فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
129-149
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تأمل واقع شده تأثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متأثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تأثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.
تحلیل نقش متقابل هنرمند و جامعه در تفکر جلیل ضیاءپور (با تاکید بر نظریات باستید، پلخانف و کالینگوود)
حوزههای تخصصی:
جلیل ضیاءپور، یکی از نخستین هنرمندانی است که با نوشتن مقالات و انتشار نشریات ویژه هنر، به تبیین هنر مدرن در ایران پرداخته است. یکی از این مقالات که در نشریه کویر و در سال 1327 منتشر گردید، با قرابت خاصی که با نظریه هنر برای هنر دارد، ارزش های نقاشی ناب و طریقه دستیابی به آن را برای نقاشان و جامعه توصیف می نماید. این مقاله جزء اولین منابع تاریخ هنر معاصر ایران است و بررسی دقیق آن سبب شناخت زوایای بیشتری از هنر مدرن ایرانی خواهد گردید. ضیاءپور از یک طرف حضور مضمون در نقاشی را عنصری تحمیلی از جانب جامعه به هنر بیان می کند و از طرف دیگر «مکتب کامل» را که بر نفی همه مدیوم ها در نقاشی اتکا دارد را متکی بر عامل خواهش اجتماعی و نیاز محیط و زمان معرفی می کند. سوال ها این است که نقش متقابل هنرمند و جامعه در نظریه های ضیاءپور چیست؟ آیا می توان بر اساس نظریات پلخانف، پارادوکس موجود در نظریات او را رفع نمود؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی نقش متقابل جامعه و هنرمند در این مقاله مهم می پردازد. یافته ها نشان می دهد که از یک طرف جامعه، هنرمند را وادار به واردکردن مضمون به نقاشی نموده و از طرف دیگر طبق خواست جامعه و محیط، هنرمند به نفی مضمون و مدیوم های دیگر در نقاشی می پردازد. به نظر می رسد تحقق هم زمان این دو، نوعی تناقض است. اما با توجه به اندیشه های باستید، پلخانف و کالینگوود هنر نوعی کنش خودشناسانه برای هنرمند است و فعالیت هنرمند در راستای زیبایی شناسی، یک خواسته فردی نبوده، بلکه وظیفه عمومی هنرمند و در خدمت جامعه است که دستاورد آن رفع «تباهی آگاهی» از جامعه است.
نواک میان نسلی در آوازهای سوزقوشماق نزد مجریانِ روستاهای حوزه فرهنگی سراب
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
165 - 182
حوزههای تخصصی:
سوزقوشماق نام آوازهایی است که منحصراً توسط زنان در موقعیت های مختلف با کلامی بداهه و بر بستری ملودیک خوانده می شود. حوزه پراکندگی این شیوه آوازخوانی، منطقه سراب و روستاهای اطراف آن در استان آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران است. در میان زنان این منطقه، مرسوم است که در موقعیت هایی به شکل فردی یا جمعی، مانند شادمانی و عروسی، سوگواری، کارهای روزانه و موقعیت های عاطفی خاص، ادراکِ حسی خود از آن موقعیت را با کلامی بداهه و بر یک بستر نغمگی ساده بسرایند. رویکرد اصلی در این مقاله، پس از معرفی این گونه بدیع و ناشناخته در میان آوازهای زنان در ایران، یک مسئله بسیار قابل تأمل موسیقایی است. طبق پژوهش های میدانی و پس از آوانگاری حدود هفتاد نمونه از این آوازها، مشاهده شد که با وجود دوری روستاها و محل زندگی راویانِ نمونه های گردآوری شده، تمامی آنها بر اساس الگوهای نغمگی مشابه و مشترک (11 الگوی نغمگی) و همچنین با نواکی واقع در گستره ایی مشخص آواز می خوانند؛ امری که در فرهنگ های شفاهی و بدون داشتن معیاری برای آواز خواندن بسیار منحصربه فرد است. در این مقاله، پس از معرفی چگونگی و ویژگی های اجرایی آوازهای سوزقوشماق، یازده الگوی استخراج شده از آوانگاری ها بررسی شده اند. در این مقاله نشان داده شده است که گستره آغاز و بسط نغمات در نمونه های گردآوری شده در روستاهای دور از هم، بسیار نزدیک و مشابه هستند. پرسشی که در اینجا مطرح بوده این است که چگونه این نواک در میان روستاهای دور از هم و در نسل های متفاوت منتقل شده و به اشتراک گذاشته شده است. گردآوری اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، نمونه های جمع آوری شده در طی سفرهای پژوهشی و گفت وگو با آگاهان محلی بوده است. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت مردم در جایی هویت خود را به اشتراک می گذارند که در موسیقی و ویژگی های آن قابل مشاهده است.
کمربند اقتصادی و فرهنگی جاده ابریشم نمود توسعه تعاملات بین المللی دو تمدن ایران و چین در منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
436 - 451
حوزههای تخصصی:
افزایش تحولات جهانی منجر به تعداد بیشتری از مسائل در دستور کار دیپلماتیک و تغییرات گسترده در استراتژی قدرت های بزرگ شده است. در این پژوهش با ترکیب نظریات وابستگی متقابل پیچیده و مطالعه فرآیندهای شکل گیری استراتژی بزرگ، تأثیر افزایش حجم، سرعت و تنوع تعاملات درون جامعه بین المللی بر ساخت استراتژی های بزرگ را مورد بررسی قرار خواهد داد. ایده بنیادی مقاله روی استراتژی های «یک کمربند، یک راه»، «نخست آمریکا» و «اتصال منطقه ای ایران» بنا شده است. فرضیه اصلی بر این پایه استوار است که افزایش میزان وابستگی متقابل پیچیده، توانایی قدرت های بزرگ را برای فرموله سازی استراتژی بزرگ و تنظیم داینامیک های رقابتی و همکاری به طور منسجم کاهش داده به نحوی که استراتژی بزرگ خود را برخلاف فرهنگ استراتژیک خود اتخاذ و اجرایی نموده اند که این امر تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر استراتژی بزرگ ایران داشته است.اهداف پژوهش:بررسی تأثیر استراتژی قدرت های بزرگ برخلاف فرهنگ استراتژیک در رویکردهای منطقه ای و بین المللی ایران.بررسی نقش کمربند اقتصادی و فرهنگی جاده ابریشم در تعاملات بین المللی ایران و چین در منطقه.سؤالات پژوهش:چرا قدرت های بزرگ، استراتژی بزرگ خود را برخلاف فرهنگ استراتژیک خود بنا نهاده ا ند؟نقش کمربند اقتصادی و فرهنگی جاده ابریشم در تعاملات بین المللی ایران و چین در منطقه چیست؟
شیرسنگی کنگره دار؛ گونه ای از سنگ مزارهای گورستان اسلامی شهسوار ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
176 - 185
حوزههای تخصصی:
سنگ مزارهای دوران اسلامی، طیف وسیعی از گونه های مختلف با اشکال گوناگون و نقوش متنوع را به خود اختصاص داده است. این آثار سنگی، نمودی از تفکر انسان در زمینه مرگ و جهان پس از آن می باشد. ایرانیان مسلمان با قرار دادن سنگ مزار بر قبور مردگان خویش، علاوه بر آن که زمینه را برای کتابت نام و تاریخ وفات شخص متوفی فراهم می آوردند، با شکل بخشیدن به سنگ مزار، مقاصد خود را نیز به شکل نمادین ابراز می داشتند. هر چند در غالب گورستان های دوران اسلامی ایران سنگ قبرِ کتیبه دار وجود دارد لیکن استفاده از سنگ مزار به شکل های نمادین، انسانی و حیوانی عمدتاً در مناطق عشایرنشین ایران از جمله: استان-های چهارمحال و بختیاری، خوزستان، لرستان و اصفهان بیشتر مرسوم بوده است. نتایج مطالعات انجام شده در گورستان شهسوار ایذه که مربوط به عشایر بختیاری ساکن در شمال خوزستان و متعلق به سده های متأخر اسلامی (سده های ده تا عصر حاضر) است، مؤید آن است که مردمان این حوزه جغرافیائی از سنگ مزارهای متنوعی در پوشش قبور مردگان خود استفاده می کردند که گونه ی شیر سنگی از اهمیت و اعتبار بیشتری نسبت به سایر گونه ها برخوردار بوده است. به باور عشایر بختیاری، نصب شیر سنگی صرفاً بر مزار افرادی انجام می گرفت که در دوران حیات خویش، منش پهلوانی و روحیه ی جنگ آوری داشته و با تأسی از مولای متقیان علی (ع) که اسدالله (شیر خدا) بود، حق مظلوم را از ظالم می ستاندند و در دستگیری از ضعفا و فقرا دریغ نمی-ورزیدند. توضیح اینکه، در میان گونه های متنوع سنگ مزار در گورستان های ایل بختیاری که مهمترین آنها شامل: سنگ مزارهای ساده، محرابی شکل، انسانی شکل، مطبق کنگره دار و تندیس شیر سنگی است؛ کمیاب ترین گونه سنگ مزارها مربوط به گونه ی شیر سنگی است و این مهم آشکارا بر این حقیقت گواهی می دهد که نصب شیر سنگی بر مزار افراد متوفی تابع شرایط و الزاماتی بوده و هر کسی نمی توانسته از این گونه سنگ مزار برخوردار گردد. مطالعات قوم باستان شناختی حکایت از آن دارد که توفیق در نصب شیر سنگی موجبات فخر و تفوق طایفه را بر طوایف دیگر فراهم می آورد و اگر طایفه یا قبیله ای به ناحق و بدون برخورداری از شرایط لازم نسبت به نصب شیر سنگی بر مزار افراد متوفی خود اقدام می کرد، بلافاصله با عکس العمل تند بزرگان ایل بختیاری و تخریب مزار مذکور مواجه می شدند. در این پژوهش که بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی گردید تا از میان گونه های متعدد سنگ مزار در گورستان شهسوار ایذه، گونه ی موسوم به «شیر سنگی کنگره دار» به تفصیل مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
مقایسه زیبایی عقلانی و زیبایی طبیعی از دیدگاه آکویناس
حوزههای تخصصی:
توماس آکویناس را می توان پرچم دار مفهوم زیبایی شناسی دانست. با آنکه آکویناس دنباله روی فلسفه ارسطویی بود، اما تکمیل کننده کار او نبود. توجه و علاقه خاص آکویناس به مبحث زیبایی وجود نداشت، اما مباحثی را مطرح کرد که به نوعی بنیادی ترین مفاهیم زیبایی شناسی را از وجه های متفاوت مورد بررسی قرار داد. مقوله «خیر» و «زیبا» را که با هم متفاوت هستند، با چالش گفتمانی مطرح می کند. حال با به چالش کشیدن «خیر» در عملکرد زیبایی شناسی، فعل الهی در قالب دیدن به منزله دید بصری عمل کرده و زیبایی را یک امر عینی محسوب می کند. وی خوب می دانست که زیبایی یک امر دیدنی است که از ورای ذهن به منصه ظهور رسیده است و در نوع ذهنیت گرایی هر شخص تفاوت را در نوع بصری آن به عینیت گرایی می رساند، اما چیزی که بیش از پیش برای او مهم بود، الهیات به شرط لذت زیبایی شناسی است. اینک اگر باز خیر را از الهیات جدا کنیم و تنها زیبایی را ببینیم، لذت به مقوله اضافه می شود که خود سومین تعریف بعد از خیر و زیبایی است. می توان پرسید که خیر بودن در زیبایی را چگونه در لذت ببینیم؟ به این پاسخ خواهیم رسید که لذت زیبایی شناختی بر چیزهایی قابل گفتن است که امر بر ذهنی مملو از زیبایی های تعریف شده ای کند که ادراک را بالا برده و پس از گذر از فیلتر «تناسب» و «وضوح» ما را در شناخت این امر یاری کند. تناسب ریاضی گونه فیثاغورس برای وضوح، نمایش لذت را چالش آشنایی با زیبایی قرار داده و آکویناس را بر آن داشته که تعاریف منسجم زیبایی را باز هم با دلایل منطقی به کار ببرد. اگر زیبایی از منظر آکویناس نهفته در تناسب های عالم طبیعی در یک اثر بصری را به صورت ظرف بدانیم، خیر و وضوح مظروف افکار آکویناس را تشکیل می دهند، یعنی اکنون این مسئله خیر و وضوح است که معنای جامع زیبایی را مورد نقد و بررسی قرار داده و مضمون لذت زیبایی را با تعریفی جدید به طور تمثیلی به ذهن مخاطب سنجاق می کند. دراین پژوهش، گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای و تحلیل با روش کیفی صورت می پذیرد. این جستار نشان می دهد که عناصر اصلی مفهوم زیبایی نزد آکوئینی به چه صورت است.
تاثیر و تحلیل رنگ در طراحی رابط کاربری نرم افزار های اجتماعی و فرهنگی ایرانی (اندروید 1396-1397)
حوزههای تخصصی:
امروزه گستردگی رسانه های دیجیتال در نرم افزار های موبایل، به کاربران این امکان را داده است که تبادلات اطلاعات آسان و در دسترس باشد. با توجه به این مسئله که موفقیت یک مجموعه کسب و کار بستگی به جذابیت رابط کاربری و میزان رضایت مندی کاربر از تجربه کاربری دارد، در دهه اخیر تولیدات نرم افزارهای ایرانی با اقبال کمی روبه رو بوده و بعضا از گردونه رقابت حذف می گردند. هدف این پژوهش، بررسی ساختار رنگ رابط کاربری استاندارد، کاربردی و متناسب با پسند فرهنگ ایرانی می باشد. در این راستا، برای مطالعه آن چه تاکنون در دنیای توسعه دهندگان و طراحان رابط کاربری گذشته است، می بایست با پایش تولیدات دیجیتال و مباحث اصولی در طراحی اختصاصی نرم افزار بررسی و کنکاش انجام داده تا بتوان شاخص مناسبی برای شناسایی و یافتن راهکارهای اصولی مشخص نمود. طراح رابط گرافیکی می کوشد تا هنر را با تکنولوژی درآمیخته و عناصر بصری را نوعی چیدمان کند تا علاوه بر سادگی، زیبا و چشم نواز باشد. هدف از پژوهش حاضر، دست یابی به الگویی نسبی، که بتواند شاخص عملکردی رنگ را در حوزه طراحی رابط کاربری نرم افزارهای تلفن همراه را کامل تر کرده و کاستی ها و بخش های مثبت آن را به نمایش بگذارد. این سوال مطرح خواهد بود که چه طیفی از رنگ ها در نرم افزار های اجتماعی و فرهنگی غالب تر است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، مشاهده ای صورت پذیرفته است. در نهایت، با جمع بندی مطالب بررسی شده به رویکرد رنگ شناسانه، مبتنی بر محتوا رسیده و با حفظ هویت ایرانی چه از طریق ارایه رنگ، فونت و نقش مایه های بومی می توان بستری از یک بنیاد ملی ارایه نمود که جدا از مباحث داده و اطلاعات در بحث نمای بصری و محیط کاربری، پرهیز از تکرار مکررات نرم افزاری بروز و کاربرپسند ارایه نمود.
تحلیل اسطوره ی (شاه لیر) با رویکرد اسطوره سنجی ژیلبر دوران (مطالعه موردی: تئاتر ملی لندن 2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
71 - 83
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها دارای نمادها و نشانه هایی هستند که باعث باورپذیری اعتقادات و آیین ها در بین اقوام مختلف، در دوران های مختلف گردیده اند. نمادهای اسطوره ای به صورت داستان، هنر و فرهنگ در زندگی اجتماعی نمود پیدا می کنند و بیانگر دیدگاه های روان شناسانه در جامعه می گردند. از نظر ژیلبر دوران، اسطوره همانا نظامی است پویا از نمادها، کهن الگوها و نظامی که با تحریک محرکه هایی تلاش دارد که از طریق کهن الگوها و نمادها در اوج خود به روایت منتهی شود. تئاتر به عنوان رسانه ای مهم؛ قدرت اسطوره سازی را با ابزاری نظیر نقش و بازی بازیگران، صحنه و لباس و گریم به نمایش می گذارد. نمایشنامه ی شاه لیر یکی از شاهکارهای ادبی است که در این پژوهش اجرای نمایشنامه ی شاه لیر(2018 میلادی) با رویکرد اسطوره شناسی دوران، مورد نقد قرار می گیرد. هدف این پژوهش کنکاش در استخراج کهن الگوی غالب در وجود شخصیت شاه است و به دنبال یافتن جواب این سؤال است که عناصر نمادین در خلق شخصیت شاه لیر کدامند و چگونه می توان از طریق اسطوره سنجی ارتباط معنی داری را با مضمون اسطوره دریافت؟ این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها به روش اسنادی و مشاهده ی نمایشنامه صورت گرفته است. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که عناصر نمادین در خلق شخصیت شاه لیر در نمونه ی آماری و با در نظر گرفتن اسطوره سنجی دوران، دارای دلالت های صریح و ضمنی مشهودی است که باعث ایجاد ارتباط بیشتر شخصیت با مخاطب خود شده است.
بررسی میزانسن و هدایت بازیگر در تئاتر مستند معاصر به شیوه ورباتیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
7 - 16
حوزههای تخصصی:
توان نوعی مبارزه اجتماعی برای بازتولید، شکل دادن و یادآوری تاریخ دانست. تئاتر مستند یکی از شاخه های تئاتر مدرن است که به عنوان کاتالیزور برای تغییرات اجتماعی و سیاسی عمل می کند و به موضوعاتی از قبیل دولت، قدرت، رفتار و آداب ورسوم و افکار عمومی می پردازد و برای شکل گیری شیوه اجرایی به اسناد و مدارک از جمله گزارش ها، پرونده ها، جداول آماری و مصاحبه ها تکیه می کند و در تلاش است تا مخاطب که یکی از ارکان مهم تئاتر است را به طور عینی و ملموس شریک اجرا کند. این مقاله با هدف شناخت شیوه های نوین در تحولات اجرایی تئاتر مستند، بنا بر ضرورت بررسی میزانسن و هدایت بازیگر در تئاتر به شیوه ورباتیم پرداخته است. ورباتیم با شیوه اجرایی جدید و منطبق با تکنولوژی روز در پی مطرح کردن و به چالش کشیدن مسائل و مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعه حاضر است. این مطالعه با طرح این پرسش اصلی که آیا اساساً ساختار میزانسن و هدایت بازیگر در تئاتر مستند به شیوه ورباتیم از تعریف مشخصی پیروی می کند، به تشریح تئاتر مستند و تحلیل شکل های اجرایی متفاوت ورباتیم پرداخته است. با توجه به این که ورباتیم شکلی از تئاتر است که بنیاد آن بر اساس ضبط کردن و مصاحبه به دست می آید، میزانسن و هدایت بازیگر در این شیوه به گونه ای صورت می گیرد که اجرای شخصیت ها بر روی صحنه نمایانگر شخصیت های واقعی است و بنابراین بازیگران موظف به رعایت لحن و شیوه بیانی فرد واقعی هستند. این پژوهش توصیفی، تحلیلی است و دستاورد آن نشان می دهد که ساختار ورباتیم متشکل از سه گانه تکنولوژی، متن و بازیگر است. در ارتباط میان این سه گانه می توان به اهمیت و جایگاه بسیار مهم میزانسن در روند خلق اجرای ورباتیم پی برد. به طوری که اجرای بازیگران در قالب این ساختار مستند، واقعی و قابل باور است.
استعاره های مفهومی در حوزه عرفان و هنر با تأکید بر ترکیبات گروه اسمی و عناصر نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
706 - 727
حوزههای تخصصی:
زبان عرفانی همواره از مفاهیم انتزاعی سخن می گوید و بدین جهت برای قابل درک شدن، پیوسته از استعاره های مفهومی که خود زنجیروار به هم پیوسته اند، بهره می گیرد. کاربرد استعاره های مفهومی در هر هنر و متنی، نشان از بینش گوینده و تجربه زیسته است که او دارد. تجربه های زیسته عارف که از برخورد با امور غیبی به دست می آید، به کمک زبان رمزی و استعاری، در انتقال مفاهیم به کار گرفته می شوند. در ترکیبات زبان عرفانی، بدون استفاده از استعارهای مفهومی، درک مفاهیم عرفانی آسان نخواهد بود. این پژوهش در چارچوب زبان شناسی شناختی و با تکیه بر نظریه استعاره مفهومی، به معرفی برخی ترکیبات نو در عرفان پرداخته است. برای انجام این پژوهش، از سه فرهنگ دهخدا، سخن و عرفان، تعدادی از واژه های ترکیبی که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب و بررسی شده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای است. آنچه از دستاوردهای این پژوهش حاصل گردید بیانگر این امر است که استعاره ساختاری پربسامدترین نوع استعاره مفهومی در اصطلاحات عرفانی است و عارفان تمایل بیشتری به کاربرد معانی استعاری برای تولید و درک اسم های مرکب در حوزه عرفان دارند. استعاره توانمندترین ابزار زبانی در بیان شناخت عارفانه از هستی است که برای بیان معانی پیچیده، مبهم، عمیق و گاه ناگفتنی به کار گرفته می شود. در هنر اسلامی نیز نمادپردازی و کاربرد استعاره های مفهومی جایگاه مهمی دارد.اهداف پژوهش:تعیین فرایندهای شناختی دخیل در شکل گیری اسم های مرکب زبان فارسی (استعاره) در حوزه عرفان هنر.مشخص کردن میزان خلاقیت فرایند ترکیب باتوجه به چارچوب نظری بنسز.سؤالات پژوهش:فرایندهای شناختی دخیل در شکل گیری اسم های مرکب زبان فارسی (استعاره) در حوزه عرفان و هنر اسلامی کدام اند؟میزان خلاقیت فرایند ترکیب باتوجه به چارچوب نظری بنسز چگونه است؟
اصول و راهبردهای روشهای نوین ساخت در پایدار سازی معماری با تأکید بر ساختمان های ساخته شده با تکنولوژی ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
411 - 427
حوزههای تخصصی:
طراحی پایدار یا طراحی بوم شناختی (ecological) که به آن طراحی سبز یا معماری پایدار هم گفته می شود، یک فلسفه است. فلسفه طراحی ساختمان هایی که اصول پایداری بوم شناختی، اقتصادی و اجتماعی را رعایت می کنند. همان طورکه می توان از تعریف معماری پایدار برآورد کرد، هدف از طراحی بناها باتوجه به اصول پایداری و بوم شناختی، کاهش اتلاف انرژی و آلودگی محیط زیست است. معماری پایدار، زیرمجموعه طراحی پایدار و یکی از تحولات مهم معماری معاصر و واکنشی بشردوستانه در برابر بحران های عصر صنعت است. سازه یکی از مهم ترین عناصر طراحی یک ساختمان است که طراحی و ساخت آن امروزه به روش های مختلف و نوین انجام می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پایدارسازی معماری از طریق روش های نوین ساخت می باشد. لازمه این امر وجود مؤلفه هایی برای چگونه طراحی و ساختن سازه های نوین در جهت معماری پایدار است. در راستای این هدف ساختمان های ساخته شده با روش های تکنولوژیکی ساخت مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و مزایا و معایب آن ها مشخص گردید؛ سپس روشن شد که در هر نمونه از ساختمان کدام اصل معماری پایدار وجود دارد و این خصوصیت از ساختمان چه تأثیری بر پایداری معماری می گذارد. با مشخص شدن خصوصیات ساختمان های ساخته شده با روش های نوین اصول و راهبردهایی معین شد که اساس پایداری معماری را در طراحی معماری و سازه شامل می شود. نتایج بدین صورت به دست می آید که روش های نوین ساخت دارای اصولی هستند که در صورت طراحی و اجرای صحیح مهم ترین عامل در پایدارسازی معماری می شوند.اهداف پژوهش:تجزیه وتحلیل ساختمان های ساخته شده با روش های تکنولوژیکی ساخت و مزایا و معایب آن ها.بررسی اصول معماری پایدار در ساختمان های مورد مطالعه.سؤالات پژوهش:مشخصات و الگوهای طراحی و اجرای تکنولوژی های نوین ساختمانی و تأثیر آن بر پایداری معماری چیست؟مزایا و معایب و ویژگی های معماری و سازه ای با روش های نوین ساخت و تأثیر آن ها در پیشبرد معماری پایدار چیست؟
تحلیل همبستگی رضایت کالبدی و رضایت شغلی کارکنان اتاق فرمان و تدوین رتبه بندی پارامترهای طراحی فضای باز در نیروگاه های گازی؛ نمونه موردی: نیروگاه های گازی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
341 - 356
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های طراحی حوزه های صنعتی، بی توجهی پیرامون دستیابی به طرح بهینه برای واحدهای صنعتی در راستای ارتقای رضایت شغلی کارکنان است. این پژوهش مبین ضعف ادبیات نظری مدون موجود، پیرامون طراحی فضاهای باز در واحدهای نیروگاهی ذیل مباحثی مانند: رضایت کالبدی و رضایت شغلی می باشد. در پژوهش: 1- تحلیل همبستگی رضایت کالبدی و رضایت شغلی،2- تحلیل همبستگی شاخصه های فضای باز و رضایت شغلی ، 3- استخراج و تدوین رتبه بندی پارامترهایِ موثرِ طراحی فضاهای باز در راستای رضایت کالبدی، در واحدهای صنعتی نیروگاهی، مورد نظر بوده است. ماهیت پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف، کاربردی بوده و با شناخت و تحلیل واحدهای نیروگاهی موجود(با بهره گیری از مشاهده، مصاحبه عمیق و پرسشنامه)، پارامترهای برجسته در طراحی فضاهای باز نیروگاهی، بازیابی می شود. و رتبه بندی پارامترهای مهم فضای باز و تاثیر آنها در رضایت شغلیِ کارکنان اتاق فرمان نیروگاه گازی , امکان وصول دستاوردهای «رضایت از محیط کالبدی فضای کار» و «رضایت شغلی» در کارکنان اتاق فرمان نیروگاه گازی، از یافته های پژوهش است. تائید فرضیه پژوهش، که مبتنی بر همبستگی رضایت کالبدی و رضایت شغلی کارکنان اتاق فرمان نیروگاه گازی(ضریب همبستگی (390/0) و سطح معناداری (001/0 )) و همبستگی شاخصه های فضای باز و رضایت شغلی کارکنان اتاق فرمان در فضای باز نیروگاه گازی (ضریب همبستگی (393/0) و سطح معناداری(001/0)) است، یکی از نتایج تحقیق می باشد (تحلیل ضریب همبستگی پیرسون، در نرم افزار SPSS نسخه 26، صورت گرفته است). مهمترین نتیجه این پژوهش، استخراج پارامترهای مهم از نظر کارکنان اتاق فرمان نیروگاه های مورد مطالعه در طراحی فضای باز نیروگاهی در راستای رضایت کالبدی کارکنان اتاق فرمان نیروگاه گازی و تدوین رتبه بندی و اهمیت آنها با استفاده از روش دلفی بصورت تفکیک شده در هر نیروگاه است.
برنامه ریزی و طراحی خیابان با رویکرد آموزه های هنر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
662 - 684
حوزههای تخصصی:
خیابان ها فضاهای عمومی شهر هستند که ساختار شهرها را شکل می دهند و برخی از آن ها به مثابه فضای شهری عمل می کنند و نیازمند توجه مدیران، مسئولان، برنامه ریزان و طراحان شهری هستند. احداث خیابان های جدید در بافت قدیم یا جدید شهرها، تعریض خیابان ها و نگهداری از آن ها؛ موجب ایجاد چالش های متنوع در جنبه های مختلف شهر می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی مبانی و اصول طراحی خیابان شهری و بیان راه کارهایی برای ارتقای کیفیت خیابان های شهری با تمسک بر آموزه های اسلامی و فرهنگ و هنر ایرانی است. جمع آوری اطلاعات موردنیاز از طریق مشاهده، برداشت های میدانی و مطالعات اسنادی و تحلیل اطلاعات و داده ها، به کمک بهره گیری از روش های تحلیلی و توصیفی، مستندسازی و تحلیل گرافیکی صورت گرفته است. کیفیت شهرها وابسته به کیفیت خیابان ها هستند و کیفیت خیابان ها نیز برآمده از جزئیات خیابان ها هستند. برای ارتقاء کیفیت شهرها می توان کیفیت فضاهای شهری ازجمله خیابان ها را افزایش داد. این تحقیق به بیان شاخص های تأثیرگذار بر روی کیفیت خیابان ها می پردازد و آن ها را به پنج دسته کلی که عبارت اند از: عملکردی، زیباشناختی، زیست محیطی، آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی تقسیم می کند. اطلاع از جهان بینی، اقلیم، نیازها و فرهنگ مردم هر شهر برای برنامه ریزی و طراحی خیابان شهری واجد اهمیت است. در این نوشتار شاخص های بسیاری بیان شدند که همگی آن ها در طراحی، نگهداری و ارتقای خیابان های موجود مؤثر هستند.اهداف پژوهش: تدوین اصول طراحی و برنامه ریزی خیابان شهری با بهره گیری از آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی.ارائه نمونه راه کارهای پیشنهادی برای برنامه ریزی، طراحی و برخورد با خیابان شهری باتوجه به آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی.سؤالات پژوهش: شاخص های مؤثر در برنامه ریزی، طراحی و مدیریت خیابان شهری باتوجه به آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی چیست؟نمونه راه کارهای پیشنهادی برای برنامه ریزی، طراحی و برخورد با خیابان شهری باتوجه به آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی چیست؟
بررسی تحولات نهاد آموزشی (1320-1299 ش) و انعکاس آن بر هنر معاصر در قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
335 - 354
حوزههای تخصصی:
نهادسازی جامعه ایران در ابعاد مختلف فرهنگی و اداری که با انقلاب مشروطه آغاز شد، در مقطع زمانی 1320 – 1299 شتابی تازه گرفت و با جدیت دنبال شد. در بازده زمانی مذکور بنیاد نهادهای جدید فرهنگی قزوین نیز ریخته شد. یکی از محورهای اساسی سیاست فرهنگی حکومت رضاشاه در راستای سیاست مدرن سازی، نوسازی در حوزه آموزشی است که در نظام آموزشی قزوین در مقطع مذکور دگرگونی های گسترده ای ایجاد کرد و بخش عمده آن به بعد کمّی (احداث مدارس جدید و افزایش تعداد دانش آموزان) مربوط بود ضمن اینکه در بعد محتوایی نیز (مواد درسی و سرفصل های آموزشی که بیشتر جهت نهادینه کردن حس میهن پرستی و... بود) شاهد تغییراتی هستیم. با وجود تحول در ساختار آموزشی، به واسطه سیاست آمرانه و شتاب زده که با بافت سنتی در تقابل بود، باعث شد مطالبات مورد انتظار به طور کامل محقق نشود. نهاد فرهنگی آموزش در قزوین محور مطالعه در پژوهش حاضر است که در این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های پژوهش حاکی از گسترش نظام آموزش و مدرسه سازی در دوره پهلوی است، بقایای معماری برخی از این مدارس حاکی از تأثیر این تحول بر معماری قزوین در دوره معاصر است.اهداف پژوهش:بررسی تحولات نظام آموزشی قزوین در دوره معاصر.بررسی تأثیر مدرسه سازی قزوین در دوره پهلوی بر هنر معماری این دوره.سؤالات پژوهش:تحولات نظام آموزشی دوره پهلوی در نهضت مدرسه سازی در شهر قزوین چه بازتابی داشت؟هنر معماری شهر قزوین چگونه در مدرسه سازی دوره پهلوی چه بازتابی یافته است؟
مطالعه مقایسه ای اصول هفتگانه تزیینی هنر نگارگری ایران در نگاره های خمسه نظامی 846 هجری قمری موجود در کتابخانه بریتانیا (کد Add.MS.25900)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
17 - 30
حوزههای تخصصی:
تزیین یکی از جنبه های مهم ساختار بصری هنر نگارگری و کتاب آرایی ایران است و همواره به عنوان یک اصل مهم مطرح بوده است. این وجه در مکتب های هنری مختلف، فرم های گوناگونی پیدا کرده است و درنهایت با تدوین هفت اصل تزئینی هنر نگارگری ایران در دوره صفوی شکل مدونی به خود گرفته است. محور کار این پژوهش مطالعه کاربرد اصول هفت گانه تزئینی هنر نگارگری در نسخه شکوهمند خمسه نظامی، محفوظ در کتابخانه بریتانیا است که می تواند اطلاعات ارزشمند و زیادی از ویژگی های نگارگری مکتب متأخر هرات ارائه دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی کاربرد هفت اصل تزئینی هنر نگارگری ایران در نگاره های خمسه نظامی متعلق به سال 846 ه . ق. است. سؤال اصلی این پژوهش این است که اصول هفت گانه تزیینی هنر نگارگری ایران در مکتب متأخر هرات در نگاره های خمسه نظامی 846 ه . ق. چگونه به کار رفته است؟ این پژوهش به روش توصیفی تطبیقی انجام شده و گردآوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای اسنادی و بررسی نگاره های نسخه خمسه نظامی 846 ه . ق. صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش اصول اسلیمی، ختایی، نیلوفر و گره بیشترین کاربرد را در نگاره های مورد بررسی داشته اند. اصل ابر در هفت نگاره استفاده شده و اصل واق نیز کم ترین کاربرد را در نگاره ها داشته است. در حقیقت نگارگران خمسه نظامی به سنت تزیین گرایی هنر نگارگری ایران پایبند بوده اند. آنها ضمن نشان دادن مهارت خود در این اثر، شاخصه های کتاب آرایی مکتب متأخر هرات و مکتب تبریز اوایل دوره صفوی را نیز نشان می دهند.
ارزیابی شاخص های مؤثر بر طراحی ساختمان کم کربن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۰
5 - 25
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین از آثار انتشار گازهای گلخانه ای از جمله دی اکسید کربن به اتمسفر است. با توجه به سهم ایران در تولید دی اکسیدکربن و تعهدات ملی و بین المللی برای کاهش انتشار کربن در کشور از یک سو و پتانسیل بالای بخش ساختمان برای کاهش انتشار کربن از سویی دیگر، ضروری است صنعت ساختمان به سمت آینده کم کربن هدایت شود. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی شاخص های مؤثر بر طراحی ساختمان کم کربن در ایران است. به منظور دستیابی به این هدف، شاخص های مؤثر با مرور پیشینه تحقیق شناسایی شد و با استفاده از روش دلفی و با توزیع پرسشنامه میان صاحب نظران از سه حوزه سیاست گذاران، پژوهشگران و فعالان در عرصه ساختمان، اهمیت شاخص ها برای دستیابی به ساختمان کم کربن در ایران ارزیابی شد و در هفت حوزه که عبارت اند از مکان یابی و سایت، معماری ساختمان، مصالح و روش ساخت، بهره وری انرژی، بهره وری آب، کیفیت محیط داخل و انرژی تجدیدپذیر طبقه بندی شد. پس از ایجاد اجماع میان صاحب نظران، با اهمیت ترین شاخص ها در جهت دستیابی به ساختمان کم کربن در ایران، «طراحی اقلیمی» و «ارتقای پوسته خارجی ساختمان متناسب با اقلیم» تعیین شد. دستاورد این تحقیق می تواند در شناسایی و مسیریابی تصمیمات کلیدی در طراحی ساختمان کم کربن و تعیین خط مشی و اولویت بندی سیاست گذاران در کشور مورد استفاده قرار گیرد.
ابعاد و دلایل رشد اجتماعات مسکونی دروازه دار نمونه موردی؛ شهر یزد
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، یکی از روندهای اصلی توسعه مسکونی در بخش های وسیعی از شهرها و جوامع، توسعه اجتماعات دروازه دار است. اجتماعات دروازه دار با انواع و اندازه های مختلفی ساخته می شوند که دلایل شکل گیری آن ها از کشوری به کشور دیگر، از شهری به شهر دیگر و از یک اجتماع دروازه دار به دیگری متغیر است؛ اما آنچه بین همه این اجتماعات دروازه دار به نظر می رسد مشترک باشد، تأثیرات سوء آن ها بر شکل معمول زندگی شهری، فضاهای عمومی، یکپارچگی اجتماعی و فرهنگی و حکمروایی محلی و منطقه ای است. پژوهش حاضر به طورکلی به دو بخش قابل تقسیم است؛ بخش اول این نوشته به بررسی مبانی نظری با روش تحقیق اکتشافی و با استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای و بررسی مقالات علمی معتبر بین المللی انجام شده و بخش دوم به بررسی دلایل شکل گیری اجتماعات مسکونی دروازه دار شهری در شهر یزد با کمک گرفتن از ابزار پرسشنامه نیمه ساختاریافته و مصاحبه نیمه عمیق با ساکنان 80 واحد مسکونی در اجتماعات دروازه دار شهر یزد مورد پرداخته شده است. بر اساس یافته های این پژوهش در مورد توسعه های مسکونی دروازه دار در شهر یزد می توان گفت غالب ساکنان، این اجتماعات را به عنوان سبک زندگی طولانی مدت در مقایسه با توسعه مسکونی معمول در سطح شهر ترجیح نمی دهند و عامل اصلی تأثیرگذار بر این افراد برای انتخاب این اجتماعات غالباً انگیزه های اقتصادی و استفاده از وام های خرید مسکن اعطایی از طرف بانک ها و تأمین مسکن ارزان قیمت در این پروژه ها است.
تبیین و ارزیابی مؤلفه های کیفی فضاهای عمومی به صورت کمّی با استفاده از روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: باغ فردوس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
43 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: محققین حوزه شهری جهت افزایش راندمان عملکرد اجتماعی فضای عمومی مؤلفه های فراوانی را در مدل های مفهومی گوناگون برشمرده اند. به نظرمی رسد می توان این ویژگی های کیفی را جهت همگرایی مفاهیم در ذیل خصوصیات شکلی فضا در دسته بندی کلان تری قرارداده و آن ها را به صورت کمّی مورد سنجش و ارزیابی قرار داد.
هدف پژوهش: بین عوامل کیفی که در توانایی و قابلیت یک فضا برای شکل دهی به زندگی عمومی شهری تأثیرگذار هستند روابط علت و معلولی برقرار است. این عوامل از طریق روش های کمی و کیفی قابل ارزیابی هستند. این پژوهش سعی دارد تا بتواند از طریق تلفیق روش های فوق، فاکتورهای لازم جهت افزایش کیفیت فضا را در دسته بندی جامع تری قرارداده و به ارزیابی آن ها بپردازد.
روش تحقیق: پژوهش حاضر از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی است. ابتدا متغیرهای کیفی مؤثر در ساخت و شکل گیری فضای عمومی با مرور در ادبیات موضوع شناسایی و دسته بندی شدند. عامل دسترسی پذیری به عنوان عامل مشترک که تمامی نظریه پردازان به آن تأکید داشته اند، به عنوان مبنای استفاده از روش چیدمان فضا قرار گرفت. روش چیدمان فضا ارزیابی کمی ویژگی های کیفی فضا را در سطح کلان ارزیابی کرد. سپس نتایج حاصله با استفاده از استدلال منطقی مورد بحث قرار گرفتند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد می توان تحلیل کیفیات فضایی را در یک پروسه دومرحله ای تعریف کرد. ابتدا در ارزیابی اولیه فضای عمومی از طریق نقشه های خطی برمبنای میزان دسترسی پذیری و قابلیت تحرک، که اساس، پایه و مبنای سایر کیفیات فضایی را تشکیل می دهد، در سطح کلان مورد تحلیل اولیه قرار می گیرد. در مرحله دوم جهت سنجش این که در واقعیت فضا به چه صورت توسط کاربران تجربه می شود، با استناد به تکنیک های تحلیلی از قبیل پرسش نامه، نقشه برداری، نظرسنجی و غیره، در مقیاس خرد به بررسی در خود سایت پرداخته شود.
شناسایی چالش ها و موانع ادراک ذهنی دانشجویان معماری در فرایند طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آشفتگی فضاهای آموزش معماری در ایران و عدم وجود روندی تقریباً پاسخ ده به نیازهای آموزشی دانشجویان و عدم هدفمندکردن ذهن دانشجو در جهت یادگیری طراحی معماری از مسائل اساسی و ضعف های آموزش معماری ما است؛ متأسفانه در دانشگاه ها، استادان کم تر به موضوع «درک فضا» توجه می کنند و مسئله این است که چگونه می توان بدون درک روشنی از ماهیت فضا، خلق آن را به دانشجو آموزش داد؟ و از طرفی انتقال مفاهیم از حالت قابل دید به فضایی، بسیار ساده تر از انتقال آن از حالت ذهنی، گفتاری یا نوشتاری به فضایی است.
هدف پژوهش: شناخت چالش ها و مشکلات آموزش طراحی معماری با تأکید بر ادراک ذهنی دانشجویان هدف اصلی تحقیق حاضر است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری، تجزیه و تحلیل داده ها در گروه تحقیقات کیفی به شمار می آید. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان و اساتید گروه معماری در دانشگاه های آزاد تهران و کرج است، ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و برای کدگذاری داده ها از نرم افزار ATLAS TI بهره گرفته شد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده به شناسایی چهل وشش کد محوری، هشتاد و چهار شاخص و هفده مقوله نهایی منجر شد که شامل وضعیت فیزیکی محیط های یادگیری، قدیمی بودن روش ها و شیوه های طراحی در دانشگاه های ایران، میزان آشنایی اساتید معماری با روش های نوین، عدم اجتماع پارادایمی، یک سویه بودن آموزش طراحی معماری، خلق فضایی بصرمحور و ... است؛ لذا می توان گفت که در سیستم آموزشی و پژوهشی گروه معماری دانشگاه های ایران، کم تر به موضوع «ادراک ذهنی» توجه می شود و دانشجویان معماری با بهره گیری از روش های گذشته مانند ابزارهای ساده دستی، کاغذ و ماکت نمی توانند درک از محیط را به طور دقیق پیاده کنند و مخاطب را نسبت به مؤفقیت پروژه شان مجاب کند و درک محیط و مکانیزم آن، واجد نقش کلیدی در بیان محیط به شمار می آید.
تحلیل اثربخشی ظهور مصرف گرایی بر دگرگونی معماری داخلی مسکن معاصر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری به علت داشتن ماهیت میان رشته ای دارای تأثیروتأثر با بسیاری از دانش های دیگر است که اقتصاد، یکی از مهم ترین آن ها محسوب می شود. نظام سرمایه داری که طی یک قرن اخیر در غرب، نظام اقتصادی غالب بوده، سبب ظهور مسائل مختلفی در عرصه معماری نه تنها درکشورهای غربی بلکه در بسیاری دیگر از کشورها از جمله ایران شده است. یکی از این مسائل، ظهور فرهنگ مصرف گرایی و به دنبال آن تحول شکل فضای مسکونی در ایران بود. این مسئله به طور مشخص در ایران سبب اثربخشی اسباب و اثاثیه مدرن بر شکل فضاهای مسکونی و به ویژه آشپزخانه و به تبع تغییر نوع رابطه آشپزخانه با سایر فضاهای خانه شد. در این راستا، پرسش اصلی این است که فرهنگ مصرف گراییِ غربی، چگونه سبب تحولات و تطورات سبک زندگی و به دنبال آن معماری داخلی فضای مسکونی در ایران شد؟هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر علت یابی و تحلیل تحولات معماری فضای مسکونی در ایران از دریچه دگرگونیِ صورت گرفته در سبک زندگی مردم ناشی از ظهور فرهنگ مصرف گرایی در دوران معاصر است.روش پژوهش: برای پاسخ گویی به پرسش تحقیق در مقام گردآوری داده ها از روش اسنادی کتابخانه ای و در مقام تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است.نتیجه گیری: طبق یافته های این مقاله، دو نمونه از اقدامات مهمی که در دوره پهلوی سبب ظهور فرهنگ مصرف گرایی در فضای داخلی مسکن ایرانی شد عبارت بودند از اولاً تأسیس «ایستگاه تلویزیون» و پخش تبلیغات و برنامه های آمریکایی و ثانیاً تأسیس «دپارتمان اقتصاد خانه» به جهت افزایش اثرگذاری بر شیوه زندگی زنان و دختران ایرانی به عنوان مهم ترین قشر تأثیرگذار بر سبک زندگی جامعه ایرانی. هر دو اقدام فوق با برنامه خارجی ها انجام شد که مستندات اثبات این مدعا در این مقاله ارائه شده است.