مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هنر قاجار
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار به سبب مواجهه با غرب، تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق، نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد.
نقوش طبیعت گرایانه در تزئینات حرم مطهر حضرت معصومه (س) در قم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار تعامل پیش آمده بین فرهنگ غربی و ایرانی موجب نفوذ عناصر فرهنگی اروپایی در هنر ایران شد که در جنبه های مختلف قابل مشاهده است....
سنکرتیسم (اختلاط فرهنگی) در پیکره نگاری هخامنشی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مطالعه تاثیر التقاط فرهنگی در پیکره نگاری هخامنشی و قاجار می پردازد. هنر، فعلی انسانی است و انسان محصور در مجموعه روابطی با محیط پیرامون که بر نحوه تولید و بروز افعال وی که هنر نیز یکی از آن هاست،تاثیر می گذارد.دو برهه هخامنشی و قاجار از دوره هایی است که روابط با سایر کشورها بسیار بوده است. هنر هخامنشی به عنوان هنری تالیفی، التقاطی است که با وجود تمامی تاثیرات سرانجام هویتی مستقل و والا یافت؛حال آنکه هنر دوره قاجار در برخورد و کشمکش بسیار با پذیرش التقاط یا رد آن مواجه بود و نتیجه حاصل،نه التقاطی در جهت صحیح و نه پایبندی به سنت های خودی بود.
در ابتدا تاریخچه و هنر پیکره نگاری هخامنشی با تکیه بر روابط با سایر فرهنگ ها بررسی و پس از آن دوره قاجار،با توجه به اوضاع حاکم بر آن با تکیه بر روابط با سایر فرهنگ ها پرداخته می شود و در انتها هنر آن و نوع تاثیر پذیری اش از عناصر خارجی تعریف خواهد شد، پس از آن با مقایسه تطبیقی بین اوضاع و هنر هخامنشی و قاجار سعی بر بررسی روند التقاط های هنری دو دوره شده است.
تلاش بر این بوده است تا با بررسی شرایط حاکم بر این ادوار،نوع التقاط فرهنگی در دوره هایی که در معرض ورود فرهنگ های دیگر بوده است،بررسی گردد و با توجه به شرایط حاکم بر هر دوره و نوع مواجهه با سایر فرهنگ ها درباره هنر هر دوره نتیجه گیری شود.
بررسی تصویر فرشتگان درنقاشی دوره قاجار
منبع:
پیکره دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵
47 - 56
حوزه های تخصصی:
موضوع خیر و شر که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده تاکنون به صورت های مختلفی مصورشده است اما در این میان مهمترین مظهر ونماد خیر تصویر فرشتگان بوده و در موضوع های اساطیری، حماسی، مذهبی و عامیانه قبل و بعد از اسلام کاربرد فراوان داشته است. تصویر فرشتگان در طول زمان دستخوش تغییرات متعدد بصری شده است. این تغییر در سیر تکاملی هنر ایرانی از پیش از اسلام آغاز و تا دوره اسلامی ادامه داشته است. با ترویج گستره مذهب شیعه در دوره صفوی شاهد ترویج تصاویر مذهبی در هنر نقاشی هستیم. در تداوم آن با رونق نقاشی های مذهبی در دوره قاجار، تصویر فرشتگان در عرصه های مختلف کاربردهای متعددی پیدا کرد. این تصاویر برای بیان مفاهیم مذهبی مورد استفاده نقاشان مشهور بوده است. علیرغم تغییرات و دگرگونی های متعدد بصری نقاشی ایرانی، تصویر فرشتگان، در طول تاریخ هنر ایران، همواره خصوصیات تصویری و روحیات معنوی خود حفظ کرده است. در دوره قاجار رویکرد جدیدی را در ماهیت معنوی و بصری تصویر فرشتگان در نقاشی ایرانی شاهد هستیم. این مقاله با رویکردی کیفی و به روش توصیفی - تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و بررسی نمونه های تصاویر بازمانده از نقاشی های فرشتگان، به چگونگی ویژگی های بصری و سیر تحول نقاشی فرشتگان در دوره قاجار می پردازد.
تنوع نقوش اسلیمی روکوکویی در مبلمان دوره ناصری ( مطالعه موردی: تزئینات مبلمانِ باغ عفیف آباد و نارنجستان شیراز)
منبع:
پیکره دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۹
19 - 33
حوزه های تخصصی:
اصطلاح هنر مدرنِ ایران که از اواخر دوره ناصری کاربرد یافت، در بسیاری از شاخه های هنر ترکیب هایی تلفیقی از نقوش اروپایی با عناصر تزئینی هنر ایران را به ارمغان آورد. با ریشه یابی نقوش تزئینی به کار گرفته شده در طراحی مبلمان دوره قاجارِ دوم، می-توان تحلیلی بر تنوع نقوش اسلیمی- روکوکو فرانسه داشت و عوامل شکل گیری طرح های التقاطی را شناسایی کرد. این مقاله بر این فرضیه تاکید دارد که طراحی و ابداع ِنقوشِ تزئینیِ مبلمانِ عصرِ ناصری، تلفیقی از نقوش اشرافی روکوکو با نقشینه های اسلیمی است. این تزئینات اگر چه ترکیبی از نقشینه های غیر بومی است ولی در درون خود هویتی ایرانی دارد. زیرا اسلیمی که اصولاً از فرهنگ و هنر ایرانِ اسلامی در روکوکو فرانسه کاربرد یافته بود، در دوره قاجار دوم به اسمِ تجددخواهیِ اشراف گرا، با تلفیقی مختصر، به هنر ایرانی بازگشت. مطالعه موردی این تحقیق مقایسه تزئینات و نقوش اسلیمی- روکوکویی، با مبلمان "باغ عفیف آباد" و "نارنجستان قوام" در شیراز است. روش تحقیق این مقاله تحلیلی تطبیقی بوده و تلاش شده تا مباحث در جداولی جداگانه طبقه بندی، توصیف و تحلیل شود. اطلاعات و داده های این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده است.
نقش فرشته درکاشیکاری قاجاری صحن آزادی حرم مطهر امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
1 - 20
حوزه های تخصصی:
تزیینات معماری در دوره قاجار دارای ویژگیهای متمایز و بسیار مهمی است. ورود برخی نقوش جدید همراه با طیف رنگ های گرم و تجلی نوعی تصویر پردازی خاص، تزیینات بناهای این دوره را از دیگر دوره های تاریخی جدا می کند. نقش فرشته از نقوش بدیع و خاص عصر قاجار است که در تزیینات بناهای این دوره بارها و بارها مشاهده می شود، در بیشتر این موارد، نقش فرشته دارای ویژگی های بارز همراه با اصول تصویرگری مشخص مانند رنگ های مشخص و حالات یکسان می باشد. قرار گیری نقش فرشته بر قسمت ورودی بنا همراه با پوشش نیمه عریان، چند رنگ بودن بال فرشته و یا ارجحیت رنگ قرمز و آبی بر دیگر رنگ ها در پوشاک آن، از ویژگی های مشخص آن است. این دقت در اسلوب و قواعد طراحی نقش فرشته، نمایانگر اهمیت ویژه این نقش در تزیینات معماری است. این تحقیق از نوع تاریخی است که به شیوه ی تحلیلی- توصیفی و با جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، الکترونیکی و ثبت مشاهدات عینی انجام شده است.
پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره ی قاجار در هنر ایران (با تکیه بر منابع مکتوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
171 - 200
حوزه های تخصصی:
خیالی نگاری اصطلاحی است برای توصیف نوعی نقاشی روایی رنگ و روغن با مضامین مذهبی، حماسی، رزمی، بزمی و عامیانه که در دوره قاجار بر اساس هنر مردمی و دینی و با اثرپذیری از سنت نقاشی مرسوم آن زمان، رواج پیدا کرد. برخی از محققین بر این باورند که این نوع نقاشی، همراه با حفظ تمامی ارزش های هنر سنتی و مذهبی ایران و به ضرورت نیاز و خواست مردم شکل گرفته است. این نقاشی ها سرشار از پیشینه موضوعی، مضمونی و ساختار بصری هستند که طی سالیان متمادی با وجود انجام پژوهش های ارزشمند همچنان دارای جنبه های کشف نشده بسیاری هستند. پژوهش پیش رو به دنبال این باور، در پی پاسخ به چیستی مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره قاجار و چگونگی شکل گیری آنها (به صورت یکباره در دوره قاجار و یا تدریجی و نشأت گرفته از هنر تصویری دوره های مختلف ایران) و این که چه پیشینه ای در تصویر نگاری هنر ایران دارند؟ در این راستا پژوهش پیش رو بر آن است تا با دست یابی به شاخصه های مضامین، موضوعات و ساختاربصری خیالی نگاری های دوره قاجار و هنر تصویری ایران، به وجوه اشتراک آن ها با خیالی نگاری ها در مضامین، موضوعات و ساختار بصری از دوره ایران باستان تا دوره قاجار و خیالی نگاری ها، به منظور راهیابی و دستیابی به پیشینه خیالی نگاری های دوره قاجار مورد مطالعه قرار دهد. هدف از این پژوهش دستیابی به پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره ی قاجار جهت انجام مطالعات علمی با رویکردهای مختلف است. روش تحقیق از نظر هدف جزء پژوهش های بنیادی و نظری و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تطبیقی است و در گردآوری مطالب از شیوه ی کتابخانه ای استفاده شده است و آثار خیالی نگاری با شیوه تجزیه و تحلیل کیفی مورد مطالعه قرار گرفته اند. براساس این پژوهش می توان گفت: نقاشی قهوه خانه ای یا خیالی نگاری، شیوه ای خاص از هنر نقاشی و یکی از ه نرهای م ردمی و با سابقه در جامعه ی ایرانی است که از دل سنت های ایرانی س ر ب رآورده و وجوه اشتراک بسیاری در مضامین، موضوعات و ساختاربصری با هنر دوره های مختلف ایران از عیلام تا صفویه داشته و بسیار قدیمی تر از آن چیزی است که امروزه با عنوان نقاشی قهوه خانه ای شناخته می شود، و از نظر خصوصیات فیگوراتیو، مضامین و موضوعات عامیانه و مصالح به کار گرفته شده، خاص دوره ی قاجار بوده است.
پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره ی قاجار در هنر ایران (با تکیه بر منابع مکتوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
134 - 163
حوزه های تخصصی:
خیالی نگاری اصطلاحی است برای توصیف نوعی نقاشی روایی رنگ و روغن با مضامین مذهبی، حماسی، رزمی، بزمی و عامیانه که در دوره قاجار بر اساس هنر مردمی و دینی و با اثرپذیری از سنت نقاشی مرسوم آن زمان، رواج پیدا کرد. برخی از محققین بر این باورند که این نوع نقاشی، همراه با حفظ تمامی ارزش های هنر سنتی و مذهبی ایران و به ضرورت نیاز و خواست مردم شکل گرفته است. این نقاشی ها سرشار از پیشینه موضوعی، مضمونی و ساختار بصری هستند که طی سالیان متمادی با وجود انجام پژوهش های ارزشمند همچنان دارای جنبه های کشف نشده بسیاری هستند. پژوهش پیش رو به دنبال این باور، در پی پاسخ به چیستی مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره قاجار و چگونگی شکل گیری آنها (به صورت یکباره در دوره قاجار و یا تدریجی و نشأت گرفته از هنر تصویری دوره های مختلف ایران) و این که چه پیشینه ای در تصویر نگاری هنر ایران دارند؟ در این راستا پژوهش پیش رو بر آن است تا با دست یابی به شاخصه های مضامین، موضوعات و ساختاربصری خیالی نگاری های دوره قاجار و هنر تصویری ایران، به وجوه اشتراک آن ها با خیالی نگاری ها در مضامین، موضوعات و ساختار بصری از دوره ایران باستان تا دوره قاجار و خیالی نگاری ها، به منظور راهیابی و دستیابی به پیشینه خیالی نگاری های دوره قاجار مورد مطالعه قرار دهد. هدف از این پژوهش دستیابی به پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره ی قاجار جهت انجام مطالعات علمی با رویکردهای مختلف است. روش تحقیق از نظر هدف جزء پژوهش های بنیادی و نظری و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تطبیقی است و در گردآوری مطالب از شیوه ی کتابخانه ای استفاده شده است و آثار خیالی نگاری با شیوه تجزیه و تحلیل کیفی مورد مطالعه قرار گرفته اند. براساس این پژوهش می توان گفت: نقاشی قهوه خانه ای یا خیالی نگاری، شیوه ای خاص از هنر نقاشی و یکی از ه نرهای م ردمی و با سابقه در جامعه ی ایرانی است که از دل سنت های ایرانی س ر ب رآورده و وجوه اشتراک بسیاری در مضامین، موضوعات و ساختاربصری با هنر دوره های مختلف ایران از عیلام تا صفویه داشته و بسیار قدیمی تر از آن چیزی است که امروزه با عنوان نقاشی قهوه خانه ای شناخته می شود، و از نظر خصوصیات فیگوراتیو، مضامین و موضوعات عامیانه و مصالح به کار گرفته شده، خاص دوره ی قاجار بوده است.
خاستگاه و تحول نقش مایه شاخ فراوانی (کورنوکوپیا) در هنر و معماری عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
181-198
حوزه های تخصصی:
هنر در میان اقوام و تمدن های مختلف، اساساً با دو جریان یا پدیده رایج مواجه بوده است: یکی حفظ داشته ها و پرورش دستاوردهای بومی، و دیگری اقتباس و همگون سازیِ عناصرِ خارجی یا وارداتی. این فرایند دوگانه در تمدن ایران هم، به خصوص در حوزه نقش و تزیین، به نوبه خود وجود داشته است، به طوری که از ادوار پیش از اسلام تا دوران میانه و متأخر اسلامی، علاوه بر مجموعه آرایه ها و نقش مایه های موجود، عناصری از فرهنگ های غیربومی نیز به این هنر راه یافته و در گذر زمان با تغییر و تعدیل، یا تکامل و دگردیسی مواجه شده است. کورنوکوپیا یا شاخ فراوانی یکی از این نقوش است که پیشینه آن به یونان باستان و دوره اساطیر می رسد. این آرایه در زمان حضور جانشینان اسکندر در ایران، در عصر سلوکیان و اشکانیان تحت تأثیر فرهنگ هلنیستی، متداول و با یک دوره تأخیر طولانی، در پی شیوع و تشدید جریان فرنگی مآبی، دوباره در هنر و معماری عصر قاجار ظاهر می شود. پژوهش حاضر با روش تاریخی و توصیفی تحلیلی در پی دستیابی به اهدافی از قبیل بررسی احتمالِ استمرارِ نقش مایه کورنوکوپیا از هنر ایرانِ پیش از اسلام و تسری آن در تزیینات وابسته به معماریِ دوره متأخر اسلامی در ایران (به ویژه عصر قاجار) است. تشریح ویژگی های بصریِ این آرایه، نحوه همنشینی آن در کنار دیگر عناصر بومی و غیربومی، میزان تأثیرات غرب، و عوامل مؤثر در ترغیب هنرمند ایرانی قاجاری به کاربست مجدد و تغییر و تعدیل احتمالی آن در حوزه معماری و تصویرگری، از دیگر اهداف پژوهش است. نتایج حاصل از این مطالعه، مبیّن آن است که کاربست نقش مایه مذکور در تزیینات وابسته به معماری قاجار (گچ بری، کاشی کاری، دیوارنگاری) برآیند جریان تأثیرگذاری به نام «فرنگی سازی» است که اوج آن از نیمه دوم حکومت قاجاریه (سلطنت ناصری) به بعد در همه شئونِ حیات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه ایرانی نمایان می شود. این نقش به دنبال مبادلات تجاری و ارتباطات فرهنگی با فرنگ و از پی آشنایی هنرمندان و صنعتگران بومی با گنجینه تصویریِ هنر غرب، در تزیینات الحاقی بناها ظاهر می شود. اما این نمود و ظهور، با توجه به حضور و حیات نسبیِ سنّت ها، حال وهوایی همگون و هماهنگ با دیگر اجزا و عناصر تزیینیِ بومی می یابد؛ چنان که برخلاف نمونه های غربی، به ندرت به صورت منفصل ترسیم می شود و گاه حتی در دنباله بند اسلیمیِ ایرانی و به عنوان جزئی از یک ساختار منسجم گیاهی و تجریدی که مختص هنر و معماری ایران است، نمودار می شود.
احیای خط کوفی در عصر قاجار: بررسی رساله و کتاب های کوفی زین العابدین شریف صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خط کوفی از نخستین خطوط دوران اسلامی به شمار می رود که در سده های نخستین پرکاربردترین خط در کتابت متون دینی، مسکوکات، ظروف سفالی و سنگ نوشته ها و تزیینات بنا بوده است. این خط در نیمه قرن دوم هجری به تکامل رسید و سبک های منشعب از آن از سده چهارم تا اوایل سده هفتم در برخی کاربردها همچون کتیبه نگاری و برخی قرآن ها تداوم یافت. پس از آن با رونق بیشتر خطوط ششگانه کاربردش بسیار محدود شد و جز از سر تفنن کتابت نمی شد. دوره قاجار دوران رواج گسترده خطوط نستعلیق، نسخ، و شکسته نستعلیق در نُسخ ایرانی است. با این حال نسخه های خطی و کتاب های چاپ سنگی معدودی در دست است که به دست شخصی به نام زین العابدین شریف صفوی (1282-1333؟ ه.ق)، کاتب، مصحح و نویسنده ایرانی، به خط کوفی کتابت شده است. زین العابدین علاوه بر کتابت این آثار در رساله ای با عنوان رساله احیاءالخط به تعلیم خط کوفی پرداخته و در آن شیوه کار خود را توضیح داده است. گرایش به احیای خط کوفی را شاید بتوان در جهت باستان گرایی و بازگشت به گذشته در این دوره ارزیابی کرد. این پژوهش که از منظر هدف کاربردی و از منظر تحلیل داده ها کیفی است، در پی یافتن پاسخ به این سوال است که زین العابدین صفوی چگونه خط کوفی را در کتابت سه اثر چاپی خود، یعنی دعای صباح 1317 ه.ق، قرآن 1312-1322 ه.ق و نسخه دیگری از دعای صباح 1322 ه.ق، به کار برده و به منظور فائق آمدن بر محدویت های این خط به چه ابداعاتی روی آورده است؟ یافته های این پژوهش در بخش مفردات خط دال بر بهره گیری کاتب از شیوه کتابت کوفی اولیه (در هر سه کتاب) و کوفی شرقی، در صفحاتی از قرآن 1312-1322 ه.ق است. او در ترکیب سطور در دعای صباح 1317 ه.ق مقید به قواعد کوفی اولیه بوده اما در ترکیبِ خطِ دو نسخه دیگر به منظور غلبه بر محدودیت های خط کوفی، از شیوه های ابداعی، چون مورب نویسی، عمود نویسی و روی هم نویسی در پایان سطور استفاده کرده که اگرچه در دیگر خطوط رایج بوده در کتابت خط کوفی بی سابقه است. او همچنین به منظور هنرنمایی گاه ترکیباتی بدیع از طریق رویِ هم نویسی کلمات در میانه متن قرآن به کار برده که شایان توجه است.
بازیابی لایه های هویتی در نسخه های مصور چاپ سنگی قاجار (مطالعه موردی: تعداد سیزده نسخه با محتوای حماسی و ادبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۱
28 - 45
حوزه های تخصصی:
هویت در هنر دارای وجوه و لایه های مختلفی است که هر وجه آن به عوامل متفاوتی باز می گردد . لذا هر اثر هنری می تواند دارای لایه های هویتی متعددی باشد. هنر دوره قاجار با توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی ،رجوع به فرهنگ ایران باستان و نیز ارتباط گسترده با غرب ، از وجوه مختلفی برخوردار است، لذا می توان لایه های هویتی چندگانه ای را در آن بازشناخت . این مقاله درصدد است که به این سوالات پاسخ دهد: لایه های هویتی موجود در هنرهای تصویری دوره قاجار کدامند ؟ در نسخه های حماسی و ادبی چاپ سنگی دوره قاجار ، کدام لایه های هویتی بروز و ظهور بیشتری داشتند؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی _ تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات ، کتابخانه ای ست.نمونه آماری تصاویر گزینش شده از تعداد سیزده نسخه چاپ سنگی حماسی و ادبی است. نتایج نشان داد که چهار لایه هویتی باستان گرایی ، ایرانی_اسلامی ، فرنگی مآبی و اسلامی -شیعی در هنر دوره قاجار قابل بازیابی است .در نسخه های چاپ سنگی ادبی و حماسی، لایه های هویتی فرنگی مآبی و باستانگرایی در اولویت اول و دوم ، لایه هویتی ایرانی-اسلامی در سطح سوم و اولویت آخر(سطح زیرین و پنهان) لایه اسلامی- شیعی است.
تصویر شاهانه و بازنمایی قدرت در قاجاریه؛ مطالعه تطبیقی هنر دوره فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار در گفتمان قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه تصویر شاه در هر دورهای، مفاهیم و مقاصد خاصی برای حکومت بههمراه داشته و از جنبه های مختلفی به آنها پرداخته شده است. در پژوهش حاضر به بررسی دلایل و چگونگی حضور تصویر شاهانه در آثار هنری و مطالعه تطبیقی بین دو دوره فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه میپردازیم تا ازطریق بررسی رابطه بین هنر و سیاست، تغییرات بازنمایی و روشهای بصری مورد استفاده برای انتقال اهداف مورد نظر حکومت و تفاوتهای میان آنها را در هریک از دوره ها آشکار کنیم. فرضیه پژوهش حاضر، تأثیر متفاوت ابزار و سازوکارهای هنری هر دوره بر بیان اقتدار، اِعمال قدرت و مشروعیت و کاربرد آن است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و بهکارگیری نمونه آثاری با تصویر شاهانه و بررسیهای تاریخی به تحلیل و مقایسه ساختارهای دو دوره مذکور میپردازیم. نتایج مبیّن آن است که بهرغم حضور هردو پادشاه در یک سلسله و اینکه ظاهراً باید در هردو دوره با یک هدف به تکثیر تصویر شاه بر آثار هنری و تولیدات گوناگون پرداخته شده باشد، در واقع کاربرد تصویر فتحعلیشاه بهدلایل گوناگون سیاسی و اجتماعی، در عین مصرف داخلی در کشور، بیشتر برای نمایش شکوه باستانی به ارث رسیده به سلسله نوپای قاجار و اثبات اقتدار به قدرتهای اروپایی بوده است و حضور ناصرالدینشاه حتی برروی اسکناس و روزنامه، همزمان با تغییرات بسیار در درجه رؤیتپذیری شاه، که متأثر از تغییر تکنولوژی و عامل تحول در گفتمان آن دوره بود، بیشتر برای تحکیم پایه های قدرت در حال از دست رفتن در جامعه داخلی کاربرد داشته است.
انحراف چشمان در چهره پردازی های صنیع الملک
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به یافتن پاسخی برای توضیح انحراف بیرونی قابل توجه چشمان در چهره پردازی های ابوالحسن خان غفاری ملقب به صنیع الملک می پردازد. نظر به اهمیت مسأله سبک شناسی آثار و تأثیر سنت پیکرنگاری درباری زند و قاجار بر آثار هنرمند، ابتدا ویژگی های آثار صنیع الملک از این منظر مورد بررسی قرار گرفته است و سپس فرضیه ها یک به یک طرح و بررسی شده اند؛ اینکه انحراف بیرونی چشمان حاصل تکرار سنت، شبیه سازی واقعیت چهره، زیبایی شناسی وجنات همایونی پادشاه و یا قلم شوخ و جسور هنرمند، یا حتی خطای فنی بوده باشد، یا آنکه عامدانه از سنتی اروپایی اقتباس شده باشد. نهایتاً حاصل یافته ها و تحلیل ها، دو فرضیه یا ترکیبی از آن ها را مستحکم تر نشان می دهد؛ این که انحراف چشمانحاصل ترکیبی از ضعف تکنیک و برخی چهارچوب های سبکی حاکم بر آثار اوست و تآثیر انکارناپذیر سنت پیکرنگاری درباری؛اصولاً چشمان را در آثار او بسیار مشخص تر و آشکارتر ازنقش چشمان در نقاشی عینیت گرای متأثر از غرب ساخته است. و دیگر اینکه صنیع الملک طی سفر خود به ایتالیا احتمالاً با شمایل نگاری های پیشارنسانسی آن دیار روبرو شده و با الهام از ویژه گی چشمان این آثار که با رویکردی قراردادی دارای انحراف ترسیم شده اند، همین قاعده را در آثار خود نیز مرئی داشته است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی است و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی نمونه های تصویر شده به قلم هنرمند پرداخته است.
اکفراسیس در نقاشی محمودخان صبا(ملک الشعراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کفراسیس، گزارش ِکلامی یک تصویر است. متون اکفراستیک در تحولات هنر نقش ارزنده ای داشته اند. در خلالِ اکفراسیس می توان از زاویه ای تازه به آثار تجسمی نگریست و به حقیقت اثر هنری نائل آمد. علاوه بر این، در صورت از میان رفتن اثر هنری، به کمک یک متن اکفراستیک می توان آن اثر را به یادآورد و مورد بازآفرینی قرارداد. محمودخان صبا (ملک الشعراء) یکی از هنرمندان دوره قاجار است که در هر دو حوزه شعر و نقاشی آثاری خلق نموده است. او را از مهم ترین نقاشان دوره ی قاجار برشمرده اند. وی علاوه بر نقاشی، در شعر نیز از سرآمدان روزگار خود بوده است. مضامین مشترک در شعر و نقاشی محمودخان صبا یکی از جلوه های اکفراسیس است که این مقاله در پی بررسی آن است و در نهایت به پرسش چگونگی بروز اکفراسیس واقعی یا ذهنی بودن آن در آثار این هنرمند پاسخ می دهد. رویکرد این پژوهش کیفی است و روش ارائه آن تحلیلی و توصیفی است. روش جمع آوری اطلاعات این پژوهش با استفاده از مطالعه منابع کتابخانه ای و نیز بر آمده از پایگاه های اطلاعات علمی و عمومی است. به موجب یافته های این مقاله آنچه در شعر محمودخان صبا (ملک الشعراء) حائز اهمیت است، کاربستِ اکفراسیس است که می تواند یاری رسان ِ ما در فهم و شناخت نقاشی های این هنرمند قاجار باشد. این اکفراسیس، به دو صورت اکفراسیس ذهنی و اکفراسیس واقعی در شعر او دیده می شود. آن جا که شعر او با نقاشی او همگام می شود اکفراسیس واقعی اتفاق می افتد و آن جا که به صورت یک گزارش کلامی در خدمت توصیف یک بنای معمارانه ( نظیر باغ و عمارت سلطنت آباد) به کار می رود اکفراسیس ذهنی رخ داده است.
مخارج تولید نسخه خطی هزارویک شب بر پایه براتی از آلبوم بیوتات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۹)
233 - 251
نسخه هزارویک شب یکی از مهم ترین نسخه های خطی مصور ایرانی است که در دوره قاجار به دستور ناصرالدین شاه، در کارگاه کتاب آرایی سلطنتی تدوین شده است. این نسخه نه تنها از منظر متن، بلکه از حیث تعداد نگاره ها و ویژگی های بصری آنها حائز اهمیت است. در منابع معدودی، به چگونگی شکل گیری این نسخه پرداخته شده است. در خصوص جزییات دستمزدهای نگارگران این نسخه، تا کنون دو سند یافت شده است: یکی مقاطعه نامچه ای میان معیرالممالک و صنیع الملک و دیگری براتی دیوانی محفوظ در آلبوم بیوتات که در این مقاله بررسی خواهد شد. سند اخیر در پایان کار کتابت، مجلس سازی، و تذهیب و طلااندازیِ نسخهْ آماده شده و در آن، جزییاتی درباره اجرت هر یک از فعالیت ها آمده و شیوه پرداخت از خزانه در هر سال معلوم شده است. مقایسه این دو سند که یکی در ابتدای کار و یکی در انتهای کار تدوین شده، دربردارنده اطلاعاتی در باب تغییراتی است که در پرداخت های طی هشت سال تدوین این نسخه روی داده است.
مطالعه تطبیقی دیوارنگاری در خانه های ایران و ترکیه در بستر تعامل با دنیای غرب (نمونه موردی؛ خانه های قاجاری تبریز و عثمانی توکات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
192-172
حوزه های تخصصی:
به دلیل ارتباط جهان اسلام با غرب و ورود عناصر غربی تغییری عمیق در هنر دیوارنگاری ایجاد شد. دیوارنگاری که قبل از سده ۱۸م در اختیار دربار قرار داشت، با کم رنگ شدن جنبه درباری اش، جنبه مردمی پیدا کرد و بین مردم مقبولیت یافت و در فضاهای خانه های افراد اعیان جامعه بروز نمود. نقاشی های دیواری در خانه های تاریخی دو شهر تبریز و توکات در دوره های قاجار و عثمانی که از مهم ترین حکومت های جهان اسلام بوده اند، می توانند منبع خوبی برای شناسایی و بررسی نقوش باشند. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی بر پایه مطالعات کتابخانه ای در پی پاسخ به این سؤالات است که تغییرات رخ داده در جامعه قاجار و عثمانی، موجب چه تغییراتی در دیوارنگاری ها گردید؟ دیوارنگاری های قاجاری و عثمانی چه وجوه اشتراک و تمایز، از نظر ویژگی های مضامین تصویری، با هم دیگر دارند؟ براین اساس پژوهش حاضر با بررسی دیوارنگاری های خانه های شهرهای تبریز و توکات، بر اساس مدارک تصویری و نوشتاری موجود به شناسایی، دسته بندی و مقایسه تطبیقی نقوش می پردازد. نتیجه بررسی ها نشان داد دیوارنگاری ها را می توان از دو منظر موضوعات و شیوه اجرا بررسی کرد. به فراخور مبحث، مضامین موجود در دیوارنگاری ها به سه دسته اصلی (نقوش انسانی-حیوانی، نقوش معماری - طبیعت و نقوش تزیینی) تقسیم گردید. پس از بررسی نقوش مشخص گردید که تصاویر دارای تشابهات و تمایزاتی در مضامین و تکنیک ها با هم دیگر دارند. علی رغم اشتراکی مانند ماهیت تصویر ، اصول و قواعد که عدم تسلط بر قواعد ، به وضوح در نمونه ها دیده می شود تمایزاتی به علت مختصات مکانی تبریز و توکات به وجود آمده اند. از عمده تمایزات می توان به متنوع بودن نقوش و رنگ، کیفیت بالاتر و نحوه اجرای بهتر نقوش قاجاری به دلیل پایبندی به اصول نگارگری ایرانی نسبت به نقوش عثمانی اشاره کرد. همچنین نزدیکی و ارتباط بیش تر عثمانیان با دنیای غرب و التقاط گرایی و تأثیر بیش تر، مهم ترین دلیل برای بروز تمایز بین دیوارنگاری های دو دوره قاجار و عثمانی باشد .
تأثیر گفتمان مشروطیت بر هنجارهای تصویری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو بر اساس نظریه گفتمان در آراء لاکلا و موفه، تأثیر گفتمان مشروطیت بر هنجارهای تصویری عصر قاجار در سه دوره تاریخ ایران مورد مطالعه قرار گرفته است .دوره اول سلطنت ناصرالدین شاه (1313-1264 ه.ق)، دوره دوم سلطنت مظفرالدین شاه (1324-1313ه.ق) و دوره سوم سلطنت محمد علی شاه و احمد شاه (1344-1324 ه.ق). در دوره اول شکل گیری گفتمان پیشامشروطیت با مفصل بندی قانون و دال هایی چون «عدالت»، «آزادی» و «اصلاحات» قابل مشاهده است. گفتمان پیشامشروطیت دسترسی به شاه را آسان تر کرد و بدین ترتیب پیکر شاه در تصاویر، واقعی و ملموس شد؛ همچنین توده مردم به تدریج در این گفتمان به رسمیت شناخته شدند. بنابراین فردیت از شخص شاه به طور تدریجی به اقشار پایین تر رسوخ پیدا کرد و تصاویری از مردم عادی روی پرده های نقاشی و یا صفحات عکاسی پدیدار گشت. در دوره مظفرالدین شاه با انسداد معنایی در گفتمان سلطنت، مشروطیت هژمونیک شد. هژمونیک شدن این گفتمان سبب شد که پیکر شاه به تدریج از مرکزیت تصویری خارج گردد. در عصر محمدعلی شاه و استقرار گفتمان پسامشروطیت تخاصم گفتمانی اوج گرفت. با شدت یافتن تخاصم گفتمانی نشانه هایی از خشونت در تصاویر این عصر بروز یافت.
بررسی حجم پردازی دوره قاجار از صخره نگاری باستانی تا مجسمه همایونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
23 - 32
حوزه های تخصصی:
حجم پردازی و نقش برجسته در ایران سابقه ای کهن دارد. اما در دوران اسلامی نتوانست در همان ابعاد پیش از عصر اسلامی ظاهر شود، لیکن ذوق نقش برجسته سازی و حجم پردازی ایرانیان به صورت های دیگری ازجمله تزیینات برجسته در معماری، مقبره سازی و نقش های منقور مجال ظهور یافت. در دوران قاجار در زمین? احیای نگاره های صخره ایِ اقداماتی صورت گرفت و آثاری به وجود آمد که تداوم روش و سنت های باستانی را نشان می دهد. همچنین توجه به مجسمه سازی تمام برجسته و طبیعت گرا در نیم? دوم این دوران صورت پذیرفت و اولین مجسم? تمام برجست? طبیعت گرای دوران اسلامی ایران، در همین عصر ساخته شد. این مقاله ضمن توجه به پیشین? مجسمه سازی و تحّولات آن در ایران، براساس منابع مکتوب و مصوّر دور? قاجار، به بررسی رویکردهای مجسمه سازی و حجاری آن دوران می پردازد و تأثیر دربار، به ویژه شخص شاه را در روند دگرگونی حجم پردازی مورد توجه قرار می دهد؛ به خصوص آشنایی شخص ناصرالدین شاه با مجسمه های طبیعت گرا در سفرهایش به اروپا که منجر به ساخته شدن "مجسم? همایونی" شد. همچنین بهره گیری از آثار حجمی برای آموزش هنر نقاشی در نقاشخانه دولتی و مدرس? کمال الملک که زمینه آکادمیک رویکرد به مجسمه سازی تمام برجسته را در ایران فراهم آورد.
از تحریم صورتگری تا صورت نگاری عریان: نگاهی به سیر تحول نمایش پیکره انسان در تاریخ هنر و به ویژه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرزهای تلقی ادیان از پیکره انسانی ،گاه مقدس به عنوان تمثیلی از صورت الهی و گاه مذموم به سبب نمایش حالات گناه آلود و خودنمایانه بشر، بحث درباره هنر انسان نما را مورد توجه قرار می دهد. از هنر پیشاتاریخی تا هنر معاصر، موضوع تصویر انسان در کانون اهمیت قرار دارد؛ در پاره ای مواقع، همچون هنر انسان غارنشین، تصویرسازی عصر آخناتون در مصر، آیین بودا، دین یهود، دین اسلام و جنبش شمایل شکنی بیزانس، تمثال سازی انسان دارای حرمت و گاه ممنوعیت است؛ و در پاره ای دیگر چون یونان باستان، هند باستان، آیین ویشنوپرستی و عصر رنسانس، نمایش پیکره برهنه انسانی، آزادانه موضوع هنر قرار می گیرد. در این مقاله، پس از مطالعه رویکرد ادیان مختلف در باب تمثال سازی انسان، تضاد و تناقض در معنای برهنگی و دوگانگی دلالت این مفهوم از لحاظ واژه شناختی بررسی می شود، سپس با نگاهی دقیق تر به هنر ایران، پس از مطالعه تاریخچه تصاویر عریان، به تغییر نگرش هنرمند عصر قاجار در باب تصاویر انسانی پرداخته می شود. خوانش ایرانی از اومانیسم غربی، جایگاه انسان را تغییر داد و ضمن آرمان زدایی از آن، وجوه مادی زندگی بشر را در مرکز توجه قرار داد؛ مفاهیم معنوی جای خود را به گرایشات مادی و انسان محور جدید بخشید؛ این روند موضوعات بدیعی چون برهنه نگاری را به عرصه نقاشی قاجاری وارد نمود.
تاملی بر تاثیرات تطور فرهنگ و جامعه ایران در میانه عصر قاجار بر دیوارنگاری (به گواه دیوارنگاره های عمارت صارم الدوله کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
17 - 28
حوزه های تخصصی:
دوران حکومت قاجار یکی از مهمترین اعصار تحول هنر ایران، به ویژه در قالب دیوارنگاری است. ارتباط با غرب و الگوبرداری از فرهنگ و هنر ایشان مشخصه هنر این دوره است. این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این سوال است که تغییرات رخ داده در جامعه قاجار موجب پیدایش چه نوع دیوارنگاره هایی گردید. مقاله با بررسی دیوارنگاره های عمارت صارم الدوله در کرمانشاه به تحلیل این موضوع می پردازد؛ و در دو بخش مجزا به روش تاریخی و مطالعه اسنادی و نیز روش توصیفی – تحلیلی یافتن پاسخ این پرسش را پی می گیرد. در این راستا، مقاله پس از مطالعه جریانات اجتماعی در جامعه متحول شده ایرانی آن دوران، به مدد دیوارنگاره های عمارت صارم الدوله، به بازخوانی این تحولات خواهد پرداخت. به فراخور مبحث، مضامین موجود در این دیوارنگاره ها به پنج گروه کلی تقسیم گردید و پس از بررسی و واکاوی تصاویر، مشخص گردید که آنها چگونه حکایتگر تغییرات در جامعه ایرانی می باشند، که سیر آن را اغلب در سفرنامه ها و کتب تاریخی می توان مشاهده نمود. این تصاویر بازنمایی از تاثیر برخورد سنت ایرانی با مدرنیته اروپایی است، که تنها در ظاهر و همچون تصوری از فرنگِ رویایی، به شکل تغییر در پوشش و رفتارها به تقلید از اروپاییان، صورت پذیرفته است.