فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
215 - 229
حوزههای تخصصی:
اصالت و یکپارچگی از مفاهیم کلیدی در جهت انتقال ارزش ها و درک بهتر اثر هستند. مبهم بودن این مفاهیم در میراث معماری، به کار بستن مؤثر آن ها را با چالش مواجه ساخته است. در طول تاریخ، مفاهیم اصالت و یکپارچگی دغدغه ای برای سازندگان نبود؛ زیرا مصالح و از آن مهم تر فناوری ها تقریباً بدون تغییر، برای قرن ها، رایج بودند، درحالی که امروزه از معیارهای ضروری برای حفاظت و استفاده مجدد از آثار تاریخی هستند. اصالت و یکپارچگی در عین ارتباط نزدیک با یکدیگر، متفاوت از هم دانسته می شوند. تحلیل های صاحب نظران و متن اسناد بین المللی درباره مفهوم اصالت در میراث معماری از شفافیت بیشتری برخوردار است، اما در تعریف دقیق یکپارچگی، نوعی خلأ وجود دارد. مقاله حاضر در پی تبیین جایگاه و نسبت اصالت و یکپارچگی در فرایند حفاظت میراث معماری و چگونگی کاربست دو مفهوم در روند حفاظت این دسته از آثار است. این پژوهش با روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا و استدلال منطقی، ابتدا از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد بین المللی و دیدگاه های صاحب نظران، به تعریف دو واژه و معرفی مؤلفه های آن ها در قالب میراث معماری پرداخته است. پس از جمع بندی، در مرحله دوم، رابطه و نسبت اصالت و یکپارچگی از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و رویکردهای متعدد در برخورد با این آثار ارائه شده است. با توجه به ویژگی های منحصربه فرد هریک از میراث معماری، سنجش اصالت و یکپارچگی در مورد آن ها، براساس هفت مؤلفه طرح، مواد و مصالح، فن ساخت، زمینه، کارکرد، سنت ها و جنبه های ناملموس و روح مکان، به عنوان چهارچوبی جامع و مانع ارائه می گردد.
معرفی و طبقه بندی طرح های تراشِ آثار شیشه ای موجود در موزه قاجار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تراش بر روی شیشه یکی از مهمترین شیوه های تزئینی شیشه است که از سدههای دور، مورد توجه هنرمندان و صنعتگران ایرانی بوده است. در دوران قاجار، با افزایش روابط ایران با کشورهای اروپایی و ورود شیشه های با کیفیت غربی با تزئینات متنوع تراش، این هنر صنعتِ کهن بار دیگر مورد توجه هنرمندان ایرانی قرار گرفت و تداوم یافت؛ بطوریکه بسیاری از طرحهای رایج آن دوران در آثار هنرمندان معاصر نیز قابل مشاهده است. در موزه قاجار تبریز مجموعه ای از شیشه های وارداتی ِتجملاتی با تزئینات متنوع و ظریفِ تراش نگهداری می شود که در پژوهش حاضر موردمطالعه و بررسی قرار گرفته است. هدف پژوهش پیش رو معرفی و طبقهبندی طرحهای تراشِ شیشه های این مجموعه است. این پژوهش بهدنبال پاسخ به این پرسش بود که در تراشِ آثار موزه قاجار تبریز از چه طرحهایی بهره گرفته شده است؟ و آرایه های بصری آنها چه ویژگیهایی را دارند؟ به همین منظور، نمونه هایی از این مجموعه انتخاب و بررسی شد. نوع پژوهش بنیادی، توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی است. نتایج بهدست آمده نشان داد که تزئینات تراشِ به کار رفته بر روی آثار این مجموعه، بسیار متنوع و ظریف بوده است. طرحهای اجرا شده بر روی آنها شامل تراشهای شستی (دایره مقعر)، شستی کشیده (بیضی کشیده)، عینکی (دایره یا بیضی شکل)، ماهیچه، گندمی، ناخنی، کنگره (دالبری) ، حصیری و همچنین شش ضلعی منتظم، گل و بوته، ستاره هشت پر و پرنده است. اگرچه به علت وارداتی بودن آثار این مجموعه، نمی توان تحلیلی قطعی از این طرحها ارائه کرد، اما پژوهش پیشرو، میتواند دیدگاه جدیدی را برای تفسیر این دسته از آثار هنر قاجار در اختیار پژوهشگران قرار دهد. طرحهای تراشِ این مجموعه تلفیقی بوده و بخش از آنها از آثار دوران اشکانی، ساسانی و همچنین از هنر ایرانی اسلامی اقتباس شده است؛ بخش دیگر نیز از سبک های هنری غربی، چون آرت نوو منبعث گشته اند. آثار مذکور، هوشیارانه توسط هنرمندان غربی طراحی و اجرا شده و آنها تلاش نموده-اند، برای موفقیت در عرصه ی رقابت و فروش در بازارهای ایران، محصولاتشان را متناسب با شرایط فرهنگی جامعه و باب سلیقه ی مردم هماهنگ سازند.
مطالعه قیاسی ویژگی های محیطی مرتبط با رفتار ازنظر کاربران و مؤلفه های نحو فضا در محله مسکونی با بافت ارگانیک؛ محله چیذر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
29 - 52
حوزههای تخصصی:
وجود فاصله میان یافته های مطالعات محیط-رفتار و طراحی، واقعیتی است که امروزه توجه بسیاری از صاحب نظران را به خود جلب کرده است. مقاله حاضر با برقراری ارتباط میان ویژگی های کیفی محیط و مؤلفه های کمی قابل تحلیل با نرم افزار، تلاشی برای نزدیک کردن این نتایج به طراحی محسوب می شود. بافت ارگانیک محله چیذر به عنوان نمونه موردی برای این بررسی انتخاب شده است. روش های کیفی و معمول جمع آوری اطلاعات در مطالعات علوم رفتاری، یعنی مشاهده و پرسش نامه از یک طرف، و روش کمی و نرم افزاری تحلیل نحو فضا، ازطرف دیگر مورد استفاده قرار گرفته اند. ازآنجاکه تحلیل نرم افزاری بر مبنای موقعیت خانه ها انجام شده، نتیجه پژوهش نشان دهنده وجود رابطه میان رفتار و ارزیابی ساکنان از ویژگی های محیطی محله با ویژگی های نحوی موقعیت خانه آن هاست. طبق یافته های پیمایش، بافت چیذر دارای تعاملات اجتماعی گسترده، قرارگاه های رفتاری پویا و قابلیت های محیطی مناسب ازنظر ساکنان است. جدول همبستگی بین مؤلفه های نحو فضا، به عنوان یک گروه متغیر، و نتایج پرسش نامه به عنوان گروه دیگر، که شامل سه محور تعاملات اجتماعی، قرارگاه های رفتاری و قابلیت های محیط است، یافته اصلی این مطالعه محسوب می شود. این جدول نشان می دهد که در بافت چیذر میان یافته های پیمایش و مؤلفه های هم پیوندی کلان، هم پیوندی محلی، عمق میانه، عمق تام محلی، پیوستگی، انتخاب، انتخاب محلی و مرتبه نسبی از نحو فضا همبستگی های بالاتری نسبت به مؤلفه های دیگر برقرار است. این مؤلفه ها را می توان در مطالعه و طراحی بافت های مشابه مهم تر و مؤثرتر دانست، یا در ارزیابی مرحله پیش طرح مورد استفاده قرار داد. به دلیل ماهیت کل نگر و اکتشافی، این پژوهش یافته های متعدد دیگری نیز دارد، که رابطه معکوس هم پیوندی و پیاده روی و رابطه مستقیم پیاده روی و همچنین امنیت با عمق میانه، به دلیل مغایرت با یافته های پژوهش های پیشین، شایسته پیگیری است.
لاله زار، خط مقدم مدرنیزاسیون در تهران (لاله زار، بازتاب نفوذ مدرنیته از شهر به جامعه ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
91 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگاه نو به جامعه در عصر قاجار، با جریان های مدرنیزاسیون جهانی هم زمانی دارد و احداث خیابان لاله زار، از اولین اقدامات حاکمیتی در ایران برای ورود به این عرصه است. می توان مدعی شد، ماجرایی که بر خیابان لاله زار گذشته، بازتابی دقیق از تعریف «مدرن» است که آن را از یک خیابان باغی، به یک فضای جمعی شهری بدل کرده است. تغییرات نمای ساختمان ها، استقرار مبلمان شهری، سنگفرش معابر و تقویت کارکردهای خیابان همچون ساخت هتل، کافه و سالن تئاتر از مهم ترین جلوه های این فرایند است. خیابان لاله زار که در دوره قاجار با هدف ایجاد مکانی تفرجی در شهر برای درباریان و متمولین احداث شده بود، در دوره پهلوی، اول به فضای جمعی برای عموم جامعه تحول یافت و امکان گذران اوقات تفریح و حضور و مشارکت در جریان زندگی شهری را برای جامعه فراهم آورد. هدف پژوهش: خوانش نقش ادراکی فرآیند مدرنیزاسیون شهری در شکل گیری جامعه مدرن تهران دوره پهلوی اول با استناد به تحولات کالبدی خیابان لاله زار. روش پژوهش: با متمایز کردن چهار مداخله «تزئین گرایی»، «خطی سازی»، «نماگرایی» و «مونومان گرایی» که اقدامات اساسی در مدرنیزاسیون شهری محسوب می شود، خیابان لاله زار با روش تحلیل تصویری، ارزیابی و ردپای معیارهای فوق در آن تحلیل می شود. نتیجه گیری: پدیدارشدن یک «آمبیانس» شهری متفاوت از فرهنگ عمومی جامعه به عنوان ثمره مدرنیزاسیون خیابان لاله زار و این واقعیت که مدرنیزاسیون در ایران با خیابان لاله زار آغاز شد و سرعت گرفت، نتایج اصلی پژوهش را شکل می دهد.
بررسی مؤلفه های امپرسیونیستی نمایشنامه سه خواهر آنتوان چخوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
76 - 65
حوزههای تخصصی:
امپرسیونیسم در لغت به معنای دریافت گری نخستین جنبش هنری مدرن در سده نوزدهم بود؛ این جنبش به عنوان رنسانس تاریخ هنر محسوب می شود و بازنمایی درخشان و تجزیه شده آن از نقاشی به ادبیات نیز راه پیدا کرده است؛ امپرسیون ها همان طورکه در نقاشی عالم واقعیت را در لحظه ای خاص و با زمان و نورپردازی خاص ارائه می نمودند و می پنداشتند که واقعیت همان احساس ماست در ادبیات نیز نویسنده برداشت لحظه ای خود را از داستان به رشته تحریر درمی آورد و تصویر یا انگاره ذهنی خود را به شکلی واقعی نشان می دهد. بر این اساس راوی دانای کل را حذف می کنند. ازاین رو داستان امپرسیون قابل نقل توسط خواننده نیست زیرا رویداد خاصی در روایت نیست و اشخاص نیز کار خاصی انجام نمی دهند. چخوف یکی از محدود نویسندگانی است که از سبک امپرسیونیسم بهره جسته و به بازنمایی جامعه در آثارش از جمله نمایشنامه هایش پرداخته است. هدف از این پژوهش بررسی شاخصه های امپرسیونیستی نمایشنامه های چخوف و مشخص نمودن این است که او در ارائه کلیتی یکپارچه از جامعه خود و انعکاس اوضاع فرهنگی و اجتماعی معاصرش به چه میزان از مؤلفه های امپرسیونیستی بهره گرفته است. پژوهشگر در این اثر ضمن محدود ساختن دامنه پژوهش به نمایشنامه سه خواهر، از شیوه توصیفی– کیفی و تحلیل محتوا استفاده کرده است؛ او در این مقاله ضمن معرفی سبک امپرسیونیسم از طریق مطالعات نظری و کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های امپرسیونیستی آثار چخوف پرداخته است؛ همچنین با ارائه مجموعه ای از خصایص و ویژگی های این سبک نشان داده است که چخوف در نمایشنامه هایش با تصاویری ساده از زندگی مردم، پاره هایی از جهان ملال انگیز شخصیت های مختلف، ارتباط تنگاتنگ آن ها با یکدیگر، فرصت های ازدست رفته و همچنین ارزش های غلط جامعه روسیه را پیش روی مخاطب قرار داده است؛ تمام این ها تداعی کننده تصاویر امپرسیونیستی است؛ بنابراین بررسی یافته ها نشان داده است که نثر چخوف از امپرسیونیسم تأثیر پذیرفته است.هدف از این پژوهش بررسی شاخصه های امپرسیونیستی نمایشنامه های چخوف و مشخص نمودن این است که او در ارائه کلیتی یکپارچه از جامعه خود و انعکاس اوضاع فرهنگی و اجتماعی معاصرش به چه میزان از مؤلفه های امپرسیونیستی بهره گرفته است. پژوهشگر در این اثر ضمن محدود ساختن دامنه پژوهش به نمایشنامه سه خواهر، از شیوه توصیفی– کیفی و تحلیل محتوا استفاده کرده است؛ او در این مقاله ضمن معرفی سبک امپرسیونیسم از طریق مطالعات نظری و کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های امپرسیونیستی آثار چخوف پرداخته است؛ همچنین با ارائه مجموعه ای از خصایص و ویژگی های این سبک نشان داده است که چخوف در نمایشنامه هایش با تصاویری ساده از زندگی مردم، پاره هایی از جهان ملال انگیز شخصیت های مختلف، ارتباط تنگاتنگ آن ها با یکدیگر، فرصت های ازدست رفته و همچنین ارزش های غلط جامعه روسیه را پیش روی مخاطب قرار داده است؛ تمام این ها تداعی کننده تصاویر امپرسیونیستی است؛ بنابراین بررسی یافته ها نشان داده است که نثر چخوف از امپرسیونیسم تأثیر پذیرفته است
مقایسه تطبیقی “ساختار جلسات نقد و کرکسیون در آتلیه پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی” با “ساختار پیشنهادی پژوهشگران فعال در این حوزه”(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی ساختار مطلوب جلسات نقد و کرکسیون در آتلیه های معماری از ضرورت های یک ساختار آموزشی پیشرو و کارآمد محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان انطباق ساختار جلسات نقد و کرکسیون در آتلیه پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی با ساختار پیشنهادی پژوهشگران فعال در این حوزه است. روش تحقیق پژوهش حاضر، اسنادی - پیمایشی و متکی بر فن تحلیل محتوا است. نمونه گیری در این پژوهش به شیوه هدفمند انجام شده است. آتلیه پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی با توجه به رویکرد نوین آن در امر آموزش معماری به عنوان حجم نمونه مورد نظر انتخاب گردید. در این پژوهش برای تحلیل آماری داده های کمی از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی ده مفهوم یا معیار اصلی در ساختار جلسات نقد و کرکسیون در آتلیه پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی است. نتایج پژوهش نشان دهنده ارتباط مستقیم و معنادار میان ساختار جلسات نقد و کرکسیون در آتلیه پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی با ساختار پیشنهادی پژوهشگران فعال در این حوزه بر اساس مفاهیم ده گانه شناسایی شده می باشد؛ به این مفهوم که جلسات نقد و کرکسیون در آتلیه پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی برخوردار از چهارچوبی نظام مند و همگرا با ساختارهای موفق جهانی است. لذا به عنوان یک نمونه موفق داخلی با قابلیت تعمیم پیشنهاد می گردد. فرضیه حاکم بر پژوهش میزان این انطباق را در سطح متوسط ارزیابی کرده بود؛ لیکن ضمن اثبات این فرضیه، مقدار ضریب همبستگی 0/674 وجود رابطه مستقیم و در سطح بالاتر از متوسط را نیز تائید می نماید.
طراحی الگوریتمیک نمای هوشمند ساختمان در جهت کنترل نور روز با الهام از الگوی حرکتی گل زنبق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۲۴-۱
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به پیشرفت تکنولوژی، مصرف انرژی افزایش یافته؛ بنابراین یکی از دغدغه های طراحان، یافتن راه حل جهت پاسخ به این مسئله جهانی است. یکی از راهکارهای پیشنهادی، بهره گیری از طبیعت به عنوان منبع الهام طرح های معماری است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که بخش زیادی از مصرف انرژی مربوط به ساختمان است. به همین دلیل، باتوجه به اینکه نمای ساختمان مرز میان فضای داخل و خارج است، باید به خوبی در جهت کاهش مصرف انرژی طراحی شود. روش تحقیق: پژوهش حاضر دارای ماهیت ترکیبی و روش تحقیق شبیه سازی-مدلسازی است که به طراحی نمای متحرک ساختمان با الهام از الگوی حرکتی گل زنبق در جهت کنترل ورود نور روز به فضای داخلی ساختمان در اقلیم شیراز پرداخته است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که گلبرگ های گل زنبق در پنج حرکت متوالی، الگوی باز و بسته شونده خود را انجام داده و می تواند به عنوان الگوی حرکتی یا منبع الهام حرکت سایبان هوشمند نمای ساختمان عمل کند. نتیجه گیری: گلبرگ های گل زنبق با هندسه مثلث در نظر گرفته شده که در راس از زاویه صفر تا زاویه 45 درجه باز و بسته شده است. با توجه به مسیر حرکت خورشید و زاویه تابش در ساعت 7 صبح تا 7 شب، مراحل متوالی باز و بسته شدن گل صورت گرفته که این امر می تواند 20 درصد از میزان حرارت جذب شده توسط سطح بازشو و 10 درصد از ساعت تابش نور خورشید را کاسته و در نتیجه گرمای فضای داخل در فصول گرم سال کاهش یافته؛ علاوه بر آن روشنایی طبیعی نور روز برای فضاهای داخلی تامین شده است.
از انیمیشن تا تئاتر: تجربه تبدیل انیمیشن های موفق به نمایش های صحنه ای در تئاتر برادوی؛ مطالعه موردی تئاتر موزیکال شیرشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
17 - 28
حوزههای تخصصی:
«تئاتر برادوی» در آمریکا، سال ها است با بهره گیری از انیمیشن های موفق و تبدیل آن ها به موزیکال های صحنه ای، راهی جدید را نزد تهیه کنندگان تئاتر خصوصاً در حوزه تجاری گشوده است. استقبال چشمگیر تماشاگران از موزیکال های برجسته ای چون شیرشاه، دیو و دلبر، یخ زده، ماداگاسکار، شرک و... در اقصی نقاط جهان، بسیاری از تئاترهای بزرگ را ترغیب نموده تا این روش را در پی گیرند. این امر، طی چند دهه اخیر در برخی از کشورهای آسیایی -خصوصاً ژاپن- نیز متداول شده و توانسته است رونق چشمگیری را برای هنر تئاتر - که پس از گسترش دامنه فعالیت تلویزیون و هنر-صنعت «سینما» و دیگرگونه های هنری جدید تا حدی با بحران مخاطب رو به رو شده بود - به بار آورد. مقاله حاضر به روش توصیفی می کوشد با ارائه تصویری دقیق از فرایند تبدیل انیمیشن به تئاتر صحنه ای، زمینه ساز توجه سیاست گذاران، تهیه کنندگان، کارگردانان، و دیگر هنرمندان تئاتر کشور به این موضوع مهم و جدید باشد. برای مطالعه موردی این پژوهش، موزیکال شیرشاه، به عنوان پرفروش ترین انیمیشن و تئاتر موزیکال تاریخ، انتخاب شده است، تا بتواند مثالی روشن از اهمیت این مسیر باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تبدیل انیمیشن به تئاتر، امروزه دارای یک چهارچوب کاملاً علمی، هنری، و فرهنگی بوده و عوامل نمایش شیرشاه با وفاداری کامل به متن انیمیشن، تمام عناصر را به شکل آوانگارد به روی صحنه اجرا کرده و مخاطبان را برای تبدیل عناصر فانتزی به واقعی هیجان زده کردند. روند تبدیل انیمیشن به نمایش علاوه بر جذب بسیاری از تئاترهای بزرگ و هنرمندان برجسته جهان، ثمرات ارزنده ای را نیز برای هر دو هنر به ارمغان آورده است. این روند تنها مختص به کودکان نبوده و می توان فضای فانتزی موجود در انیمیشن های موفق کشور را با عناصر تئاتری، عینی کرد و همچون شیرشاه یک تئاتر هنری-تجاری موفق را در کشور تولید کرده و انواع مخاطبین را به سمت این نوع تئاتر جدید جذب کرد.
معماری دروازه در استحکامات دفاعی برج و باروی شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
27 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دروازه ها در شهرها به دلایل حفاظتی، نظامی و امنیتی ایجاد شدند و تا پایان دوره قاجار عنصری ضروری و ارتباطی در حصار و برج و باروی شهرها بودند. توجه به ایجاد حریم بین درون و بیرون شهر، نیازمند ساختاری سازه ای و معماری در پیرامون شهر بود. به مرور زمان دروازه به عنوان جزوی از حصار شهر در یک کالبد معماری همراه با اجزاء و عناصر دیگر آن برحسب نیازها و شرایط موجود ظاهر شد؛ این موارد در هر دوره عواملی بودند که به صورت آشکارا و پنهان در کالبد معماری دروازه ها تأثیر گذاشته اند. این تأثیرات در قالب ویژگی ها و در اشکال متفاوت برحسب اهداف، مشخصات، کاربری و غیره نمایان شده است. بدین منظور سؤالات پژوهش چنین طرح شده است، عوامل تأثیرگذار در شکل گیری دروازه های ایران چیست؟ و چگونه این عوامل بر ویژگی ها و اجزای معماری دروازه های ایران تأثیر گذاشته است؟
هدف پژوهش: هدف پژوهش شناسایی این عوامل اثرگذار و نمود آن در چارچوب ویژگی ها و اجزای معماری دروازه های شهری ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های نظری و کیفی است که با روش توصیفی-تحلیلی به کار رفته است. اطلاعات لازم برای تحقیق از طریق منابع کتابخانه ای و اسناد و بازدیدهای میدانی انجام گرفته است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد فرهنگ، اجتماع، سیاست، اقتصاد، عملکرد، کاربرد و کالبد با ویژگی معماری دروازه ها متقابلاً در حال تأثیرگذاری بودند. درحالی که ارتباط متقابل و تنگاتنگ عوامل بر معماری دروازه ها سبب شده کالبد معماری ترکیبی از چند ویژگی باشد. با توجه به این که محدودیت هایی در شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری و ویژگی های معماری دروازه ها وجود دارد، ولیکن تمام عوامل یافته شده در شکل گیری و کالبد معماری دروازه های شهری ایران در راستا و ترکیب با هم نمایان شده است.
Behavior Analysis of Wind Hydrodynamics in the Central Courtyard of Hot and Dry Climate Settlement Based on the Length to Height Ratio (Case Study: Kashan City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the ways to achieve high energy efficiency in buildings and an effective system is to utilize local architectural experiences. In this connection, the central courtyard is an element that was used in the past to create comfort in the hot and dry climates of Kashan, Iran. A large part of the literature in the past has focused on this space and investigated factors such as height, length, and presence of water in the courtyard, which are directly related to the studied space. This article concerns the hydrodynamic behavior of the wind under the effects of the length-to-height ratio to reduce the temperature of settlements in Kashan's hot and dry climate, aiming to yield the highest efficiency from this element. This study uses Fluent, Energy Plus, and Open Studio software using a descriptive-analytical method to analyze the data. In the end, it is determined that since the prevalent wind in Kashan comes from a northeast front, it can be utilized by placing the longitudinal direction of the central courtyard on its path. In addition, the optimal state in all models suggests the central courtyard has experienced a length-to-height ratio of 1to4, followed by a ratio of 1to5.
گونه شناسی معماری و الگوی پراکنش کبوترخانه های حوضه آبریز رودخانه زاینده رود، در شهرستان فلاورجان و مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کبوترخانه گونه ای شناخته شده در معماری ایران به شمار می رود که محل گردهم آوردن و نگهداری کبوتران، برای تأمین کود کشت زارها بوده و در ارتباط مستقیم با مردم و معیشت کشاورزی ساخته و پرداخته می شد. در طول تاریخ، فرهنگ بهره برداری از این گونه معماری در فلات مرکزی ایران، بویژه استان اصفهان متداول بود و امروز جزئی از منظر میراث کشاورزی پیرامون شهرها و روستاها را تشکیل می دهد. در حاشیه و حوزه آبریز زاینده رود، شمار قابل توجه کبوترخانه در پهنه های کشاورزی شهرستان های فلاورجان و مبارکه، واقع در جنوب استان اصفهان برپاست. مکان گزینی بیشتر این گونه بناها در محدوده کشت زارهاست، اما امروزه به سبب دگرگونی در شیوه های کشاورزی متروک افتاده اند، از این رو خطرات روزافزونی آن ها را تهدید می کند. بر اساس بناهایی که برجا مانده، پاسخ به پرسش از نحوه پراکندگی و الگوی معماری کبوترخانه ها در مناطق مورد پژوهش پی گیری می شود. با این هدف که ارتباط محیط و اجتماع مناطق کشاورزی بر کبوترخانه سنجش شود. روش پژوهش «تاریخی توصیفی» است. بخش عمده داده های پژوهش از راه میدانی و با مشاهده و مستندنگاری هر یک از بناها حاصل شده و مطالعات کتابخانه ای باقی داده ها را تشکیل می دهد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار GIS انجام شده است. شمار 33 کبوترخانه در شهرستان فلاورجان و 15 تا در مبارکه شناسایی شدند. کبوترخانه های موجود دست کم به 7 گونه معماری تقسیم می شوند. که شامل برج های یک استوانه ای و چند استوانه ای است. الگوی غالب کبوترخانه های فلاورجان از گونه یک استوانه ای و در مبارکه استوانه ای گونه یک و مجموعه چند استوانه ای و چهار استوانه ای است که هرچه از فلاورجان به سمت مبارکه حرکت می کنیم پلان برج ها متاثر از مبارکه و به صورت به مجموعه چند استوانه ای و چهار استوانه ای تغییر پیدا می کند.
تیپ شناسی معماری بناهای مسکونی میان اقلیم های سرد کوهستانی (نمونه موردی خانه های تاریخی اردبیل، همدان و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
503 - 521
حوزههای تخصصی:
شهر و اقلیم، دو سیستم انسان ساخت و طبیعی هستند که تأثیرگذاری تنگاتنگی بر روی هم دارند. اقلیم و شرایط اقلیمی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در طراحی شهرها و معماری بناها در جهان می باشد. آن چنان که تأثیر آن در تمام تاروپود بافت شهری و حتی تک تک بناها و عناصر معماری داخلی فضاها دیده می شود. تنوع اقلیمی در ایران نیز منجر به متفاوت بودن الگوهای ساخت بنا و تیپ های گوناگون آن شده است و بر فرم، بافت و معماری بناها تأثیرگذار می باشد. بنابراین مسئله اصلی در این پژوهش بررسی تیپ شناسی و الگوی غالب در بناهای مسکونی میان اقلیم های سرد کوهستانی ایران می باشد و محقق به دنبال پاسخ به تأثیرات عوامل مختلف اقلیمی در معماری و نحوه شکل گیری بناهای مسکونی می باشد؛ بنابراین هدف از این پژوهش شناخت عوامل اقلیمی مهم که بر شکل گیری بناها تأثیرگذار بوده می باشد. روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی-توصیفی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات بر پایه روش کتابخانه ای و مشاهده میدانی می باشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد، خانه جمالی زنجان در میان اقلیم Dfa، خانه تقوی اردبیل در میان اقلیم Dfb و خانه سیفی همدان در میان اقلیم Dsa به عنوان نزدیک ترین همسایگی ازنظر شباهت های مرتبط با تناسبات کالبدی، سازمان دهی فضایی و معیارهای مرتبط با شرایط محیطی را با میانگین خانه های دیگر را دارد. از طرفی دیگر، خانه لاله ای تبریز در میان اقلیم Dfa، خانه خلیل زاده اردبیل در میان اقلیم Dfb و خانه منزوی شهرکرد و مشیرالدیوان سنندج در میان اقلیم Dsa به عنوان دورترین فاصله از شاخص ها و معیارهای مرتبط با شرایط محیطی را دارد.اهداف پژوهش:بررسی الگوی ساماندهی اقلیمی فضاهای عملکردی در بناهای مسکونی با گرایش اقلیمی سردسیر.مطالعه تیپ شناسی معماری خانه های تاریخی اردبیل، همدان و زنجان.سؤالات پژوهش:اقلیم سرد کوهستانی ایران چه تأثیری بر نحوه ساماندهی فضاهای عملکردی در بناهای مسکونی داشته است؟خانه های تاریخی اردبیل، همدان و زنجان به عنوان بناهای مسکونی منطقه سرد کوستانی از اقلیم چه تأثیری گرفته است؟
Analyzing and Examining the Role of Computers in Improving the Quality of Undergraduate Architecture Projects(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
49 - 60
حوزههای تخصصی:
The complexity of the field of architecture, its ever-increasing application, and the rapid growth of technologies and software used in this field necessitate the need to inves tigate the effects of computer software on the quality of s tudents' learning and a solution to improve the role of software in learning. Therefore, research has been carried out to inves tigate the role of computers in improving the quality of undergraduate architecture projects. This research is applied research, and its nature is descriptive-analytical and inferential research. The data for this research was obtained through ques tionnaires dis tributed among 86 undergraduate s tudents in the 3rd course. The final reliability of the ques tionnaire was 0.889 using Cronbach's alpha tes t. The research findings were analyzed using T-tes t, ANOVA, and Tukey's. The t-tes t showed that the role of computers in architecture s tudents' learning rates differs from each other. Also, the ANOVA tes t results showed that s tudents' learning amount based on the type of software has a significant difference equal to Sig=0.000. According to the results obtained from the findings of the research, it can be said that despite the effectiveness of computer sys tems in improving the learning of architecture s tudents, the priority is on the individual and collective characteris tics of s tudents, and the use of computers should be appropriate to the nature of the course, s tudents' ability and interes t.
Analysis of the Quality of Light Obtained from the Stained Glass Windows of Traditional Iranian Architecture based on the Color Temperature Curve (CIE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
97 - 106
حوزههای تخصصی:
The color temperature of light is one of the important indicators in lighting that should be considered. Because people experience and feel their surroundings not only with brightness and darkness, light and shadow but also through colors, the feeling that the color of the light creates in the space affects human perception and health through the warmth and coldness of the light. The color receptivity and color temperature chart is a tool that determines how the human eye feels when faced with a spectrum of light. Since the purpose of this research is to analyze the light quality of the s tained glass windows of traditional Iranian architecture, calculating the color temperature will be a suitable criterion for judgment, that is, if the color temperature of the light from the s tained glass windows is calculated, the experience of people in facing the light can be calculated quantitatively. Comparative methods were used to analyze the quality of light based on the color temperature curve with calculation tris timulus values XYZ from spectral data and calculation xyz chromaticity values. Inves tigations showed that the light color temperature of 65% of the windows is 3000 to 4600 K, and 35% is. In these windows with this combination model and area percentage of four colors, red, green, blue, and yellow, the quality of light has not decreased based on the color temperature curve.
گونه شناسی خانه های دوره قاجار در شهر کرمان از منظر شکل و سازماندهی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه خانه های تاریخی به دلایل مختلف و موجهی همواره مورد توجه بوده است. محققین متأثر از پرسش ها و اهداف خود، از رویکردها و روش های متنوعی استفاده می کنند. تمرکز بر شکل و ترکیبات آن یکی از رویکردهایی است که به ویژه برای شناخت وجوه اشتراک ابنیه و طرح یک گونه یا الگو برای آنها کاربرد دارد. این پژوهش نیز برای مطالعه خانه های دوره قاجار در شهر کرمان بر شکل و وجوه هندسی آنها تمرکز کرده و تلاش می کند اشتراکات و تشابهات خانه ها را از منظر سازماندهی عناصر و چیدمان فضاها استخراج و درصورت امکان برای آنها الگویی مطرح نماید. به این منظور با اتحاذ روش ترکیبی (توصیفی- تحلیلی) و گونهشناسی کالبدی، نخست خانه هایی که از دوره مذکور در شهر کرمان باقی مانده و مدارک آنها موجود بود؛ شناسایی شدند و سپس برای بررسی مستدل و نظام مند، دو شاخص توده (در سطح خرد) و ساختار حیاط (در سطح کلان) که هر یک دارای مولفه هایی بودند؛ تعریف شدند. درنهایت بررسی نمونه ها براساس شاخص های مذکور نشان داد می توان برخی اشتراکات را نظیر چگونگی گسترش و توسعه خانه و نیز سازماندهی فضایی در خانه ها مشاهده کرد. لایه دوم فضایی اکثراً در جبهه شمال شکل می گرفت و ترکیب اتاق – راهرو ترکیب غالب پلان بود. عناصری که در جداره های حیاط قرار می گرفتند، اگرچه ازنظر تعداد با یکدیگر هماهنگ بودند اما ازنظر ابعاد یکسان نبوده و درنتیجه تقارنی که در نما وجود داشت در پلان دیده نمی شد. در نگاهی کلی می توان به آزادی عمل معماران و عدم التزام کامل به رعایت تقارن در سازمان دهی عناصر در پلان اشاره کرد.
بررسی نقش کیفیت قابلیت قدم زدن در توسعه گردشگری در محورهای شهری (نمونه موردی محور گردشگری قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی بافت های تاریخی در ابعاد مختلف کالبدی و عملکردی آن زندگی شهری را در این فضاها با مشکلاتی مواجه ساخته است و این در حالی ست که چنین بافت هایی از ظرفیت بالایی به لحاظ گردشگری برخوردار بوده و در صورت توجه می توانند ضمن برآوردن نیازهای شهروندان و ساکنین، محیطی جذاب و مطلوب را برای آن ها و همچنین گردشگران فراهم آورند. قابلیت قدم زدن در مکان که در این تحقیق به آن پرداخته شده است، ازجمله کیفیاتی است که می تواند در محورهای پیاده من جمله محورهای گردشگری-تاریخی منجر به مطلوبیت بیشتر برای کاربران و گردشگران شده و زمینه تجربه مطلوب در این فضاها را فراهم آورد. فضای موردمطالعه در تحقیق حاضر خیابان سپه واقع در شهر قزوین می باشد که به دلیل اهمیت تاریخی آن و همچنین وجود جاذبه های مختلف تاریخی و گردشگری انتخاب شده است. به منظور بررسی مؤلفه های مؤثر در بهبود کیفیت قابلیت قدم زدن در فضای مورد مطالعه ابتدا ابعاد و مؤلفه های آن مورد بررسی قرار گرفته و برمبنای آن، تحقیق پیمایشی صورت گرفته است. در این پژوهش، 100 نفر از کاربران حاضر در فضای نمونه مشارکت داشتند و نتایج آن از طریق نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون های آماری مرتبط مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. تحلیل های صورت گرفته حاکی از آن است که در میان مؤلفه های کالبدی مختلف که در رابطه با قابلیت قدم زدن مورد بررسی قرار گرفتند، مؤلفه ی آسایش و راحتی بیشترین تأثیر را داشته است. علاوه براین، بررسی و رتبه بندی صورت گرفته براساس نظریات و اولویت های مشارکت کنندگان در مورد نیازها و انتظارات خود در فضای مورد مطالعه نیز به نقش و اهمیت بعد زیباشناسانه فضا تأکید داشته است.
نقش هویت بومی و محلی در ارتقاء برندسازی شهر خلاق (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
51 - 64
حوزههای تخصصی:
برندسازی شهرخلاق رویکردی مهم در توسعه گردشگری شهری بوده که امروزه این رویکرد ذیل شناسایی ابعاد هویتی و فرهنگی شهر ها مورد توجه است. هدف از این پژوهش شناسایی موثرترین مؤلفه های هویتی و بومی در ارتقاء برندسازی شهر خلاق رشت است. برای دست یابی به هدف تحقیق، براساس مطالعات مبانی نظری، چهار شاخص کلیدی در زمینه هویت های بومی محلی شهر رشت مشخص شدند و تأثیر هر کدام در برندسازی شهر خلاق مورد تحلیل قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از 384 پرسشنامه، توسط نرم افزار SPSS و SmartPLS3 پردازش شد و نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب جاذبه های طبیعی و فرهنگ غذایی، جذابیت بیشتری در بین گردشگران و بازدیدکنندگان این شهر داشته اند؛ اما از سویی دیگر نتایج مدل سازی و بررسی تأثیر شاخص های مطرح شده، نشان از تأثیر بالای فرهنگ غذایی این محدوده بر برندسازی شهر رشت دارد. همچنین آداب و رسوم بومی و معماری و شهرسازی بومی در جایگاه بعدی شاخص های موثر بر برندسازی قرار می گیرند.
تحلیل تأثیر سبک زندگی نوگرا بر پیوستگی فضایی خانه های برونگرا دوره پهلوی دوم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
71 - 96
حوزههای تخصصی:
فرآیند نوسازی به شیوه ی غربی که در دوره پهلوی اول در برخی زمینه ها آغاز شده بود، در دوره ی پهلوی دوم نیز ادامه یافت و دگرگونی های عمده ای در عرصه های اجتماعی و فرهنگی جامعه بر جای گذاشت. نفوذ فرهنگ غربی و تحولات ناشی از آن تأثیرات انکار ناپذیری در عرصه معماری به جا گذاشت و از آنجایی که مسکن، بستری برای زندگی و به صورت روزمره با انسان در ارتباط می باشد، منعکس کننده بیش ترین تأثیرات فرهنگی در کالبد است. هدف از این پژوهش، شناسایی و چگونگی تأثیر مؤلفه های نوگرایی سبک زندگی در پیوستگی فضایی معماری خانه های مسکونی تهران در دوره پهلوی دوم است. سوال اصلی که برای این پژوهش مطرح می شود این است که با توجه به تحول در سبک زندگی، مؤلفه های نوگرایی سبک زندگی چگونه بر پیوستگی فضایی تأثیرگذارند؟ همچنین این سوالات نیز مطرح می شود که در خانه های متحول شده با فضاهای نوظهور و تغییر الگوهای روابط فضایی، چه فضاهایی عامل ایجاد پیوستگی در میان فضاها هستند؟ حضور افراد خدمه در خانه، چه تأثیری بر پیوستگی فضایی دارد؟ روش تحقیق از ترکیب دو روش، تاریخی-تفسیری و توصیفی-تحلیلی می باشد که با توجه به موضوع، در ابتدا جهت تعیین مؤلفه های نوگرایی سبک زندگی بر اساس نظرات اندیشمندان، از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و همچنین جهت شناسایی مصداق های عینی، مؤلفه های نوگرایی در دوران پهلوی دوم، با نگاه گذار از سنت به تجدد از روش تحقیق تفسیری-تاریخی استفاده شده است. جهت بررسی و مطالعه نمونه های موردی با استفاده از تکنیک نحوفضا، از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. در این پژوهش خانه های برونگرایی که در سال های حکومت پهلوی دوم ساخته شده اند به عنوان نمونه های مطالعاتی انتخاب شده اند و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از ابزار نمودار توجیهی تکنیک نحوفضا استفاده شده است و در انتها، استدلال و نتیجه گیری به صورت استدلال استنتاجی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از میان مؤلفه های نوگرایی سبک زندگی، مؤلفه های انسان، طبیعت، معماری (تعاملات) و جایگاه اجتماعی، مؤلفه های تأثیرگذار بر تغییر موقعیت و کارکرد فضاها در خانه هستند که می توانند باعث تغییر در پیوستگی فضایی شوند. در میان فضاهای اصلی داخلی، سالن پذیرایی، سالن غذاخوری و نشیمن و در میان فضاهای خارجی ایوان وحیاط موجب پیوستگی فضایی از نظر بصری و ساختاری شده اند. همچنین حضور و اسکان افراد خدمه در برخی از نمونه ها، باعث افزایش پیوستگی فضایی، شده است. بنابراین ساختار اجتماعی بر روی الگوی سکونت، سلسله مراتب و همچنین بر شکل کالبدی معماری تأثیر می گذارد. لذا هر گونه برنامه ریزی و طراحی معماری نیازمند شناخت خصوصیات فرهنگی و اجتماعی است.
مقایسه تطبیقی آثار رمدیوس وارو و گرترود ابر کرومبی در سوررئالیسم بر اساس نگرش هنر فمینیستی و جایگاه آن در تصویرسازی
حوزههای تخصصی:
هنر مقوله ای چند بعدی است و از جنبه های گوناگون می توان به موضوعات آن پرداخت. زن به عنوان یکی از موضوعات هنر، با توجه به موقعیتی که در آن قرار می گیرد، می تواند در جنبه های متفاوت هنری قرار گیرد. به عبارت دیگر، در بررسی نسبت بین زن و هنر، زن هم به عنوان آفرینش گر اثر هنری یا به مثابه ناظر و مخاطب و ارزیاب محصولات هنری و یا به عنوان موضوع و نماد در آثار هنری مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله با روش مشاهده آثار و تحلیل محتوا، در مورد هنر فمینیسم و جایگاه آن در تصویرسازی سوررئال، با نگاهی به جامعه زنان و میزان آزار و اذیت جنسی و روحی از جانب مردان، آن ها را به نقد می کشد. تاکید در این پژوهش بر آثار رمدیوس وارو و گرترود ابر کرومبی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از جنبه زیبایی شناسی و هنر فمینیستی هیچ گاه، هنر زنان به رسمیت شناخته نشده است و با سرکوب اندیشه های فمینیستی سعی در نادیده گرفتن خلاقیت هنری زنان گردیده است.
مراحلِ تولیدِ اثر معماری در ارتباط با طبیعت با هدف تربیتِ متخصصین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۱۲۸-۱۰۲
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدفِ اصلی این پژوهش شفاف سازی توانمندی هایِ مورد نیاز در یک فرد جهتِ موفقیت در حوزه های اصلی معماری و تبیین چگونگی مهارت و هوشِ افرادی که قصد ورود به این رشته را داشته و در نهایت کمک به اصلاح ساختار مشاوره های شغلی بود. ابزار و روش ها: با استفاده از روش دلفی و به وسیله پرسشنامه ای کیفی، از ده نفر خبره، هوش مورد نیاز نه گانه (گاردنر) برای مراحل و فازهای دوازده گانه حوزه معماری مورد سوال قرار گرفت سپس مطابق با روش قبل با استفاده از پرسشنامه ای کمی و ساختار یافته آشکار گردید که چه درصدی از هوش ها و زیرمجموعه های آن مبتنی بر طبیعت و یا تربیت است. سپس با استفاده از محاسبات ریاضی میزان تاثیرپذیری هر فعالیت معماری از مولفه های طبیعت و تربیت تعیین گردیده شد. یافته ها: یافتن مهارت در حوزه های اصلی معماری مبتنی بر هر دو مولفه طبیعت و تربیت بوده و میزان تأثیر پذیری از طبیعت و تربیت در کل موارد به یکدیگر نزدیک بود، به صورتی که حداقل این اختلاف مقدار 5/1 درصد (تربیت 25/49 و طبیعت 75/50) در اصول پیمان و حداکثر 7/16 درصد (تربیت 75/41 و طبیعت 25/58) در تهیه نقشه های اجرایی و برقراری ارتباط با کارفرما بود. نتیجه گیری: به دلیل تاثیرگذاری طبیعت و سرشت فرد می بایست انتخاب او برای طی مراحل آکادمیکِ آموزش معماری مبتنی بر شاخص هایی صورت پذیرد که مبینِ وجود مولفه ها و خصوصیاتی در ماهیت ژنتیکی فرد باشد. اهمیت تربیت در حوزه ایجاد متخصص توانمند در همه حوزه های معماری بیشتر بوده لذا به موضوع آموزش آکادمیک باید با حساسیت بیشتری پرداخته شود.