مطالب مرتبط با کلیدواژه

جلیل ضیاءپور


۱.

بررسی اندیشه انتقادی در نقاشی نوگرای ایران با تکیه بر عناصر اصلی زبان تصویر (مطالعه موردی: جواد حمیدی، جلیل ضیاءپور، مارکو گریگوریان)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته نقاشی نوگرای ایران جواد حمیدی جلیل ضیاءپور مارکو گریگوریان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۹
تغییر در لایه های زیرین جامعه به واسطه انباشتِ نگاه سنت، کاری سخت و دشوار به نظر می رسد. از آنجا که هنر هم یکی از لایه های مهم جامعه به حساب می آید، تغییر نظام ارزشیِ آن -با وجود سابقه ای طولانی- دشواری فرایند تغییر را چندبرابر ساخته است. یکی از پدیده های مهم که همواره در مقابل سازوکار سنت قد علم کرده، مدرنتیه است. مدرنیته به دلیل ماهیت پدیداری همواره با ارائه اندیشه ای انتقادی سعی در راندن هر گونه نگاه سنتی دارد. این امر تنها به حوزه اجتماعی محدود نمی شود بلکه در ساحت هنر نیز قابل روئیت است. بازده زمانی چنین امری در ایران را می توان از دوره ناصرالدین شاه در نظر گرفت و اوج آن را عصر پهلوی اول دانست. با ناآرامی های سیاسی و پایان یافتن حکومت رضاشاه و حضور متفقین در ایران، گویی آخرین میخ ها بر تابوت سنت تصویری کوبیده شد. تأسیس دانشکده هنرهای زیبا به عنوان نهادی نو در حوزه هنر، عصیانی در برابر نهادهای آموزشی هنر تلقی می شود. هنرمندان و فارغ التحصیلان این دانشگاه به موجب رویارویی با دغدغه های نوین و تازه در اروپا، محتوایی نو به جامعه هنری ایران افزودند. از مهم ترین هنرمندان در این دوره جواد حمیدی، جلیل ضیاءپور و مارکو گریگوریان هستند. هدف این پژوهش بررسی اندیشه انتقادی هنرمندان نوجو در برابر اندیشه سنتیِ حاکم است. تقابلی که با تلاش هنرمندان نام برده در این عرصه اتفاق افتاده است، به عنوان مبانی مجادله با سنت تصویری شناخته می شود. مباحثی نظیر فرم و محتوا، ابزارگرایی با محتوای ایرانی، تئوریزه سازی و انتشار بیانه جهت مقابله با سنت از جمله نکات مهم در رسمیت یافتن هنر نوگرا است. لذا سؤال این پژوهش منوط بر چگونگی روش انتقاد هنرمندان نوگرا در مقابل سنت تصویری ایران است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
۲.

تحلیل نقش متقابل هنرمند و جامعه در تفکر جلیل ضیاءپور (با تاکید بر نظریات باستید، پلخانف و کالینگوود)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جلیل ضیاءپور هنر و جامعه مکتب کامل رفع تباهی آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۴
جلیل ضیاءپور، یکی از نخستین هنرمندانی است که با نوشتن مقالات و انتشار نشریات ویژه هنر، به تبیین هنر مدرن در ایران پرداخته است. یکی از این مقالات که در نشریه کویر و در سال 1327 منتشر گردید، با قرابت خاصی که با نظریه هنر برای هنر دارد، ارزش های نقاشی ناب و طریقه دستیابی به آن را برای نقاشان و جامعه توصیف می نماید. این مقاله جزء اولین منابع تاریخ هنر معاصر ایران است و بررسی دقیق آن سبب شناخت زوایای بیشتری از هنر مدرن ایرانی خواهد گردید. ضیاءپور از یک طرف حضور مضمون در نقاشی را عنصری تحمیلی از جانب جامعه به هنر بیان می کند و از طرف دیگر «مکتب کامل» را که بر نفی همه مدیوم ها در نقاشی اتکا دارد را متکی بر عامل خواهش اجتماعی و نیاز محیط و زمان معرفی می کند. سوال ها این است که نقش متقابل هنرمند و جامعه در نظریه های ضیاءپور چیست؟ آیا می توان بر اساس نظریات پلخانف، پارادوکس موجود در نظریات او را رفع نمود؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی نقش متقابل جامعه و هنرمند در این مقاله مهم می پردازد. یافته ها نشان می دهد که از یک طرف جامعه، هنرمند را وادار به واردکردن مضمون به نقاشی نموده و از طرف دیگر طبق خواست جامعه و محیط، هنرمند به نفی مضمون و مدیوم های دیگر در نقاشی می پردازد. به نظر می رسد تحقق هم زمان این دو، نوعی تناقض است. اما با توجه به اندیشه های باستید، پلخانف و کالینگوود هنر نوعی کنش خودشناسانه برای هنرمند است و فعالیت هنرمند در راستای زیبایی شناسی، یک خواسته فردی نبوده، بلکه وظیفه عمومی هنرمند و در خدمت جامعه است که دستاورد آن رفع «تباهی آگاهی» از جامعه است.