فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
199 - 215
حوزههای تخصصی:
ماسوله یکی از محدود فضاهایی تاریخی و قابل سکونت در کشور ایران است که تداوم هنرهای ایرانی اسلامی در قرون متمادی در آن رایج بوده است. محله ریحانه بر ماسوله دارای گونه های متنوعی از بازشوهای مشبکی است که از الگوهای تزئینی محصورکننده ای ساخته شده اند. هدف پژوهش؛ شناخت انواع بازشوها و آرایه های تزئینی موجود در بازشوهای محله ریحانه بر ماسوله است. سؤال های تحقیق ازاین قرار است: 1- بازشوهای ابنیه تاریخی محله ریحانه بر ماسوله در چندین سطح دسته بندی می گردند؟ 2- چه الگوهای تزئینی در بازشوها بکارگرفته شده اند و میزان فراوانی الگوهای جدید به قدیمی در آرایه های تزئینی بازشوهای محله ریحانه بر چگونه است؟ روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است؛ آرایه های تزئینی بازشوهای محله ریحانه بر به سه روش؛ گره چینی، قواره بری و منبت کاری اجرا گردیده اند. بازشوهای محله ریحانه بر در شش سطح؛ بازشوهای تلفیقی، فاقد سربریه (روزن بالای پنجره)، بازشوهای کتیبه دار فاقد سربریه، سربریه های فاقد طرح حاشیه (تکی)، سربریه های کتیبه ای (تکی) و ارسی دسته بندی می گردند. درمجموع پانزده الگوی تزئینی در بازشوهای محله ریحانه بر بکارگرفته شده اند که از این میان، الگوهای گره شمسه هشت مربع و قواره بری بته و جقه بیشترین الگوهای تکرارشونده هستند. محله ریحانه بر دارای شش الگوی جدید و نه الگوی رایج (اصیل) در ماسوله است.
معرفت شناسی دیجیتال به مثابه شیوه نگرش، براساس آرای مک لوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در دنیای جدید، «دیجیتال» به چیزی فراتر از ابزارهایی بی طرف تبدیل شده است. عصر دیجیتال، مفهوم «معرفت شناسی دیجیتال» را وارد زندگی انسان ها کرده است. این معرفت شناسی آن گونه که مک لوهان «منطق موزاییکی» و کارکرد رسانه به مثابه یک «رابط» در تقابل بین کهکشان های فرهنگی را شرح می دهد، رویکردی از جنس «عدسی» دارد. انسان معاصر، به کلیتِ هستی از طریق این عدسی می نگرد و آن را درک می کند. سؤالات اساسی که مطرح می شود بدین شرح است:آیا دیجیتال صرفاً شامل ابزارها و مفاهیم خنثی است یا نگاه انسان و درک انسان از زندگی را نیز تحت تأثیر قرار داده است؟ آیا تأثیرات «معرفت شناسی دیجیتال»، بر زمان حال و آینده اعمال می شود یا گذشته و تاریخ را نیز تحت تأثیر قرار می دهد؟ و «نشان»ها در عصر دیجیتال، چگونه زیست انسان ها را متأثر ساخته اند؟هدف پژوهش: این پژوهش در پی آن است با دیجیتال به عنوان «چیزی برای اندیشیدن» مواجه شود و به توصیف معرفت شناسی دیجیتال بپردازد. روش پژوهش: روش این پژوهش بر مبنای تبارشناسی است. موضوع بررسی شده در تبارشناسی، سیر تاریخ نیست و مطالعه منفرد سوژه های تاریخی را مدنظر ندارد. تبارشناسی رخدادها و پراکندگی را بررسی می کند که حاصل منازعات و تعامل نیروها است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد در عصر حاضر، دیجیتال چیزی خنثی نیست، بلکه فراتر از ابزارهای بی طرف رفتار کرده و معرفت شناسی دیجیتال را وارد زندگی انسان ها کرده است؛ این معرفت شناسی، نگاه انسان به مفاهیم گذشته و حال را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین زندگی انسان در عصر دیجیتال، چنان تحت تأثیر نشان ها قرار گرفته است که این نشان ها کارکردی از جنس معرفت شناسی یافته اند.
شناسایی شاخص های تأثیرگذار در خلق خیابان های شهری ایده آل؛ نمونه موردی: خیابان شهید بهشتی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
127 - 160
حوزههای تخصصی:
خیابان های شهری، فضاهایی پویا و واجد حس حرکت به شمار می روند که برای استفاده پیاده و سواره و یا بعضاً فقط پیاده طراحی می شوند. این فضاها غالباً به نیازهای افراد استفاده کننده از آن، به درستی پاسخگو نبوده و مردم به خیابان به عنوان مسیری صرفاً برای گذر سواره می نگرند. هدف از این پژوهش، بررسی جامعی از خیابان شهری و شناسایی شاخص های محیطی و انسانی مؤثر در ارتقا کیفیت آن است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش با استفاده از فن دلفی و روش معادلات ساختاری انجام شده است. با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، نظرات و دیدگاه های صاحب نظران جمع بندی شده و به صورت شاخص های پیش فرض ارائه گشته است. در مرحله اول، جامعه آماری تحقیق 20 نفر از کارشناسان خبره در زمینه موردمطالعه در نظر گرفته شده است. شاخص های اولیه با توجه به نتایج پرسشنامه، در چهار مرحله با استفاده از تکنیک دلفی فازی تحلیل شده و شاخص های نهایی با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، نرمال بودن آن ها سنجیده شده و جهت تأیید نهایی شاخص های مستخرج از مرحله اول، از روش تحلیل عاملی تائیدی (CFA)، برای ایجاد مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. در این بخش به دلیل نامعلوم بودن جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران حجم جامعه آماری 384 نفر از افراد عادی در نظر گرفته شد. در انتها با استفاده از آزمون فریدمن، شاخص ها، رتبه بندی شده تا میزان تأثیرگذاری هر یک مشخص گردد. نتایج یافته ها حاکی از شناسایی کاملی از مجموعه شاخص های مؤثر در ارتقا کیفیت خیابان شهید بهشتی شهر کرج را دارد.
پیکربندی معماری ساختمان های بلند با استفاده از اصول بیومیمیکری (گیاهان سَمپادیال، درخت ناروَن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طراحیِ ساختمانهای بلند با توجه به خوانایی این بناها در زمینهی شهری، توجه به پیکربندی معماری آن از اهمیتِ بالایی برخوردار است. رعایت ملاحظاتِ سازهای مطابق با ضوابط و آییننامههای ملاک عمل، در حال حاضر باعثِ ایجاد بناهایی با بازدهی سازهای بالا و جذابیت معماری پایین گردیدهاست. هدفِ این پژوهش ارائهی رویکردی مبتنی بر اصولِ بیومیمیکری بود که با الگوبرداری از خصوصیات یک سازواره (گیاهان سمپادیال، درخت نارون) شاهد افزایش کارائی در حین جذابیتِ بصری در پیکربندی ساختمانهای بلند باشیم. این پژوهش از بعدِ هدف، پژوهشی کاربردی توسعهای و از بعدِ ماهیت پژوهشی توصیفی- تحلیلی- شبیهسازی بوده، روش گردآوری اطلاعات به سه روش کتابخانهای (فیشبرداری)، میدانی (برگه مشاهده) و استفاده از سایتهای اینترنتی صورت گرفته بود. در این پژوهش، پیکربندی گیاهانی که از نظرِ ساختاری با ساختمانهای بلند دارای شباهت بودند مورد بررسی قرار گرفته و یکی از نزدیکترین پیکربندیها به ساختمانهای بلند انتخاب و اصول اصلی پیکربندی آن استخراج شد. سپس اصول استخراج شده به یک ساختمانِ بلندِ مشابه تعمیم داده شد و ساختمان موجود در کنارِ دو نمونهی شاهد که از سیستم سازههای متعارف بهره میبرد در فضای نرم افزار ترسیمی به مدل سه بعدی تبدیل و پس از آن در نرم افزار محاسباتیEtabs و Sap مدلسازی، مقاطع سازهای مشخص و با نمونهی شاهد مقایسه شد. در این فرآیند مشخص شد، مقادیر مصالح مصرفی به صورت میانگین، (34 درصد فولاد و 24 درصد بتن) کمتر از نمونههای شاهد بود. با مقایسه پیکربندی حاصل شده از مدل بایونیکی در کنار سیستم سازه ای شاهد مشخص گردید، علاوه بر پیکربندی سازهای متفاوت و قابل توجه، عملکرد سازهای در مدل بایونیکی مطلوب تر بوده به نحوی که علاوه بر داشتن یک فرم پویا مصرف متریال باربر در آن به اندازهی قابل توجهی کاهش پیدا کرده است.
سیر تحول فرهنگی در زیور آلات هندوستان از عهد باستان تا دوران استعمار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
116 - 129
حوزههای تخصصی:
زیورآلات؛ رسانه ای که نه تنها، بازتابی از توانگری، بلکه به عنوان یکی از کهن ترین عناصر فرهنگی-تمدنی هر اجتماعی به شمار آمده است. در این راستا، زیورآلات هندوستان، صرف نظر از جنبه ی زیبایی، دارای ارزش نمادینی بوده و با نقش مایه ها و مؤلفه هایی که، ریشه در باورها و مناسبات فرهنگی جامعه ی متکثر آن داشته، بیانگر سنت، هویت تاریخی و فرهنگ غنی شبه قاره می باشند. بنابراین، در این پژوهش برآنیم تا با مطالعه ی تاریخی آنها، به مؤلفه های شکل دهنده ی آن بپردازیم که، روابط فرهنگی چگونه در تولید زیورآلات هندوستان بروز پیدا کرده است؟ هدف، شناخت و تبیین جریان های فرهنگی در شکل گیری زیورآلات هندوستان و نیز دستیابی به اصلی ترین و مهم ترین عناصر و بن مایه های آن، بوده است. یافته ها، به روش توصیفی-تحلیل محتوا انجام گرفته اند که بیان می کنند، مؤلفه هایی برگرفته از فرهنگ ها، یعنی، حضور عناصر فرهنگِ «مغولی (هندو-اسلامی)»، «بریتانیا»، «ایرانی» و «یونانی» عهد باستان در قالب بن مایه هایی سازنده در شکل گیری صورتِ زیورآلات هندوستان اثرگذار بوده اند. این مؤلفه ها به عنوان جنبه ی ذاتی فرهنگ شبه قاره، سبب شده تا محتوای زیورآلات علاوه بر فرهنگ بومی، مدیون حضور فرهنگ دیگری نیز باشند. در واقع، زیورسازان هندی، همواره زیورآلات را به یاری مؤلفه هایی شکل داده اند که عناصر و مفاهیم خود را از بافتارهای فرهنگی جامعه به عاریت گرفته است. جامعه ای با حضور هم زمان فرهنگ های مختلف که، اصولاً این فرهنگ های پیشین در هندوستان حذف نشده، بلکه نوعی امتداد در بطن تحولات تاریخی-فرهنگی آن وجود داشته است.
مشخصه یابی و آنالیز عنصری سفال های مینایی دژ الموت با استفاده از میکروسکوپ روبشی پروتون
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اندازه گیری عناصر سازنده ترکیبات سفالینه های تاریخی از اهمیت خاصی برخوردار است. با بررسی ترکیبات عنصری بدنه و لعاب زمینه سفالینه های تاریخی می توان اطلاعات بسیار ارزنده ای در زمینه تعیین مواد اولیه مورد استفاده در ساخت و تنوع آن ها و همچنین فن شناسی این اشیاء تاریخی به دست آورد. در این پژوهش ۱۲ نمونه از سفال های مینایی و لاجوردینه دژ الموت که قدمت آن ها به سده 6-7 هجری قمری برمی گردد، با استفاده از روش های آنالیز با باریکه ی یونی مطالعه شده است. در این مطالعه ترکیبات عنصری بدنه، رنگ دانه های مختلف استفاده شده در نقاشی ها و همچنین لعاب زمینه با استفاده از روش میکروپیکسی اندازه گیری شده اند. همچنین ضخامت لایه زراندود به کار رفته بر روی سطوح تعدادی از این سفال ها نیز با استفاده از روش Micro-RBS مطالعه شده اند. مهم ترین اهداف پژوهش پیش رو، دستیابی به عناصر تشکیل دهنده و مواد اولیه استفاده شده در ساخت بدنه، لعاب زمینه و نوع رنگ دانه ها در ترسیم نقوش سفال های مینایی و لاجوردینه است. اندازه گیری ضخامت لایه زراندود به کار رفته در این تزیینات نیز یکی دیگر از اهداف پژوهش است. براساس نتایج به دست آمده از بررسی ترکیبات عنصری بدنه و لعاب زمینه این سفال ها می توان دریافت که در ساخت نمونه های دژ الموت از منابع مختلف سیلیس و گدازآورها استفاده شده است. همچنین با بهره گیری از نقشه توزیع عنصری به دست آمده از روش میکروپیکسی، عامل عنصری ایجاد و تولید رنگ دانه های قرمز، سفید، لاجوردی و فیروزه ای به ترتیب؛ آهن، قلع، کبالت و مس مشخص شده اند. ضخامت لایه زراندود استفاده شده در تزیینات نیز از 300 تا 800 نانومتر در نمونه ها متغیر است.
تحلیل ویژگی های بصری دیوارنگاره های سقف بقعه سید رکن الدین بر اساس رویکرد آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
23 - 37
حوزههای تخصصی:
نظام حاکم و اساسی در یک معماری دینی وجود عنصر گنبد است که در ادوار مختلف به شیوه های گوناگون ساخته شده است که گاهی ساده و گاهی با نقوش گیاهی و هندسه ی خاصی زینت یافته اند. معمولاً ساختار بناهای مذهبی و آرایه های به کار رفته در آن از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار بوده و نماینده دوره ی تاریخی و مکتب همان عصر هستند و میتوان نقش مایه های بکار رفته در آرایه های معماری را حامل پیام دانست. «بقعه سید رکن الدین» واقع در شهر یزد از بناهای مذهبی برجای مانده از دوره آل مظفر است که آرایه های بکار رفته در آن بنا بر بسیاری از آثار معماری منطقه ی مذکور تأثیرگذارده است. پژوهش حاضر با رویکردی متفاوت از شیوه های مرسوم مطالعه آرایه های معماری، به واکاوی لایه های گوناگون نقش مایه های بکار رفته در دیوارنگاره های سقف گبند بقعه سید رکن الدین می پردازد و هدف آن، شناخت تحولات فرهنگی و سیاسی دوره آل مظفر در شهر یزد بر اساس مطالعه پیوند میان فرم و معنی در این اثر است. برای نیل به این هدف از روش شمایل شناسی اروین پانوفسکی بهره بردیم تا به این سوالات پاسخ دهیم: 1- نقشمایه های سقف گنبد بقعه سیدرکن الدین حاوی چه مضامینی است؟ 2- از خوانش شمایل شناسانه این نقشمایه ها چه مفاهیمی دریافت می شود؟روش تحقیق در این پژوهش کیفی به شیوه ی توصیفی-تحلیلی است که به روش اروین پانوفسکی با رویکرد شمایل شناسانه در سه مرحله تحلیل می شود. گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و تصاویر پروژه به صورت میدانی جمع آوری شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است. نتایج مطالعات نشان داد: در سقف گنبد این بقعه از آرایه های گیاهی، نوشتاری، هندسی به رنگ های آبی لاجوردی، قرمز شنگرف و سبز بهره برده شده است. نقوش شمسه، ستاره و تقسیمات بکار رفته بر اساس اعداد پنج و شش و هفت و دوازده گانه به عنوان زیرساخت نقش مایه های زیر گنبد طراحی شده است؛ موضوعات و مفاهیم مرتبط با نقش مایه های بکار رفته بر اساس منابع دسته بندی شد؛ بر این اساس موضوع نقوش بکار رفته شامل: توحید و احدیت خداوند، پیامبر(ص)، وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، عدالت، دوازده امام شیعیان، هفت سبع سماوات، قداست عدد پنج در اسلام (پنج رکن ایمان، پنج نماز یومیه، پنج تن آل عبا)، حقانیت، اشراق، باروری و اقتدار و شکوه شناسایی شد؛ در مرحله سوم بر اساس تفسیر شمایل شناسانه پیوند میان نقش و طرح متاثر از رویکرد مذهبی- اجتماعی شهر یزد در دوره ساخت بنا و بینش اسلامی بانیان بنا با تاکید بر شیعه اثنی عشری، بیان شد.
تحلیل تجربه گردشگران از فنون معماری در حمام های سنتی کویر ایران: بررسی برداشت های بازدیدکنندگان از راهکارهای صرفه جویی انرژی و جلوگیری از اتلاف حرارت
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تجربه و برداشت گردشگران از فنون معماری به کاررفته در حمام های سنتی کویر ایران با تمرکز بر راهکارهای صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت می پردازد. در عصر حاضر و با توجه به نگرانی های فزاینده در مورد تغییرات اقلیمی و حفاظت از منابع طبیعی، اهمیت استفاده از اصول معماری سنتی به عنوان راهکاری مؤثر در بهینه سازی مصرف انرژی و حفظ منابع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. حمام های سنتی ایران، به ویژه در اقلیم های گرم و خشک، به عنوان نمونه های برجسته ای از طراحی های خاص و تکنیک های پیشرفته در سیستم های گرمایشی شناخته می شوند. این بناها نه تنها در پاسخ به چالش های اقلیمی موفق عمل کرده اند، بلکه به عنوان نمادهایی از تاریخ و فرهنگ معماری ایران نیز مطرح اند. روش تحقیق این مقاله شامل تحلیل های کیفی و کمی است که از طریق مصاحبه های عمیق با گردشگران و کارشناسان انجام شده است. این روش به پژوهشگران امکان می دهد تا برداشت های گردشگران از ویژگی های فنی و عملکردی حمام ها را بررسی کرده و درک عمیق تری از تجربیات آن ها به دست آورند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که درک عمومی گردشگران از ویژگی های معماری سنتی، به ویژه در زمینه صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت، هنوز به طور کامل شناخته نشده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا گردشگران به جنبه های فنی این بناها توجه دارند یا بیشتر بر جنبه های زیبایی شناختی آن ها متمرکز هستند. همچنین عواملی که از دیدگاه گردشگران در ارزیابی کارایی انرژی و عملکرد حرارتی این بناها اهمیت دارند، مورد بررسی قرار می گیرند. نتایج این تحقیق می تواند به تدوین استراتژی های نوآورانه برای بهره برداری بهتر و مؤثرتر از حمام های سنتی ایران به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی کشور منجر شود. شناخت بهتر از دیدگاه ها و برداشت های گردشگران می تواند به حفاظت و بازسازی بهینه این بناها کمک کرده و به نگاهی جامع تر به تأثیرات معماری سنتی بر عملکرد حرارتی آن ها بیانجامد.
اکوسیستم های نوآوری و بازآفرینی شهری: راهبردی نوین برای ارتقای کیفیت محیط، نمونه موردی: منطقه 17 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری به عنوان علم و هنر ساماندهی و ایجاد فضاهای شهری، نقش مهمی در کیفیت زندگی شهروندان ایفا می کند. یکی از رویکردهای طراحی شهری معاصر، بازآفرینی شهری است که به استفاده مجدد از فضاهای رهاشده، نوسازی و بهره برداری مجدد از اراضی بلااستفاده پرداخته تا این فضاها به مراکز پویا و کارآمد برای شهر تبدیل شوند. بازآفرینی اراضی رها شده و تبدیل آن ها به مراکز نوآوری، نه فقط یک راهکار اقتصادی بلکه یک رویکرد اجتماعی، فرهنگی و محیطی است که به ایجاد شهرهایی پویا، پایدار و باکیفیت برای زندگی کمک می کند. این رویکرد باعث می شود شهرها نه تنها به فضایی برای سکونت، بلکه به مکانی برای رشد، ارتباط و الهام بخشی تبدیل شوند. بنابراین سوال اصلی پژوهش این است که چگونه اکوسیستم های نوآوری می توانند به طور عملی به فرآیند بازآفرینی شهری کمک کنند؟ پژوهش از نوع کاربردی بوده و در زمره مطالعات تحلیلی قرار می گیرد. جهت گردآوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) و برای تحلیل داده ها از نرم افزار GIS استفاده شد. برای این منظور ابتدا الگوی فعالیتی و مدیریت نوآوری در اکوسیستم ها نوآوری احصا شد (شامل پارک های علم و فناوری، ایستگاه ها و کارخانه های نوآوری، مراکز نوآوری، فضاهای کاری اشتراکی و اختصاصی) و حداقل مساحت مورد نیاز برای استقرار این الگوها، تبیین گردید. سپس قطعات (اراضی) رهاشده در منطقه 17 شهر تهران، شناسایی و بر اساس مساحت این قطعات، الگوی فعالیتی آن ها مشخص گردید. بر این اساس تعداد 23 قطعه واجد شرایط احداث ایستگاه و کارخانه نوآوری، 11 قطعه واجد شرایط مراکز نوآوری، 38 قطعه برای احداث فضای کار اشتراکی و اختصاصی و 12قطعه با در نظر گرفتن تراکم مناسب، برای احداث فضای کار اشتراکی و اختصاصی در منطقه 17 مناسب می باشند. پارک های علم و فناوری نیز مقیاس فرامنطقه ای داشته و در این محدوده قابل احداث نمی باشند.
بررسی نقش انعطاف پذیری فضاهای عمومی شهری در اجتماع پذیری و سرزندگی مکان سوم (مطالعه موردی: پارک ملل شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۸۵-۵۹
حوزههای تخصصی:
امروزه برخی از پارک های شهری به اختصاص بخش بزرگی از سرانه های شهری به رغم توجه به مسائل زیست محیطی چندان اجتماع پذیر و سرزنده نبوده و حتی در برخی موارد، خود به عنوان فضایی معضل مطرح شده اند. بدین منظور هدف از این پژوهش بررسی نقش میزان انعطاف پذیری و تأثیر آن بر اجتماع پذیری و سرزندگی و شناسایی سهم هر کدام از عوامل مؤثر بر فضای شهری در تحقق فضای عمومی موفق می باشد. همچنین تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است و از لحاظ زمانی از نوع تحقیقات مقطعی آینده نگر و از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ فرآیند جزء روش کمی محسوب می شود. تحقیق حاضر در وهله اول غیر آزمایشی می باشد، در مرتبه دوم، این پژوهش ها مدل های مختلفی دارند که بعضی صرفا جهت توصیف می باشند، بعضی دیگر از پژوهش ها که در واقع این پژوهش جزو این دسته است، از نوع همبستگی می باشد. در این نوع از مطالعات همبستگی، روابط بین متغیر ها بررسی می شوند. همچنین روش نمونه گیری در این پژوهش، روش آزمون سازی می باشد که برای ساختن آزمون به ازای هر آیتم تقریبا یازده نفر انتخاب شد؛ که تعداد(464نفر)، به عنوان نمونه و ملاک قرار گرفت، و بین این تعداد شهروند پرسشنامه توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق همبستگی و رگرسیون، معادلات ساختاری در نرم افزار Lizrel,Spss انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، پارک ملل با امتیاز اجتماع پذیری(17/3) و انعطاف پذیری(01/3) شرایط متوسطی دارد؛ و با امتیاز سرزندگی(86/2)،سرزنده نمی باشد. همچنین با کمرنگ شدن سرزندگی فضای شهری، فضاها رنگ و بوی فضایی خاموش به خود می گیرند و به مرور زمان مولفه های دیگر موفقیت در فضا نیز قابلیت خود را از دست می دهند و بدین گونه فضای شهری به فضایی صرفاً جهت عبور تبدیل می شود. اما راهکار پژوهشگر این است، تا از طریق تقویت و ارتقا شاخص سرزندگی و با کاتالیزوری به نام انعطاف پذیری، فضای عمومی را از حالت خاموش خارج نمود و به فضایی اجتماع پذیر و موفق دست یافت.
فراتحلیل کاربردهای هوش مصنوعی در معماری داخلی: فصل تازه ای برای ساختمان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 158
حوزههای تخصصی:
اهداف: هر زمان از معماری داخلی صحبت میشود، موضوعی تزیینی به ذهن افراد مبتدی میرسد؛ و هر زمان از ساختمان سالم سخن به میان می آید، گمان میکنند که تنها به عناصر و جزییات معماری مربوط است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش هوش مصنوعی در ایجاد تعامل میان «معماری داخلی» و ساختمان سالم است.
روش ها: روش شناسی پژوهش با اتکا به فراتحلیل و مبتنی بر نظریه معماری سرآمد، به بررسی پهنه بزرگی از ادبیات موضوع می پردازد. فراتحلیل یا متاآنالیز با تاکید بر ترکیب آماری از نتایج مطالعات متعدد، بخش وسیعی از ادبیات تحلیلی در حوزه نقش هوش مصنوعی در معماری داخلی را پوشش میدهد. بر اساس رویکرد منتخب پژوهش از روشهای ترکیبی محاسبات ماشینی مانند فراشبیه سازی ترکیبی، خوشه بندی، تفسیر آینده نگارانه متغیرها و استخراج اندازه اثر، واریانس و رگرسیون استفاده شده است.
یافته ها: نتایج عددی و یافته های کمی در بررسی ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی، نشان دهنده آن است که بیشترین ابزارهای توسعه یافته مربوط به مراحل اولیه طراحی است و در رتبه بعدی ابزارهای مربوط به مرحله بهره برداری، و سپس ابزارهای مربوط به مراحل پایانی طراحی معماری است.
نتیجه گیری: دستاوردهای کیفی پژوهش نشان میدهد که مجموعه ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی از دقت تحلیلی بالایی برخوردار نیستند، به همین دلیل اغلب استفاده از آنها در مرحله ایده یابی منطقی ترست. همچنین ابزارهای توسعه یافته در بخش دوم به در حوزه شیمی ساختمان، سلامت ساکنان، رایانش زیستی، مصالح دوستدار محیط زیست و غیره مربوط است.
تحلیل و ارزیابی تطبیقی برنامه آموزشی تحصیلات تکمیلی معماری در دانشگاه های ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آثار شاخص معماری، نشان دهنده حضور افرادی با آگاهی و توانمندی لازم و به تبع آن وجود دانش معماری در آن ها است. بدیهی است که دستیابی به آن نیازمند آموزش مناسب نظری در کنار تجربه های عملی باشد؛ زیرا هدف معماری، ساخت محیط برای انسان است، از این رو به کارگیری روش های کارآمد در پاسخ به نیازهای او ضرورت می یابد. آموزش معماری در کشورهای متعددی دایر است، اما تعداد کمی معمار از این دانشگاه ها فارغ التحصیل می شوند؛ بنابراین می بایست پذیرفت که اهداف و برنامه های آموزشی نقش مهمی در تربیت دانشجویان دارد.هدف پژوهش: در این میان، هدف و وظیفه دانشگاه ها، فراهم آوردن بستر مناسب برای شکوفایی استعدادها و زمینه سازی برای روشنگری و نقادانه اندیشیدن دانشجویان است. هدف از این پژوهش بررسی عملکرد دانشگاه های برتر معماری دنیا (به طور مشخص ایالات متحده) از لحاظ برنامه آموزشی دروس است و هم چنین اهدافی که آن ها در تربیت دانشجوی معماری به عنوان یک فرد کارآمد در حوزه صنعت معماری دنبال می کنند.روش پژوهش: روش تحقیق به صورت تحلیلی است. از این رو با توجه به اهمیت نظام آموزش عالی در تربیت افراد معمار، برنامه های تدریس در بیست دانشگاه شاخص ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهداف و برنامه های متفاوت دوره های مختلف تحصیلی، دوره کارشناسی ارشد به عنوان دوره میانی و مهم مورد بررسی قرار گرفته است.نتیجه گیری: با توجه به مطالعات صورت گرفته، یافته ها حاکی از توجه هریک از این دانشگاه ها به تعریف اهداف و برنامه های آموزشی و آموزش های مطابق با آن و هم چنین وجود محیط های آموزشی به صورت آزمایشگاهی به منظور تجربه مهارت آموزی و پرورش خلّاقیت در دانشجویان است.
استفاده مجدد تطبیقی از کلیساهای تاریخی (تحلیلی بر هشت نمونه کلیسای استفاده مجدد شده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
42 - 55
حوزههای تخصصی:
تغییر نگاه موزه ای به بناهای تاریخی و استفاد ه مجد د از آن ها به طریقی که د ارای نقش د ر حیاط شهرها باشند ، به حفظ و ماند گاری آن ها کمک می کند . مطالعه و تحلیل تجارب جهانی د ر بازتعریف کاربری برای بناهای تاریخی و تجهیز آن ها برای کاربری جد ید ، حاوی نکات فراوان است. این پژوهش د ر پی آن است که نحوه مواجهه با کالبد بناهای قد یمی و فعالیت جد ید ِ بناهایی با کاربری کلیسا را بررسی و با مطالعه و تحلیل نمونه های مورد ی، راهکارها و اقد امات به کار گرفته شد ه را استخراج کند . بد ین ترتیب با بررسی تجارب جهانی د ر زمینه مد اخله د ر بناهای تاریخی مذهبی، می توان رویه های نوین را برای نحوه مواجهه با کالبد های ارزشمند تاریخی به د ست آورد و افق های جد ید د ر برخورد با این بناها را بنماید . این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری د اد ه های مربوط به هشت نمونه مورد ی از طریق مطالعه کتابخانه ای و اسناد معتبر علمی انجام شد ه، سپس تحلیل و مقایسه آن ها با استد لال منطقی انجام شد ه است. نمونه های مورد ی که د ر کشورهای مختلف واقع شد ه اند ، بر اساس ویژگی های کالبد ی و کارکرد ی، الحاقات جد ید و مصالح به کار رفته بررسی شد ه اند . د ر انتخاب نمونه ها تلاش شد ه تا طیف متنوعی از نظر مساحت و میزان مد اخله را فراهم کنند . از یافته های پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد : با توجه به ارزش های چند گانه اعتقاد ی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصاد ی کلیساها، اتخاذ رویکرد مشارکتی با حضور سرمایه گذاران، ذی نفعان، مرد م محلی و متخصصان، د ر موفقیت این پروژه ها اثرگذار است. د ر بحث الحاقات جد ید ، ضمن رعایت اصل تمایز مصالح قد یم و جد ید ، به کارگیری خلاقانه مصالح و عناصر جد ید می تواند به حفظ اصالت و یکپارچگی اثر کمک کند . توجه به نیازهای امروز و به روزرسانی کالبد ی و کارکرد ی بناها ضمن توجه به قابلیت ها و ارزش های پنهان و آشکار آن ها، اد امه حیاتشان را تضمین می کند .
شهرنشینی و هنرپردازی در خراسان عهد عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
396 - 407
حوزههای تخصصی:
سده های سوم و چهارم ه.ق، عصر زرین تمدن اسلامی شناخته می شود. در این دوران، تحولات چشمگیری در عرصه فرهنگ و هنر و در پیوست با تعالی سطح زندگی اجتماعی و اقتصادی جامعه اسلامی چهره نمود. رشد شهرنشینی و تمرکز ثروت و قدرت در شهرهای مناطقی چون خراسان بزرگ، موجبات گرایش به آرایه پردازی و هنردوستی را فراهم آورد؛ تا جایی که تجمل گرایی را در جامعه اسلامی به افراط رساند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر بهره مندی از منابع کتابخانه ای، با هدف سنجش تأثیر شهرنشینی بر توسعه فرهنگی، بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که گسترش زندگی شهری در خراسان عصر عباسی، چه نتایجی در عرصه رشد فرهنگ و هنر داشته است؟ نتیجه مطالعات نشانگر این معنا است که عللی چون استمرار ثبات سیاسی، افزایش تدریجی مهاجرت ها، تجمیع ثروت و قدرت و نیز تغییر سبک زندگی بر اثر رشد شهرنشینی باعث گردید تا ضمن رشد دامنه علوم و فرهنگ، هنر خلاق ترکیبی یا همان هنر ایرانی-اسلامی، مدنظر جامعه مسلمان ایران قرار گیرد و از تجلیات آن، در عرصه زیباسازی اجتماعی و تولیدات فاخر هنری استفاده شود. امری که به دلیل پیشینه فرهنگی، در خراسان بزرگ ملموس تر بود.اهداف پژوهش:بررسی علل رشد شهرنشینی و فرهنگ در خراسان عهد عباسی.بررسی تأثیر رشد شهرنشینی بر فرهنگ و هنر خراسان عهد عباسی.سؤالات پژوهش:علل رشد شهرنشینی و فرهنگ در خراسان عهد عباسی چه بود؟رشد شهرنشینی چه تأثیری بر فرهنگ و هنر خراسان عهد عباسی داشت؟
مبانی وشیوه های هنر خودشناسی (حکمت و هنر) از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
537 - 553
حوزههای تخصصی:
در مباحث عرفانی، یکی از مفاهیم درخور توجه، معرفت نفس یا همان خودشناسی است. ازجمله عرفایی که در این زمینه بسیار تلاش کرد، محی الدین ابن عربی، پدر علم عرفان نظری در قرن هفتم هجری بوده است. شناخت خود یا معرفت نفس مبنای شناخت تمام حقایق و شرط خروج از تحیّر و سرگردانی در این عالم است که با به اعتدال رساندن روح و مزاج طبیعی بدن امکان پذیر می باشد. ابن عربی، معرفت نفس را مبنایی برای معرفت ربّ می داند. در این مقاله با بررسی جهان بینی و درک معرفت نفس از دیدگاه او، برای رسیدن به این مهم به راهکارهایی همچون تزکیه نفس، ذکر، فکر، نفی خواطر و شناخت بیماری های نفوس؛ نیز درک تأثیرگذاری بیماری های مزاج در مسیر خودشناسی می توان دست یافت. از طرفی به بررسی موانع دستیابی به معرفت نفس پرداخته شده است. جایگاه هنر در منظومه فکری ابن عربی از دیگر مسائل مورد ارزیابی در این پژوهش است. در نهایت می توان گفت سنت عرفانی ابن عربی بر شناخت پذیری نفس برای رسیدن به معرفت رب تأکید دارد و برای این منظور، هم از درون انسان و هم از برون او کمک گرفته است. روش تحقیق این مقاله بر پایه مطالعه کتابخانه ای استوار است.اهداف پژوهش:بررسی مبانی هنر خودشناسی از دیدگاه عرفانی محی الدین ابن عربی.بررسی هنر از دیدگاه عرفانی محی الدین ابن عربی.سؤالات پژوهش:مبانی هنر خودشناسی از دیدگاه عرفانی محی الدین ابن عربی چیست؟ابن عربی چه دیدگاه هایی درباره هنر دارد؟
ارزیابی جهت گیری حیاط های مرکزی در ساختمان های مسکونی اقلیم گرم و مرطوب ایران از منظر مصرف انرژی و آسایش حرارتی ساکنین (شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
1 - 14
حوزههای تخصصی:
در معماری عصر حاضر سعی بر این است که ساختمان بتواند با توجه به الگوهای طراحی خویش، نیازهای حرارتی ساکنین را با استفاده از حداقل مصرف انرژی تأمین نماید. در این میان ساختمان های سنتی و بومی در اقلیم های مختلف ایران نمونه های بسیار مناسبی برای بررسی الگوهای طراحی بکارگرفته شده در آن ها می باشند. در این جهت، مقاله حاضر، باهدف بررسی نقش جهت گیری حیاط های مرکزی خانه های سنتی در اقلیم گرم و مرطوب ایران، از دیدگاه بهینه سازی مصرف انرژی ساختمان و همچنین ایجاد آسایش حرارتی ساکنین انجام شده است. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات آب و هواشناسی و شبیه سازی رایانه ای به کمک نرم افزار دیزاین بیلدر استفاده شده است. در نهایت نتایج تحقیق نشان داده است؛ استفاده از الگوی حیاط های مرکزی به شکل مستطیلی با هندسه نسبت عرض به طول یک دوم با جهت گیری شرقی غربی توانسته است تا حدود 12 درصد در کاهش مصرف انرژی در ساختمان نقش داشته باشد. همچنین عوامل موثر در آسایش حرارتی همچون؛ دمای و سرعت هوا، دمای تشعشعی را نیز به طور قایل قبولی در آستانه آسایش کاربران قرار دهد و به نوعی هم شرایط ایجاد آسایش حرارتی کاربران در فضا فراهم آید و هم میزان مصرف انرژی ساختمان کاهش یابد.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی - فرهنگی پروژه های شهری: مورد مطالعه پارکلت کتاب خیابان فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که باهدف ارزیابی تأثیرات اجتماعی- فرهنگی انجام می شوند به دنبال ارتقای کیفیت زندگی، توانمندسازی اجتماعات انسانی و تحقق عدالت اجتماعی هستند. در این پژوهش تلاش شده است تا به ارزیابی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی احداث پارکلت کتاب به مثابه یک فضای شهری کوچک، منعطف و کاربردی در خیابان فخر رازی پرداخته شود. در بخش کمی که از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه استفاده شده است، جامعه آماری شامل همه عابرین پیاده ای شده از این خیابان استفاده کرده و رفت وآمد کرده اند. شیوه نمونه گیری تصادفی احتمالی و همچنین تعداد نمونه 200 نفر از عابرین پیاده بوده است. بعلاوه در بخش روش کیفی با استفاده آر، تحلیل مضمون، تلاش شده است تا پیامدهای اجتماعی-فرهنگی مرتبط با پارکلت موردبررسی قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد پیامدهای احتمالی احداث پروژه شامل تأثیرات مثبت و منفی مانند شکل گیری حوزه عمومی به ویژه برای گروه های کم قدرت، شکل گیری پیوندهای اجتماعی و کردارهای مشارکتی، شکل گیری هویت محله ای و منطقه ای، افزایش مشارکت گروه های مختلف، احساس تعلق شهروندان به محله، بهبود کسب وکارهای مجاور وندالیسم. افزایش ترافیک در محدوده و ایجاد معارضه با کسبه محل می شود.
فرصت یا تهدید موضع گیری های اصحاب هنر(سلبریتی ها) در شبکه های مجازی نسبت به امورات مملکتی با تاکید بر آموزه های جرم شناسی انتقادی
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶)
7 - 29
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، رسانه ها و به ویژه شبکه های اجتماعی نقشی کلیدی در شکل دهی به افکار عمومی ایفا می کنند. سلبریتی ها، به عنوان افرادی که به واسطه شهرت خود در کانون توجه قرار دارند، با موضع گیری های خود در فضای مجازی می توانند بر تحولات اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار باشند. این امر گاه موجب بسیج اجتماعی در جهت حمایت از مسائل عمومی و آگاهی بخشی شده و گاه منجر به بروز آنومی اجتماعی و رفتارهای اعتراضی سازمان یافته می شود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی این پرسش می پردازد که مواضع سلبریتی ها در فضای مجازی از منظر آموزه های جرم شناسی انتقادی تا چه اندازه می تواند به عنوان یک فرصت یا تهدید برای حاکمیت سیاسی تلقی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأثیرگذاری این افراد می تواند دوگانه باشد؛ در مواردی که این تأثیرگذاری مبتنی بر تحلیل سازنده و آگاهی بخشی عمومی باشد. فرصتی برای بهبود شفافیت و تقویت گفت وگوهای اجتماعی خواهد بود. در مقابل، اگر این موضع گیری ها بر اغراض شخصی و سیاسی غیرمنصفانه استوار باشد، می تواند تهدیدی برای ثبات اجتماعی محسوب شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اتخاذ رویکرد تعاملی از سوی حاکمیت، افزایش آزادی بیان و ترویج فرهنگ نقدپذیری می تواند به مدیریت و تعدیل تأثیرات مثبت و منفی سلبریتی ها کمک کند و از پیامدهای مخرب احتمالی جلوگیری نماید.
شناخت فرآیند ارزیابی رضایتمندی در محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری با هدف ارتقای محیط زندگی ساکنان، توجه ویژه ای به بهبود کیفیت محیط های مسکونی دارد. ارزیابی رضایتمندی از محیط های مسکونی نیز به منظور بهبود کیفیت زندگی و ارتقا رضایت ساکنان از محیط سکونت شان انجام می گیرد. در واقع، شناخت صحیح رویکرد رضایتمندی در محیط های مسکونی، مستلزم درک چیستی ماهیت فرآیند ارزیابی رضایتمندی به عنوان یک رویکرد عینی- ذهنی و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن است. هدف پژوهش پیش رو، شناخت تأثیرات مؤلفه های مؤثر در فرآیند ارزیابی رضایتمندی بر پایه مؤلفه های عینی (تجربه تغییرات کالبدی محیط توسط ساکنان) و ذهنی (واکنش های عاطفی ساکنان نسبت به تغییرات) در قالب یک چارچوب مفهومی است. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی است. در این رویکرد ضمن مطالعه اسناد کتابخانه ای از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با متخصصان روانشناسی محیط بهره گرفته شده و به تبیین مؤلفه های مؤثر در فرآیند ارزیابی رضایتمندی، تأثیرات آ ن ها و ارتباط مؤلفه ها با یکدیگر در قالب چارچوب فرآیند ارزیابی رضایتمندی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزیابی رضایتمندی مسکونی فرآیندی است که بر پایه دریافت تجربه تغییرات کالبدی ساکنان و واکنش های عاطفی آ ن ها به این تغییرات، ضمن توجه به ویژگی ها و تفاوت های فردی صورت می گیرد. دریافت تجربه کالبدی ساکنان بر گرفته از مؤلفه های قابلیت محیط، خودگستردگی و اهمیت محیط زندگی است که موجب شکل گیری اولیه چارچوب ذهنی ساکنان می شود. واکنش های عاطفی ساکنان به تغییرات به وجود آمده در محیط، سبب ایجاد نقاط لنگرگاهی جدید ذهنی و انطباق با شرایط جدید در ساکنان می شود که در نهایت، رفتار ساکنان در محیط را تغییر می دهد و به رضایتمندی آ ن ها از محیط مسکونی منتهی می شود
ارزیابی مولفه های کیفیت فضای نیمه باز در آثار معماری مسکونی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۴-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: فضاهای نیمه باز در آثار مسکونی معاصر، کیفیت خود را به عنوان یکی از فضاهای مهم خانه از دست داده اند. لذا هدف پژوهش شناسایی مولفه های کیفیت فضای نیمه باز مسکونی و ارزیابی میزان انطباق و افتراق این مولفه ها در معماری معاصر مسکونی کشور است. روش ها: مولفه های فضای نیمه باز با روش توصیفی شناسایی شد و سپس 30 نمونه مطالعاتی در سطح کشور، با روش مورد پژوهی ارزیابی شد و فراوانی و وزن مولفه ها (بر اساس آنتروپی شانون) در ادبیات موضوع و نمونه ها به دست آمد. سپس بین اولویت بندی مولفه های ادبیات موضوع و نمونه های مطالعاتی قیاس تطبیقی صورت پذیرفت. یافته ها: اشتراکات شامل تنوع فعالیت و فضایی، فعالیت مطلوب، دید و منظر، ارتباط با محیط ، حریم و عناصر طبیعی، همجواری با فضای داخلی، ابعاد - ارتفاع فضا، تناسبات فضا، بازشو، مصالح، عناصر سازنده فضا می باشند. افتراقات مولفه های معنایی اینگونه است که در ادبیات موضوع تعامل اجتماعی، امنیت و آسایش اولویت داشته و در مقابل مولفه زیبایی، محصوریت و تداوم بصری در اجرا اولویت دارد. افتراقات مولفه های کالبدی اینگونه اند که ادبیات موضوع روی ساختار کالبدی شامل میزان سطوح، تخلخل، وسعت و عمق فضا تاکید می کند، ولی نمونه های مطالعاتی گویای تفوق نگاه زیبایی شناسی مشتمل بر رنگ، تناسب حجم پر و خالی و فرم می باشند. نتیجه گیری: بعد از توجه به اشتراکات مولفه های معنایی و کالبدی به عنوان بدیهیات اولیه طراحی، افتراق ها نشان می دهد، آنچه در ارتقا کیفیت فضاهای نیمه باز آثار معاصر مسکونی حائز اهمیت است توجه به خواست، بودجه و اقتصاد مسکن و الزامات فرهنگی-اجتماعی بسترهای متفاوت است.