مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی
حوزه های تخصصی:
جهانیشدن و سرمایه اجتماعی از مفاهیم بسیار مورد استفاده در جامعهشناسی معاصر میباشند. بررسی سرمایه اجتماعی زنان به عنوان یکی از عوامل مؤثر در مشارکت آنان در عرصههای مختلف اجتماع مورد توجه پژوهشگران حوزه زنان میباشد. همچنین تحولات متاثر از جهانیشدن از دغدغههای دیگر این پژوهشگران به شمار میآید. این مطالعه با رویکردی جدید و با استفاده از مفهوم جهانیشدن به مطالعه عوامل تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی زنان پرداخته است. برای بررسی سرمایه اجتماعی زنان در فرآیند جهانیشدن یک نمونه 2260 نفری از زنان تهرانی، شیرازی و استهبانی به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامهای خود گزارشی ارایه گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که به ترتیب متغیرهای شیوه زندگی، سرمایه فرهنگی، بُعد خانوار، آگاهی نسبت به قوانین و مقررات، سرمایه مالی، شهر در معرض جهانیشدن، نگرشهای نقش جنسیتی و نهایتاً رسانههای جمعی بر روی هم 2/36 ٪ از تغییرات سرمایه اجتماعی زنان را تبیین کردهاند.
تاملی بر نظریه های جامعه شناسی استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (اشاعه ، نوآوری و تصاحب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در دهه های اخیر، نه تنها تحولات چشمگیری را در جوامع ایجاد کرده، بلکه زمینه ساز مطالعات نظری و تحقیقات تجربی فراوانی نیز بوده است. در این مقاله رابطه متقابل فناوری و جامعه مورد توجه قرار گرفته است و نخست، دو جریان فکری عمده مربوط به فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، که یکی، فناوری را عامل اصلی دگرگونی های اجتماعی معرفی می کند و دیگری، عناصر و ساختارهای اجتماعی را دلیل این تحولات می داند، و سپس نظریه های مربوط به جامعه شناسی استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، بویژه، سه رهیافت مشهور نوآوری، اشاعه و تصاحب معرفی و تجزیه و تحلیل شده اند. افزون بر این، تلاش شده است به کمک پژوهش هایی که در حوزه جامعه شناسی استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در فرانسه و امریکای شمالی صورت گرفته اند، جایگاه و نقش استفاده کنندگان از این فناوری ها به بحث گذاشته شود.
تجزیه و تحلیل مکاتب فکری مربوط به فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نشان می دهد، هیچ کدام از این دو جریان فکری، به تنهایی قادر نیستند عملکرد یک فناوری را به طور دقیق بررسی کنند. در نتیجه، بررسی و تجزیه و تحلیل متون این حوزه، ظهور مکتب فکری جدیدی را نوید می دهد که بیانگر نوعی تغییر نگرش به استفاده کنندگان فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی و پیدایش تفکر استفادکننده فعال به جای منفعل است.
جوانان و هویت بازاندیشانه (مطالعه دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر هویت بازاندیشانة دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان صورت گرفت. چارچوب نظری پژوهش، از نظریات آنتونی گیدنز و پیتر برگر استخراج شد و بر این اساس مدل و فرضیات تحقیق طراحی شدند. متغیرهای مستقل عبارت اند از: میزان استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (اینترنت و تلفن همراه)، مقطع تحصیلی، تحصیلات والدین، پایگاه شغلی پدر و اشتغال مادر، جنسیت، محل تولد، هویت مذهبی در بُعد مناسکی، درآمد خانوار، میزان استفاده از منابع مطالعاتی غیر درسی و آنتن ماهواره. حجم نمونه 377 نفر برآورد گردید که برای اطمینان از نتایج 391 پرسش نامه تکمیل شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش نمونهگیری با توجه به تنوع رشته ها و دانشکده ها تصادفیِ طبقه بندی انتخاب شد. برای سنجشِ ابعادِ هویت بازاندیشانه، هویتِ مذهبی (در بعد مناسکی)، و وابستگی به اینترنت، از طیف لیکرت استفاده به عمل آمد. به طور کلی، در تحلیل دو متغیره در میان متغیرهای مستقلِ 12گانه، 8 متغیر رابطة معناداری با هویت بازاندیشانه نشان دادند. این متغیرها عبارت اند از: 1. میزان استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی
2. تحصیلات پدر 3. تحصیلات مادر 4. جنسیت پاسخگو 5. محل تولد 6. هویت مذهبی 7. استفاده از آنتن ماهواره 8. منابع اطلاعاتی. همة متغیرهای فوق با متغیرهای وابسته رابطة مثبت داشتند، به استثنای متغیر هویت مذهبی و یکی از زیرمجموعه های منابع مطالعاتی؛ یعنی منابع مطالعاتی مذهبی، که این دو در برابر رشد هویت بازاندیشانه مانع عمده و جدی محسوب می شوند. متغیرهایی که رابطة معناداری با هویت بازاندیشانه نداشتند عبارت اند از: مقطع تحصیلی، پایگاه شغلی پدر، وضعیت اشتغال مادر و درآمد ماهیانه. در میان متغیرهای زیرمجموعة منابع مطالعاتی غیر درسی نیز دو متغیر، یعنی میزان مطالعه و علاقهمندی به تاریخ و ادبیات ایران، رابطة معناداری با هویت بازاندیشانه نشان نداد.
عوامل مؤثر بر دوستی دختر و پسر در بین جوانان شهر شیراز با تأکید بر فرآیند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج می تواند نهاد خانواده را با مخاطره روبه رو سازد، لذا این روابط یکی از مسایل مهم جوامع مختلف، به ویژه جامعه اسلامی که دستورهای مؤکدی برای این نوع روابط وضع شده است. این تحقیق ضمن بررسی مطالعات انجام شده تجربی و پیشینه نظری روابط دوستی به بررسی رابطه دوستی با جنس مخالف در بین 531 دختر و پسر جوان در شهر شیراز پرداخته است. نظریه تحقیق ملهم از آرای گیدنز در خصوص جهانی شدن و صمیمیت می باشد. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. نتایج به دست آمده در سطح تحلیل های دو متغیره نشان داده اند که میزان استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی و شیوه زندگی نوین بر گرایش جوانان به دوستی با جنس مخالف تأثیر فراوانی دارند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل چند متغیره نشان دهنده آن است که فشار دوستان، میزان مذهبی بودن (به عنوان نوعی سبک زندگی)، استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نوین و در نهایت، فشار خانواده در مجموع، توانسته اند 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
مقایسه سطوح چهارگانه شکاف دیجیتالی برحسب متغیرهای جمعیتی (مورد مطالعه: شهر رفسنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر سطوح چهارگانه شکاف دیجیتالی مدل ون دایک شامل دسترسی مادی و فیزیکی، دسترسی انگیزشی، سواد و مهارت دیجیتالی و استفاده متداول است. حجم نمونه شامل 600 نفر از شهروندان شهر رفسنجان بود و داده ها به وسیله پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده و با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که متغیرهای جنسیت و وضعیت تأهل بر دو سطح شکاف دیجیتالی تأثیرگذارند. متغیر جنسیت بر دسترسی مادی و فیزیکی و سواد و مهارت دیجیتالی تأثیرگذار است؛ به طوری که دسترسی مادی و فیزیکی و سواد و مهارت دیجیتالی در مردان بیش از زنان است. وضعیت تأهل نیز بر دسترسی انگیزشی و سواد و مهارت دیجیتالی تأثیرگذار است که طبق آن، دسترسی انگیزشی و سواد و مهارت دیجیتالی در افراد مجرد بیش از افراد متأهل است. سایر متغیر های جمعیت شناختی شامل سن، میزان تحصیلات، وضعیت شغلی و میزان درآمد بر سطوح چهارگانه شکاف دیجیتالی است. افرادی که در محدوده سنی 20 تا 40 سال قرار دارند دارای دسترسی مادی و انگیزشی، سواد و مهارت دیجیتالی و استفاده متداول بیشتری هستند و با افزایش سن دسترسی ها کاهش و شکاف دیجیتالی افزایش می یابد. درخصوص متغیرهای جمعیت شناختی شغل، تحصیلات و درآمد افرادی که پایگاه اقتصادی و اجتماعی بهتری دارند یعنی تحصیلات بیشتر، درآمد بیشتر و شغل بهتری دارند دارای دسترسی های بیشتری هستند و در واقع شکاف دیجیتالی با افزایش تحصیلات و درآمد افراد کاهش می یابد. یافته ها دلالت بر آن دارند که شهروندانی که به لحاظ سنی جوان تر هستند، دارای شغل بهتر با درآمد بیشتر و سطح تحصیلات بالاتری نسبت به سایر شهروندان به فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی مانند رایانه و اینترنت دسترسی بیشتری دارند و به طور روزمره از این فناوری ها استفاده بیشتری می کنند و در مقابل افراد مسن تر دارای تحصیلات کمتر و درآمد پایین تر دسترسی و استفاده کمتری از فناوری های دارند. در نهایت این گونه می توان نتیجه گرفت که متغیر های جمعیت شناختی در ایجاد و گسترش شکاف دیجیتالی نقش تعیین کننده ای را ایفا می کنند.
ارائه الگوی مفهومی به کارگیری اینترنت اشیا در خدمات نوین کتابخانه های دیجیتال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر اطلاعاتی رقابتی امروز کتابخانه ها چه سنتی و چه دیجیتال بیش از هر زمان دیگری باید در تکاپوی ارائه خدمات نوین برای راضی نگه داشتن کاربرانشان باشند. اینترنت اشیاء از جمله پدیده هایی است که می تواند در ارائه خدمات کتابخانه ای تازه به کمک کتابخانه های دیجیتال آید. هدف کلیدی این مقاله ارائه الگویی جهت بهره برداری از اینترنت اشیاء در ارائه خدمات در کتابخانه های دیجیتال ایران است. برای دستیابی به این هدف، نخست نوشته هایی در پیوند با این موضوع کاوش و معیارها و شاخص های الگوی مذکور از آنها استخراج شد. این معیارها و شاخص ها با مشاهده کتابخانه های دیجیتال در دنیای واقعی پرداخته شده اند. یک پنل دلفی دربردارنده 14 متخصص در سه دور اعتبار الگوی پیشنهادی را بررسی کردند. سرانجام، الگویی دربردارنده شش معیار فراگیر (ویژگی های سخت افزاری، امکانات نرم افزاری، زیرساخت های شبکه ای و مخابراتی، استانداردهای لازم، مسائل امنیتی، و ویژگی های منابع انسانی) و 83 شاخص برای کاربست اینترنت اشیاء در خدمات کتابخانه های دیجیتال ارائه شد. این الگو می تواند نقشه راهی برای کتابخانه هایی باشد که درصدد بهره برداری از اینترنت اشیاء برای ارائه خدمات نوین هستند. نتایج این پژوهش در ارتقاء سطح کیفی کتابخانه های دیجیتال و تسهیل تعامل بین کاربران و این نوع کتابخانه ها مفید و موثر است .
نگاه انسان شناسی به زبان و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال نهم بهار ۱۳۹۲ شماره ۳۰
177 - 197
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی، علم مطالعه و شناخت علمی انسان است که به شناخت دانش فرهنگی، ارزش ها، هویت، باورها، فرهنگ، زبان، پدیده های طبیعی، دگرگونی های محیطی انسان در زندگی و غیره می پردازد. یکی از اهداف انسان شناسی، توصیف مسایل عینی و پدیده های مادی و غیرمادی است. انسان در ابتدا از زبان برای توصیف مسایل و پدیده ها استفاده کرده، سپس با عقل و تفکر برای مفاهیم ذهنی به توصیف آن پرداخت. آن چرا که انسان به صورت مشاهده سپس به تفسیر می پردازد از زبان بوده و آن را از نسلی به نسل دیگر چرخانده و می چرخانند. بنابراین توسعه فرهنگی و رابطه آن با زبان از قدیم بوده و هم چنان ادامه دارد. در تقسیم بندی این علم به یکی از شاخه های انسان شناسی فرهنگی می رسیم که زبان شناسی زیرشاخه این علم می باشد. لذا می توان گفت رابطه تنگاتنگ زبان و انسان شناسی، پیوند دو علمی است که با یکدیگر آمیخته و مکمل هم می باشند. هرچند وقتی از یک زبان صحبت می کنیم یعنی از یک فرهنگ صحبت می کنیم. پس زبان دریچه قلبی فرهنگ است، به گونه ای که فرهنگ از طریق یک نظام ارتباطی نمادین که آن را زبان می خوانند انتقال می یابد. به همین دلیل انسان شناسی برای شناخت فرهنگ، به شناخت فرایند درون فرهنگی، توده مردم، دانش عامه مردم همان فولکلورها، آداب و رسوم، باورهای یک قوم یا ملت ازطریق آن شناخت، برای یافتن به آنچه در سراسر زندگی خود به افسانه ها، اسطوره ها روی آورده، تا به پاسخ پرسش ها درباره انسان بپردازد. این موضوع با مطالعه رابطه انسان شناسی و نگاه آن به زبان و فرهنگ عامه، قابل مطالعه و بررسی است که این نوشتار آن را دنبال کرده و به صورت توصیفی، تحلیل این رهیافت ها برای مطالعات انسان شناسی و سهم زبان در فرهنگ چقدر است، هدف اصلی مقاله بوده است.
سبک زندگی و هویت ملی (مطالعه موردی: دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۱ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
127 - 152
مفهوم هویت ملی یکی از مفاهیم حساس و بسیار مهم در عرصه مطالعات سیاسی و اجتماعی است و در دهه های گذشته به طور نسبتاً وسیع با رویکردهای مختلف مورد کنکاش علمی قرار گرفته است. اما عمده مطالعات انجام شده این مفهوم را با توجه به نظریه های مرتبط با دوران دولت ملت و به طور دقیق تر پیش از مطرح شدن مباحث جهانی شدن مورد توجه قرار داده اند. این مطالعه سعی دارد تا ضمن توجه به مطالعات و نظریات پیشین، هویت ملی را در عرصه فرایند جهانی شدن مورد مطالعه قرار دهد. از آنجا که این فرایند ابعاد مختلفی را در بر می گیرد، مطالعه حاضر به بررسی رابطه سبک زندگی به عنوان پدیده ای مدرن و مرتبط با فرایند جهانی شدن با هویت ملی پرداخته است. در جمع آوری اطلاعات از روش پیمایشی استفاده شد و پرسشنامه ای که شامل سؤالات زمینه ای، رفتاری و نگرشی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز بود، ارائه گردید. اطلاعات مورد نیاز با شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند از یک نمونه 435 نفری از دخترها و پسرهای دبیرستانی به دست آمد. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که متغیرهای سبک های مذهبی و هویت بدن بر روی هم نزدیک به 19 درصد تغییرات هویت ملی را تبیین می کنند.
تحلیل گفتمان سیاستی مواجهه با فناوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، شناخت و تحلیل گفتمان های غالب در متون سیاستی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با فناوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی بوده است. برای نیل به این هدف و پاسخ به سوالات فوق، از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. با توجه به آنکه ظهور فناوری های ویدئو، ماهواره، اینترنت و رسانه های اجتماعی، سبب ایجاد چالش های عمومی در عرصه سیاست گذاری شده ، متناسب با روش پیشنهادی فرکلاف، متن سیاست ها و مصوبات قانونی مرتبط با این فناوری ها، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورد تحلیل قرار گرفته و دو گفتمان اصلی «فناوری هراسی» و «پذیرش ابزارگرایانه» شناسایی شده است. در هر دو گفتمان، ارزش شالوده ای در تدوین سیاست های ارتباطی، در درجه نخست حول محور «صیانت از فرهنگ و هویت اسلامی و ملی» بوده؛ اما در هر یک از این دو گفتمان، چگونگی تاثیرگذاری فناوری های ارتباطی بر فرهنگ اسلامی و ایرانی، به گونه متفاوتی برساخت شده است. یافته ها نشان می دهد در هر دو گفتمان و دستورکارهای سیاستی برآمده از آنها، خواسته ها و مشارکت فعالانه مردم و فعالان بخش خصوصی، تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. امروزه، زندگی روزمره و کسب وکار مردم بر بستر فناوری های نوظهور رسانه ای جریان دارد و بنابراین چنین سیاست هایی، ممکن است موانع جدی بر سر کارکردهای اساسی زندگی مردم ایجاد کند. در نتیجه، پیشنهاد پژوهش حاضر، درک چندجانبه از سیاست های نظارتی و تنظیمی برای مواجهه فعالانه با فناوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی و به تعبیر بهتر گذار به حکمرانی تنظیم گرانه فناوری در کشور خواهد بود.
تبیین تغییرات رفتار تعاملی در فضای عمومی تحت تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
129-149
حوزه های تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تأمل واقع شده تأثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متأثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تأثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.
تحلیل و بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان طرقبه شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش به کارگیری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در زندگی انسان ها، گسترش و توسعه آن به یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع تبدیل شده است. با توجه به نقش مؤثری که فناوری های نوین می تواند در توسعه جوامع داشته باشد در این میان جوامع روستایی برخلاف جوامع شهری در استفاده از فناوری های جدید بسیار محتاطانه عمل می کنند؛ بنابراین به کارگیری فناوری های اطلاعاتی در جامعه روستایی ابتدا نیازمند پذیرش این فناوری ها توسط روستاییان است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطح پذیرش اجتماعات روستایی از فناوری های نوین، همچنین عوامل مؤثر بر پذیرش آن است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همسبتگی اسپیرمن، تی دو نمونه مستقل و رگرسیون (روش Enter)) و نیز تحلیل عاملی اکتشافی و مدل تصمیم گیری PSI جهت رتبه بندی روستاها استفاده شد. در این تحقیق تعداد دوازده روستای دهستان شاندیز واقع در شهرستان طرقبه شاندیز به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. از طریق روش نمونه گیری کوکران 234 سرپرست خانوار مورد پرسش قرار گرفتند. یافته های پژوهش گویای این است که سطح پذیرش روستاییان مورد مطالعه از فناوری های نوین در حد متوسط است و مهم ترین عوامل مؤثر بر پذیرش و به کارگیری فناوری های جدید شامل عوامل آموزشی و امکانات (با مقدار ویژه 99/9)، عوامل فرهنگی و اعتقادی (با مقدار ویژه 29/2)، عوامل اقتصادی (با مقدار ویژه 93/1) و عوامل فردی (با مقدار ویژه 31/1) است.