مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
سنگ مزار
حوزه های تخصصی:
کتیبة پهلوی «آذرشب»، مشهور به «نیروگاه سیکل ترکیبی (کازرون چهارده)»، یکی از سنگ مزارهای بازمانده از اواخر دوره ساسانی (یعنی سال 6 یزدگردی برابر با ششمین سال جلوس یزدگرد، آخرین شاه ساسانی) است که در سال 1384، هنگام خاک برداری از اطراف برج نیروگاه سیکل ترکیبی در شرق کازرون، کشف شد. محتوای این گونه کتیبه ها بیش تر معرفی آرامگاه یا دخمه درگذشته و ذکر نام او و پدر او یا کسی که دخمه را برای او سفارش داده و نیز طلب آمرزش برای متوفا است. کتیبه مذکور به شکل ستونی مکعب مستطیلی است و نوشته های پهلوی در دو طرف ستون و در عرض آن نگاشته شده است. در این مقاله، پیش نهادی تازه برای عنوان کتیبه (آذرشب به جای سیکل ترکیبی!) و خوانش و ترجمه آن ارائه شده است. هم چنین، خوانشی برای چند واژه که پیش از این خوانده نشده پیش نهاد شده است.
پهلویات کتیبه ای 2 : (1) کتیبة سنگ مزار حاجی آباد استخر (نقش رستم 1) و بازخوانی کتیبة تنگ جلو (سمیرم 1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتیبة حاضر از مجموعه کتیبه های مزارنوشته به خط و زبان پهلوی ساسانی است. این کتیبه در مأموریت اینجانب به سال 1382 در حوالی روستای حاجی آباد، حد فاصل میان تخت جمشید و نقش رستم، در استخر باستانی دیده شده بود. این کتیبه در ۷ سطر نوشته شده است و بر بالای آن هم دخمه یا استودانی وجود دارد که محل دفن صاحب قبر بوده است. در آغاز، تصور بر این بود که کتیبه تازه یافته شده است اما، در جست وجوهای نگارنده، مشخص شد که هرتسفلد این کتیبه را دیده و از آن قالب هم تهیه کرده بود. این کتیبه از آنِ شخصی به نام «پورگ» پسر «روشن آدُر» است. در این مقاله، بازخوانی تازه ای هم از کتیبة «تنگ جلو» (سمیرم ۱) شده است.
تحلیلی بر مقوله انتخاب آیات در مزارنوشته های توران پشت؛ یادمانی با داده های فرهنگی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ اسلامی، آیات قرآن متنی مقدس به شمار می رود که باید بسیار در مرأی و منظر قرار گیرد؛ از همین رو خوشنویسان و کتیبه نگاران در تزئین مسجد، امامزاده، خانقاه و مدارس مذهبی، بسیار از آیات قرآن بهره می گرفتند. افزون بر مکان های نام برده، نگاشت آیات بر سنگ مزارها نیز امری معمول بوده است. با آنکه پیشینه این رسم از هزار سال فراتر می رود و باستان شناسان و پژوهشگران رشته تاریخ و هنر بدان پرداخته اند، اما کمتر ذهن پژوهشگران حوزه مطالعات قرآنی را به خود معطوف داشته است. توجه به این نکته که نوعاً چه آیاتی بر سنگ قبرها حکاکی شده و از آن انتخاب، چه تحلیل فرهنگی و تاریخی برمی آید، مهمترین پرسش حاضر است. همچنین این سؤال نیز در کانون توجه قرار دارد که گورستان ها چه جایگاه فرهنگی در جامعه داشته است و چه کارکردی از مزار در ذهن مردمان آن دوره، آنان را به انتخاب آیاتی خاص از قرآن سوق داد؟ تحقیق پیش رو، پرسش های فوق را در مورد آیات قرآنی گورنوشته های «مزار تاریخی توران پشت» به بررسی و تحلیل گذاشته و در پایان به پنج انگیزه ارزشی و آموزشی در انتخاب آیات دست یافته است.
بررسی تناسب و ترکیب بندی سنگ مزارهای با نقش مایه فرشته درآرامستان ارامنه جلفای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
53 - 67
حوزه های تخصصی:
سنگ مزارهای آرامستان ارامنه ی جلفای اصفهان با گنجینه ای از نگاره های فرشتگان و نقوش دیگر، از دوران صفوی و در طی چند قرن بستر هنر آفرینی هنرمندان و حجاران بوده است ، که با استفاده از تناسبات، ترکیب بندی ها و شکل های گوناگون ایجاد شده اند. ارزش روابط موجود در سنگ مزارها و کمبود پژوهش های صورت گرفته اقتضا می کند تا در عرصه ی نگهداری و بررسی آن تلاش بیش تری صورت گیرد. روابط هندسی مشخصی در تقسیم بندی کادر سنگ قبور ارامنه و تناسب های آن وجود دارد و اهدف این پژوهش بررسی روابط در ترکیب بندی و تناسبات سنگ مزارهای با نقش مایه فرشته در آرامستان ارامنه و بررسی انواع نقوش فرشتگان به کار رفته و ریشه یابی آن در نقوش باستانی ایرانی و مسیحیت(ارامنه) است. در این ارتباط پرسش هایی مطرح است: 1- چه تناسب ویژه ای میان ابعادکادر نقش فرشته ها به کادر کلی سنگ مزارها وجود دارد؟ 2-ترکیب بندی، قاب بندی و میزان برجستگی نقش فرشته ها در سنگ مزارها به چه صورت هستند؟ 3- کدام مفاهیم در ریشه نقش مایه فرشتگان سنگ مزارهای ارامنه قرار دارد؟ 4- چه عناصر تصویری دیگری با نقوش فرشته ها، در سنگ قبور ارامنه جلفا ترکیب شده اند؟ این مقاله بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی و با دیدگاهی هندسی، به بررسی سنگ قبور با نقوش فرشتگان در این آرامستان تاریخی بپردازد که شیوه جمع آوری آن میدانی و کتابخانه ای است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تصاویر فرشتگان قبرستان ارامنه تقریبا به یک اندازه متاثر از مسیحیت(ارامنه) و هنر ایران دوره باستان و دوره اسلامی است. همچنین تناسب خاصی میان ابعاد کادر نقش فرشتگان درسنگ مزارها وجود دارد که درچهاردسته کلی(لچکی/چهارتایی-چلیپایی/ تکی /جفتی-قرینه) ایجاد شده اند. حجاری سنگ مزارها به دو شیوه ی گود- برجستگی و فرم قاب بندی ها به فرم قوس مازه دار، تیزه دار و مستطیلی می باشد.
سنگ های مزار، نمودی از وحدت مذاهب مختلف اسلامی در ایران؛ گونه شناسی، طبقه بندی و مطالعه آرایه های سنگ مزارهای نوع گهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۰
133-153
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع مرگ و معاد در جهان بینی اسلامی، مسئله تدفین و چگونگی آن از نگاه اسلام، جایگاهی ویژه دارد. اگرچه در زمینه ساخت قبور و نشانه های مرتبط با آن در مذاهب گوناگون اسلامی دیدگاه هایی متفاوت وجود دارد، پرسش پیش رو این است که این تفاوت ها در ایران به چه صورتی بروز و ظهور یافته اند؟ نگارندگان بر این باورند که در قبرستان های شناسایی شده از دوره های مختلف اسلامی ایران، شواهد و نشانه هایی به چشم می خورد که نگاه تقریباً نزدیکی در میان مذاهب گوناگون اسلامی در زمینه چگونگی ساخت یادمان های مربوط به مردگان وجود داشته است. گستردگی حوزه پراکنش، کتیبه ها و نقوش موجود بر سنگ قبرهای گهواره ای بیان گر آن است که این سنگ قبرها صرفاً به جغرافیا، دوره سیاسی یا مذهب خاص محدود نبوده اند. وحدت شکل سنگ مزارهای مورد بررسی قرار گرفته، در حقیقت بیان گر وحدت سیاسی و عقیدتی مردمی است که زیر لوای اسلام زندگی می کردند. تنوع نقوش و تفاوت های جزئی فرم ها، گویای ویژگی های منطقه ای و تسامح مذاهب مختلف موجود در ایران اند.
«آوای خاموشان» بررسی اشعار فارسی بازمانده بر سنگ نوشته های مقابر در هانجو
دو تمدن بزرگ ایران و چین از گذشته بسیار دور پیوندهای عمیقی داشته اند. پیوندهای این دو تمدن در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی فرهنگی و … بوده است. به نظر می رسد دو عامل اساسی زمینه ساز این ارتباطات گسترده بوده است: نخست جاده ابریشم، دوم همسایگی و همجواری آنها؛ هرچند گذشت روزگار و تحولات جهانی و منطقه ای، به خصوص در سده های اخیر، هر دو عامل را دیگرگون کرد، لکن دیرینگی و عمق روابط ایران و چین به حدی بوده است که هیچ عاملی نمیتواند باعث بُرش و جدایی آنها شود.
از طرفی، اگرچه از روزگاران دور روابط اقتصادی میان این دو تمدن بر دیگر حوزه ها سایه افکنده بوده، اما این بدین معنا نیست که پیوندهای دیگر این دو کشور بهویژه پیوندهای فرهنگی ، تحت الشعاع روابط اقتصادی بوده و مورد بی توجهی قرار گرفته است؛ بلکه باید از دریچه ای دیگر گسترش روابط اقتصادی را زمینه ساز پیوندهای فرهنگی به شمار آورد. مع الوصف میتوان گفت در کنار گسترش روابط اقتصادی ایران و چین، حوزه های مختلف فرهنگی نیز بین دو کشور گسترده شد به گونه ای که نمونه هایی از تأثیر پذیری این دو تمدن را می توان در اساطیر، آثار ادبی، هنر سفالگری، روابط مذهبی و … مشاهده نمود.
در دوره پس اسلام، پیوندهای فرهنگی به گونه ای متفاوت و البته بسیار گستردهتر بروز کرد. آنچه در این دوره فرهنگی بیش از هر موضوع دیگری در خور توجه است، گسترش زبان فارسی در چین به خصوص در مناطق غربی آن است. اما توجه به حوزه نفوذ زبان فارسی گویا فقط به این منطقه منحصر شده بود تا اینکه پیدایش و بررسی کتیبه ها و گور نوشته های هانجو، حقایق دیگری را آشکار کرد و جلوهای عمیق تر از نفوذ زبان فارسی را در چین نشان داد. در هفت کتیبه از گورنوشته های هانجو ۸۱ بیت شعر فارسی در قالب قصیده، غزل، قطعه و رباعی است که ۶۱ بیت ان قابل خواندن و غیرتکراری است. در این سروده ها، سروده ها و تأثیر سخن سعدی بسیار آشکار است. هرچند گور نوشته از حضور بازرگانان ایرانی را نشان میدهد، لیکن نباید حضور زبان فارسی را در آنها منحصر بدانیم. در این مقاله ضمن گذری بر روابط فرهنگی ایران و چین، گورنوشته های مذکو را را بررسی کرده و نشان می دهیم زبان فارسی برای مدتی در این منطقه رونق داشته است.
«آوای خاموشان» بررسی اشعار فارسی بازمانده بر سنگ نوشته های مقابر در هانجو
دو تمدن بزرگ ایران و چین از گذشته بسیار دور پیوندهای عمیقی داشته اند. پیوندهای این دو تمدن در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی فرهنگی و … بوده است. به نظر می رسد دو عامل اساسی زمینه ساز این ارتباطات گسترده بوده است: نخست جاده ابریشم، دوم همسایگی و همجواری آنها؛ هرچند گذشت روزگار و تحولات جهانی و منطقه ای، به خصوص در سده های اخیر، هر دو عامل را دیگرگون کرد، لکن دیرینگی و عمق روابط ایران و چین به حدی بوده است که هیچ عاملی نمیتواند باعث بُرش و جدایی آنها شود. از طرفی، اگرچه از روزگاران دور روابط اقتصادی میان این دو تمدن بر دیگر حوزه ها سایه افکنده بوده، اما این بدین معنا نیست که پیوندهای دیگر این دو کشور بهویژه پیوندهای فرهنگی ، تحت الشعاع روابط اقتصادی بوده و مورد بی توجهی قرار گرفته است؛ بلکه باید از دریچه ای دیگر گسترش روابط اقتصادی را زمینه ساز پیوندهای فرهنگی به شمار آورد. مع الوصف میتوان گفت در کنار گسترش روابط اقتصادی ایران و چین، حوزه های مختلف فرهنگی نیز بین دو کشور گسترده شد به گونه ای که نمونه هایی از تأثیر پذیری این دو تمدن را می توان در اساطیر، آثار ادبی، هنر سفالگری، روابط مذهبی و … مشاهده نمود. در دوره پس اسلام، پیوندهای فرهنگی به گونه ای متفاوت و البته بسیار گستردهتر بروز کرد. آنچه در این دوره فرهنگی بیش از هر موضوع دیگری در خور توجه است، گسترش زبان فارسی در چین به خصوص در مناطق غربی آن است. اما توجه به حوزه نفوذ زبان فارسی گویا فقط به این منطقه منحصر شده بود تا اینکه پیدایش و بررسی کتیبه ها و گور نوشته های هانجو، حقایق دیگری را آشکار کرد و جلوهای عمیق تر از نفوذ زبان فارسی را در چین نشان داد. در هفت کتیبه از گورنوشته های هانجو ۸۱ بیت شعر فارسی در قالب قصیده، غزل، قطعه و رباعی است که ۶۱ بیت ان قابل خواندن و غیرتکراری است. در این سروده ها، سروده ها و تأثیر سخن سعدی بسیار آشکار است. هرچند گور نوشته از حضور بازرگانان ایرانی را نشان میدهد، لیکن نباید حضور زبان فارسی را در آنها منحصر بدانیم. در این مقاله ضمن گذری بر روابط فرهنگی ایران و چین، گورنوشته های مذکو را را بررسی کرده و نشان می دهیم زبان فارسی برای مدتی در این منطقه رونق داشته است.
گونه شناسی، طبقه بندی و تحلیل سنگ مزارهای اسلامی شمال غرب ایران (مطالعه موردی دوره ایلخانی تا پایان دوره صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
163 - 177
حوزه های تخصصی:
سنگ مزارها یکی از اجزاء جدایی ناپذیر تفکر مرگ در میان تمامی جوامع از روزگاران کهن تا به امروز بوده و ابزاری اساسی برای نمودهای عینی و معنوی آن به کار رفته است. اگرچه در زمینه ساخت مَزار و نشانه های مرتبط با آن در جوامع گوناگون دیدگاه های متفاوت وجود دارد، این پدیده در جهان بینی ایرانی – اسلامی جایگاه ویژه ای داشته است و در شکل های مختلف و نقش مایه های تزیینی متنوع ایجاد شده اند. منطقه شمال غرب ایران (آذربایجان ایران) به دلیل حکمرانی اقوام سلجوقی، ایلخانی، آق قوینلو، قره قوینلو و صفوی یکی از مناطق مستعد برای این گونه آثار مادی است. این پژوهش با هدف شناسایی، گونه شناسی و تحلیل برخی از سنگ مزارهای این منطقه انجام گرفته و به دنبال پاسخ به پرسش های اساسی زیر است: سنگ مزارهای شمال غرب ایران از نظر گونه شناسی و شکل در چه اشکالی ایجاد شده است؟ تحلیل ریشه شناختی برخی از شکل سنگ مزارهای شمال غرب ایران به کدام مناطق بر می گردد؟ نقوش تزیینی سنگ مزارهای شمال غرب ایران در چند دسته قابل تقسیم بندی است؟ این پژوهش به روش، توصیفی – تحلیلی بر اساس مطالعات اسنادی، تجزیه و تحلیل کیفی و از روش میدانی برای ثبت و ضبط برخی گورستان های دوره اسلامی شمال غرب ایران استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که سنگ مزارها از منظر نحوه قرارگیری در سه نوع عمودی، افقی و ترکیبی با گونه های مختلف قابل دسته بندی است؛ همچنین مطالعات تطبیقی سنگ مزارها نشان می دهد که از نظر ریشه شناختی برخی از اشکال سنگ قبرها با فرهنگ های آسیای میانه ارتباط نزدیکی دارد که نشان از تاثیر و تاثرات فرهنگی میان حکومت های دوره اسلامی ایران با آسیای میانه است. سنگ مزارهای مورد مطالعه از لحاظ آرایه های تزیینی دارای انواع مختلفی با مفاهیم متنوعی است از جمله: الف) انسانی، ب) گیاهی، ج) حیوانی، د) هندسی - نمادین، ه) اشیاء و ابزارآلات است. هم اکنون بسیاری از این آثار دچار آسیب انسانی و طبیعی شده و تنها تعدادی از آن ها از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردارند.
پژوهشی بر شناخت سنگ مزارهای دوران اسلامی شهرستان وَرزقان در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
567-552
حوزه های تخصصی:
سنگ مزارها یکی از اجزاء جدایی ناپذیر تفکر مرگ در میان تمامی جوامع از روزگاران کهن تا به امروز بوده و ابزاری اساسی برای نمودهای عینی و معنوی آن به کار رفته است. یکی از مناطق مهم در حوزه مطالعات این گونه آثار در منطقه آذربایجان شرقی، شهرستان ورزقان است. برخی از گورستان های دوران اسلامی این شهرستان، دارای سنگ قبرهای در اشکال مختلف و مزیین به نقش مایه های متنوع بوده که بررسی، مستند نگاری و مطالعه آن ها ارزشمند است. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی–تطبیقی، تحلیلی و بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای به دنبال اهدافی چون مطالعه سنگ قبرهای دوران اسلامی ورزقان، طبقه بندی اشکال سنگ قبرها و بررسی نقش مایه های تزیینی در آن هاست. نتایج پژوهش نشان می دهد که این سنگ قبرها عموما از دوران ایلخانی تا معاصر شکل گرفته اند. سنگ قبرهای موجود در این گورستان ها از نظر شکل ظاهری به چهار دسته کلی؛ صندوقی، گهواره ای، پیکره سنگی حیوانی و پلکانی قابل تقسیم بوده و روی آن ها نگاره هایی چون نقش مایه کتیبه، گیاهی، ابزارآلات، هندسی، محراب به کار رفته است. همچنین نتایج دیگر این پژوهش نشان می دهد که نقش مایه های ایجاد شده، بازتاب اعتقادات مذهبی، اجتماعی و قومی ساکنان منطقه بوده است. به طور کلی، هدف اصلی در پژوهش حاضر ضمن دسته بندی و تفکیک اشکال و نقش مایه سنگ قبرهای ۱۸ گورستان، تحلیلی بر ریشه شناختی برخی اشکال و نقش مایه های تزیینی سنگ قبرها، در شهرستان ورزقان پرداخته است. با توجه به اینکه بسیاری از این سنگ قبرها در معرض تخریب هستند، ضرورت مطالعه و ثبت اطلاعات آن ها وجود دارد.
سفید چاه، نمایه ای فراتر از یک گورستان :شناخت و بررسی مضامین و نقوش تصویری گورستان سفید چاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
49 - 56
حوزه های تخصصی:
مازندران در طول تاریخ با توجه به شرایط اقلیمی و موقعیت سیاسی خاصی که داشته، همواره مرجعی برای توجه تمامی دیدگاه ها بوده است. محققان و پژوهشگران آشنا به تاریخ و فرهنگ تمدن های کهن، این مکان را بستر مناسبی برای کاوش های خود دانسته اند. سفیدچاه، عنوان گورستانی است سرشار از نقوش و نمادهای شگرف که این قبرستان را از مکانی جهت نگهداری متوفی به گنجینه ای تاریخی بدل ساخته است. توجه به ساختار، نوع تصاویر و نیز فضای ویژه ی این محوطه تاریخی، زمینه ایجاد این پژوهش را فراهم نموده است؛ تا با این امر هرچه بیشتر در جهت معرفی و نگهداری این میراث جاویدان گام هایی مثبت برداشته شود. روش تحقیق برای این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، میدانی است. نوشتار حاضر به بررسی مضامین تصویری و نقوش رایج در سنگ قبرهای این منطقه می پردازد و با معرفی پاره ای از مهم ترین آنها، سعی در کشف معنا و مفاهیم زندگی در برهه ای از تاریخ این سرزمین را دارد. مطالعه، درک و آگاهی از این نقوش، مسیر نیل به ارزش های فرهنگی، اجتماعی و تفکرات بومیان منطقه را هموار ساخته و پیامد آن آشنایی با تاریخ و تمدن انسان و حتی رسیدن به شناخت خود است.
گونه شناسی نشانه های سنگ مزار ارامنه گورستان های خویگان علیای فریدون شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
183 - 195
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، سرزمین ایران همواره پذیرای اقوام و ادیان گوناگون بوده است. این مجاورت در خصوص مسیحیان ارمنی به ویژه از دوره صفویه به این سو، به خوبی در هنر حجّاری آن ها نمودار گشته و سبب آفرینش عناصر هنری مشترک گردیده است. شاهد این مطلب، سنگ قبور تصویری و نگاره دار تاریخی ارامنه روستای خویگان علیای فریدون شهر اصفهان است. گنجینه نقوش بکر چهار آرامستان تاریخی ارامنه این روستا به دودسته تصویرنگار و کتیبه نگار قابل تقسیم است. هدف، شناخت انواع نشانه ها، نمادها و نمودهای روزگار وقت است که در قالب نقوش حکاکی شده بر سنگ قبور، حاوی ناگفته هایی از عمق تاریخ است. این پژوهش تلاشی است برای یافتن پاسخ هایی به این پرسش ها: 1. نشانه های تصویری سنگ مزار ارامنه گورستان های خویگان علیای فریدون شهر شامل چه گونه هایی می شود؟ 2. سنگ مزارهای ارامنه خویگان علیا از منظر فنی، زیبایی شناختی و مفهومی از چه ویژگی های برخوردارند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، ترکیبی از منابع میدانی و کتابخانه ای- اسنادی است و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات، کیفی است. نتایج تحقیق نشان داد نقوش این مزارها شامل انواع نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی، نمادین و ابزار معاش مردمان روزگار است که در فضایی معماری گونه احاطه شده اند. نقش زوج (مرد و همسرش) و نقش مشاغلی مانند قالی بافی نیز به وفور یافت می شود. از منظر فنی، سنگ قبور حجیم و یکپارچه با ارتفاع گاه نیم متر بر سطح خاک و به صورت افقی مشاهده می شود. عنوان پرتره های سنگی برای تصاویر قبور منطقه بدون اغراق است و مفاهیم در نگاره های سنگ مزارها، از پیرامون زندگی متوفی الهام گرفته و درواقع بازتابی از زندگی دنیوی و اخروی فرد است.
هَفشِجان: کانون هنر حجاری ایران بازخوانی و معرفی آثار حجاری(سنگ مزارها و شیرهای سنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
153 - 203
حوزه های تخصصی:
هفشجان، یکی از مهم ترین کانون های تراش و تولید آثار سنگی(سنگ مزار و شیرهای سنگی) است. هنرمندان حجار هفشجانی از گذشته تاکنون و نسل به نسل مشغول این حرفه بوده و امروزه یکی از کانون های فعال درتولید انواع آثار سنگی شامل انواع سنگ مزارها، شیرهای سنگی آیینی و تزئینی(دکوراتیو) و سایر احجام سنگی کاربردی و تزئینی، به شمار می آید. این مقاله، پژوهشی است میدانی که با هدف معرفی انواع آثار حجمی و سنگی هفشجان، بررسی، شناسایی و تحلیل جنبه های زیباشناختی و آگاهی از چیستی و چرایی شکل گیری نقش و نگاره های نقش پردازی شده بر بدنه آن ها، به نگارش درآمده است. سوال اصلی پژوهش این است که: انواع فرم سنگ مزارها و شیرهای سنگی هفشجان، علت و اسباب شکل گیری آن ها و جنبه های زیباشناختی و آرایه های تزئینی این آثار کدام است و معانی و مضامین آن ها چیست؟ تحقیق حاضر از نوع کیفی و بنیادین و روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است.
شیرسنگی کنگره دار؛ گونه ای از سنگ مزارهای گورستان اسلامی شهسوار ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
176 - 185
حوزه های تخصصی:
سنگ مزارهای دوران اسلامی، طیف وسیعی از گونه های مختلف با اشکال گوناگون و نقوش متنوع را به خود اختصاص داده است. این آثار سنگی، نمودی از تفکر انسان در زمینه مرگ و جهان پس از آن می باشد. ایرانیان مسلمان با قرار دادن سنگ مزار بر قبور مردگان خویش، علاوه بر آن که زمینه را برای کتابت نام و تاریخ وفات شخص متوفی فراهم می آوردند، با شکل بخشیدن به سنگ مزار، مقاصد خود را نیز به شکل نمادین ابراز می داشتند. هر چند در غالب گورستان های دوران اسلامی ایران سنگ قبرِ کتیبه دار وجود دارد لیکن استفاده از سنگ مزار به شکل های نمادین، انسانی و حیوانی عمدتاً در مناطق عشایرنشین ایران از جمله: استان-های چهارمحال و بختیاری، خوزستان، لرستان و اصفهان بیشتر مرسوم بوده است. نتایج مطالعات انجام شده در گورستان شهسوار ایذه که مربوط به عشایر بختیاری ساکن در شمال خوزستان و متعلق به سده های متأخر اسلامی (سده های ده تا عصر حاضر) است، مؤید آن است که مردمان این حوزه جغرافیائی از سنگ مزارهای متنوعی در پوشش قبور مردگان خود استفاده می کردند که گونه ی شیر سنگی از اهمیت و اعتبار بیشتری نسبت به سایر گونه ها برخوردار بوده است. به باور عشایر بختیاری، نصب شیر سنگی صرفاً بر مزار افرادی انجام می گرفت که در دوران حیات خویش، منش پهلوانی و روحیه ی جنگ آوری داشته و با تأسی از مولای متقیان علی (ع) که اسدالله (شیر خدا) بود، حق مظلوم را از ظالم می ستاندند و در دستگیری از ضعفا و فقرا دریغ نمی-ورزیدند. توضیح اینکه، در میان گونه های متنوع سنگ مزار در گورستان های ایل بختیاری که مهمترین آنها شامل: سنگ مزارهای ساده، محرابی شکل، انسانی شکل، مطبق کنگره دار و تندیس شیر سنگی است؛ کمیاب ترین گونه سنگ مزارها مربوط به گونه ی شیر سنگی است و این مهم آشکارا بر این حقیقت گواهی می دهد که نصب شیر سنگی بر مزار افراد متوفی تابع شرایط و الزاماتی بوده و هر کسی نمی توانسته از این گونه سنگ مزار برخوردار گردد. مطالعات قوم باستان شناختی حکایت از آن دارد که توفیق در نصب شیر سنگی موجبات فخر و تفوق طایفه را بر طوایف دیگر فراهم می آورد و اگر طایفه یا قبیله ای به ناحق و بدون برخورداری از شرایط لازم نسبت به نصب شیر سنگی بر مزار افراد متوفی خود اقدام می کرد، بلافاصله با عکس العمل تند بزرگان ایل بختیاری و تخریب مزار مذکور مواجه می شدند. در این پژوهش که بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی گردید تا از میان گونه های متعدد سنگ مزار در گورستان شهسوار ایذه، گونه ی موسوم به «شیر سنگی کنگره دار» به تفصیل مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.