مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
سینمای هالیوود
حوزههای تخصصی:
برزخ، مفهوم نام آشنایی است که علاوه بر به تصویر کشیده شدن در سینمای رایج جهان، با شکل گیری سینمای مشهور به سینمای معنا گرا در ایران، در پردة سینما به تصویر کشیده شده است. رویکرد رایج در سینمای جهان به مسألة برزخ به عنوان یک مرحلة جهان پس از مرگ، بر اساس «مسحیت عبرانی شده» و یا رویکرد «یهودی-مسیحی» گسترش یافته است. این نوشتار، پس از تبار شناسی رویکرد مذکور و مفهوم شناسی برزخ از منظر اسلامی و یهودی-مسیحی، برخی از مهترین آثار تولید شده در سینمای ایران در دهة اخیر با موضوع برزخ تحلیل شده و تاثیرپذیری آشکار آنها از سینمای جهان (که برخی از مهمترین آنها نیز تحلیل شده است) نشان داده می شود و در انتها تعارض این نگاه رایج در سینمای ایران با رویکرد شیعی دربارة جهان پس از مرگ توضیح داده می شود. ظرفیت های معناگرایانة سینما برای بررسی ابعاد ماورایی شیعی نیز در این مقاله تبیین شده است.
منجی شهر در سینمای آخرالزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای آخرالزمانی در دوران معاصر و به خصوص پس از ورود به هزاره سوم مورد توجه ویژه، قرار گرفته است. از سوی دیگر بحث منجی، از مهمترین مباحث، سینمای آخرالزمانی بوده است. پژوهش حاضر، با هدف مطالعه، تجلی منجی شهر در سینمای آخرالزمانی تدوین شده است. نمود منجی به لحاظ صوری و رخدادهای مرتبط با حضور منجی، شخصیت شناسی منجی، نیز مهمترین موارد مورد اشاره مرتبط با حضور، کارکرد و کاربرد منجی در سینمای آخرالزمانی مورد کنکاش قرار گرفته است. بحث منجی به صورت موردی و با تحلیل فیلمهای برگزیده سینمای آخرالزمانی نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش به صورت تحلیل محتوای فیلمهای مورد بررسی بوده است. از سوی دیگر به دلیل ملموس بودن موضوع، تعداد سی و چهار اثر از مهمترین آثار سینمایی تاثیرگذار و مرتبط با بحث آخرالزمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر مهمترین عوامل تاثیرگذارانه مرتبط با حضور منجی در سینمای آخرالزمانی بوده است. غلبه بر مشکل، نجات جسمی، تذکر دهی، منجی آمریکایی، توجه به دانش بشری، نظارت مستمر، خرق عادت و نیز کار با گروه ویژه، انسانیت و توجه به خانواده، معنویت، عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست جزو اولویتهای تاثیرگذار حضور منجی در سینمای آخرالزمانی بوده است.
تحلیل پویانمایی آقای فاکس شگفت انگیز بر اساس رویکرد چندوجهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشته به واکاوی ماهیت و کارکردهای ایدئولوژیک سینمای هالیوود در پویانمایی آقای فاکس شگفت انگیز ، محصول سال 2009 برای رده سنی کودک و نوجوان، با بهره گیری از رویکرد نوینِ چندوجهیت می پردازد. هدف اصلی پژوهش تبیین راهبردهای گفتمان مداری است که به مدد آن ها سواد بصری و به تبع آن نظام اندیشگانی بینندگان فیلم هم سو با گفتمان جهانی سازی و بایسته های آن، مثل مصرف گرایی و نفی ارزش های بومی و ملی، سامان می یابد. چندی است گفتمان جهانی سازی در صدد ایجاد پیوند میان کودکان، فرهنگ مصرف گرایی و سینمای هالیوود است. به همین خاطر با تمرکز بر مسائلی چون جهانی سازی و مصرف گرایی، و بازیگران این عرصه، در صدد پاسخ گویی به این سؤالات هستیم: بازنمود هویت فرهنگی از طریق سازوکارهای چندوجهیت چگونه است؟ رابطه بین چندوجهیت و تجربه زیست جهان چگونه است؟ بازنمودهای چندوجهی چگونه شخصیت های ارائه شده و مجازی را به قهرمانان زنده و واقعی تبدیل می کند؟ کارآمدترین وجه های ایدئولوژی ساز در تجاری سازی سینمای هالیوود چیست؟ یافته های این پژوهش با بهره گیری از جوهره انتقادی چندوجهیت، نشان دهنده کارکردهای ایدئولوژیک مستتر در پویانمایی هاست. با رمزگشایی از دوگانه ما (انسان ها، غربی ها) و آن ها (حیوانات) نشان می دهیم که مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جوامع غیرغربی که حیوانات نمایندگان آن هستند چگونه بازنمایی می شود. برای رسیدن به آرمان شهر موعود غرب، حیوانات چگونه با اقرار به ضعف ها و نداشته های خود پذیرای فرهنگ غربی می شوند؛ و مهم تر اینکه، چگونه بینندگان با هم ذات پنداری با حیوانات، با آن ها ابراز هم بستگی و همدلی می کنند. همه این فرایندها مستلزم مشروعیت بخشی به گفتمان سینمای هالیوود هستند که با دست کاری سواد بصری بینندگان فیلم محقق می شود.
آیین سازی در سینمای هالیوود
منبع:
رادیو تلویزیون سال هفتم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
9 - 41
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مفهوم آیین در فیلم سینمایی آواتار(2010) بررسی شده است. چارچوب نظری این پژوهش براساس نظریه های: 1) ارتباطات آیینی رودنبولر[1]، 2) نماد/ فرهنگ گرایی گیرتز، 3) سینمای غالب هالیوود و 4) جهانی سازی رونالد رابرتسون است.
پرسش اصلی این است که آیین در آواتار به چه معنا و خصلت های بین فرهنگی آن کدام است. برای تحلیل داده ها از روش نشانه شناختی تصویری استفاده شده است. روش نمونه گیری، هدفمند و واحد تحلیل «صحنه» است.
تحلیل پایانی نشان می دهد که:
1) «تلفیق» در«آیین ناوی ها» به اوج می رسد. این آیین تلفیقی از آیین های هندو، بودایی، چینی، ژاپنی وآیین کابالیستی یهودی است. این تلفیق می تواند مقدمه شکل گیری یک آیین جهان ساخت غیرتوحیدی باشد. 2) علم گرایی صلح طلب روی دیگر آیین گرایی طبیعت پرست است و «سبک آیین» آواتار گونه شناسی جدیدی در سینمای هالیوود برای ایدئولوژی نرم است.3) از تحلیل سیاسی فیلم این گونه برمی آید که آواتار، نقد نرمی بر جنگ ویتنام است.
راهبرد های سینمای هالیوود در پایش فرهنگ بینندگان؛ تحلیل گفتمان پویانمایی لوراکس براساس انگاره هم جوارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
131 - 161
حوزههای تخصصی:
این مقاله به واکاوی شگرد های گفتمان سازیِ سینمای هالیوود هنگام معرفی مشکلات زیست محیطی و راه حل های پیشنهادی در پویانمایی لوراکس می پردازد. پژوهش پیش رو توصیفی تحلیلی است و در آن با بهره گیری از انگاره هم جوارسازی و خوانش انتقادیِ گفتمانِ نظامِ جهانیِ سرمایه داری، از ساز و کار های تثبیت و تحکیم نظام معنایی گفتمان غرب رمزگشایی می شود. پویانمایی لوراکس که بازنموده ای از این گفتمان است تلاش دارد نمایی تازه از معضلات فراگیر زیست محیطی، مقصرین، مسئولیت ها و راه حل ها فراروی بیننده قرار دهد. اما یافته های پژوهش نشان می دهد که مشکلات زیستی، مثل قطع درختان و آلودگی هوا، صرفاً بهانه ای است برای مشروعیت بخشی به گفتمان مصرف گرایی، بازاریابی برای شرکت های چندملیتی و مهم تر از همه، اشاعه اومانیسم. بازنمایی مؤمنین به خدا و نبوت در این پویانمایی به صورت موجوداتی مسلوب الاختیار و درمانده است. اما اومانیسم با بیان روشن تر، نیرومندتر و شگرف ترِ اندیشه ها و توانمندی های انسان مستقل، قهرمان خود را تا قلمرو اثیری الاهگان عروج می دهد تا در آنجا موضوع تأمل تماشاگرانه بینندگان باشد. بیننده این پویانمایی در پایان درمی یابد که برای اولین بار در تاریخ جهان، گفتمان غرب در قالب یک نظام دادگر جهانی پدیدار شده است که برآیند «گرایش ها و تمایلات عمیق جهان اجتماعی» است و می تواند بدون نیاز به هدایت الهی، گزینه های گوناگون معنابخشی به زندگی سعادتمند را در اختیار انسان گذارد.
بازنمایی مسلمانان در سینمای هالیوود (مطالعه موردی فیلم های تیکن ۱ و تیکن ۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سینما به غیر از سرگرم کردن مردم، نقش اساسی در فرهنگ سازی و آموزش دارد و گاهاً این کارکرد بر دیگر جنبه های کاربردی سینما رجحان دارد. سینمای هالیوود به عنوان قطب سینمای دنیا شناخته می شود و در پیشبرد اهداف فرهنگی غرب و اقناع افکار عمومی، در مسائل مختلف از جمله مسائل سیاسی و مذهبی و اقتصادی و… نقش مهمی دارد. یکی از استفاده های غرب از سینمای هالیوود در پیشبرد اهداف اسلام هراسی بوده است. در این پژوهش فیلم ها با استفاده از روش کیفی تحلیل نشانه شناختی مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفته و تلاش شده با بررسی تولیدات هالیوود، برخی از ویژگی های بازنمایی شده برای مسلمانان مورد بررسی قرار بگیرد. این پژوهش دنبال پاسخ به این سوال است که هالیوود چهره مسلمانان را چگونه توصیف می کند. هدف از این پژوهش شناخت رویکرد سینمای هالیوود و به تبع آن ایالات متحده آمریکا نسبت به اسلام و مسلمانان است. در یافته های تحقیق به این می رسیم که از جمله ویژگی های بازنمایی شده از مسلمانان در فیلم های هالیوود می توان به تروریست، وحشی و بی رحم، خشن، بی غیرت و بی اخلاق، بی منطق، نامرد، بی قانون، شهوت ران، جانی، کینه توز و انتقام جو و… اشاره کرد. البته برخی از ویژگی های خوب از جمله خانواده دوستی نیز در مورد مسلمانان به کار برده شده است.
تکنیک شناسی رسانه ای سینمای هالیوود در راستای ایجاد حسّ نیاز و اضطرار به منجی
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
65-84
حوزههای تخصصی:
رسانه های صوتی تصویری دنیای غرب، به ویژه هالیوود از حدود سی سال پیش تمایل وافری برای پرداختن به موضوعات آخرالزمانی و منجی گرایانه پیدا کرده اند. در این بین، یکی از موضوعاتی که با پرداختن به آن، موفقیت قابل توجّهی به دست آورده اند، ایجاد حسّ نیاز و اضطرار به منجی در بین مخاطبان خود می باشد. این رسانه ها در راستای ایجاد این موضوع، انواع روش ها و تکنیک ها را به استخدام خود درآورده اند؛ تکنیک هایی که با زیرکی در لابه لای آثار سینمایی جای گذاری شده، تا بیشترین تأثیر را در مخاطب ایجاد کنند. تکنیک هایی از قبیل دو قطبی سازی خیر و شرّ، جذّاب سازی منجی، باور پذیر نشان دادن منجی، قهرمان سازی و ... از جمله مواردی هستند که به منظور ایجاد حسّ نیاز به منجی، مورد استفاده قرار می گیرند. در نوشتار حاضر، ضمن بررسی شماری از آثار شاخص سینمای هالیوود با موضوعات آخرالزمانی، به معرفی و تبیین مختصر تعدادی از این تکنیک ها پرداخته خواهد شد.
بازنمایی مولفه های هویت فرهنگی ایرانیان در سینمای هالیوود؛ مورد مطالعه فیلم های سیصد، یک شب با پادشاه، اسکندر و سنگسار ثریا(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله، وضعیت موجود فیلم های آمریکایی ساخته شده پیرامون ایران از سال 1979 به بعد مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور با استفاده از نظرات صاحبنظران و کارشناسان حوزه سینما و رسانه، مولفه های فرهنگی موجود در چهار فیلم سیصد، یک شب با پادشاه، اسکندر و سنگسار ثریا به عنوان فیلم های دارای مولفه های هویت فرهنگی ایرانیان شناسایی و گزینش شدند و با روش تحلیل محتوای کیفی مطالعه شدند. موضوع مورد متوجه در این پژوهش پدیده ایران هراسی است که در سال های اخیر، دامنه وسیع تری از رسانه ها، از جمله سینما، را در برگرفته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای آمریکا (هالیوود) تولید فیلم هایی با محوریت موضوعاتی چون تاریخ و تمدن ایران باستان، دین و مذهب ایرانیان و در مجموع به چالش کشیدن مسئله هویت فرهنگی ایرانیان را به طور جدی در دستور کار خود قرار داده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هالیوود در مؤلفه تاریخ فرهنگی، بر دو محور پادشاهان ایرانی و نیروی نظامی تاکید می کند، در مؤلفه جغرافیای فرهنگی، قلمرو وسیع سرزمین ایران را به تصویر می کشد، در مؤلفه دین به چهار محور روحانیت، احکام و شعائر اسلامی و دینداران می پردازد، در مؤلفه زبان، زبان فارسی را در پیوند با زبان عربی قلمداد می کند، در مؤلفه نظام اجتماعی ایران محورهایی مانند قانونگریزی، بی انضباطی اجتماعی، توحش و بربریت، تبعیض نژادی، مردسالاری، برده داری، ضایع نمودن حقوق زنان، اختلاف طبقاتی و عدم رعایت حقوق بشر را بازنمایی کرده و از منظر شرق شناسی، ایران را به عنوان دیگری غرب مطرح می کند.
نقد نظام سرمایه داری در فیلم های هالیوود: خوانش آلتوسری فیلم جوکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های پژوهش در ادبیات تطبیقی، مطالعه فیلم های اقتباسی پرمخاطب است. اقتباس های هالیوودی از کتاب های مصور به دلیل کشش های داستانی، گفتمان قهرمان پرورانه و جلوه های ویژه چشم گیر توانسته اند مخاطبان بسیاری را به خود جلب کنند. در میان این گونه آثار، فیلم جوکر (2019، به کارگردانی تاد فیلیپس) نمونه منحصربه فردی است. با آنکه این فیلم همانند اقتباس های مشابه توانسته به فروش قابل توجهی دست پیدا کند؛ اما جنبه های پررنگ سیاسی، آن را از حوزه محصولات صرفاً سرگرم کننده خارج می کند. فیلم، دارای اشارات فراوانی به ساختارهای مدیریت و نهادهای سرکوبگر در نظام های سرمایه داری است. هدف این مقاله، تحلیل چگونگی حفظ تسلط و بقای نظام حاکم بر شهر خیالی گاتهام، نقش مهم رسانه، و بررسی هشدارهای کارگردان به نظام های سرمایه داری است. این پژوهش ابتدا ارتباط میان دید انتقادی در ادبیات تطبیقی و آرای لوئی آلتوسر را توضیح می دهد و به شرح شیوه های به کارگیریِ نظام مند ایدئولوژی می پردازد؛ سپس با بررسی سکانس های شاخص فیلم، نشان می دهد که حفظ نظم موجود در جهان فیلم با همراهی دو دستگاه «سرکوبگر»/ (RSA) و «ایدئولوژیک»/ (ISA) دولت انجام می پذیرد. مقاله ضمن بررسی نظام مدیریت و سرکوب در شهر خیالیِ فیلم، تأکید دارد که انذارهای فیلم را می توان در دنیای کنونی و به ویژه نظام سرمایه داری آمریکا جست وجو کرد. مقاله نتیجه گیری می کند که تلفیق ادبیات تطبیقی و آرای آلتوسر، لایه های پنهان فیلم را آشکار می کند. جوکر در کنار به تصویر کشیدن شکاف های طبقاتی موجود در جامعه آمریکا، تعریضی به دونالد ترامپ و تصویرِ او در کارزار انتخاباتی اش به عنوان ناجی جامعه آمریکاست.
واکاوی دلایل عدم وجود میدان مستقلِ سینمایی در نظام هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
7 - 20
حوزههای تخصصی:
نظام سینمایی هالیوود از بدو تولدش آکنده از قواعد نانوشته ای بوده است که شاکله اصلی آن را شکل بخشیده است. این قواعد که از ظاهری ترین امور، همچون مباحث فرمی تا زیرلایه ای ترین مباحث، همچون مباحث اقتصاد سیاسی، جامعه شناسانه و فرهنگی را در بر گرفته است، همواره سازوکاری را تنظیم نموده تا هیچ میدان دیگری خارج از قواعد آن ظهور و بروز نکند. در این پژوهش تلاش می شود تا در وهله نخست با دیدگاهی نسبت به فرهنگ توده وار به نظام هالیوود ورود کرده و از دیدگاه های تئودور آدورنو و دوایت مک دانلد جهت شرح و بسط آن استفاده شود. در مرحله بعد از نگاه کلی جامعه شناختی به مباحث درونی تری وارد شده و در این جهت از مسئله متن کلاسیک واقع گرا و رویکرد های نظری مربوط به آن استفاده خواهد شد تا تصادم فرم و ایدئولوژی نظام هالیوود تبیین گردد. در تمام طول مسیر پژوهش از آراء جامعه شناس فرانسوی، پی یر بوردیو، در جهت قوام دادن به طرح، یکپارچه سازی رویکرد پژوهشی و بسط مفاهیم جامعه شناختی موجود در دو رویکرد یادشده بهره گرفته خواهد شد و بر اساس آن این نتیجه مهم تبیین خواهد شد که صنایع فرهنگی، علی الخصوص مدیوم سینما با به تصویر کشیدن جهان به شیوه ای خاص برای مخاطبان، آنچه را باید و آنچه را نباید در دیدرس باشد، شکل می بخشند. آنها واقعیت را برای مصرف کنندگان خود می سازند و این تصویر از واقعیت معمولاً رابطه درستی با حقیقت ندارد.