مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظام هنرها


۱.

تحلیل تطبیقی معیارهای موثر بر طبقه بندی هنرها در زیباشناسی کانت و دلوز با تأکید بر نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظام هنرها معیار دلوز کانت زیباشناسی نقاشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۲۰
مسئله کلی تحقیق واکاوی در چیستی معیارهای موثر بر طبقه بندی هنرها در زیباشناسی کانت و دلوز به منزله فیلسوفان مطرح قرن 18 و 20 است. پرسش های تحقیق این است: دو متفکر با نحو اندیشیدن و مشی فکری متفاوت چگونه و با چه معیارهایی به نظام هنرها می نگرند؟ مطالعه معیارهای موثر بر طبقه بندی هنرها در زیباشناسی بر اساس نقاشی چه نتایجی را درباره نسبت هنرها در آرای دو متفکر آشکار می کند؟ در این تحقیق تلاش می شود به روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد تطبیقی به پرسش ها پاسخ داده شود. نتایج تحقیق نشان می دهد مهمترین معیار نزد کانت به منزله ایده آلیست استعلایی، بیانگری ایده زیباشناختی در هنرها است. نقاشی هنری مکانی است، دریافت آن بصری است. بیانگری ایده زیباشناختی و نمادها فرصت اندیشیدن در آن فراهم می کند. با این معیار نظام سلسله مراتبی ساخته می شود که در وهله اول شعر و بعد نقاشی با مشتقاتش و سپس موسیقی قرار می گیرد. کانت بیشتر با ایده زیباشناختی به عنوان معیاری وحدت بخش به تأثیر هنرها بر مخاطب اثر هنری صحه می گذارد. دلوز به منزله ی یک تجربه گرای استعلایی مفهومی بین هنری مثل ریتم را معیار قرار می دهد. به واسطه این مفهوم و نمودار نقاشی هنری زمانمند است که بنیان مکانمندی آن قرار می گیرد. دلوز از نیروها یعنی خاصیت اشتدادی ماده و حساسیت آنها بحث می کند. دریافت اثری چنین با بدن بدون اندام صورت می گیرد. نقاشی نزد این متفکر نسبت به عکاسی و موسیقی هنری شدتمندتر و کلیشه زداتر است. به نظر او با نقاشی می توان اندیشید؛ به واسطه منطق خاص نقاشی، مفاهیم تصویری، نمودار یا نسبت نیروهایی که از دل بن بست فاجعه و متوقف شدنِ جریان سیال داده های روایی و فیگوراتیو از نقاشی بیرون می زند. دلوز با معیار ریتم، به عنوان معیار هماهنگ کننده و وحدت بخشِ کثرت ها، همزمان بر چگونگی آفرینش هنری هنرمند و قرارگیری مخاطب در میدان نیروی اثر هنری تأکید می کند. نگرش او به هنرها بر اساس نظامی سلسله مراتبی نیست.
۲.

تحلیل ریتورنلّو در رمان و نقاشی با توجه نظام هنرها نزد دلوز با تأکید بر هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظام هنرها دلوز ریتورنلو هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۹
با مطالعه نظام هنرها در آرای دلوز معیار نگریستن به نسبت هنرها مشخص می شود. همچنین با نگاهی به آن معیار، تفاوت درجه هنرها بر اساس کارماده شان آشکار می گردد. بدین ترتیب، با تمرکز بر آرای دلوز این پرسش ها مطرح است: چگونه این فیلسوف بر اساس معیاری چون ریتورنلّو  به رمان و نقاشی از منظر مسائل مشترکی می نگرد؟. چگونه این مسائل با مباحث هستی شناسی او متناظر می شوند؟. با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعه متمرکز برخی آثار او، می توان گفت ریتورنلّو گرچه اصطلاحی موسیقایی است وجوه آن در رمان و نقاشی تحلیل شدنی است. رمان و نقاشی اصیل ریتورنلّو می سازد. ریتورنلّو  چند وجه مثل ملودی، موتیف-کنترپوآن و تم-تغییراتِ هارمونیک دارد. این چند وجه چون نقاطی تکاملی نیستند، بلکه وجوهی از پدیده ای واحد هستند. ارتباط شخصیت ها و فیگورها در رمان و نقاشی بر اساس ارتعاش، ملودی تک آوا می سازد. شخصیت ها و فیگورها به صورت بیرونی و درونی بامنظره و حیوان نسبت می یابند، بر اساس درکمایه و حالمایه ملودی های چندآوا یا کنترپوآن های قلمرویی و شخصیت ریتمیک می سازند. بر بنیادِ شدت ناب، تغییرات هارمونیک را از سرمی گذارند و به شدتِ (توان) بی نهایت و بی نهایت شدت گشوده می شوند. بسیاری از مسائل استتیک دلوز مانند درکمایه، حالمایه، احساس ناب، که قلمروسازی، قلمروزدایی و بازقلمروگذاری را در عرصه هنرها رقم می زنند به عنوان مبنای توضیح ریتورنلّو با شیوه زیستن یا فرم زندگی هستنده ها متناظرند.