود. اثرپذیری نوسازی ایران از تنظیمات عثمانی ، به دلایل مختلف سیاسی – فرهنگی و تاریخی ، سبب گردید چالشهای فراروی نوسازی در هر دو کشور نیز تا اندازه زیادی شبیه به یکدیگر باشند.
ایدئولوژی حاکم بر رژیم پهلوی و عملکرد جریان مذهبی در برخورد با آن
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نویسنده به دنبال تبیین ایدئولوژی حاکم بر رژیم پهلوی در دوران حاکمیت رضاخان، افراد مؤثر در تئوریپردازی، تبیین و تثبیت این ایدئولوژی و نیز چگونگی تحقق عملی و اجرایی شدن آن در این دوره است. بر این اساس، ضمن بررسی زمینههای روی کار آمدن رضاخان، اصول کلی ایدئولوژی حاکم بر این دوره را نیز تبیین کرده و در کنار بررسی اقدامات مختلف رژیم در جهت عملی کردن این ایدئولوژی، به چالش دو اندیشه دینی و سکولار در این دوره پرداخته و اندیشه سیاسی علمای شیعه در این چالش را با تمرکز بر تفکر و عمل سیاسی ـ اجتماعی دو عالم بزرگ شیعی، آیتالله سید حسن مدرس و آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، تبیین کرده است.
فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی آیتالله شهید سید حسن مدرس
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نویسنده با نگاهی گذرا به دوران زندگی شهید آیتالله مدرس، فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی ایشان در دو دوره سلطنت قاجار و سلطنت پهلوی را بررسی کرده است. بخش اول مقاله به فعالیتهای ایشان در عصر مشروطه در قالب مبارزه با ظلم و ستم حکام، انتخاب بهعنوان مجتهدان ناظر بر قوانین مجلس شورا، مقابله با اقدامات زیادهخواهانه بیگانگان مانند اولتیماتوم روس، قرارداد 1919، تلاشهای ایشان در دوران جنگ جهانی اول و مقابله با زیادهخواهیهای رضاخان همچون جمهوریخواهی و تغییر سلطنت اشاره دارد. بخش دوم نیز به مقابله ایشان با اقدامات ضددینی و غیرقانونی رضاخان و مقابلههای رضاخان با این عالم بزرگوار تا مرز شهادت ایشان پرداخته است.
تبیین گفتمانی تبدیل شدن زنان به موضوع سیاست گذاری های رسمی در دوره رضاخان (با تاکید بر نظریه نژادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تبیین نماید چرا زنان به موضوع سیاست گذاری های رسمی در دوره رضاخان بدل شدند؟ پاسخ این پرسش در منطق گفتمان خاص این دوره یعنی «ملت گرایی باستان گرا» است. این گفتمان متکی بر یک نظریه نژادی است و به ویژه، مسایل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی بر همین اساس فهم می شود. در فاصله انقلاب مشروطه و شکست حکومت برآمده از آن تا روی کار آمدن رضاخان، بر مبنای راهبرد «استبداد منور»، این باور در میان نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی ملت گرا تقویت شد که راهبرد پیشرفت و نوسازی جامعه ایران، اصلاح «طبیعت فاسد» مردم ایران است. روشن است که در چارچوب گفتمان ملت گرایی باستان گرا، اصلاح طبیعت ایرانیان، جز از طریق اصلاح نژادی آنها ممکن نیست. «ازدواج»، اصلی ترین نقطه تمرکز در این راهبرد است و زنان، به عنوان یکی از طرفین ازدواج، هم در مقام متولدکننده فرزندان و هم در مقام مادر و مربی نسل جدید ایرانی، جایگاه ویژه و ممتازی نزد ملت گرایان باستان گرا پیدا کردند. از این رو مخاطب بخش عمده ای از سیاست گذاری های اجتماعی حکومت و نخبگان ملت گرا، «زنان» بودند که شاخص ترینِ آنها قانون «کشف حجاب» است
عشقی و جمهوری رضاخانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نا بسامانی های فراوان جامعه ایران در سالهای پایانی سده سیزدهم خورشیدی اوضاع آشفته ای ایجاد کرده بود به شکلی که کودتای سوم اسفند 1299 و روی کار آمدن دولت سیدضیا و برآمدن رضاخان بسیاری را امیدوار کرد که راهی برای غلبه بر این مشکلات پیدا شده است. اما خودسری ها و یکه تازیهای رضاخان که از سوی انگلیسی ها حمایت و راهنمایی می شد با وجود بعضی اثرات مثبت مایه نگرانی گردید. رضاخان برای تسلط کامل بر ایران و انقراض سلسله قاجار برنامه هایی را پی گیری کرد که یکی از آنها تغییر قانون اساسی و آوردن «جمهوری» به ایران بود تا بعد از رییس جمهور شدنش به بهانه یی جمهوری را هم کنار گذاشته، همه کاره شود. انگلیس نیز که قرارداد 1919 وثوق را از دست رفته می دید تحقق هدف تسلط کامل بر ایران را در حمایت از رضاخان جستجو می کرد. جمهوری رضاخانی اگرچه در آغاز با تبلیغ و سروصدای فراوان مطرح شد ولی مخالفتهای گروهی از رجال روشنفکر سیاسی، روحانیون و مردم را برانگیخت. میرزاده عشقی شاعر جوان و روزنامه نگار انقلابی که از ثمرات درخت مشروطه خواهی ایرانیان محسوب می شد نیز از جمله مخالفانی بود که در مقالات، سخنرانی ها و اشعارش به سختی مقابل رضاخان موضع گرفت و در نهایت به دست عمال اوکشته شد. ترور عشقی و تاثیر آن بر افکار عمومی یکی از عوامل چشم پوشی رضاخان از جمهوری شد.
مواضع علما در برابر جمهوری رضاخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از گذشت حدوداً بیست سال از برقراری حکومت مشروطه در ایران و هم زمان با رئیس الوزرایی رضاخان، سردارسپه، بحث تشکیل حکومت جمهوری در ایران با جدیت مطرح شد. کاهش قدرت استبدادی شاهان قاجار پس از برقراری رژیم مشروطه، نقش مؤثری در این زمینه داشت. با محدودشدن قدرت شاه سلاطین قاجار دیگر از قدرت لازم برای سرکوب آرا و اندیشه های جدید سیاسی بی بهره بودند. ضعف قدرت شاهان قاجار در زمان احمدشاه به اوج خود رسید. در کنار دستگاه رو به اضمحلال سلطنت، تشکیلات نیرومند ریاست وزرایی سردارسپه سر برآورد که در آن مقطع به گونه ای کاملاً ابزاری و فرصت طلبانه در پی جمهوری کردن ایران بود. شمار زیادی از روحانیان به علل مذهبی با جمهوری مخالف بودند؛ زیرا آن ها جمهوری را با بی دینی برابر می دانستند. چنین شبهه ای زمانی در اندیشة روحانیان ایجاد شد که در کشور همسایه (ترکیه) رژیم جمهوری با جلوه های ضد دینی برقرار شد. مقالة حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی بر پایة منابع کتاب خانه ای درصدد پاسخ گویی به این سؤالات است که واکنش علما در برابر جمهوری خواهی رضاخان چگونه بود؟ و اختلاف سیدحسن مدرس با رضاخان بر سر چه مسائلی بود؟
موضع محمدتقی ملک الشعراء بهار نسبت به طرح «جمهوریت» رضاخان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایندگان و روحانیون محافظه کار مخالف رضاخان رئیس الوزراء در مجلس پنجم شورای ملی، پس از ارزیابی طرح «جمهوریت» وی، چون آن را اولین خیزش سیاسی او و تجددطلبان مدافع اش جهت برپایی حکومت غیردینی و حذف تدریجی روحانیون از ساختار قدرت سیاسی کشور، و مغایر قانون اساسی مشروطیت و همچنین نخستین اقدام رضاخان برای الغای حاکمیت قاجاریه و استقرار سلطنت مطلقه اش می دانستند، بر حفظ اصول قانون اساسی مشروطه و سلطنت قاجاریه پافشاری نمودند. آنان علی رغم آن که شاهان قاجار را به دلیل ممانعت از تغییرات سیاسی ضروری در کشور مورد انتقاد قرار می دادند، قاطعانه با تصویب طرح جمهوریت در مجلس، و اعتلای پایگاه سیاسی رضاخان مخالفت کردند. در این مقاله، با روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن بررسی فرآیند تکوین طرح جمهوریت رضاخان و علل ناکامی آن، با تأکید بر کتاب تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران و دیوان اشعار ملک الشعرای بهار، تصویری اجمالی از نگاه آسیب شناسانه ی او به طرح جمهوریت، و نقش سیاسی او و علل مخالفتش با تصویب طرح در مجلس، ارائه شده است.
مهاجرت علمای عتبات به ایران؛ بازتاب و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگ ترین تحولات ایران در اوایل سالهای 1301 تا 1302 شمسی، مهاجرت علمای عراق به ایران بود که شخصیت ها و علمای مشهوری در آن گرد هم جمع شدند و نقش برجسته ای در حوادث ایران ایفا کردند.
این پژوهش، با روش توصیفی ـ تحلیلی مهاجرت علما به ایران و بازتاب و پیامدهای آن را مورد توجه قرار داده است، مهاجرتی که در دو زمان انجام گرفت، نخست در اواسط 1301شمسی، همزمان با حکومت ملک فیصل که شیخ محمد خالصی زاده و سیدمحمد صدر به همراه عده ای از فعالان سیاسی عراق به ایران تبعید شدند. موج دوم مهاجرت، که بازتاب هایی نیز بدنبال داشت در اواخر بهار 1302 شروع شد و طی آن مراجع و علمای طراز اول عتبات به ایران تبعید شدند. مهاجرت علما به ایران، بازتاب آن در جامعه، برخورد علمای داخل ایران با علمای مهاجر و نتایج و پیامدهای این رویداد از سرفصل های مهم این مقاله به شمار می آید.
واکنش و عملکرد قاجارها در تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاجاریه آخرین سلسله ای بودند که با اتکا به شمشیر مردان ایل به قدرت رسیدند، اما بر خلاف ایلات پیشین در مواجهه با مهمترین مسأله دوره حکومتشان یعنی ظهور مدعیان جدید قدرت، بدون جنگ و مقاومت تسلیم شدند. عجیب تر آنکه رجال و نخبگان قاجاری با همراه نشان دادن خود با سردار سپه، از انتقال قدرت و سلطنت به رقیب حمایت کردند. یافته های این تحقیق بر پایه روش تبیین عقلانی نشان می دهد که در این زمان به دنبال اقدامات نصفه و نیمه در نوسازی نظامی، ایل قاجار دچار فروپاشی و از عرصه نظامی خارج شده بود. سلطنت نیز در جریان نهضت مشروطه (نوسازی سیاسی) به شدت تضعیف شد و فرماندهی کامل بر واحدهای نظامی مدرن را نیز از دست داد. وابستگان خاندان سلطنت به جای از دست دادن قدرت و ثروت از اولی دست شستند تا دومی را حفظ کنند.
بررسی زمینه های سیاسی و اجتماعی قدرت یابی رضاشاه
حوزه های تخصصی:
دوران پس از انقلاب مشروطه از 1285ش. تا به سلطنت رسیدن رضا شاه در سال 1304ش. از مهم ترین و تأثیرگذارترین سال ها در تاریخ معاصر ایران است. در این دوران سراسر آشوب و درگیری، جامعه ی ایران متأثر از شرایط سیاسی و اجتماعی جهانی، ناخواسته درگیر جنگ جهانی اول شد. جنگی که جز ویرانی و نابودی دستاوردی دیگر برای ایرانیان نداشت. سال ها آشوب و درگیری، آن چنان تأثیر مخربی بر جامعه ی ایران داشت که همگان در پی ایجاد امنیت و آرامش بودند. در این شرایط عنصر جدیدی در ساختار قدرت ایران ظاهر شد و با طی کردن پله های ترقی به سرعت از قزاقی گمنام به شاه ایران تبدیل شد. مقاله این مسأله را مورد توجه قرار می دهد که شرایط و زمینه های سیاسی و اجتماعی مؤثر در قدرت گیری رضاخان تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟ در این نوشتار نشان داده می شود که دولت انگلستان در تشکیل حکومت پهلوی نقش داشت و رضا خان با تظاهر و عوام فریبی موفق به کسب حمایت عامه مردم، برخی روحانیون و روشنفکران شد و سرانجام در آبان 1304 سلطنت را از قاجار به پهلوی انتقال داد.
تبیین چالش های جمهوری خواهی رضاخان در دوره مجلس پنجم
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی چالش های جمهوری خواهی رضاخان در دوره مجلس پنجم است. بر این اساس، نتایج پژوهش حاکی از آن است که جنبش جمهوری خواهی یکی از مهم ترین تلا ش های روشنفکران و تجددگرایان هوادار رضاخان برای تغییر نظام سیاسی مشروطه به نفع رضاخان و ریاست جمهوری وی بود که با هدف تمرکز سیاسی و ایجاد حاکمیتی مقتدر و مدرن صورت می گرفت. این جنبش در سال 1302 مطرح شد که به دنبال برقراری نظام جمهوری و برکنارکردن سلطنت قاجار بود، اما این جریان، در صورتی می توانست به نتیجه برسد که مجلس شورای ملی نیز با تصویب قانونی راه را برای تشکیل آن هموار می سازد. به این منظور، سردار سپه انتخابات مجلس پنجم را سرعت بخشید و مجلسی مرکب از دو گروه اکثریت هواخواه جمهوری و اقلیت مخالف تشکیل شد، ولی این مجلس به علت وجود مخالفانی چون آیت الله مدرس دچار چالشی جدی در به تصویب رساندن جمهوری خواهی شد. بنابراین جمهوری خواهی رضاخان به دلیل مخالفت گروه های مختلف به شکست انجامید. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.
مواضع علما دربرابرکودتای سوم اسفند 1299 هجری شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگ ترین تحول جامعه ی سیاسی ایران در اواخر دهه-ی1290ه .ش کودتای سوم اسفند به فرمان دهی رضاخان بود. شرایط سیاسی و اجتماعی ایران به گونه ای فراهم گردیدکه کودتا در بین علما و ملیون مقاومتی به وجود نیاورد.
در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، مواضع علما در برابر این رخ داد مورد توجه قرار گرفته است. با وجود سرخوردگی های ناشی از حوادث پس از مشروطه و انزوا و گوشه -گیری بسیاری از علما در مدت پنج سالی که از کودتای1299ه .ش تا تغییر سلطنت قاجار به پهلوی به طول انجامید، علما نقش مهمی در امور سیاسی و اجتماعی ایفا کردند. در این ایام، اوضاع واحوال سیاسی ایران به تقویت قدرت نظامیان منجر شد. رضاخان با کودتا در جنبه ی سیاسی ظاهر شد و با اتکا بر قدرت نظامی به تثبیت موقعیت خود پرداخت. او نیز در مبارزه برای رسیدن به قدرت، تمایل به حفظ شعائر مذهبی را در دستور کار خود قرار داده بود. وی به این وسیله توانست نظر مساعد بسیاری از مردم و روحانیان داخل وخارج را نسبت به خود جلب نماید.
بررسی فرمانروایی سرتیپ خزاعی در لرستان (1304 و 1305ش/1926 و 1927م) و نقش او در قیام عشایر لرستان در سال 1306ش/1928م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اواخر عصر قاجار، در دوران وزارت جنگ رضاخان، طرح آرام کردن و اسکان دادن ایل های لرستان در متن توجه دولت قرار گرفت. به دنبال این، لشکرغرب به فرماندهی امیراحمدی و با دستور رضاخان در سال 1302ش/1923م به لرستان حمله کرد. امیراحمدی بروجرد و خرم آباد و سایر نواحی نفوذ سران سرکش ایل ها را تسخیر کرد. پس از آن، برای حمایت از جمهوری خواهی رضاخان به تهران رفت و فرماندهی لشکرغرب به سرهنگ شاه بختی واگذار شد. در زمان شاه بختی، سران عشایر لرستان شورش و او را در خرم آباد محاصره کردند؛ با ورود دوباره امیراحمدی، سران شورش متواری شدند. پس از شاه بختی، فرماندهی لشکرغرب به سرهنگ خزاعی واگذار شد. پرسش پژوهش حاضر این است که نوع فرمانروایی سرتیپ خزاعی بر لرستان (1304و1305ش/1925 و 1926م) چه تأثیری بر قیام عشایر لرستان در سال 1306ش/1927م گذاشت؟ فرض پژوهش در پاسخ به این پرسش این است که سرتیپ خزاعی، سیاست خشن تری در برخورد با عشایر نسبت به فرماندهان پیش از خود اعمال کرد که واکنش شدید عشایر را باعث شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که وی با اعدام حدود سیزده تن از سران عشایر لرستان، در برانداختن نفوذ سنتی آنان نقش بسزایی ایفا کرد. عملکرد خزاعی همانند امیراحمدی، موجب فرار بسیاری از خانزادگان به سمت طرهان و پناهنده شدن به حاکم آنجا یعنی علی محمدخان غضنفری شد و وقوع آخرین شورش گسترده طایفه های لرستان را به رهبری حاکم طرهان رقم زد. بررسی حکومت خزاعی در لرستان و اینکه چگونه اقدامات او این شورش گسترده را باعث شدند، در این مقاله مهم هستند.
بحران شلیل: بررسی علت ها و عوامل، تحلیل واکنش ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در 10مرداد1301/2اگوست1922، در ﺗﻨﮕﮥ شلیل واقع در چهارمحال وبختیاری، دسته ای از نیروهای نظامی با حمله سواران بختیاری روبه رو شدند. خان های بختیاری در ابتدا دخالت خود را در این حادثه انکار کردند؛ اما مدتی بعد میزان دخالت آنها در این حادثه آشکار شد. وقوع این حادثه ﺗﺄثیر بسیاری بر روابط سه جاﻧﺒﮥ خان های بختیاری، رضاخان وزیر جنگ و سفارت انگلیس در تهران گذاشت. رضاخان پهلوی، وزیر جنگ، به دنبال بهره برداری لازم از این حادثه بود؛ پس تلاش کرد تا خان های بختیاری را نزد نخبگان و تودﮤ مردم بدنام و بی اعتبار کند و با اخذ غرامت سنگین از خان ها، ﺑﻨیﮥ مالی شان را تضعیف کند. ازسوی دیگر سفیر انگلیس در تهران سیاستی مبهم و دوپهلو اتخاذ کرد. سیاستی که به ضرر خان ها و به سود رضاخان و دولت مرکزی تمام شد. سرانجام پس از مدتی درگیری میان طرفین و چانه زنی بسیار با وساطت سر پرسی لورین (Sir Percy Loraine)، سفیر انگلیس، میان طرفین بر سر پرداخت مبلغ 150هزار تومان خسارت ازسوی خان های بختیاری توافق شد.
فراز و فرود حزب سوسیالیست و عملکرد آن در مجالس چهارم و پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلیمان میرزا اسکندری و سیدمحمدصادق طباطبایی حزب سوسیالیست را در قالب حزبی چپگرا تشکیل دادند. در مجالس چهارم و پنجم این حزب اغلب در اقلیت بود؛ اما روند حوادث نشان می دهد که در حیات پارلمانی خود، در جایگاه حزبی مؤثر عرض اندام کرده است. مخالفت ها با کاﺑیﻨﮥ قوام السلطنه به ویژه بر سر ﻣﺴﺌﻠﮥ نفت شمال و قانون هیئت منصفان، حمایت از کاﺑیﻨﮥ مستوفی الممالک و نیز همراهی با رضاخان سردارسپه و نقش آفرینی در تحول نظام سیاسی از قاجاریه به پهلوی گوشه هایی از حیات سیاسی این حزب را به نمایش می گذارد که تاکنون در کانون پژوهش و ارزیابی قرار نگرفته است و درواقع، پژوهش حاضر پاسخ به این نیاز است.
فرآیند قدرت گیری رضاخان با رویکرد نهادگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند به قدرت رسیدن رضاخان با رویکرد نهادگرایی این مقاله در تلاش است با رویکردی تاریخی- تحلیلی و بر اساس نظریه نهادگرایی (که در آن به نقش و اهمیت نهادها و تاثیرگذاری متقابل نهادها و افراد بر روی همدیگر برای رسیدن به هدفی خاص پرداخته می شود) به تحلیل و تبیین چگونگی قدرت گیری رضاخان از سال 1299 تا 1304ش با کمک نهادهای مهم و تاثیرگذاری مانند ارتش، مجلس و احزاب؛ با توجه به اوضاع نامساعد و متشنج سیاسی - اقتصادی قاجاریه، براساس منابع کتابخانه ای وآرشیوی بپردازد. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به سوالات ذیل است: اولاً ناکارآمدی نهادها و اوضاع ایران قبل از ظهور رضاخان تا چه حدی در قدرت گیری رضاخان تاثیر داشتند؟ ثانیاً در قدرت گیری رضاخان نهادها چه نقش و عملکردی داشتند؟ کلید واژگان: رضاخان ، مجلس، احزاب، ارتش، نهادگرایی در پاسخ به این سوالات باید به ترتیب گفت: اولاً به نظر می رسد عدم کارایی مجالس مشروطه ، تغییر پی در پی کابینه ها و نبود دولت مرکزی توانمند قبل از ظهور رضاخان در فرایند قدرت گیری وی نقش مهمی داشته اند. ثانیاً به نظر می رسد پس از کودتا 1299ش ، رضاخان با کمک و تقویت نهادهایی همچون قشون، احزاب و مجالس چهارم وپنجم شورای ملی توانست به اوج قدرت برسد و حکومت قاجاریه را ساقط نماید.
بررسی تعامل دولت مرکزی و حاکمان محلی در دوره پهلوی اول با تأکید بر رویارویی والی پشتکوه (ایلام) و شیخ خزعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸ و ۵۹
57 - 76
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل تاریخ ایران در دوره های گوناگون، روابط دولت مرکزی با ایلات، حاکمان محلی و کانون های قدرت در گوشه و کنار کشور بوده است. این موضوع با عنایت به اینکه در بخش قابل توجهی از تاریخ ایران، عناصری با خاستگاه ایلی، قدرت و حاکمیت را در اختیار داشته اند، اهمیتی دو چندان می یابد. شکل گیری دولت پهلوی، از این حیث که خاستگاهی غیرایلی داشت و برخوردار از خصلت های بارز نظامی و به شدت تمرکزگرا بود و شعار تجدد و همراهی با تغییر و تحولات نوین دنیا را سر می داد، نقطه عطفی در روابط دولت مرکزی و ایلات و حاکمان محلی به شمار می رود. در این پژوهش با استناد به قراین و شواهد تاریخی، روابط دولت مرکزی با والی پشتکوه و شیخ خزعل در خوزستان، در سال های نخست روی کار آمدن رضاخان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این تحقیق که با روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که روابط حاکمان مذکور با دولت مرکزی، عمدتاً ماهیتی تقابل محور داشته است؛ چنانکه دولت مرکزی با هدف بسط اقتدار خود و تمرکز افراطی قدرت و حاکمان محلی نیز در مسیر دفاع از پیشینه و هویت تاریخی و قدرت منطقه ای خویش، به شکل منفرد یا مشترک، از جمله در قالب کمیته ای با عنوان سعادت به رویارویی پرداخته اند. این تقابل، ابعادی سیاسی، نظامی، اجتماعی و خارجی داشته و در نهایت به تحکیم حاکمیت دولت مرکزی و زوال قدرت حاکمان محلی انجامیده است.
علل و پیامدهای اولین مداخله نظامی، حکومت کمونیستی شوروی در ایران
حوزه های تخصصی:
پس از انقلاب 1917م روسیه و روی کار آمدن کمونیست ها در این کشور، رهبران این کشور که با مشکلات داخلی و خارجی فراوانی روبرو بودند، برای مدت کوتاهی سعی نمودند با برخی اقدامات، زمینه های روابط دوستانه با ایران را فراهم نمایند. اما این وضع چندان دوام نیافت و پس از انعقاد قرارداد 1919م ایران و انگلیس و برخی عوامل دیگر روسها در سیاست خارجی خود در ایران چرخش های اساسی ایجاد کردند و سیاست تسامح را کنار گذاشته و در اولین مرحله اقدام به حمله نظامی به گیلان کردند، که این امر پیامدهای متعددی را در پی داشت. سعی ما در این مقاله بر آن است که نگاهی گذرا بر سیاست روس های کمونیست در ایران پس از قرارداد 1919م تا انعقاد قرارداد 1921م، مودّت ایران و روسیه و پایان نهضت جنگل داشته باشیم تا بتوانیم این ادعا را به اثبات برسانیم که تغییر حکومت روسیه، تحولات اساسی در سیاست خارجی آنان نسبت به ایران ایجاد نکرده و آنان بر خلاف شعارهای کمونیستی خود همواره در صدد کسب منافع بیشتر در ایران بوده اند و در این راه از هیچ اقدامی ابایی نداشته اند.
کودتای سیاه و تحول جامعه ایران
حوزه های تخصصی:
کودتای سوم اسفند 1299ش (کودتای سیاه) توسط انگلیس طراحی و به دست عوامل وابسته به آنها اجرا شد، محصول تغییر سیاست خارجی انگلیس در ایران پس از جنگ جهانی اول بود. انگلیس که از طرفی مجبور به تخلیه قوای خود از ایران و از سویی نیازمند حضور یک نیروی نظامی مطمئن در ایران بود، ابتدا قرارداد مشهور 1919م. را تنظیم نمود، اما زمانی که از تصویب نهایی آن ناامید شد، برای تحقق اهداف خود به فکر انجام کودتا افتاد. منظر انتخابی پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با اتکاء به اسناد و تحقیقات جدید، پاسخ به این پرسش است که کودتای 1299ش چه تأثیراتی در تحولات جامعه ایران بویژه فرآیند وابستگی ایران به استعمار غرب داشت؟ در این راستا کودتای سیاه، اقدامی بود که در جهت شکل گیری یک دولت اقتدارگرا در سال های پایانی حکومت قاجار صورت گرفت. از طرفی، کودتا صرفاً یک جابه جایی در قدرت نبود بلکه سرآغاز برنامه ریزی های گسترده برای تغییرات و دگرگونی های هویتی در ایران محسوب می گردید. تغییراتی که در گامِ نخست نظام سیاسی و سرانجام جامعه ایران را درنوردید.
عوامل موثر بر پیروزی قشون متحدالشکل در جنگ شکریازی (مرداد 1301)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا قبل از تشکیل قشون متحدالشکل در جنگ و درگیری هایی که میان اسماعیل آقا (سمکو) با قوای دولتی روی می داد غالباً شکست با نیروی دولتی بود. به دنبال تشکیل قشون متحدالشکل، سرکوبی سمکو در اولویت قرار گرفت و این مهم ترین مأموریت این نیروی تازه تأسیس بود که تحت فرماندهی ژنرال امان الله جهانبانی بالاخره در تابستان 1301 و در محلی بنام شکریازی، سمکو را شکست دادند. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که علل پیروزی قشون متحدالشکل در شَکَریازی چه بود و چه تمایزهایی میان این جنگ با جنگ های سابق وجود داشت؟ مقاله حاضر ضمن مروری بر جنگ های پیش از شکریازی، با تکیه بر منابع معتبر و به روش توصیفی تحلیلی برای نخستین بار به بررسی و تحلیل علل و عوامل پیروزی ارتش ایران در این جنگ می پردازد. فرضیه پژوهش حاضر بر این اساس است که جنگ شکریازی به لحاظ زمینه ها و بسترهای آن و همچنین توانایی های نظامی و عملیاتی کاملاً متفاوت از جنگ های سابق بود. یافته های تحقیق نشان می دهند علاوه بر برتری های کمی و کیفی نیروی دولتی و تسلیحات جنگی آنان، موفقیت در جنگ شکریازی همچنین حاصل تدابیر دیپلماتیکی چون هماهنگی با ترکیه و پاره ای عوامل دیگر بود.