فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
145 - 168
حوزههای تخصصی:
شهر مدرن امروزی علی رغم داعیه بهره مندی از دانش و تکنیک های نوین در برنامه ریزی و مدیریت چالش های پیشِ روی خود، با بحران جدی معنا مواجه است. شهری با فضاهای همگانی کسالت بار و بدون تشخص که با تکرار هر روزه فعالیت های تحمیل شده از سوی قدرت انتظام بخش، در دام «روزمرگی» افتاده است. این مقاله با پذیرش این وضعیت به عنوان ویژگی ذاتی فضاهای شهری، در پی یافتن راهی برای عبور از این روزمرگی نهادینه شده در شهروند مدرن و بازگرداندن معنا به تجربه زیسته او در مواجهه با شهر فضای شهری است. از این رو، در راستای دست یابی به گزینه ای بدیل، به ساحتی به نام «زندگی روزانه» می پردازد. زندگی روزانه وضعیتی است که در ساختار تریالکتیک تولید اجتماعی فضا، در ارتباط با فضای بازنمایی (فضای زیسته) است. فضایی که با آمیزه زمان مکان در ارتباط است و بستری مهیا برای حضور کنش مند فرد و بروز مقاومت او در برابر قواعد تحمیل شده از سوی قدرت حاکم به شمار می آید. از این رو به نظر می رسد ارتقاء کیفیت زندگی روزانه راه کار مناسبی برای بازگرداندن معنا به فضاهای شهری و مقابله با رومزگی تنیده شده در بافت آن ها است. به همین منظور، پژوهش حاضر پس از بررسی بنیان های نظری پژوهش که مبتنی بر نظریه تولید اجتماعی فضا است، با روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسنادی، به واکاوی پیشینه پژوهش و نمونه های موجود پرداخته است. بر پایه این مطالعات، هشت عامل اصلی «نوع و ترکیب ضرب آهنگ ها»، «تکثرگرایی اجتماعی و مشارکت پذیری»، «رواداری سیاسی و مطالبات اجتماعی»، «نمادپردازی های آیینی و پدیده چندفرهنگی»، «حضور خلاقیت های هنری»، «سازگاری محیطی»، «مطلوبیت و انعطاف پذیری فضایی» و «خاطره انگیزی و حس مکان» به عنوان مؤلفه های مؤثر بر کیفیت زندگی روزانه در فضای شهری استنتاج شده است.اهداف پژوهش:تبیین اثرات متقابل چندضرب آهنگی (چرخه ای خطی) بر کیفیت زندگی روزانه در فضاهای شهری.واکاوی نقش فرهنگ محلی در اثرات چندضرب آهنگی (چرخه ای خطی) بر کیفیت زندگی روزانه در فضاهای شهری.سؤالات پژوهش:چه مؤلفه ها، معیارها و شاخص هایی بر کیفیت زندگی روزانه استفاده کنندگان از فضای شهری مؤثر است؟فرهنگ محلی به چه میزان در اثرگذاری چندضرب آهنگی (چرخه ای خطی) بر کیفیت زندگی روزانه در فضاهای شهری نقش آفرینی می کند؟
نقش فرهنگ زیارت در توسعه معارف و آموزه های تشیع با تاکید بر آثار معماری صفوی حرم مطهر امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
477 - 490
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ «زیارت» به عنوان یکی از مؤلفه های فرهنگی – مذهبی در توسعه و تبیین آموزه های دینی اثرگذار بوده است. این سنت در جهان اسلام تا پیش از روی کار آمدن عباسیان پیوسته رواج داشته است. اما از دوره دوم خلافت عباسی هم زمان با پیدایش فرقه های مختلف مذهبی این مسئله ازجمله موضوعات چالش برانگیز برخی فرقه ها و حاکمان سنی مذهب؛ به ویژه در تقابل با شیعیان گردید. پژوهش پیش رو، درصدد بررسی و تحلیل نقش فرهنگ زیارت در عصر صفوی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی–تحلیلی است که براساس اسناد و منابع تاریخی به تجزیه وتحلیل داده های تاریخی می پردازد. ازجمله دستاوردهای فرهنگی حکومت صفوی احیای این سنت به عنوان یکی از مهم ترین شعائر مذهبی شیعه در جامعه ایران بوده است؛ به نظر می رسد زیارت مقابر اهل بیت (ع) نقش به سزایی در تبیین و توسعه معارف مکتب شیعه در ایران داشته است. ازجمله دستاوردهای این پژوهش می توان به گسترش مذهب شیعه، ایجاد مراکز علمی- مذهبی و شکل گیری دولت های شیعی در ایران اشاره کرد. بخشی از این اقدامات را می توان در معماری حرم مطهری رضوی و آثار برجای مانده از معماری صفوی در این مجموعه مشاهده کرد.اهداف پژوهش:تحلیل نقش دولت صفوی در گسترش علوم و معارف تشیع در ایران و معماری حرم رضوی.تحلیل نقش دولت صفوی در توسعه آداب و رسوم مذهبی شیعه در ایران.سؤالات پژوهش:نقش دولت صفوی در گسترش علوم و معارف شیعه در ایران و معماری حرم مطهر رضوی چیست؟نقش دولت صفویه در توسعه آداب و رسوم مذهبی شیعه در ایران چگونه بوده است؟
بررسی و تبیین الگوی راهبردی تحقق برند شهر اسلامی- ایرانی در نظام شهرسازی ایران
حوزههای تخصصی:
رهیافت برندسازی شهری بنا به دلایلی همچون عدم انتقال صحیح مبانی و تجربیات نظری و فقدان یک الگوی راهبردی برندسازی شهری منطبق بر ساختار، ماهیت و محتوای شهرهای ایران، کمتر در راهبردهای کلان مدیران مورد توجه بوده است. در تحقیق پیشِ رو، به روش توصیفی-تحلیلی و با اهداف کاربردی، با مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، تجربیات برندهای شهری و در نهایت کاوش در محتوا و اجزاء هویتیِ شهرهای ایرانی، سعی در تبیین مؤلفه های مؤثر در ظرفیت های برندسازی شهر اسلامی- ایرانی و نیز تبیین ساختار الگوی راهبردی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی نموده ایم. نتایج این مطالعات نشان از این مهم داشت که رهیافت برندسازی شهر اسلامی- ایرانی، عَملی فرایندی است و نه برایندی. به عبارتی دیگر برندسازی شهری و به تبع آن برندسازی شهر اسلامی- ایرانی شامل چرخه ای از مراحل "برنامه ریزی"، "اجرا"، "ارزیابی" و "اصلاح" است و دارای زمینه پارادایم راهبردی و مشارکتی است که روند تحقق آن را در چهار بازه زمانی تولد برند، بلوغ برند، نفوذ برند و تثبیت برند شهر اسلامی- ایرانی ممکن می سازد. درنهایت، الگوی پیشنهادی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی در بستر پارادایم های راهبردی و مشارکتی، می تواند به عنوان تجلّیِ مسیر توسعه آتی شهر در بردارنده چشم اندازها، راهبردها، سیاست ها و انواع اقدامات مورد نیاز شهر اسلامی- ایرانی باشد.
باز اندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نگاره های جامع التواریخِ رشیدالدین فضل الله همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمان ایلخانی به دلیل حضور همراه با جبر در ایران، نیازمند مشروعیت بخشی به خود با هر ابزار ممکن بوده اند. اثبات قدرت و توانایی بالقوه این قوم و حاکمان منتخب آن ها در کشورداری و جنگاوری یکی از وجوه این مشروعیت بوده است؛ بنابراین در این دوره مشروعیت براساس منشأ قدرت شکل می گیرد و «قدرت» در مرکز توجه کتب تاریخی و شاهنامه ها نمایان می شود. بر این اساس نگارش و مصورسازی کتاب های تاریخی به ابزاری برای مشروعیت طلبی مغولان تبدیل می گردد. یکی از این کتب، کتاب جامع التواریخ اثر شیخ فضل الله همدانی است که به عنوان موردمطالعه با رویکرد گفتمانی و با شیوه ی تحلیل گفتمان میشل فوکو بررسی شده است. فوکو علاوه بر قدرت، از طریق اعمال قدرت که از آن به استفاده از زور تعبیر می کند، به اعمال قدرت از طریق کسب مقبولیت نیز اعتقاد دارد. این پژوهش در نظر دارد با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای به این سؤال اصلی پاسخ دهد؛ قدرت و گفتمان حاکمان ایلخانی در نگاره های جامع-التواریخ چگونه نمود پیدا کرده است؟ در این نوشتار قصد داریم با تحلیل نگاره های جامع التواریخ، بازتاب گفتمان قدرت و مقبولیت ایلخانان را در این نگاره ها بررسی کنیم. از طریق انجام این پژوهش می توان چگونگی بهره گیری از هنر برای مشروعیت طلبی توسط حاکمان ایلخانی را بر اساس نظریه ی قدرت و گفتمان فوکو به دست آورد و پی برد که در این دوره تاریخ و هنر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت طلبی در گفتمان سیاسی به کاررفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نمایش قدرت حاکمان مغول که با استفاده از اِلمان های قدرت در نگاره های جامع التواریخ به کاررفته است در راستای مسائل سیاسی و برای مشروعیت طلبی بوده است. حاکمان ایلخانی با بهره گیری از تسامح مذهبی و پذیرش دین، فرهنگ و هنر قوم مغلوب، سعی در موجه نشان دادن حاکمیت خود داشته اند.
مطالعه تطبیقی شخصیت پردازی در قالی ها و نگاره های مکتب تبریز دوم با موضوع شکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره صفویه، کتاب های بسیاری توسط بهترین نگارگران زمان در کارگاه های سلطنتی برای شاهان صفوی مصور شده است. از طرف دیگر، علاقه پادشاهان صفوی به هنر ایران موجب برپایی کارگاه های درباری بافت قالی تحت نظر خودشان گردیده است. قالی های شکارگاه و نگاره های با مضمون شکار از دوره صفوی گروه مهمی از این آثار هستند که انسان از مهم ترین تصاویر آن ها است. هدف تحقیق حاضر شناخت نسبت های میان تصاویر انسانی در قالی های شکارگاه و نگاره های با مضمون شکار در مکتب تبریز دوم است. بر این اساس، سوال اصلی مقاله این است که چه تناسب تصویری و شخصیت شناختی میان تصاویر انسانیِ قالی های شکارگاه و نگارگری های با مضمون شکار وجود دارد. این تناسب بصری و شخصیت شناسی در راستای سنجش دو فرضیه در مورد شکل گیری طرح شکارگاه در فرش ایران و نحوه شکل گیری جریان طراحی در فرش طرح می شود. برای رسیدن به اهداف پژوهش، از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از روش تحلیل تطبیقی استفاده شده است. همچنین اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند از نظر بصری، بین تصاویر انسانی به کار رفته در آثار ذکر شده در دوره صفوی شباهت های نزدیکی وجود دارد که می توان دلیل آن را تأثیر نگارگری بر طرح و نقش قالی در نظر گرفت. این نتیجه بر این دستاورد تأکید می کند که نگارگران عصر صفوی در طراحی قالی های این دوره مشارکت داشته اند و این تأثیرگذاری را می توان حاصل این امر در نظر گرفت. علاوه بر شباهت بصری، از نظر شخصیت شناختی، پنج شخصیت انسانی از جمله شکارچی، قورچی، نوازنده، ملازم و تماشاگر در آثار مورد نظر تشخیص داده شد که سه شخصیت یعنی، شکارچی، تماشاگر و ملازم به صورت مشترک در قالی و نگارگری حضور دارند.
چگونگی پیاده سازی TOD در شعاع عملکردی ایستگاه های مترو، نمونه مطالعاتی: ایستگاه مترو منیریه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
155 - 194
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران در سده گذشته با افزایش حدود بیست برابری جمعیت روبرو شده است، ازاین رو دچار مشکلات ترافیکی در غالب روزهای سال است. یکی از الزامات کاهش ترافیک، کاهش سهم سفرهای درون شهری با خودرو شخصی و تغییر به سایر مدهای حمل ونقلی است که این الگو در توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی به عنوان یک راهکار مورداستفاده قرار می گیرد؛ بنابراین افزایش مشکلات ناشی از ازدحام ترافیکی در شهرهای کشور، ضرورت توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی را بیش ازپیش آشکار نموده است. هدف پژوهش، ارزیابی، تحلیل و برنامه ریزی توسعه ی انجام شده در شعاع عملکرد ایستگاه مترو منیریه با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که ابتدا به شناسایی اصول توسعه با محوریت حمل ونقل عمومی می پردازد. سپس، مشخصات محدوده مطالعاتی با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی و استانداردهای موسسه سیاست های توسعه و حمل ونقل ارزیابی می کند. یافته ها نشان می دهد ایستگاه منیریه استاندارهای لازم در جهت پیاده سازی این الگو را طی نکرده است به بیان دیگر، شهر در جهت خودرو محوری برنامه ریزی شده و خودرو نسبت به پیاده در ارجحیت قرار گرفته است.
مؤلفه های مؤثر در طراحی مسکن پیش ساخته: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 76
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت و افزایش تقاضای مسکن از یک سو و نیاز به کاهش مدت زمان تحویل پروژه های عمرانی و تسریع برگشت سرمایه از سوی دیگر، گذار از شیوه های ساخت وساز سنتی به صنعت ی سازی را ضروری می نماید. با توجه به مزایای گسترده ی بیان شده ی صنعتی سازی ساختمان و تلاش دولت ها برای بهره گیری از آن در جهت برخورداری همه جانبه از این مزایا، به نظر می رسد اجرای موثر آن منوط به شناسایی و بکارگیری مولفه های موثر در طراحی خواهدبود. علی رغم پرداختن مطالعات تجربی متعدد به این مولفه ها، پراکندگی و فقدان چارچوب مفهومی برای دسته بندی آنها، ضرورت انجام بررسی جامع در این خصوص را آشکار می سازد. این پژوهش از الگوی فراترکیب هفت مرحله ای (سندلوسکی و باروس) به منظور بررسی سیستماتیک منابع و تجزیه و تحلیل کلیه ی داده های کیفی در جهت شناسایی مولفه ها استفاده می کند. با استخراج مولفه ها و ادغام موارد مشابه، یک چارچوب طبقه بندی گسترده به منظور گروه بندی مولفه ها در گروه های محیط زیستی، فنی، اقتصادی، کارکردی، اجتماعی-فرهنگی، زیبایی شناسی کالبدی و اقلیمی پیشنهاد گردید. بررسی میزان فراوانی مولفه ها به تفکیک منابع داخلی و خارجی نیز، پرتکرارترین آنها را مشخص نموده است که راهگشای طراحان در اولویت دهی به مولفه های موثر در فرایند طراحی است. این پژوهش ضمن تشکیل چارچوب مفهومی یکپارچه، می تواند مبنایی برای پیشنهاد استراتژی های بهبود طراحی مسکن پیش ساخته فراهم کند.
نمادشناسی تطبیقی نقش و مفهوم عقرب در تمدن های باستانی ایران و مصر: جانور موذی یا الوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار باستانی تمدن های گذشته و نقوش متنوع آن ها حامل اندیشه، ارزش های فرهنگی، باورها و کهن الگوها می باشند. بنابراین بررسی آثار برجای مانده راهی برای شناخت کارکرد رمزها، نمادها و اسطوره ها در عهد باستان است. این نمادها و نقوش که تراویده ذهن آدمی برای نشان دادن نیروهای ماورائی است، در طول تاریخ با هم درآمیخته اند و باوجود تمام گوناگونی ها ، نوعی هم خوانی و نزدیکی در بن مایه ها و موتیف های اصلی مشاهده می شود که بررسی تطبیقی این روایات را ممکن می سازد. برخی از این نقش مایه ها شامل نمادهای حیوانی یا موجودات ترکیبی انسان حیوان می باشند. عقرب به عنوان یکی از این نقوش قدیمی در گذشته منشاء افسانه ها بوده و با ویژگی هایی چون موذیگری، شرارت و درد؛ نماد مرگ، جنگ و گاهی نگهبان بوده است. در پژوهش پیش رو با مطالعه تطبیقی به نمادشناسی عقرب در تمدن های باستانی ایران و مصر به عنوان دو نمونه از کهن ترین تمدنهای شناخته شده جهان پرداخته می شود. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای- اسنادی است. پرسش کلیدی تحقیق عبارت از اینست که در نمادشناسی تطبیقی کهن الگوی عقرب چه وجوه اشتراکی بین تمدنهای باستانی ایران و مصر مشهود است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که استفاده از نقش مایه عقرب بر روی آثار و نقش برجسته ها به علت رفع شر و جلب حمایت این موجود در تمدن های باستانی ایران و مصر مورد توجه بوده و در تمدن باستانی مصر نیز به عنوان یک الهه حمایتگر مورد پرستش قرارگرفته است.
تأثیر چرخه نور روز بر معماری مسکونی متداول تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تأثیرات طراحی پلان های مسکونی روی ریتم شبانه روزی تحت تأثیر نور طبیعی در فضاهای مسکونی متداول در دهه های اخیر در تهران مورد بررسی قرار می گیرد. تأثیر قابل توجه نور بر سلول های ملانوپیک مغز و ریتم شبانه روزی بدن انسان، پژوهش بر فاکتوری از روشنایی دریافتی توسط چشم انسان در فضای داخلی را ضروری می سازد. در این تحقیق، در ابتدا تأثیر متغیرهای مختلف مانند جهت های جغرافیایی نما، عمق فضایی و تقسیم بندی فضایی در بازه زمانی ساعت 9 تا 13 در روزهای آغاز فصول یک سال مورد ارزیابی قرار گرفت. پلان های مسکونی متداول تهران به عنوان نمونه هایی انتخاب شدند و تعدادی از این نمونه ها تحت مدل سازی با استفاده از نرم افزار راینو و پلاگین آلفا قرار گرفتند. سپس میزان لوکس ملانوپیک در چهار جهت مختلف جغرافیایی در نقاط بافاصله یک متری از هم در یک شبکه افقی مفروض در فضاهای مسکونی اندازه گیری شد. تحلیل میزان روشنایی با استفاده از معیار لوکس ملانوپیک، درنهایت به توصیه هایی در زمینه طراحی معماری ساختمان های مسکونی منجر شد. این توصیه ها شامل نکاتی مانند تعبیه فضای نشیمن در جهت جنوب و قرارگیری اتاق ها در جبهه شمال، تقسیم بندی واحدها به صورت دو واحد شمالی - جنوبی و اجتناب از عمق بیش ازحد فضا در فضای جبهه شمالی است.
اندازه گیری بازیابی روانی بازدیدکنندگان از پارک های شهری با محوریت پیکره بندی فضایی عرصه های این محیط ها؛ نمونه موردی: پارک ارم شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازیابی روانی، از مهمترین متغیرهای روانی در نزد مراجعه کنندگان به پارک های شهری، در کشور ایران کمتر مورد توجه بوده است. به علاوه، میزان بازیابی روانی بازدیدکنندگان در انواع محیط های طبیعی یکسان نیست. در مطالعه حاضر با تمرکز بر این موضوع به دنبال مقایسه میزان بازیابی روانی در انواع عرصه های فضایی پارک های شهری و همچنین معرفی ابزاری معتبر و بومی سازی شده به منظور سنجش میزان بازیابی روانی در این محیط ها هستیم. این مطالعه در بستر یکی از پارک های شهر همدان که از دو عرصه هندسی و ارگانیک تشکیل شده است (پارک ارم همدان) سازمان دهی شد (بخش هندسی: عرصه جدیدساز و مبتنی بر خطوط هندسی. بخش ارگانیک: عرصه ای مبتنی بر معابر ارگانیک و قدیمی که از قبل بین درختان (و بدون دخالت ساختارهای هندسی) وجود داشت). استراتژی این پژوهش استدلال منطقی، و تاکتیک آن در بخش ارزیابی پیکره بندی فضایی پارک های شهری، روش چیدمان فضا (Space Syntax) بود. همچنین، در بخش سنجش وضعیت روانی شهروندان مراجعه کننده به پارک های شهری نیز، به استاندارد و بومی سازی مقیاس بازیابی (RS: Res toration Scale) اقدام و در نهایت نیز با استفاده از تحلیل های آماری به بیان رابطه بین پیکره بندی فضایی و بازیابی روانی مراجعه کنندگان پرداخته شد. نتایج تحلیل رابطه پیکره بندی فضایی و بازیابی نشان داد که 46.8 درصد از تغییرات بازیابی (روانی) مربوط به متغیرهای پیکره بندی فضایی است و تغییرات بازیابی بیشتر متاثر از متغیرهای عمق، کنترل و بی نظمی است. بر اساس این یافته ها (و انجام مطالعات تکمیلی)، طراحی پارک هایی با دارا بودن فضاهای دنج و دور از ازدحام و با حداقل بی نظمی در طراحی (در عرصه ها) که کمترین امکان کنترل و نفوذپذیری بصری (حرکتی) را رقم می زنند، در راستای ارتقای وضعیت پیکره بندی فضایی پارک های شهری به منظور بهبود سلامت روان مراجعه کنندگان، به محققان، تصمیم گیران و برنامه ریزان طراحی شهری و منظر پیشنهاد می شود.
فرا ترکیبی بر تحقیقات انجام شده با موضوع کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیر رسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
67 - 89
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود گذشت بیش از دو دهه از تحقیقات اولیه در مورد کیفیت زندگی شهری، همچنان این مفهوم با مفاهیمی همچون زیست پذیری شهری و سرزندگی شهری در یک ردیف معنایی تبیین می شوند و به وجوه متفاوتی که در بین این مفاهیم نهفته است، توجهی نشده است. کیفیت زندگی شهری همواره به یکی از موضوعات موردعلاقه پژوهشگران حوزه برنامه ریزی شهری تبدیل شده است و تمامی تمرکز آنان به بررسی کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های برنامه ریزی شده معطوف شده است.هدف: هدف این پژوهش، بررسی و استخراج شاخص های تجزیه وتحلیل متون علمی در زمینه مطالعات سکونتگاه های غیررسمی و ارائه مدل تحلیلی ابعاد و مؤلفه های کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی است. روش: این پژوهش بنیادی بوده و با بهره گیری از روش فراترکیب به بررسی نمونه های موردمطالعه (12 عنوان مقاله علمی – پژوهشی معتبر و 8 عنوان رساله دکترا و پایان نامه کارشناسی ارشد) در ده سال اخیر در ارتباط با کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی پرداخته است.یافته ها: با استناد به یافته های تحقیق حاضر می توان دریافت که به دلیل توجه به آزمون پایایی در بیش از 80 درصد پژوهش های مورد بررسی می توان با اطمینان بالایی در ارتباط با کیفیت مطالعات صورت گرفته و اندازه اثر آن ها اظهارنظر نمود.از نظر ساکنین سکونتگاه های غیررسمی عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را در تعیین کیفیت زندگی آنان داشته است و همچنین در بین مؤلفه های اقتصادی مؤلفه درآمد ماهیانه در رتبه اول و پس از آن به ترتیب مؤلفه های هزینه های زندگی، وضعیت اشتغال، رضایت از فرصت های شغلی، فاصله محل کار از سکونت، امنیت شغلی، تعداد افراد شاغل و در نهایت تعداد ساعات کاری هفته در رتبه های دوم تا هشتم قرار گرفتند.نتیجه گیری: تمامی متون علمی مورد بررسی به آزمودن نظریات پرداخته اند اما باعث نظریه سازی نشده اند. باوجود اینکه در بعضی از تحقیقات راهکارهای مناسبی ارائه شده است اما با توجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آن ها را در دسته تحقیقات بنیادی قرار داد. به طورکلی می توان گفت ضروری است تا تحقیقات بنیادی در این حوزه بیشتر موردتوجه قرار بگیرند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
45 - 70
حوزههای تخصصی:
مسئله ی مهمی که در رابطه با تئاتر در عصر رسانه های مدرن مطرح می شود، تقابل یا تعامل این هنر با رسانه های نوین است. هدف مطالعه ی حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین است. این مطالعه از نظر روش و بازه ی زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی- مقطعی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل فعالان صحنه ی تئاتر کشور است که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 370 نفر برآورد گردید و نمونه گیری با روش تصادفی ساده انجام گرفت. جهت اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است که با روش روایی سازه، روایی هم گرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسش نامه مطلوب ارزیابی شد. نتایج نشان داده است که مؤلفه ی رسانه های نوین از مؤلفه های تکنولوژی، دنیای دیجیتال و جهان مجازی تأثیر می پذیرند. همچنین مشخص گردید نقش دولت ها ، هنرمندان در بستر تاریخ بر شکلگیری «تئاتر سوم» محرز است. تحولات این حوزه باید با درنظرگیری تحولات تاریخی در حوزه تکنولوژی مورد وثوق قرار گیرد. درنهایت نتایج نشان داد به دلیل تغییرات در حوزه ی تکنولوژی های رسانه های نوینْ، که موجب تفکر دیجیتالی، در نسل های آینده خواهد بود. بدین ترتیب امی تواند با درنظرگیری این نوع از تفکر قالب، نسل های آینده را به مخاطبان اصلی تئاتر تبدیل کرده که بقای تئاتر را تضمین نماید.
ظهور سنت اندرزدهی سیاسی در نگاره دارا و رمه دار، بوستان سعدی نسخه ۸۹۳ هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
47 - 66
حوزههای تخصصی:
اندیشیدن به ضرورت های سیاسی-اجتماعی یکی از وجوه نگارگری کمال الدین بهزاد است. براساس اسناد تاریخی، خطای سلطان حسین بایقرا در تشخیص دوست از دشمن و انتصاب های او در قشلاق مرو در سال ۸۹۲ هجری قمری، به عنوان یکی از عوامل بی نظمی دربار و نظام سیاسی در سال های ۸۹۲ تا ۸۹۵ هجری قمری مطرح است. در نسخه ای از بوستان سعدی با تاریخ ۸۹۳ هجری قمری، نگاره ای از حکایت دارا و رمه دار توسط کمال الدین بهزاد به جای مانده که از آثار شاخص نگارگری مکتب هرات محسوب می شود. این نگاره ضمن بهره گیری از اندرز طرح شده در حکایت سعدی، بروزاتی اندرزگون در مواجهه با بی نظمی در دربار سلطان حسین بایقرا و خطای او در تشخیص دوست از دشمن را آشکار می کند. بر این اساس، هدف از این پژوهش شناخت امکانات بصری سنت اندرزدهی سیاسی و هم چنین، شناخت شیوه ها و ابزارهای بصری در رسیدن به این هدف در قالب نگارگری مکتب هرات است. هم چنین، این پرسش طرح گردید که: کمال الدین بهزاد در چه وجوه و بخش هایی از این نگاره به اهداف اندرزگون دست یافته است و ابزار بصری مورد استفادهِ او چه بوده است؟ ضرورت و اهمیت این مقاله نیز در بررسی وجوه سیاسی-اجتماعی هنر ایران است. در این مطالعه، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و تاریخی و روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده نشان می دهد: کمال الدین بهزاد با شکل دهی به این نگاره، به عنوان تصویری برآمده از سنت اندرزدهی سیاسی، سلطان حسین بایقرا را مخاطب قرارداده و بروز بی نظمی در دربار و خطای او در تشخیص دوست از دشمن را مورد اندرز قرار می دهد.
تبیین شاخص های گردشگری خلاق محور زاینده رود اصفهان از دیدگاه شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری خلاق به عنوان نسل سوم گردشگری، گردشگران را عمیقاً با جاذبه های فرهنگی مقصد درگیر کرده و امکان یادگیری و پیوند با جامعه میزبان را فراهم می کند. توسعه گردشگری خلاق برای محور زاینده رود در شرایطی که غالب گردشگران اصفهان را گردشگران فرهنگی تشکیل می دهند و خشک سالی های پیاپی صدمات بی شماری بر این جاذبه طبیعی وارد کرده بسیار ضروری است. هدف از انجام پژوهش تبیین شاخص های گردشگری خلاق در محور زاینده رود از دیدگاه شهروندان شهر اصفهان است. روش انجام پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. در این پژوهش مولفه های گردشگری خلاق بر اساس داده های 384 نفر از شهروندان شهر اصفهان موردبررسی و آزمون قرار گرفت. به منظور تحلیل یافته ها از تحلیل عاملی تاییدی[i] در نرم افزار آموس[ii] استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان میدهد از نظر شهروندان بعد کالبدی در اولویت اول، اجتماعی در اولویت دوم، اقتصادی در اولویت سوم، مدیریتی در اولویت چهارم، فرهنگی در اولویت پنجم و اکولوژیکی در اولویت ششم گردشگری خلاق محور زاینده رود قرار دارند و در صورت ایجاد کاربری های خلاق مطابق با سبک معماری پل های تاریخی، محور زاینده حتی در زمان های خشکی جاذب شهروندان و گردشگران خواهد شد. در بین شاخص های فرهنگی جشنواره های محلی، داستان سرایی و در نظر گرفتن فضاهایی برای نمایش هنرهای بومی شهر اصفهان مانند موسیقی، صنایع دستی، غذا و کشاورزی در الویت می باشد. در بین شاخص های اجتماعی، اجتماع پذیری و تصویر ذهنی خاطره انگیز در گردشگری خلاق محور زاینده رود در الویت است. در این راستا فضاهای آموزشی تفریحی برای گروه های سنی مختلف با توجه به پتانسیل های سکانس های مختلف زاینده رود می توان در نظر گرفته شود. از شاخص های اقتصادی گردشگری خلاق محور زاینده رود اصفهان، تکنولوژی و فناوری در عرضه خدمات و شعار برندینگ دارای بار عاملی بیشتری است و طراحان گردشگری خلاق محور زاینده رود باید پیام برند تجاری را با توجه به پتانسیل های محور زاینده رود و شهر اصفهان شناسایی کرده و یک کمپین بازاریابی ایجاد کنند. از شاخص های کالبدی، درنظر گرفتن زیرساخت ها، ایمنی و طراحی خلاقانه در گردشگری خلاق محور زاینده رود در الویت می باشد، لذا ارتقاء زیرساخت های گردشگری محور زاینده رود به همراه طراحی مکان ها و فضاهای خلاقانه برای تحریک خلاقیت شهروندان و گردشگران بایستی در نظر گرفته شود. از شاخص های زیست محیطی، تکنولوژی های نوین جهت کاهش آلودگی های محیطی، حفظ فضاهای سبز، صرفه جویی در انرژی، جاری شدن آب در محور زاینده رود و در نظر گرفتن امتیاز شهروندی برای دوستداران محیط زیست در قالب امتیازات تشویقی خلاق میتواند در الویت باشد. همچنین از شاخص های بعد مدیریتی، سازمان های مردم نهاد در گردشگری خلاق محور زاینده رود تاثیر بسزایی خواهد داشت. ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی،کالبدی و مدیریتی دارای بار عاملی بیشتر از 9/0 و عامل اکولوژیکی دارای بار عاملی 871/0 میباشد. لذا تمام ابعاد در برنامه ریزی گردشگری خلاق محور زاینده رود تاثیر بسزایی دارند و گردشگری خلاق محور زاینده رود مشارکت فعالانه ای را مبتنی بر تجربیات اصیل و منحصر به فرد در شهر اصفهان فراهم خواهد کرد.
ارائه روشی برای بررسی و تحلیل ساختار فضایی موجود شهرها با رویکرد بهبود سازمان فضایی شهر (مطالعه موردی: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: افزایش وسعت و جمعیت و عناصر فضایی و ساختار شهرها باعث پیچیدگی های کالبدی – فضایی در شهرها شده است؛ به طوری که درک روابط شهری و شناخت ساختار و استخوان بندی اصلی شهرها و ریخت شناسی آن ها بر اساس تحلیل تمام اجزای شهر، به سختی امکان پذیر است. تحلیل ساختار فضایی شهرها نیاز به روش هایی دارد که بتواند به این پیچیدگی ها پاسخ دهد. از جمله نظریه ها و روش هایی که به مطالعه ساختار و پیکربندی فضای شهری می پردازد، نظریه چیدمان فضا است. برای تحلیل مورفولوژیکی شهر، روش چیدمان فضا طیفی از پارامترهای ویژگی فضایی را فراهم می آورد که مؤلفه های بررسی آن در این روش عبارتند از: هم پیوندی، اتصال، عمق، انتخاب، قابلیت کنترل، توزیع، وضوح و رابطه وضوح و نشانه. ضرورت
هدف: هدف این مقاله بررسی تحلیلی و شناخت شهر بندر عباس به عنوان نمونه موردی با استفاده از روش تحلیل ساختار فضایی و ارائه راهکارهای سازماندهی و اصلاح ساختار فضایی شهر براساس آن است.
روش: روش تحقیق مبتنی بر نمونه موردی با تکیه بر تحلیل محتوا براساس ترکیب الگوهای کمی و کیفی است. برای این منظور در ابتدا، با استفاده از روش چیدمان فضا به کشف ساختار فضایی موجود شهر بندرعباس پرداخته شده و در ادامه، بررسی تطبیقی میان خروجی های مستخرج از روش چیدمان فضا با مشاهدات میدانی و مطالعات اسنادی صورت گرفته است.
یافته ها: بررسی انجام شده بیانگر آن است که رشد و گسترش شهر در جهات مختلف و وسیع شدن گستره کالبدی شهر، زمینه ساز تغییرات بسیار در پیکره بندی فضایی شهر شده است. تمرکزگرایی، مشکلات حمل و نقل درون شهری و برون شهری، وجود کاربری های بزرگ مقیاس که باعث عدم انسجام شهری می شوند، ارتباط ضعیف شهر و حومه و عدم توزیع متوازن خدمات از مهم ترین مشکلات در راستای سازماندهی فضایی شهر است. همچنین، تحلیل ها نشان می دهد که عدم شکل گیری ارتباط ساختاری مناسب میان برخی از محلات دارای بافت فرسوده و شهر و همچنین عمق زیاد و نفوذناپذیری بافت از مشکلات اصلی توسعه این بافت ها در کنار کاستی های درون بافتی است.
نتیجه گیری: آسیب شناسی ساختار فضایی شهر برای سازماندهی پیکره بندی فضایی و ایجاد یکپارچگی در کل شهر ضروری است و روش چیدمان فضا ابزاری مناسب در این زمینه می باشد. همچنین، بهسازی محلات کمترتوسعه یافته شهری، بدون شناخت دقیق ساختار فضایی محلات در ارتباط با ساختار کلان شهر باعث شکست پروژه، از دست رفتن توانایی ها و چه بسا منزوی تر شدن آن محلات خواهد شد.
قوانین و مقررات تأثیرگذار بر ماندگاری معماری و شهرسازی دوران صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
141 - 152
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که تاکنون در زمینه مطالعات معماری ایران صورت گرفته، بیشتر کالبد آثار را بررسی کرده و کمتر به بررسی عوامل جانبی، و مسائل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در اجرا و اداره و استفاده از یک بنا پرداخته شده است. از جمله این عوامل می توان به نحوه نگرش شاهان در حوزه ساخت وسازهای معماری در ادوار تاریخی مختلف، و کنترل و مدیریت شهرها اشاره نمود. به نظر می رسد معماری ایران در ارتباط با ماندگاری و طویل بودن عمر مفید بنا اصولی داشته که معماران براساس آن عمل می کرده اند. خلق آثار معماری مطلوب و باکیفیت که ظرفیت ماندگاری و سازگاری با زندگی و گذر زمان را داشته باشند، از دیرباز در پهنه ایران اتفاق افتاده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا مقررات مرتبط با معماری و دستورات شاه صفوی توانسته بر مانایی و افزایش طول عمر آثار مؤثر واقع شود؟ در این پژوهش از نظریه ای زمینه ای برگرفته از داده هایی که در طی فرآیند پژوهش به صورت نظام مند گردآوری و تحلیل شده ، سود جسته شد. براساس این روش، ابتدا کدگذاری باز تا مرحله اشباع نظری صورت پذیرفت و پس از آن دسته بندی و تجزیه وتحلیل کدها تا مرحله کدهای گزینشی انجام شد. هدف از تدوین این نوشتار ابتدا خوانش متون و اسناد و استخراج مقررات موجود در دوره صفوی و سپس سنجش تأثیر آن در افزایش عمر مفید آثار معماری دوره مذکور است. ابتدا مقررات دوران صفوی مرتبط با ساخت های معماری یا فضاهای شهری جمع بندی شده و سپس رابطه این عوامل و عمر مفید ابنیه بررسی شده قرار گرفته است. پس از این مرحله، عوامل مؤثر و مرتبط در چهار دسته کلی 1.عوامل اقتصادی، 2. عوامل فرهنگی و اجتماعی، 3. عوامل امنیتی و نظامی، و 4. عوامل معماری و شهرسازی رده بندی شده و به عنوان عوامل تأثیرگذار معرفی شده اند.
تحلیل نگاره سفینه النجات اثر محمدعلی رجبی بر اساس نظریه ترامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مزایای استفاده از پیش متن های متعدد، غنا بخشیدن به آثار هنری و بیان معانی متعدد در یک اثر واحد است که نمود آن را می توان در نگاره سفینه النجات اثر استاد رجبی مشاهده کرد. هدف از این مطالعه شناسایی انواع روابط ترامتنی و پیش متن های مورداستفاده در نگاره سفینه النجات با روش ترامتنیت ژنت و درصدد پاسخ به دو سؤال است: نگاره سفینه النجات اثر استاد رجبی دارای کدام یک از گونه های روابط ترامتنی است؟ این پژوهش به روش توصیفیِ تحلیل محتوا و رویکرد تطبیقی انجام شده و ازجمله تحقیقات کیفی محسوب می شود. شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و مشاهده ای است. نتایج نشان می دهد نگاره غیر از رابطه فرامتنی تمام انواع رابطه ترامتنی را دارد. هنرمند علاوه بر استفاده از پیش متن های متنوع مانند قرآن و شاهنامه فردوسی، مواردی را در جهت غنای معنایی، به نگاره افزوده و علاوه بر استفاده از پیش متن های نوشتاری از پیش متن های تصویری که مهم ترین آن نگاره "گفتار اندر ستایش پیغمبر " در شاهنامه تهماسبی بهره برده است و در چهره پردازی علاوه بر استفاده از شیوه های نگارگری سنتی از شیوه چهره پردازی استاد فرشچیان هم استفاده شده است. هنرمند توانسته علاوه بر به نمایش گذاشتن قدرت قلم و مهارت فنی؛ اثر را از تصویری روایتگر به بیش متنی جدید تبدیل نماید و در عین وفاداری به پیش متن ها بیانی فراتر از آن ها برای عصر حاضر داشته باشد.
اولویت بندی مؤلفه های مؤثر بر ارتقا کیفیت کالبدی جداره های شهری به کمک معادلات ساختاری (نمونه موردی: نماهای منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
40 - 58
حوزههای تخصصی:
ﺟﺪاره ﺷﻬﺮی ﻫﻤﻮاره ﺗﺤتﺗأﺛﯿﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ و ﺟﺰﺋﯿﺎت ﻣﺘﻌﺪدی ﻗﺮار دارد. بهﮑﺎرﮔﯿﺮی ﻣﺼﺎﻟﺢ ﻣﺘﻌﺪد ﺑﺎ ﺟﻨﺲ، رﻧﮓ و ﺑﺎﻓﺖ ﻣﺘﻔﺎوت، اﻏﺘﺸﺎش و آﺷﻔﺘﮕﯽ ﺑﺼﺮی را ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در ﯾﮏ ﺑﻨﺎ ﺑﻠﮑﻪ در ﺟﺪاره ﺷﻬﺮی ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. در همین راستا هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقا کیفیت کالبدی جداره های شهری است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نظر روش تحقیق توصیفی پیمایشی مبتنی بر داده های کمی و پرسش نامه ای است. ابتدا به کمک استدلال استقرایی و جمع آوری نوشتار نظریه پردازان، مؤلفه های طراحی را مشخص می نماید. سپس به کمک مصاحبه ساختاریافته باز به تحلیل روابط بین مؤلفه ها می پردازد تا ابزار دقیق تری برای گزینش نما ها به دست آورد. در پایان به کمک پرسش نامه ساختاریافته از 54 نفر از متخصصین رشته معماری و شهرسازی به اولویت بندی مؤلفه ها می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که: مصالح، رنگ، الگو و تکرار، جزییات طراحی، فرم و شکل نماهای جانبی بر ارتقا کیفیت کالبدی جداره ها شهری تأثیر مثبت و معنادای دارد (p<0.05).اهداف پژوهش: دسته بندی مؤلفه های طراحی نما ها و روش های طراحی برای رسیدن به جداره مطلوب.مشخص کردن میزان کفایت این مؤلفه های طراحی برای رسیدن به کیفیت بصری مطلوب.سؤالات پژوهش: مؤلفه های طراحی نما بر ارتقا کیفیت کالبدی جداره های شهری چه تأثیری دارد؟میزان اهمیت و کفایت هرکدام از مؤلفه های نما، برای طراحی جداره چقدر است؟
آفرینش در اساطیر شاهنامه و آیات قرآن (با تأکید بر شاهنامه مصور آل اینجو محفوظ در کتابخانه لینگراد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
428 - 449
حوزههای تخصصی:
موضوع آفرینش از جمله مباحثی است که می تواند میدانی برای جولان افکار مردم هر سرزمین به وجود آورد. معما و مفهوم پیچیده خلقت و ماده اولیه آفرینش در جای جای زندگی و تفکر و تخیل بشر قابل مشاهده است. شباهت ها و تفاوت هایی در بحث آفرینش اساطیر و خلقت جهان هستی در باورهای باستانی دینی و حماسی ایران قبل از اسلام و قرآن کریم وجود دارد که هردو هم فرهنگ سازند و هم تمدن ساز، این نگاه نشانگر نزدیک بودن و هم ریشه بودن فرهنگ و تمدن هر دو دوره است و بیشترین این مهم را می توان در دیدگاه های آیاتی از قرآن کریم و شاهنامه فردوسی مورد کنکاش و بررسی قرار داد، لذا این مقاله بخشی از این شباهت ها و تفاوت ها را در مورد ماده اولیه آفرینش، خلقت جهان هستی و تمام آنچه در آسمان ها و زمین و در نهایت خلقت انسان است بررسی کرده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. نتایج پژوهش حاکی از همخوانی مختصات آفرینش در قرآن و شاهنامه فردوسی است و این حقیقت را در نسخه مصور شاهنامه نیز می توان مشاهده کرد.اهداف پژوهش:توصیف آفرینش در اساطیر شاهنامه در تطبیق با آیات قرآن کریم.بررسی اثرپذیری های فردوسی از قرآن.سؤالات پژوهش:آفرینش در اساطیر شاهنامه چگونه توصیف شده است؟آفرینش در قرآن چگونه توصیف شده است؟
مطالعه کیفی و گونه شناسی بادگیرهای یک طرفه در شرق ایران نمونه موردی: شهرستان خوسف و روستای خور در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
231 - 250
حوزههای تخصصی:
بادگیر به عنوان یک عنصر معمارانه و مهندسی در معماری بومی ایران، در سیمای شهرهای گرم و خشک دیده می شود. امروزه با ورود تکنولوژی و تغییر سبک زندگی و همچنین افزایش میزان گردوغبار در منطقه، بادگیر جایگاه پیشین خود را در این منطقه از دست داده و بومیان به استفاده از سیستم های سرمایشی متداول مانند کولر آبی و گازی روی آورده اند. در این مقاله، شهرستان خوسف و روستای خور از توابع بیرجند به عنوان نمونه های مورد مطالعه از اقلیم گرم و خشک در شرق ایران برگزیده شده اند. در اینجا سعی می شود ضمن معرفی شهرستان خوسف و روستای خور و بررسی مختصر بافت و خانه های بومی منطقه، معماری بادگیرهای یک طرفه و ساختارکالبدی آن ها نیز مطالعه گردد. هدف اصلی مقاله، گونه شناسی بادگیرهای منطقه ازطریق بررسی موقعیت قرارگیری بادگیر در پلان و مقطع بنا، پلان و نمای بادگیر و ارتباط بین اتاق بادگیر و سایر فضاهاست. بادگیرهای مورد مطالعه با کمک مستندات موجود از بادگیرها و مشاهدات و برداشت های میدانی، براساس سلامت بنا، امکان دسترسی به بنا و محدودیت های تحقیق انتخاب و سعی شده تنوعی از بادگیرهای شناخته شده منطقه در این نمونه ها باشد. روش تحقیق حاضر، توصیف و تحلیل منطقی است. نوع تحقیق کیفی است و روش اصلی یافته اندوزی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و اندازه گیری های دقیق در ﺑﺮداﺷﺖﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ است. این مطالعه بیانگر سه گونه بادگیر یک طرفه در منطقه است که براساس زبان محلی با عناوین خول، شرفه و بادگیر دسته بندی می شوند. هریک از این انواع با توجه به سهولت ساخت، هزینه و میزان تأمین تهویه، به تعداد و در بخش های معینی از فضاهای خانه مورد استفاده قرار گرفته اند. در انتها، بر پایه اطلاعات حاصل در این مطالعه و کمبودهای اطلاعاتی در منطقه شرق ایران، پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.