مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نقوش
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های دستیابی به فرهنگ و دانش بشری، مطالعهی هنر تمدن های گوناگون است. در شناخت تمدن ایران نیز، شوش از اهمیت والایی برخوردار است و سفالینه های منقوش آن، بر تارک موزه های جهان میدرخشند. این مقاله سعی دارد به شیوهی توصیفی- تحلیلی و تاریخی، علل توجه جهانیان به این سفالینه ها، به ویژه جام شوش را بررسی کند. اولین موردی که احساس لذت را در بیننده ایجاد میکند، زیبایی ظاهری است که از طریق: چشم نوازی نقوش و هماهنگی آنها با یکدیگر و با شکل ظرف، وجود تناسبات منطقی، تقسیم بندیهای دقیق، رعایت سواد و بیاض و طراحی منحصر به فرد، ایجاد میشود. این مساله با محاسبهی اندازه های اشیاء و به دست آوردن تناسبات، پیگیری و ملاحظه شد که اعداد به دست آمده به عدد طلایی نزدیک هستند. عامل دیگر، داشتن بار معنایی هر نقش است که به عنوان نمادی خاص بهکار رفته و ضمن ارتباط با دیگر نقوش، در پی دستیابی به هدفی خاص با تکیه بر باورها، اعتقادات و تمایلات انسان پیشین میباشد. دلایل مطرح شده برای برتری شاهکار سفالین جهان، با بررسی تطبیقی این نمونه، با سفالینه های تمدن های هم عصر با تمدن ایران و سفالینه های مناطق هم دوره با منطقهی شوش به اثبات میرسد و نبوغ ایرانیان را در خلق آثار هنری و بیان رمزگونهی خواسته هایشان به نمایش میگذارد.
تحلیل ساختارى نقوش سفال نوسنگی شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براى مطالعه، مقایسه و طبقه بندى سفال شاخصه هاى متعددى وجود دارد از جمله جنس، رنگ، خمیره، شکل، نقش و غیره. در مطالعه و مقایسه سفال باید تمام شاخصه ها در نظر گرفته شود. ولى چون در یک تحقیق وپژوهش باستان شناسى پرداختن به تمام جنبه ها کار را مشکل و سخت مى نماید. مى توان برخى از شاخصه ها را بطور جداگانه مطالعه نمود و با در نظر گرفتن دیگر داده ها به تحلیل و تجزیه پرداخت. این عمل و روش منجر به دقت و کاهش درصد خطا مى شود. در نهایت مى توان به این پرسش پاسخ داد که آیا نتیجه مقایسه نقوش به این شیوه با نتیجه مقایسه دیگر شاخصه هاى سفال یکسان است یا خیر؟ براى نگارش این مقاله ابتدا نقوش سفال دوره نوسنگى شمال غرب ایران از روى منابع و گزارشات منتشر شده جمع آورى گردید. که شامل تپه هاى دالما، اهرنجان و حاجى فیروز است. سپس کلیه نقوش تفکیک و طبقه بندى گردید. در نهایت با توجه به اطلاعات به دست آمده و با مطالعه و مقایسه این نقوش جداول و نمودارهاى متعددى تهیه شده است. ونتایج استخراج شده بیان شده است. یکى دیگر از اهداف این مقاله فراهم آوردن زمینه مناسب و پیشنهاد شیوه اى براى مقایسه نقوش سفال است.
چیدمان پارچه: اصول مبانی هنرهای تجسمی در نقوش منسوجات ساسانی
حوزه های تخصصی:
در طراحی منسوجات عهد ساسانی-که آخرین مرحله هنر عهد باستان است- غنای نقوش چه در وجه تزئینی و چه در وجه نمادین، در یکسو از مضامین و مفاهیم معنایی به کار رفته در آنها حکایت دارد و در سویی دیگر، بیانگر ساختار بصری بدیعی است که در طراحی شان صورت گرفته است.
پژوهش حاضر که توصیفی- تحلیلی می باشد و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای، تصویری و الکترونیکی تهیه شده است، نحوه بهره گیری ساختار بصری از عناصر هنری و تلفیق آنها در کادری برای رسیدن به یک ترکیب بندی را مورد بررسی قرار می دهد تا کاربرد آن به مثابه ابزار طراحی در سطح معنایی نقوش درک گردد.
مضامین اساطیری و نمادهای آیینی در نگاره های سقانفارهای بابل (مطالعه موردی: سقانفارهای کیجاتکیه، شیاده، کبودکلا، کبریاکلا، چمازکلا)
حوزه های تخصصی:
مازندران سرزمینی است که از جمله خاستگاه های اولیه شیعیان علوی می باشد و نیز بناهای ارزشمند ایرانی ـ اسلامی را در خود به یادگار دارد و از این منظر شُهره گشته است. سَقانِفارها گونه ای از معماری بومی و مذهبی منطقه شمالی دریای مازندران می باشند که پس از مسجد، در کنار تکیه از اهمیت و اعتبار فرهنگی تاریخی برخوردار می باشند. بیشتر این بناهای مذهبی در دوره قاجار تصویرگری شده اند. این پژوهش با توجه به ماهیت آن؛ به بررسی و شناختِ مضامین نمادهای آیینی و نقوش به کار رفته در سقف های پنج سقانفار بابل (شامل: کیجا تکیه، شیاده، کبودکلا، چمازکلا، کبریا کلا)پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که این نقوش از دو منبع مهم دینی و اسطوره ای نشأت می گیرند و از تصویرگری برای انتقال و ثبت آموزه های دینی و مضامین اسطوره ای- آفرینش انسان؛ نقوش خیالی از نخستین پیش نمونه های گیتی، نخستین زوج انسانی (مشی و مشیانه)، تقسیم بندی مضامین خیر و شر (اورمزدی و اهریمنی)، ضحاک مار دوش، نبرد رستم و دیوسفید، اژدها و پهلوان اژدهاکش و نیز صور فلکی- بهره گرفته اند. این نقوش اگر چه از مضامین اعتقادی قبل از اسلام نشأت می گیرد اما در حال حاضر فقط ازجنبه موتیفی و تزیینی در هنر اسلامی برخوردار می باشند.
چیدمان فرهنگ: موسیقیِ فرش (نگاهی به عناصر بصری موسیقی در هنرهای تجسمی)
حوزه های تخصصی:
موسیقی، هنر اول و انتزاعی ترین هنریست که توسط اصوات شنیده می شود، اما آیا تنها موسیقی را می توان شنید؟ و آیا می توان نمودهای موسیقایی را در هنرهای بصری مشاهده کرد؟ در میان هنرهای تجسمی، هنر فرش در بسیاری از عناصر و ترکیباتی که دنبال می کند به دلیل وجه بکر بودن نقش و رنگ خود و تجریدی بودن به ویژه در بافته-های عشایری و روستایی قابلیت تطابق با عناصر موسیقایی را دارد. در میان همه ملت ها و حتی مذاهب، هنر، زبان مشترک است و شاخه های هنری نیز با وجود تفاوت هایی که با یکدیگر دارند اما به دلیل داشتن زبانی مشترک می توانند، وجه هنری شان را به زبان هم بازگو کنند؛ موسیقیِ فرش انکارناپذیر است به همان اندازه که تجسم نقوش و رنگ ها با شنیدن قطعه ای موسیقی در ذهن و جان آدمی، بی واسطه تجسم می یابد. این پژوهش نگاهی دارد به عناصری از موسیقی که قابلیت دیده شدن در هنرهای تجسمی به ویژه فرش دستبافت ایرانی را دارد. لازم به ذکر است پژوهش حاضر، ایده و نگرشی است که برای بررسی کاملاً علمی و جامع آن نیاز به مطالعات و بررسی های گسترده از سوی محققان، هنرمندان و آگاهان به موسیقی و فرش ایرانی است.
بررسی تطبیقی نقوش شال های ایران و کشمیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شال ایران از پارچه های نفیس بوده که از آغاز بافت آن اطلاعی در دست نیست، اما در دوره صفویه اهمیت زیادی به تولید آن داده شد و این هنر به اوج شکوفایی خود رسید. شال های ایران که غالباً در کرمان تولید شده اند با شال هایی که در دوره حکومت مغولان هند در کشمیر بافته شده اند، شباهت های زیادی در نقوش و ترکیب بندی دارند و عناصر تزئینی هنر ایران در شال های کشمیری دیده می شود. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که مشابهت نقوش تزئینی در شال های ایران عصر صفوی با شال های کشمیری تا چه میزان است؟ روش پژوهش به صورت تاریخی–توصیفی و تطبیقی با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. مقایسه نمونه ها نشان می دهد که طرح شال ها دارای واحد تکرارشونده ی گیاهان، گل ها و نقوش هندسی در زمینه شال هستند و تکرار نقش مایه اصلی در این پارچه ها به وفور دیده می شود. این تکرارها منظم بوده و ریتم خاصی دارد. در این پارچه ها نوعی تناسب و هماهنگی میان نقش مایه ها و نقوشی که در زمینه استفاده شده است، وجود دارد.
بررسی سنگ نگاره های باستانی اسبقته یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران شاهراه تمدن های باستانی و مهد فرهنگ های قبل تاریخ، هزاران راز نهفته در خود پنهان کرده است. در این میان، سنگ نگاره ها از نو یافته ترین هنرهای ایران هستند که در نقاط مختلف ایران پراکنده اند و هریک نشان و کلامی از دنیای باستان دارند. در این پژوهش، سنگ نگاره های اسبقته (هسبخته) را انتخاب و بررسی کردیم. این آثار که در روستای شواز استان یزد قرار دارند، ازلحاظ قدمت و تنوع نقوش قابل بررسی هستند و نوع بینش و آداب زندگی انسان در آن دوران را نشان می دهند. این مقاله را با روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه انجام دادیم. با بررسی انواع نقوش حکاکی شده در این منطقه، با نمادهای باروری و زایش (بز کوهی و قوچ)، نمادهای مهرپرستی (چلیپا و حلقه مهر)، نماد جهت نما و نقوش حیوانی، انسانی و گیاهی مواجه می شویم که قدمت زیاد سکونت در این منطقه و اعتقادات و آیین های اولیه ساکنان را نشان می دهند.
بررسی نقش مایه های سنگ نگاره خزانِ بیرجند در استان خراسان جنوبی
حوزه های تخصصی:
سنگ نگارها از نظر انجام مطالعات تاریخ هنر، باستان شناسی و مطالعات انسان شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. محور اصلی مقاله حاضر معرفی یکی از مهم ترین نگاره های استان خراسان جنوبی با نام سنگ-نگاره خزان در شهرستان بیرجند است. گردآوری اطلاعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج پژوهش و مطالعات تحلیلی کنده نگاره ها بر پایه نمونه های برگزیده نقش مایه است. تعدادی از نقوش نویافته هستند؛ گونه ها و ریخت های متنوع جانداران و اشیاء کنده شده بر سنگ ها و صخره ها را معرفی می کند. نقوش شاخص یافت شده به نقوش حیوانی، انسانی، نمادین و تعدادی نقوش نامعلوم تقسیم بندی می-شوند. این نقوش علاوه بر تنوع نقش مایه از نظر قدمت نیز اهمیت زیادی دارند.
مطالعه تطبیقی نقوش رودوزی های پوشاک زنان هرمزگان و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودوزی منسوجات دارای اهمیت خاصی است و با آداب و رسوم و فرهنگ ملل ارتباط تنگاتنگ دارد. زنان در این فعالیت نقش اصلی را بر عهده دارند. در ایران و هند، هنر رو دوزی جایگاه ویژه ا ی دارد. ارتباطات سیاسی و تجاری ایران با هند از زمان هخامنشیان وجود داشته و به خصوص در قرون 9ه.ق/15م تا 11ه.ق/17 م گسترش یافته است. به دنبال فعالیت های تجار هندی در ناحیه هرمزگان،که مربوط به اَواخر دوره ناصر الدین شاه و در زمان مظفرالدین شاه (1300 تا1344 ه / ق) می باشد.ارتباط فرهنگى و هنرى میان دو کشور افزایش یافت و زمینه ساز تأثیر هنر دو منطقه بر یک دیگر گردید. محور اصلی این پژوهش بررسی نقوش مشترک به کار رفته در رودوزی های پوشاک بانوانهرمزگان و هند می باشد. شیوه پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی است که نقوش رودوزی های هرمزگان با هند، به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این اساس ابتدا به معرفی انواع رودوزی ها در دو منطقه پرداخته شدهو سپس نقوش مشترک آن ها معرفی شده اند.این نقوشبه سه گروه نقوش هندسی، گیاهی وحیوانی تقسیم بندی می شوند که هر گروه انواع دیگری را شامل می شود واین نقوش در اکثر البسه زنان هرمزگان و هندوستان دیده می شود.
روند دگرگونی نقوش و شعائر مذهبی بر روی سکه های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تشکیل دولت صفویه (907- 1135ه.ق.) در گستره ی جغرافیایی ایران، که به پایان یافتن پراکنده حکومتی و برقراری وحدت سیاسی در این کشور منجر شد، از آن پس جامعه ی ایرانی تحت تأثیر گرایشات سیاسی و مذهبی این سلسله قرار گرفت. صفویان، سنّت های حکومتی و فرهنگی قدیم ایران را تداوم دادند اما با ترویج مبانی اعتقادی شیعه ی دوازده امامی به عنوان مذهب رسمی، هویت متمایزی به مملکت و مردم آن بخشیدند که بخشی از این تمایزات تا امروز نیز باقی مانده است. این ویژگی بر روی نقوش و محتوای مسکوکات این دوره نیز تأثیر گذاشت و سکه های ضرب شده ی این سلسله دارای ماهیت و سبکی خاص گردید. در حکومت های پیش از صفویه در ایران نیز تغییرات شکلی و مفهومی بر روی سکه ها متأثر از سیاست و دیانت آن ها و بازتابی از نگرش های سیاسی و مذهبی سلاطین و حکمرانان بوده است. از این رو، در مقایسه با سکه های دوره ی ایلخانی که تحت تأثیر وضعیت مذهبی موجود، دارای شعائر و نقوش مربوط به سایر مذاهب غیر اسلامی است، در عصر صفویه قدرت مذهبی پادشاهان و حمایت آنان از مذهب رسمی، مانع قدرت نمایی سایر مذاهب در کشور و از جمله عدم نقر شعائر و نقوش غیر شیعی بر روی سکه ها گردید. در این پژوهش، به روش ترکیبی میدانی و کتابخانه ای، به شیوه ی تاریخی- تحلیلی روند نقوش و شعائر مذهبی نقر شده بر روی سکه های صفوی و نیز نگرش سلاطین این سلسله از نقر این نقوش و شعائر بر سکه های رایج، مورد بررسی قرار گرفته و با سکه های دوره ایلخانی و تیموری مقایسه شده است. یافتة پژوهش حاکی از آن است که صفویان از سکه به مثابه ی ابزاری در نشر شعائر شیعی بهره گرفته و برخی از نقوش سکه های این دوره با پیش از خود متفاوت است.
نشانه های تصویری در آسمالیق های ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستبافته های ترکمن نمادی از فرهنگ وتفکر مردمانی است که باور واعتقاداتشان را بر آثار مختلف زندگی متجلی می سازند . با توجه به نقش کاربردی یکی از انواع دستبافته های ترکمنان موسوم به آسمالیق در مراسم ازدواج و حضور نقوش متنوع و نمادین مرتبط با این مراسم و سایر اعتقادات ایشان ، هدف از مقاله شناساندن آسمالیق و نقوش آن که بوسیله زنان بر تاروپود این دستبافته ها نقش بسته ، می باشد. حاصل کار، مطالعه ویژگی های بصری و نمادین این دستبافته ها با تأکید و تأمل بر ویژگیهای فرهنگی و تاریخی و قومی و اعتقادات بافندگانشان می باشد. مطالعات نشان از ق درت و نف وذ ان دیشه های آیینی و اعتقادی در لابلای نقوش این دستبافته ها دارد. . اهداف مقاله : 1.شناسایی نقوش رایج آسمالیق های ترکمن 2.دستیابی به ویژگی بصری واعتقادی نقوش آسمالیق ها در باور ترکمنان سوالات اصلی: 1. کدام نقوش در آسمالیقهای ترکمنان رایج بوده و معنای اعتقادی آنها چیست؟ 2. آیا ارتباطی بین معنای نقوش آسمالیقها با کاربرد اصلی این دستبافته وجود دارد؟ گردآوری مطالب این پژوهش به روش کتابخانه ای بوده و رویکرد نگارنده به موضوع توصیفی- تحلیلی می باشد.
بررسی نقوش تزیینی معماری ایرانی اسلامی با تکیه بر دوره ایلخانی
حوزه های تخصصی:
در تمام دوره های تاریخی آرایش بناها اهمیت خاصی داشته است و تزیینات بناها علاوه بر اینکه به عنوان یکی از ابعاد هنر و معماری در طول تاریخ مطرح است، شکل معماری را رونق می بخشید و بخشی از ساخت بنا محسوب می شد. برای معماری دوران اسلامی متناسب با تغییرات سیاسی، اقتصادی و مذهبی نیز، سبک و شیوهٔ خاصی وجود داشت و متناسب با همین تغییرات، تزیینات نیز دستخوش تحول می شد. نقوش تزیینی گویای احساسات معمار در تزیینات بنا بوده است که هر کدام معنای خاص خود را داشت و در هر دوره بسته به سلیقه معماران و تأثیراتی که پذیرفته اند رنگ های خاص و سبک های مختلف در اوج تزیینات بوده اند. در این پژوهش سعی شده است تصویری از نقوش تزیینی معماری اسلامی در ایران دوره مغول و ایلخانی ارائه شود و پرسش اساسی این است که شیوه تزیین به چه شکلی بوده و متأثر از چه ارکانی است؟ به نظرمی رسد هنر این دوره در حقیقت تلفیقی از هنر دوره های تاریخ ایران بعد از اسلام و برخی نقوش هنر شرق دور است. شیوه اجرای این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده است که با گردآوری منابع و داده ها از کتابخانه ها و تحلیل مطالب گردآوری شده به نگارش و تدوین نهایی آن اقدام شده است.
مطالعه و بررسی نقوش سکه های ساتراپ های دوره هخامنشی
سکه ها منابع مصور و معتبری از قرون و زمان های گذشته هستند که مطالعه ی آنها می تواند به روشن شدن بخش های تاریک تاریخ گذشتگان کمک شایان توجهی کند. سکه ها در زمان های گذشته نقش رسانه ای داشته اند و مطالعه نقوش روی آن ها در شناخت ادیان و مذاهب و اساطیر باستانی، هنر، آداب و رسوم، البسه، جنگ افزارها و ... ملت های مختلف نقش بسیار مهمی دارد. با اینکه اهالی کشور لیدی اولین قوم ضرب کننده ی مسکوکات بودند اما افتخار ضرب سکه به صورت گسترده و نهادینه به نام هخامنشیان ثبت شده است. سکه های هخامنشی مدرک گرانبهایی از تاریخ، فرهنگ، هنر و مذهب ایران باستان به شمار می روند. مهمترین سکه های دوره هخامنشی پس از سکه های شاهی که از آن پادشاهان بود سکه هایی بودند که توسط ساتراپ ها (شهربان ها) در ایالات مختلف ضرب می شدند و در نقوش پشت و رویشان تفاوت های قابل توجهی با سکه های شاهی داشتند. مهم ترین نقوشی که بر روی سکه های ساتراپ ها نقش می گردید، تصویر ناوهای جنگی، نقوش قلاع و ... بود و در پشت سکه ها نقش شاه هخامنشی نقر می گردید. در طول دوره هخامنشی تعداد ساتراپ ها و جایگاه سیاسی آن ها دچار تغییرات مکرری شد که در بسیاری موارد می توان این تغییرات را بر روی سکه ها، کتیبه ها و ... مشاهده کرد. در این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی است و در آن از منابع کتابخانه ای و اسناد موزه ای استفاده شده است به مطالعه و بررسی نقوش سکه های ساتراپ های امپراتوری هخامنشی از قبیل استراتون اول و دوم، اورگوراس دوم، تیسافرن، باگواس، ممنون، داتم و ... پرداخته شده است.
بررسی نقوش و تزئینات کتب مصور دوره سلجوقی
هنر مصورسازی در ایران همزمان با سده نهم و دهم و مقارن با قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی به اوج خود رسیده است. هنرمندان و نقاشان ایران در آن دوره، تحت حاکمیت دولت سلجوقیان بعنوان یک حکومت و دولت واحد پس از اسلام بودند. از عوامل مکمل بر مصورسازی نسخ قدیمی آن دوره خطاطی، تذهیب، تشعیر، نگارگری و جدول کشی است. مهمترین دلیل شکوفایی مصور سازی این زمان منع صورت سازی در اسلام بود که هنرمندان کتب را محلی مناسب برای تجلی هنر خود دانستن. بیشترین آثارمصور این دوران نقوش تزئینی و نقاشی های بر روی سفالها است که به جهت کمبود آثار مصور مکتوب، بررسی این تصاویر محققان را به نوع تصویرسازی این زمان رهنمون می نماید. در این تحقیق سعی بر آن شده است ضمن معرفی معدود نسخ مصورسازی شده دوران سلجوقی که شامل کتب مذهبی و غیرمذهبی می شود، با بررسی مقایسه ای تزئینات و نقوش بکار گرفته شده در تصاویر این کتاب ها، به تشابه های محسوس هنر مصورسازی این مکتب اشاره ای نکته ای شود تا از این طریق خواننده دریابد که بیشترین نقوش مورد استفاده در تزئینات کتب مذهبی و غیرمذهبی دوره سلجوقی چه بوده است و این نقوش ملهم از چه عناصری بوده اند.
بررسی نقوش سازها در ایران باستان وشناخت جایگاه و اهمیت موسیقی در آن دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
101 - 116
حوزه های تخصصی:
در ایران باستان به روایت های نوشتاری و نقوش بازمانده، موسیقی از جایگاه بالایی برخوردار بوده است، و اغلب شاهان و دولت مردان به موسیقی اهمیت می دادند. از این دوران، نام سازهای بسیاری باقی مانده است که نقوش برخی از آن ها، در نقش برجسته ها، طرح و نقش روی ظروف دوران مختلف، قابل شناسایی است. در این مقاله، به سازهای ایران باستان که روی ظروف و نقش برجسته ها باقی مانده، پرداخته شده است؛ با بررسی آن ها، اهمیت و جایگاه موسیقی در آن دوران، مورد پژوهش قرار می گیرد. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. با بررسی نقوش و متون دوران باستان، مشخص شد، موسیقی، هنری جداگانه نبود و همراه سایر رسوم اجتماعی، مانند مراسم مذهبی، جشن ها و جنگ ها اجرا می شد. با توجه به پیکرک های گلین نوازندگان عیلامی، می شود حدس زد که، از موسیقی در آیین های مذهبی بهره می بردند. در اولین هم نوازی جهان- که در مهر چغامیش دیده شد- همه نوازندگان، بانوان هنرمند عیلامی بودند. موسیقی در دوران هخامنشی به سه شکل بزمی، مذهبی و رزمی وجود داشته است؛ این مساله، اهمیت روز افزون موسیقی را در این دوران نشان می دهد و طبق اسناد مکتوب باقی مانده از دوران هخامنشی، اکثر نوازندگان در این دوره زن بودند. پیکرک های گلینی از نوازندگان دوران اشکانی به دست آمده که، اکثر آن ها زن هستند و اغلب آن ها، چنگ نوازانی هستند که، در حالت ایستاده، ساز می نوازند. با توجه به اهمیت موسیقی در این دوران و حضور گسترده زنان در عرصه موسیقی، می توان نتیجه گرفت که، زنان در ایران باستان از منزلت والایی برخوردار بودند. تنوع موسیقی و ساز در عصر ساسانی، رونق موسیقی و حرمت موسیقیدانان را نشان می دهد. با توجه به جایگاه اجتماعی موسیقیدانان، و این که نوازندگان در سفر و شکار، ملازم شاهان بودند و همچنین از اجرای موسیقی در جشن و شکار و مراسم های مذهبی، می توان به اهمیت موسیقی در این دوران پی برد.
مطالعه تطبیقی نقوش گچبری های مکشوفه از شهر تاریخی دره شهر با نمونه های مسجدجامع نایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
34 - 45
حوزه های تخصصی:
شهر تاریخی دره شهر در جنوب غرب استان ایلام واقع شده است که تاریخ ساخت آن به قرن دوم هجری برمی گردد. از مهم ترین یافته های باستان شناسی این شهر تزیینات گچبری آن است که به لحاظ زیبایی بصری، ترکیب بندی نقوش و کاربرد نقوش گیاهی و هندسی از نمونه های کم نظیر این هنر در صدر اسلام به حساب می آیند. این گچبری ها پلی ارتباطی در انتقال دستاوردهای هنری دوران ساسانی به دوران اسلامی به شمار می روند. هدف این مقاله شناخت و بررسی نقوش این گچبری ها و مقایسه تطبیقی آنها با نمونه های مسجدجامع نایین برای پاسخ گویی به این سؤالات است: نکات مشترک گچبری های این دو بنا کدام است؟ تأثیر گذاری و تأثیر پذیری نقوش گچبری های دره شهر و مسجدجامع نایین از هم چگونه بوده است؟ تقدم و تأخر ساخت این گچبری های نسبت به هم چگونه است؟ نتایج نشان می دهد اشتراکات زیادی بین گچبری های این دو در زمینه نقوش گیاهی و هندسی، ترکیب بندی نقوش و انواع گره ها وجود دارد. استفاده از پلاک های گچی با نقش مایه های گیاهی متأثر از هنر ساسانی در دره شهر و بهره گیری از کتیبه های گچی در مسجدجامع نائین نشان دهنده اینست که گچبری های دره شهر به لحاظ تاریخ ساخت قدیمی تر از نمونه های نایین هستند. سازندگان این گچبری ها با ریختن عناصر هنر ساسانی در قالب سنن اسلامی شیوه ای نو برای تزیینات گچبری بوجود آورده اند. روش تحقیق مقایسه توصیفی–تطبیقی است که بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است.
منشأ نقوش کاشی های کاخ قبادآباد ترکیه با نگاهی تطبیقی به آثار ایران و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
46 - 59
حوزه های تخصصی:
یکی از خصیصه های مهم هنر اسلامی وجود تشابهات فنی و تجسمی است که میان سفال مناطق مختلف جهان اسلام به ویژه سفال نوع سلجوقی وجود دارد. این مسئله بیش از همه در حوزه جغرافیایی ایران، سوریه و ترکیه مشاهده می شود. از جمله مواردی که در بررسی های هنر اسلامی همواره مورد توجه واقع شده تعیین خاستگاه این تشابهات است. پژوهش حاضر با در نظر داشتن این مسئله و با هدف واکاوی سمت و سوی انتقال سنت ها در سفال قرون 6 و 7 هجری بر آن است که منشأ نقوش کاشی های کاخ قبادآباد ترکیه را به عنوان یکی از مصادیق این تشابهات بررسی کند. این مقاله با گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد ایران منشأ بسیاری از تأثیرات وارد بر نقوش کاشی های کاخ قبادآباد است. مصر نیز سهم ناچیزی را به خود اختصاص می دهد. بخشی از این تأثیرات به صورت غیرمستقیم و به واسطه سوریه و بخشی دیگر به صورت مستقیم و از طریق تجارت، مهاجرت و جنگ ها به آناتولی وارد شده اند. البته دامنه این تشابهات فراتر از آثار سفالی است و دیگر شکل های هنری را نیز تحت تأثیر قرار داده است. همچنین معماری، ادبیات و حتی شیوه زمامداری حکومت در سایه این اثرگذاری قرار می گیرد که بر اساس آن می توان نتیجه گرفت ایران فارغ از تأثیرات هنری، خاستگاه گستره ای از تشابهات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در آناتولی دوران سلاجقه روم است.
بررسی تأثیرات طراحی و نقوش هنر هخامنشی و ساسانی بر آثار استاد مجید مهرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
32 - 51
حوزه های تخصصی:
هنر ایرانی یک پدیده تاریخی حائز اهمیت است. این هنر، که در همان مراحل اولیه به مرتبه بلندی رسیده بود، توفیق یافت که در زمینه های بسیار و با شیوه های گوناگون تا روزگار معاصر تداوم یابد. استاد مجید مهرگان، از نگارگران و پیشگسوتان معاصر، بیش از سایر هنرمندان نگارگر، آثاری پیوندخورده با دوران باستان خلق کرده است. علاقه وی در این زمینه باعث شده تا هنر وی تلفیقی از هنر ایران باستان و هنر دوران اسلامی باشد. هدف از تحقیق حاضر مشخص کردن نحوه استفاده مهرگان از نوع طراحی و نقوش بکاررفته در آثار هخامنشی و ساسانی و شیوه تلفیق آن با نگارگری دوران اسلامی است. این مقاله در پی پاسخ به این سؤالات است که: چگونه مهرگان از ویژگی های طراحی و نقوش هنر پیش از اسلام بخصوص دوران هخامنشی و ساسانی در آثارش استفاده کرده؟ و کدام نقوش و عناصر هنر هخامنشی و ساسانی در آثار وی مورد استفاده قرار گرفته است؟ مقاله حاضر، که به شیوه توصیفی_تحلیلی صورت گرفته، به چگونگی استفاده مهرگان از نقوش و طراحی هنر عصر هخامنشی و ساسانی پرداخته است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق کتاب، مقاله، اینترنت و تصاویر آثار هنری ایشان انجام شده است. در این پژوهش سعی شده تا همه آثار در دسترس مهرگان بعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شود و نمونه آماری این تحقیق شامل آن دسته از آثار وی که تحت تأثیر آثار پیش از اسلام انجام گردیده است. یافته های تحقیق نشان داد که مهرگان با استفاده از عواملی همچون ساده کردن فرمها، کاربرد خطوط ضخیم و حجم دار، توجه به آرایشها و تزئینات، کاربرد نقوش گیاهی همچون گل لوتوس و استفاده از شیوه طراحی حیوانات و ابزار و ادوات جنگی متاثر از هنر هخامنشی و ساسانی، توانسته زبانی نو در هنر نگارگری معاصر ایران خلق کند و آثاری بیافریند که نشان دهنده تلفیق سنتهای پیش از اسلام و دوران اسلامی است.
تشریح ویژگی های بصری و کیفیات زیبایی شناختی انسان کنشگر بر ظروف کلریت جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
42 - 59
حوزه های تخصصی:
در سیر تاریخی فرهنگ و تمدن، تصاویر و تولیدات بصری به عنوان مناسب ترین دستمایه ها و واسطه ها در امر بقا و بالا رفتن سطح آگاهی بشر اهمیت فوق العاده ای داشته اند. از مصادیق این کاربرد، استفاده از انگاره انسانی در نقش نشانه های فرازبانی بر آثار هنری دوران باستان است. با این ملاحظه، هدف جستار حاضر واکاوی نقش انسان کنشگر بر ظروف کلریت جیرفت با تأکید بر عناصر و ارزش های بصری و مفاهیم ملهم از آن است. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و اتکا به منابع کتابخانه ای در پی پاسخگویی به این سؤالات است: ۱- با خوانش بصری ظروف کلریت جیرفت چه ویژگی هایی از نقش انسان کنشگر مشخص است؟ ۲- بازنمود نقش انسان کنشگر بر ظروف کلریت جیرفت با توجه به تحلیل بصری دارای چه مفاهیمی است؟ یافته نخستین نگارندگان بر آن است تکرار نقش انسان در نظام معنایی آثار جیرفت، حاصل تفکرات خدای گونه انسانی، تمامیت خواهی بشر و مرتبط با ریشه های اعتقادی مشترک بوده است. دوم آنکه با توجه به اشتراکات متعدد میان نقش مایه های انسانی، این نمادگرایی ها با طرح ریزی قالب بصری و شکلی خاص برای القا مفاهیمی از انسان- قهرمان و با استفاده از کهن الگوهای اولیه بشری از انسان قدرتمند خلق شده که نه تنها صرفاً فردی و خاص هنرمندان جیرفت یا تابع الهامات درونی شان، بلکه جهان شمول نیز هستند.
بررسی نقوش و تزئینات کتب مصور دوره سلجوقی
هنر مصورسازی در ایران همزمان با سده نهم و دهم و مقارن با قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی به اوج خود رسیده است. هنرمندان و نقاشان ایران در آن دوره، تحت حاکمیت دولت سلجوقیان بعنوان یک حکومت و دولت واحد پس از اسلام بودند. از عوامل مکمل بر مصورسازی نسخ قدیمی آن دوره خطاطی، تذهیب، تشعیر، نگارگری و جدول کشی است. مهمترین دلیل شکوفایی مصور سازی این زمان منع صورت سازی در اسلام بود که هنرمندان کتب را محلی مناسب برای تجلی هنر خود دانستن. بیشترین آثارمصور این دوران نقوش تزئینی و نقاشی های بر روی سفالها است که به جهت کمبود آثار مصور مکتوب، بررسی این تصاویر محققان را به نوع تصویرسازی این زمان رهنمون می نماید. در این تحقیق سعی بر آن شده است ضمن معرفی معدود نسخ مصورسازی شده دوران سلجوقی که شامل کتب مذهبی و غیرمذهبی می شود، با بررسی مقایسه ای تزئینات و نقوش بکار گرفته شده در تصاویر این کتاب ها، به تشابه های محسوس هنر مصورسازی این مکتب اشاره ای نکته ای شود تا از این طریق خواننده دریابد که بیشترین نقوش مورد استفاده در تزئینات کتب مذهبی و غیرمذهبی دوره سلجوقی چه بوده است و این نقوش ملهم از چه عناصری بوده اند.