راضیه لبیب زاده

راضیه لبیب زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۴ مورد از کل ۱۴ مورد.
۱.

بررسی کارکرد بادگیر یک طرفه در تهویه طبیعی مسکن روستایی استان یزد؛ مطالعه موردی: روستای بُندرآباد شهرستان اشکذر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندام اقلیمی بادگیر تهویه طبیعی مسکن روستایی CFD

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۲۰
هدف: امروزه تحقیق بر روی کارکرد بادگیرها به عنوان سامانه غیرفعال در پهنه گرم وخشک مسکن روستایی کشور جهت برقراری شرایط آسایش حرارتی بسیار حائز اهمیت است. بادگیرها به عنوان یک عنصر اقلیمی در ساخت وسازهای جدید جایگاه پیشین خود را از دست داده اند و بومیان مناطق گرم وخشک به جای این گونه اندام ها به سیستم های سرمایشی متداول نظیر کولر آبی و گازی روی آورده اند. یکی از مظاهر معماری بومی در کشورمان در پهنه گرم وخشک، استان یزد است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بادگیر یک طرفه در تأمین آسایش حرارتی از طریق تهویه طبیعی در مسکن روستایی این استان است. روش پژوهش: در این پژوهش، ابتدا به روش کیفی به صورت توصیفی تحلیلی و سپس با مطالعات میدانی از الگوی مسکن روستایی این پهنه (روستای بُندُرآباد) به بررسی روش های استفاده از باد در تهویه طبیعی این پهنه با استفاده از اندام اقلیمی بادگیر پرداخته شد. متغیر وابسته پژوهش آسایش حرارتی و متغیر مستقل سرعت باد است. در ادامه با استفاده از نرم افزار های تحلیل دینامیک سیالاتی محاسباتی (CFD) به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شده است که در نهایت به بررسی تأثیر حالت های مختلف بادگیر یعنی وضع موجود، افزایش ارتفاع پایه بادگیر به میزان دو متر و کاهش ارتفاع پایه بادگیر (دو متر) منجر شد. یافته ها: مطالعات نشان می دهد عملکرد بادگیر در حالت وضع موجود که در ارتفاع چهارمتری از کف بام قرار دارد و باد به صورت عمود بر دهانه بادگیر وارد می شود بهترین عملکرد را دارد و در حالت ارتفاع بیشتر با وجود این که سرعت جریان باد در فضای مورد بررسی بیشتر است، اما سرعت جریان باد در محدوده ای است که ایجاد جریان های نامنظم در فضای مذکور (تابستان نشین) ایجاد می کند. با بررسی حالت دیگر (ارتفاع کمتر بادگیر) در بررسی شبیه سازی ها مشاهده گردید که با کم شدن ارتفاع، سرعت باد در فضای تابستان نشین کاهش می یابد و عملکرد مورد قبولی را ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایر اجزا در کالبد ساختمان در تکمیل فرآیند آسایش حرارتی مؤثر بوده و با حذف هر یک از آنها، فرآیند مذکور ناقص می ماند. نتیجه گیری: پیشنهاد می گردد در این نوع مسکن از ایجاد روزنه های بزرگ در دیوار اتاق های تابستانی خودداری گردد و به جای آن از دهانه های کوچک استفاده شود که نقش تکمیلی در فرآیند تهویه طبیعی را فراهم می سازند؛ زیرا ایجاد دهانه های بزرگ باعث کاهش فشار منفی در اتاق مورد بررسی شده و فرآیند آسایش حرارتی را مختل می سازد.
۲.

واکاوی ارتباط مؤلفه های تأثیرگذار بر ایجاد حس دل بستگی به محیط در مدارس متوسطه دخترانه ارومیه بر اساس نظریه سیمون؛ نمونه موردی: پایه هفتم مدارس دخترانه ناحیه 2 ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای آموزشی دانش آموزان دوره متوسطه اول دل بستگی به مکان نظریه سیمون عوامل کالبدی عوامل انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۰
امروزه طراحی محیط های آموزشی به عنوان عرصه رشد و تکامل نوجوانان به عنوان نسل آینده، فراتر از ساحت کالبدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که نوجوانان در طول دوران تحصیل خود به آن معنا بخشیده و به آن دلبسته می شوند. مکان از جنبه های مادی و غیر مادی، نوعی احساس را در کاربران خود القا می کند که می تواند نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد نماید و این دلبستگی منجر به ایجاد روابط اجتماعی بین افراد و محافظت از مکان می شود. برای افزایش حس دلبستگی به مکان نظریه های متعددی از جمله نظریه سیمون مطرح شده است. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های تاثیرگذار نظریه سیمون (Being of place - Becoming of place) و ارتباط آن ها با حس دل بستگی به مکان در مدارس می باشد. در جهت تحقق اهداف، ابتدا با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری پیمایشی و بامطالعه منابع کتابخانه ای نظریه سیمون بررسی و مؤلفه های موثّر به صورت چارچوب نظری تدوین گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی به اولویت بندی و ارتباط مؤلفه ها پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل 7404 نفر از دانش آموزان دختر پایه هفتم متوسطه اول مدارس دولتی ناحیه 2 شهر ارومیه که تعداد نمونه 365 نفر از فرمول کوکران بدست آمد. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه مؤلف ساخت انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد در این پژوهش از میان متغیرهای درون زای مدل نظریه سیمون شامل تقویت مکانی، مکان آفرینی، تحقق مکانی، رهایی مکانی، هویت مکانی و تعامل مکانی، مولفه های تاثیرگذار بر حس دلبستگی در مدارس دخترانه عبارتند از تقویت مکانی، مکان آفرینی و تحقق مکانی. همچنین نتایج نشان داد که تحقق مکانی نقش واسطه ای در ارتباط با  تقویت مکانی و مکان آفرینی دارد لذا می توان با ارتقای متغیر تقویت مکانی، تحقق مکانی را افزایش داد و از این طریق به ارتقای حس دلبستگی به مکان به کمک متغیر مکان آفرینی رسید.
۳.

واکاوی تأثیر دلبستگی محیطی بر سازگاری اجتماعی در فضاهای آموزشی بر اساس اصل تقویت مکان نظریه سیمون (نمونه موردی: مدارس دخترانه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به مکان سازگاری اجتماعی فضای آموزشی مدرسه متوسطه دخترانه نظریه سیمون تقویت مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۱
بیان مسئله: نگرش اجتماعی فرد، نگرش او نسبت به افراد یا محیط در جامعه است. به فردی که خود را با تغییرات محیط فیزیکی، شغلی و اجتماعی تطبیق می دهد، سازگار با محیط می گویند. در فرایند سازگاری، فرد بین فعالیت های اجتماعی به توازن دست می یابد. مدرسه به عنوان محیط اجتماعی، از طریق افزایش حس دلبستگی به مکان باعث افزایش سازگاری اجتماعی می شود. سؤالات اصلی این پژوهش عبارتند از ؛ مؤلفه های تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان طبق نظریه سیمون کدام مؤلفه ها هستند و تأثیر مؤلفه تقویت مکان بر سازگاری اجتماعی چگونه است؟ هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی میدانی فاکتورهای تأثیرگذار نظریه سیمون و تقویت مکان بر دلبستگی به محیط و سازگاری اجتماعی است. این پژوهش به محققین امکان می دهد، تا نقش عوامل مؤثر بر سازگاری اجتماعی را به طور گسترده تر بررسی کنند. روش پژوهش: در جهت تحقق اهداف، ابتدا از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به استخراج مؤلفه های نظریه سیمون پرداخته می شود؛ سپس طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری برای دو گروه 45 نفره مشاهده و کنترل اجرا می شود. پس از پایان جلسات، پیگیری به کمک پرسشنامه مؤلف ساخت سازگاری اجتماعی انجام می شود. نتیجه گیری: یافته های نظری تحقیق شامل شش مؤلفه نظریه سیمون اعم از تقویت مکان، کالبد مکان، تسلط مکان، وابستگی عاطفی، هویت مکان و تعامل با مکان است که تقویت مکان به عنوان متغیر پژوهش بررسی می شود. یافته ها حاکی از آن است که آموزش های گروهی جهت تقویت مکان، اعم از تشکیل گروه های سرود و نمایش، گروه تئاتر و ورزش ، اردوهای گروهی، تزئین کلاس ها و پانل با دست سازه و تمیزکردن کلاس درس و حیاط با مشارکت دانش آموزان، رنگ آمیزی نیمکت ها تأثیر به سزایی در سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارد که به مرور این تمرین در شخصیت دانش آموزان تأثیر می گذارد و آنها را سازگارتر می کند، لذا در مدارس فعالیت هایی جهت تقویت مکان برای افزایش تعامل و حس دلبستگی بیشتر موردتوجه قرار گیرد تا به تبع آن سازگاری اجتماعی افزایش یابد. به عبارت دیگر با افزایش سطح توجه به کالبد محیط و دلبستگی به مکان در مدارس، سازگاری اجتماعی در دانش آموزان نیز افزایش می یابد.
۴.

بررسی تأثیر اندام اقلیمی کُلَک در تهویه طبیعی مسکن روستایی استان سیستان و بلوچستان؛ مطالعه موردی: روستای قلعه نو شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندام اقلیمی کلک تهویه طبیعی مسکن روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۰
مصرف زیاد انرژی در بخش ساخت و ساز در دنیای امروز باعث شده است که در کنار ضایعات عظیم منابع طبیعی تجدیدناپذیر، مشکلات محیط زیستی عدیده ای ایجاد شود. در این میان، معماری بومی توانسته است خود را با اقلیم سازگار کند. یکی از مناطق بومی کشورمان استان سیستان و بلوچستان است که یکی از مظاهر مسکن بومی این استان در مسکن روستایی آن یافت می شود و نمونه بی نظیر آن بهره گیری از سامانه های غیرفعال خورشیدی در بخش تهویه طبیعی است؛ بنابراین بازشناسی اندام های اقلیمی مسکن روستایی کشورمان که در پاسخ به نیازهای آسایش حرارتی ساکنین بوده است یکی از راهکارهای پاسخ به نگرش های جدید ساخت مسکن در روش های جدید ساخت است. در این نوع ساختمان ها تهویه طبیعی، انرژی کمتری مصرف می کند و آلودگی کمتری در قیاس با روش های جدید سرمایش دارد. یکی از اندام های اقلیمی مسکن روستایی این پهنه، کُلَک است که یک نوع بادگیر بومی مناطق زابل است. هدف این مقاله بررسی تأثیر این نوع بادگیر در تأمین آسایش حرارتی مسکن روستایی از طریق تهویه طبیعی است. در این مقاله در ابتدا با استفاده از روش پژوهش کیفی به صورت توصیفی - تحلیلی و سپس با بهره گیری از برداشت میدانی از الگوی مسکن روستایی روستای قلعه نو به بررسی روش های استفاده از باد در تهویه طبیعی مسکن روستایی این پهنه با استفاده از اندام اقلیمی کُلَک پرداخته شد. متغیر وابسته پژوهش، آسایش حرارتی و متغیر مستقل سرعت باد است. در ادامه با استفاده از نرم افزار های تحلیل دینامیک سیالاتی محاسباتی (CFD) ، به تحلیل رابطه بین متغیرها پرداخته شد که درنهایت به بررسی تأثیر حالت های مختلف، یعنی وضع موجود (برداشت شده)، فرض وزش باد عمود بر دهانه کُلَک، فرض تهویه بدون بهره گیری از این اندام و رفتار باد در حالت کُلَک با ارتفاع بیشتر در فرایند بهینه سازی منجر شد. مطالعات نشان داد، عملکرد این نوع بادگیر در حالت وضع موجود بهترین عملکرد را دارد و نیز با بررسی شبیه سازی ها مشخص شد باید نکاتی از قبیل: محل قرار دادن پنجره ها و دریچه های مکش موردتوجه قرار گیرد.
۵.

درآمدی بر ارتقای هویت در سیمای شهر با تاکید بر اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضاهای شهری سیماشناسی هویت بخشی تحلیل سلسله مراتبی (AHP)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۶
سیمای شهر بخش مهمی از تصویر ذهنی شهروندان از محیط زندگی شان را تشکیل می دهند و عدم توجه به آن هویت شهر با چالش های جدی مواجه می نماید. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی مولفه های هویت بخش به فضاهای شهری و اولویت بندی آن ها در راستای ایجاد مطلوبیت می باشد. بدین منظور، در گام اول با استفاده از روش «تحلیل محتوا»ی کیفی، مبانی نظری تحقیق در سه بخش «چیستی عناصر هویت ساز»، «کجایی تجلی آن ها» و «چگونگی تداعی شان» به صورت معنایی و کالبدی استخراج گردید، بخش اول، مفاهیم هویت بخش به فضاها را معرفی نموده و بخش دوم حیطه نفوذ و تأثیر مفاهیم را معرفی می نماید، بخش سوم راهبرد تجلی محتوا در کالبد را مشخص کرد. در گام دوم مبانی مستخرج از مرحله قبلی با استفاده از روش AHP به صورت سلسله مراتبی تحلیل و وزن دهی شدند تا اولویت های معنایی و کالبدی جهت طراحی (یا اصلاح) سیمای شهری هویت مند به دست آیند. براساس یافته های مرحله اول 4 سنجه محتوایی شامل «زیبندگی»، «امنیت»، «انسجام» و «تواضع» و 3 سنجه کالبدی «کهن الگوهای فرهنگی»، «توجه به عوامل کالبدی بستر» و «کارایی» برای فضاهای شهری به دست آمد که می توانند در عناصر شهری راه، لبه، محله، گره و نشانه ظهور پیدا کنند (حیطه نفوذ)، هر عنصر شهری نیز دارای عوامل کف، جداره و سقف (خط آسمان) معرفی شد (حیطه تجلی). برای برهم نهی عناصر هویت بخش در کالبدهای شهری سه راهبرد شناسایی شدند که شامل «مجاورت»، «محاکات» و «تشابهات» هستند. بررسی ها گام دوم نیز مشخص کرد که در بین معیارهای فوق به ترتیب وزن مولفه «امنیت» در بین سنجه های معنایی، «استفاده از کهن الگوها» در بین سنجه های کالبدی، «راه» در بین عناصر شهر، «جداره» در بین عوامل سازنده راه و «محاکات و بازنمایی» برای تداعی سنجه های نسبت به بقیه مولفه ها بیشتر است، پس مهم ترین عامل برای هویت بخشی به فضاهای شهری بازنمایی الگوهای کهن در جداره راه ها به صورت ایمن می باشد.
۶.

رتبه بندی ضوابط و مقررات ساختار فضایی مسکن میان مرتبه بر پایه ابعاد پایداری به روش FAHP و FTOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضوابط و مقررات ساختار فضایی ابعاد پایداری AHP فازی TOPSIS فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۸۲
پیدایش مفهوم توسعه پایدار و کاربرد آن در مسکن زمینه ورود این مبحث را به حوزه طراحی مسکونی فراهم نموده است. جهت تامین انتظارها و عملکردها در طراحی مسکن پایدار، بازنگری ضوابط و مقررات همسو با مفاهیم توسعه پایدار ضرورت دارد. این پژوهش با هدف رتبه بندی ضوابط و مقررات در ساختار فضایی مسکن میان مرتبه بر اساس ابعاد پایداری تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها را به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) گرد آوری نموده است، مولفه ها و ویژگی های ابعاد پایداری متناسب با مبانی نظری توسعه پایدار و تحلیل و تفسیر منابع علمی مرتبط تبیین گردیده اند. ضوابط و مقررات هر ساختار فضایی نیز از طریق بررسی محتوای اسناد و مطالعات کتابخانه ای شناسایی شده اند. میزان اهمیت ابعاد طراحی به روش FAHP و رتبه بندی ضوابط و مقررات نیز به روش FTOPSIS و به وسیله پرسش از خبرگان حوزه طراحی مسکن صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ضوابط و مقررات با شاخص نزدیکی نسبی بالاتر از حد میانه (5/0) شامل: سطح اشغال (نسبت توده و فضا)، پاکت حجمی بنا فضاهای نیمه باز(بالکن، ایوان و تراس)، نما، پاسیو، ارتفاع و تعداد طبقات، پارکینگ (شیبراه)، حیاط، سازماندهی فضاهای داخلی، فضاهای اقامت (خواب، پذیرایی و نهارخوری)، آشپزخانه، بازشوها (نورگیری و تهویه) از اهمیت بالاتری نسبت به سایر ضوابط و مقررات برخوردارند که لازم است برای نیل به اهداف طراحی مسکن پایدار هم در مرحله سیاست گذاری و هم در مرحله طراحی مورد توجه قرار داده شوند.
۷.

بررسی تأثیرات جنگ نرم بر معماری در ایران با تأکید بر دوره های ناصری، پهلوی و انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری ایرانی - اسلامی دوره ناصری پهلوی انقلاب اسلامی جنگ نرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
جنگ نرم مبتنی بر رویکردهای فکری و فرهنگی بوده و از این طریق سعی در سلطه گری بر جوامع هدف دارد. از طرفی معماری، ظرف زندگی و بستر فرهنگ بوده و می تواند یکی از اهداف تهاجم فرهنگی شناخته شود، بنابراین نقش به سزایی در مقابله با جنگ فرهنگی دارد. سؤال اصلی این مقاله چگونگی تأثیر جنگ فرهنگی بر معماری ایرانی-اسلامی در قرن اخیر است. این مقاله با استفاده از روش های تحلیلی-تبیینی، تفسیری-تاریخی و مصداق پژوهی سعی در پاسخ به این پرسش برآمده است. براساس نتایج پژوهش، تأثیرات جنگ فرهنگی در معماری ایران سه دوره دارد: دوره ناصری که شروع انحطاط معماری ایرانی- اسلامی است و تغییرات کالبدی، زمینه تغییر محتوا شده است. در دوره پهلوی تهاجم های فرهنگی به صورت توأمان، محتوا و کالبد معماری ایران را هدف گرفته و دچار استحاله کرده و پس از انقلاب اسلامی نیز تهاجم های فرهنگی درصدد تغییر ذائقه جامعه بوده تا با تغییر محتوای معماری به هژمونی فرهنگی دست یابند.
۸.

مؤلفه های مؤثر بر طراحی معماری داخلی مبتنی بر هویت اسلامی-ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۲
یکی از کارکردهای معماری، تبیین «هویت» در مراتب مختلف و بر اساس بستر فرهنگی است. به نظر می رسد این کارکرد پس از گسترش مبانی مدرنیته در سرزمین های هویت مند با چالش هایی مواجه شده و ابعاد مختلف معماری-از جمله معماری داخلی-دچار تقلید، گسست از سنت ها و بی هویتی گشته است؛ بنابراین، چگونگی هویت مندسازی معماری داخلی-صرف نظر از کاربری فضا-و شناسایی «مؤلفه های پایه ای» سؤال اصلی پژوهش حاضر است. هدف اصلی مقاله، ایجاد ساختاری بنیادین برای ارزیابی و طراحی هویت مند و سنت محور معماری داخلی است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از راهبرد کیفی در پژوهش و مبتنی بر روش نظریه یابی زمینه ای و تحلیل محتوا، داده های مرتبط با معماری داخلی، سنت و هویت مندسازی فضاها گردآوری و اطلاعات حاصله در راستای نیل به هدف جهت دهی شده اند. با استفاده از رویکرد استدلالی و استنتاجی ساماندهی یافته ها صورت گرفته و مبانی نظری آن برای موضع گیری فلسفی پژوهش مشخص شده است. براساس یافته های تحقیق مشخص شد، چهار سنت «عرض امانت»، «نفی حرج»، «استعداد» و «بازتاب اعمال» ارتباط محتوایی عمیقی با فرآیند ایجاد اثر معماری دارد، به صورتی که سنت عرض امانت معرفت شناسی، بینش، نیت و انگیزه معماران را هدایت می کند، سنت نفی حرج شیوه های عملکردی و نحوه به کارگیری عناصر مفهوم ساز از محیط (عناصر ثابت، نیمه ثابت و غیرثابت) را در برمی گیرد. سنت استعداد، مربوط به تجلی اثر معماری داخلی است و سنت بازتاب عمل تأثیرات متقابل اثر بر معمار و مخاطب را تبیین می نماید. از برهم نهی منطقی این موارد مدلی ارائه شده که بر سنن الهی استوار است و راهکارهای ایجاد بستر تعالی معمار و مخاطبان فضای داخلی را بیان می دارد.
۹.

بررسی سیر تحولات فضا و هندسه در معماری مسجد جامع اصفهان مبتنی بر مبانی حکمت هنر اسلامی

کلیدواژه‌ها: معماری فضا هندسه مسجد جامع اصفهان حکمت اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۸۶
از دغدغه های امروز در حوزه ی معماری این مسئله است که برخی از ساختمان های معاصر، تاثیرگذاری کمتری روی مخاطب دارند. گویا تنها ساختاری تشکیل شده از مصالح هستند، زیرا این بناها در هدف آبادانی و مراقبت از محیط زندگی بشر موفق عمل نکرده اند. معماری به عنوان شناسنامه ای از افکار، پیشرفت و تاثیرات محیطی است که باید به زیر مجموعه های سازنده ی آن توجه گردد. با نظرات متعددی که امروزه در بخش حکمت نظری و عملی وجود دارد، تعریف از معماری دچار نقص هایی شده است. هدف از این پژوهش پرداختن به تعریف کاملی از معماری در ابعاد مادی و معنوی لایه های وجودی انسان و نیازهای او بود و می توان فضا و هندسه را بستری برای پاسخ گویی به نیازها دانست که با نمودار پنج مرحله ای خلق آثار بر اساس حکمت اسلامی روند رسیدن به این مهم پایه ریزی شده است. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و مصداق پژوهی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، هندسه ی مسجد جامع اصفهان را بعنوان نمونه ای موفق در حفظ ارتباط موثر میان بنا و مخاطب مورد بررسی قرار گرفته است تا نمایانگر تعریف جامعی از معماری و هندسه ی ادراکی توسط چهار لایه ی وجودی انسان باشد و نمودی از بکارگیری مبانی صحیح حکمت هنر اسلامی به عنوان یکی از غنی ترین هنرهای کشورمان به احیای میراث بی نظیر از پیشینیان خود رسیده شود. توجه به این امر سبب می شود تا مسائل معماری معاصر را تحلیل کرده و به طور بنیادین به حل آن ها پرداخته شود. معماری اصیل ایرانی به روح و حالات ماورایی آفرینش بها داده و در رساندن هستی به کیمیای وحدت به مثابه رمز جاودانگی تلاش کرده است. با رویکردهای پایه ای می توان تاثیر این وحدت روح را جاودانه ساخت. سرانجام نشان داده شد که در مسجد جامع اصفهان، با استفاده ی درست از هندسه می توان رموز ماورایی را که در قلب و روح انسان نیز سرچشمه دارد رمز پردازی نمود و به سبب تعقل و رمزگشایی مخاطب به تاثیرگذاری آن در نسل های مختلف امیدوار بود، زیرا هر چه در دنیا در حال تغییر باشد «روح» وحدت، اصالت و پاکی خود را در بدو ورود حفظ کرده و آماده ی پذیرش درستی ها و سیر حالات آفاقی و در درجات بالاتر انفسی است.
۱۱.

ارزیابی مدل های تبیین گر طراحی معماری به منظور ارتقاء جایگاه محتوا در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محتوای معماری مدل محتوایی طراحی معماری اندیشه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۳ تعداد دانلود : ۹۹۱
علیرغم اقتضای ماهیت طراحی معماری در فرهنگ های مختلف و از جمله معماری سنتی ایران، نسبت به محتوا و معنا، مدل های طراحی موجود نارسایی هایی را در بکارگیری آن نشان می دهند. پرسش اصلی پژوهش حاضر چگونگی تکمیل و ارتقاء مدل های طراحی معماری از بعد محتوا و سازگار نمودن آنها با فرهنگ طراحی معماری متأثر از آموزه های محتواگرایانه اسلام است. این تحقیق قصد دارد از طریق اصلاح این مدل ها نتیجه ای کاربردی و مفید برای حوزه آموزش طراحی معماری، امکان نقد آثار و طراحی کمالگرایانه تری را فراهم آورد. پژوهش حاضر از نوع استدلالی و روش تحقیق آن «توصیفی - تحلیلی» و «استدلال منطقی» است. در راستای پاسخگویی به پرسش پژوهش بررسی و تحلیل برخی از مدل ها از نظر جایگاه محتوا در آنها صورت گرفته است. در این مقاله مدلی «راهبردی - مفهومی» پیشنهاد گشته است که فرآیند اثرگذاری محتوای طراحی بر طرح را با مشخص کردن عوامل مؤثر بر خلق اثر و تقدم و تأخر هریک، نشان می دهد. در این مدل برهم کنش سه عامل محتوا، مسائل طراحی و تأثیرات در یک مدل سه بعدی با تشریح اجزاء هریک بیان گردیده است. این مدل اگرچه از قابلیت تعمیم پذیری مناسبی در موضوعات مختلف طراحی برخوردار است، در اینجا بعد معمارانه آن مد نظر قرار گرفته است و به نظر می رسد بتوان به کمک آن زمینه بهتری را برای آموزش معماری فراهم آورد.
۱۲.

بازخوانی اسلامی از مدل محیط-رفتار راپاپورت در سازمان فضایی خانه و تحقق سنجی آن در طرح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل «محیط- رفتار» راپاپورت سازمان فضایی خانه آموزش طراحی اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۰۷
سازمان فضایی خانه ها در خلال تحولات نوگرایی بیشترین تغییر را داشته است. این تغییر فرهنگ، در ساخت سازمان فضایی خانه در تغییر روابط اعضای خانواده نسبت به گذشته کاملاً قابل مشاهده است. دانشجویان در آموزش طراحی مسکن معمولاً با نظام متعارضی از روابط فضایی در خانه های گذشته و امروز مواجه می شوند و براساس سلیقه و آموزش های آزاد استادان، طرحی با تأکید بر ابعاد خلاقیت و زیبایی که حالتی آزاد و فردی دارد، پیشنهاد می دهند. هدف پژوهش، ارائه مدلی برای ایجاد رابطه بین محتوا و طراحی و تحقق سنجی آن، با تأکید بر عرصه بندی فضاهای درونی خانه برمبنای روابط خانواده در مکتب اسلام است. بدین منظور از مدل تحلیل محیط-رفتار راپاپورت بهره گرفته شد. شکل ایرانی-اسلامی مدل برمبنای روابط خانواده در اسلام صورت داده شد و با بهره گیری از روش استدلال منطقی و با نظرسنجی دلفی از متخصصان طراحی خانه، اعتبار یافته ها تأیید و مدل نهایی تنظیم گردید. سپس مدل فوق به عنوان ابزار آموزش طراحی سازمان فضایی خانه، برای دانشجویان سال دوم کارشناسی معماری در دو گروه آزمون و کنترل به کار گرفته شد. اگرچه سنجش تمامی طرح های دو گروه توسط مؤلفان صورت گرفت، بار دیگر توسط پنج متخصص طراحی خانه از نمونه آماری منتخبی از هر دو گروه، اعتبار نتایج تأیید گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد گروه آزمون با درصد معناداری روابط فضایی داخلی خانه را نزدیک تر به آموزه های فرهنگ اسلامی طراحی نموده اند و این در حالی است که از بعد خلاقیت و زیبایی شناسی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نمی شود. بنابراین اگرچه زیبایی شناسی خانه مستقل از سازمان فضایی آن نیست، ولی با رعایت حساسیت های مدل باز هم می توان به آموزش صحیح نسبت به تحقق طرح مطلوب و همه جانبه از دانشجویان امیدواربود.
۱۳.

ارزیابی و نقد مغالطه های موجود در حوزه های هنر، معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام علم دین سنت گرایی تجددگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۵۷
فرهنگ مادی گرای معاصر غرب به دلیل محرومیت از کلام الهی و سنت معصومین سلام الله علیهم، در تبیین عالم و آدم دچار انحراف و گمراهی عظیمی گشته است. پیرو آن در تبیین مفاهیم، ساختار، مراحل، منابع و مبانی فرایندهای انسانی نیز تناقض ها و تعارض هایی در آن پدید آمده که سبب شده در حوزه های علوم انسانی، فلسفه هنر، معماری و شهرسازی هرگاه از انسان و نظام ارزش های او سخن می رود، مغالطه های متعددی صورت گیرد. در بیشتر مواقع، چنین مغالطه هایی در استدلال های شبه روشنفکران غرب​زده و حتی استادان دانشگاه هم دیده می شود. این مغالطه ها باعث مقاومت تعدادی از دانشگاهیان با رویکرد تحول و ارتقای علوم انسانی، قدرت نیافتن اجتهاد در نظریه پردازی های اصیل و اسلامی و نبود همکاری لازم در تهیه نقشه راه تمدن نوین اسلامی شده است. در مقاله پیش رو، مهم ترین این مغالطه ها که به خصوص در زمینه های هنر، معماری و شهرسازی مطرح هستند، در 8 طرح تعارض بررسی شده​اند: 1. تضاد بین علم و دین 2. تضاد بین سنت​گرائی (ترادیسیونالیزم) و تجددگرائی (مدرنیسم) 3. نفی رابطه اسلام و آثار مسلمانان همچون معماری و شهرسازی 4. تضاد بین رویکردهای نخبه گرایی و مشارکت گرایی 5. تضاد بین تقلید و خلاقیت 6. تضاد بین آرمان گرائی (ایده آلیسم) و واقع گرائی (رئالیسم) 7. تضاد بین انسان​محوری (اُمانیسم) و خدا محوری (تئیسم) 8. تضاد بین جهانی یا بومی بودن. ازآنجا که مبنای اعتبار در این پژوهش عقل و نقل است، روش تحلیلی برای فهم مدعیات و روش تفسیری و استدلالی برای تبیین و نقد دیدگاه ها به کار گرفته شده است. این تحقیق با استناد به متون دینی و تحلیل عقلی نشان می دهد که تعارضات بیان شده از نگاه اسلامی، اعتباری ندارند. تعارض به خاطر تفسیر غلطی است که از یک یا دو بعد متعارض بیان شده است. همچنین، در پژوهش حاضر با ارائه 8 جدول پیشنهادی، مدل هایی راهگشا برای این شبه تعارض ها پیشنهاد شده و احتمال می رود بی توجهی به این مغالطات، مشکلات بسیاری را در پژوهش های تخصصی به همراه داشته است.
۱۴.

بررسی تطبیقی تأثیر ایده های معنوی در شکل باغ مطالعه موردی باغ پاسارگاد از دوره هخامنشی و باغ فین از دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام بهشت زرتشت آرمان باغ ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۳۶۰
براساس اندیشه رایج، باغ ایرانی در سراسر تاریخ یک هویت ثابت و تداومیافته دارد، ولی بررسیهای دقیق تر تمایزات کالبدی بارزی را بین نخستین باغ های ایرانی (باغ پاسارگاد) و باغ های دوران اسلامی نشان می دهد. به نظر می رسد این تفاوت ها ریشه در اندیشه ها و آرمان های پشتوانه آنها داشته باشد. این تحقیق درصدد بررسی این تفاوت ها در کالبد و اندیشه و نیز تحقیق در مبانی متفاوت نظری عامل این تمایزات کالبدی است. هدف این تحقیق آن است که نشان دهد باغ ها پیش از آنکه تجلی اقلیم و ادوار تاریخی باشند، جلوه اندیشه ها و باورهای آدمیان بوده و ساختار کالبدی باغ ها با تغییر اندیشه دینی (آرمان ها و باورها) دچار تحولات شگرف شده است. برای دستیابی به هدف فوق، با بهره گیری از روش پدیدارشناسانه (مصداق به مفهوم) تمایزات باغ پاسارگاد با باغ های دوران اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد و تلاش می شود تا با استناد به اندیشه های فکری دو مکتب پیش و پس از اسلام، ریشه این تفاوت ها تبیین شود. براساس یافته های این تحقیق مهم ترین تمایزات کالبدی : 1) سازمان دهی تقسیمات در پلان باغ، 2) نمادپردازی حرکت آب و 3) شیب بندی زمین و مکانیابی کوشک قابل معرفی است. درطراحی باغ اگرچه شرایط زمین بسیار تعیین کننده است، ولی طراحی مسیرهای آب، جایگاه کوشک و چشم اندازها می تواند کاملاً آگاهانه، نمادین و معناگرا باشد. در سه مقوله فوق عامل معناگرا نقش بارزتری نسبت به عامل زمینه ای دارد. به نظر می رسد این تمایزات کاملاً جنبه نمادپردازانه داشته و ریشه در الگوهای بهشت آرمانی در هر مکتب دارند. در این تحقیق تلاش شد تا بخش قابل ملاحظه ای از این تفاوت ها با بهره گیری از «توصیف رابطه آرمانی انسان با طبیعت» در باورهای دو مکتب، مورد شناسایی قرار گیرند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان